Improve your life & find SUCCESS with social etiquette

Welcome back to engVid.

به engVid خوش آمدید.

In today's lesson I'm going to be giving some social etiquette tips; that means guides on

در درس امروز قصد دارم چند نکته در مورد آداب معاشرت ارائه کنم. این به معنای راهنمایی در مورد

how we conduct ourselves; how we behave.

نحوه رفتار ما است. چگونه رفتار می کنیم

Now, you might think: "Why bother watching this one?

اکنون، ممکن است فکر کنید: "چرا زحمت تماشای این یکی را

I just want to learn English."

دارم؟ من فقط می خواهم انگلیسی یاد بگیرم."

But actually this is probably one of the most important videos you'll watch, because our

اما در واقع این احتمالا یکی از مهم ترین ویدیوهایی است که می بینید، زیرا

success in life is based on what other people think of us; their perception of... of us.

موفقیت ما در زندگی بر اساس آنچه دیگران در مورد ما فکر می کنند است. درک آنها از ما...

So, if we act in a way in which people enjoy being around us, then we are more likely to

بنابراین، اگر به گونه‌ای رفتار کنیم که مردم از بودن در کنار ما لذت ببرند، احتمالاً

do well in life.

در زندگی خوب عمل می‌کنیم.

So, I've divided this into four sections, and then we are going to take some inspiration...

بنابراین، من این را به چهار بخش تقسیم کرده‌ام، و سپس می‌خواهیم الهام بگیریم...

okay?

باشه؟

We're going to get some good ideas from some literature.

ما از برخی ادبیات ایده های خوبی خواهیم گرفت.

Okay?

باشه؟

Let's go for it.

بریم سراغش

Outlook, okay?

چشم انداز، باشه؟

So I'm looking out.

بنابراین من به بیرون نگاه می کنم.

Okay?

باشه؟

"How do I see things?

"چگونه چیزها را می بینم؟

What are my ideas?

ایده های من چیست؟

What is a good space to come from?"

فضای خوبی برای آمدن چیست؟"

Well, it's good to have some sort of self-respect.

خوب، خوب است که نوعی احترام به خود داشته باشیم.

Okay?

باشه؟

To feel good about yourself, but not to take it to the extreme by being boastful, by saying:

احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید، اما با فخرفروشی افراط نکنید، با گفتن:

"Yes!

"بله!

I'm amazing!"

من شگفت انگیزم!"

Okay?

باشه؟

Okay?

باشه؟

So don't think you're terrible, but don't think you're God's gift.

بنابراین فکر نکنید که شما وحشتناک هستید، اما فکر نکنید که هدیه خدا هستید.

"God's gift" is a phrase we use if you think you are very, very special.

"هدیه خدا" عبارتی است که اگر فکر می کنید خیلی خیلی خاص هستید از آن استفاده می کنیم .

José Mourinho, the special one, perhaps.

خوزه مورینیو، یکی خاص، شاید.

Be cautious to quarrel.

مراقب دعوا باشید

"Quarrel" means argue.

نزاع به معنای مجادله است.

So, we don't want to be getting in fights all the time.

بنابراین، ما نمی خواهیم همیشه درگیر دعوا باشیم.

Yeah?

آره؟

If someone expresses an idea that is different to yours, it's okay for other people to have

اگر کسی ایده ای متفاوت از نظر شما را بیان می کند، اشکالی ندارد که دیگران هم

ideas.

ایده ای داشته باشند.

But know your mind; know what you think.

اما ذهن خود را بشناس؛ میدونی چی فکر میکنی

Listen to others.

به دیگران گوش کن

You don't always have to disagree violently.

همیشه لازم نیست با خشونت مخالفت کنید.

It's also good to be able to give your idea in a way that doesn't upset other people.

همچنین خوب است که بتوانید ایده خود را به گونه ای ارائه دهید که باعث ناراحتی دیگران نشود.

