Speak like a NATIVE SPEAKER by using sentence stress in English (with examples!)

Hello, guys. Welcome back to www.engvid.com.

سلام بچه ها. به www.engvid.com بازگردید.

Today we are going to be looking at the words that you put stress on,

امروز قصد داریم به کلماتی که بر آنها تاکید می‌کنید

and how they give a different meaning to the sentence. So we're

و اینکه چگونه آنها معنای متفاوتی به جمله می‌دهند نگاهی بیندازیم. بنابراین ما

going to be looking at this one... Well, two sentences, here, and how with different questions,

قصد داریم به این یکی نگاه کنیم... خوب، دو جمله، در اینجا، و چگونه با سؤالات مختلف

I might put a different stress, more emphasis, more volume, perhaps, on these particular words.

، ممکن است تاکید متفاوت، تاکید بیشتر، حجم بیشتر، شاید، روی این کلمات خاص بگذارم.

And then over here, I'm going to be looking at subtext. Yes, I'm saying words

و سپس در اینجا، من قصد دارم به زیر متن نگاه کنم. بله، من دارم

to you, but what am saying underneath? What am I really saying to you? Okay? So I'm looking

به شما کلمات می گویم، اما زیر آن چه می گویم؟ من واقعا به شما چه می گویم؟ باشه؟ بنابراین من به دنبال این هستم

at how, by putting emphasis on one word, it can change the entire meaning of the sentence.

که چگونه با تأکید بر یک کلمه، می تواند کل معنای جمله را تغییر دهد.

Something really quite useful to hang onto, I hope.

من امیدوارم که چیزی واقعاً مفید باشد.

So, unfortunately, back home I have some butter that has gone a little bit mad.

بنابراین، متأسفانه، در خانه مقداری کره دارم که کمی دیوانه شده است.

Now, today, my aunt came to have tea. In Britain, we have a cup of tea, and we have some toast, and

حالا امروز عمه ام اومده بود چای بخوره. در بریتانیا، ما یک فنجان چای می خوریم، و مقداری نان تست، و

maybe some scones. My aunt is a little hard of hearing-okay?-so we need to repeat things,

شاید مقداری اسکون می خوریم. عمه من کمی سخت شنوا است-خوبی؟-پس باید چیزها را تکرار کنیم

and I need to say things quite loudly to her. So, my aunt said:

و من باید با صدای بلند به او بگویم. خاله گفت:

"Benjamin, which butter's off?" "Off" meaning bad, finished.

بنیامین کدوم کره تموم شد؟ «خاموش» به معنای بد، تمام شده.

And so, when she said: "Which butter?" I need to tell

و به این ترتیب، هنگامی که او گفت: "کدام کره؟" باید به

her that it's this butter, not that butter. "This butter's off", dear aunt. Okay?

او بگویم که این کره است، نه آن کره. "این کره خاموش است" عمه عزیز. باشه؟

This butter. Okay? So when she's asking which one it is, I emphasize: "This".

این کره باشه؟ بنابراین وقتی می پرسد کدام است، تأکید می کنم: "این".

Now, she was... My aunt, she was walking around the kitchen and she'd heard me saying something

حالا اون بود... خاله من داشت تو آشپزخونه راه میرفت و شنیده بود که من یه چیزی

about being off, so she said: "Benjamin, what's off?" As in: What is off, what has gone bad?

راجع به خاموش بودن میگم گفت: بنیامین چی شده؟ مانند: چه چیزی خاموش است، چه چیزی بد شده است؟

And I said: "It's the butter's gone off. The butter's off." So when she's asking: What?

و من گفتم: "کره تمام شد. کره خاموش شد." پس وقتی می پرسد: چی؟

Well, what is about a thing, she's asking which thing. It's the butter which is bad,

خوب، در مورد یک چیز چیست، او می پرسد کدام چیز. این کره است که بد است

as well as the pen.

و همچنین قلم.

Hey.

سلام.

Now, she didn't quite hear me, so she said: "What's the matter with the butter?" And I said:

حالا اصلا صدایم را نشنید گفت: کره چه شده؟ و من گفتم:

"Well, the butter's off. It's gone bad. It's off." Okay?

"خب، کره خاموش شد. خراب شد . خاموش شد." باشه؟

So I emphasize "off", this is what the matter is, it's off.

