Phrasal Verbs - 'shut'

Hi, James from EngVid, what I'd like today, I want to work on modals and I would like

سلام، جیمز از EngVid، چیزی که من امروز می خواهم، می خواهم روی مدال کار کنم و دوست

to...

دارم...

Ezekiel's been drinking too much again.

ازکیل دوباره زیاد مشروب می خورد.

Ezekiel, I told you, whenever we're shooting, you cannot show up and say these things.

حزقیال، به تو گفتم، هر وقت تیراندازی می کنیم، نمی توانی حاضر شوی و این حرف ها را بزنی.

I'm going to shut you out of the process if you...

من می خواهم تو را از این روند خارج کنم اگر ...

He told me to shut my pie hole.

او به من گفت سوراخ پایم را ببندم.

I'm sorry, you probably don't know what that means and it's really rude of you, Ezekiel,

متأسفم، شما احتمالاً نمی دانید این به چه معناست و واقعاً از شما بی ادبی است، حزقیال،

to be drinking again, so I'm going to have to teach you about shut and some phrasal verbs

که دوباره مشروب می خورید، بنابراین من باید در مورد بستن و چند افعال عبارتی به شما آموزش

and I apologize, okay, and I'll tell you what this means afterwards.

دهم و عذرخواهی می کنم، باشه، و من به شما خواهم گفت که این به چه معناست.

Eat this up, I'm going to fire you.

اینو بخور، من اخراجت میکنم

There's other worms who want to work in this business.

کرم های دیگری هم هستند که می خواهند در این تجارت کار کنند.

Excuse me.

ببخشید.

Okay, shut.

باشه ببند

Shut, right?

ببند، درسته؟

Basically a verb.

در اصل یک فعل است.

Shut the door, shut this, blah, blah, blah.

در را ببند، این را ببند، بلی، بل، بلا.

But when we mean shut, it means to close, basically to close something, right?

اما وقتی منظورمان بسته شدن است، یعنی بستن، اساساً بستن چیزی، درست است؟

When somebody shut the windows or shut the door, what do you do?

وقتی کسی پنجره ها را می بندد یا در را می بندد، چه کار می کنید؟

You close them, right?

آنها را می بندی، درست است؟

Keep things out or lock it down, right?

چیزها را بیرون نگه دارید یا قفل کنید، درست است؟

You keep things out or lock it down.

شما چیزها را بیرون نگه می دارید یا آن را قفل می کنید.

So I'm going to show you some words that we use shut for and have the meaning close or

بنابراین من قصد دارم چند کلمه را به شما نشان دهم که ما برای آنها از بسته استفاده می کنیم و به معنای بسته یا

end.

پایان هستند.

Okay?

باشه؟

Close or end, kind of go together.

بستن یا پایان، به نوعی با هم بروید.

So let's go.

پس بزن بریم.

We're going to look at this, off, down, out, and my personal favorite actually, my girlfriend's

ما قصد داریم به این نگاه کنیم، خاموش، پایین، بیرون، و مورد علاقه شخصی من در واقع،

personal favorite, up.

مورد علاقه شخصی دوست دخترم، بالا.

Okay?

باشه؟

So we're going to show you how we add this particular verb with these prepositions, okay,

بنابراین ما قصد داریم به شما نشان دهیم که چگونه این فعل خاص را با این حروف اضافه اضافه می کنیم، بسیار خوب،

which by the way, I'm sure if you've seen our lessons before, these are called phrasal

که اتفاقاً، مطمئنم اگر قبلاً درس های ما را دیده باشید، به این افعال عبارتی می گویند

verbs.

.

All right?

خیلی خوب؟

So we're going to show how the verb shut is going to work with these prepositions to create

بنابراین ما می خواهیم نشان دهیم که چگونه فعل shut با این حروف اضافه برای ایجاد

different meanings.

معانی مختلف کار می کند.

You ready?

آماده ای؟

Let's go to the board.

بریم سراغ هیئت.

And finally, la pièce de résistance.

و در نهایت، la pièce de resistance.

We will talk to our rude little worm whose head, excuse me for a second, one too many.

با کرم کوچولوی بی ادبمان که سرش، یک لحظه ببخشید، صحبت خواهیم کرد، یکی هم زیاد است.

