Idioms in English - 'Hold'

Yeah, I'll be there in a second.

بله، من یک ثانیه دیگر آنجا خواهم بود.

Hold on.

صبر کن.

Sorry.

متاسف.

Hi.

سلام.

James from www.engvid.com.

جیمز از www.engvid.com.

I was just a little busy, but this guy won't hold on, you know?

من فقط کمی سرم شلوغ بود، اما این مرد تحمل نمی کند، می دانید؟

So crazy.

خیلی دیوانه

He won't hold his horses.

او اسب هایش را نگه نمی دارد.

It's driving me crazy.

منو عصبانی میکنه.

Today we're going to work on hold and idioms.

امروز می خواهیم روی تعلیق و اصطلاحات کار کنیم.

How hold works in idioms.

نحوه عملکرد Hold در اصطلاحات

Let's go to the board, okay?

بیایید به هیئت مدیره برویم، باشه؟

All right.

خیلی خوب.

Hold in English means to keep or maintain a position.

Hold در زبان انگلیسی به معنای حفظ یا حفظ موقعیت است.

For instance, I'm holding the paper.

به عنوان مثال، من کاغذ را در دست دارم.

It's not falling, nor is it flying.

نه سقوط می کند و نه پرواز می کند.

I'm holding it.

دارم نگهش میدارم

Now because of that meaning, we actually use it in many idioms, and if you listen to the

اکنون به دلیل این معنی، ما در واقع در بسیاری از اصطلاحات از آن استفاده می کنیم، و اگر به این

idiom carefully, you'll notice it means to keep it in the same place or to maintain that

اصطلاح با دقت گوش دهید، متوجه خواهید شد که به معنای نگه داشتن آن در همان مکان یا حفظ آن

position.

موقعیت است.

Okay?

باشه؟

So let's go to the board and take a look at a couple of idioms.

پس بیایید به تابلو برویم و نگاهی به چند اصطلاح بیندازیم.

Now you heard me earlier say hold on.

حالا قبلاً از من شنیدی که گفتم دست نگه دار.

Hold on means to wait.

نگه داشتن به معنای صبر کردن است.

So if you look at keep and maintain, and we say hold on, it means wait.

بنابراین اگر به نگه داشتن و حفظ نگاه کنید، و ما بگوییم دست نگه دارید، به معنای صبر است.

Wait for a second, wait for a moment.

یک ثانیه صبر کنید، یک لحظه صبر کنید.

Wait.

صبر کن.

Now if you were listening carefully, you probably heard me say a couple of other idioms.

حالا اگر با دقت گوش می‌دادید، احتمالاً چند اصطلاح دیگر را از من شنیده‌اید.

So why don't we put those on the board?

پس چرا آنها را روی تابلو قرار نمی دهیم؟

Now keep in mind, hold means keep or maintain in a position.

حال به خاطر داشته باشید، نگه داشتن یعنی نگه داشتن یا حفظ در یک موقعیت.

You'll see the blue screen.

صفحه آبی را خواهید دید.

That'll come down.

اون پایین میاد

Write down a quick note, okay?

یک یادداشت سریع بنویس، باشه؟

Great.

عالی.

So I know you know what hold means, but let's look at some idioms.

بنابراین می‌دانم که معنی نگه داشتن را می‌دانید، اما بیایید به برخی اصطلاحات نگاه کنیم.

So first one we said was hold on, and that equals wait.

بنابراین اولین موردی که گفتیم صبر کنید، و این برابر است با صبر.

Wait a second.

یک لحظه صبر کن.

Wait a minute.

یک دقیقه صبر کن.

Just wait for a bit.

فقط کمی صبر کن

Next one I said, remember my camera guy was driving me crazy?

بعدش گفتم یادت میاد دوربینم منو دیوونه میکرد؟

I said hold your horses.

گفتم اسب هایت را نگه دار.

Now he's not really riding a horse, but it's an old expression and it means like if you

حالا او واقعاً سوار اسب نیست، اما این یک عبارت قدیمی است و به این معنی است که اگر

hold your horses, have some patience, similar to hold on, okay?

اسب های خود را نگه دارید، کمی صبر داشته باشید، شبیه به نگه داشتن، خوب؟

So hold your horses, have patience, okay?

پس اسب هایت را بگیر ، صبور باش، باشه؟

Next one, sometimes you just want someone to shut up, but you really can't say that.

