Vocabulary - REMEMBER, RECALL, REMIND

I love EngVid and JamesESL. I also love Mr. E.

من عاشق EngVid و JamesESL هستم. من همچنین عاشق آقای E.

Hi, James from EngVid. This is one of our viewers, a handsome young man. He works for

سلام، جیمز از EngVid هستم. این یکی از بینندگان ما، یک جوان خوش تیپ است. او برای پوشاک آمریکایی کار می کند

American Apparel. I'm lying. He likes jackets, shirts, and whatever. He just reminded me

. من دروغ می گویم. او کت ، پیراهن و هر چیز دیگری را دوست دارد. او فقط

of something I wanted to teach you today. And this reminds me that I'm hungry. Hungry.

چیزی را به من یادآوری کرد که می خواستم امروز به شما یاد بدهم. و این به من یادآوری می کند که من گرسنه هستم. گرسنه.

Actually, I brought... to help me remember. So what's the lesson today? Well, today's lesson

راستش من آوردم... تا یادم بیاد. پس درس امروز چیست؟ خب، درس

is on memory. Memory, I have many memories. Memories, like we were - Barbara Streisand?

امروز حافظه است. خاطره، خاطرات زیادی دارم. خاطرات، مثل ما - باربارا استرایسند؟

Great song. I don't recall when I first heard it, but it does remind me of when I was younger.

آهنگ عالی. یادم نیست اولین بار چه زمانی آن را شنیدم، اما مرا یاد دوران جوانی می اندازد.

I do remember it. I used three words about memory, and I'm sure

من آن را به یاد دارم. من از سه کلمه در مورد حافظه استفاده کردم و مطمئنم

you've heard these before and you're thinking, "They're all the same". James or JamesESL,

قبلاً اینها را شنیده اید و فکر می کنید "همه یکسان هستند". James یا JamesESL،

lesson #1: "same" and "similar" are different. These words are similar, but they have - well,

درس شماره 1: "یکسان" و "مشابه" متفاوت هستند. این کلمات مشابه هستند، اما آنها دارند - خوب،

they have something in common. And we're going to look at... "In common" means

آنها یک چیز مشترک دارند. و ما قصد داریم به ... "در مشترک" به معنای

something that is familiar, like family. They have something in common, and we're going

چیزی است که آشنا است، مانند خانواده. آنها یک چیز مشترک دارند و ما در

to talk about it right now. Each word "recall", "remember", and "remind",

حال حاضر در مورد آن صحبت خواهیم کرد. هر کلمه "یادآور"، "یادآور" و "یادآوری"

starts with the same two letters, "re". "Re" -- see Mr. E is like "re" -- Mr. E, what is this?

با همان دو حرف "re" شروع می شود. "Re" -- ببینید آقای E مانند "re" است -- آقای E، این چیست؟

Mystery, get it? If you're new, that's the joke. Every lesson is a mystery. "Re" in Latin

رمز و راز، آن را دریافت؟ اگر تازه کار هستید، این شوخی است. هر درس یک راز است. "Re" در لاتین

-- or... I can't remember if it's Greek -- it stands for back or again. That I recall, and that

-- یا... نمی توانم به خاطر بیاورم که یونانی است -- این مخفف بازگشت یا دوباره است. آن را به خاطر می آورم و

is correct. So you think about "report", "repair", "redo". They all have to do with doing something

درست است. بنابراین شما به "گزارش"، "تعمیر"، "تجدید" فکر می کنید. همه آنها باید کاری را دوباره انجام دهند

again, or bringing it back, return, come back. In this case, each one has something different.

، یا آن را برگردانند، برگردند، برگردند. در این مورد، هر یک چیز متفاوتی دارد.

We have back and again with a call, back and again with the mind, back and again with member.

ما دوباره و دوباره با یک تماس، برگشت و دوباره با ذهن، بازگشت و دوباره با عضو داریم.

But it's not member. In English, "member" has a specific meaning. It's an adult meaning.

اما عضو نیست در زبان انگلیسی «عضو» معنای خاصی دارد. این یک معنای بزرگسال است.

