How to use your dictionary to build your vocabulary

The Canadian-English Dictionary. Over 500 sold. Not many Canadians, I think, eh? Just

فرهنگ لغت کانادایی-انگلیسی. بیش از 500 فروخته شده من فکر می کنم کانادایی ها زیاد نیستند، نه؟

joking. It's 500,000, and my name is James from EngVid. Welcome. I'm going to help you

شوخی می کنم. 500000 است و اسم من جیمز از EngVid است. خوش آمدی. من امروز به شما کمک می کنم

today learn to use this thing and not this thing. And there's a reason why, and I'm going

یاد بگیرید از این چیز استفاده کنید نه از این چیز. و دلیلی وجود دارد، و من

to tell you why today because I think it's an important lesson that I don't see people

امروز به شما می گویم چرا، زیرا فکر می کنم این درس مهمی است که نمی بینم مردم

really talk about a lot. They -- in classes, and I teach classes, we mention it. And students

واقعاً در مورد آن صحبت می کنند. آنها -- در کلاس ها، و من در کلاس ها تدریس می کنم، به آن اشاره می کنیم. و دانش آموزان

always come -- not always. Bad. You're so forward. They usually use an electronic dictionary,

همیشه می آیند -- نه همیشه. بد تو خیلی جلو هستی آنها معمولاً از یک فرهنگ لغت الکترونیکی استفاده می کنند،

but I prefer the paper because today I'm going to teach you how to build your vocabulary

اما من کاغذ را ترجیح می دهم زیرا امروز به شما آموزش می دهم که چگونه واژگان خود را

using this, something that's a few hundred years old.

با استفاده از آن بسازید، چیزی که چند صد سال قدمت دارد.

So let's start off: "Know your dictionary." Do you know what your dictionary -- do you

پس بیایید شروع کنیم: "فرهنگ لغت خود را بشناسید." آیا می دانید فرهنگ لغت شما چیست -- آیا می

know who your dictionary is or what your dictionary is? I ask you because I'm going to ask you

دانید فرهنگ لغت شما کیست یا فرهنگ لغت شما چیست؟ از شما می پرسم چون می خواهم از شما بپرسم

do you know "prescriptive" versus "descriptive"? Most students don't know the difference, and

آیا "تجویزی" را در مقابل "توصیفی" می دانید؟ اکثر دانش آموزان تفاوت را نمی دانند و دانستن این

it's a very important difference for you to know. If you're a native English speaker,

تفاوت برای شما بسیار مهم است. اگر انگلیسی زبان مادری هستید،

this is your dictionary. It's good. It's great. It says things like, "'Choral' -- or of a

این فرهنگ لغت شماست. خوبه. عالیه. چیزهایی مانند "Choral" -- یا یک

choir. 'Chorale': slow stately hymn tune", and you're thinking, well, if you're learning

گروه کر. "Chorale": آهنگ سرود باشکوه آهسته"، و شما فکر می کنید، خوب، اگر در حال یادگیری

English, "What did James just say to me?" There are many of these things. "'Retrench':

زبان انگلیسی هستید، "جیمز به من چه گفت؟ " از این چیزها زیاد است. "تعدیل":

reduce expenditure, cut." You know, like, "What?" Well, this is because it's prescriptive.

کاهش هزینه، کاهش." میدونی مثلا "چی؟" خوب، این به این دلیل است که تجویزی است.

"Prescriptive". Think of a doctor, you know, the guy who checks your chest, like, your

"تجویزی". به یک دکتر فکر کنید، می دانید ، مردی که قفسه سینه شما را چک می کند، مانند

heart. He prescribed something to you, right? Gives you something. But he doesn't give you

قلب شما. او چیزی برای شما تجویز کرده است، درست است؟ یه چیزی بهت میده اما او هیچ نوع اطلاعات اضافی به شما نمی دهد

any kind of extra information. He's the doctor. He's the expert. They tell you and you know.

. اون دکتره او متخصص است آنها به شما می گویند و شما می دانید.

Well, if you have a command of the English language or you speak English, of course you

خوب، اگر به زبان انگلیسی تسلط دارید یا انگلیسی صحبت می کنید،

know all the other words they use. "'Critic': Professional judge." I know all these words.

مطمئناً همه کلمات دیگری که آنها استفاده می کنند را می دانید. "منتقد": قاضی حرفه ای." من همه این کلمات را می دانم.