بنابراین من بر "خاموش" تأکید می کنم، موضوع همین است، خاموش است.

My dear aunt, she stayed a little bit longer in my flat

عمه عزیزم، امروز کمی بیشتر در آپارتمان من

today, and she heard me talking about my plans for the evening a bit later. And she said:

ماند و کمی بعد شنید که من در مورد برنامه هایم برای عصر صحبت می کنم . و او گفت:

"Who's having dinner?" So I've got this sentence here: "We're having dinner late tonight."

"چه کسی شام می خورد؟" بنابراین من این جمله را اینجا دارم: "امشب دیر شام می خوریم."

So I said: "We're having dinner late tonight.", "We're", me and my wife are having dinner.

پس گفتم: «امشب دیر شام می‌خوریم»، «ما هستیم»، من و همسرم شام می‌خوریم.

Okay? We are, we're, so I put the emphasis on here to make it clear to her so she understands

باشه؟ ما هستیم، ما هستیم، بنابراین من روی اینجا تاکید کردم تا برایش روشن شود تا بفهمد

that it's me and... Me and bond girl.

من هستم و... من و دختر باند.

-"What are you doing later?" -"We're having... We're having dinner."

-"بعدا چیکار میکنی؟" -ما داریم میخوریم... شام میخوریم.

-"What are you doing?" -"We're having dinner." -"What? -"Dinner."

-"چه کار می کنی؟" -"ما داریم شام میخوریم." -"چی؟ -"شام."

-"What is it you're doing?" -"Dinner. We're having dinner." Okay? So I make it clear. This is

-"داری چیکار میکنی؟" -"شام. ما داریم شام می خوریم." باشه؟ بنابراین من این را روشن می کنم.

if I'm trying to make something really clear to someone, I would emphasize these words like this.

اگر بخواهم چیزی را واقعاً برای کسی روشن کنم، این کلمات را اینگونه تأکید می کنم.

It's not always this obvious. You can do it just a little bit. Let's try it with a little bit.

همیشه اینقدر واضح نیست. شما می توانید این کار را انجام دهید. یه ذره بیا با یه ذره امتحان کنیم

So she says, my aunt, she says: -"When are we having dinner?"

پس میگه خاله میگه: -"کی شام میخوریم؟"

-"We're having dinner late tonight, we're having late." Late. Or I might even say:

-"امشب دیر شام میخوریم دیر میخوریم " دیر. حتی ممکن است بگویم:

"Tonight. We're having dinner late tonight", as in:

«امشب. امشب دیر شام می خوریم، مانند:

"Don't forget it's today. Don't go anywhere, aunty, it's tonight." Okay?

«فراموش نکن امروز است. جایی نرو، خاله، امشب است." باشه؟

So you can just change the meaning, change the emphasis. Okay? Emphasis

پس شما فقط می توانید معنی را تغییر دهید، تاکید را تغییر دهید. باشه؟

by putting stress on a different word.

با تاکید بر یک کلمه دیگر.

Now, this is how to be mean, how to be a little bit nasty. Okay. So, I've got this sentence,

کمی ناخوشایند. خوب. بنابراین، من این جمله را

and I'm going to show you two different meanings that I can get from it. So we've got:

دارم، و می‌خواهم دو معنی متفاوت را به شما نشان دهم که می‌توانم از آن دریافت کنم. بنابراین ما داریم:

"She drives very carefully." Okay? I haven't put any particular emphasis on any of the words.

"او با احتیاط رانندگی می‌کند." روی هر یک از کلمات تاکید خاصی داشته باشید.

"She drives very carefully." But if I say: "SHE drives very carefully." Okay? If I say:

"او با احتیاط رانندگی می کند." اما اگر بگویم: "او با احتیاط رانندگی می کند." باشه؟ اگر بگویم:

"SHE drives very carefully." I say that to my wife and I'm talking about my aunt driving

"او با احتیاط رانندگی می کند." این را به همسرم می گویم. و دارم از خاله ام می گویم که با

carefully, I'm saying: "She drives very carefully." I'm kind of saying:

احتیاط رانندگی می کند، می گویم: "او با احتیاط رانندگی می کند ." یک جورهایی می گویم:

"You don't drive very carefully." It's she, it's her who drives carefully.

"تو خیلی با احتیاط رانندگی نمی کنی." این او است، این او است که با احتیاط رانندگی می کند.