No more alcohol for you.

دیگر برای شما الکل نیست.

That's right.

درست است.

No more smiling either.

دیگر لبخندی هم نیست

All right?

خیلی خوب؟

What this means.

این یعنی چی

Okay?

باشه؟

In fact, that'll be on the quiz at the end.

در واقع، این در پایان مسابقه خواهد بود.

What does this mean?

این یعنی چی؟

Shut your pie hole.

گاله رو ببند.

Okay.

باشه.

So, phrasal verbs with shut.

بنابراین، افعال عبارتی با shut.

I'm getting a police escort because it's important.

من اسکورت پلیس می گیرم چون مهم است.

All right.

خیلی خوب.

So if we know what it means to close or end, now I did a lesson once before with up.

بنابراین اگر بدانیم بسته شدن یا پایان دادن به چه معناست ، حالا یک بار قبلاً یک درس را با تا انجام دادم.

You should check it out.

شما باید این را چک کنید.

And up, it means to increase, right, or complete.

و بالا به معنای افزایش ، درست یا کامل کردن است.

So let's do shut up, the first one, okay, shut up.

پس بیا خفه شو ، اولی، باشه، خفه شو.

Sorry, every time I say that, it makes me laugh, shut up.

ببخشید، هر بار که این را می گویم، خنده ام می گیرد، ساکت شو.

I don't use it because in Canada or North America, or even in England, you say shut

من ازش استفاده نمیکنم چون تو کانادا یا آمریکای شمالی یا حتی انگلیس میگی خفه

up.

شو.

Ouch.

آخ.

Okay.

باشه.

So you don't want to get hit.

بنابراین شما نمی خواهید ضربه بخورید.

But shut up means to close, right, your mouth.

اما خفه شو یعنی درست، دهانت را ببندی.

Stop talking.

حرف نزن

Up, remember?

بالا، یادت هست؟

Up means complete from another lesson, right?

بالا یعنی کامل شدن از یک درس دیگر، درست است؟

Shut up.

خفه شو.

Stop talking.

حرف نزن

And it doesn't always have to be rude.

و همیشه نباید بی ادب باشد.

You can just say we were at the meeting and you just shut up all of a sudden, means you

شما فقط می توانید بگویید که ما در جلسه بودیم و شما یکدفعه سکوت کردید، یعنی

just stop talking.

دیگر صحبت نمی کنید.

But if someone tells you to shut up, take your hand, roll it up into a fist, bring it

اما اگر کسی به شما گفت ساکت شوید، دستتان را بگیرید، آن را در مشت بغلتانید، آن

back.

را برگردانید.

Okay, that's another lesson you should check out those MMA videos.

خوب، این درس دیگری است که باید آن ویدیوهای MMA را بررسی کنید.

So this one, shut up, usually means stop talking, all right?

پس این یکی، خفه شو، معمولاً به معنای دست از صحبت کردن است، خوب است؟

Now I gave you a couple other ones, right?

حالا من یکی دو تای دیگر به شما دادم، درست است؟

Now we said shut down.

حالا گفتیم تعطیل کن.

Now a lot of you guys are tech heads, right?

اکنون بسیاری از شما مدیران فناوری هستید، درست است؟

Now down also has a meaning, it's in decrease or end, right?

حالا پایین هم معنی دارد ، در کاهش یا پایان است، درست است؟

Now in this case, shut down, if you're watching me, you're probably watching off of a device

حالا در این مورد، خاموش کنید، اگر من را تماشا می کنید، احتمالاً مراقب دستگاهی هستید

that plays electronic imagery.

که تصاویر الکترونیکی پخش می کند.

So what you must do is shut it down immediately before the virus attacks your computer.

بنابراین کاری که باید انجام دهید این است که بلافاصله قبل از حمله ویروس به رایانه شما، آن را خاموش کنید.

Shut it down.

ببندش، تعطیلش کن.

And stop, usually a process, right?

و توقف، معمولا یک فرآیند، درست است؟

So we're talking about computers, so this is the most common.

بنابراین ما در مورد رایانه صحبت می کنیم، بنابراین این رایج ترین است.

You shut down your computer at the end of your workday, right?

