Learn the English Phrases COME ON OVER and COME ON IN

So in this English lesson,

بنابراین در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase, come on over.

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی را بیاموزید.

This is one of those phrases where I apologize

این یکی از آن عباراتی است که از

for the complexity of the English language.

پیچیدگی زبان انگلیسی عذرخواهی می کنم.

I'm sorry that the English language

متاسفم که زبان انگلیسی

sometimes uses so many words to say something so simple.

گاهی از کلمات زیادی برای گفتن چیزی به این سادگی استفاده می کند.

When you say to someone come on over,

وقتی به کسی می گویید بیا

it simply means that you want them to come to your house.

، به این معناست که می خواهی او به خانه ات بیاید.

You could just say, come over.

فقط می تونی بگی بیا.

You could just say, Hey, do you want to come to my house?

شما فقط می توانید بگویید، هی، می خواهید به خانه من بیایید؟

But sometimes we say, Hey, do you want to come on over later

اما گاهی اوقات می گوییم، هی، می خواهی بعداً بیایی

and play some video games?

و چند بازی ویدیویی بازی کنی؟

Do you want to come on over and have dinner later today?

آیا می خواهید امروز بیایید و شام بخورید؟

Do you want to come on over?

میخوای بیای جلو؟

And then the person could reply and say,

و سپس آن شخص می تواند پاسخ دهد و بگوید،

Oh, I'd love to come on over,

اوه، من دوست دارم بیایم،

but I actually have other things that I need to do tonight.

اما در واقع کارهای دیگری دارم که باید امشب انجام دهم.

So once again, I'm not sure why in English,

بنابراین یک بار دیگر، من مطمئن نیستم که چرا در انگلیسی،

we have to use so many words to say something so simple,

ما مجبوریم از کلمات زیادی برای گفتن چیزی به این سادگی استفاده کنیم،

but sometimes we'll say to someone

اما گاهی اوقات به کسی

that it would be nice if they could come on over,

می گوییم که خوب است اگر بتواند بیاید،

which simply means you would like them to visit.

یعنی شما دوست دارم آنها را بازدید کنند.

And then when they arrive,

و بعد که رسیدند

you might talk to them outside for a little while.

، ممکن است برای مدتی بیرون با آنها صحبت کنید.

It's really nice out here in Ontario, Canada right now.

در حال حاضر اینجا در انتاریو، کانادا واقعاً خوب است.

It's almost fall, but it's still summer.

تقریباً پاییز است، اما هنوز تابستان است.

But the weather is just really beautiful.

اما هوا واقعا زیباست.

It's much cooler during the day.

در طول روز خیلی خنک تر است.

When people come over to my house,

وقتی مردم به خانه من می آیند،

actually, I don't say this right now because of COVID,

در واقع، من فعلاً به دلیل کووید این را نمی گویم،

but let's imagine there is no COVID.

اما بیایید تصور کنیم کووید وجود ندارد.

When people come over, I often talk to them outside,

وقتی مردم می‌آیند، اغلب بیرون با آنها صحبت می‌کنم،

and at a certain point during the conversation, I might say,

و در یک نقطه از مکالمه ممکن است بگویم،

Hey, why don't you come on in and let's have a cup of tea,

هی، چرا نمی‌آیید داخل و بیایید یک فنجان چای بنوشیم،

or why don't you come on in and we'll have a cup of tea.

یا چرا نمی‌آیید. وارد شوید و یک فنجان چای می خوریم.

And again, I could just say,

و باز هم می توانم بگویم

why don't you come in and have a cup of tea?

چرا نمی آیی و یک فنجان چای نمی خوری؟

I could say, let's go in the house and have a cup of tea.

میتونم بگم بریم تو خونه یه چایی بخوریم.

But instead, because English is crazy and silly

اما در عوض، چون انگلیسی دیوانه و احمقانه است

and a little bit complicated,

و کمی پیچیده است،

sometimes we say things like, why don't you come on in?

گاهی اوقات می گوییم که چرا وارد نمی شوید؟

So to review, if you were far away,

بنابراین برای بررسی، اگر دور بودید،

or sorry, if you weren't at my place

یا متاسفم، اگر در جای من نبودید

and I wanted you to come to my place,

و می خواستم به جای من بیایید،

I could say, why don't you come on over at 6:00

می توانم بگویم، چرا ساعت 6:00 نمی آیید

and we'll have a cup of tea.

و ما. یک فنجان چای خواهم خورد

And then when you arrived, I could say,

و بعد که رسیدی، می‌توانم بگویم،

why don't you come on in and I'll make you a cup of tea.

چرا نمی‌آیی و من برایت یک فنجان چای درست می‌کنم.

