Speaking English - How to talk about the weather

Oh man, hi James, it's really chilly here, it's fall in Canada, freezing, hold on a second,

اوه مرد، سلام جیمز، اینجا واقعاً سرد است، پاییز در کانادا است، یخبندان است، یک لحظه

speak it out.

صبر کن، آن را به زبان بیاور.

I'm going to teach you about weather, sometimes, I mean, it's easy, hot and cold, rainy, yeah,

من قصد دارم در مورد آب و هوا به شما آموزش بدهم، گاهی اوقات ، یعنی آسان است، گرم و سرد، بارانی، آره،

that's what we say, hot, cold, rainy.

این چیزی است که ما می گوییم، گرم، سرد، بارانی.

Welcome to Canada, in Canada we have four seasons and each is so distinct and so different,

به کانادا خوش آمدید، در کانادا ما چهار فصل داریم و هر کدام بسیار متمایز و متفاوت هستند،

they have words, unique words for each one and what I want to do now, today, is go through

آنها کلمات، کلمات منحصر به فرد برای هر یک دارند و کاری که من اکنون می خواهم انجام دهم این است

the four seasons and give you about two to three words for each one so when you come

که چهار فصل را مرور کنم و حدود دو فصل را به شما ارائه دهم. سه کلمه برای هر کدام، بنابراین وقتی

to Canada, you can sound like you know what you're talking about because in Canada, there's

به کانادا می‌آیید، می‌توانید به نظر برسید که می‌دانید درباره چه چیزی صحبت می‌کنید، زیرا در کانادا،

only two real seasons, it's too damn hot and it's too damn cold and then the rest, okay?

فقط دو فصل واقعی وجود دارد، لعنتی خیلی گرم است و خیلی سرد است و بعد بقیه، باشه؟

Let's go to the board.

بریم سراغ هیئت.

All right, so, first thing we want to do is, okay, Ezekiel is ready for winter, he's a

خیلی خب، پس، اولین کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است، خوب، حزقیال برای زمستان آماده است، او

little early this year, it's not quite winter time but that's okay, it's okay, okay?

امسال کمی زود است، زمان کاملاً زمستانی نیست، اما اشکالی ندارد، اشکالی ندارد، باشه؟

So we have four seasons, I told you the four, okay, so let's start at the top.

بنابراین ما چهار فصل داریم، من به شما گفتم چهار فصل ، خوب، پس بیایید از بالا شروع کنیم.

We have spring, how about we have a pen that works, we have spring, okay, we have, what's

ما بهار داریم، چطور یک خودکار داریم که کار می کند، بهار داریم، باشه، داریم،

next, summer, we have winter, no, we don't have winter, we have fall and then we have

بعدش چیه، تابستان، زمستان داریم، نه ، زمستان نداریم، پاییز داریم و بعد

winter, okay?

زمستان داریم، باشه ?

So those are the four seasons of the year that we actually have.

بنابراین این چهار فصل از سال است که ما در واقع داریم.

Now, in each it has a unique, each one has a unique weather pattern that we can actually

اکنون، در هر کدام یک الگوی منحصر به فرد دارد، هر کدام یک الگوی آب و هوایی منحصر به فرد دارد که ما در واقع می توانیم

rely on every year.

هر سال به آن تکیه کنیم.

Now, depending on where you are in the world, it may not sound similar to where you are

اکنون، بسته به اینکه در کجای دنیا هستید، ممکن است شبیه جایی که هستید به نظر نرسد،

but these are, you know, what we experience and these are some of the words that we commonly

اما می دانید، اینها همان چیزی است که ما تجربه می کنیم و اینها برخی از کلماتی هستند که

use to describe how we're feeling about the weather or to describe the weather.

معمولاً برای توصیف احساس خود در مورد آن استفاده می کنیم. آب و هوا یا برای توصیف آب و هوا.

Now, for instance, our country is very weird, we get a lot of water but the water doesn't

به عنوان مثال، کشور ما بسیار عجیب است، ما آب زیادی دریافت می کنیم، اما آب همیشه

come down as rain all the time, so if you're from the south like Mexico, Chile or parts

به صورت باران نمی بارد، بنابراین اگر اهل جنوب مانند مکزیک، شیلی یا بخشی

of Africa, you get water, we get snow, okay, snow you might have heard of but not seen

از آفریقا هستید، می توانید آب، ما برف می‌باریم، خوب، برفی که ممکن است نامش را شنیده باشید اما ندیده باشید،

but that's really cool.