Okay?

باشه؟

How?

چگونه؟

By following this.

با پیگیری این.

In actions, be brave.

در اعمال، شجاع باشید.

That doesn't mean getting in lots of fights; that means doing what you believe in; that

این به معنای وارد شدن به دعواهای زیاد نیست. این بدان معناست که آنچه را که به آن اعتقاد دارید انجام دهید. این

means, you know, living an interesting, courageous life; doing the things that you are drawn

بدان معناست که، می دانید، زندگی جالب و شجاعانه ای داشته باشید. انجام کارهایی که به سمت آنها کشیده

to; that you are inspired to do.

می شوید؛ که به شما الهام شده است.

But in conversation; when we are talking, be gentle.

اما در گفتگو؛ وقتی صحبت می کنیم، ملایم باشیم.

Okay?

باشه؟

Listen, as well as talk.

گوش کنید و همچنین صحبت کنید.

Manners.

آداب

I actually got this from one of the schools that I work in.

من در واقع این را از یکی از مدارسی که در آن کار می کنم دریافت کردم.

Say: "please" to make a request.

بگویید: "لطفا" درخواست بدهید.

Okay?

باشه؟

When you want something, say: "please".

وقتی چیزی می خواهید، بگویید: "لطفا".

Say: "Thank you" when someone has helped you, and say: "Sorry" when you make a mistake.

وقتی کسی به شما کمک کرد بگویید: «متشکرم» و وقتی اشتباه کردید بگویید: «ببخشید».

Okay?

باشه؟

"Please", "Thank you", "Sorry" - three simple words that do make a difference.

"لطفا"، "متشکرم"، "متاسفم" - سه کلمه ساده که تفاوت ایجاد می کنند.

Okay.

باشه.

If you're coming to London and we're thinking about transport... it's not just about London,

اگر به لندن می‌آیید و ما به حمل‌ونقل فکر می‌کنیم... این فقط مربوط به لندن

but, you know, if there's a pregnant lady, offering your seat to them; if there's an

نیست، بلکه می‌دانید، اگر یک خانم باردار وجود دارد، صندلی شما را به آنها پیشنهاد می‌کند. اگر یک

elderly person, offer your seat to them.

فرد مسن وجود دارد، صندلی خود را به آنها پیشنهاد دهید.

It's polite to... if you're coming to a door, to let a lady go past first.

مودبانه است که... اگر به دری می آیی، اول یک خانم را رها کنی.

You might be a lady watching this, so it doesn't apply to you.

ممکن است شما خانمی باشید که این را تماشا می‌کنید، بنابراین برای شما صدق نمی‌کند.

Holding doors, okay.

نگه داشتن درها، باشه

Smiles.

لبخند می زند.

A smile can make all the difference.

یک لبخند می تواند همه چیز را تغییر دهد.

If you give a nice smile to someone, it can really brighten up their day.

اگر لبخندی زیبا به کسی هدیه کنید، واقعاً می تواند روز او را روشن کند.

But we don't want to be, kind of, going: "Ah", all the time.

اما ما نمی‌خواهیم همیشه در حال رفتن: "آه" باشیم.

Okay?

باشه؟

It's a balance.

این یک تعادل است.

Make eye contact with people.

با مردم ارتباط چشمی برقرار کنید.

Again, that doesn't mean staring into their eyes; but don't just always look at the ground.

باز هم، این به معنای خیره شدن در چشمان آنها نیست. اما همیشه فقط به زمین نگاه نکنید.

You know, look up when you're talking to someone.

میدونی وقتی با کسی صحبت میکنی به بالا نگاه کن

At the dinner table.

سر میز شام

If someone asks you somewhere, it's polite to respond to it.

اگر کسی جایی از شما سوال کرد، مودبانه است که به آن پاسخ دهید.

