How to READ FASTER: 2 tricks

Man, I really have to read this book and I just don't have the time.

مرد، من واقعاً باید این کتاب را بخوانم و فقط وقت ندارم.

Hi. James from engVid.

سلام. جیمز از engVid.

If you're like me, you have to read a lot of material.

اگر شما هم مثل من هستید، باید مطالب زیادی بخوانید.

If you are studying English or you're learning English, you probably don't like to read,

اگر در حال مطالعه انگلیسی هستید یا در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، احتمالاً دوست ندارید مطالعه کنید،

which is too bad, because reading is one of the fastest ways to improve...

که خیلی بد است، زیرا خواندن یکی از سریع ترین راه های بهبود است...

Well, let's go to the board and find out.

خب، بیایید به تابلو برویم و متوجه شویم.

As you can see, E is running very quickly, here.

همانطور که می بینید، E در اینجا بسیار سریع اجرا می شود.

Right?

درست؟

And he's trying to read.

و سعی می کند بخواند.

So, we're going to learn to read faster today, and I'm going to teach you how to read faster

بنابراین، ما امروز سریعتر خواندن را یاد می گیریم و من به شما آموزش می دهم که چگونه

with two different techniques, and I'm going to teach you...

با دو تکنیک مختلف سریعتر بخوانید و به شما آموزش می دهم ...

You'll start to enjoy your reading.

شما شروع به لذت بردن از خواندن خود خواهید کرد.

So we'll go to the board and we'll talk about reading, why it's important, and what we can

بنابراین ما به تابلو می رویم و در مورد خواندن، چرایی اهمیت آن و آنچه می

do about it.

توانیم در مورد آن انجام دهیم صحبت خواهیم کرد.

The first thing I want to talk about with reading: Reading helps to do a couple of things.

اولین چیزی که می خواهم در مورد مطالعه صحبت کنم: خواندن به انجام چند کار کمک می کند.

Number one, it helps you to learn new things.

شماره یک، به شما کمک می کند چیزهای جدید یاد بگیرید.

When you read a book about philosophy, it teaches you about somebody's new idea or a

وقتی کتابی درباره فلسفه می خوانید، ایده جدید یا اختراع جدیدی را به شما می آموزد

new invention.

.

It gives you new vocabulary.

واژگان جدیدی به شما می دهد.

Many words...

خیلی حرف ها...

In fact, they say if you don't understand 90% of the material, you won't understand

در واقع می گویند اگر 90 درصد مطالب را نفهمیدی، نمی

it; but even just reading something, if you have a dictionary, will help you go and learn

فهمی; اما حتی فقط خواندن چیزی، اگر فرهنگ لغت داشته باشید، به شما کمک می کند که بروید و

new vocabulary to understand material, so it gives you new words; it gives you a better

لغات جدیدی را برای درک مطالب یاد بگیرید، بنابراین کلمات جدیدی به شما می دهد. به شما راهی بهتر

or a wider way to speak.

یا گسترده تر برای صحبت کردن می دهد.

It helps you to understand.

به درک شما کمک می کند.

Sometimes when someone says something it's a little too fast, but then when you read

گاهی اوقات وقتی کسی چیزی می‌گوید خیلی سریع است، اما وقتی

it, you have time to read it, go back, read it, go back, read it, and go: "I got it."

آن را می‌خوانی، وقت داری که آن را بخوانی، برگردی، بخوانی، برگردی، بخوانم، و بگو: «فهمیدم».

Right?

درست؟

It gives you time to look at the picture; the mental picture or the written picture.

این به شما زمان می دهد تا به تصویر نگاه کنید. تصویر ذهنی یا تصویر نوشته شده

It gives you new ideas.

ایده های جدیدی به شما می دهد.

Remember you learn new things?

یادت هست چیزهای جدیدی یاد گرفتی؟

Well, when you start adding idea from this book, idea from that book, you get new ideas

خوب، وقتی شروع به اضافه کردن ایده از این کتاب، ایده از آن کتاب می کنید، ایده های جدیدی از خودتان دریافت می

of your own; you become more creative.

کنید. شما خلاق تر می شوید

Your world becomes a richer place to live.

دنیای شما به مکان غنی تری برای زندگی تبدیل می شود.

And, finally, because we're doing English, you learn how to speak a language.

و در نهایت، چون ما انگلیسی را انجام می دهیم، شما یاد می گیرید که چگونه به یک زبان صحبت کنید.

Like: "Stop.

مانند: "ایست کن.

What do you mean?

منظورت چیست؟

How do I learn to speak by reading?"

چگونه با خواندن صحبت کردن را یاد بگیرم؟"

Well, for you people who are learning to speak a language-okay?-reading shows you the structure

خوب، برای شما افرادی که در حال یادگیری صحبت کردن به یک زبان هستید، خواندن ساختاری را به شما نشان می دهد

that people use when they speak.

که مردم هنگام صحبت کردن از آن استفاده می کنند.

Reading shows you new vocabulary, or it shows you what we call the colloquial; the common

خواندن واژگان جدید را به شما نشان می دهد، یا آنچه را که ما محاوره می نامیم به شما نشان می دهد.

person's way of speaking.

شیوه صحبت کردن افراد عادی

You get all that from reading; how to say it, where to put the verb and the noun or

همه اینها را از خواندن دریافت می کنید. چگونه آن را بگوییم، فعل و اسم

the adjective.

یا صفت را کجا بگذاریم.

Right?

درست؟

Cool?