اما واقعا عالی است.

But let's start here at the best, the best time of the year.

اما بیایید از اینجا در بهترین ، بهترین زمان سال شروع کنیم.

Now, one of the things we get in spring is we get a little bit, when we sometimes, it

حالا یکی از چیزهایی که در بهار نصیب ما می شود این است که یک کم می گیریم، وقتی گاهی

comes down, we get a little bit of, it's sometimes a little damp, you go, "What's damp?"

می آید پایین، یک مقدار می شویم، گاهی کمی مرطوب می شود، شما بروید نم چیست؟

Remember I talked about water, well, it means there's sort of water in the air, so the air

به یاد داشته باشید که من در مورد آب صحبت کردم، خوب، به این معنی است که نوعی آب در هوا وجود دارد، بنابراین

is kind of cool, even though it's nice and sunny and there's a big sun out, it's a bit

هوا خنک است، حتی اگر هوا خوب و آفتابی است و یک خورشید بزرگ بیرون می آید، کمی

damp so you can almost feel a little bit of water on your skin, it feels cool, right?

مرطوب است، بنابراین تقریباً می توانید کمی احساس کنید. کمی آب روی پوست شما، احساس خنکی می کند، درست است؟

But it's nice, it's nice.

اما خوب است، خوب است.

Here's another word, cool.

این یک کلمه دیگر است، جالب است.

Depending on where you are from the world, cool is like cool, cool means not cold because

بسته به اینکه از کجای دنیا هستید، خنک مانند خنک است، خنک به معنای سرد نیست

a lot of people say it's cold, it's not cold.

زیرا بسیاری از مردم می گویند سرد است، سرد نیست.

It's like, you can wear a shirt, I say it's light a lot, like I'm 15 years old, I'm not,

مثل اینکه می‌توانی پیراهن بپوشی، من می‌گویم خیلی سبک است، مثل اینکه من 15 ساله هستم، من نیستم،

okay, trust me, I may be beautiful but I'm not 15.

باشه، به من اعتماد کن، شاید زیبا باشم اما 15 ساله نیستم.

Cool as in you would need a jacket but not a big jacket, a light jacket, okay, so it's

به یک ژاکت نیاز دارید اما نه یک ژاکت بزرگ، یک ژاکت سبک، بسیار خوب، بنابراین

cool but it's nice because you can walk outside.

جالب است اما خوب است زیرا می توانید بیرون راه بروید.

When I get to the other parts of the weather, you'll understand why for us that's nice,

وقتی به قسمت های دیگر آب و هوا برسم، متوجه می شوید که چرا برای ما خوب است،

alright?

خوب؟

So we can say it's cool.

بنابراین می توانیم بگوییم که عالی است.

Here's another one we like to say in the springtime because the spring is new, it's unique, it

این یکی دیگر است که ما دوست داریم در بهار بگوییم زیرا بهار جدید است، منحصر به فرد است،

brings life.

زندگی می آورد.

Can you smell it?

آیا می توانید آن را بو کنید؟

It's springtime, you know, bunnies jumping around.

می‌دانی که بهار است، خرگوش‌ها در حال پریدن هستند.

So we like to say when it's outside, we say it's brisk because when we say brisk it's

بنابراین ما دوست داریم بگوییم وقتی بیرون است، می گوییم تند است زیرا وقتی می گوییم تند

like a walk, a walk that makes you feel good, well the air is fresh, it's clean and it's

مثل یک پیاده روی است، پیاده روی که به شما احساس خوبی می دهد، خوب هوا تازه است، تمیز است و

just brisk, wakes you up, it's invigorating.

فقط تند است، شما را بیدار می کند، نیروبخش است. .

Look at that one for vocabulary, invigorate, okay?

برای واژگان به آن یکی نگاه کنید، تقویت کنید، خوب؟

So we say it's brisk outside and when they say it's brisk, they put a smile on their

پس می گوییم بیرون تند است و وقتی می گویند تند است لبخندی بر لبانشان می

face.

نشاند.

It means it's windy and it's cold but it feels good, see I'm not really smiling, I'm pretending

یعنی باد و سرد است اما حس خوبی دارد، ببینید من واقعاً لبخند نمی زنم، وانمود می کنم که لبخند می زنم

to smile, okay?

