Learn the English Phrase JOIN THE CLUB and MIND IF I JOIN YOU?

In this English lesson,

در این درس انگلیسی

I wanted to teach you the English phrase, join the club.

می خواستم عبارت انگلیسی join the club را به شما آموزش دهم .

"Join the club," is kind of a funny thing that we say

«به باشگاه بپیوندید»، یک جور چیز خنده‌داری است که وقتی

when someone is having something happen to them

کسی برایش اتفاقی می‌افتد

that isn't enjoyable,

که لذت‌بخش نیست،

and we're experiencing the same thing.

می‌گوییم و ما هم در حال تجربه همان چیزی هستیم.

So here's a good example.

بنابراین در اینجا یک مثال خوب است.

This morning, Jen said, "Oh, I'm really tired.

امروز صبح، جن گفت: "اوه، من واقعا خسته

I didn't sleep well."

هستم، خوب نخوابیدم."

I could respond and say, "Join the club."

می توانستم پاسخ بدهم و بگویم "به باشگاه بپیوندید."

It's like we're pretending there's a little club

مثل این است که وانمود می کنیم یک باشگاه کوچک

for people who didn't sleep well.

برای افرادی که خوب نمی خوابند وجود دارد.

You could have someone say,

می‌توانید از کسی بخواهید که بگوید:

"Oh, my boss is really mean to me all the time,"

"اوه، رئیس من واقعاً همیشه با من بد است"

and you could respond by saying, "Join the club.

و می‌توانید با گفتن این جمله، "به باشگاه بپیوندید.

My boss is not a very nice person, either."

رئیس من هم آدم خوبی نیست."

So when you say, "Join the club," there's no actual club.

بنابراین وقتی می گویید "به باشگاه بپیوندید"، هیچ باشگاه واقعی وجود ندارد.

A club is a group of people that meets

باشگاه به گروهی از افراد گفته می شود که

because of a certain topic or a certain thing,

به دلیل موضوع یا چیز خاصی با هم ملاقات می کنند،

but you kind of pretend there is.

اما شما به نوعی وانمود می کنید که وجود دارد.

So if someone says, "Oh, it's really cold out here

بنابراین اگر کسی بگوید، "اوه ، اینجا واقعاً سرد است

and my hands are freezing,"

و دستانم یخ زده است"،

I could say, "Join the club."

می توانم بگویم: "به باشگاه بپیوندید."

The second phrase I wanted to teach you today is,

دومین جمله ای که امروز می خواستم به شما

mind if I join you?

یاد بدهم این است که فکر می کنید به شما ملحق شوم؟

"Mind if I join you?"

"متوجه اگر من به شما بپیوندم؟"

is a polite way of asking if you can sit with someone.

روشی مودبانه برای پرسیدن اینکه آیا می توانید با کسی بنشینید یا خیر.

Maybe, let me think here.

شاید، بگذار اینجا فکر کنم.

When I eat lunch at work,

وقتی در محل کارم ناهار می‌خورم،

sometimes there are some teachers sitting at a table,

گاهی چند معلم پشت میز نشسته‌اند

and there's an extra chair there,

و یک صندلی اضافی آنجاست

and when I walk up with my lunch, I say,

و وقتی با ناهار بالا می‌روم، می‌گویم

"Mind if I join you?"

: حواست باشد به تو بپیوندم؟

because they might be having a meeting,

چون ممکن است جلسه ای داشته باشند،

and they might not want other people to sit with them,

و ممکن است نخواهند دیگران با آنها بنشینند،

or they might just be having a relaxing time,

یا ممکن است صرفاً اوقات آرامش بخشی داشته

eating their lunch,

باشند و ناهار خود را بخورند،

and I could say, "Mind if I join you?"

و من می توانم بگویم: "مواجه هستی اگر به تو بپیوندم؟"

and the response from them would probably be,

و پاسخ آنها احتمالاً این خواهد بود:

"Sure, have a seat,"

"حتماً، یک صندلی داشته باشید"

or "Yeah, no problem.

یا "بله، مشکلی نیست.

Have a seat."

یک صندلی داشته باشید."