سرد؟

That's what it can do, and that's what's important to us.

این کاری است که می تواند انجام دهد و این چیزی است که برای ما مهم است.

Our reading is going to teach us how to speak, but also it's good to be able to read in a

خواندن ما به ما یاد می دهد که چگونه صحبت کنیم، اما همچنین خوب است که بتوانیم در یک

country, because I often say: If you cannot read in a language, you're stupid.

کشور بخوانیم، زیرا اغلب می گویم: اگر نمی توانید به یک زبان بخوانید، احمق هستید.

And if you wonder what I mean, think about the guy who when you give a simple sentence,

و اگر تعجب می کنید که منظور من چیست، به آن مردی فکر کنید که وقتی یک جمله ساده می گویید،

like: "The cat went in the house", cannot read it and he reads it like: "The cat went

مانند: "گربه وارد خانه شد"، نمی تواند آن را بخواند و آن را اینگونه می خواند: "گربه وارد

in", you go: "The guy's stupid."

شد"، شما می روید: "مرد احمق است."

Don't be stupid.

احمق نباش

Don't be stupid in your language; don't be stupid in my language.

در زبان خود احمق نباشید. به زبان من احمق نباش

So today we're going to work on a process to help you with reading.

بنابراین امروز قصد داریم روی فرآیندی کار کنیم که به شما در خواندن کمک کند.

Now, as much as I said all these great things about reading, there are a couple of things

حالا، به اندازه ای که من این همه چیز عالی در مورد مطالعه گفتم، یکی دو چیز وجود

to be aware of, or...

دارد که باید از آنها آگاه بود، یا ... در

Actually, I don't have to tell you.

واقع، من مجبور نیستم به شما بگویم.

You know, but I want you to know that I understand, so I'm putting it on the board so you know

می‌دانی، اما می‌خواهم بدانی که من درک می‌کنم، بنابراین آن را روی تخته می‌گذارم تا بدانی

what I'm going to teach you will help you overcome or help you solve that problem.

آنچه که به شما آموزش خواهم داد به شما کمک می‌کند بر آن مشکل غلبه کنید یا به شما در حل آن کمک کند.

Problem: Reading takes a long time.

مشکل: مطالعه زمان زیادی می برد.

Well, in your own language it takes some time, but if you're learning another language, it

خوب، در زبان خودتان مدتی طول می‌کشد، اما اگر زبان دیگری را یاد

will always take you much longer to read because you have a problem of translating, or skipping

می‌گیرید، خواندن آن همیشه طولانی‌تر طول می‌کشد، زیرا در ترجمه مشکل دارید، یا به

back and translating.

عقب برگردید و ترجمه کنید.

Translating, you know what I mean; you translate from the language you're looking at into your

در حال ترجمه، می دانید منظورم چیست. شما از زبانی که به آن نگاه می کنید به

own language to understand it, and then translate it back to that language - that's a lot of

زبان خود ترجمه می کنید تا آن را بفهمید، و سپس آن را به آن زبان ترجمه کنید - این کار بسیار است

work.

.

And if you think about how long that takes, that's like two different trips, like: In,

و اگر به این فکر کنید که چقدر طول می کشد ، مانند دو سفر متفاوت است، مانند: داخل،

out; in, out; in, out for every word.

خارج. داخل، خارج داخل، خارج برای هر کلمه

That will take...

این

Something that takes four minutes to read - make you read it for 20 minutes.

طول می کشد... چیزی که خواندن آن چهار دقیقه طول می کشد - باعث می شود شما آن را به مدت 20 دقیقه بخوانید.

And who wants to read one paragraph or five sentences, and it takes 10 minutes, and you

و چه کسی می خواهد یک پاراگراف یا پنج جمله را بخواند و 10 دقیقه طول می کشد و شما

still don't understand it?

هنوز آن را متوجه نمی شوید؟

That's a problem.

این یک مشکل است.

Another problem: You don't remember what you read.

مشکل دیگر: آنچه را که خوانده اید به خاطر نمی آورید.

Do you remember when I said to you: "You're reading up and down"?

یادت هست وقتی بهت گفتم : "بالا و پایین میخونی"؟

So I'm going to put...

بنابراین من می خواهم ...

Sorry, I'm going to put "problems", because it's not just a problem; it's problems.

ببخشید، من می خواهم "مشکلات" را بگذارم، زیرا این فقط یک مشکل نیست. مشکلات است

Remember I said you translate, you go up and down, and back and forth, you keep going back?

یادت هست که گفتم ترجمه می کنی، بالا و پایین می روی، عقب و جلو، ادامه می دهی؟

Well, what happens is you forget what you read because there's too much information

خوب، اتفاقی که می افتد این است که چیزی را که می خوانید فراموش می کنید زیرا اطلاعات زیادی در ذهن شما وجود دارد که نمی توانید آن

to keep in your head.

را نگه دارید.

Right?

درست؟

So you read up here, you read five sentences, you read it, you go: "Okay, I got it."

پس اینجا را می خوانی، پنج جمله می خوانی، می خوانی، می گویی: "باشه، فهمیدم."

You read another five sentences, and you go: "Oh, what were the first five?

پنج جمله دیگر را می خوانی و می گویی: "اوه، پنج جمله اول چه بود؟

Because without that five, I don't understand this other paragraph, and now I'm getting

چون بدون آن پنج، من این پاراگراف دیگر را نمی فهمم و الان دارم گیج می شوم

confused."

."

Right?

درست؟

So you forget what you're reading, which leads to: You don't understand what you read it.