شما کامپیوتر خود را در پایان روز کاری خود خاموش می کنید، درست است؟

Shut down the factory, when the factory's no longer working, we shut it down to end,

کارخانه را تعطیل کنید، وقتی کارخانه دیگر کار نمی کند، آن را تعطیل می کنیم تا به پایان برسد،

end or complete, right?

تمام شود یا کامل شود، درست است؟

End or complete a process.

پایان یا تکمیل یک فرآیند

Shut up.

خفه شو.

Stop talking, you idiot, stop now.

حرف نزن، احمق، حالا بس کن.

Shut down.

خاموش کن

We're going to have to shut down the roads, it's a mess out here, over, all right?

ما مجبوریم جاده ها را ببندیم، اینجا خراب است، درست است؟

Now I gave you two other ones, did I not?

حالا دوتا دیگه بهت دادم نه؟

Of course I did.

البته انجام دادم.

It wouldn't be an EngVid video if I only gave you one to two.

اگر فقط یک تا دو به شما بدهم، ویدیوی EngVid نخواهد بود .

We go for the big guns.

ما به سراغ اسلحه های بزرگ می رویم.

Here we go, shut off.

اینجا رفتیم، خاموش.

This one is usually used for power, you know, electricity or water.

این یکی معمولا برای برق استفاده می شود، می دانید، برق یا آب.

Okay, you're outside, well it depends where you live.

خوب، شما بیرون هستید، خوب بستگی به محل زندگی شما دارد.

In Canada we have these rolling green lawns, you know, grass all over the place.

در کانادا ما این چمن‌های سبز رولینگ را داریم ، می‌دانید، چمن در همه جا.

And people like to water their lawns and stand proudly watering their lawn and their flowers.

و مردم دوست دارند چمن های خود را آبیاری کنند و با افتخار بایستند و چمن و گل های خود را آبیاری کنند.

But when you're done, you can't just walk around with water everywhere.

اما وقتی کارتان تمام شد، نمی‌توانید همه جا با آب راه بروید.

You have to shut it off.

باید خاموشش کنی

It's the sound it makes when you go to the wall and you turn off the water.

این صدایی است که وقتی به دیوار می روید و آب را می بندید، می دهد.

It's really nasty.

واقعا زشته

But you shut it off, so you shut off the water, the water stops, right?

اما شما آن را خاموش می کنید، پس آب را می بندید، آب می ایستد، درست است؟

Now you have to shut off the electricity.

حالا باید برق را قطع کنید.

For instance, let's just say up here there's a light bulb.

برای مثال، بیایید بگوییم اینجا یک لامپ وجود دارد.

I want to change it.

من می خواهم آن را تغییر دهم.

If I forget to change it off, yeah, so you shut off the electricity and I'm okay.

اگر فراموش کنم آن را خاموش کنم، بله، پس شما برق را قطع کنید و من خوب هستم.

If I don't, I could be killed.

اگر این کار را نکنم، ممکن است کشته شوم.

So you learn that one.

بنابراین شما آن یکی را یاد می گیرید.

Shut off the electricity, I'm about to fix the lights, yeah?

برق را قطع کن، می خواهم چراغ ها را درست کنم، آره؟

Or shut off the water, bloop, bloop, bloop, bloop, bloop, bloop, bloop, bloop, bloop.

یا آب را ببندید، بلوپ، بلوپ، بلوپ، بلوپ، بلوپ، بلوپ، بلوپ، بلوپ، بلوپ.

Too much water, right?

آب بیش از حد، درست است؟

Shut off.

خاموش کن

And similarly for power, okay, and water, okay, it means stop them, stop the flow.

و به همین ترتیب برای نیرو، خوب، و آب، اوکی، به معنای متوقف کردن آنها، توقف جریان است.

Another word for flow, movement.

یک کلمه دیگر برای جریان، حرکت.

Stop the flow or movement of them, okay?

جریان یا حرکت آنها را متوقف کنید، خوب؟

Shut off.

خاموش کن

Now, Canada, eh?

حالا، کانادا، نه؟

That's where I'm from.

من از آنجا هستم.

Well, I'm not from Canada, but that's another story, the origin story.