I don't have to learn these words, so it's great. But if you're learning English -- and

من مجبور نیستم این کلمات را یاد بگیرم، پس عالی است. اما اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید -- و

learning English -- and I want to tell you this because a lot of people don't know. You

انگلیسی یاد می گیرید -- و من می خواهم این را به شما بگویم زیرا بسیاری از مردم نمی دانند.

know my name, right? My name is James ESL, right? James. I can't even spell my own name.

اسم منو میدونی درسته؟ اسم من جیمز ESL است، درست است؟ جیمز من حتی نمی توانم اسم خودم را بنویسم.

It's a lie. My name is James ESL. And some of you said, for sure, "What is "ESL? That's

این یک دروغ است. نام من جیمز ESL است. و برخی از شما مطمئناً گفتید "ESL چیست؟ این

a funny name." Because it's not my name. "ESL" stands for "English as a Second Language".

یک نام خنده دار است." زیرا نام من نیست. "ESL" مخفف "English as a Second Language" است.

That's what it stands for. Many of your teachers use it, and they never tell you what it means.

این همان چیزی است که مخفف آن است. بسیاری از معلمان شما از آن استفاده می کنند و هرگز به شما نمی گویند معنی آن چیست.

So it means James is teaching English as a second language. And that's for you guys.

بنابراین معنی آن است. جیمز در حال آموزش انگلیسی به عنوان زبان دوم است. و این برای شما بچه ها است.

You have French, Hindi, Arabic as first languages, and you want to get another language. What

شما زبان های فرانسوی، هندی، عربی را به عنوان زبان اول دارید و می خواهید زبان دیگری را دریافت کنید. چیزی

you need is a descriptive dictionary. What does that mean? Well, let me explain something

که نیاز دارید یک فرهنگ لغت توصیفی است. این به چه معناست؟ خب، اجازه دهید من یه چیزی برات توضیح میدم

to you. There is a thing that is long, has a big head, a smile. It has little lines on

یه چیزی هست که بلنده، سر بزرگ داره، یه لبخند میزنه، روی بدنش خطوط کوچیکی داره،

its body. Its first name starts with M. His last name starts with E. Do you know whom

اسمش با M شروع میشه. نام خانوادگیش با E شروع میشه. میدونی

I'm describing? It's Mr. E. Right? I described it to you. An ESL dictionary is descriptive,

من کی هستم؟ m در حال توصیف است؟ این آقای E است. درست است؟ من آن را برای شما تعریف کردم . فرهنگ لغت ESL توصیفی است،

right? So the first thing you should know is, is your dictionary prescriptive or descriptive?

درست است؟ بنابراین اولین چیزی که باید بدانید این است که فرهنگ لغت شما تجویزی است یا توصیفی؟

"Prescriptive", like a prescription from a doctor -- it just tells you this is what the

"تجویزی"، مانند نسخه پزشک - فقط به شما می گوید

word means. It does not give explanation -- it gives an explanation, but no diagrams and

معنی کلمه این است. توضیحی نمی دهد - توضیحی می دهد، اما بدون نمودار و

no definition, okay? Or explanation. For example, a descriptive one not only tells you what

هیچ تعریف، باشه؟ یا توضیح. به عنوان مثال، یک توصیفی نه تنها به شما می گوید

the world is, it gives you an example of its use in speech. It helps you. Maybe even a

که جهان چیست، بلکه نمونه ای از کاربرد آن در گفتار را به شما می دهد . به شما کمک می کند. شاید حتی یک

picture to show you. That's for the ESL. So when you're looking for a paper dictionary,

عکس برای نشان دادن شما. این برای ESL است. بنابراین، وقتی به دنبال یک فرهنگ لغت کاغذی هستید،

go to your bookstore and ask for a descriptive dictionary because you're studying ESL, and

به کتابفروشی خود بروید و یک فرهنگ لغت تشریحی بخواهید زیرا در حال مطالعه ESL هستید، و

they'll give you the perfect dictionary for you, okay?

