Improve your Vocabulary: Stop saying OKAY!

"Bale, bale, bale, bale, bale, bale, bale."

"عدل، عدل، عدل، عدل، عدل، عدل، عدل."

True story.

داستان واقعی.

Stop saying "okay".

از گفتن "خوب" دست بردارید.

Okay?

باشه؟

True story.

داستان واقعی.

I was in Spain, Natalia - I love you - visiting a friend, and she was talking to her father

من در اسپانیا بودم، ناتالیا - من تو را دوست دارم - به ملاقات یکی از دوستانش رفتم، و او تلفنی با پدرش صحبت می کرد

on the phone, and all I heard was "Bale, bale, bale, bale, bale, bale, bale, bale, bale".

، و من فقط شنیدم "بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، عدل، عدل، عدل، عدل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل، بیل. .

And I knew exactly what she was talking about.

و من دقیقا می دانستم که او در مورد چه چیزی صحبت می کند.

She was saying "okay, okay, okay, okay, okay, okay".

او می گفت: "باشه، باشه، باشه، باشه، باشه، باشه."

And just from the tone and knowing what that word meant, I knew the conversation without

و فقط از روی لحن و دانستن معنای آن کلمه، بدون اینکه کلمه دیگری بشنوم، گفتگو را فهمیدم

hearing another word.

.

Why am I telling you this?

چرا این را به شما می گویم؟

Because I just said stop saying "okay", okay?

چون فقط گفتم "باشه" نگو، باشه؟

The last video I did saying stop saying "very", I literally said to people it is a very good

آخرین ویدیویی که انجام دادم گفتن "خیلی" را متوقف کنید، به معنای واقعی کلمه به مردم گفتم این کلمه بسیار خوبی

word.

است.

I even said "very".

حتی گفتم «خیلی».

And people were like, "You said stop saying'very', but didn't you use it?"

و مردم می گفتند، "شما گفتید "خیلی" را متوقف کنید، اما آیا از آن استفاده نکردید؟

I said it's a great word, we use it.

گفتم این کلمه بسیار خوبی است، ما از آن استفاده می کنیم.

The difference between myself and a person learning English, or English speakers and

تفاوت بین من و فردی که انگلیسی می آموزد، یا انگلیسی زبان ها

a person learning English is we have a wider vocabulary, so we can express ourselves differently.

و فردی که انگلیسی یاد می گیرد، این است که ما دایره لغات گسترده تری داریم ، بنابراین می توانیم خودمان را متفاوت بیان کنیم.

And I'm trying to introduce something for you to have greater clarification - that means

و من سعی می کنم چیزی را به شما معرفی کنم تا شفافیت بیشتری داشته باشید - این به معنای

being clear when you're speaking - and give you tools to do that.

واضح بودن در هنگام صحبت کردن است - و ابزارهایی برای انجام آن در اختیار شما قرار دهم.

And then if you want to say "okay" all the time, please do.

و سپس اگر می خواهید همیشه بگویید "خوب"، لطفا انجام دهید.

But you might notice when you say things in a different variety, you will get different

اما ممکن است متوجه شوید که وقتی چیزها را به گونه ای متفاوت بیان می کنید،

information from the people you're speaking to.

اطلاعات متفاوتی از افرادی که با آنها صحبت می کنید دریافت خواهید کرد.

And one of the things I will teach you today is something many English speakers complain

و یکی از چیزهایی که امروز به شما یاد خواهم داد ، چیزی است که بسیاری از انگلیسی زبانان از آن شکایت

about - that when foreign speakers learn, they say "okay" at this situation, and they're

دارند - اینکه وقتی خارجی‌ها یاد می‌گیرند، در این موقعیت می‌گویند "باشه" و

like, "Ugh!"

مانند "اوه!"

Because I was thinking - because in English we don't usually do it this way.

چون داشتم فکر می کردم - چون در انگلیسی ما معمولاً این کار را نمی کنیم.

I'll get there, you'll know exactly what it is.

من به آنجا خواهم رسید، شما دقیقاً خواهید فهمید که چیست.

And if you're an English speaker watching this, you go, "Yeah, all the freaking time.

و اگر انگلیسی‌زبانی هستید که این را تماشا می‌کنید، می‌گویید: "آره، همیشه.

Every single time."

هر بار."

You know what I mean.

شما می دانید منظورم چیست.

Anyway.

به هر حال.

So, I said stop saying "okay" and I wrote two okays.

پس گفتم خوبه نگو و دوتا خوب نوشتم.

You can write both.

می توانید هر دو را بنویسید.

Listen carefully.

با دقت گوش کن

If you're doing a formal paper or something professional, please use this "okay".

اگر در حال انجام یک مقاله رسمی یا حرفه ای هستید، لطفاً از این "خوب" استفاده کنید.

That's why I wrote it in blue.

برای همین با آبی نوشتم.

But if you're texting a friend or something and it's casual, you can use this "okay".

اما اگر به یک دوست یا چیزی پیامک می‌فرستید و اتفاقی است، می‌توانید از این «خوب» استفاده کنید.

Okay?

باشه؟

Okay.

باشه.

Formal, informal.

اطلاعات رسمی.

Hence, red, think carefully.

بنابراین، قرمز، با دقت فکر کنید.

If you want to be safe, just write this "okay" all the time, you'll never have a problem.

اگر می‌خواهید در امان باشید، فقط این «خوب» را همیشه بنویسید، هرگز مشکلی نخواهید داشت.