خب، من اهل کانادا نیستم، اما این داستان دیگری است، داستان اصلی.

Be sure to check for our bloopers.

حتما blooper های ما را بررسی کنید.

Anyway, in Canada, eh, we like to play hockey.

به هر حال، در کانادا، ما دوست داریم هاکی بازی کنیم.

So we have these big sticks and sometimes you're playing the game and you can't score.

بنابراین ما این چوب های بزرگ را داریم و گاهی اوقات شما در حال انجام بازی هستید و نمی توانید گلزنی کنید.

I know it sounds Scottish, but I don't know how Canadians are supposed to sound.

می دانم که به نظر اسکاتلندی است، اما نمی دانم کانادایی ها قرار است چگونه صدا کنند.

Anyway, but you can't score.

به هر حال، اما نمی توانی گل بزنی.

You try and try and try, but no goals.

شما تلاش می کنید و تلاش می کنید و تلاش می کنید، اما هیچ هدفی ندارید.

Or we're in Italian, okay?

یا ما ایتالیایی هستیم، باشه؟

Italian, we're playing soccer, eh?

ایتالیایی، ما داریم فوتبال بازی می کنیم، نه؟

We try and kick, but we can't get the ball in the goal, okay?

تلاش می کنیم و ضربه می زنیم، اما نمی توانیم توپ را وارد دروازه کنیم، باشه؟

You can't get the ball in the goal.

شما نمی توانید توپ را وارد دروازه کنید.

The guy keeps stopping.

مرد همچنان می ایستد.

So at the end of the game, we say there's a shutout.

بنابراین در پایان بازی، ما می گوییم خاموشی وجود دارد.

It means no goals were scored.

یعنی هیچ گلی زده نشد.

So it means the score would be zero.

بنابراین به این معنی است که نمره صفر خواهد بود.

You cannot get the ball or the puck in the goal, all right?

شما نمی توانید توپ یا توپ را وارد دروازه کنید، خوب است؟

The other team is stopping you.

تیم دیگر شما را متوقف می کند.

So if you like to be sportsy, you know, you like sports, you want to sound cool, you go,

پس اگر دوست داری ورزشکار باشی، می‌دانی، ورزش را دوست داری، می‌خواهی باحال به نظر برسی، برو،

I was watching the soccer game, eh?

من داشتم بازی فوتبال را تماشا می‌کردم، نه ؟

Say, eh, like a Canadian, eh?

بگو، آه، مثل یک کانادایی، نه؟

And there was like a shutout.

و مثل یک خاموشی بود.

They didn't score, eh?

آنها گل نزدند، نه؟

Only for hockey, though.

هرچند فقط برای هاکی.

If you say it for anything else, they'll think you're crazy, all right?

اگر برای چیز دیگری بگویید، آنها فکر می کنند که شما دیوانه هستید، خوب؟

So a shutout is usually used for, in Canada, all right, for sports, all right, for sports.

بنابراین خاموشی معمولا برای، در کانادا ، برای ورزش، خوب، برای ورزش استفاده می شود.

And it means no goals.

و این یعنی بدون هدف.

No goals were scored.

هیچ گلی به ثمر نرسید.

But a shutout is really cool because remember I said no goals, you weren't allowed to get

اما خاموشی واقعاً جالب است زیرا به یاد داشته باشید که گفتم هیچ هدفی وجود ندارد، شما اجازه نداشتید

in there, get in, really, you know, if you know what that means, smile, just pretend

وارد آنجا شوید، وارد شوید، واقعاً، می دانید، اگر معنی آن را می دانید، لبخند بزنید، فقط وانمود

you don't know.

کنید که نمی دانید.

You couldn't get in there.

نمیتونستی وارد اونجا بشی

You couldn't score.

نتوانستی گل بزنی

But you can also say this for something else.

اما شما می توانید این را برای چیز دیگری نیز بگویید.

Not being able to get in or penetrate, it also means you weren't able to get inside.

عدم توانایی در ورود یا نفوذ، همچنین به این معنی است که شما قادر به وارد شدن به داخل نیستید.