So when you say, "Mind if I join you,"

بنابراین وقتی می گویید "مراقب باشید اگر به شما ملحق شوم"،

you're simply asking if you can sit with people,

به سادگی می پرسید که آیا می توانید با مردم بنشینید،

and we usually say this when there's an empty seat

و ما معمولاً این را وقتی می گوییم که صندلی خالی است

and there's already people there,

و از قبل مردم آنجا هستند،

and we're wondering if we can sit there.

و ما متعجب هستیم که آیا می توانیم بنشینیم. آنجا.

So to review, "Join the club" is a funny phrase we use.

بنابراین برای بررسی، "به باشگاه بپیوندید " یک عبارت خنده دار است که ما استفاده می کنیم.

When someone is having

وقتی کسی

something not so good happen to them,

اتفاقی نه چندان خوب برایش می‌افتد،

and we have the same experience,

و ما هم همین تجربه را

we might say, "Join the club."

داریم، ممکن است بگوییم "به باشگاه بپیوندید."

And if you say, "Mind if I join you?"

و اگر بگویید، "مواظب باشید اگر به شما بپیوندم؟"

it's something you say when you see people

این چیزی است که وقتی می بینید مردم

sitting somewhere at a table, and there's an extra seat,

جایی پشت یک میز نشسته اند، و یک صندلی اضافی وجود دارد،

and you're wondering if you can sit with them,

می گویید، و به این فکر می کنید که آیا می توانید با آنها بنشینید،

so you would say, "Mind if I join you?"

بنابراین می گویید: "مراقب باشید اگر به شما بپیوندم؟"

Anyways, let's look at a comment from a previous video.

به هر حال، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

If I seem out of sorts today, it's because it is cold today.

اگر امروز به نظرم بدجوری نیست، به این دلیل است که امروز هوا سرد است.

You can tell by what I'm wearing that it's really cold.

از لباسی که من پوشیده ام می توان فهمید که واقعا سرد است.

So let's look at a comment.

پس بیایید به یک نظر نگاه کنیم.

This is from Qiu Park, and Qiu Park says,

این از پارک کیو است، و پارک کیو می گوید:

"Your sunglasses are really cool,"

"عینک آفتابی شما واقعا عالی است"

and my response is, "Thanks.

و پاسخ من این است: "ممنون.

I can't remember where I bought this pair,

یادم نمی آید این جفت را از کجا خریدم،

but they have served me well."

اما آنها به من خدمات خوبی دادند."

So I wanted to talk, first of all,

بنابراین من می خواستم صحبت کنم، اول از همه،

Qiu Park, thank you for leaving that comment,

کیو پارک، از شما برای گذاشتن آن نظر تشکر می کنم،

and then I do want to talk about the phrase,

و سپس می خواهم در مورد عبارت صحبت

I'll just...

کنم، من فقط...

I can't get this in my pocket,

نمی توانم این را در جیبم بیاورم،

'cause I have my big gloves on.

زیرا من دستکش های بزرگم را به تن دارم.

I'll talk about the phrase, "Served me well."

من در مورد عبارت "خوب به من خدمت کرد" صحبت خواهم کرد.

In English, when you say something served you well,

در زبان انگلیسی، وقتی می گویید چیزی به شما خدمت کرده است، به

it means that you bought something

این معنی است که شما چیزی را خریده اید

and it worked for a really long time,

و برای مدت طولانی کار کرده است

and it was worth the money you paid for it.

و ارزش پولی را که برای آن پرداخت کرده اید، داشته است.

So my camera that I'm using has served me well.

بنابراین دوربین من که از آن استفاده می کنم به خوبی به من خدمت کرده است.

I bought it used a few years ago.

من چند سال پیش خریدم استفاده شده.

Every time I go out to make a video, it works really well.

هر بار که برای ساختن یک ویدیو بیرون می روم ، واقعاً خوب کار می کند.

It has served me well.

خیلی به درد من خورد.

These sunglasses, they have served me well.

این عینک آفتابی به من خدمت کرده است.

