Managing Sensitive Topics in Small Talk [ACTIVATE THE SUBTITLES]

- Hi there!

- سلام!

I am your English coach Christina

من مربی انگلیسی شما کریستینا هستم

and welcome to Speak English with Christina

و به صحبت انگلیسی با کریستینا خوش آمدید،

where you'll learn about American culture

جایی که با فرهنگ آمریکایی

and business know-how

و دانش تجاری آشنا خواهید

to become confident in English.

شد تا به زبان انگلیسی اعتماد کنید.

There're quite a few topics that are

تعداد زیادی از موضوعات وجود دارد که

taboo or frowned upon at work.

در محل کار تابو هستند یا مورد توجه قرار نمی گیرند.

Politics and religion

سیاست و دین

are the two most obvious topics.

دو مبحث واضح هستند.

Why?

چرا؟

Because people tend to have strong opinions

از آنجا که مردم تمایل دارند نظرات قوی داشته باشند

and if either topic comes up

و اگر هر یک از موضوعات

in conversation at work,

در گفتگو در محل کار مطرح شود،

it can make people feel uneasy.

می تواند باعث ایجاد احساس ناراحتی در افراد شود. تعمیم

Overgeneralizations about a group of people,

بیش از حد در مورد گروهی از افراد،

office gossip and complaining

شایعات اداری و شکایت

about job frustrations

از ناامیدی شغلی

can make people feel awkward or unwelcome.

می تواند باعث ایجاد احساس ناخوشایند یا ناخوشایند در افراد شود.

Work should be a positive environment

کار باید یک محیط مثبت باشد

so everyone can achieve their best

تا همه بتوانند به بهترین شکل ممکن به

for the good of one another

نفع یکدیگر

and for the organization, right?

و برای سازمان دست یابند، درست است؟

In this episode, we'll discuss

در این قسمت،

some of the things that you can say

برخی از مواردی را که می‌توانید بگویید

to gently steer the conversation away

تا به آرامی مکالمه را

from sensitive subjects at work

از موضوعات حساس در محل کار دور کنید

and help make the office environment

و به مثبت‌تر شدن محیط اداری کمک کنید، بحث خواهیم کرد

more positive.

. بیا

Let's get go!

بریم!

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

(lively music)

(موسیقی پر جنب و جوش)

If the conversation is moving

اگر مکالمه

in a direction that is inappropriate,

به سمتی می رود که نامناسب است، می

you can simply find a transition

توانید به سادگی انتقالی

to a new more neutral topic.

به یک موضوع جدید خنثی تر پیدا کنید.

One way to do this is to change

یکی از راه های انجام این کار این است که

the focus of the conversation

تمرکز مکالمه را

to the person that you're talking to.

به شخصی که با او صحبت می کنید تغییر دهید.

You can ask them about a project at work.

می توانید از آنها در مورد یک پروژه در محل کار بپرسید.

For example.

مثلا.

"Ah, before I forget, I enjoyed

"آه، قبل از اینکه فراموش کنم، از

"the presentation that you gave last week.

"ارائه ای که هفته گذشته ارائه کردید لذت بردم.

"Did you design that Power Point yourself?"

"آیا خودت آن پاور پوینت را طراحی کردی؟"

If you know that this person has a hobby

اگر می‌دانید که این فرد سرگرمی‌ای دارد

that they're passionate about,

که به آن علاقه دارد،

you might ask about that.

ممکن است در مورد آن بپرسید.

For example.

مثلا. می

"I know that you ran the half-marathon last month.

دانم که ماه گذشته در نیمه ماراتن دویدی

"You know, I'm interested in jogging.

.

"Can you give me a few tips on how to start?"

"آیا می توانید چند راهنمایی در مورد نحوه شروع به من بدهید؟"

(lively music)

(موسیقی زنده)

Who doesn't like to hear something nice

چه کسی دوست ندارد چیز خوبی

about themselves?

در مورد خودش بشنود؟

You can pay a compliment to the person

شما می توانید از فردی

that you're speaking with.