Okay?

باشه؟

So, why is "okay" popular?

بنابراین، چرا "خوب" محبوب است؟

I'll start with that, because some of you will be like, "Well, if we're not supposed

من با این شروع می کنم، زیرا برخی از شما چنین خواهید گفت: "خب، اگر قرار

to say it, why da-da-da", it is a very good word.

نیست بگوییم چرا دا-دا"، این کلمه بسیار خوبی است.

"Okay" is an exclamation.

"خوب" یک تعجب است.

"Okay!"

"باشه!"

I'm exclaiming.

دارم فریاد می زنم

"Yeah, okay.

"آره، باشه.

This sounds good."

این خوب به نظر می رسد."

Asking for permission, right?

درخواست اجازه، درست است؟

"Is it okay if I do this?

"اگر من این کار را بکنم اشکالی ندارد

Are you okay with that?"

؟ شما با آن مشکلی ندارید؟"

Asking and giving permission.

خواستن و اجازه دادن.

"Sufficient!"

"کافی است!"

"Oh, this is sufficient, but not great."

"اوه، این کافی است، اما عالی نیست."

When I studied logic when I was in university, it was like, "Something is sufficient, but

زمانی که در دانشگاه منطق می خواندم، این گونه بود که "یک چیزی کافی است، اما

it doesn't have enough."

کافی نیست."

"Sufficient", when you're saying this, it means it's - I was going to say it's okay.

"کافی"، وقتی شما این را می گویید، به این معنی است که - من می خواستم بگویم اشکالی ندارد.

"It's good.

"این خوب است

It works, but it's not the best."

. کار می کند، اما بهترین نیست."

"How's the food?

"غذا چطوره؟

Okay?"

باشه؟"

"It's okay.

"اشکالی نداره.

I can eat it.

من میتونم بخورمش.

I won't die."

من نمیرم."

It doesn't mean I'm enjoying it.

به این معنی نیست که از آن لذت می برم.

Describing oneself.

خود را توصیف می کند.

"How are you?"

"چطور هستید؟"

And this is the one I was talking about.

و این همان چیزی است که من در مورد آن صحبت می کردم.

Foreign people, when somebody says to you, "How are you?", please don't say, "Okay".

خارجی‌ها وقتی کسی به شما می‌گوید حالت چطور است، لطفاً نگویید: «خوب».

In our brains, especially if a male is talking to a female, "Hey, baby, how you doing?"

در مغز ما، به خصوص اگر یک مرد با یک زن صحبت کند، "هی، عزیزم، چطوری؟"

"I'm okay."

"خوبم."

"What's wrong?

"چه مشکلی دارد؟

Something's wrong.

چیزی اشتباه است.

Something's wrong."

چیزی اشتباه است."

We don't take it as in, "It's good."

ما آن را به عنوان "خوب است" در نظر نمی گیریم.

We're like, "Something's wrong."

ما می گوییم، "چیزی اشتباه است."

Usually if I'm - I can tell you right now, if you come to me and you go, "How are you?",

معمولاً اگر هستم - همین الان می توانم به شما بگویم، اگر پیش من بیایی و بروی "حالت چطور است؟"،

I'm okay.

من خوبم.

"I'm not okay.

"من خوب نیستم.

I am not okay, but I don't want to talk about it."

حالم خوب نیست، اما نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم."

So please don't say that.

پس لطفا این حرف را نزنید.

I will teach you other things to say, but this is the one that gets - if you see people

من چیزهای دیگری به شما یاد خواهم داد که بگویید، اما این همان چیزی است که می شود - اگر دیدید مردم

look funny when you say - and I have a good friend, she does this, she'll go, "I'm okay"

وقتی می گویید خنده دار به نظر می رسند - و من یک دوست خوب دارم ، او این کار را می کند، او می گوید: "من خوبم"

with a big smile.

با یک لبخند بزرگ

When I see her personally, I get it, but when I don't, she'll text, "I'm okay", and I'm

وقتی شخصاً او را می بینم، متوجه می شوم، اما وقتی نمی بینم، او پیامک می دهد "من خوبم" و من

like, "Did I do something wrong?

می گویم "من کار اشتباهی انجام دادم

Is something wrong?

؟ چیزی اشتباه است؟

What's going on?"

چه اتفاقی می افتد؟" "

She'll go, "No, I'm okay!"

او می گوید: "نه، من خوبم!"

I'm like, you don't get it.

من فکر می کنم، شما آن را نمی فهمید.

That's not how we work.

اینطوری کار نمی کنیم.

You have to say, "I'm good.

شما باید بگویید: "من خوبم.

I'm great."

من عالی هستم."

And you want the truth?

و شما حقیقت را می خواهید؟

We don't care if you're good or you're great.

برای ما مهم نیست که شما خوب هستید یا عالی.

Just don't say, "Okay".

فقط نگویید "باشه".

Okay?

باشه؟

Okay.

باشه.

And I did that on purpose for all those people like, "He said it ten times."

و من عمداً این کار را برای همه کسانی انجام دادم مانند "او ده بار گفت."

And when you're agreeing with someone, you're like, "Okay, okay, yeah, okay."

و وقتی با کسی موافق هستید ، می گویید: "باشه، باشه، آره، باشه."

You're agreeing.

شما موافقید

Let the conversation continue.

بگذارید گفتگو ادامه یابد.