Now, a lot of times, sometimes, well, not a lot of times, but sometimes when, let's

حالا، خیلی وقت‌ها، گاهی، خوب، نه خیلی وقت‌ها، اما گاهی اوقات که،

just say there's a meeting or there's a conversation and people won't let you talk, so they're

فقط بگوییم جلسه‌ای هست یا مکالمه‌ای وجود دارد و مردم اجازه نمی‌دهند شما صحبت کنید، بنابراین

all talking and you're trying, I want to say, I want to say, they turn their back and won't

همه دارند صحبت می‌کنند و شما دارید تلاش می‌کنم، می‌خواهم بگویم، می‌خواهم بگویم، پشتشان را برمی‌گردانند و

talk to you, you can say, I was shut out of the conversation, not allowed to participate.

با شما صحبت نمی‌کنند، می‌توانید بگویید، من را از گفتگو محروم کردند، اجازه شرکت نداشتم.

Just like you cannot score, you're not really playing the game if you don't score, you were

همانطور که نمی توانید گلزنی کنید، اگر گل نزنید واقعاً بازی را انجام نمی دهید، اجازه شرکت در آن را ندارید

not allowed to participate.

.

If you're shut out of the meeting, it means you came to the door, the meeting, the door

اگر از جلسه خارج شدی، یعنی آمدی دم در، جلسه، در

is locked, you're like, oh, I'm shut out of the meeting, I cannot go in there, I cannot

قفل است، تو مثل این هستی که اوه، من از جلسه خارج شده ام، نمی توانم وارد آنجا شوم، نمی توانم

enter.

وارد.

Right?

درست؟

So you cannot enter.

بنابراین نمی توانید وارد شوید.

So, shut out can be for sports, means no goals, if you like sports, A, you have to put that

بنابراین، بسته شدن می تواند برای ورزش باشد، یعنی بدون هدف، اگر ورزش را دوست دارید، A، باید آن را در

first.

اولویت قرار دهید.

But really, a lot of times, its meaning is not allowed in.

اما واقعاً، در بسیاری از مواقع، معنای آن مجاز نیست.

And that could be for a conversation, or a meeting, okay, so a conversation or a meeting,

و این می تواند برای یک مکالمه، یا یک جلسه باشد، خوب، یک گفتگو یا یک جلسه،

so check out these meetings, I'll be right back, moonwalking.

پس این جلسات را بررسی کنید، من بلافاصله برمی گردم، مهتاب پیاده روی .

Shut out means to stop talking, shut down means to end or complete a process, i.e. shut

خاموش کردن به معنای متوقف کردن صحبت کردن است، خاموش کردن به معنای پایان دادن یا تکمیل یک فرآیند است، یعنی

down your computer, but not during the lesson.

کامپیوتر خود را خاموش کنید، اما نه در طول درس.

Shut off is usually for power or water, stop the flow of these particular things.

خاموش کردن معمولاً برای برق یا آب است، جریان این چیزهای خاص را متوقف کنید.

And finally, shut out is for sports, to not score goals, or not allowed in a conversation

و در نهایت، خاموش کردن برای ورزش است، گل نخوردن، یا اجازه ندادن به مکالمه

or a meeting.

یا جلسه.

The video will now continue.

ویدیو اکنون ادامه خواهد داشت.

All right, I bet that was some handsome devil saying all those things.

خیلی خب، شرط می بندم که یک شیطان خوش تیپ بود که همه این چیزها را می گفت.

Okay, so, these are for shots, now you're going to probably go, but teacher, honorable

خوب، پس، اینها برای شات هستند، حالا احتمالاً می روید، اما استاد،

teacher, what's this, shut your pie hole, well, shut your pie hole.

معلم محترم، این چیست، سوراخ پای خود را ببندید، خوب، سوراخ پای خود را ببندید.

Pie is a delicious North American treat, usually in the form of apples, apple pie is American,

پای یک غذای خوشمزه آمریکای شمالی است، معمولا به شکل سیب، پای سیب آمریکایی است،

not American, but it's as American as apple pie, okay.

نه آمریکایی، اما به اندازه پای سیب آمریکایی است، بسیار خوب.

Hole is usually a black area that nothing exists.

سوراخ معمولاً یک ناحیه سیاه است که هیچ چیز وجود ندارد.

Are you ready?

