Learn English: The difference between THIS and THAT

You can go for this, or you can go for that.

شما می توانید برای این بروید، یا می توانید برای آن بروید.

You can go for this, you can...

شما می توانید برای این، شما می توانید ...

Hi.

سلام.

James from engVid.

جیمز از engVid.

Yeah, sorry, I was just singing a song by Fat Boy Slim; came out 2006.

بله، متاسفم، من فقط آهنگی از Fat Boy Slim را می خواندم. در سال 2006 منتشر شد.

It's about demonstratives.

این درباره تظاهرکنندگان است.

I mean, you could go for this, or you could go for that.

منظورم این است که شما می توانید برای این بروید یا می توانید برای آن بروید.

And you're going to say: "Why did I change it?"

و شما خواهید گفت: "چرا آن را تغییر دادم ؟"

We're going to do demonstratives, and you're going to understand why I was singing and

ما قرار است نمایشی انجام دهیم، و شما خواهید فهمید که چرا من آواز می خواندم

doing that little dance, and you're going to find out why I moved the book to me and

و آن رقص کوچک را انجام می دادم، و خواهید فهمید که چرا وقتی تغییر کردم، کتاب را به سمت خودم منتقل کردم و

away from me when I changed.

از خودم دور کردم.

You ready?

آماده ای؟

Let's go to the board.

بریم سراغ هیئت.

All right, so E is talking about "this" or "that".

بسیار خوب، پس E در مورد "این" یا "آن" صحبت می کند.

No difference here, but there is a difference over here.

اینجا تفاوتی نیست، اما در اینجا تفاوت وجود دارد .

When we say "this" in English, we mean something is near or close.

وقتی در انگلیسی می گوییم "این" به معنای نزدیک یا نزدیک بودن چیزی است.

For instance: "Are you talking about this book?"

به عنوان مثال: "آیا در مورد این کتاب صحبت می کنید ؟"

Or maybe you're talking about that book.

یا شاید شما در مورد آن کتاب صحبت می کنید.

You go: "That book, yeah, that book.

تو برو: "اون کتاب، آره، اون کتاب.

It was over there."

اونجا بود."

So "this" is here.

بنابراین "این" اینجاست.

When we talk about "this", we're talking about here.

وقتی در مورد "این" صحبت می کنیم، در مورد اینجا صحبت می کنیم.

When we talk about "that", we're talking about there.

وقتی در مورد "آن" صحبت می کنیم، در مورد آنجا صحبت می کنیم .

Okay?

باشه؟

See?

دیدن؟

Near is close to you, and that is not close or far.

نزدیک به شما نزدیک است و آن نزدیک یا دور نیست.

Another way to remember it if you get a little confused, see the "a" in "that", it means

راه دیگری برای به خاطر سپردن آن اگر کمی گیج شدید، "الف" را در "آن" ببینید، به معنای

away, away from you.

دور، دور از شماست.

Cool?

سرد؟

All right, I thought you'd like that.

خیلی خب، فکر کردم دوست داری

It's considered relative distance.

فاصله نسبی در نظر گرفته می شود.

"Relative" meaning there's no real distance.

"نسبی" یعنی هیچ فاصله واقعی وجود ندارد.

I can say: "I like this marker", but it's not near to me, but it's closer than the marker

می توانم بگویم: "من این نشانگر را دوست دارم"، اما به من نزدیک نیست، اما از نشانگری که آنجاست، نزدیکتر است

that's over there.

.

Okay?

باشه؟

All right.

خیلی خوب.

Good.

خوب

Now, there are two types of demonstratives.

حال دو نوع تظاهرات وجود دارد.

We can talk about pronouns and adjectives, but before we get there, let's look at what

ما می توانیم در مورد ضمایر و صفت صحبت کنیم، اما قبل از اینکه به آنجا برسیم، بیایید ببینیم

a pronoun is.

که ضمیر چیست.

A pronoun is something that can stand by itself; it represents something.

ضمیر چیزی است که به خودی خود بایستد. چیزی را نشان می دهد

You know these already: "he", "she', "it", "we", "they", "us", they're pronouns.

اینها را قبلاً می دانید: "او"، "او"، "آن"، "ما"، "آنها"، "ما"، آنها ضمایر هستند.

Right?

درست است؟

Some are subjects, some are object.