آنها فرهنگ لغت عالی را به شما می دهند، باشه؟

So what are we going to do next? That's the first thing: Know what dictionary you have

خب بعدش چیکار می کنیم؟ این اولین چیز است: بدانید چه دیکشنری دارید

because this one will help. Now, I will tell you this, though: Once you start going from

زیرا این دیکشنری کمک خواهد کرد. با این حال، اکنون این را به شما می گویم: هنگامی که

the beginning and intermediate, you need the prescriptive because that's what a fluent

از ابتدا و متوسط ​​شروع به کار کردید، به نسخه تجویزی نیاز دارید زیرا این همان چیزی است که یک زبان

native speaker would use, and that's what you use. So there's a reason for both. Don't

مادری مسلط از آن استفاده می کند، و این همان چیزی است که شما استفاده می کنید. بنابراین برای هر دو دلیلی وجود دارد. این را

forget that. If you're advanced, get prescriptive. If you're new, get descriptive. Know your

فراموش نکنید. اگر پیشرفته هستید، تجویزی دریافت کنید. اگر تازه کار هستید، توضیح دهید.

dictionary. Next. Does your dictionary use phonetic or

فرهنگ لغت خود را بشناسید بعد. آیا فرهنگ لغت شما از آوایی استفاده

does it use syllables to tell you how the word sounds? "Huh?" Well, I investigated because

می کند یا از هجا استفاده می کند تا به شما بگوید این کلمه چگونه به نظر می رسد؟ "متعجب؟" خوب، من تحقیق کردم چون

I'm like a reporter -- like Clark Kent, Superman -- and I discovered that not every dictionary

مثل یک گزارشگر هستم - مثل کلارک کنت، سوپرمن - و متوجه شدم که همه دیکشنری

is the same. Some use phonetics, and they use the International Phonetic Alphabet. Some

ها یکسان نیستند. برخی از فونتیک استفاده می کنند و از الفبای آوایی بین المللی استفاده می کنند. برخی

of you have studied it in school, right? Where you have those funny little things, where,

از شما آن را در مدرسه خوانده اید، درست است؟ جایی که شما آن چیزهای کوچک خنده دار را دارید، جایی که،

you know, like the upside down E -- I can't even do it. I think it's like -- and it means

می دانید، مانند E وارونه -- من حتی نمی توانم آن را انجام دهم. فکر می‌کنم مثل -- و

something to you people, okay? But in international language, you would use these symbols to show

برای شما معنی دارد، خوب؟ اما در زبان بین المللی ، شما از این نمادها برای نشان دادن زبان استفاده می کنید

language, right? They use this phonetic alphabet because they know it's international, and

، درست است؟ آنها از این الفبای آوایی استفاده می کنند زیرا می دانند که بین المللی است و

people who study languages will also use it. But a lot of English dictionaries just use

افرادی که زبان می آموزند نیز از آن استفاده خواهند کرد. اما بسیاری از لغت نامه های انگلیسی فقط از هجا استفاده می کنند

syllables. They break the word down into, like -- sorry -- numb nuts? Number. Number.

. آنها کلمه را به شکل -- متاسفم -- خرد می کنند؟ عدد. عدد.

And what they're looking for is vowel sound, not vowels. Don't make a mistake. I've often

و چیزی که آنها به دنبال آن هستند صدای مصوت است، نه مصوت. اشتباه نکن من اغلب این

done it and told students -- I say, you know, "When we use syllables we break it down to

کار را انجام داده‌ام و به دانش‌آموزان گفته‌ام - می‌گویم، می‌دانید، "وقتی از هجاها استفاده می‌کنیم، آن را به

units of a word with a vowel." And what I mean to say is "with a vowel sound" because

واحدهای یک کلمه با مصوت تقسیم می‌کنیم." و منظورم این است که «با صدای مصوت» چون

sometimes there will be two vowels, but they make a sound. For example, "ee" or "ei" can

گاهی دو مصوت می شود ولی صدا می دهند. به عنوان مثال، "ee" یا "ei" می

make one sound, okay? And that can be in a vowel unit. So check to see if your dictionary

تواند یک صدا ایجاد کند، خوب؟ و این می تواند در یک واحد مصوت باشد. بنابراین بررسی کنید که آیا فرهنگ لغت شما

is either phonetic -- and that means you're going to need the International Phonetic Alphabet

یا آوایی است -- و این بدان معناست که شما به الفبای آوایی بین المللی نیاز خواهید داشت

-- or syllable-based, which means they will break the word into units with a syllable

-- یا مبتنی بر هجا، به این معنی که آنها کلمه را با صدای هجا به واحدها تقسیم می

sound. Easy? Is that understood? Let's move on, okay?