، باشه؟

I'm pretending to smile because it is nice, it does feel good but it's a little bit cool

من تظاهر می کنم که لبخند می زنم زیرا خوب است، احساس خوبی دارد اما کمی خنک است

and these are the three we have here, damp, cool and brisk.

و این سه موردی هستند که ما اینجا داریم، مرطوب، خنک و تند.

But because it's springtime, we go woohoo, yay, big smile because it's the beginning

اما چون بهار است، ما می رویم واو، اوه، لبخند بزرگ، چون

of a new year, okay?

آغاز سال جدید است، باشه؟

Now let's move into the summer.

حالا بیایید به تابستان برویم.

Summer is hot.

تابستان گرم است.

We take off our shirts, see I'm taking off my shirt, I show you my chest, yes, no hair,

پیراهن‌هایمان را در می‌آوریم، ببین پیراهنم را در می‌آورم، سینه‌ام را به تو نشان می‌دهم، آری، بدون مو،

see no hair.

ببین هیچ مویی.

Okay, that's all I'm doing, this is not a strip club, okay?

خوب، این تمام کاری است که من انجام می دهم، اینجا یک استریپ کلاب نیست، باشه؟

We say summertime, summer is cool, right?

ما می گوییم تابستان، تابستان خنک است، درست است؟

Summer in the city, hot in my neck, back of the neck feeling cold and gritty, it's a song.

تابستان در شهر، گرم در گردنم، پشت گردن احساس سردی و شن، آهنگ است.

So the summer, it gets really, really hot and if you live in the city, the air feels

بنابراین، تابستان، واقعاً بسیار گرم است و اگر در شهر زندگی می‌کنید، هوا احساس

heavy, really heavy and we can say when it gets hot and you start to, you know, a little,

سنگینی می‌کند، واقعاً سنگین است و می‌توانیم بگوییم وقتی گرم می‌شود و شما شروع به گرم شدن می‌کنید، می‌دانید، کمی،

you know, it's muggy, muggy outside.

می‌دانید، هوا کثیف است. بیرون گل آلود

Now you're probably going what the hell does muggy mean?

حالا احتمالاً می‌روید ماگی یعنی چه؟

Well mug by itself is a noun which is a big cup that you drink coffee from, big, heavy.

خوب لیوان به خودی خود اسمی است که یک فنجان بزرگ است که از آن قهوه می نوشید، بزرگ، سنگین.

Coffee is hot, first hint.

اولین نکته قهوه داغ است.

Mug, in Canada and America, if you get mugged, it means somebody comes up and they get really

لیوان، در کانادا و آمریکا، اگر تو را دزدی کنند ، یعنی یکی می آید و واقعاً

close to you and they put a knife towards you and they give me your money, like Ezekiel,

به تو نزدیک می شود و یک چاقو به سمت تو می اندازند و پول تو را به من می دهند، مثل حزقیل،

give me your money.

پولت را به من بده.

So they mug you, but they mug you from close, they're really close, here's my wallet.

بنابراین آنها شما را می كشند، اما آنها شما را از نزدیك می كشند، آنها واقعاً نزدیك هستند، این كیف پول من است.

So when it's muggy, it's hot and the heat is close to your body, so it's muggy, okay?

بنابراین وقتی ماگی است، گرم است و گرما به بدن شما نزدیک است، بنابراین ماگی است، خوب؟

So we say it's really mug, muggy.

بنابراین ما می گوییم که واقعاً لیوان است .

Now here's another thing that happens in the summertime, we say muggy, sometimes when it's

حالا یک اتفاق دیگر در تابستان رخ می دهد ، ما می گوییم ماگی، گاهی اوقات

the sun, okay, let me explain.

وقتی خورشید است، باشه، اجازه بدهید توضیح بدهم.

Have you ever looked outside and it's hot, really hot and then you look at the road and

آیا تا به حال به بیرون نگاه کرده‌اید و هوا گرم است، واقعاً گرم است و سپس به جاده نگاه می‌کنید و

the road seems to have, like it's moving ever so slightly, see I'm trying to hypnotize you,

به نظر می‌رسد که جاده خیلی کم حرکت می‌کند ، ببینید من سعی می‌کنم شما را هیپنوتیزم کنم،

but the road looks like it's moving, well we say it's kind of hazy, which means there's

اما جاده به نظر می‌رسد در حال حرکت است، خوب ما می گوییم که به نوعی مه آلود است، به این معنی که

so much heat it seems to affect the way we see things.