Even though a lot of you yesterday

اگرچه بسیاری از شما دیروز

said they were a really nice pair of sunglasses

گفتید که آنها یک عینک آفتابی واقعاً زیبا

or they looked really cool,

هستند یا واقعاً جالب به نظر می

they're actually quite old,

رسیدند، آنها در واقع بسیار قدیمی هستند

and you couldn't see it yesterday.

و دیروز نتوانستید آن را ببینید.

Maybe you can see it a bit better today.

شاید امروز بتوانید آن را کمی بهتر ببینید.

They're quite scratched up.

آنها کاملاً خراشیده شده اند.

They're very scratched up, and they're quite old.

آنها بسیار خراشیده شده اند و کاملاً قدیمی هستند.

I think they just broke. You see that?

فکر کنم تازه شکستند می بینی که؟

I think there's a piece of sunglass stuck right here.

من فکر می کنم یک تکه عینک آفتابی اینجا گیر کرده است.

Oh, let me see if I can fix them

اوه، بگذارید ببینم آیا می توانم آنها را

while I'm making this English lesson.

در حین ساختن این درس انگلیسی درست کنم یا خیر.

There. I fixed them.

آنجا. آنها را درست کردم.

They can continue now to serve me well.

اکنون می توانند به من خدمت کنند.

Anyways, I wanted to finish.

به هر حال می خواستم تمام کنم.

I talk about the weather a lot.

من در مورد آب و هوا زیاد صحبت می کنم.

I wanted to finish by talking about the weather.

می خواستم با صحبت در مورد آب و هوا تمام کنم.

I've got the big gloves on, I got the toque, the hoodie,

من دستکش‌های بزرگ را پوشیده‌ام، توک، هودی

and the hoodie from my coat on, or the hood from my coat on,

و هودی را از کتم، یا کاپوت را از کتم گرفتم،

because it is -12 out here.

زیرا اینجا 12- است.

Overnight, it was -18.

در طول شب، -18 بود.

It's cold. It is really, really cold out here.

سرده. اینجا واقعاً خیلی سرد است.

I'm actually wearing long johns under my pants.

من در واقع زیر شلوارم ژون های بلند می پوشم.

Long johns are another layer of clothing

ژون‌های بلند یکی دیگر از لایه‌های لباسی است

that you wear under your pants when it's really cold.

که وقتی هوا واقعا سرد است زیر شلوار می‌پوشید.

And of course,

و البته،

I also have my new boots on,

من چکمه های جدیدم را هم دارم،

but it's still beautiful out here, but it's cold.

اما اینجا هنوز زیباست، اما سرد است.

You can see...

تو می بینی...

When I breathe out, you can see my breath.

وقتی نفسم را بیرون می دهم، می توانی نفسم را ببینی.

That's how cold it is,

اینقدر هوا سرد است

and it's a little bit windy.

و کمی باد می وزد.

So Oscar's actually over there enjoying the winter weather,

بنابراین اسکار در واقع آنجاست و از هوای زمستانی لذت می برد،

but we don't like to have him outside too long

اما ما دوست نداریم که او را خیلی بیرون از خانه داشته باشیم،

when it's this cold,

because when it's below -10,

وقتی هوا اینقدر سرد است،

زیرا وقتی هوا زیر 10- است

it's not really nice for dogs to be outside for too long.

، واقعاً برای سگ ها خوب نیست که برای مدت طولانی بیرون باشند.

So he's over there hunting some rabbits.

بنابراین او آنجاست و چند خرگوش را شکار می کند.

We'll both go in in just a little bit.

هر دوی ما تا اندکی دیگر وارد می شویم.

Anyways, I think I went an extra minute today.

به هر حال فکر می کنم امروز یک دقیقه بیشتر رفتم.

Maybe...

شاید...

Maybe you enjoyed it.

شاید لذت بردی.

Maybe it was a little bit boring. Who knows?

شاید کمی خسته کننده بود. چه کسی می داند؟

At least you got to see me fix my sunglasses.

حداقل باید مرا ببینی که عینک آفتابی ام را درست می کنم.

I'll see you in a couple of days

یکی دو روز

with another short English lesson.

دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت.

See you later.

بعدا میبینمت.