مورد بعدی، گاهی اوقات شما فقط می خواهید کسی ساکت شود، اما واقعا نمی توانید این را بگویید.

Maybe you're in a conference or you're in a meeting or you're talking to someone.

شاید در یک کنفرانس هستید یا در یک جلسه هستید یا با کسی صحبت می کنید.

So what you can say is, why don't you hold your peace for a second?

پس چیزی که می توانید بگویید این است که چرا یک لحظه سکوت نمی کنید؟

Hold your peace means remain silent.

آرامش خود را حفظ کنید یعنی سکوت کنید.

Yes, you can actually tell someone to shut up in a good way.

بله، شما واقعاً می توانید به کسی بگویید که به طرز خوبی خفه شود.

If you say to someone, "Hey, wait a second, hold on, hold your peace, shut up."

اگر به کسی بگویید: "هی، یک لحظه صبر کن، صبر کن، سکوت کن ، ساکت شو."

They'll actually go, "Okay, really, it's funny."

آنها در واقع خواهند گفت: "باشه، واقعاً خنده دار است."

So hold your peace.

پس آروم باش

Now don't get confused because sometimes when we say hold your peace, we mean gun.

حالا گیج نشو چون گاهی که می گوییم سکوت کن، منظورمان اسلحه است.

Don't hold your peace.

سکوت نکن

Hold your peace.

آروم باش

Hold your peace is spelled like peace, P-E-A-C-E, peace versus war.

حفظ آرامش خود را مانند صلح، P-E-A-C-E، صلح در مقابل جنگ املای می شود.

Peace meaning not fighting.

صلح یعنی نجنگیدن.

So if you hold your peace, hold your mouth, shut up, then there will be no war, like that.

پس اگر سکوت کنی، دهانت را بگیری، ساکت شوی، دیگر جنگی در کار نخواهد بود.

Another one similar to that that we use is, hold your tongue, like that.

یکی دیگر شبیه به چیزی که ما استفاده می کنیم این است که زبان خود را نگه دارید، همینطور.

It's another way of saying shut up, but this isn't as polite.

این یک راه دیگر برای گفتن خفه شو است، اما این مودبانه نیست.

You will get in trouble for saying hold your tongue, because it means shut up, and people

با گفتن این که زبانت را نگه دار به دردسر می افتی، زیرا این به معنای خفه شو است و مردم

know you mean shut up.

می دانند که منظورت ساکت است.

Now do you remember I was telling that little joke about hold your peace, your gun?

حالا یادت می‌آید که داشتم آن جوک کوچک را درباره اسلحه خود می‌گفتم؟

Well in Canada we have, I say Canada all the time, that's where I'm from, but in the United

خب در کانادا ما داریم، من همیشه می‌گویم کانادا، من اهل آنجا هستم، اما در ایالات

States, Canada, and England, there is something called a hold up.

متحده، کانادا و انگلیس چیزی به نام توقف وجود دارد.

Now the hold up means to make you wait, okay?

حالا نگه داشتن به این معنی است که شما را وادار کنم منتظر بمانید، باشه؟

So if there's a hold up, it means to make you wait, okay, hold up, wait.

بنابراین، اگر توقفی وجود داشته باشد، به این معنی است که شما را مجبور به صبر کردن، خوب، صبر کنید، صبر کنید.

So let's say you're on a train in Canada, the TTC, yes, the TTC, notorious, always with

بنابراین فرض کنید در قطاری در کانادا هستید ، TTC، بله، TTC، بدنام، همیشه

hold ups.

با توقف.

The train stops, or the bus stops, you can go hey, what's the hold up?

قطار می ایستد، یا اتوبوس می ایستد، می توانید بروید هی، چه خبر است؟

Why are we waiting, okay?

چرا منتظریم، باشه؟

Something is making you wait.

یه چیزی باعث میشه منتظر بمونی

So you're waiting, or something is making you wait.

بنابراین شما منتظر هستید، یا چیزی شما را وادار به صبر می کند.

Now do you remember the joke about holding your peace?

حالا شوخی در مورد حفظ آرامش را به خاطر دارید؟

Well this whole thing about making you wait comes from the old days, people who wanted

خب این همه چیز در مورد منتظر ماندن شما از قدیم می آید، افرادی که

money from a bank, but didn't have any money in the bank, would go to the bank, and say

از بانک پول می خواستند، اما پولی در بانک نداشتند، به بانک می رفتند و به بانک می گفتند:

to the bank, give me all of your money, and they would tell the people, hold up your hands.