So, now that I've said why it's popular, why don't we talk about why you should stop?

بنابراین، حالا که گفتم چرا محبوب است، چرا در مورد اینکه چرا باید متوقف شوید صحبت نمی کنیم؟

That's saying, stop saying, "Okay".

یعنی از گفتن "خوب" دست بردارید.

Why should you stop saying, "Okay"?

چرا باید از گفتن "خوب" دست بردارید؟

Number one, it lacks strong commitment.

شماره یک ، فاقد تعهد قوی است.

If you've ever asked somebody to do something with you, like, "Hey, do you want to go for

اگر تا به حال از کسی خواسته باشید که کاری با شما انجام دهد، مانند: "هی، می‌خواهی برای

dinner?"

شام بروی؟"

And they're like, "Okay."

و آنها مانند "باشه."

Do you feel like they want to go?

آیا احساس می کنید که آنها می خواهند بروند؟

You don't feel like they want to go.

شما احساس نمی کنید که آنها می خواهند بروند.

So, what you might want to say is, "Use this instead."

بنابراین، چیزی که ممکن است بخواهید بگویید این است که "به جای آن از این استفاده کنید."

For sure.

مطمئنا.

Yeah, for sure.

آره حتما

Yes.

آره.

Yes.

آره.

Why don't you just say, "Yes"?

چرا فقط "بله" نمی گویید؟

Absolutely.

کاملا.

Okay.

باشه.

All right?

خیلی خوب؟

Or this one, "Why not?

یا این یکی، "چرا نه؟

It sounds brilliant.

عالی به نظر می رسد.

Why not?"

چرا که نه؟"

Yeah, it's just because, like, I'm so excited.

بله، فقط به این دلیل است که من خیلی هیجان زده هستم.

Why not?

چرا که نه؟

I can't think of anything better to do.

کاری بهتر از این به ذهنم نمی رسد.

Okay?

باشه؟

This is better than saying, "Okay".

این بهتر از گفتن "خوب" است.

Now, it lacks emotion.

حالا فاقد احساس است.

How was the meal?

غذا چطور بود؟

It's okay.

مشکلی نیست.

This is black and white and - no, not black and white, it's grey.

این سیاه و سفید است و - نه، سیاه و سفید نیست، خاکستری است.

It's okay.

مشکلی نیست.

Like I told you, it's like a grey day.

همانطور که به شما گفتم ، مثل یک روز خاکستری است.

It's not really cold, it's not wet, there's not really much of a sun.

واقعاً سرد نیست، خیس نیست، واقعاً خورشید زیادی وجود ندارد.

It's okay.

مشکلی نیست.

It's a day.

این یک روز است.

It's a day.

این یک روز است.

It's a day.

این یک روز است.

So, we can turn around and say - or I can say to you, it lacks emotion, if I want to

بنابراین، می‌توانیم برگردیم و بگوییم - یا می‌توانم به شما بگویم، فاقد احساسات است، اگر بخواهم

talk about my day, sorry, I can say, "It's great, fantastic.

در مورد روزم صحبت کنم، ببخشید، می‌توانم بگویم: "عالی است، فوق‌العاده است.

It's interesting or brilliant."

جالب یا درخشان است."

And you go, "Why would you write interesting?"

و می گویید "چرا جالب می نویسید؟"

Well, if you said, "How was your day?"

خوب، اگر می گفتی "روزت چطور بود؟"

And I go, "Interesting."

و من می گویم "جالب است."

Now you're going to go, "Whoa, what makes it interesting?"

حالا شما می روید، "اووو، چه چیزی آن را جالب می کند؟"

"Well, I just got this great job offer," or this person over - it draws conversation.

"خب، من به تازگی این پیشنهاد شغلی عالی را دریافت کردم" یا این شخص به پایان رسید - این باعث ایجاد مکالمه می شود.

My point about not using "okay" is this, when you dispense with the word or not use the

منظور من در مورد استفاده نکردن از "خوب" این است، وقتی شما از کلمه "خوب" صرف نظر می کنید یا از

word "okay", you open up more communication because your choice of words leads people

کلمه "خوب" استفاده نمی کنید، ارتباطات بیشتری را باز می کنید زیرا انتخاب کلمات شما باعث می شود مردم

to want to investigate and know more.

بخواهند تحقیق کنند و بیشتر بدانند.

When you say "okay", it's like being something grey.

وقتی می گویید "خوب" ، مانند چیزی خاکستری است.

There's nothing more to it.

چیزی بیشتر از آن وجود ندارد.

No conversation.

بدون مکالمه

It's the death of your conversation or language.

این مرگ مکالمه یا زبان شماست.

And you're here to learn how to speak more with others and communicate better.

و شما اینجا هستید تا یاد بگیرید چگونه بیشتر با دیگران صحبت کنید و بهتر ارتباط برقرار کنید.

This is what we're doing here.

این کاری است که ما اینجا انجام می دهیم.

So, now you start seeing how these words, and even a word like "interesting" can draw

بنابراین، اکنون می بینید که چگونه این کلمات، و حتی کلمه ای مانند "جالب" می توانند

out more conversation.

گفتگوهای بیشتری را ایجاد کنند.

Cool?

سرد؟

Especially if you say "interesting", they're going to go, "Why is that person saying this?"

مخصوصاً اگر بگویید «جالب است» ، می‌گویند: «چرا آن شخص این را می‌گوید؟»

Now, next.