کنند. آسان؟ آیا این قابل درک است؟ بریم جلو، باشه؟

So that's something you're going to look at because this will help you build your vocabulary

بنابراین این چیزی است که شما قصد دارید به آن نگاه کنید زیرا این به شما کمک می کند دایره لغات خود را بسازید

because knowing what a word looks like and what it sounds like is very, very different,

زیرا دانستن اینکه یک کلمه چگونه به نظر می رسد و صدای آن بسیار بسیار متفاوت است،

okay? And this is to help you pronounce the word. Remember: Learning vocabulary is (1)know

خوب؟ و این برای کمک به تلفظ کلمه است. به یاد داشته باشید: یادگیری واژگان عبارت است از: (1)

when you see it, (2) know when you hear it, (3) know how to say it, (4) understand what

وقتی آن را می بینید بدانید، (2) بدانید وقتی آن را می شنوید (3) بدانید چگونه آن را بگویید (4) بفهمید که

it means. Then you build vocabulary. And this is "know what it sounds like", okay? Next.

چه معنایی دارد. سپس واژگان را می سازید. و این "می دانم چه صدایی دارد" است، خوب؟ بعد.

(C) What part of speech? Well, what is the word? I can spell less "beaty" like "Ned Beatty", but that's not what I wanted to write.

ج) کدام بخش از گفتار؟ خوب، کلمه چیست؟ من می توانم کمتر "بیتی" را مانند "ند بیتی" بنویسم، اما این چیزی نیست که می خواستم بنویسم.

When you "beautify" something, it's not the same as "beauty". "He's a right beauty." "She's

وقتی چیزی را "زیبایی" می کنی، با "زیبایی" یکی نیست. "او یک زیبایی درست است." "او

a beauty." Right? They're different words. So we're asking ourselves, what, what do these

یک زیبایی است." درست؟ آنها کلمات متفاوتی هستند بنابراین ما از خود می پرسیم، این کلمات چه کار می

words do, right? "She's a beauty", so we're looking at an adjective and adverb. "Beautify",

کنند، درست است؟ "او زیباست"، بنابراین ما به یک صفت و قید نگاه می کنیم. "زیبا کردن"،

adverbs do a different job than an adjective, right? So the dictionary will tell you how

قیدها کار متفاوتی با صفت انجام می دهند، درست است؟ بنابراین فرهنگ لغت به شما می گوید که چگونه

to use it. Remember we said, "What does it sound like?" First part is, it tells you what

از آن استفاده کنید. به یاد داشته باشید که گفتیم "چه صدایی دارد؟" بخش اول این است که به شما می گوید که چگونه

it looks like, right? It gives you the word, the word. The next one tells you what it sounds

به نظر می رسد، درست است؟ کلمه، کلمه را به شما می دهد. مورد بعدی به شما می گوید که چه صدایی

like. The next one tells you how to use it, right? "That girl is a beauty." Or "What a

دارد. مورد بعدی به شما می گوید که چگونه از آن استفاده کنید، درست است؟ "آن دختر زیبایی است." یا "

beauty she is." Versus, "We need to beautify our house." It's not the same. And you have

او چه زیباست." در مقابل، "ما باید خانه خود را زیبا کنیم." این یکسان نیست. و

to know what part of speech to use it otherwise you'll use it badly, okay? Next.

باید بدانید از چه بخشی از گفتار استفاده کنید وگرنه از آن بد استفاده خواهید کرد، خوب؟ بعد.

We're going to go over to "other possible forms". So other possible forms are -- well,

ما قصد داریم به "شکل های ممکن دیگر" برویم. بنابراین اشکال احتمالی دیگر عبارتند از - خوب،

let me correct something I made a mistake on. I said it. I made a mistake because I'm

اجازه دهید چیزی را که در آن اشتباه کرده ام تصحیح کنم. من آن را گفتم. من اشتباه کردم چون

human. I was so busy thinking about the mistake I made with "beauty" I said this was an adverb.

انسان هستم. آنقدر مشغول فکر کردن به اشتباهی که با «زیبایی» کردم، گفتم این یک قید است.