گرمای زیادی وجود دارد که به نظر می رسد بر نحوه دیدن ما چیزها تأثیر می گذارد.

So we usually say it's muggy and hazy outside, so it's really hot and it's making the sky

بنابراین ما معمولاً می گوییم بیرون کدر و مه آلود است، بنابراین واقعاً گرم است و باعث می شود آسمان

and that look a little different, okay?

و این کمی متفاوت به نظر برسد، خوب؟

So we say muggy and hazy, so hazy means there seems to be something outside that makes it

بنابراین ما می گوییم مه آلود و مه آلود، بنابراین مه آلود یعنی به نظر می رسد چیزی در خارج وجود دارد که آن

look a little, I don't know, it's not clear.

را کمی به نظر می رساند، نمی دانم، مشخص نیست.

So you've got the feeling of the heat changing the way we see and the heat changing the way

بنابراین شما این احساس را دارید که گرما نحوه دیدن ما را تغییر می دهد و گرما

we feel, right?

احساس ما را تغییر می دهد، درست است؟

So let's do the third one.

پس بیایید مورد سوم را انجام دهیم.

The third one is, ah, do you remember I talked about rain, do you remember I talked about

سومی این است، آه، یادت می آید من از باران صحبت کردم، یادت

rain, rain coming from the sky, well in the summer it's really weird because yes you know

می آید از باران صحبت کردم، باران از آسمان می آید، خوب در تابستان واقعا عجیب است زیرا بله می دانی

rain, I'm going to give you two words, in the summer sometimes we get a huge amount

باران، من به شما دو می دهم در تابستان گاهی اوقات مقدار

of rain coming down at one time, huge.

زیادی باران در یک زمان می بارد، بسیار زیاد.

Now you know storm, you probably know tsunami and hurricane, but sometimes we've got a lot

حالا شما طوفان را می شناسید، احتمالاً سونامی و طوفان را می شناسید، اما گاهی اوقات

of rain coming down and there's no thunder or anything, we call that a downpour.

باران زیادی می بارد و رعد و برق یا هیچ چیز دیگری وجود ندارد، ما به آن باران می گوییم.

When the downpour comes the rain can come down so much you can't even see in front of

وقتی باران می آید، باران می تواند آنقدر ببارد که حتی جلوی

you, okay?

خود را نبینی، باشه؟

And then when we do that we call it a downpour, and that's for water, downpour, and that's

و سپس وقتی این کار را انجام می‌دهیم، آن را باران می‌نامیم، و آن برای آب، باران، و آن

for rain, heavy rain.

برای باران، باران شدید است.

So let me just write that for you again, so a downpour, see that, downpour is for heavy

پس بگذارید دوباره برای شما بنویسم، پس یک بارندگی، ببینید که، باران برای باران شدید است

rain, when it's raining a lot, okay?

، وقتی باران زیاد می بارد، باشه؟

Now another one that happens, and this one's really bizarre because sometimes in the summertime,

حالا یکی دیگر اتفاق می‌افتد، و این واقعاً عجیب است، زیرا گاهی اوقات در تابستان

you won't believe this, but little pieces of ice come down from the sky and hit you,

، این را باور نمی‌کنید، اما تکه‌های کوچک یخ از آسمان پایین می‌آیند و به شما برخورد می‌کنند،

sometimes they're tiny, tiny, tiny, tiny, tiny, tiny, tiny, tiny, like a piece of sand,

گاهی اوقات آنها ریز، ریز، کوچک، کوچک هستند، ریز، ریز، ریز، ریز، مانند یک تکه شن،

and sometimes they're like this big, like golf balls, and they come down hard, I mean

و گاهی اوقات آنها به این بزرگی، مانند توپ گلف، و آنها به شدت پایین می آیند، منظورم

really hard, terribly hard, this is called hail, and it's really weird because when it

واقعا سخت، بسیار سخت است، به این می گویند تگرگ، و واقعا عجیب است

comes down, it comes down hard, heavy, and it's snow in the middle of the summertime

چون وقتی پایین میاد، سخت، سنگین پایین میاد، و وسط تابستون برف میاد

where it can be 90 degrees, it's bizarre, okay?