حالا، بعدی

It doesn't demonstrate you really want authentic permission.

این نشان نمی دهد که شما واقعاً مجوز معتبر می خواهید.

If you say, "Is it okay if I take your book?"

اگر بگویید: "اشکالی ندارد اگر کتابت را بگیرم؟"

It means I'm just asking you because I've been told I have to ask you.

یعنی من فقط از شما می پرسم چون به من گفته اند باید از شما بپرسم.

But if I say, "Hey, are you sure it's okay if I take your book?"

اما اگر بگویم "هی، مطمئنی اگر کتابت را بگیرم اشکالی ندارد؟"

I'm saying, "Are you sure?

میگم مطمئنی

I want to confirm with you."

میخوام باهات تایید کنم.

Another thing you can say, "Is it alright if", because "right" means correct, right?

یک چیز دیگر می توانید بگویید: "آیا اشکالی ندارد اگر"، زیرا "حق" به معنای صحیح است، درست است؟

"Is it alright if I take off next Monday?"

"اشکالی ندارد اگر دوشنبه آینده بروم؟"

I'm asking, I'm genuinely asking you for your permission.

من می پرسم، من واقعاً از شما اجازه می خواهم.

I want, authentic means real, your real permission, because I want to know it's okay with you.

من می خواهم، معتبر یعنی واقعی، اجازه واقعی شما، زیرا می خواهم بدانم با شما مشکلی ندارد.

I know I want it, but I want to know you're okay with it.

من می دانم که آن را می خواهم، اما می خواهم بدانم که شما با آن مشکلی ندارید.

Say, "Okay."

بگو: "باشه."

I want to know that you're happy with this as well.

من می خواهم بدانم که شما نیز از این موضوع راضی هستید.

I really care.

من واقعا اهمیت می دهم.

Okay?

باشه؟

Now, here.

هیچ کجا.

Not giving authentic permission.

عدم دادن مجوز معتبر

"Do you mind if I take your car?"

"اشکال داری ماشینت را ببرم؟"

Okay.

باشه.

"Do you really think I want to take it?"

"واقعا فکر می کنی من می خواهم آن را بگیرم؟"

It's like I'm being forced to do it.

انگار مجبورم به این کار.

But if I say to you, "Yeah, go ahead.

اما اگر به شما بگویم، "آره، ادامه دهید.

Of course.

البته.

Yeah, no problem."

آره، مشکلی نیست."

I'm totally into it.

من کاملا به آن علاقه دارم.

I'm not just giving non-authentic permission.

من فقط اجازه غیر معتبر نمی دهم.

I'm saying, "I really believe in this.

من می گویم: "من واقعاً به این اعتقاد دارم.

I'm happy to do this with you or for you."

خوشحالم که این کار را با شما یا برای شما انجام می دهم."

And the last one I just told you is this one here.

و آخرین موردی که به شما گفتم همین اینجاست.

It's when you can create unnecessary concern.

زمانی است که می توانید نگرانی های غیر ضروری ایجاد کنید.

If I say, "How are you?" and you're like, "I'm okay.

اگر بگویم "چطوری؟" و شما مانند "من خوبم.

I'm okay."

من خوبم."

I'm going to freak out.

من دارم هول می کنم

I'm going to go, "Dude, what's wrong with you?"

میرم برم رفیق چی شده؟

But if you say, "I'm great.

اما اگر بگویید: "من عالی هستم.

I'm good.

من خوبم.

I'm well."

من خوب هستم."

Again, nobody cares.

باز هم هیچ کس اهمیت نمی دهد.

We don't.

ما نمی کنیم.

It's like when you say, "How are you?"

مثل وقتی که می گویید "حالت چطوره؟"

You say it because it's a social convention.

شما آن را می گویید زیرا این یک قرارداد اجتماعی است.

That's what we do when we meet each other.

وقتی همدیگر را می بینیم این کار را می کنیم.

"Hey, how are you?

"هی تو چطوری؟

I'm good.

من خوبم

Me too.

. منم همینطور.

I'm dying."

دارم میمیرم."

But I'm not going to tell you that because we're just crossing each other on the street,

اما من این را به شما نمی گویم زیرا ما فقط در خیابان از هم عبور می کنیم،

right?

درست است؟

But when you say, "Okay", that might stop the person to go, "Oh", because that's not a usual

اما وقتی می گویید "خوب"، ممکن است فرد را از رفتن "اوه" باز دارد، زیرا این یک پاسخ معمولی نیست

response.

.

Now, I'm going to give you one little thing about this, and I kind of lied.

حالا یک چیز کوچک در این مورد به شما می‌دهم، و به نوعی دروغ گفتم.

When somebody says, "How are you?"

وقتی یکی میگه حالت چطوره؟

If, for instance, if I was walking, and I fell on the ground, "I'm okay, I'm okay."

اگر مثلاً در حال راه رفتن بودم و روی زمین افتادم، «خوبم، خوبم».

That's all right.

مشکلی نیست.

That's okay.

اشکالی ندارد.

That's when you're saying, "I'm not injured.

آن وقت است که می گویید "من مجروح

I'm not damaged."

نیستم، آسیبی ندیده ام."

In that case, it's okay.

در این صورت، اشکالی ندارد.

But if someone is saying, "How are you?" like today because I haven't seen you, totally

اما اگر کسی بگوید "چطوری؟" مثل امروز چون تو را ندیده ام، کاملا

different.