If someone invites you by email, you should respond by email; if someone asks you by Facebook,

اگر کسی شما را از طریق ایمیل دعوت کرد، باید از طریق ایمیل پاسخ دهید. اگر کسی از طریق فیس بوک از شما سؤال کرد، از طریق فیس بوک

respond by Facebook.

پاسخ دهید.

So you respond with however they ask you, but in good time, so that that person can

بنابراین هر طور که از شما بخواهند پاسخ می دهید، اما به موقع، تا آن شخص بتواند

make their plans.

برنامه های خود را انجام دهد.

If you're going somewhere, maybe bring a gift.

اگر جایی می روی، شاید یک هدیه بیاور.

If you're going to an outdoor picnic, think: "Well, what could people share with me here?

اگر به یک پیک نیک در فضای باز می روید، فکر کنید: "خب، مردم چه چیزی می توانند با من در اینجا

What would I like to share?"

به اشتراک بگذارند؟ من چه چیزی را دوست دارم؟"

If you're going to dinner and you're over the age of 18, a bottle of wine would be appropriate.

اگر به شام ​​می روید و بالای 18 سال سن دارید، یک بطری شراب مناسب است.

But, you know, it's also really nice to ask what people would like you to bring.

اما، می دانید، همچنین واقعاً خوب است که بپرسید مردم دوست دارند چه چیزی بیاورید.

And then turning up.

و سپس بالا آمدن.

Don't arrive early, okay?

زود نرسید، باشه؟

Because people might not be ready for you, but try not to be more than 30 minutes late,

زیرا ممکن است مردم برای شما آماده نباشند، اما سعی کنید بیش از 30 دقیقه دیر نکنید،

because then they'll start thinking: "Oh, is this person still coming?

زیرا در این صورت شروع به فکر کردن می کنند: "اوه ، این شخص هنوز می آید؟

My food, it's getting cold."

غذای من، دارد سرد می شود."

And then it's... it's also nice if you go to a social occasion to make sure that you

و پس از آن... همچنین خوب است اگر به یک مناسبت اجتماعی بروید تا مطمئن شوید که در

speak to a range of people there.

آنجا با طیف وسیعی از افراد صحبت می کنید.

If it's a formal occasion and you're sat there, eating a meal, you should really share your

اگر این یک موقعیت رسمی است و شما در آنجا نشسته اید و در حال خوردن یک وعده غذایی هستید، واقعاً باید گفتگوی خود را

conversation with the person on your right and the person on your left.

با فرد سمت راست و شخص سمت چپ خود به اشتراک بگذارید.

Starting a meal.

شروع یک وعده غذایی

If it is sitting down formally for a meal, don't start tucking in until everyone else

اگر به طور رسمی برای یک وعده غذایی می نشینید، تا زمانی که دیگران این کار را نکنند شروع نکنید

is.

.

Okay?

باشه؟

Email.

پست الکترونیک.

Now, there will be more from engVid on this shortly, but a couple of tips for emails.

اکنون، به زودی اطلاعات بیشتری از engVid در این مورد وجود خواهد داشت ، اما چند نکته برای ایمیل‌ها.

It's polite to give an addre-... you know, "a salutation", we call it, when you say:

مودبانه است که آدرس بدهید-... می دانید، «سلام»، ما به آن می گوییم، وقتی می گویید:

"Dear, so and so", or: "Hello", or...

«عزیز فلانی»، یا: «سلام»، یا...

"Hi" would be quite informal.

«سلام» کاملاً خواهد بود. دوستانه و غیر رسمی.

But make sure it's polite and make sure, you know, you sign off at the end.

اما مطمئن شوید که مؤدبانه است و مطمئن شوید، می دانید، در پایان امضا می کنید.

"Yours sincerely", if you don't know the person; "Kind regards" is quite professional; just

"با احترام"، اگر شخص را نمی شناسید؛ "با احترام" کاملا حرفه ای است. فقط

make sure there is some sort of closing.

مطمئن شوید که نوعی بسته شدن وجود دارد.