بنابراین آنچه را که می خوانید فراموش می کنید، که منجر به این می شود: شما متوجه نمی شوید چه چیزی را می خوانید.

You read it, you forget it, you don't understand - these are terrible problems.

شما آن را می خوانید، فراموش می کنید، نمی فهمید - اینها مشکلات وحشتناکی هستند.

So it's understandable why most people won't read a book if they're learning a new language.

بنابراین قابل درک است که چرا اکثر مردم در صورت یادگیری یک زبان جدید، کتاب نمی خوانند.

They're like: "It's just way too much work for a little benefit."

آنها می‌گویند: "این کار خیلی زیاد است تا سود کمی داشته باشد."

Now, I'm going to tell you: If we can speed up your reading, you will cut the time down,

حالا می‌خواهم به شما بگویم: اگر بتوانیم سرعت مطالعه‌تان را افزایش دهیم، زمان را کاهش می‌دهید،

so you can read a page in...

بنابراین می‌توانید یک صفحه را در...

Well, if you're learning a new language, let's not say a page a minute, but maybe every two-three

خوب، اگر در حال یادگیری یک زبان جدید هستید، نگوییم صفحه در دقیقه، اما شاید هر دو تا سه

minutes you can read a page, instead of 10 - that would be cool.

دقیقه بتوانید به جای 10 صفحه، یک صفحه را بخوانید - این عالی خواهد بود.

You'll remember what you read, because we're going to force your brain to stay on the subject.

آنچه را که می خوانید به خاطر خواهید آورد، زیرا ما مغز شما را مجبور می کنیم که روی موضوع باقی بماند.

And you'll understand it, because if you're staying on the subject and the information

و شما آن را درک خواهید کرد، زیرا اگر در مورد موضوع باقی بمانید و اطلاعات در ذهن شما

stays in your head, then you can actually understand and keep it; keep it, remember

باقی بماند، در واقع می توانید آن را درک کرده و نگه دارید. آن را نگه دارید، به

it, and enjoy it.

خاطر بسپارید و از آن لذت ببرید.

You can't enjoy what you don't understand, especially if you don't remember it.

شما نمی توانید از چیزی که نمی فهمید لذت ببرید، به خصوص اگر آن را به خاطر نداشته باشید.

Right?

درست؟

So let's try and fix that.

پس بیایید سعی کنیم آن را برطرف کنیم.

And I have two techniques I'm going to teach you today that should help you improve by

و من دو تکنیک دارم که امروز به شما آموزش می دهم که باید به شما کمک کند

at least 50% by the time you've done reading...

تا زمانی که مطالعه را انجام می دهید حداقل 50 درصد پیشرفت کنید...

Watching this video.

تماشای این ویدیو.

Cool?

سرد؟

And we can also, you know, show you other things later, but today I want to do these

و همچنین، می‌دانید، می‌توانیم بعداً چیزهای دیگری را به شما نشان دهیم، اما امروز می‌خواهم این دو را انجام دهم

two to improve by at least 50% if you listen to what I say.

تا اگر به آنچه می‌گویم گوش دهید، حداقل 50 درصد پیشرفت کنم.

Okay?

باشه؟

The first technique is called "grouping", and what I want you to do is we're going to

اولین تکنیک "گروه بندی" نام دارد و کاری که من از شما می خواهم این است که ما

work on taking...

روی گرفتن کار می کنیم...

When you read right now, you do something called sub-vocal reading.

وقتی همین الان می خوانید، کاری به نام خواندن زیر آوازی انجام می دهید.

What?

چی؟

"Sub-vocal reading" means it's...

"خواندن زیر آوازی" به این معنی است که ...

"Vocal" means, you know, sound; and "sub" means below sound.

"آواز" یعنی، می دانید، صدا. و "sub" به معنای زیر صدا است.

So: "sub-vocal", it's in your head.

پس: «زیر آواز» ، در سر شماست.

When I read this book, for instance, I'm going to read: "I propose to treat...

مثلاً وقتی این کتاب را می‌خوانم، می‌خوانم: «پیشنهاد درمان...

To treat poetry", but I say it in my head.

برای درمان شعر» را دارم، اما در ذهنم می‌گویم.

So the same thing as I say it, I'm reading it, but in my head I'm saying: "I propose

پس همان چیزی را که می گویم، می خوانم ، اما در ذهنم می گویم: «

to treat of bah-bah-bah".

پیشنهاد درمان بابه بهبه» را دارم.

You don't really have to say the words; you can just look at them.

شما واقعاً مجبور نیستید کلمات را بگویید . شما فقط می توانید به آنها نگاه کنید

The example: When I show you the cover of this book, you don't look here, then look

مثال: وقتی جلد این کتاب را به شما نشان می دهم، شما اینجا را نگاه نمی کنید، سپس

here, then look here, then look here; you just look at the cover and you see this - all

اینجا را نگاه کنید، سپس اینجا را نگاه کنید، سپس اینجا را نگاه کنید. شما فقط به جلد نگاه می کنید و این را می بینید -

of it at one time.

همه آن ها در یک زمان.

But when you read, you do this.

اما وقتی می خوانید، این کار را می کنید.

Part of the reason you do that-look at one word at a time-is when your mother or father

بخشی از دلیلی که شما این کار را انجام می دهید - نگاه کردن به یک کلمه در یک زمان - زمانی است که مادر یا پدرتان

taught you to read, they would read one word at a time.