که میتونه 90 درجه باشه، عجیبه، باشه؟

So we can say it's hailing, and it goes hail, yeah, and you go, it's like little pieces

پس می توانیم بگوییم تگرگ می آید، و تگرگ می آید، آره، و تو برو، مثل این است که تکه های کوچک

of ice hitting the window, and it's the middle of the summer, I promise, I'm not lying, gotta

یخ به پنجره برخورد کنند، و اواسط تابستان است، قول می دهم، دروغ نمی گویم، باید

come to Canada, it's a beautiful country.

به کانادا بیایم. کشور زیبایی است

Let's go to fall, okay, fall, well, once again, let's talk about water.

بیا بریم سقوط کنیم، باشه، سقوط کن، خوب، یک بار دیگه، بیایید در مورد آب صحبت کنیم.

The fall is really, really weird because, well, it seems to rain a lot, but unlike the

پاییز واقعاً بسیار عجیب است زیرا، خوب، به نظر می رسد که باران زیادی می بارد، اما بر خلاف

summer where you get downpours, we don't get a downpour as per se, what we get is drizzle,

تابستان که در آن باران می بارد، ما به خودی خود باران نمی خوریم، چیزی که به دست می آوریم نم نم باران است

the sky is grey, and it drizzles all the time, think about England, 24/7, all the time, Canada,

، آسمان خاکستری است و همیشه نم نم باران می بارد ، به انگلیس، 24 ساعت هفته، همیشه، کانادا،

in the fall.

در پاییز فکر کنید.

I like it because the leaves change color and it looks beautiful, it's like cherry blossom

من آن را دوست دارم زیرا رنگ برگ ها تغییر می کند و زیبا به نظر می رسد،

season in spring for Japanese people, but, you know, there's beautiful reds in that,

برای ژاپنی ها مانند فصل شکوفه های گیلاس در بهار است، اما، می دانید، قرمزهای زیبایی در آن وجود دارد،

but it's drizzling, so you walk out every day, imagine grey, every day, rain, not enough

اما باران می بارد، بنابراین هر روز بیرون می روید ، هر روز خاکستری را تصور کنید. روز، باران،

to use an umbrella, no, no, no, no, not enough for an umbrella, but just enough to get you

برای استفاده از چتر کافی نیست، نه، نه، نه، نه، نه، برای چتر کافی نیست، بلکه به اندازه ای است که شما را

wet all the time, and we call that drizzle, it's drizzling.

همیشه خیس کند، و ما به آن نم نم نم باران می گوییم، نم نم باران است.

Little pieces of rain coming down all the time, okay?

تکه های کوچک باران همیشه می بارد ، باشه؟

Here's another weird thing, fall in this country is not quite cold, very, very extremely cold,

اینجا یک چیز عجیب دیگر است، پاییز در این کشور نه خیلی سرد است، نه بسیار بسیار بسیار سرد است و

nor is it extremely hot, but at the beginning of the day and at the end of the day, the

نه بسیار گرم است، اما در ابتدای روز و در پایان روز، این

two temperatures kind of meet, because sometimes it's a little bit warm, so we've got warm

دو دما به نوعی به هم می رسند، زیرا گاهی اوقات هوا کمی گرم است، بنابراین هوای گرمی داریم که

air meeting cold air, and what we have is we get fog.

با هوای سرد روبرو می‌شویم، و چیزی که داریم مه می‌شود.

Fog is when water is in the air, and it's so thick in the air that it actually, it doesn't

مه زمانی است که آب در هوا باشد و آنقدر در هوا غلیظ باشد که در واقع

get you wet, but you can't see in front of yourself, like, it's like there's this mist

شما را خیس نمی کند، اما شما نمی توانید جلوی خود را ببینید، مثل این است که این مه

in front of you, and you can walk through, in fact, you can actually cut it, and drink

در مقابل شماست. و شما می توانید از آن عبور کنید، در واقع، می توانید آن را برش دهید و بنوشید

it, I'm joking, you cannot cut fog, but it feels like it, because you can put your hand

، شوخی می کنم، شما نمی توانید مه را قطع کنید، اما احساس می کنید، زیرا می توانید دست خود را بگذارید

and do this, and feel the fog, okay?