Some of you will and laugh I'm sure and you'll go, "He's talking about his member."

بعضی از شما می خندید مطمئنم و می گویید "او در مورد عضوش صحبت می کند."

Anyway, "remember". In this case, it's memory, because "er" means "something", usually for

به هر حال "یادت باشه" در این مورد، حافظه است، زیرا "er" به معنای "چیزی" است، معمولاً برای

a noun form. So go back to memory. Now we're going to break it down. If each one means

شکل اسمی. پس به خاطره برگرد. حالا ما آن را تجزیه می کنیم. اگر هر یک به معنای

back and again, what does each word mean? They're similar, but not the same. Let us investigate.

بازگشت و دوباره باشد، هر کلمه به چه معناست؟ شبیه هم هستند، اما یکسان نیستند. بیایید بررسی کنیم

I recall beginning the lesson with a song. I will come over here. "Recall" -- it comes from call.

یادم می آید که درس را با یک آهنگ شروع کردم. من اینجا خواهم آمد "یادآوری" -- از تماس می آید.

When you make a call, excuse me. I've got to call someone. Check the number first, okay?

وقتی تماس گرفتی ببخشید من باید به کسی زنگ بزنم ابتدا شماره را چک کنید، باشه؟

Call: "Yo, what's up?" "Yeah, I'm going to need a bag of crack,

تماس بگیرید: "یو، چه خبر؟" "آره، من به یک کیسه کراک نیاز دارم،

one bag of coke... sorry! Don't forget: put $50.00 on the horse." This is the wrong call.

یک کیسه کوکا... ببخشید! فراموش نکنید: 50 دلار روی اسب بگذارید." این تماس اشتباه است.

But the joke of it is, I'm active. In order to make the call I have to do something. The

اما شوخی این است که من فعال هستم. برای برقراری تماس باید کاری انجام دهم.

call will not happen unless I do something. When we talk about "recall", "do you recall

تماس برقرار نمی شود مگر اینکه کاری انجام دهم. وقتی در مورد "یادآوری" صحبت می کنیم، "این را به خاطر می آورید

this?", we are asking you to activate your memory by looking for stored information.

؟"، از شما می خواهیم با جستجوی اطلاعات ذخیره شده حافظه خود را فعال کنید.

Something you have learned that occurred in the past, which is not something you keep

چیزی که شما یاد گرفته اید که در گذشته رخ داده است، چیزی نیست که شما آن را نگه دارید

around, because it's not necessary all the time.

، زیرا همیشه لازم نیست.

It could be something where you see someone do something on a Monday, which doesn't seem

ممکن است اتفاقی باشد که می‌بینید کسی در روز دوشنبه کاری انجام می‌دهد، که

important at the time, but then on Friday they might say, "Hey, do you recall where

در آن زمان مهم به نظر نمی‌رسد، اما بعد از آن روز جمعه ممکن است بگویند: "هی، یادت می‌آید

I left that file?" They're saying, "Please, go back in your memory, like really search

کجا آن فایل را گذاشتم؟" آنها می گویند، "لطفاً، به حافظه خود برگردید، مثل اینکه واقعاً جستجو کنید

and see where I left that file. I need to find it now." Okay? So that's what we recall,

و ببینید آن فایل را کجا گذاشته ام. من باید آن را اکنون پیدا کنم." باشه؟ بنابراین این چیزی است که ما به یاد می آوریم،

it means to actively search. Someone says, "I don't recall." - "I'm looking actively.

به معنای جستجوی فعال است. یکی میگه یادم نیست - "من فعالانه نگاه می کنم.

I'm really trying, but nothing's coming." What's the next one? Well, "remind", re-mind.

واقعاً دارم تلاش می کنم، اما چیزی نمی آید." مورد بعدی چیست؟ خوب "یادآور"، دوباره یادآوری کن.