It's a verb. So I know you guys who love to catch me, you caught me. Ow, ow, bad teacher,

این یک فعل است. بنابراین می دانم شما بچه هایی که دوست دارید من را بگیرید، شما مرا گرفتار کردید. اوه، اوه، معلم بد

all right? It's a verb, all right? So we've got noun, verb. Now, let's go to "other possible

، باشه؟ این یک فعل است، خوب؟ بنابراین ما اسم، فعل داریم. حالا بریم سراغ «اشکال ممکن دیگه

forms", okay? Now, what the dictionary will also do to help you is after it tells you

»، باشه؟ حال، کاری که فرهنگ لغت برای کمک به شما انجام می دهد این است که بعد از اینکه به شما می گوید

this is a noun or this is a verb -- noun, verb, okay -- it'll tell you other forms.

این یک اسم است یا این یک فعل است -- اسم، فعل، خوب است - اشکال دیگر را به شما می گوید.

It might tell you, okay, you could do something "slow" or "slowly". Or you can have "pant",

ممکن است به شما بگوید، خوب، می توانید کاری را "آهسته" یا "آهسته" انجام دهید. یا می توانید "شلوار" داشته باشید

which is completely different. "Pant" is [pant like a dog] and "pants", which I'm wearing,

که کاملاً متفاوت است. «شلوار» [شلوار مانند سگ] و «شلوار» است که من پوشیده ام،

but you can't see. You know, I am wearing them, trust me. I'm not doing it in my underwear.

اما تو نمی بینی. می دونی، من اونا رو می پوشم، به من اعتماد کن. با لباس زیرم این کار را نمی کنم.

E goes naked; I come clothed, okay? So it'll tell you other possible forms that you can

E برهنه می شود. من با لباس میام، باشه؟ بنابراین اشکال احتمالی دیگری را به شما می گوید که می توانید

use of that word, right? Now, I've given you something to help you

از آن کلمه استفاده کنید، درست است؟ در حال حاضر، من چیزی به شما داده ام که در مورد فرهنگ لغت به شما کمک کند

with the dictionary, and this is fun. It's a nice, short lesson. I'm hoping it's going

، و این سرگرم کننده است. این یک درس خوب و کوتاه است. من امیدوارم

to be very useful because even Canadians -- I say "Canadians"; I'm sorry, but a lot of English

که بسیار مفید باشد زیرا حتی کانادایی ها -- من می گویم "کانادایی ها". متاسفم، اما بسیاری از انگلیسی

speakers don't know how to use the dictionary because it's set up in a way they just kind

زبانان نمی دانند چگونه از فرهنگ لغت استفاده کنند، زیرا به گونه ای تنظیم شده است که آنها

of look for the definition, and they don't know that these things are there to help them.

فقط به دنبال تعریف هستند و نمی دانند که این چیزها برای کمک به آنها وجود دارد. .

There have been words I've looked for where I've said, like, "discombooblate" because

کلماتی بوده اند که در جایی که گفته ام به دنبال آنها گشته ام، مانند "discombooblate" زیرا

I don't know it's "discombobulate" because I don't understand if it's phonetic or the

نمی دانم "discombobulate" است زیرا نمی فهمم آوایی است یا

symbol -- syllable. I can speak English, really. And I had to learn when I started teaching

نماد -- هجا. من واقعاً می توانم انگلیسی صحبت کنم. و زمانی که شروع به تدریس به دانش آموزان کردم باید یاد می گرفتم

students. When they say, "Teacher, why?" And I go, "Well this is for this. This -- oh,

. وقتی می گویند استاد چرا؟ و من می گویم، "خب این برای

golly, it is." This is very helpful stuff, right? But before I go too far off course,

این است. این چیزهای بسیار مفیدی است، درست است؟ اما قبل از اینکه خیلی از دوره

which means away from the subject, I want to give you some tips because this is good.

دور شوم، یعنی دور از موضوع، می‌خواهم نکاتی را به شما ارائه دهم زیرا این خوب است.

This gives you power like a super power. You can use this and go, "I can learn words without

این به شما قدرتی مانند یک قدرت فوق العاده می دهد. شما می توانید از این استفاده کنید و بگویید: "من می توانم کلمات را

the use of any other human being. Read, see, and hear." But how about we build, because

بدون استفاده از هیچ انسان دیگری یاد بگیرم. بخوانید، ببینید و بشنوید." اما چطور می‌توانیم بسازیم،

that's what the nature of this lesson is, to build our vocabulary. So let's go over

زیرا ماهیت این درس این است که دایره واژگان خود را بسازیم. پس بیایید به

here. Ready? Tips. Tip No. 1: Look up words you

اینجا برویم. آماده؟ نکات. نکته شماره 1: کلماتی را

hear every day, and then look at the words above and below the word to understand prefixes.