خواندن را به شما یاد داده است، آنها هر بار یک کلمه را می خوانند.

They would point to a word: "Easily regarded as the", and say it to help you understand

آنها به کلمه ای اشاره می کردند: "به راحتی به عنوان "در نظر گرفته می شود"، و آن را می گفتند تا به شما کمک کند بفهمید

what the words sounded like and meant, and you learned to read that way.

کلمات به چه شکلی هستند و چه معنایی دارند و شما یاد گرفتید که به این شکل بخوانید.

Which was good, but unfortunately, now when you read even as an adult, you read the same

که خوب بود، اما متأسفانه، الان که حتی در بزرگسالی هم می خوانی، همین طور می خوانی

way.

.

So the first method I want to teach you is grouping.

بنابراین اولین روشی که می خواهم به شما آموزش دهم گروه بندی است.

Now, because language...

اکنون، چون زبان...

The English language may be new to you or trying to read faster may be new to you: Grouping,

ممکن است زبان انگلیسی برای شما جدید باشد یا تلاش برای خواندن سریعتر ممکن است برای شما تازگی داشته باشد: گروه بندی،

just take two words at the same time.

فقط دو کلمه را همزمان در نظر بگیرید.

So, instead of saying: "Easily regarded", I would just look at: "Easily-regarded", and

بنابراین، به جای این که بگویم: «به آسانی در نظر گرفته می شود» ، فقط به: «به راحتی در نظر گرفته می شود» و

then the next two words: "as-the", and the next one: "basic-work".

سپس دو کلمه بعدی: «به عنوان» و کلمه بعدی: «کار اساسی» را نگاه می کنم.

All right?

خیلی خوب؟

So it would be...

بنابراین می‌شود...

Put your finger there: "Easily regarded", move it to the next two words: "as the", "basic

انگشت خود را در آنجا قرار دهید: "به راحتی قابل توجه است"، آن را به دو کلمه بعدی منتقل کنید: "به عنوان"، "

work", "on the".

کار اساسی"، "روی".

I'm getting the basic meaning of it, but I've almost doubled my speed, because instead of

معنی اصلی آن را می‌فهمم، اما سرعتم را تقریبا دو برابر کرده‌ام، زیرا به جای

looking twice, I look once.

دوبار نگاه کردن، یک بار نگاه می‌کنم.

Not quite doubled because, as I said, you're learning; but you can look at the two words

نه کاملاً دوبرابر، زیرا، همانطور که گفتم، شما در حال یادگیری هستید. اما شما می توانید به دو کلمه

at one time.

در یک زمان نگاه کنید.

And the basic meaning is following, so you don't lose time; you'll remember it because

و معنای اصلی پیروی است، بنابراین زمان را از دست ندهید. شما آن را به خاطر خواهید آورد زیرا

you've cut down the time between each word; and you will understand because the meaning

زمان بین هر کلمه را کاهش داده اید. و شما متوجه خواهید شد زیرا

is carried.

معنی حمل می شود.

Cool?

سرد؟

All right.

خیلی خوب.

So, we want to work on that.

بنابراین، ما می خواهیم روی آن کار کنیم.

So I would suggest that you take a book...

پس من به شما پیشنهاد می کنم که یک کتاب ...

Something simple.

یک چیز ساده.

You can take a kid's book, if you want, because the words are even bigger so it's easier to

اگر بخواهید می توانید کتاب کودک بردارید، زیرا کلمات حتی بزرگتر هستند، بنابراین

see two words at a time.

دیدن دو کلمه در یک زمان آسان تر است.

And I suggest that.

و من این را پیشنهاد می کنم.

And go through reading for about 10 minutes or so; just do that.

و حدود 10 دقیقه یا بیشتر مطالعه را انجام دهید. فقط این کار را انجام دهید

Okay?

باشه؟

Read two words at a time.

دو کلمه را در یک زمان بخوانید.

All right?

خیلی خوب؟

Time yourself for a minute - see how many words you read.

برای یک دقیقه زمان بگذارید - ببینید چند کلمه خوانده اید.

Try and find a page that's equal and do that again to see what your words per minute is.

سعی کنید صفحه ای را پیدا کنید که برابر باشد و دوباره این کار را انجام دهید تا ببینید کلمات شما در دقیقه چقدر است.

All right?

خیلی خوب؟

Cool.

سرد.

That's the first one.

این اولی است.

The next is "pacing".

مورد بعدی "گام زدن" است.

Pacing, in English, is this: Like, when you pace, you walk at a certain speed.

قدم زدن در زبان انگلیسی به این صورت است: مثل اینکه وقتی قدم می گذارید با سرعت خاصی راه می روید.

I'm pacing myself.

دارم قدم میزنم

It means I move at a certain speed.

یعنی با سرعت خاصی حرکت می کنم .

The first method is good to get you started.

روش اول برای شروع خوب است .

Pacing is a secondary one, so I would suggest you do the grouping for a few days, maybe

قدم زدن یک مرحله ثانویه است، بنابراین من به شما پیشنهاد می کنم گروه بندی را برای چند روز، شاید

even a few weeks; take your time because you might start going from two words at a time

حتی چند هفته انجام دهید. وقت خود را صرف کنید زیرا ممکن است از دو کلمه در یک زمان شروع کنید

and notice that your eye actually includes a third word.

و متوجه شوید که چشم شما در واقع یک کلمه سوم را شامل می شود.

And you won't have to try; your eye will just travel to three words at the same time.

و شما مجبور نخواهید بود تلاش کنید. چشم شما فقط به سه کلمه در همان زمان سفر می کند.