و این کار را انجام دهید و مه را احساس کنید. ، باشه؟

If you know anything about Sherlock Holmes, they always take place on foggy fields in

اگر چیزی در مورد شرلوک هلمز می دانید، آنها همیشه در زمین های مه آلود در انگلیس اتفاق می افتند

England, okay?

، خوب؟

But that happens in Canada, so we say it's foggy out.

اما این اتفاق در کانادا می افتد، بنابراین ما می گوییم بیرون مه است.

Now, the fog, okay, so we're just going to separate summer from fall.

حالا، مه، خوب، پس ما فقط تابستان را از پاییز جدا می کنیم.

The fog, we say foggy, okay?

مه، ما می گوییم مه آلود، باشه؟

It's foggy out.

بیرون مه گرفته است

That can happen in the night, night time, at night, because the temperature drops, and

این می تواند در شب، شب، در شب اتفاق بیفتد، زیرا دما کاهش می یابد،

the earth is warm, or in the day time, when the earth is cool, and it's getting warmer

و زمین گرم است، یا در روز، زمانی که زمین خنک است، و هوا گرم تر می

out, okay?

شود، خوب؟

So we have fog there.

بنابراین ما آنجا مه داریم.

Now, one last one I want to talk about is, this, ah, let's see if I have room for you.

حالا، آخرین موردی که می‌خواهم در موردش صحبت کنم، این است، آه، بیایید ببینیم آیا برای شما جا دارم یا نه.

Chilly, chilly, chilly means, well, here we said it's cool, but it's nice.

چیلی، سرد، چیلی یعنی خب، اینجا گفتیم باحاله، ولی خوبه.

It's nice enough you can wear a shirt, but you wouldn't wear a t-shirt, because it's

به اندازه کافی خوب است که بتوانید پیراهن بپوشید، اما تی شرت نپوشید، زیرا

cool.

باحال است.

When it's chilly, we're like, oh, it's not quite comfortable cold, okay?

وقتی هوا سرد است ، انگار هوا سرد نیست، باشه؟

You're not comfortable, so you might put on a heavier coat or sweater, okay?

شما راحت نیستید، بنابراین ممکن است کت یا ژاکت سنگین تری بپوشید، باشه؟

So when it's chilly, you're like, a little cold here, I need a little bit more, alright?

پس وقتی هوا سرد است، اینجا کمی سرد می‌شوی، من به کمی بیشتر نیاز دارم، خوب؟

More than I would wear in the springtime.

بیشتر از چیزی که در بهار می پوشم.

See here, see in the summer, in the spring you're smiling, in the summer, you're happy.

اینجا را ببین، تابستان را ببین، بهار را خندان، تابستان را شادی.

That's a big toothy grin, see?

این یک پوزخند بزرگ است، می بینید؟

Okay?

باشه؟

Here you got winded hair, because it's nice, it's growing, summer, you got afro, okay?

اینجا موی باد کردی، چون خوبه، داره رشد میکنه، تابستون، افرو گرفتی، باشه؟

Here, in Canada, like this, okay?

اینجا، در کانادا، مثل این، باشه؟

Not so happy, because chilly isn't as nice as cool, yeah?

خیلی خوشحال نیستم، چون سرد به اندازه خنک نیست، آره؟

So finally, we have one more to do.

بنابراین در نهایت، ما باید یک کار دیگر انجام دهیم.

This is the winter of our discontent.

این زمستان نارضایتی ماست.

Welcome to Canada, we usually say this in wintertime, because the first thing people

به کانادا خوش آمدید، ما معمولاً این را در زمستان می گوییم ، زیرا اولین چیزی که مردم

usually say when they get off the plane, especially from sunny places across the world, they'll

معمولاً هنگام پیاده شدن از هواپیما، به خصوص از مکان های آفتابی در سراسر جهان می گویند،

get off the plane, they'll come down, they're wearing their shorts, they go, ah, it's freezing.

از هواپیما پیاده می شوند، پایین می آیند، آنها هستند. با پوشیدن شورت، آنها می روند، آه، هوا یخ می زند.

Yeah, welcome to Canada, it's freezing out.

آره، به کانادا خوش آمدید، در حال یخ زدن است.

Remember, I said this only two times in Canada, we usually talk about the heat, because it's

یادت هست این را فقط دو بار در کانادا گفتم، ما معمولاً در مورد گرما صحبت می کنیم، زیرا

really hot, we usually talk about the cold, because it's really cold, freezing, okay?