Don't just make it one line.

فقط آن را یک خط نکنید.

The formality.

رسمی بودن.

Okay?

باشه؟

If it's work, it should be well-written; it should be, you know, written in full sentences,

اگر کار است، باید خوب نوشته شود. می دانید که باید با جملات کامل نوشته شود و

etc.

The tone.

غیره. لحن.

Emails are very easy to get the wrong idea from.

دریافت ایده اشتباه از ایمیل ها بسیار آسان است .

So, you can type something quite quickly, and then the person gets it and they think:

بنابراین، شما می توانید چیزی را خیلی سریع تایپ کنید، و سپس شخص آن را دریافت می کند و فکر می کند:

"Oh, god, that person's in a bad mood."

"اوه، خدا، آن شخص حالش بد است."

So, write it... if you are annoyed, it's probably best not to press "send".

بنابراین، آن را بنویسید... اگر ناراحت هستید، احتمالاً بهتر است "ارسال" را فشار ندهید.

Yeah?

آره؟

Walk away, go and wash a plate up, come back to it later.

برو، برو بشقاب را بشور، بعداً به آن برگرد.

Right.

درست.

Let's take some inspiration from Rudyard Kipling.

بیایید از رودیارد کیپلینگ الهام بگیریم.

Rudyard Kipling wrote this over a hundred years ago.

رودیارد کیپلینگ این را بیش از صد سال پیش نوشت.

This is not the complete poem, "If"; it's just a few lines.

این شعر کامل «اگر» نیست. فقط چند خط است

It wouldn't totally fit on my board, so these are just some lines that I've chosen from

این به طور کامل در هیئت مدیره من قرار نمی گیرد، بنابراین اینها فقط برخی از خطوطی هستند که من از آن انتخاب کرده ام

it.

.

Bearing in mind that this was written a hundred years ago, you'll notice how the language

با در نظر گرفتن این که این صد سال پیش نوشته شده است، متوجه خواهید شد که چگونه زبان

has slightly changed from modern English.

از انگلیسی مدرن کمی تغییر کرده است.

It's advice on how to be a good person.

این توصیه ای است در مورد اینکه چگونه انسان خوبی باشیم.

"If you can keep your head when all about you are losing theirs..."

"اگر می توانی سرت را نگه داری وقتی که همه چیز سرشان را از دست می دهی..."

Keep your head?

سرت را حفظ کنی؟

What that means: "keeping your head", phrasal verb, there, is: If you can stay cool, calm,

معنی آن: "حفظ سرت"، فعل عبارتی ، وجود دارد، این است: اگر می‌توانی خونسرد، آرام

and collected when other people are going: "Ahh!"

و خونسرد بمانی وقتی دیگران می‌روند: "آها!"

Okay?

باشه؟

Stay cool and calm.

خونسرد و آرام باشید.

Okay?

باشه؟

So, you're staying calm and other people are going mental, and they're blaming whatever

بنابراین، شما آرام می‌مانید و دیگران روانی می‌شوند، و آن‌ها هر آشوبی را سرزنش می‌کنند

chaos is going on you - can you still stay calm?

- آیا هنوز هم می‌توانید آرام بمانید ؟

People are giving you a hard time, they're saying: "Dah, dah, dah, dah, dah, dah, dah!"

مردم به شما سختی می‌دهند، می‌گویند: «دَا، دَه، دَه، دَه، دَه، دَه، دَه!

Don't shout back at them.

بر سر آنها فریاد نزنید

Okay.

باشه.

Next point: "If you can trust..."

نکته بعدی: "اگر می توانی اعتماد کنی..."

By the way, I'm not saying all this advice is very easy to follow all the time; this

در ضمن، نمی گویم این همه توصیه خیلی راحت است که همیشه به آن عمل کنید.

is a benchmark.

این یک معیار است.

This is like the top standard; it's something to aim at.