"Mind" is what we have between our ears. Most of us, if you're watching this video I'm sure,

"ذهن" چیزی است که ما بین گوشهایمان داریم. بسیاری از ما، اگر در حال تماشای این ویدیو هستید، مطمئنم

you have a great mind, and you're a fantastic human being. Remind, remind me. Well, once

که ذهن فوق العاده ای دارید و انسان فوق العاده ای هستید. یادآوری کن، به من یادآوری کن خوب، یک بار

again we get call or back. And notice it says back to. It means something comes back to

دیگر تماس می گیریم یا برمی گردیم. و توجه کنید که می گوید بازگشت به. یعنی یه چیزی

your mind, okay? So when you remind me of something you're going to say, "Hold on, that's

به ذهنت برمیگرده، باشه؟ بنابراین وقتی چیزی را به من یادآوری می‌کنید، می‌خواهید بگویید: "صبر کن،

the same as the other one." You just remember and you're like... Here's your mistake, son.

آن هم مثل دیگری است." تو فقط یادت میاد و انگار... اینم اشتباهت پسر.

Or here's your mistake, daughter. Yeah, let's stick with here's your mistake, son. Okay,

یا اشتباهت اینجاست دختر. آره، بیایید به این موضوع بپردازیم که این اشتباه شماست، پسر. خوب،

when you recall, you go into your head, and you bring back the memory. No one can make

وقتی به یاد می آوری، وارد سرت می شوی و خاطره را برمی گردانی. هیچ کس نمی تواند

you recall, but remind is different. Remind means bring back to my mind and it's usually

شما را به یاد بیاورد، اما یادآوری متفاوت است. یادآوری یعنی به ذهنم برگردان و معمولاً

something outside. I'll ask you to remind me of the address you

چیزی بیرون است. من از شما می خواهم آدرسی را که باید در انتهای ویدیو به آن مراجعه کنید به من یادآوری کنید

have to go to at the end of the video, right? You need to remind me. You cannot recall me.

، درست است؟ باید به من یادآوری کنی نمیتونی منو به یاد بیاری

You can't do it, it's impossible. But you can remind me, and we'll do it at the end,

شما نمی توانید آن را انجام دهید، این غیر ممکن است. اما شما می توانید به من یادآوری کنید، و ما این کار را در پایان انجام خواهیم داد،

so it's something outside of me. So when I need to remember to talk to Mr. E,

بنابراین این چیزی خارج از من است. بنابراین وقتی لازم است یادم باشد که با آقای E صحبت

I put a marker in my ear like this. And when I need groceries from the store, I put

کنم، یک نشانگر به این شکل در گوشم می گذارم. و زمانی که از فروشگاه به مواد غذایی نیاز دارم،

a marker like this. Of course, the police pick me up every week, because they think

یک نشانگر مانند این قرار می دهم. البته پلیس هر هفته مرا می گیرد، چون فکر

I'm crazy, but it does remind me, "don't do this in public."

می کند من دیوانه هستم، اما به من یادآوری می کند که "این کار را در ملاء عام انجام نده."

Something outside brings back a memory to me and it makes me remember something, okay?

چیزی بیرون خاطره ای را برایم زنده می کند و باعث می شود چیزی را به یاد بیاورم، باشه؟

So you can remind me. I can remind myself by doing something special and that helps

پس می توانید به من یادآوری کنید. من می توانم با انجام کار خاصی به خودم یادآوری کنم و این به من کمک می کند

me bring something to my mind, so I can remember. I've talked about two words and I keep using

چیزی را به ذهنم بیاورم تا بتوانم به خاطر بیاورم. من در مورد دو کلمه صحبت کرده ام و همیشه

the same word all the time. Have you noticed what it is? **Do you remember which word I

از یک کلمه استفاده می کنم. آیا دقت کرده اید که چیست؟ **یادتان هست

used in September?** It's "remember". Yes, I can't sing, and all these artists I sing

که در شهریور از کدام کلمه استفاده کردم؟** «یادت باشد». بله، من نمی‌توانم بخوانم، و همه این هنرمندانی

when I sing their songs, I get letters saying they're going to sue me and I have to stop.