متفاوت.

So, if it's just, "Hey, Tom, how are you?

بنابراین، اگر فقط "هی، تام، تو چطوری؟

I'm good, man."

من خوبم، مرد."

Don't say, "I'm okay."

نگو "خوبم."

But if Tom falls, you go, "Oh, Tom, Tom, you okay?"

اما اگر تام بیفتد، شما می‌گویید: "اوه، تام، تام، خوبی؟"

"Yeah, I'm okay.

"آره، من خوبم

It's all good."

. همه چیز خوب است."

Fine.

خوب.

Note the difference, because you'll say, "Oh, well."

به تفاوت توجه کنید، زیرا خواهید گفت: "اوه، خوب."

That's it.

خودشه.

If it's an accident, "I'm okay" is fine, perfectly fine and acceptable.

اگر تصادفی باشد، «من خوبم» خوب است، کاملاً خوب و قابل قبول است.

You probably wouldn't say, "I'm great.

احتمالاً نمی گویید "من عالی هستم.

I'm great."

من عالی هستم."

That wouldn't make sense.

این منطقی نخواهد بود.

I'd be like, "He's hurt, seriously."

من می خواهم بگویم "او صدمه دیده است، جدی."

Okay?

باشه؟

So, I hope this lesson has given you an expansion in your vocabulary.

بنابراین، امیدوارم این درس باعث گسترش دامنه لغات شما شده باشد.

I know there's some repetition, but it's not the repetition that's important, it's your

من می دانم که مقداری تکرار وجود دارد، اما تکرار مهم نیست، مهم

understanding of why we're saying it.

درک شما از این است که چرا آن را می گوییم.

We want to give a stronger commitment to what we're saying.

ما می خواهیم تعهد قوی تری به آنچه می گوییم بدهیم.

We want to give more emotion.

ما می خواهیم احساسات بیشتری به ما بدهیم.

We want to give a greater demonstration that I'm giving permission, or I really care when

ما می‌خواهیم نشان دهیم که من اجازه می‌دهم، یا وقتی اجازه می‌خواهم خیلی اهمیت

I'm asking for permission.

می‌دهم.

I really care how you feel.

من واقعا برایم مهم است که چه احساسی دارید.

And I don't want to create unnecessary concern or create a situation that didn't need to

و من نمی خواهم نگرانی بی مورد ایجاد کنم یا موقعیتی را ایجاد کنم که به

happen because of lack of communication.

دلیل عدم ارتباط لازم نبود اتفاق بیفتد.

Cool?

سرد؟

So, use these, you'll get better communication.

بنابراین، از اینها استفاده کنید، ارتباط بهتری خواهید داشت.

But why don't we test that right away?

اما چرا ما آن را فورا آزمایش نمی کنیم؟

And I'm going to go back after this little click.

و من بعد از این کلیک کوچک برمی گردم.

Oh, I tricked you.

اوه فریبت دادم

Yeah, that's not the click.

بله، این کلیک نیست.

I'll click, we'll go to the board, I'll teach you a couple other things you might want to

من کلیک می‌کنم، به تابلو می‌رویم، چند چیز دیگر را به شما یاد می‌دهم که ممکن است بخواهید

know about the word "okay", and a quick quiz to make sure you understand how to use this

در مورد کلمه "خوب" بدانید، و یک آزمون سریع برای اطمینان از نحوه استفاده

and use it in your next conversation right away.

از آن و استفاده از آن در مکالمه بعدی شما بلافاصله

Cool?

سرد؟

So, you have no idea how much I wanted to say "okay", but I'm doing this lesson, so.

بنابراین، شما نمی دانید چقدر می خواستم بگویم "باشه"، اما من این درس را انجام می دهم، بنابراین.

So, here's our quiz to start off with, and then I'm going to move to your homework and

بنابراین، در اینجا مسابقه ما برای شروع است، و سپس من به تکالیف و اطلاعات اضافی شما می پردازم

extra information.

.

First one, first one is, if someone says to you, "How was your day?"

اولی، اولی این است که اگر کسی به شما بگوید روزتان چطور بود؟

How should you respond?

چگونه باید پاسخ دهید؟

Interesting or absolutely?

جالبه یا کاملا؟

Interesting.

جالب هست.

Remember what I said, if you say "interesting", it says something happened that was not normal,

آنچه را که گفتم به خاطر بسپارید، اگر بگویید "جالب"، می گوید اتفاقی افتاده است که عادی نبوده است،

so the other person now wants to talk to you, and we've created a conversation that they'll

بنابراین طرف مقابل اکنون می خواهد با شما صحبت کند، و ما مکالمه ای ایجاد کرده ایم که او می

go, "Oh, well, what happened?"

گوید: "اوه، خوب، چی شد؟"

Right?

درست؟

And that's what you want, more conversation.

و این چیزی است که شما می خواهید، گفتگوی بیشتر.

How about number two?

شماره دو چطور؟

Do you want to see a movie later?

آیا می خواهید بعداً یک فیلم ببینید؟

Why not?

چرا که نه؟

Why not?

چرا که نه؟

There's...

وجود دارد...

I can't think of anything better to do.

من نمی توانم کار بهتری برای انجام دادن فکر کنم.

If you say, "I'm good", you could say, "I'm good", but don't, because if I say, "Hey,

اگر بگویید "من خوبم" می توانید بگویید "من خوبم" اما این کار را نکنید، زیرا اگر بگویم "هی،

you want to see a movie?"