این مانند بالاترین استاندارد است. این چیزی است که می توان آن را هدف قرار داد.

"If you can trust yourself when all men doubt you..."

"اگر وقتی همه مردها به شما شک دارند بتوانید به خودتان اعتماد کنید ..."

Okay?

باشه؟

So if you can... other people are saying: "No, you can't do this, Benjamin; you can't

پس اگر بتوانید... دیگران می گویند: "نه، تو نمی توانی این کار را بکن، بنیامین، تو نمی توانی

do that; you can't do this", if you can believe in yourself, and you... to hear those voices,

آن کار را انجام دهی، نمی توانی این کار را انجام دهی"، اگر بتوانی به خودت ایمان داشته باشی، و تو... برای شنیدن آن صداها،

yes?

بله؟

But you think: "Okay, what is their worry?

اما شما فکر می کنید: "خوب، نگرانی آنها چیست؟

Why are they saying: 'I'm not sure if you can do this'?"

چرا آنها می گویند: "من مطمئن نیستم که شما می توانید این کار را انجام دهید"؟

Okay?

باشه؟

So, you trust yourself; you have some confidence.

بنابراین، شما به خودتان اعتماد دارید؛ شما کمی اعتماد به نفس دارید

Other people are saying: "Not sure."

افراد دیگر می گویند: "مطمئن نیستم."

You listen to them, but you can still keep going.

شما به آنها گوش می دهید، اما همچنان می توانید ادامه دهید.

Okay?

باشه؟

So, it's not not listening, but it's having enough confidence in yourself to continue.

بنابراین، گوش نکردن نیست، بلکه اعتماد کافی به خود برای ادامه دادن است.

"If you can wait and not be tired by waiting..."

"اگر می توانی صبر کنی و با انتظار خسته نشوی..."

Okay?

باشه؟

So, I think that's self-explanatory. "...or being lied about..."

بنابراین، من فکر می کنم که این خود توضیحی است. "...یا دروغ گفتن در مورد..."

So, if other people starting saying lie... telling lies about you - that means... that

بنابراین، اگر دیگران شروع به دروغ گفتن کردند... دروغ گفتن در مورد شما - به این معنی... این

doesn't mean that you should start telling lies yourself.

بدان معنا نیست که شما باید خودتان شروع به دروغ گفتن کنید.

"If you can dream..."

"اگر می توانی رویاپردازی کنی..."

If you can have big ideas.

اگر بتوانی ایده های بزرگی داشته باشی.

"...and not make dreams your master..."

«...و رویاها را ارباب خود قرار نده...»

And not get swept away with them so that you forget about the rest of your life.

و با آنها غرق نشوید تا بقیه عمرتان را فراموش کنید.

"If you can meet with Triumph and Disaster..."

"اگر می توانید با پیروزی و فاجعه ملاقات کنید..."

So, we've got capital letters, here, it's like turning them into people - cue for watching

بنابراین، ما حروف بزرگ داریم، اینجا، مانند تبدیل آنها به مردم است - نشانه ای برای تماشای

my personification lesson. "...and treat those two imposters..."

درس شخصیت پردازی من. "...و با آن دو فریبکار رفتار کن..."

Okay?

باشه؟

An "imposter" is like a fake; it's a person who is a bit of a cheat.

یک "جالب" مانند یک جعلی است. این فردی است که کمی کلاهبردار است.

Okay? "...just the same..."

باشه؟ "...همین..."

Good things happen; bad things happen - doesn't matter.

اتفاقات خوب می افتد. اتفاقات بد می افتد - مهم نیست.

You don't... if a good thing happens to you, if you do well, that's great - you take it

شما نمی کنید... اگر یک اتفاق خوب برای شما بیفتد، اگر خوب انجام دهید، عالی است - شما آن را در کمال خود می

in your stride.

گیرید.

If something bad happens, that's okay, too - we learn from it.