واقعاً گرم است، ما معمولاً در مورد سرما صحبت می کنیم، زیرا واقعاً سرد است، یخبندان، باشه؟

Now, freezing leads to something else, remember we talked about moisture, we said, well, there

حالا یخ زدن منجر به چیز دیگری می شود، یادت باشد در مورد رطوبت صحبت کردیم، گفتیم خوب

are different forms, every season has a different form of water, remember damp, water in the

اشکال مختلف دارد، هر فصلی شکل دیگری از آب دارد، نم را به خاطر بسپار، آب در

air, here you get downpours, here it's in the air but it's cold, kind of like what's

هوا، اینجا باران می بارد، اینجا در آب است. هوا اما سرد است، چیزی شبیه

called a blizzard.

به کولاک است.

Now, if you've read your comic books, like your Uncle Jamesy does, there was a villain

حالا، اگر کتاب‌های کمیک‌تان را خوانده‌اید، مثل عمو جیمی‌تان، یک شرور

named the blizzard, power to freeze things.

به نام کولاک وجود داشته است، قدرتی برای منجمد کردن چیزها.

There's also, if I recall, a game, some gamer who's called Blizzard, Blizzard means when

همچنین، اگر به خاطر بیاورم، یک بازی وجود دارد، فلان گیمر که اسمش بلیزارد است، بلیزارد یعنی

a lot of snow is coming down, okay, so storm, think of a rain storm, a lot of rain coming

وقتی برف زیادی می آید، خوب، پس طوفان، به طوفان باران فکر کن، باران زیاد می

down and thunder and lightning, think of the same thing with white stuff coming down, lots

آید و رعد و برق و رعد و برق، فکر کن از همان چیز با مواد سفید پایین می آید، مقدار

and lots of it.

زیادی از آن.

One nice thing about blizzards though, the temperature is usually, see, now I'm going

اما یک چیز خوب در مورد کولاک این است که دما معمولاً این است، ببینید، حالا من

to be a weatherman, the temperature is usually above zero, not too much, but a little bit

قرار است هواشناس شوم، دما معمولا بالای صفر است، نه خیلی زیاد، اما کمی

above zero, maybe two, three degrees, or maybe even at zero, it's not too cold, but a lot

بالای صفر، شاید دو، سه درجه یا شاید حتی در صفر، هوا خیلی سرد نیست، اما

of snow comes down, okay?

برف زیادی می بارد، باشه؟

So blizzards are kind of good, kind of bad for winter in Canada, means the temperature

بنابراین کولاک برای زمستان در کانادا خوب است، یک جورهایی بد است ، یعنی

is not so cold, because believe me, it gets down to minus 40 here, and we don't say this,

دما آنقدر سرد نیست، زیرا باور کنید اینجا به منفی 40 می رسد، و ما نمی گوییم

freezing, we say it's effing cold outside, but I won't tell you that, another lesson,

یخ زدن، می گوییم سرد است. بیرون، اما این را به شما نمی گویم، درس دیگری،

okay?

باشه؟

See the Christian Bengel video for that one, alright?

ویدیوی کریستین بنگل را برای آن یکی ببینید، خوب؟

So that's freezing.

پس این انجماد است.

What we do have here is blizzard.

آنچه ما اینجا داریم کولاک است.

So blizzard, you know, when the snow is coming down, a lot, it's a blizzard, like a rain

پس کولاک، می‌دانی، وقتی برف می‌بارد، زیاد، کولاکی است، مانند طوفان باران

storm, and la pièce de résistance, the best weather, not the best, the worst weather Canada

، و la pièce de resistance، بهترین آب و هوا، نه بهترین، بدترین آب و هوای کانادا

has to offer is, you're going to say, what is this?

این است که شما می خواهم بگویم این چیست؟

Well, this is white, this is out.

خوب، این سفید است، این بیرون است.

If you look at the box, there's nothing there, okay, look, see, you can't see, there's nothing

اگر به جعبه نگاه کنید، چیزی آنجا نیست، خوب، نگاه کنید، ببینید، نمی توانید ببینید، چیزی

in there.

در آنجا نیست.

When we have whiteouts, you can't see anything, it is white.

وقتی سفیدی داریم، چیزی نمی‌بینی، سفید است.