And then after, four words.

و بعد از آن، چهار کلمه.

And if you can do that, say, 10 minutes every day - slowly, slowly, slowly your eye will

و اگر بتوانید این کار را انجام دهید، مثلاً 10 دقیقه هر روز - آهسته، آهسته، آهسته چشم شما

just take a picture of two words together; then three words; then four.

فقط از دو کلمه با هم عکس می گیرد. سپس سه کلمه؛ سپس چهار

And you'll find that your reading time is going down, your memory is going up, your

و خواهید دید که زمان مطالعه شما کاهش می یابد، حافظه شما بالا می رود،

understanding is going up.

درک شما در حال افزایش است.

We call understanding "comprehension".

ما فهم را «درک» می نامیم.

All right?

خیلی خوب؟

Your comprehension will go up.

درک شما بالا خواهد رفت.

Do this for at least a week, maybe two weeks; 10 minutes every day.

این کار را حداقل برای یک هفته، شاید دو هفته انجام دهید. هر روز 10 دقیقه

Not once; that won't work.

نه یکبار؛ که کار نخواهد کرد

But if you did it right now, you'd notice an increase in your speed; and if you do it

اما اگر همین الان این کار را انجام دهید، متوجه افزایش سرعت خود خواهید شد. و اگر با گذشت زمان این کار را انجام دهید

over time, it'll become more permanent.

، دائمی تر می شود.

Okay?

باشه؟

Once you get comfortable with the grouping, I'm going to suggest you do something called

وقتی با گروه بندی راحت شدید، به شما پیشنهاد می کنم کاری به نام

pacing.

قدم زدن انجام دهید.

Pacing is like...

قدم زدن مثل...

As I said, it's like if I'm running and I run at this - this is the pace.

همانطور که گفتم، مثل این است که اگر می دوم و با این می دوم - این سرعت است.

This is a different pace.

این یک سرعت متفاوت است.

And I might change my pace.

و من ممکن است سرعتم را تغییر دهم.

But "pacing" means keep the same speed at what you're doing.

اما «گام‌سازی» یعنی همان سرعت را در کاری که انجام می‌دهید حفظ کنید.

In pacing, we're going to use a magic tool.

در قدم زدن، از یک ابزار جادویی استفاده می کنیم.

It's a very expensive tool, so I'm sorry.

این ابزار بسیار گرانی است، بنابراین متاسفم.

I mean, you're watching a video and I'm going to tell you: You have to buy this...

منظورم این است که شما در حال تماشای یک ویدیو هستید و من به شما می گویم: شما باید این را بخرید ...

Well, you don't have to buy it, but if you wanted to get this tool and use it off of,

خوب، شما مجبور نیستید آن را بخرید، اما اگر می خواهید این ابزار را تهیه کنید و از آن استفاده کنید.

like, Amazon or something, it might cost a million dollars.

، مانند آمازون یا چیزی دیگر، ممکن است یک میلیون دلار هزینه داشته باشد.

People don't even want to part for it for 2 million, even a billion dollars.

مردم حتی نمی خواهند برای 2 میلیون و حتی یک میلیارد دلار از آن جدا شوند.

You want to know what that thing is?

می خواهید بدانید آن چیز چیست؟

Your finger.

انگشتت.

This is the expensive tool.

این ابزار گران قیمت است.

Now, if that's too expensive for you, because you can't use a finger - get yourself a pencil

حالا، اگر این برای شما خیلی گران است، زیرا نمی توانید از انگشت استفاده کنید -

or a pen.

یک مداد یا خودکار برای خود تهیه کنید.

All right?

خیلی خوب؟

Now, I'm going to give you an example of what pacing would look like.

اکنون، می‌خواهم به شما مثالی بزنم که نشان می‌دهد قدم زدن چگونه است.

When I talked about grouping...

وقتی در مورد گروه بندی صحبت کردم...

When you would be grouping, see how we're here?

وقتی قرار بود گروه بندی کنید، ببینید ما اینجا چطور هستیم؟

Don't look at the sentence; you would do this: You would look here; these two words, then

به جمله نگاه نکن؛ شما این کار را انجام می دادید: به اینجا نگاه می کردید. این دو کلمه، سپس

these two words.

این دو کلمه.

Right?

درست؟

That's one word.

این یک کلمه است.

Then you do these two words.

سپس این دو کلمه را انجام می دهید.

Pacing is going to be different.

قدم زدن متفاوت خواهد بود.

When you pace, you can take your finger-this will be my finger-and you do this.

وقتی قدم می گذارید، می توانید انگشت خود را بگیرید - این انگشت من خواهد بود - و شما این کار را انجام می دهید.

If that's too fast, do this.

اگر خیلی سریع است، این کار را انجام دهید.

There's an advantage to pacing.

قدم زدن مزیتی دارد.

Because you might say: "James, it's the same thing."

زیرا ممکن است بگویید: "جیمز، این همان چیزی است."

Kind of; that's why I told you: Practice this first, because you're expanding your ability

نوع؛ به همین دلیل به شما گفتم: ابتدا این را تمرین کنید ، زیرا توانایی دیدن خود را افزایش می دهید

to see, or we call it your field of vision.

، یا ما آن را میدان دید شما می نامیم.

You're looking at a longer line and giving your eyes the ability to see that whole line.

شما به یک خط بلندتر نگاه می کنید و به چشمان خود توانایی دیدن کل آن خط را می دهید.

Okay?