که هر روز می شنوید جستجو کنید و سپس برای درک پیشوندها به کلمات بالا و پایین کلمه نگاه کنید.

This sentence makes no sense whatsoever. But it does because I'll explain it. What I mean

این جمله اصلا معنی نداره اما این کار را می کند زیرا من آن را توضیح خواهم داد. منظور من این

is, every day, when you're learning English, you're going to learn a new vocabulary word

است که هر روز، زمانی که انگلیسی یاد می‌گیرید، یک لغت جدید یا هر چیز دیگری را یاد

or whatnot. And what I want you to do is take that word, write it down, then go home, open

می‌گیرید. و کاری که من از شما می خواهم این است که آن کلمه را بردارید، آن را یادداشت کنید، سپس به خانه بروید،

your paper dictionary, okay? And then look at the word, but look at the word above and

فرهنگ لغت کاغذی خود را باز کنید، باشه؟ و سپس به کلمه نگاه کنید، اما به کلمه بالا و

below because -- I'm going to give you one right now. I'm looking here, and it says -- I'm

پایین نگاه کنید زیرا -- من همین الان یکی را به شما می دهم. من اینجا را نگاه می کنم، و می گوید -

looking at "implore". It means "beg", which means to go, "Please, please, please, please

من به "التماس" نگاه می کنم. این به معنای "التماس" است، یعنی رفتن، "لطفا، لطفا، لطفا، لطفا

come back to EngVid and see James! Please! I beg you!" Okay? So "implore". Then, I look

به EngVid برگرد و جیمز را ببین! لطفا ! باشه؟ پس "التماس کن". سپس، من به

down at "imply". Then, I look at -- it says "implicit". And each one I get the idea that

"ضمنی" نگاه می کنم. سپس، من به -- می گوید "ضمنی". و هر کدام به این فکر

there's something inside. Then I realize "im" means "inside" or "in". Ooh. That was interesting.

می‌کنم که چیزی درون آن وجود دارد. سپس متوجه شدم "im" به معنای "درون" یا "در" است. اوه جالب بود.

So then, I start looking down and there's "impossible" and "importune", "impose", "impostor",

بنابراین، من شروع به نگاه کردن به پایین می کنم و «غیرممکن» و «غیرممکن»، «تحمیل»، «فریبکار»،

"impotent". I'm not impotent. Maybe the worm. He's soft, but not me. Anyway. Well, what

«ناتوان» وجود دارد. من ناتوان نیستم شاید کرم. او نرم است، اما من نه. به هر حال. خوب، چیزی که

I'm saying is, all of these "im" words are in here, and I start going, "Oh, my gosh.

من می گویم این است که همه این کلمات "im" در اینجا هستند، و من شروع به گفتن می کنم: "اوه، خدای من.

They all kind of have a similar meaning." It helps me build my vocabulary faster because

همه آنها یک جورهایی معنای مشابهی دارند." این به من کمک می کند تا دایره لغاتم را سریعتر بسازم

I learned what's called a "prefix". A "prefix" means -- "pre" is before -- something in front

زیرا آنچه را که "پیشوند" نامیده می شود یاد گرفتم. "پیشوند" به معنای -- "پیش" است -- چیزی در

of a word that gives meaning to the word or adds meaning to the word, right? And that's

مقابل کلمه ای که به کلمه معنی می دهد یا به کلمه معنی می دهد ، درست است؟ و این

what we're doing. We're learning it, so it helps me build my vocabulary by learning prefixes.

کاری است که ما انجام می دهیم. ما در حال یادگیری آن هستیم، بنابراین به من کمک می کند تا با یادگیری پیشوندها دایره لغات خود را بسازم.

Kind of cool, huh? How about the second one? Let's go to the

یه جورایی باحاله، ها؟ دومی چطور؟ بریم سراغ

monitor. He's going to talk again. Ready? Actually, it's not a monitor, it's Mr. E.