اگر اتفاق بدی بیفتد، اشکالی ندارد - ما از آن درس می گیریم.

"If you can make one heap of all your winnings..."

"اگر بتوانید از تمام بردهای خود یک پشته درست کنید..."

Okay?

باشه؟

So, I have earned all this money and I'm going to take this, and I'm going to use it to do

بنابراین، من این همه پول را به دست آورده‌ام و می‌خواهم این را بگیرم و از آن برای انجام این کار استفاده خواهم کرد

this.

.

I'm not going to be sort of... you know, I'm not just going to keep it under the... under

قرار نیست اینجوری باشم... می دانید، من فقط قرار نیست آن را زیر...

the bed and wait for a rainy day when perhaps I might try something.

زیر تخت نگه دارم و منتظر یک روز بارانی باشم که شاید چیزی را امتحان کنم.

You know, be adventurous; be bold.

می دانید، ماجراجو باشید. جسور باش

"And risk it on one turn of pitch-and-toss."

و در یک دور زمین و پرتاب ریسک کنید.

I don't think what he's saying is: Go to the casino and blow all your money.

فکر نمی‌کنم حرف او این باشد: برو به کازینو و تمام پولت را به باد بده.

He's not saying that.

او این را نمی گوید.

He's saying, you know, invest in yourself to do well.

او می گوید، می دانید، روی خودتان سرمایه گذاری کنید تا خوب کار کنید.

"And if you lose, be able to start again at your beginnings."

"و اگر شکست خوردید، بتوانید از همان ابتدا دوباره شروع کنید."

And if you've tried... you've put everything into a project and it doesn't work... okay?

و اگر تلاش کرده باشید ... همه چیز را در یک پروژه قرار داده اید و کار نمی کند ... باشه؟

You start again.

تو دوباره شروع کن

Lots of people who start businesses, it's not their first idea that works; it's their

بسیاری از افرادی که کسب و کار خود را راه اندازی می کنند، این اولین ایده آنها نیست که کار می کند. این

second, third, fourth.

دومین، سومین، چهارمین آنهاست.

Okay?

باشه؟

You've got to keep going.

باید ادامه بدی

"And never breathe a word about your loss..."

"و هرگز یک کلمه در مورد از دست دادنت نفس نکش..."

Something bad happens, it doesn't mean you need to tell everyone.

اتفاق بدی می افتد، به این معنی نیست که باید به همه بگویید.

Okay?

باشه؟

Pick yourself up; start again.

خودت را بلند کن؛ دوباره شروع کن.

"If you can talk with crowds..."

"اگر می توانی با جمعیت صحبت کنی...

What he means here is if you can... like, "crowds" is like the everyday person, like

" منظور او در اینجا این است که اگر می توانی... مانند، "ازدحام" مانند افراد روزمره است، مانند

lots of people, if you can be in a busy place, if you can be in a big party and have a nice

بسیاری از مردم، اگر می توانی در یک مکان شلوغ باشید، اگر می توانید در یک مهمانی بزرگ باشید و اوقات خوبی

time.

داشته باشید.

Okay? "...and keep your virtue..."

باشه؟ "...و فضیلت خود را حفظ کن...

Your "virtue" is your kind of... your values, what you believe in.

" "فضیلت" شما نوعی... ارزش های شماست، آنچه به آن اعتقاد دارید.

Okay?

باشه؟

So, you don't just have to live all on your own; you can be with other people, but you

بنابراین، لازم نیست فقط به تنهایی زندگی کنید. شما می توانید با دیگران باشید، اما می

stay... stay good.

مانید... خوب بمانید.

"...or walk with kings - nor lose the common touch."

"... یا با پادشاهان راه بروید - نه ارتباط مشترک را از دست بدهید ."

You can hang out with important people, but not forget who you are.

می توانید با افراد مهم معاشرت کنید، اما فراموش نکنید که چه کسی هستید.

"If you can fill the unforgiving minute with sixty seconds' worth of distance run."