می خواهی فیلم ببینی؟"

And you're like, "I'm good", it means, "No, no, not with you.

و شما مثل "من خوبم" یعنی "نه، نه، با شما

I'm good.

نیستم. من خوبم.

No, thanks.

نه، ممنون.

No, thank you."

نه، متشکرم."

So, I just taught you something that has nothing to do with "okay".

بنابراین، من فقط چیزی به شما یاد دادم که ربطی به "خوب" ندارد.

If you want to be kind of mean and someone says, "So, you want to go out and be my girlfriend?

اگه میخوای بد رفتار کنی و یکی بگه "پس میخوای بری بیرون و دوست دختر من بشی؟

I'm good.

من خوبم.

Thanks."

ممنون."

It means, "No."

یعنی "نه"

So, clearly, you want to say, "Why not?" to show enthusiasm.

بنابراین، به وضوح، شما می خواهید بگویید، "چرا که نه؟" برای نشان دادن اشتیاق

This is the emotion part we're talking about.

این قسمت احساسی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم.

Next.

بعد.

"Can I leave...

"میتونم برم

You're at work.

... تو سر کار هستی

Hey, can I leave 20 minutes early to get my child?"

، میتونم 20 دقیقه زودتر برم تا بچه ام رو بیارم؟"

What's the appropriate response a good boss would say?

پاسخ مناسبی که یک رئیس خوب می تواند بگوید چیست؟

No problem or interesting?

مشکل یا جالب نیست؟

A good boss is going to say, "No problem.

یک رئیس خوب می گوید: "مشکلی نیست. اشکالی ندارد. ادامه بده

It's okay.

Go ahead."

."

If they say, "Interesting", they're saying, "Hmm, 20 minutes early.

اگر می گویند "جالب"، می گویند "هوم، 20 دقیقه زودتر.

Hmm, interesting."

هوم، جالب است."

It's basically they don't believe you.

اساساً آنها شما را باور ندارند.

They maybe think you're lying, so we don't want to say that.

آنها ممکن است فکر کنند که شما دروغ می گویید، بنابراین ما نمی خواهیم این را بگوییم.

We want to say, "No problem.

ما می خواهیم بگوییم "مشکلی نیست، ادامه بده

Go ahead."

."

Of course.

البته.

What about number four?

شماره چهار چطور؟

"How is the weather today?"

"امروز هوا چطور است؟"

You know, you're going outside or you're talking to your friend, "I want to go have a picnic.

میدونی داری میری بیرون یا داری با دوستت حرف میزنی میخوام برم پیک نیک بزنم

How is the weather today?"

امروز هوا چطوره؟

Go ahead or brilliant?

برو جلو یا درخشان؟

You probably noticed I didn't write that one down, and you're like, "That's confusing.

احتمالاً متوجه شدید که من آن را ننوشته ام، و می گویید "این گیج کننده است.

I don't know."

نمی دانم."

But what do you think?

اما نظر شما چیست؟

All you had is to give permission, but you're not asking for permission, so you're going

تنها چیزی که داشتید این بود که اجازه بدهید، اما اجازه نمی‌خواهید، پس

to say brilliant.

می‌خواهید بگویید عالی.

Well, I saved that one because anyone - pulling up my pants here, just so you know - anyone

خوب، من آن یکی را ذخیره کردم، زیرا هر کسی - که شلوارم را اینجا بالا می کشد، فقط برای اینکه بدانید - هر کسی

from England goes, "It's brilliant!"

از انگلیس می گوید: "عالی است!"

It means excellent.

یعنی عالی

See, I taught you another vocabulary word, I put it in there when you weren't paying

ببین من یه لغت دیگه بهت یاد دادم وقتی دقت نمیکردی

attention.

گذاشتمش.

So, if you say, "It's brilliant, baby.

بنابراین، اگر بگویید: "عالی است، عزیزم

It's brilliant."

. عالی است."

It means it's amazing.

یعنی شگفت انگیز است.

"How's the food?"

"غذا چطوره؟"

"It's brilliant."

"فوقالعادهست."

And you're brilliant, too, because it also means very smart.

و شما نیز درخشان هستید، زیرا به معنای بسیار باهوش نیز هست.

You're brilliant.

تو درخشانی

Okay?

باشه؟

Cool.

سرد.

So, how are you?

پس چطوری؟

Please get this one right.

لطفا این یکی را درست دریافت کنید.

I just told you how it upsets many people who speak English.

من فقط به شما گفتم که چگونه بسیاری از افرادی را که انگلیسی صحبت می کنند ناراحت می کند.

Get it right.

درستش کن

How are you?

چطور هستید؟

Is it great or of course?

عالیه یا البته؟

I know you said great, because as I said, you're brilliant.

میدونم عالی گفتی چون همونطور که گفتم تو فوق العاده ای.

Yeah, you said, "How are you?

آره گفتی حالت چطوره

I'm great.

من عالیم خوبم خوبم.

I'm well.

I'm fine."

Good, thank you.

خوب متشکرم.

All right, so now we've gone through our quiz, and I know you got perfect on it.

بسیار خوب، پس اکنون ما امتحان خود را بررسی کرده ایم، و می دانم که شما در آن عالی بودید.

I would like you to go over here, where we're going to learn some other things about "okay".

از شما می خواهم به اینجا بروید، جایی که ما چیزهای دیگری در مورد "خوب" یاد خواهیم گرفت.