مانیتور قراره دوباره حرف بزنه آماده؟ در واقع، این یک مانیتور نیست، این آقای

You've always wondered what I sound like, and yes, I have a sexy voice. So, the next

E است. بنابراین،

thing you want to do -- tip No. 2 is: Randomly -- "randomly" means not in order, just whenever

کار بعدی که می خواهید انجام دهید -- نکته شماره 2 این است: به طور تصادفی -- "تصادفی" به معنای نه به ترتیب، فقط هر زمان که

-- for 2 or 3, 2 or 3, and try to make sentences. What the heck does that mean? Well, Mr. E,

-- برای 2 یا 3، 2 یا 3، و سعی کنید جمله بسازید. لعنتی یعنی چی؟ خب، آقای E،

that's why I'm here. What Mr. E meant to say was this: Randomly take, take -- Mr. E -- 2

به همین دلیل است که من اینجا هستم. منظور آقای E این بود: به طور تصادفی بگیر، بگیر -- آقای E -- 2

or 3 words, okay? I want to make sure you can see it because I'm running out of room

یا 3 کلمه، باشه؟ می‌خواهم مطمئن شوم که می‌توانی آن را ببینی، زیرا اتاق من

here. So I'm just going to put 2 or 3 words -- and try and make a sentence with it. So

در اینجا تمام می‌شود. بنابراین من فقط 2 یا 3 کلمه را قرار می دهم - و سعی می کنم با آن جمله بسازم. بنابراین

I've got "word" -- S. See? Two mistakes. Are you happy now? Bad, bad James. Okay, look.

من "کلمه" دارم -- S. ببینید؟ دو اشتباه آیا الآن خوشحالید؟ بد، بد جیمز. باشه نگاه کن

So look at randomly for 2 or 3 words. And just open up the dictionary, and you take,

بنابراین به صورت تصادفی برای 2 یا 3 کلمه نگاه کنید. و فقط فرهنگ لغت را باز کنید، و

"bloom", and then take "incentive", and then take "platinum". "As an incentive for my blooming

"شکوفه" می گیرید، و سپس "انگیزه" را می گیرید، و سپس "پلاتین" را می گیرید. "به عنوان انگیزه ای برای

business, I got a platinum card." Oh, he teaches English. That's right. I do. What I'm saying

کسب و کار در حال شکوفایی خود، یک کارت پلاتینیوم گرفتم." اوه، او انگلیسی تدریس می کند. درست است. انجام میدهم. چیزی که من می گویم

is you take two or three words randomly, right? And you try and make a sentence with them

این است که شما دو یا سه کلمه را تصادفی می گیرید، درست است؟ و سعی می کنید با

using the rules you find from the dictionary. Is it a verb? Is it an adjective? Put them

استفاده از قوانینی که از فرهنگ لغت پیدا کرده اید با آنها جمله بسازید. آیا فعل است؟ آیا این یک صفت است؟ آنها را

in place. That will help teach you syntax. So here are two ways you can, by yourself,

در جای خود قرار دهید. این به شما در آموزش نحو کمک می کند. بنابراین در اینجا دو راه وجود دارد که می توانید خودتان

use this book by yourself and work on your English, learn things that you haven't been

از این کتاب استفاده کنید و روی زبان انگلیسی خود کار کنید ، چیزهایی را یاد بگیرید که به شما

taught, and then prove or, as I said, build your vocabulary. Do you like that? Our little

آموزش داده نشده است و سپس ثابت کنید یا همانطور که گفتم دایره لغات خود را بسازید. آیا آن را دوست داری؟ مجری کوچک ما

moderator, Mr. E, that voice of his, will be back -- right? -- to help you build your

، آقای E، آن صدای او، برمی گردد -- درست است؟ - برای کمک به شما در ساخت

English vocabulary, syntax, conversation skills, grammar, and whatnot. I like that word. It's

واژگان انگلیسی، نحو، مهارت های مکالمه، گرامر، و غیره. من آن کلمه را دوست دارم. این

my word of the day. Anyway. Thanks a lot. Mr. E -- out. Know your

حرف روز من است. به هر حال. خیلی ممنون. آقای E -- بیرون.

dictionary, and know yourself, and you'll be victorious in every conversation you have.

فرهنگ لغت خود را بشناسید و خود را بشناسید و در هر مکالمه ای پیروز خواهید شد.

Know only -- shut up with the Sun Tzu already. Okay.

فقط بدانید -- از قبل با سان تزو ساکت شوید . باشه.