Learn the English Phrases I DON'T HAVE THE FOGGIEST IDEA and FOG UP

So in this English lesson,

بنابراین در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

"I don't have the foggiest idea."

«I don't have the foggiest idea» را یاد بگیرید.

There's actually two forms of this phrase.

در واقع دو شکل از این عبارت وجود دارد.

You can say, "I don't have the foggiest,"

شما می توانید بگویید: "من

or "I don't have the foggiest idea,"

مه آلودترین ایده را ندارم" یا "من مه آلودترین ایده را ندارم"

and it simply means that you don't know something.

و این به سادگی به این معنی است که شما چیزی را نمی دانید.

Let's imagine that Jen has lost her keys.

بیایید تصور کنیم که جن کلیدهای خود را گم کرده است.

She could say to me, "Hey Bob, have you seen my keys?"

او می توانست به من بگوید: "هی باب، آیا کلیدهای مرا دیده ای؟"

And I could say, "I don't have the foggiest idea

و می‌توانم بگویم، "من مه‌آلودترین ایده‌ای ندارم

"where your keys are."

که "کلیدهایت کجاست."

That sounded kind of mean, didn't it?

I would try to say it nicer.

"I don't, I'm sorry, Jen,

جن،

"I don't have the foggiest idea where your keys are."

"من مه آلودترین تصور را ندارم که کلیدهای شما کجا هستند."

So again, you can say, "I don't have the foggiest,"

پس باز هم می‌توانید بگویید « مه‌آلودترین

you could just say, "Hey, I don't have the foggiest,"

را ندارم»، می‌توانید فقط بگویید «هی، من مه‌آلودترین را ندارم»

or you can say, "I don't have the foggiest idea."

یا می‌توانید بگویید « مه‌آلودترین ایده را ندارم».

You can also say, "I haven't the foggiest idea."

شما همچنین می توانید بگویید: "من مه آلودترین ایده را ندارم."

Sorry, I just thought of that now,

متأسفم، من الان به آن فکر کردم،

but the more common phrase in my area is to say,

اما عبارت رایج تر در منطقه من این است که بگوییم:

"I don't have the foggiest idea."

"من مه آلودترین ایده را ندارم."

So, if you don't know where something is,

بنابراین، اگر نمی‌دانید چیزی کجاست،

or if you don't know the answer, you can say,

یا اگر جواب آن را نمی‌دانید، می‌توانید بگویید:

"I don't have the foggiest idea."

«مه‌آلودترین ایده را ندارم».

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می‌خواستم به شما یاد بدهم

is the phrase "fog up,"

عبارت «مه‌آلود» است،

because today, what's happening here,

زیرا امروز اینجا چه خبر است،

oh, my mask fell down here.

آه، ماسک من اینجا افتاد.

Let me just grab that for a sec.

بگذار فقط برای یک ثانیه آن را بگیرم.

So today at work, I needed to wear a mask,

بنابراین امروز در محل کار، نیاز به استفاده از ماسک داشتم،

and as you know, sometimes I need to wear reading glasses.

و همانطور که می دانید، گاهی اوقات نیاز به عینک مطالعه دارم.

But sometimes, I don't know if you can see this,

اما گاهی اوقات، نمی‌دانم می‌توانید این را ببینید یا نه،

when you wear a mask and glasses, your glasses fog up.

وقتی ماسک و عینک می‌زنید، عینکتان مه می‌گیرد.

So right now I can't see out of my left eye

بنابراین در حال حاضر نمی توانم از چشم چپم ببینم

because my glasses are fogging up,

زیرا عینکم مه می شود

or, as you would say,

، یا به قول شما،

"My glasses fog up when I wear a mask."

"هنگامی که ماسک می زنم، عینک من تار می شود."

So, if any of you have any suggestions,

بنابراین، اگر هر یک از شما پیشنهادی دارید،

if any of you are people who are wearing glasses regularly,

اگر کسی از شما افرادی هستید که به طور مرتب عینک

and you are wearing masks,

می زنند و ماسک می زنند،

and if you know how to prevent them from fogging up,

و اگر می دانید چگونه از مه شدن آنها جلوگیری کنید،

if you could tell me how to stop my glasses from fogging up,

اگر می توانید به من بگویید چگونه عینکم را متوقف کنم.

I would really appreciate it.

من واقعا قدردان آن هستم.

So to review, if you say,

بنابراین برای مرور، اگر بگویید،

"I don't have the foggiest idea,"

"من مه آلودترین ایده را ندارم"

or "I haven't the foggiest idea,"

یا "من مه آلودترین ایده را ندارم"، به

it means you don't know the answer,

این معنی است که شما پاسخ را نمی دانید،

and if something was to fog up,

و اگر قرار بود چیزی مه آلود شود، به

it means that it gets kind of some moisture on it,

این معنی است که که یه جورایی رویش رطوبت میگیره

especially with glasses and you can't see out of it.