Different ways to use it, which give a different idea, and a lot of this has to do with tone

روش های مختلف استفاده از آن، که ایده متفاوتی را ارائه می دهد، و بسیاری از اینها به لحن

or repetition.

یا تکرار مربوط می شود.

Let's go to the board.

بریم سراغ هیئت.

If someone says, "That is not okay.

اگر کسی بگوید، "این اشکالی ندارد.

That is not okay.

این اشکالی ندارد

It's unacceptable."

. غیرقابل قبول است."

It's not - remember how I said "okay" means it's "nyeh"?

اینطور نیست - یادت هست چطور گفتم "خوب" یعنی "نیه" است؟

When I say, "That's not okay", it's not "nyeh", it's "no".

وقتی می گویم «اشکالی ندارد»، «نیه» نیست، «نه» است.

No, that is unacceptable.

نه، این غیر قابل قبول است.

That is not okay to speak to a woman like that.

درست نیست که با یک زن اینطور صحبت کنیم.

It is not okay to do this in your - it's unacceptable 100%, all right?

درست نیست که این کار را در خود انجام دهید - 100٪ غیرقابل قبول است، خوب؟

So you're like, "Wow, that went really quickly, the wrong way."

بنابراین شما می‌گویید: "وای ، خیلی سریع گذشت، راه اشتباهی."

Yep.

بله

If someone ever says to you, "That is not okay", you have screwed up, made a big, big

اگر کسی به شما بگوید: " اشکالی ندارد"، اشتباه کرده اید، اشتباه بزرگ و بزرگی

mistake.

مرتکب شده اید.

Next.

بعد.

This one's interesting.

این یکی جالبه

You have to watch for the tone, that's why I put the red tone.

شما باید مراقب لحن باشید، به همین دلیل من لحن قرمز را گذاشتم.

If someone says this, "Okay", it means I'll do it, but I don't want to.

اگر کسی این را بگوید، "باشه"، به این معنی است که این کار را انجام می دهم، اما نمی خواهم.

You're driving your car, the police comes, knocks over, knocks on your window, you roll

شما در حال رانندگی با ماشین خود هستید، پلیس می آید، می زند، شیشه شما را می زند، شما

it down.

آن را پایین می اندازید.

You know, you and Mr. E were driving very quickly, you need to slow it down.

می دانید، شما و آقای E خیلی سریع رانندگی می کردید، باید سرعت را کم کنید.

"Okay, officer, okay.

"باشه افسر، باشه.

I don't want to do it.

من نمیخوام اینکارو بکنم.

I'm going to because I don't want to go to jail, okay?"

میرم چون نمیخوام برم زندان، باشه؟"

Or your friend goes, "You need to pick up the garbage you dropped."

یا دوستتان می گوید: "شما باید زباله هایی را که ریخته اید جمع کنید."

"Okay, I'm going to, but I don't want to."

"باشه، من می روم، اما نمی خواهم."

But you have to watch it because someone made that same okay, slow okay, but it's sudden

اما شما باید آن را تماشا کنید، زیرا یک نفر همان را خوب، آهسته خوب، اما این یک درک ناگهانی است

understanding.

.

If you say, "And then, the sun", sorry, not the sun, "the earth goes around the sun",

اگر بگویید "و سپس خورشید"، ببخشید، نه خورشید، "زمین به دور خورشید می چرخد"

I go, "Okay.

، می گویم "باشه.

Oh, I didn't understand that, but now I do.

اوه، من این را نفهمیدم، اما اکنون متوجه شدم.

Okay."

باشه."

Sudden understanding, tonality makes a difference.

درک ناگهانی، تونالیته تفاوت ایجاد می کند.

"Okay.

"باشه.

Okay.

باشه.

Yes, no."

بله، نه."

Now you got it.

حالا فهمیدی

What about this one?

نظرت در مورد این چیه؟

"Okay, okay, okay, okay, okay.

"باشه، باشه، باشه، باشه، باشه.

Hurry up."

عجله کن."

No, you got it.

نه، فهمیدی

"Yeah, yeah, yeah.

"آره، آره، آره.

Okay, okay, okay, okay.

باشه، باشه، باشه، باشه.

I got it.

فهمیدم.

I got it.

گرفتم.

I got it.

گرفتم.

I got it.

گرفتم.

I got it.

گرفتم.

I got it.

I got it.

I got it.

I got it.

.

I got it.

گرفتم.

I got it.

گرفتم.

I got it.

گرفتم.

I got it.

گرفتم.

I got it."

گرفتم."

Sorry.

متاسف.

It means hurry up.

یعنی عجله کن

"Okay.

"باشه.

Okay.

باشه

A quick okay.

. سریع باشه.

Okay."

باشه."

Now, this is different.

حالا، این متفاوت است.

This is a doubling of okay, but if you hear, "Okay."

این دوبرابر خوب است، اما اگر بشنوید، "باشه."

It means got it.

یعنی فهمیدم

So, you go, "But it seems the same."

بنابراین، شما بروید، "اما به نظر همان است."

I go, "One means hurry up."

می روم «یک یعنی عجله کن».

Like, "Okay.

مثل "خوب.

Okay.

باشه.

Okay.

باشه.

Okay.

باشه.

Okay.

باشه.

Okay.

باشه.

Okay.

باشه.

Okay.

باشه.

Okay."

باشه."