برخی فاعل هستند، برخی مفعول هستند.

Right?

درست است؟

They represent nouns.

آنها نشان دهنده اسم هستند.

For instance, if I said: "Mr. E is happy", I can then afterwards say: "He is going...

مثلاً اگر بگویم: «آقا. E خوشحال است، سپس می‌توانم بگویم: «او می‌رود...

He is happy because he is going to a party."

او خوشحال است چون به مهمانی می‌رود.»

"He" represents E. All right?

«او» نشان‌دهنده E است. خیلی خوب؟

So it's a pronoun, but it can also stand by itself as in: "He is sitting in the room by

پس این یک ضمیر است، اما می‌تواند کنار هم باشد. خودش مانند: "او به تنهایی در اتاق نشسته است

himself."

."

Right?

درست است؟

We know "he" is a male of some type sitting in a room.

ما می دانیم که "او" یک نوع مرد است که در یک اتاق نشسته است.

When we talk about an adjective, we use adjectives to describe nouns, so they help us with nouns.

وقتی در مورد یک صفت صحبت می کنیم، از صفت برای توصیف اسم استفاده می کنیم، بنابراین آنها کمک می کنند. ما با اسم ها.

What kind of man?

چه جور مردی؟

The tall man is sitting in the room by himself.

مرد قد بلند به تنهایی در اتاق نشسته است.

Still talking about a man, but now we have more information, and that's what adjectives

هنوز درباره یک مرد صحبت می کنیم، اما اکنون اطلاعات بیشتری داریم و این همان کاری است که صفت ها

do.

انجام می دهند.

They describe nouns.

آنها اسم ها را توصیف می کنند.

So as we move down here and we look at demonstrative...

ما به نمايش نگاه مي كنيم ...

Demonstratives, we can have them either as pronouns and adjectives.

نمايان مي توانيم آنها را به عنوان ضمير و صفت داشته باشيم.منظورمان

What do we mean?

چيست؟

When a demonstrative is a pronoun, it comes...

وقتي يك ضمير ضمير است مي آيد...

Oops.

It comes before a verb.

اوه.قبل از فعل مي

Right?

آيد.درست است؟

Or it could be a verb by itself.

يا مي تواند باشد. یک فعل به خودی خود.

Okay?

باشه؟

So we could say: "This is my car."

پس می توانیم بگوییم: "This is my car."

Notice: "this" is the pronoun, "is my car", like: "it is my car".

توجه کنید: "this" ضمیر "is my car" است، مانند: "it is my car".

Same, except we're using "this".

همان، به جز اینکه ما از آن استفاده می کنیم. "این"

Right?

درست

Now, where do you think that car is when you say: "This is my car"?

است؟ t car است که می گویید: "این ماشین من است"؟

Do you think it's way over there or maybe it's here?

فکر می‌کنی آنجاست یا شاید اینجاست؟

Probably here.

احتمالا اینجاست.

I'm probably opening the door-ch, ch-"This is my car.

احتمالاً دارم در را باز می‌کنم، ch-" این ماشین من است

That is his car over there."

. ماشین او آنجاست."

All right?

خیلی خوب؟

And you can say...

و شما می توانید بگویید ...

See how it stands by itself?

ببینید چگونه به خودی خود ایستاده است؟

"Do you like that?"

"آیا آن را دوست داری؟"

Or: "Did you like that?"

یا: "این را دوست داشتی؟"

Something happened.

اتفاقی افتاد.

Right?

درست؟

Maybe somebody, you know, said: "Happy Birthday to you, Happy Birthday to you", and I say:

شاید یکی، میدونی، گفت: " تولدت مبارک، تولدت مبارک"، و من بگم:

"Hey, did you like that, the fact that they were singing?"

"هی، از اینکه اونا دارن میخونن خوشت اومده؟"

Did you like that?

آیا از آن خوشت آمد؟

It can stand on its own.

می تواند به تنهایی بایستد.

All right?

خیلی خوب؟

Here, as we said, is the verb, and our pronoun; and here it stands by itself.

در اینجا، همانطور که گفتیم، فعل، و ضمیر ما است; و در اینجا به تنهایی ایستاده است.

Now, what happens when we want to actually use it to help...?

حال، چه اتفاقی می‌افتد وقتی می‌خواهیم واقعاً از آن برای کمک به... استفاده کنیم؟

Help us describe something?