که وقتی آهنگ‌هایشان را می‌خوانم، نامه‌هایی دریافت می‌کنم که می‌گویند از من شکایت خواهند کرد و من باید دست از کار بکشم.

But I can't, I must dance. All right, "remember". I keep saying "remember"

اما نمی توانم، باید برقصم. بسیار خوب، "یادت باشد". من برای توضیح اینها مدام می گویم "به خاطر بسپار"

to explain these, and we talked about remember has back or again. It has both things. Something

و درباره اینکه به یاد داشته باشید صحبت کردیم . هر دو مورد را دارد. چیزی

comes back to my memory or I bring it up again. Remembering is simple. The memory is there.

به حافظه ام برمی گردد یا دوباره آن را مطرح می کنم. یادآوری ساده است. خاطره آنجاست

It's active. It's waiting. It's waiting for you to use it.

فعال است. منتظر است. منتظر است تا شما از آن استفاده کنید.

I remember. I don't have to recall it, because it's here. My name I remember. I got it a

یادم می آید. من مجبور نیستم آن را به خاطر بیاورم، زیرا اینجاست. اسمم یادمه من آن را

long time ago, but I use it all the time, so it's here. Mr. E, I remember him, unfortunately.

خیلی وقت پیش گرفتم، اما همیشه از آن استفاده می کنم، بنابراین اینجاست. آقای ه، متاسفانه یادش می افتم.

That's why every video he's here. All right, I don't have to recall him. No one reminds

به همین دلیل است که هر ویدیویی او اینجاست. خیلی خب، من مجبور نیستم او را به یاد بیاورم. هیچ کس مرا به یاد

me. I remember him. So we say "remember" for something when it's

نمی آورد. او را به یاد می اورم. بنابراین وقتی چیزی برای استفاده در حافظه آماده است، می گوییم "به خاطر بسپار"

ready for use in the memory. Like I say, "You need to remember this." Okay, get it ready

. همانطور که من می گویم، "شما باید این را به خاطر بسپارید." خوب، آن را

for use. Or it's waiting to be used. Come on, let's go.

برای استفاده آماده کنید. یا در انتظار استفاده است. بیا بریم.

Here's another little one. This is for free, because I like you, I really do. Actually,

اینم یه کوچولوی دیگه این رایگان است، زیرا من شما را دوست دارم، واقعاً دوست دارم. در واقع

the whole video is for free, so don't worry about it. Okay, we also say "remember to"

، کل ویدیو رایگان است، پس نگران آن نباشید. خوب، ما همچنین می گوییم "به یاد داشته باشید"

and we add the "to" because it's a little bit more and it's actually funny. It has nothing

و "به" را اضافه می کنیم زیرا کمی بیشتر است و در واقع خنده دار است.

really to do with memory. Well, it does, but it's more than memory which the other two

واقعا ربطی به حافظه نداره خوب، این کار را می کند، اما بیشتر از حافظه است که دو نفر دیگر

don't have. And that's what makes "remember" different from the other two.

ندارند. و این همان چیزی است که «به یاد داشته باشید» را از دو مورد دیگر متفاوت می کند.

It has two distinct meanings, okay? It means to do something you promised to do or needs

این دو معنی متمایز دارد، خوب؟ به معنای انجام کاری است که قول داده اید یا

to be done. And I'll add the word "to" after it, so it won't be just "remember". You'll

باید انجام دهید. و کلمه "به" را بعد از آن اضافه می کنم، بنابراین فقط "به یاد داشته باشید" نباشد. شما

see this, it'll be "remember" - sorry, let me go up here - "remember to" and I'm doing

این را خواهید دید، "به یاد داشته باشید" خواهد بود - ببخشید، اجازه دهید تا اینجا بروم - "به یاد داشته باشید به" و من

it now. "Remember to explain it to the students", right?