So, you can, for yourself, use these other things I've taught you and get greater understanding

بنابراین، می‌توانید برای خودتان از این چیزهای دیگری که به شما یاد داده‌ام استفاده کنید و

of this by homework.

با تکالیف درسی بیشتر از این موضوع به دست آورید.

First thing with homework is I want you to think where you could use this now.

اولین چیز در مورد تکالیف این است که می‌خواهم فکر کنید اکنون کجا می‌توانید از آن استفاده کنید.

When, I mean, I've given you the exact sentences, but your next situation you're in, you're

وقتی، منظورم این است که من جملات دقیق را به شما داده‌ام، اما موقعیت بعدی شما که در آن قرار

like, "Okay."

دارید، مانند "خوب."

See, I just said it.

ببین همین الان گفتم

"Okay."

"باشه."

So, the next situation you're in and you want to - someone's asking you a question, you're

بنابراین، موقعیت بعدی که در آن هستید و می خواهید - کسی از شما سوالی می پرسد، شما می

like, "I know I don't have to say okay for this.

گویید: "من می دانم که لازم نیست برای این موضوع خوب بگویم.

Can I say brilliant?

آیا می توانم بگویم عالی؟

Can I say great?

آیا می توانم بگویم عالی

Can I say sure, go ahead?

؟ من می گویم حتماً ادامه بده؟

What can I say?

چه می توانم بگویم؟

I have practiced this because I've thought about it, so now I can use it."

من این را تمرین کرده ام چون به آن فکر کرده ام، بنابراین اکنون می توانم از آن استفاده کنم."

That's what I want from you.

این چیزی است که من از شما می خواهم.

Knowledge is no good unless you understand it and you can use it, and I know you'll be

دانش خوب نیست مگر اینکه آن را درک کنید و بتوانید از آن استفاده کنید، و من می دانم که شما می توانید از آن

able to use this.

استفاده کنید.

Next, you can use two examples, that's what I wrote here.

بعد، می توانید از دو مثال استفاده کنید، این چیزی است که من اینجا نوشتم.

If someone says, "Can I call you later?"

اگر کسی بگوید "می توانم بعداً با شما تماس بگیرم؟"

I want you.

من تو را می خواهم.

Normally I would help you, but I'm like, "No, you're big kids now.

معمولاً من به شما کمک می‌کنم، اما می‌گویم: "نه، شما الان بچه‌های بزرگی هستید.

You don't need to have someone hold your hand anymore."

دیگر نیازی نیست کسی دست شما را بگیرد."

Think of two ways you can say something if someone says, "Can I call you later?"

به دو روش فکر کنید که می توانید چیزی بگویید اگر کسی بگوید "می توانم بعداً با شما تماس بگیرم؟"

What two things did I teach you out of all of them I taught that you could say, "I could

از بین همه آنها چه دو چیز را به شما یاد دادم که می توانید بگویید "من می

say this"?

توانم این را بگویم"؟

Absolutely, oops, no more hints, right?

کاملاً، اوه، دیگر هیچ اشاره ای وجود ندارد، درست است؟

Next one is, if someone says, "How was your day?"

مورد بعدی این است که اگر کسی بگوید "روزت چطور بود؟"

What two different ways you can answer.

چه دو روش متفاوت می توانید پاسخ دهید.

See, you're not a robot.

ببین تو ربات نیستی

You don't want to just have one answer and just repeat it.

شما نمی خواهید فقط یک پاسخ داشته باشید و فقط آن را تکرار کنید.

If you notice, for each thing I gave you, two or three different ways of addressing

اگر متوجه شدید، برای هر چیزی که به شما دادم، دو یا سه روش مختلف برای خطاب کردن

or saying something, so practice them so that when you do this and think about where you

یا گفتن چیزی، پس آنها را تمرین کنید تا وقتی این کار را انجام دادید و به این فکر کنید که کجا می

can use it, you'll have two or three ways to use it, and now you're becoming like a

توانید از آن استفاده کنید، دو یا سه راه برای استفاده داشته باشید. آن را، و در حال حاضر شما تبدیل به یک

native speaker.

زبان مادری.

You're welcome.

خواهش میکنم.

Anyway, I want to give you my quote before I go.

به هر حال، من می خواهم قبل از رفتن، نقل قول خود را به شما ارائه دهم.

This one's from John Lennon.

این یکی از جان لنون است.

John Lennon said, "Everything will be okay in the end.

جان لنون گفت: "همه چیز در نهایت درست می شود.

If it's not okay, it's not the end."

اگر خوب نیست، پایان کار نیست."

And I think this lesson's good, and it's okay, and this is the end of my lesson, but what

و فکر می کنم این درس خوب است، و اشکالی ندارد، و این پایان درس من است، اما کاری

I would like you to do is subscribe.

که می خواهم انجام دهید این است که مشترک شوید.

There's a notification button down at the bottom, hit it, hit the bell so you'll get

یک دکمه اعلان در پایین وجود دارد، آن را فشار دهید، زنگ را فشار دهید تا

all the videos when they come out, okay?

وقتی همه ویدیوها منتشر شوند، همه ویدیوها را دریافت کنید، باشه؟

Don't forget to hit like so you can see me come back again in your inbox.

فراموش نکنید که لایک بزنید تا بتوانید من را دوباره در صندوق پست خود ببینید.

Have a good one.

یک خوب.

I'll see you later, okay?

بعدا میبینمت، باشه؟