باشه؟

So, when we're going to move from pacing...

بنابراین، وقتی قرار است از قدم زدن حرکت کنیم...

From grouping to pacing, there...

از گروه بندی به قدم زدن، آنجا...

It can be a slight problem and it happens to people - it's going back or bouncing back.

این می تواند یک مشکل جزئی باشد و برای مردم اتفاق بیفتد - برگشتن یا برگشتن به عقب است.

Sometimes people go: "Reading...

گاهی مردم می گویند: "خواندن...

Reading-takes a-long-time.

خواندن-طولانی طول می کشد.

You-don't remember-what you-read.

یادت نمی آید-آنچه را می خوانی

You-don't understand", sorry.

. نمی فهمی"، ببخشید.

"...understand-what you-read".

"...فهمید که چه می خوانید".

And sometimes they go: "What?" and they jump back up.

و گاهی می گویند: "چی؟" و دوباره به بالا می پرند

Pacing kind of stops that, because as you move your finger-like this-across the board,

قدم زدن به نوعی آن را متوقف می کند، زیرا وقتی انگشت خود را مانند این روی تخته حرکت

you don't jump back.

می دهید، به عقب نمی پرید.

You tend to just keep...

شما تمایل دارید فقط نگه دارید...

Your eyes will follow where you're going and see everything.

چشمان شما جایی که می روید را دنبال می کند و همه چیز را می بیند.

And because we've added...

و چون اضافه کرده ایم...

Put the two words together and the three words together, it will go even faster.

دو کلمه و سه کلمه را کنار هم قرار دهید، سریعتر پیش خواهد رفت.

So you can start reading pages in a minute or under a minute, as opposed to two or three.

بنابراین می توانید در یک دقیقه یا کمتر از یک دقیقه شروع به خواندن صفحات کنید ، برخلاف دو یا سه.

Kind of cool?

یه جورایی باحاله؟

I thought you'd like that.

فکر کردم دوست داری

With just these two techniques alone, you can improve your reading now.

فقط با این دو تکنیک به تنهایی، اکنون می توانید مطالعه خود را بهبود ببخشید.

In fact, you should get a book and start.

در واقع باید یک کتاب تهیه کنید و شروع کنید.

But before you do that, I'm going to take a quick break.

اما قبل از اینکه شما این کار را انجام دهید، من یک استراحت سریع می کنم.

I've got a little bit of a bonus and some homework for you, and we'll be back.

من کمی پاداش و مقداری تکلیف برای شما دارم و ما برمی گردیم.

You ready?

آماده ای؟

[Snaps]

Listen: I basically explained what I wanted to at the beginning, but it wouldn't be my

گوش دادن: اساساً در ابتدا آنچه را که می‌خواستم توضیح دادم ، اما اگر

video if you didn't get a bonus and homework.

پاداش و تکالیف دریافت نمی‌کردید، ویدیوی من نخواهد بود.

So you're back for the bonus and homework.

بنابراین برای پاداش و تکالیف برگشته اید.

The board's the same, which should be surprising.

هیئت مدیره یکسان است، که باید تعجب آور باشد.

Most of you, like: "Where's the magic?

بیشتر شما دوست دارید: "جادو کجاست

It always changes."

؟ همیشه تغییر می کند."

The magic is: I'm still here, baby.

جادو این است: من هنوز اینجا هستم، عزیزم.

Okay?

باشه؟

So, on the bonus what I wanted to add was this.

بنابراین، در مورد جایزه چیزی که می خواستم اضافه کنم این بود.

I told you: You can at least increase your speed by 50% right away, but you know, this

من به شما گفتم: شما حداقل می توانید فوراً سرعت خود را 50٪ افزایش دهید، اما می دانید،

is engVid, we don't do it like other people do, so let's try and double it today.

این engVid است، ما آن را مانند دیگران انجام نمی دهیم، بنابراین بیایید امروز آن را دو برابر کنیم.

So, what I would like you to do...

خب، من دوست دارم شما چه کاری انجام دهید...

Do you remember we talked about the pacing?

یادتان هست در مورد سرعت حرکت صحبت کردیم؟

Here's...

اینجاست...

It's going to be not so much fun, but it'll help.

این خیلی سرگرم کننده نخواهد بود، اما کمک خواهد کرد.

Take the pen and paper...

قلم و کاغذ را بردار...

Because remember I told you to go get a book when we came back?

چون یادت هست وقتی برگشتیم بهت گفتم برو کتاب بیار؟

Here's your opportunity to test yourself.

در اینجا فرصت شما برای آزمایش خود است.

Remember I said pace like this?

یادته گفتم سرعت اینجوری؟

So, here's what I want you to do: The reverse of what I was teaching you.

بنابراین، این چیزی است که من از شما می خواهم انجام دهید: برعکس آنچه به شما یاد می دادم.

"What?

"چی؟

You said group first."

اول گفتی گروه."

Yeah, I know, but I want you to pace on the page, but I want you to pace really, really,

بله، می‌دانم، اما می‌خواهم که در صفحه قدم بزنید، اما می‌خواهم که واقعاً، واقعاً،

really, really fast.

واقعاً، خیلی سریع قدم بزنید.

Really, really, really, really, really blah-blah fast; just really fast.

واقعاً، واقعاً، واقعاً، واقعاً، واقعاً خیلی سریع. فقط خیلی سریع

Not incredibly, like: "Blah!"

نه به طور باورنکردنی، مانند: "بله!"

No.

Don't go crazy, but faster than what's comfortable.