همه چیزت را به من بده. پول، و آنها به مردم می گفتند، دستان خود را بالا بگیرید.

They would hold up their hands, and then they would wait, as the people took all of the

آنها دستان خود را بالا می گرفتند و سپس منتظر می ماندند، زیرا مردم تمام

money.

پول را می گرفتند.

That's where it came from.

از همین جا آمد.

So if you say to somebody, yesterday I was at the store, and there was a hold up, they

بنابراین، اگر به کسی بگویید، دیروز من در فروشگاه بودم، و یک تعلیق وجود داشت،

won't think you were just waiting, they would go, did you call the police?

او فکر نمی کند که شما فقط منتظر بودید، او می رفت، آیا به پلیس زنگ زدید؟

Because sometimes hold up means robbery, and that was the joke with the peace, because

زیرا گاهی اوقات hold up به معنای دزدی است و این شوخی با صلح بود، زیرا

that's another word for gun, peace.

این کلمه دیگری برای اسلحه، صلح است.

So hold up, there's two meanings, one is to wait, two means robbery, there's a robbery

پس دست نگه دار، دو معنا دارد، یکی صبر کردن، دو به معنای دزدی،

going on, and you have to hold up your hands.

دزدی در جریان است، و تو باید دستانت را بالا بگیری.

Now, here's a couple of holds, remember?

حالا، اینجا چند تا نگه دارید، یادتان هست؟

What does hold mean?

نگه داشتن به چه معناست؟

Check, blue screen's coming down, make sure you get it right, did you get it right?

بررسی کنید، صفحه آبی پایین می آید، مطمئن شوید که آن را درست انجام داده اید، آیا آن را درست متوجه شده اید؟

To maintain or keep in a position, that's right.

برای حفظ یا حفظ یک موقعیت ، درست است.

So all of these, if you're following now, hold up, you maintain your position, maintain

پس همه اینها، اگر الان دنبال می کنید ، نگه دارید، موقعیت خود را حفظ می

your peace, you keep your mouth shut, keep it, hold it in the position, all of them.

کنید، آرامش خود را حفظ می کنید، دهان خود را بسته نگه دارید، نگه دارید، آن را در موقعیت نگه دارید، همه آنها.

So we're looking at this one word and how we can use it in many different ways to give

بنابراین ما به این یک کلمه نگاه می کنیم و اینکه چگونه می توانیم از آن به روش های مختلف استفاده کنیم تا حال و

a different mood, okay?

هوای متفاوتی ارائه دهیم، خوب؟

Now, here's something we want to do, you're in a competition, you think you are as good

حالا، این چیزی است که ما می‌خواهیم انجام دهیم، شما در یک مسابقه هستید، فکر می‌کنید

as everybody else, or you're equal to everybody else, you will say, I can hold my own, I can

به خوبی همه هستید، یا با بقیه برابر هستید ، می‌گویید، من می‌توانم خودم را حفظ کنم، می‌توانم

do my end of the job just as well as anybody else, okay?

هدفم را انجام دهم. از این شغل به اندازه هر کس دیگری، خوب است؟

So when we think we're as good as anyone else, or we can, you know, keep up with them, we

بنابراین وقتی فکر می کنیم به اندازه دیگران خوب هستیم، یا می توانیم، می دانی، با آنها همراه باشیم، می

say, I can hold my own, cool, huh, that means you're as good as the rest of the competition.

گوییم، من می توانم خودم را حفظ کنم، خوب، خخخ، این بدان معناست که شما به خوبی بقیه هستید. رقابت.

What about if you make a decision and people say, do you know, it's not good, maybe you

اگر تصمیمی بگیری و مردم بگویند، می‌دانی خوب نیست، شاید

should do this, maybe you should do that, you can turn around and say, I'm gonna hold

باید این کار را انجام دهی، شاید باید آن کار را انجام بدهی، می‌توانی برگردی و بگویی، من می‌خواهم موضعم را حفظ

my ground.

کنم.

That means, ground, you know what ground is, holding means I'm staying here, I'm not, I'm

یعنی زمین، میدانی زمین چیست، نگه داشتن یعنی من اینجا می مانم،

not gonna change my position, I'm staying right here, I'm not changing my mind no matter

نیستم، موقعیتم را عوض نمی کنم، همین جا می مانم ، هر چه باشد نظرم را تغییر نمی دهم

what you say, I'm holding my ground.