به ما کمک کنید چیزی را توصیف کنیم؟

All right?

خیلی خوب؟

We're going to go over here to the demonstrative adjective.

ما در اینجا به صفت اثباتی می رویم .

All right?

خیلی خوب؟

Now this is really easy.

حالا این واقعا آسان است.

You just put "this" before a noun.

شما فقط "this" را قبل از یک اسم قرار دهید.

"This cup", "This book", "This marker".

"این فنجان"، "این کتاب"، "این نشانگر".

You just learned demonstrative adjectives.

شما فقط صفت های نمایشی را یاد گرفتید.

What are you talking about?

چی میگی تو؟

This marker or this marker?

این نشانگر یا این نشانگر؟

That's it.

خودشه.

Put it in front.

آن را در جلو قرار دهید.

And here we go, right?

و در اینجا می رویم، درست است؟

"This car is mine."

"این ماشین مال من است."

So you can imagine there's a car, and I'm saying: "This car" to describe which kind

بنابراین می توانید تصور کنید که یک ماشین وجود دارد، و من می گویم: "این ماشین" برای توصیف کدام

of car?

نوع ماشین؟

This car.

این ماشین.

And: "Did you like that book?

و: "آیا آن کتاب را دوست داشتید؟

Did you like that book?"

آیا آن کتاب را دوست داشتید؟"

Would the book be close or far, what do you think?

کتاب نزدیک است یا دور، نظر شما چیست؟

I think it would probably be away from me.

فکر می کنم احتمالاً از من دور می شود.

Right?

درست؟

Remember?

یاد آوردن؟

We're always talking about relative distance.

ما همیشه در مورد فاصله نسبی صحبت می کنیم.

So even though you hear: "this" and "that", you have to keep in mind it's about distance

بنابراین، حتی اگر می شنوید: "این" و "آن" ، باید در نظر داشته باشید که این در مورد فاصله است

- how close something is to you or how far.

- چقدر چیزی به شما نزدیک است یا چقدر دور است.

So we've got near/far, or close/not close.

بنابراین ما نزدیک / دور یا نزدیک / نزدیک نیستیم.

And the easy way to remember "that", if you remember, I said "a" means away.

و راه آسان برای یادآوری «آن»، اگر یادتان باشد، گفتم «الف» یعنی دوری.

That car, it's probably something over there.

آن ماشین، احتمالاً چیزی آنجاست.

So you got there and away.

پس به آنجا رسیدی و رفتی.

Cool?

سرد؟

I'm glad you like it, because we're about to come back with a little more.

خوشحالم که دوستش دارید، چون قرار است با کمی بیشتر برگردیم.

Ready?

آماده؟

[Snaps]

[عکس می گیرد]

Okay.

باشه.

We talked about demonstratives, and we talked about "this" and "that", but demonstratives

ما از متظاهران صحبت کردیم و از «این» و «آن» صحبت کردیم، اما متظاهران

can also be in the plural form, meaning more than one.

می توانند به صورت جمع هم باشند، یعنی بیش از یک.

Right?

درست؟

I can say: "I want this marker", or I can say: "I want these markers."

می توانم بگویم: "من این نشانگر را می خواهم" یا می توانم بگویم: "من این نشانگرها را می خواهم."

I know "this" and "these" seem similar, but one: "these", the "z" sound is plural and

می دانم که «این» و «این» به نظر شبیه به هم هستند، اما یکی: «اینها»، صدای «ز» جمع است

the "ss" like a soft snake, sipping from a sippy cup, "s" is a soft "s" in the single,

و «س» مانند مار نرمی است که از فنجان جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه می نوشد، «س» یک «س» ملایم است. "در تک،

so this.

بنابراین این.

So let's look at the chart here, what we have.

بنابراین بیایید به نمودار در اینجا نگاه کنیم، آنچه داریم.

So when something is close to us, we have "this", which is the single.

پس وقتی چیزی به ما نزدیک است، «این» داریم که مجرد است.

Right?

درست؟

And it means here.

و معنی اینجاست.

And we have "these" with a "z" sound which also means here, but plural.

و «اینها» را با صدای «ز» داریم که به معنای اینجاست اما جمع.

This pen or these pens.

این خودکار یا این خودکارها.

Okay?