Let's, look, sorry again that the English language is crazy.

بیایید، نگاه کنید، دوباره متاسفم که زبان انگلیسی دیوانه است.

I didn't invent it.

من اختراعش نکردم

I actually said that to a friend of mine today, Marie.

من امروز این را به یکی از دوستانم، ماری، گفتم.

I said, I didn't invent the language,

گفتم زبان را من اختراع نکردم،

but I still feel the need to apologize sometimes for it.

اما هنوز هم احساس می‌کنم گاهی برای آن عذرخواهی کنم.

Anyways, let's look at a comment.

به هر حال بیایید به یک نظر نگاه کنیم.

This comment is from Elena Elena, or Yelena Yelena.

این نظر از الینا النا یا یلنا یلنا است.

I don't know how to say your name properly, Elena,

من نمی دانم چگونه نام شما را به درستی بگویم، النا،

but in English it would be Elena

اما در انگلیسی، النا خواهد بود

and Elena from the last video says,

و النا از آخرین ویدیو می گوید،

thumbs up to those phrases.

شست تا آن عبارات.

Bob, the wind just wanted to promote itself,

باب، باد فقط می خواست خودش را تبلیغ کند،

a little shameless plug.

یک پلاگ کوچک بی شرمانه.

So this was in the previous video

پس این در ویدیوی قبلی بود

where the wind started blowing

که باد شروع به وزیدن کرد

while I was finishing the video

در حالی که من ویدیو را تمام می کردم

and Elena Elena, this is a great comment.

و النا النا، این یک نظر عالی است.

It just really made me smile.

این فقط باعث شد من لبخند بزنم.

I'm not sure how to pronounce Fhjgg Dhh's name,

من مطمئن نیستم که چگونه نام Fhjgg Dhh را تلفظ کنم،

but Fhjgg Dhh says, I like your creative response,

اما Fhjgg Dhh می گوید، من از پاسخ خلاقانه شما خوشم می آید،

and I did, too, very, very cool response, Elena,

و همچنین پاسخ بسیار بسیار جالبی را انجام دادم، Elena،

and then Elena Elena, thanks Fhjgg Dhh,

و سپس Elena Elena، متشکرم Fhjgg Dhh،

and then my response was ha ha very true.

و سپس پاسخ من خیلی درست بود

I think the wind was jealous

فکر می کنم باد حسادت می کرد

and just wanting to let people know it was there.

و فقط می خواست به مردم بفهماند که آنجاست.

So again, great comments and great use of the word

پس باز هم نظرات عالی و استفاده عالی

of the phrase, shameless plug.

از کلمه عبارت، پلاگین بی شرمانه.

For sure, the other day, it was a little strange.

مطمئناً روز گذشته کمی عجیب بود.

I don't know if you watched that video.

نمی دانم آن ویدیو را دیدی یا نه.

I can put a link up there,

من می توانم لینکی را در آنجا قرار دهم،

but towards the end it got really windy

اما تا آخرش باد شدیدی می وزید

and leaves were falling off the tree

و برگ ها از درخت می ریزند

and leaves were blowing all around me

و برگ ها در اطرافم می وزند

and it just didn't feel like August.

و انگار اوت نبود.

It felt like October almost.

تقریباً شبیه اکتبر بود.

It felt like fall had arrived,

احساس می‌کردم پاییز فرا رسیده است،

but one of the reasons leaves are falling off right now

اما یکی از دلایلی که برگ‌ها در حال حاضر می‌ریزند این

is because it's very, very dry here.

است که اینجا خیلی خیلی خشک است.

We had good rain up until a few weeks ago,

ما تا چند هفته پیش باران خوبی داشتیم،

but lately it's been, except for today,

اما اخیراً، به جز امروز

it's been really hot and really dry,

، واقعاً گرم و واقعاً خشک بوده است

and so some of the trees have started dropping a few leaves.

و به همین دلیل برخی از درختان شروع به ریختن چند برگ کرده اند.

If I look on the ground around me,

اگر به زمین اطرافم نگاه کنم

there are little leaves just drying up

، برگ های کوچکی هستند که فقط خشک می شوند

and falling off the trees.

و از درختان می ریزند.

So hopefully fall doesn't come too soon,

بنابراین امیدوارم پاییز خیلی زود فرا نرسد،

but I don't want warm weather back,

اما من نمی خواهم هوای گرم برگردد،

but it's supposed to be coming back this weekend.

اما قرار است این آخر هفته برگردد.

Anyways, have a good day.

به هر حال روز خوبی داشته باشید

I hope you enjoyed this lesson.

امیدوارم از این درس لذت برده باشید.