نه. دیوانه نشو، اما سریعتر از چیزی که راحت است.

You...

تو

It won't be comfortable.

... راحت نخواهد بود.

You're like: "Reading things, blah, blah, blah".

شما مانند: " چیزها را می خوانی، بلا، بل، بلا، بلا".

Oh, it's like: "Ooh."

اوه، مانند: "اوه."

I'm like: "Yeah", not comfortable.

من می گویم: "آره"، راحت نیست.

You can see the words, but not comfortable; you're not taking it in.

شما می توانید کلمات را ببینید، اما نه راحت. شما آن را قبول نمی کنید.

Then I want you to go back and I want you to group.

سپس من می خواهم شما برگردید و می خواهم شما را گروه بندی کنید.

You might notice almost automatically you can see almost three words without trying,

ممکن است متوجه شوید که تقریباً به طور خودکار می توانید تقریباً سه کلمه را بدون تلاش ببینید،

because you force your eyes to move very quickly at a pace of something, and then you're going:

زیرا چشمان خود را مجبور می کنید خیلی سریع با سرعت چیزی حرکت کنند و سپس می گویید:

"No, I'll just take snapshots.

"نه، من فقط عکس های فوری می گیرم.

Take snapshots", or take a quick picture.

عکس های فوری بگیرید". یا سریع عکس بگیرید

And you probably will noticed that compared to your normal pace or your normal speed,

و احتمالاً متوجه خواهید شد که در مقایسه با سرعت عادی یا سرعت عادی خود،

you've picked up speed and you're like: "How did that happen?"

سرعت را افزایش داده اید و می گویید: "چطور این اتفاق افتاد؟"

Well, a friend of mine told me some time ago: What he used to do with the languages, or

خوب، یکی از دوستانم مدتی پیش به من گفت: کاری که او با زبان ها، یا

tapes, or if he wanted to get it - he would actually turn it up from 1 to 1.5, and it

نوارها انجام می داد، یا اگر می خواست آن را دریافت کند - در واقع آن را از 1 به 1.5 می کرد، و

was fast and it would be uncomfortable, and he didn't quite get it.

سریع بود و می شد. ناراحت باشد، و او کاملاً متوجه نشد.

But when he slowed it down to normal speed, it was very easy to hear all the differences

اما وقتی سرعتش را تا حد معمول کاهش داد، شنیدن تمام

in the sounds that he was learning.

تفاوت‌های صداهایی که یاد می‌گرفت بسیار آسان بود.

He sped his brain up.

به مغزش سرعت داد.

So I'm telling you: Speed your brain up, and when you slow down to a comfortable speed,

بنابراین من به شما می گویم: سرعت مغز خود را افزایش دهید، و زمانی که سرعت خود را به یک سرعت راحت کاهش دهید،

you'll notice your brain is going to absorb the language faster.

متوجه خواهید شد که مغز شما سریعتر زبان را جذب می کند.

Don't thank me; it's what I do for a job.

از من تشکر نکن؛ این کاری است که من برای یک کار انجام می دهم.

Okay.

باشه.

So that's your bonus.

پس این امتیاز شماست.

And for homework, what I'd like you to do is you can go on...

و برای تکالیف، کاری که می‌خواهم انجام دهید این است که می‌توانید ادامه دهید...

Now, I've got to...

حالا، باید...

I've got to look at something, so I don't want to mess you up on this.

باید به چیزی نگاه کنم، بنابراین نمی‌خواهم شما را درگیر کنم. این.

Okay?

باشه؟

You can go on the internet and you can just look for: "one-minute readings", okay?

می توانید به اینترنت بروید و فقط می توانید به دنبال: "خواندن یک دقیقه ای" باشید، خوب؟

Words per second.

کلمات در ثانیه

"One-minute reading word per second".

"یک دقیقه خواندن کلمه در ثانیه".

Look for that because there are many places where they will have a page, and the page

به دنبال آن باشید زیرا مکان‌های زیادی وجود دارد که آنها یک صفحه دارند، و صفحه

will be for one minute, so you don't have to do anything special.

برای یک دقیقه خواهد بود، بنابراین لازم نیست کار خاصی انجام دهید.

Set a clock for a minute.

یک ساعت را برای یک دقیقه تنظیم کنید.

And they actually have: "If you read this far, it's 15 words; if you read this far,

و آنها در واقع دارند: "اگر تا اینجا بخوانید، 15 کلمه است، اگر تا اینجا بخوانید

it's 20 words; if you read this far..." so you will know how many words you read in a

، 20 کلمه است، اگر تا اینجا بخوانید..." بنابراین می دانید که در یک دقیقه چند کلمه می خوانید

minute.

.

The average person, I believe, is, like, 300 words in a minute.

به عقیده من، یک فرد متوسط در هر دقیقه 300 کلمه است.

But you can do...

اما شما می توانید انجام دهید ...

Or yeah.

یا بله.

I think it's, yeah, 300, and that's decent; that's pretty good.

من فکر می کنم، بله، 300 است، و این مناسب است. خیلی خوب است.

That's in your own language; not in English.

این به زبان خودتان است. به زبان انگلیسی نیست

But if you can start going there 300 to 600, you can read books in hours; not days, not

اما اگر بتوانید بین 300 تا 600 نفر به آنجا بروید، می توانید در چند ساعت کتاب بخوانید. نه روزها، نه

weeks.

هفته ها

And the knowledge that's sitting there for you...

و دانشی که برای شما نشسته است...