باشه؟

Now, when we talk about the demonstratives that are not close, we say...

حالا وقتی از تظاهراتی که نزدیک نیستند صحبت می کنیم، می گوییم...

Not close, there, we have "that" which you know, and "that" I told you "a" means away

نه نزدیک، آنجا، «آن» را داریم که تو می دانی، و «آن» که به تو گفتم «الف» یعنی دوری

from to help you remember, but we also have "those".

از برای کمک به یادآوری، اما «آنها» را هم داریم.

Right.

درست.

Long "o" sound and the same "z" sound.

صدای بلند "o" و همان صدای "ز".

So the "z" sound is in both plurals, so it makes it easy for you.

بنابراین صدای "ز" در هر دو جمع است، بنابراین کار را برای شما آسان می کند.

Right?

درست؟

"These" and "those".

«اینها» و «آنها».

All right?

خیلی خوب؟

Good.

خوب

So let's look at demonstrative adjectives when we're using them as plurals.

پس بیایید به صفت‌های اثباتی نگاهی بیندازیم وقتی که از آنها به عنوان جمع استفاده می‌کنیم.

"These shoes are nice."

"این کفش ها خوب هستند."

Well, not these shoes.

خوب، این کفش ها نیست.

Clearly, I'm wearing some, but these shoes don't smell nice, but they are nice.

معلومه که من چند تایی میپوشم ولی این کفش ها بوی خوبی نمیدن ولی خوبه.

They're comfortable.

اونا راحتن

Okay?

باشه؟

These shoes, they're on my feet, so I'll point at them.

این کفش‌ها روی پای من هستند، بنابراین به آنها اشاره می‌کنم .

Right?

درست؟

Now, if I say as a pronoun: "These are nice shoes."

حالا اگر به عنوان ضمیر بگویم: «اینها کفشهای خوبی هستند ».

This is the pronoun.

این ضمیر است.

Remember we talked about it?

یادت هست در موردش صحبت کردیم؟

"These are", there's a verb.

"اینها هستند"، یک فعل وجود دارد.

Right?

درست؟

Helping us indicate that these are the pronoun, demonstrative pronouns.

کمک به ما نشان می دهد که اینها ضمیر ، ضمایر اثباتی هستند.

Now we want to talk about "those", remember?

حالا می خواهیم در مورد «آنها» صحبت کنیم، یادتان هست؟

Distance.

فاصله.

"Those cars are old."

آن ماشین ها قدیمی هستند.

Far away.

خیلی دور.

"Those cars", with that "z" sound.

"آن ماشین ها" با آن صدای "ز".

We can also talk about, as a demonstrative pronoun: "Those are our..."

ما همچنین می توانیم به عنوان یک ضمیر نمایشی صحبت کنیم : "آنها ما هستند ..."

"Those are old cars."

"آنها ماشین های قدیمی هستند."

And you thought English was hard.

و شما فکر کردید که انگلیسی سخت است.

It's hard for me, too.

برای من هم سخت است.

Okay?

باشه؟

Okay, so we've got our demonstrative adjectives, "these shoes", "these cars", remember?

خوب، پس ما صفت های نمایشی خود را داریم، "این کفش ها"، "این ماشین ها"، یادتان هست؟

"These" is modifying "shoes" in this case, and "those" are modifying "cars", and then

«اینها» در این مورد «کفش» تعدیل کننده است و «آنها» تعدیل کننده «ماشین» هستند و سپس

we have them as pronouns.

آنها را به عنوان ضمیر داریم.

Right?

درست؟

"These are"-all right?

"اینها هستند" - درست است؟

Standing by itself-"nice shoes".

ایستاده به تنهایی - "کفش های خوب".

And: "These are old cars."

و: "اینها ماشینهای قدیمی هستند."

Standing by itself.

خودش ایستاده

We cool?

ما خنک می شویم؟

Good.

خوب

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

So we've done the single and the plural.

بنابراین ما تک و جمع را انجام دادیم.

Something funny about demonstratives, and I understand why people might be confused.

یک چیز خنده دار در مورد تظاهرکنندگان، و من درک می کنم که چرا مردم ممکن است گیج شوند.

We talk about distance.

ما در مورد فاصله صحبت می کنیم.

And I was very clear at the beginning to talk about relative distance, because there's relative

و من در ابتدا خیلی واضح در مورد فاصله نسبی صحبت کردم، زیرا

distance between things: "this" and "that", but there's also a relative distance between

فاصله نسبی بین چیزها وجود دارد: "این" و "آن"، اما فاصله نسبی بین زمان نیز وجود دارد

time.

.

And you're probably saying: "What the hell is he talking about?"

و احتمالاً می گویید: " او در مورد چه چیزی صحبت می کند؟"

Well, when something is finished, we think about it being far away.

خوب، وقتی کاری تمام می شود، به دور بودن آن فکر می کنیم.

Right?

درست؟

When you were a child, we say: "When you were a child", if you're an adult, you don't think

وقتی بچه بودی می گوییم: «وقتی بچه بودی»، اگر بالغ باشی، فکر نمی کنی

being a child is right behind you.

بچه بودن پشت سرت باشد.

You think some long, long time ago.

فکر می کنی خیلی وقت پیش.

Yeah?

آره؟

Or far distance from you.

یا دور از تو

You've changed.

تو تغییر کرده ای.

Now, when you think about what's happening today or this very day, you think now is close.

حالا، وقتی به آنچه امروز یا همین امروز در حال رخ دادن است فکر می کنید، فکر می کنید اکنون نزدیک است.

I mean you can't point to me and say where this is in time, and you can't point to me

منظورم این است که شما نمی توانید به من اشاره کنید و بگویید این در زمان کجاست، و نمی توانید به من اشاره کنید

and tell me where that is in the past and it's completed, but you have an idea that

و به من بگویید که در کجای گذشته بوده و کامل شده است، اما شما فکر می کنید

there's a distance involved.

که یک فاصله در میان است.

Right?

درست؟

Well, we're using the same demonstratives in English when we talk about time, so let's

خوب، وقتی در مورد زمان صحبت می کنیم، از همان نشانه های نمایشی در انگلیسی استفاده می کنیم، پس بیایید

take a look at the board.

نگاهی به تابلو بیندازیم.

Now it's that time to learn something new, and what do I mean?

حالا وقت آن است که چیز جدیدی یاد بگیریم، و منظور من چیست؟

Well, we're going to talk about time and "now", and notice how I used the demonstrative "that".

خوب، ما در مورد زمان و "اکنون" صحبت خواهیم کرد و توجه کنید که چگونه از "آن" متظاهرانه استفاده کردم.

Okay?

باشه؟

The same kind of set work...

همون ست کار...

You see how I set this up here?

میبینی چطوری اینو اینجا تنظیم کردم؟

It's almost the exact same thing.

تقریباً دقیقاً همان چیزی است.

"This" is single and it's close, and "these" with a "z" sound is plural.

«این» مجرد و نزدیک است و «اینها» با صدای «ز» جمع است.

Right?

درست؟

And then there's a difference.

و سپس یک تفاوت وجود دارد.

Notice how it was "not close" and I changed it to "finished".

توجه کنید که چگونه "نزدیک" بود و من آن را به "تمام" تغییر دادم.

When we say "that" and "those", we're talking about things that are completed in our mind.

وقتی «آن» و «آنها» را می‌گوییم، در مورد چیزهایی صحبت می‌کنیم که در ذهنمان کامل شده است.

Done.

انجام شده.

Right?

درست؟

I'll give you an example.

من برای شما یک مثال می زنم.

Well, give you two.

خب دو تا بهت بده

When I talk about something being close, I might say: "At this time I want to introduce

وقتی در مورد نزدیک بودن چیزی صحبت می کنم، ممکن است بگویم: "در این زمان می خواهم

Mr. E."-[claps]-"Give it up, Mr. E." He's not coming.

آقای E را معرفی کنم." او نمی آید.

He's not on the board.

او در هیئت مدیره نیست.

But I mean the near, now, everyone's going to look around the room and go: "Where is

اما منظورم نزدیکی است، حالا، همه قرار است دور اتاق را نگاه کنند و بروند: "

E?

E

Where is E?"

کجاست؟ E کجاست؟"

They're looking for him now.

الان دنبالش میگردن

We're not talking about five days from now or four days ago.

ما در مورد پنج روز بعد یا چهار روز پیش صحبت نمی کنیم.

We're talking about now.

ما در مورد الان صحبت می کنیم.

Where is he at this time?

او در این زمان کجاست؟

But then when we talk about: "In those days a worm knew his place.

اما وقتی صحبت می کنیم: "در آن روزها یک کرم جای خود را می دانست.

He wasn't supposed to be on the board.

او قرار نبود روی تخته باشد.

Look, making little pictures of himself.

ببینید، عکس های کوچکی از خودش می سازد.

No, worms didn't do that."

نه، کرم ها این کار را نمی کردند."

When we're talking about a time that's completed, maybe 20-30 years ago, worms weren't allowed

وقتی در مورد زمانی صحبت می کنیم که به پایان رسیده است، شاید 20-30 سال پیش، کرم ها اجازه

to be on the board teaching with humans.

نداشتند در هیئت مدیره با انسان ها تدریس کنند.

But in these days, this time, at this time things have changed.

اما در این روزها، این زمان، در این زمان همه چیز تغییر کرده است.

So when we say: "In those days", we talk about something that's completed or gone.

بنابراین وقتی می گوییم: «در آن روزها»، در مورد چیزی صحبت می کنیم که تمام شده یا رفته است.

Okay?

باشه؟

So a worm knew his place 20 years ago, 30 years ago.

بنابراین یک کرم جای خود را 20 سال پیش، 30 سال پیش می دانست.

But at this time, I want to...

اما در این زمان، من می خواهم ...

At this time I want to go to the quiz.

در این زمان می خواهم به مسابقه بروم.

See how I changed that?

ببین چطوری تغییرش دادم؟

I kind of used the lesson to teach.

به نوعی از درس برای تدریس استفاده کردم.

Yeah?

آره؟

Yeah.

آره

I liked it.

من آن را دوست داشتم.

Anyway, we're going to do a quick quiz.

به هر حال، ما یک مسابقه سریع انجام می دهیم.

As always, I want you to do the quiz just as a kind of an appetizer, something to make

مثل همیشه، از شما می‌خواهم که مسابقه را به‌عنوان نوعی پیش‌غذا انجام دهید، چیزی که

you a little bit more hungry for the real quiz that we have on engVid, which I know

شما را کمی تشنه‌تر کند برای مسابقه واقعی که در engVid داریم، که

you're going to go to.

می‌دانم قرار است به آن بروید.

Now, let's look here: "Can you meet me at __________ same time tomorrow?"

حالا بیایید اینجا را نگاه کنیم: "آیا می توانید فردا در همان ساعت __________ با من ملاقات کنید؟"

Here's a hint...

در اینجا یک اشاره ...

Hint.

اشاره.

It's close to now, close.

به الان نزدیکه، نزدیک

So we have to look at the board.

پس باید به تابلو نگاه کنیم.

You're going to look over here and over there.

شما می خواهید به اینجا و آن طرف نگاه کنید.

I'm trying to trick you now.

من الان دارم سعی میکنم تو رو گول بزنم

I'm going to trick you and you won't figure it out.

من تو را فریب می دهم و تو متوجه نمی شوی .

"At this time tomorrow."

"فردا در این زمان."

Right?

درست؟

In my mind, it's...

در ذهن من این است

The time is close.

... زمان نزدیک است.

We're not talking a year or two.

ما یک یا دو سال صحبت نمی کنیم.

I'm talking 24 hours is close to now.

من دارم صحبت می کنم 24 ساعت نزدیک به الان است.

At this exact same time tomorrow.

فردا دقیقا در همین ساعت

Close to now.

نزدیک به الان

How about the next one?

بعدی چطور؟

"Can I see __________ coat over there?"

"آیا می توانم کت __________ را آنجا ببینم؟"

[Whistles] Now, I didn't say "coats", I said "coat", so that's probably going to be: "Can

[سوت ها] حالا من نگفتم "کت"، گفتم "کت"، پس احتمالاً اینطور خواهد شد: "می

I see that coat?"

توانم آن کت را ببینم؟"

"Over there" was the hint, it's away from me.

"آنجا" اشاره بود، از من دور است .

Right?

درست؟

And remember I told you "a" means away.

و به یاد داشته باشید که به شما گفتم "الف" یعنی دوری.

Cool?

سرد؟

How about the last one?

آخری چطور؟

"What are __________ shoes doing in here?"

"کفش های __________ اینجا چه کار می کنند؟"

Well, if it's a closet, they should be there, but: "What are __________ shoes doing here?"