The blizzard is the baby of the whiteout.

کولاک بچه سفید شدن است.

When the whiteout happens, literally, you see like a piece of paper, white, in front

وقتی سفید شدن اتفاق می افتد، به معنای واقعی کلمه ، مثل یک تکه کاغذ، سفید، روبروی خود

of you, and you go, I'm not going to work today, or ever again, until the spring comes,

می بینی، و می روی، من امروز یا دیگر هیچ وقت سر کار نمی روم ، تا بهار

when it is nice and cool, and brisk.

که خوب و خنک است بیاید. ، و تند.

Cool?

سرد؟

You like that?

شما آن را دوست دارید؟

Well, Ezekiel is ready for the winter, oh, one second, now he's ready for the winter,

خوب، حزقیال برای زمستان آماده است، اوه، یک ثانیه، حالا او برای زمستان آماده است،

I have to get going, because it's fall, fall leads to winter, so I've got to split, get

من باید راه بیفتم، زیرا پاییز است، پاییز به زمستان منتهی می شود، پس باید جدا شوم، برو

out of here, so, I hope you enjoyed our lesson, spring, remember, it's a bit damp, which isn't

از اینجا، پس ، امیدوارم از درس ما لذت برده باشید، بهار، به یاد داشته باشید، کمی مرطوب است، که آنقدرها

so great, but it's nice, cool, and brisk, which brings you alive, summer, it's hot,

هم عالی نیست، اما خوب، خنک و تند است، که شما را زنده می کند، تابستان، گرم است،

but it can be muggy, a little hazy, sometimes if it's too hot, watch out for the downpours,

اما می تواند گل آلود باشد، کمی مه آلود، گاهی اوقات اگر هوا خیلی گرم است، مراقب بارش باران

and the hail, put your car in the garage, right, you're going to get hit by the hailstones,

و تگرگ باشید، ماشین خود را در گاراژ بگذارید، درست است ، با تگرگ برخورد خواهید کرد

fall, drizzle means a little bit of water coming down all the time, with the grey skies,

، سقوط نم نم نم باران یعنی کمی آب پایین می آید همیشه، با آسمان خاکستری،

chilly, meaning cold, you're going to need a jacket for sure, and it can be foggy in

سرد، به معنی سرد، مطمئناً به یک ژاکت نیاز خواهید داشت، و ممکن است صبح ها مه آلود باشد

the morning, and in the winter, watch out because it's freezing, so you're going to

، و در زمستان، مراقب باشید زیرا یخبندان است، پس می روید

have to buy boots, a scarf, and hats, or in Canada, that's called a toque, boys and girls,

باید چکمه و روسری و کلاه بخری یا تو کانادا بهش میگن توک دخترا و پسرا

can you say toque?

می تونی بگی توک؟

I don't know where that word comes from, but it's a toque, okay, if it's a whiteout, stay

من نمی دانم این کلمه از کجا آمده است، اما این یک توک است، بسیار خوب، اگر یک سفیدی است، در

home, better yet, stay in your country, turn on your computer, go to www.engvid.com, what

خانه بمانید، بهتر است، در کشور خود بمانید، کامپیوتر خود را روشن کنید، به www.engvid.com بروید، چه

do you mean engvid?

کار می کنید یعنی engvid؟

Well, let me put it on the board for you, okay, because if it's a whiteout, there's

خوب، بگذارید آن را برای شما روی تخته بگذارم، بسیار خوب، زیرا اگر این یک بازی سفید باشد،

no point in going anywhere, so you might as well stay home and go to www.engvid.com, where

رفتن به جایی دیگر فایده ای ندارد، بنابراین می توانید در خانه بمانید و به www.engvid.com بروید، جایی

you'll find myself and other teachers who will be happy to help you, teach you about

که خودم را پیدا خواهید کرد و معلم های دیگری که خوشحال می شوند به شما کمک کنند، در مورد

spring, summer, fall, and winter, and there's a song with that, but I'm not singing, if

بهار، تابستان، پاییز و زمستان به شما یاد می دهند، و آهنگی با آن وجود دارد، اما من نمی خوانم،

you get lucky, I'll sing again, spring, summer, winter, oh, bye, see you.

اگر شانس بیاورید، دوباره می خوانم، بهار، تابستان ، زمستان ، اوه ، خداحافظ ، می بینمت.