که با او صحبت می کنید تعریف کنید.

For example.

مثلا.

"Carol, I love your earrings.

"کارول، من عاشق گوشواره های تو هستم.

"Where did you get them?"

"آنها را از کجا گرفتی؟"

Or, "Daniel, are those new shoes?

یا "دانیل، آن کفش های جدید هستند؟"

"They look great!

"آنها عالی به نظر می رسند!

"Where did you get them?"

"آنها را از کجا آوردی؟"

A compliment and a followup question

یک تعریف و یک سوال بعدی

is a great way to change the subject

راهی عالی برای تغییر موضوع

of the conversation.

گفتگو است.

(lively music)

(موسیقی زنده)

A quick way to steer the conversation away

یک راه سریع برای دور کردن گفتگو

from a touchy topic is to introduce

از یک موضوع حساس، معرفی است.

a new person into the conversation,

یک فرد جدید وارد مکالمه می شود،

and this way you can reset the conversation

و از این طریق می توانید مکالمه را بازنشانی کنید

and you have an opportunity

و فرصتی دارید

to move to a new topic fast.

که سریع به یک موضوع جدید بروید.

It's like hitting a pause button

مانند این است که یک دکمه مکث را فشار دهید

or saying "Time out!"

یا بگویید "Time out!"

If you don't see anyone that you know nearby,

اگر کسی را نمی بینید می‌توانید با

you can ask the person that you're talking to

گفتن این جمله که «من می‌خواستم دیوید را ملاقات کنم، از شخصی که با او صحبت می‌کنید، بخواهید با کسی

for an introduction to someone

that they might know by saying,

که ممکن است او را بشناسد

"I've been wanting to meet David.

.

"Can you maybe introduce us?"

"میشه به ما معرفی کنی؟"

(lively music)

(موسیقی زنده)

Never underestimate the power of "Yes, but".

هرگز قدرت "بله، اما" را دست کم نگیرید.

You can easily change the topic

شما می توانید به راحتی موضوع

of a conversation by agreeing

گفتگو را با موافقت

with the speaker with "yes",

با گوینده با "بله"

and then quickly changing direction with "but".

و سپس تغییر سریع جهت با "اما" تغییر دهید.

For example, if the person you are talking with

به عنوان مثال، اگر شخصی که با او صحبت می کنید

is speaking negatively about their colleague

در مورد همکار خود

such as Sue,

مانند سو منفی صحبت می کند،

"Sue talks very loud."

"سو خیلی بلند صحبت می کند."

Your response can be "Yes, but she makes

پاسخ شما می تواند این باشد: "بله، اما او

"wonderful chocolate brownies.

"براونی های شکلاتی فوق العاده ای درست می کند.

"Have you ever tried them?"

"آیا تا به حال آنها را امتحان کرده اید؟"

And with a simple "Yes, but"

و با یک «بله، اما» ساده،

you've moved the conversation

مکالمه را

away from office gossip

از شایعات اداری

about someone who talks too loud

در مورد کسی که خیلی بلند صحبت می‌کند،

into a crowd-pleasing subject of desserts.

به یک موضوع دلپذیر دسر منتقل کرده‌اید.

It's almost unfair,

تقریباً ناعادلانه است،

sort of like a bribe talking about desserts.

به نوعی مانند رشوه ای که در مورد دسر صحبت می کند.

Yes, but have you tried our brownies?

بله، اما آیا براونی ما را امتحان کرده اید؟

(lively music)

(موسیقی پر جنب و جوش)

You likely aren't chained to this person.

احتمالاً به این شخص زنجیر نشده اید.

If you really want to get out of a conversation,

اگر واقعاً می خواهید از یک مکالمه خارج شوید،

you can just say "Excuse me" and leave.

می توانید فقط بگویید "ببخشید" و ترک کنید.

But if you want to be more polite,

اما اگر می خواهید مودب تر باشید،

any excuse will do.