مخصوصا با عینک و نمیتونی بیرونش رو ببینی.

Sometimes in the morning when you take a hot shower,

گاهی اوقات هنگام صبح که دوش آب گرم می گیرید،

the bathroom mirror will fog up,

آینه حمام مه آلود می شود،

and sometimes when you get into a vehicle

و گاهی اوقات وقتی وارد وسیله نقلیه می شوید در

when the temperature outside is different

حالی که دمای بیرون

than inside the vehicle, the windshield can fog up.

از داخل خودرو متفاوت است ، شیشه جلو می تواند مه آلود شود.

So, do you know why I'm talking about fog?

خب میدونی چرا از مه حرف میزنم؟

Because it's actually quite foggy right now.

چون در واقع الان کاملا مه گرفته است. آخرین کمی

It's been quite foggy all over Ontario

در سراسر انتاریو کاملاً مه آلود بوده است

the last little bit.

.

The weather is changing,

آب و هوا در حال تغییر است،

so the ground is really warm, the river is really warm,

بنابراین زمین واقعا گرم است ، رودخانه واقعا گرم است،

but the air is really cool,

اما هوا واقعا خنک است،

and that starts to cause a lot more fog.

و این شروع به ایجاد مه بسیار بیشتری می کند.

So it's just been a lot foggier than normal.

بنابراین بسیار مه آلودتر از حد معمول بوده است.

But hey, let's look at a comment.

اما هی، بیایید به یک نظر نگاه کنیم.

I've also lost that piece of paper.

من هم آن تکه کاغذ را گم کرده ام.

One moment.

یک لحظه.

Everything, everything is blowing away today.

همه چیز، همه چیز امروز از بین می رود.

Anyways, this comment is from Fahmida,

به هر حال این کامنت از طرف فهمیده است

and Fahmida says, "All the best, Teacher Bob.

و فهمیده می گوید: "با بهترین ها، معلم باب.

"Wish you good luck for your first day of school

" برای شما آرزوی موفقیت در اولین روز مدرسه

"in this pandemic."

"در این همه گیری" دارم.

My reply was "Thanks, Fahmida."

پاسخ من این بود "ممنون فهمیده."

So yes, thank you very much for those, for wishing me well.

بنابراین بله، از شما بسیار سپاسگزارم که برای من آرزوی سلامتی کردید.

That's very nice of you.

خیلی محبت کردید.

Many of you in the comments the last little while

بسیاری از شما در کامنت‌های اخیر

have been wishing me well,

برای من آرزوی سلامتی کرده‌اید،

knowing that I'm heading back to school.

زیرا می‌دانید که به مدرسه برمی‌گردم.

So again, yesterday was our first day of school,

پس باز هم، دیروز اولین روز مدرسه ما بود،

today, it's actually Wednesday evening right now,

امروز، در واقع عصر چهارشنبه است،

I just finished my second day of school,

من تازه روز دوم مدرسه ام را تمام کردم،

and it went really well.

و خیلی خوب پیش رفت.

I feel quite comfortable being in school.

از حضور در مدرسه احساس راحتی می کنم.

You know, I have my mask, as I showed you.

می دانید، من ماسک خود را دارم، همانطور که به شما نشان دادم.

We have to wear these disposable masks.

ما باید از این ماسک های یکبار مصرف استفاده کنیم.

I have to wear two a day and then I need to throw them away

من باید روزی دو عدد بپوشم و بعد در پایان روز باید آنها را دور

at the end of the day,

and the school provides them, thankfully,

بریزم و خوشبختانه مدرسه آنها را فراهم می کند

because I don't know if I could afford

زیرا نمی دانم که آیا

to keep buying masks every day,

می توانم هر روز ماسک بخرم

and I think it's gonna work.

یا نه و فکر می کنم کار خواهد کرد

Students seem to be quite respectful,

به نظر می‌رسد دانش‌آموزان کاملاً محترم هستند،

students are wearing masks,

دانش‌آموزان ماسک زده‌اند،

students are staying socially distanced,

دانش‌آموزان از لحاظ اجتماعی فاصله می‌گیرند،

so they're staying two meters apart or six feet apart.

بنابراین فاصله آنها دو متر یا شش فوت است.

So hopefully we can all work together and make this work,

بنابراین امیدوارم همه ما بتوانیم با هم کار کنیم و این کار را انجام دهیم،

because I think school is super important.

زیرا فکر می کنم مدرسه بسیار مهم است.

So anyways, thanks for watching.

بنابراین به هر حال، از تماشای شما متشکرم.

I hope you learned just a little bit of English.

امیدوارم کمی زبان انگلیسی را یاد گرفته باشید.

I'll see you tomorrow with another short English lesson.

فردا با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت.