Learn the English Terms FROM SCRATCH and STORE-BOUGHT

In this English lesson,

در این درس انگلیسی

I wanted to teach you the English term from scratch.

می خواستم اصطلاح انگلیسی را از ابتدا به شما آموزش دهم.

When you make something from scratch,

وقتی چیزی را از ابتدا درست می کنید، به

it means you make it from the basic ingredients.

این معنی است که آن را از مواد اولیه درست می کنید.

In our house, we have an oven, and the oven broke,

تو خونه ما فر داریم و فر خراب شد

and then when we got the oven fixed,

و بعد که فر رو درست کردیم

my kids started to make cookies again from scratch.

بچه هایم دوباره از اول شروع به درست کردن کلوچه کردند.

That means they got flour,

یعنی آرد،

and they got sugar, and they got chocolate chips

شکر، و شکلات چیپسی

and all of the ingredients that they needed,

و تمام مواد مورد نیازشان،

eggs and a little bit of water

تخم مرغ و کمی آب

and some baking powder, I think.

و مقداری بیکینگ پودر، به نظرم رسیدند.

I don't know exactly how to make cookies,

من دقیقاً نمی دانم چگونه کوکی درست

although I did do a video about that once, didn't I?

کنم، اگرچه یک بار ویدیویی در مورد آن تهیه کردم، اینطور نیست؟

Anyways, they've been starting to make cookies from scratch,

به هر حال، آنها شروع به تهیه کلوچه از ابتدا کرده اند،

and it's been yummy, but it's been bad for my waist size.

و خوشمزه است، اما برای اندازه کمر من بد بوده است.

I think I'm getting bigger again.

فکر می کنم دوباره دارم بزرگتر می شوم.

I need to stop eating all of the cookies

من باید از خوردن تمام کلوچه

that my kids are making from scratch.

هایی که بچه هایم از اول درست می کنند دست بکشم.

So again, when you bake something from scratch,

بنابراین، وقتی چیزی را از ابتدا می‌پزید

you use all of the basic ingredients in order to make it.

، از تمام مواد اولیه برای درست کردن آن استفاده می‌کنید.

Which is completely different

که کاملاً متفاوت

than when you have something that is store bought.

از زمانی است که شما چیزی دارید که از فروشگاه خریداری شده است.

So we also sometimes have store-bought cookies in our house,

بنابراین ما گاهی اوقات در خانه خود کوکی های خریداری شده از فروشگاه داریم

and I think you understand what that means.

و فکر می کنم شما معنی آن را درک می کنید.

Those are cookies that you buy at the store.

اینها کوکی هایی هستند که از فروشگاه می خرید.

Now, I have to say this.

حالا باید این را بگویم.

I have not enjoyed eating store-bought cookies

مدت زیادی است که از خوردن کلوچه های فروشگاهی لذت

for quite some time.

نمی برم.

I think when I was a kid

فکر می‌کنم وقتی بچه

I really enjoyed store-bought cookies.

بودم از کلوچه‌های فروشگاهی خیلی لذت می‌بردم.

I think the box was full of cookies,

فکر می‌کنم جعبه پر از کلوچه بود،

and I think the store was getting cookies

و فکر می‌کنم فروشگاه

from a factory that made cookies

از کارخانه‌ای که کوکی‌ها را

with really normal ingredients,

با مواد معمولی درست می‌کرد، کلوچه می‌گرفت،

but I find store-bought cookies now don't taste

اما متوجه شدم کوکی‌های خریداری‌شده در فروشگاه اکنون آنقدر که یادم می‌آید طعم شیرینی‌ها را در زمان من مزه نمی‌دهند

as good as I remember them tasting when I was a child.

. یک کودک.

I feel like they taste a little bit artificial now.

من احساس می کنم که آنها اکنون طعم کمی مصنوعی دارند.

I don't like them near as much,

من آنها را به اندازه نزدیک

so I don't have a problem with store-bought cookies.

دوست ندارم، بنابراین با کوکی های خریداری شده از فروشگاه مشکلی ندارم.

I don't eat them (chuckling) uncontrollably,

من آنها را بدون کنترل نمی‌خورم (خنده می‌کنم)،

but I certainly have a bit

اما مطمئناً

of a problem with cookies that are made from scratch.

با کوکی‌هایی که از ابتدا درست می‌شوند کمی مشکل دارم.

So to review, when something is baked or made from scratch,

بنابراین برای بررسی، زمانی که چیزی پخته می شود یا از ابتدا درست می شود،

we're usually talking about something

ما معمولاً در مورد چیزی

like a cookie or other baked good,

مانند یک کلوچه یا سایر محصولات پخته صحبت می کنیم،

and it's made using all of the basic normal ingredients

و این مواد با استفاده از تمام مواد اولیه معمولی ساخته شده است

that you would use when you make something,

که هنگام درست کردن چیزی استفاده می کنید،

which is different than something that is store bought,

که متفاوت است. از چیزی که از فروشگاه خریداری می شود،

which refers to something that is purchased from a store

که به چیزی اشاره دارد که از یک فروشگاه خریداری شده

and usually made in a giant factory somewhere.

و معمولاً در یک کارخانه غول پیکر در جایی ساخته می شود.

I'm sure there's cookie factories somewhere in Toronto,

مطمئنم جایی در تورنتو کارخانه‌های کوکی‌سازی وجود دارد،

and that's where all of the store bought cookies are made,

و تمام کوکی‌های خریداری‌شده از فروشگاه در آنجا ساخته می‌شوند،

but hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظر یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Linda, and Linda says

این نظر از لیندا است و لیندا

without realizing, you taught also oldie but a goodie.

بدون اینکه متوجه شود می گوید شما هم قدیمی اما خوب را یاد دادید.

Nice expression.

بیان زیبا

Loved it, thanks,

آن را دوست داشتم، متشکرم،

and my reply was it just kind of slipped out.

و پاسخ من این بود که به نوعی از بین رفته است.

Yes, in the last video,

بله، در ویدیوی آخر،

I think I said something was an oldie but a goodie.

فکر کنم گفتم یک چیز قدیمی بود اما خوب.

Whenever you say something is an oldie but a goodie,

هر وقت می گویید چیزی قدیمی است اما خوب است

you're referring to something that is old

، به چیزی اشاره می کنید که قدیمی است

but is still really, really cool or awesome or has value.

اما هنوز واقعاً، واقعاً عالی یا عالی است یا ارزش دارد.

Probably the best example of this would be songs

احتمالاً بهترین مثال برای این امر می تواند آهنگ

by a band called The Beatles.

های گروهی به نام بیتلز باشد.

Whenever a Beatles song comes on the radio,

هر وقت آهنگ بیتلز روی رادیو می آید،

you can certainly say, ah, this is an oldie but a goodie.

مطمئناً می توانید بگویید، آه، این یک آهنگ قدیمی است اما خوب است.

It's kind of a funny phrase.

این یک نوع عبارت خنده دار است.

It sounds funny when I say it out loud, as well,

وقتی بلند می گویم هم خنده دار به نظر می

but anyways, I wanted to walk for a bit and talk.

رسد، اما به هر حال می خواستم کمی راه بروم و صحبت کنم.

I forgot to do that when I started just ad libbing

فراموش کردم که این کار را انجام دهم وقتی که فقط کمی تبلیغات را

a little bit there, but what I wanted to show you

در آنجا شروع کردم، اما چیزی که می خواستم به شما نشان

is a couple of things.

دهم چند چیز است.

One is this is actually a bed of sunflowers,

یکی این است که در واقع تختی از گل های آفتابگردان است،

and those will be ready to harvest

و

in about six weeks, I think,

فکر می کنم تا شش هفته دیگر آماده برداشت خواهند شد،

but the main thing I wanted to show you

اما اصلی ترین چیزی که می خواستم به شما نشان دهم

is actually way in the distance.

در واقع خیلی دور است.

So way back here, you can see my field of wheat.

پس خیلی به اینجا برگردید، می توانید مزرعه گندم من را ببینید.

I have a 32-acre field of wheat, not 30 acres,

من 32 جریب مزرعه گندم دارم، نه 30 جریب،

exactly 32 acres,

دقیقاً 32 جریب،

and it will be ready to harvest in about...

و تا حدودی آماده برداشت خواهد بود...

Yeah, where are we now?

آره، الان کجا هستیم؟

It's almost...

تقریباً...

In about six weeks, as well.

در حدود شش هفته، همینطور.

So at the same time

بنابراین در همان زمان

that these sunflowers are ready to be cut and sold,

که این آفتابگردان ها آماده برش و فروش هستند،

the wheat field back there will be ready to harvest,

مزرعه گندم در آنجا آماده برداشت خواهد شد

and I'll make sure on the day that happens

و من در روزی که اتفاق می افتد

that I come out with my camera

مطمئن خواهم شد که با دوربینم بیرون می آیم

so you can see my neighbor in his giant combine

تا شما بتوانید من را ببینید. همسایه در کمباین غول پیکرش در حال

combining and harvesting my wheat.

ترکیب و برداشت گندم من است.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال، ممنون که تماشا کردید.

I'll see you in a couple days

چند روز

with another short English lesson.

دیگر شما را با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی می بینم.