"اگر بتوانید دقیقه نابخشودنی را با شصت ثانیه دویدن مسافت پر کنید."

Okay, so again we've got personification; the minute is being described as unforgiving.

خوب، پس دوباره ما شخصیت پردازی داریم. دقیقه به عنوان نابخشودنی توصیف می شود.

What that means is time goes quickly.

این بدان معناست که زمان به سرعت می گذرد.

If you can use time well... if you can use it to do amazing things, then:

اگر بتوانید از زمان به خوبی استفاده کنید... اگر بتوانید از آن برای انجام کارهای شگفت انگیز استفاده کنید، پس:

"Yours is the Earth, my son, and what's more: You'll be a Man" is roughly

"زمین مال توست پسرم، و چه چیزی بیشتر: تو مرد می شوی"

the ending.

تقریباً پایان است.

Okay?

باشه؟

I'm going to read it through to you once more:

من یک بار دیگر آن را برای شما می خوانم:

"If you can keep your head when all about you

"اگر می توانید سر خود را نگه دارید وقتی که همه چیز در

are losing theirs and blaming it on you.

حال از دست دادن مال آنهاست و آن را به گردن

If you can trust yourself when all men doubt you,

شما می اندازند. اگر می توانید وقتی همه مردم به شما شک دارند به خود اعتماد کنید،

but make allowance for their doubting too;

اما به شک آنها توجه کنید. همچنین

If you can wait and not be tired by waiting, or being lied about - don't deal in lies.

اگر می توانید صبر کنید و از انتظار خسته نشوید یا به شما دروغ می گویند - دروغ نگویید.

If you can dream - and not make dreams your master;

اگر می توانید رویاپردازی کنید - و رویاها را استاد خود نکنید ؛

If you can meet with Triumph and Disaster and treat those two imposters just the same;

اگر می توانید با پیروزی و فاجعه روبرو شوید و با آن دو شیاد رفتار کنید. همینطور؛

If you can make one heap of all your winnings And risk it on one turn of pitch-and-toss.

اگر بتوانید از همه بردهایتان یک انبوه به دست آورید و در یک نوبت آن را به خطر بیندازید.

And lose, and start again at your beginnings And never breathe a word about your loss;

و ببازید و دوباره از ابتدا شروع کنید و هرگز یک کلمه در مورد باختتان دم نزنید؛

If you can talk with crowds and keep your virtue,

اگر می توانید با آن صحبت کنید. ازدحام کنید و فضیلت خود را حفظ کنید ،

or walk with kings - nor lose the common touch;

یا با پادشاهان راه بروید - و ارتباط مشترک را از دست ندهید؛

If you can fill the unforgiving minute with sixty seconds' worth of distance run

اگر بتوانید دقیقه نابخشودنی را با دویدن مسافت شصت ثانیه پر کنید

Then yours is the Earth and everything that's in it,

، زمین و هر چیزی که در آن است متعلق به شماست ،

and what's more: You'll be a Man."

و چه چیزی بیشتر: شما خواهید توانست مرد باش."

Now, there's one point, here.

حالا، اینجا یک نکته وجود دارد.

He talks about men.

او در مورد مردان صحبت می کند.

"Men", there, means general for human beings; it's not just saying that this is just for

«رجال» در آنجا به معنای عام برای انسان است; فقط این نیست که بگوییم این

one, you know... for one gender; for one sex.

فقط برای یک جنس است. برای یک جنس

Hope you've enjoyed this.

امیدوارم از این کار لذت برده باشید.

Hope you've learnt something from it, or that it's made you think and question things that

امیدوارم چیزی از آن یاد گرفته باشید، یا باعث شده باشد به چیزهایی که به آن اعتقاد دارید فکر کنید و زیر سوال

you believe in.

ببرید.

Thanks for watching.

از تماشای شما متشکریم.

See you again soon.

به زودی میبینمت.