اکنون این کار را انجام می دهم. "یادتان باشد برای دانش آموزان توضیح دهید"، درست است؟

So "remember" by itself is just memory, but "remember to" means I have an obligation of

بنابراین «به خاطر بسپار» به خودی خود فقط خاطره است، اما «به خاطر بسپار» به این معناست که من نوعی تعهد دارم

some type. "Remember to close the door before you leave." I'm not just saying remember it.

. "به یاد داشته باشید قبل از رفتن در را ببندید ." من فقط نمی گویم آن را به خاطر بسپار.

That's not going to be good. You leave the door open. Police going to your house: "There

این خوب نیست. در را باز می گذاری. پلیس به خانه شما می رود:

was a robbery. Somebody forgot to close the door." You go: "I remembered it. I just didn't do it."

"یک سرقت بود. یکی فراموش کرده در را ببندد." تو برو: "یادش اومد. فقط انجامش ندادم."

That ain't good. We have a video on "ain't". And if you haven't seen it, you should go

این خوب نیست ما یک ویدیو در مورد "این نیست". و اگر ندیده اید، باید بروید

and see it. Sorry, just go see it. Anyway, "remember to" means you have an obligation

و ببینید. ببخشید فقط برو ببین به هر حال، "به یاد داشته باشید" یعنی شما تعهدی

that you need to do, okay? So if they add "to", it's a little different. It's not just

دارید که باید انجام دهید، خوب؟ بنابراین اگر "به" را اضافه کنند، کمی متفاوت است. این فقط

memory. It involves action. So, let's remind you of the lesson before we

خاطره نیست. شامل عمل است. بنابراین، قبل از رفتن، درس را به شما یادآوری کنیم

go, okay? It's a short lesson, but hopefully a good one for you. You'll recall we started

، باشه؟ این یک درس کوتاه است، اما امیدوارم درس خوبی برای شما باشد. به یاد دارید که

the lesson with the word "recall". Bring back information that you have, stored away.

درس را با کلمه "یادآوری" شروع کردیم. اطلاعاتی را که ذخیره کرده اید، به عقب برگردانید.

And then I wanted to remind you before I left, of the website you'll go to, which I shall

و بعد می‌خواستم قبل از رفتنم ، وب‌سایتی را که به آن می‌روی یادآوری کنم، که این کار را

do. And if you remember, there are two meanings for "remember". I have done more than my duty.

انجام خواهم داد. و اگر یادتان باشد، «یادآور» دو معنی دارد. من بیش از وظیفه ام انجام داده ام.

And Mr. E will be happy with me, all right? Good? We've got them down. Don't forget to do

و آقای E از من راضی خواهد بود، خوب؟ خوبه؟ ما آنها را پایین آورده ایم. انجام مسابقه را فراموش نکنید

the quiz. Need I remind you where you must go? Do you

. آیا باید به شما یادآوری کنم که کجا باید بروید؟

recall what I told you? Probably not, because I haven't told you yet, so it would be impossible

یادت هست چی بهت گفتم؟ احتمالاً نه، زیرا من هنوز به شما نگفته ام، بنابراین یادآوری آن غیرممکن

to remember. But we'll do it now. To work on your memory and other things... we should

است. اما ما آن را در حال حاضر انجام می دهیم. برای کار روی حافظه شما و موارد دیگر ...

do a video on memory! Woo, boys and girls! Go to www -- that's just to remind you -- eng

باید یک ویدیو در مورد حافظه انجام دهیم! وای، پسران و دختران! به www بروید -- این فقط برای یادآوری شما است -- eng

as in English, vid as in video, which I'm sure you remember, because this isn't your

به زبان انگلیسی ، vid as in video ، که مطمئنم به خاطر دارید ، زیرا این

first time and this isn't your first rodeo, right? www.engvid.com I do recall when I was

اولین بار نیست و این اولین بازی شما نیست ، درست است؟ www.engvid.com یادم می آید

first starting out in this business and Mr. E and I were just strangers...

اولین باری که این کار را شروع کردم و آقای E و من غریبه بودیم...

**strangers in the night**...

**غریبه ها در شب**...

Learn English for free www.engvid.com

انگلیسی را رایگان یاد بگیرید www.engvid.com