خوب اگه کمد باشه باید اونجا باشن ولی: "کفش __________ اینجا چیکار میکنه؟"

Hmm.

هوم

Here's something we didn't really discuss, but I'm going to talk about before I end.

در اینجا چیزی است که ما واقعاً در مورد آن بحث نکردیم، اما قبل از پایان در مورد آن صحبت خواهم کرد.

But I want you to pay attention to.

اما می خواهم به آن توجه کنید.

We did talk about plurals, so here's a...

ما در مورد جمع صحبت کردیم، بنابراین در اینجا یک ...

"Shoes", so it's more than one.

"کفش" وجود دارد، بنابراین بیش از یک است.

And "in here", "here" is the opposite of "there", so I'm thinking it's going to be something

و «در اینجا»، «اینجا» برعکس «آنجا» است، بنابراین من فکر می‌کنم چیزی

like this.

شبیه به این خواهد بود.

Oops, wrong color.

اوه، رنگ اشتباه است.

Black is a good colour, though, just used the wrong one.

مشکی رنگ خوبی است، اما فقط از رنگ اشتباه استفاده شده است.

"What are these shoes doing in here?"

"این کفش ها اینجا چه کار می کنند؟"

Yes, ah-ha!

بله، آه-ها!

You are a genius.

تو یک نابغه ای.

You are a master or a mistress of your life and...

شما استاد یا معشوقه زندگی خود هستید و ...

Or domain and whatever you want to be.

یا دامنه و هر چه می خواهید باشید.

I just want to leave a little note before we take off.

من فقط می خواهم قبل از پرواز یک یادداشت کوچک بگذارم .

See this?

این را ببینید؟

When we talk about demonstratives, we have to be careful to make sure we match the tense-okay?-and

وقتی در مورد متظاهران صحبت می کنیم، باید مراقب باشیم تا مطمئن شویم که زمان-خوب؟-و

we're talking about plurals.

در مورد جمع صحبت می کنیم.

Okay?

باشه؟

I want to make sure we match our demonstratives with the verb tense, and we also have to match

می‌خواهم مطمئن شوم که نمایش‌هایمان را با زمان فعل مطابقت می‌دهیم، و همچنین باید

them with the noun.

آنها را با اسم تطبیق دهیم.

In these case, "these" goes with "shoes".

در این موارد «اینها» با «کفش» می آید.

Okay?

باشه؟

And "are", not "is".

و «هستند» نه «هستند».

So be careful, all right?

پس مراقب باش، خوبه؟

You don't want to put: "What are this shoes?"

شما نمی خواهید بگذارید: "این کفش چیست؟"

Because "are" means plural, so "this" should represent plural.

چون «ار» به معنای جمع است، بنابراین «این» باید معرف جمع باشد.

Up here, right?

اینجا بالا، درسته؟

"These".

"اینها".

And also "shoes" is plural.

و همچنین «کفش» جمع است.

Just a little something because I didn't mention it at the beginning.

فقط یه چیز کوچیک چون در ابتدا بهش اشاره نکردم .

It's got to match.

باید مطابقت داشته باشد.

It's got to be balanced.

باید متعادل باشد.

Everything works out in life balanced.

همه چیز در زندگی متعادل پیش می رود.

Right?

درست؟

Anyway, hope you enjoyed the lesson.

به هر حال امیدوارم از درس لذت برده باشید.

Or I hope you enjoyed that lesson, because it's completed now.

یا امیدوارم از آن درس لذت برده باشید، زیرا اکنون کامل شده است.

Right?

درست؟

We're finished.

ما تمام شدیم

I want you to go to engVid, do the quiz.

من از شما می خواهم به engVid بروید، مسابقه را انجام دهید.

Right?

درست؟

Where will you find engVid?

engVid را از کجا خواهید یافت؟

At www.

در www.

eng as in English, vid as in video .com (www.engvid.com) where we have...

eng as in English, vid as in video .com (www.engvid.com) که ما داریم...

Well, the answers to this video and many others.

خب جواب این ویدیو و خیلی های دیگر.

Once again, I want to thank you for watching and keep being part of our audience.

یک بار دیگر می خواهم از شما تشکر کنم که تماشا کردید و همچنان بخشی از مخاطبان ما هستید.

Thanks.

با تشکر.

Chow.

چو.