اماده ای؟

Pie hole, your mouth, your mouth is your pie hole, you put the delicious pie in the hole,

سوراخ پای، دهان شما، دهان شما سوراخ پای شما است، پای خوشمزه را در سوراخ قرار می دهید،

your pie hole.

سوراخ پای شما.

The rude Ezekiel, I noticed he snuck another beer, was telling me to shut my pie hole because

حزقیال بی ادب، متوجه شدم که او آبجو دیگری خورد ، به من می گفت که سوراخ پایم را ببندم، زیرا

he's had too many.

او خیلی آبجو خورده است.

That means shut your mouth or shut up, it's rude, but just for fun, check with your English

این یعنی دهانت را ببند یا ببند، بی ادبی است، اما فقط برای سرگرمی، با معلم انگلیسی خود چک کن

teacher and just say, hey, teacher, shut your pie hole, make sure you laugh when you say

و فقط بگو، هی، معلم، سوراخ پایت را ببند، مطمئن شو که وقتی می گویی می خندی

it, go, if they say, why, do you have pie available, leave immediately, get in the teacher.

، برو، اگر گفتند: چرا، آیا پای در دسترس دارید، فوراً بروید، وارد معلم شوید.

If they say shut, if they say get out, then you have a good teacher, too bad, they will

اگر بگویند ببند، اگر بگویند برو بیرون ، معلم خوبی داری، حیف که دیگر

never teach you again.

هرگز به تو یاد نمی دهند.

I'm joking.

من شوخی میکنم.

Anyway, look, I hope you had fun, that's shut, right, means close, we've shown how you can

به هر حال، نگاه کنید، امیدوارم لذت برده باشید، این بسته است، درست است، به معنای نزدیک است، ما نشان دادیم که چگونه می توانید

close, right, close or end, shut up, stop talking, shut down, complete a process, shut

ببندید، درست، ببندید یا پایان دهید، ببندید، صحبت نکنید، خاموش کنید، یک فرآیند را کامل کنید،

off, also close or end, and shut out, not allowed, or closed to you, right, closed to

خاموش کنید، همچنین بستن یا پایان دادن، و بسته شدن، مجاز نیست، یا بسته به شما، درست، بسته به

you, cool.

شما، سرد.

So, I hope you had fun, it was going to be a quiz, you know it's going to be a quiz,

بنابراین، امیدوارم لذت برده باشید، قرار بود یک مسابقه باشد، می دانید که یک مسابقه خواهد بود،

baby, because I love you so, all right.

عزیزم، زیرا من شما را خیلی دوست دارم، بسیار خوب.

So what I want you to do, of course, is complete the quiz and visit myself or some of the other

بنابراین کاری که من از شما می خواهم انجام دهید، البته، این است که آزمون را کامل کنید و از خودم یا برخی از معلمان دیگر دیدن کنید

teachers, they're luscious and delicious, oh, you know what, we really got to do a lesson

، آنها لذیذ و لذیذ هستند، اوه، می دانید چه چیزی، ما واقعاً باید یک درس

on delicious and luscious and yummy and sumptuous, because I love those words, they're lovely

در مورد خوشمزه و لذیذ و لذیذ برگزار کنیم. خوشمزه و مجلل، چون من آن کلمات را دوست دارم، آنها کلمات دوست داشتنی هستند

words.

.

In fact, I'm going to have to teach you a lesson on, we'll see, anyway, no, I will not

در واقع، من باید به شما درسی بدهم، خواهیم دید، به هر حال، نه،

shut my pie hole, they will go to www.eng, as in English, vid, as in video, and you will

من سوراخ پای خود را نمی بندم، آنها به www.eng می روند، مانند انگلیسی، vid، مانند ویدیو و متوجه خواهید شد

discover why this worm is fired and we're going to get a new worm, we'll call him Sylvester,

که چرا این کرم شلیک شده است و ما یک کرم جدید می گیریم، ما به او می گوییم سیلوستر،

Sylvester the worm, that's right, you can be replaced, sorry, have a great day, see

سیلوستر کرم، درست است، شما می توانید جایگزین شوید، متاسفم، روز خوبی داشته باشید،

you soon.

به زودی می بینمت .

Don't forget to do the quiz.

انجام مسابقه را فراموش نکنید.