هر بهانه ای جواب می دهد.

You need to make a call,

باید تماس بگیرید،

go to the restroom, get some fresh air outside.

به دستشویی بروید، بیرون هوای تازه بخورید.

If you think you might be ready

اگر فکر می کنید که ممکن است

to talk again afterwards,

بعد از آن دوباره آماده صحبت کنید،

you can say something like,

می توانید چیزی مانند "

"Excuse me, I have to go to the restroom real quick.

ببخشید، من باید سریع به

"I'll be right back."

Or, "Sorry, I'll be right back.

دستشویی بروم." برگشتن.

"I just need to make a quick call."

"فقط باید یک تماس سریع برقرار کنم."

And stepping away from the conversation

و دور شدن از مکالمه

gives a natural break,

باعث استراحت طبیعی می‌شود،

and when you resume talking with this person,

و وقتی صحبت را با این شخص از سر می‌گیرید،

you can start fresh by introducing

می‌توانید با معرفی

a new topic, like "Oh, I was thinking.

یک موضوع جدید، مانند «اوه، داشتم فکر می‌کردم.

"Are you coming to the company picnic

«آیا آخر هفته به پیک نیک شرکت می‌آیید، تازه شروع کنید

"this weekend?"

؟ "

And if this person is your employee,

و اگر این شخص کارمند شماست،

well maybe you can just fire them.

شاید بتوانید او را اخراج کنید.

No, no, no.

نه نه نه.

Just kidding, just kidding.

فقط شوخی، فقط شوخی.

(lively music)

(موسیقی زنده)

Now, what about you?

حالا شما چطور؟ آیا تا

Have you ever been in a situation,

به حال در موقعیتی قرار گرفته اید،

perhaps at work,

شاید در محل کار،

in which you felt uncomfortable

که در آن از

with what the other person said?

صحبت های طرف مقابل احساس ناراحتی کرده باشید؟ از

What strategies have you used

چه راهکارهایی

to manage sensitive topics

برای مدیریت موضوعات حساسی

that come up in conversations?

که در مکالمات مطرح می شود استفاده کرده اید؟

Share them in the comments below.

آنها را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

And if you want to practice speaking English,

و اگر می‌خواهید صحبت کردن به زبان انگلیسی را تمرین کنید، باشگاه مکالمه تسلط

then consider my Faster Fluency Conversation Club

سریع‌تر من را در نظر بگیرید

where members can participate

که در آن اعضا می‌توانند

in three group sessions per week.

در سه جلسه گروهی در هفته شرکت کنند.

You'll be paired up in small groups

شما در گروه‌های کوچک

with other motivated students

با دانش‌آموزان با انگیزه دیگر جفت خواهید شد

and get some help

و

from a Fluency Club leader too.

از یک رهبر Fluency Club نیز کمک خواهید گرفت.

And the small group size ensures

و اندازه کوچک گروه تضمین می‌کند

that you get plenty of speaking practice

که تمرینات گفتاری

and feedback on your mistakes

و بازخورد زیادی در مورد اشتباهات

and ways that you can speak more colloquially

و روش‌هایی دریافت می‌کنید که می‌توانید بیشتر به صورت عامیانه صحبت کنید

so that you gain fluency faster.

تا تسلط سریع‌تری کسب کنید.

You can get all of the details

شما می توانید با کلیک بر روی لینک زیر، تمام جزئیات را دریافت کرده

and join the Fluency Club

و به باشگاه روان بپیوندید

by clicking on the link below.

.

You'll also get extra resources

همچنین منابع اضافی

and a conversation guidebook

و کتاب راهنمای مکالمه دریافت خواهید کرد

to help you increase your vocabulary

تا به شما کمک کند دایره لغات خود را افزایش دهید

and become more confident in conversations.

و در مکالمات اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید .

Thank you for learning

از شما برای یادگیری

with Speak English with Christina

با Speak English با کریستینا سپاسگزارم

and I'll see you next time.

و دفعه بعد شما را می بینم.