Okay? So: "You don't drive carefully."

بنابراین: "تو با احتیاط رانندگی نمی کنی."

But if I'm talking about my dear aunt, and I says... And I say: "She drives very CAREFULLY."

اما اگر من در مورد خاله عزیزم صحبت می کنم و می گویم ... و می گویم: "او با احتیاط رانندگی می کند."

Yeah? I might be being a little bit sarcastic.

آره؟ ممکن است کمی کنایه داشته باشم. او

You know? She's driving so carefully that

آنقدر با احتیاط رانندگی

she won't go faster than 10 miles an hour. She drives so carefully I feel like killing

می کند که تندتر نمی رود n 10 مایل در ساعت. او آنقدر با احتیاط رانندگی می کند که دلم می خواهد

myself. Okay: "She drives too slowly." Okay? If I put the emphasis on "carefully". Okay?

خودم را بکشم. خوب: "او خیلی آهسته رانندگی می کند." باشه؟ اگر تاکید بر "با دقت" بگذارم. باشه؟

Now, are we ready for this next bit? Are we ready, guys? Let's go. I've got a phrase here:

حالا، آیا ما برای این بیت بعدی آماده ایم؟ آیا ما آماده ایم، بچه ها؟ بیا بریم. من یک عبارت اینجا دارم:

"You shouldn't have painted it." Okay? It's a... It's a small criticism.

"نباید آن را نقاشی می کردی." باشه؟ این یک ... انتقاد کوچکی است.

"You shouldn't have painted it." But if I'm saying: "YOU shouldn't have painted it."

"تو نباید آن را رنگ می کردی." اما اگر بگویم: "تو نباید آن را نقاشی می کردی."

I'm saying that your painting is not good, so it should have been handsome handyman who painted it. Okay?

میگم نقاشیت خوب نیست پس باید خوش تیپ باشه که نقاشیش کرده. باشه؟

So you are not the person for this job; should have been him. Okay? So I'm basically saying:

بنابراین شما فردی برای این کار نیستید. باید او بود باشه؟ بنابراین من اساساً می گویم:

"You're not so good at painting. You're bad at painting." But if I say:

"شما در نقاشی آنقدر خوب نیستید. شما در نقاشی بد هستید." اما اگر بگویم:

"You shouldn't have PAINTED it." I'm saying: "How stupid are you? You painted the wall. You should

"نباید آن را نقاشی می کردی." من می گویم: "چقدر احمقی؟ دیوار را رنگ کردی.

have put wallpaper up. Painting is not a good decision in this case." Yeah? If I'm emphasizing

باید کاغذ دیواری می گذاشتی. نقاشی در این مورد تصمیم خوبی نیست." آره؟ اگر

the action to paint, I'm saying: "Painting, this is really a bad idea."

روی عمل نقاشی تاکید کنم، می گویم: "نقاشی، این واقعا ایده بدی است."

Guys, thank you so much for watching this evening, or this morning, or this afternoon,

بچه ها، خیلی ممنون که امشب یا امروز صبح یا امروز بعدازظهر

or in the middle of the night. Go to bed! What I'd like you to do now is

یا نیمه شب تماشا کردید. برو بخواب! کاری که اکنون می‌خواهم انجام دهید این است که

quickly click on to www.engvid.com and try out a little test, testing your knowledge of different

سریعاً روی www.engvid.com کلیک کنید و یک تست کوچک امتحان کنید و دانش خود را از مفاهیم مختلف آزمایش کنید

connotations. I'm going to probably use some new sentences to test you out. And if

. احتمالاً از جملات جدیدی برای آزمایش شما استفاده خواهم کرد. و

you find you're learning stuff from my videos, then well, you can subscribe to my YouTube channel.

اگر متوجه شدید که از ویدیوهای من چیزهایی یاد می گیرید، خوب، می توانید در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

Yeah? Hopefully you'll learn some more by watching some more videos.

آره؟ امیدوارم با تماشای چند ویدیو بیشتر چیزهای بیشتری یاد بگیرید.

Well done.

آفرین.

Let's practice putting different meanings into your words.

بیایید تمرین کنیم که معانی مختلف را در کلمات خود قرار دهیم.

Don't be late for bed, now.

الان برای خواب دیر نشو

Okay?

باشه؟

Bye.

خدا حافظ.