Remember, I said you can learn new things, get new ideas, learn to speak a language,

به یاد داشته باشید، گفتم شما می توانید چیزهای جدید یاد بگیرید، ایده های جدید به دست آورید، یاد بگیرید به یک زبان صحبت کنید،

learn to understand more - it's just waiting for you.

یاد بگیرید که بیشتر بفهمید - فقط منتظر شماست.

So, you've got the book in front of you; I told you to get it.

بنابراین، شما کتاب را در مقابل خود دارید. بهت گفتم بگیر

I've told you: If that's too hard, the technique I just taught you in your bonus.

من به شما گفته ام: اگر این خیلی سخت است، تکنیکی که من به شما یاد دادم در پاداش شما.

Do the grouping right away.

فورا گروه بندی را انجام دهید.

Just try and do two words at a time.

فقط سعی کنید دو کلمه را در یک زمان انجام دهید.

Practice that 5-10 minutes, then stop; you're done.

آن را 5-10 دقیقه تمرین کنید، سپس متوقف کنید. شما تمام شده اید

Do it tomorrow.

فردا انجامش بده

It's about building the habit and getting in the habit of your eyes seeing more and

این در مورد ایجاد عادت و ایجاد عادت چشمان شما به دیدن بیشتر و

more, and then expanding that until it becomes easy for you.

بیشتر، و سپس گسترش آن تا زمانی است که برای شما آسان شود.

Then do pacing; race through.

سپس قدم زدن را انجام دهید. مسابقه از طریق.

If you want to push yourself in that day, read five minutes, as I said; then do the

اگر می خواهید در آن روز به خودتان فشار بیاورید ، همانطور که گفتم پنج دقیقه بخوانید. سپس

pacing first; then look at the grouping; and notice that your eyes will expand in what

ابتدا قدم زدن را انجام دهید. سپس به گروه بندی نگاه کنید. و توجه کنید که چشمان شما در آنچه

they can see and you can take more information, and continually grow.

می توانند ببینند منبسط می شوند و می توانید اطلاعات بیشتری کسب کنید و به طور مداوم رشد کنید.

It's an old thing to be said, but it's true: I don't care about you perfecting it; I care

این یک چیز قدیمی است که گفته می شود، اما درست است: برای من مهم نیست که شما آن را کامل کنید. من

about your progress.

به پیشرفت شما اهمیت می دهم.

So if you can do two words from this month; next month, three words, four words in your

بنابراین اگر می توانید دو کلمه از این ماه انجام دهید; ماه آینده، سه کلمه، چهار کلمه در

grouping and so on - by the end of the year, you're reading whole sentences in a second.

گروه بندی شما و غیره - تا پایان سال، شما در یک ثانیه جملات کامل را می خوانید.

75 sentences in a page - you can read a page in a minute or 5, 10 seconds.

75 جمله در یک صفحه - می توانید یک صفحه را در یک دقیقه یا 5، 10 ثانیه بخوانید.

I mean, some people can do it; I'm not one of them.

منظورم این است که برخی افراد می توانند این کار را انجام دهند. من یکی از آنها نیستم.

But it's up to you where you want to go with this.

اما این به شما بستگی دارد که می خواهید با این به کجا بروید.

Right?

درست؟

You've got the techniques, you've got the will because you're coming and looking at

شما تکنیک ها را دارید، شما اراده دارید زیرا می آیید و به این ویدیو نگاه می کنید

this video.

.

Make it yours.

آن را مال خودت کن

Anyway, that's that for now.

به هر حال، فعلا همین است.

But I'd like you to subscribe.

اما من از شما می خواهم که مشترک شوید.

And when you do so, there's a bell on the side - make sure you ding that bell because

و وقتی این کار را انجام می‌دهید، یک زنگ در کنار آن است - مطمئن شوید که آن زنگ را می‌زنید، زیرا

some people have been saying: "I never get the latest thing.

برخی از مردم می‌گویند: "من هرگز آخرین چیزها را دریافت

I don't see..."

نمی‌کنم. من نمی‌بینم..."

I was like: Every two weeks, we're hitting you with something new...

من اینطور گفتم: هر دو هفته یکبار ، ما به شما با یک چیز جدید ضربه می زنیم ...

Well, my videos.

خوب، ویدیوهای من.

Actually almost every day, every three days, there's something new coming from engVid.

در واقع تقریباً هر روز، هر سه روز ، چیز جدیدی از engVid می آید.

You hit that bell, you're going to get it on your email, on your text; you're going

شما آن زنگ را می زنید، آن را در ایمیل خود، در متن خود دریافت خواهید کرد. شما قرار

to be seeing: "Boom!

است ببینید: "بوم!

This is what's coming out.

این چیزی است که در حال بیرون آمدن است.

This is for you.

این برای شماست.

We're here to help you here and now."

ما اینجا هستیم تا به شما در اینجا و اکنون کمک کنیم."

All right?

خیلی خوب؟

So hit that on the "Subscribe" button.

بنابراین روی دکمه "اشتراک" کلیک کنید.

Don't forget to go to the website because now you got a reading challenge - see what

فراموش نکنید که به وب سایت بروید زیرا اکنون یک چالش خواندن دارید - ببینید

other people are doing.

افراد دیگر چه می کنند.

Are they at 300 words?

آیا آنها در 300 کلمه هستند؟

250?

250؟

Kick some butt.

یه لگد بزن

Have a good one; talk to you soon.

یک خوب؛ بزودی با شما حرف میزنم.