شما می گویید، من روی حرفم ایستاده ام.

This isn't the same as hold my own, in holding my own I'm saying I'm as good as everybody

این همان چیزی نیست که خودم را نگه دارم، در نگه داشتن خودم می گویم به خوبی همه هستم

else, holding my ground means this ground is mine, I'm staying, you cannot make me change

، نگه داشتن زمین به این معنی است که این زمین مال من است، من می مانم، شما نمی توانید مرا مجبور کنید نظرم را تغییر

my mind.

دهم.

So hold my own to be as good as anyone else, and what did I say the other one was, hold

پس خودمو نگه دار تا مثل بقیه خوب باشم و اون یکی چیه که گفتم، مواظبم

my ground.

باش.

It doesn't have to be my ground, it could be your ground, his ground, everybody's ground,

لزومی ندارد که این زمین من باشد، می تواند زمین شما، زمین او، زمین همه باشد،

but to hold their ground, his ground, her ground, means to not change your mind.

اما نگه داشتن زمین آنها، زمین او، زمین او، به این معنی است که نظر خود را تغییر ندهید.

Keep your position.

موقعیت خود را حفظ کنید.

Now, we've gone through hold my ground, hold my own, hold my tongue, hold on, hold up,

حالا، ما از آن عبور کرده‌ایم، دستم را نگه دار، زبانم را بگیر، نگه دار، نگه دار،

hold your horses.

اسب‌هایت را نگه دار.

Now these are five, six different meanings for hold, we know what hold means now, and

حالا اینها پنج، شش معنی مختلف برای نگه داشتن هستند، ما می دانیم که اکنون به چه معناست، و

if we look at the meaning of hold and we put them into each one of these idioms, we'll

اگر به معنای نگه داشتن نگاه کنیم و آنها را در هر یک از این اصطلاحات قرار دهیم، به

find out quite quickly they're all kind of similar in a way.

سرعت متوجه می شویم که همه آنها مهربان هستند. مشابه به نوعی

Now look, I want you to come back, so hold on a second, I need to put a message on the

حالا ببین، می‌خواهم برگردی، پس یک لحظه صبر کن، باید یک پیام روی

board, right?

تابلو بگذارم، درست است؟

Yeah, like that, see, it slipped in there, okay?

آره، اینطوری، ببین ، اونجا سر خورد، باشه؟

I have this and many more other idioms we can teach you, and I'm looking forward to

من این و بسیاری دیگر از اصطلاحات دیگر را دارم که می توانیم به شما آموزش دهم، و مشتاقانه منتظر

having you come to the website where we have a forum where you can learn about these idioms

حضور شما در وب سایتی هستم که در آن انجمنی داریم که در آن می توانید در مورد این اصطلاحات

and how idioms are basically put together, and a lot of other things like grammar, listening

و نحوه ترکیب اصطلاحات و بسیاری از موارد یاد بگیرید. چیزهای دیگر مانند گرامر،

clauses, whatnot.

بند شنیداری، و غیره.

We have a forum, you can come interact with myself and other teachers that are there.

ما یک انجمن داریم، شما می توانید بیایید با من و سایر معلمانی که در آنجا هستند تعامل کنید.

You're probably saying, hold on, you didn't tell me where it is, well, hold your horses,

احتمالاً می گویی، دست نگه دار، به من نگفتی کجاست، خوب، اسب هایت را نگه دار،

I'm getting to it right now, okay, geez man, hold your peace, let me finish, I can't think.

همین الان دارم به آن می رسم، باشه عزیزم، آرام باش، بگذار تمام کنم، می توانم. فکر نکن

Okay, so www, what's this for, it's our website, www.engvid.com, where you can see myself and

خوب، پس www، این برای چیست، این وب سایت ما است، www.engvid.com، جایی که می توانید من و

other teachers who'd love to help you, okay?

معلمان دیگری را که دوست دارند به شما کمک کنند، ببینید، باشه؟

Look, I gotta go, I'll be happy to see you there, go to the forum, put something in,

ببین، من باید بروم، خوشحال می شوم شما را آنجا ببینم، به انجمن بروید، چیزی قرار دهید

and I'll be with you shortly.

و به زودی با شما خواهم بود.

Take care, bye.

مواظب خودت باش خداحافظ.