Sound more fluent in English

Hello. My name is Benjamin. I'm a lost tourist in London, and I don't know where to go. I'm

سلام. اسم من بنیامین است. من یک توریست گمشده در لندن هستم و نمی دانم کجا بروم. من

going to talk to the ticket man in the London Underground and see if he can help me. "Hello,

می روم با مسئول بلیط در متروی لندن صحبت کنم و ببینم آیا او می تواند به من کمک کند. "سلام

Mr. ticket man. I would like a ticket to Piccadilly." The man starts talking to me. "Blah, blah,

آقای بلیت مرد. من یک بلیط برای پیکادیلی می خواهم." مرد شروع به صحبت با من می کند. "بله، بل،

blah." He asks me a question. I don't know what to say, so I need to make a noise. "Ah."

بلا." از من یک سوال می پرسد. نمیدونم چی بگم پس باید سر و صدا کنم. "آه."

These are noises that give you time to think about your answer. "Ah. I would like a ticket,

اینها صداهایی هستند که به شما فرصت می دهند تا در مورد پاسخ خود فکر کنید. "آه. لطفاً یک بلیط

please, to Piccadilly Circus." Or I could say, "Urgh, I want a ticket please." Or "Urm,

برای سیرک پیکادیلی می خواهم." یا می‌توانم بگویم، "اوه، لطفاً یک بلیط می‌خواهم." یا "اورم،

I want to go to --." Or the other one would be, "Mmm, I want a ticket." Okay. Good.

من می خواهم به --." یا یکی دیگر می تواند این باشد: "مم، من یک بلیط می خواهم." باشه. خوب

So then, my ticket man says, "No problem. That will be four pounds fifty, please." I

بنابراین، مرد بلیط من می گوید: "مشکلی نیست . لطفاً چهار پوند پنجاه پوند خواهد بود."

then say, "You know, I think that's a little bit expensive, a bit expensive." So these

سپس می گویم: "می دانید، فکر می کنم کمی گران است، کمی گران است." بنابراین،

are all phrases for expressing an opinion -- if I think that's too big a price. So I

اینها همه عباراتی برای بیان یک عقیده هستند -- اگر فکر می کنم این قیمت خیلی زیاد است. بنابراین

could say, "you know, I think that's too expensive." Or, "I mean, I only really want to go one

می‌توانم بگویم، "می‌دانی، فکر می‌کنم خیلی گران است." یا، "یعنی، من واقعاً می خواهم یک

stop, half a mile. You see, I've only got four pounds. Then, I can't eat." Or, "Well,

توقف، نیم مایل بروم. می بینید، من فقط چهار پوند دارم. سپس، نمی توانم غذا بخورم." یا، "خب،

maybe you could give it to me for a little less." Or, "the thing is, Mr. ticket man,

شاید بتوانی آن را با کمی کمتر به من بدهی ." یا «مسئله این است که آقای بلیت،

I need to go there as well." These are all expressing an opinion to the ticket man. Okay?

من هم باید به آنجا بروم». اینها همه دارند به مرد بلیط اظهار نظر می کنند. باشه؟

So one last way of expressive an opinion. I could say, "Well, it's like this. You see,

بنابراین آخرین راه برای بیان عقیده. می‌توانستم بگویم: "خب، این‌طور است. می‌بینی،

I want to go to Piccadilly, but I can only give you two pounds." Okay? All ways of giving

من می‌خواهم به پیکادیلی بروم، اما فقط می‌توانم دو پوند به تو بدهم." باشه؟ همه راه های

an opinion, of starting "I want, I need". Okay?

نظر دادن، شروع "من می خواهم، من نیاز دارم". باشه؟

The ticket man thinks, and then he says, "Well, for three pounds, I can give you a single.

مرد بلیط فکر می کند و بعد می گوید: "خب، برای سه پوند، می توانم به شما یک تکی بدهم.

Is that what you want?" "A single? What is a single?" These are all phrases for when

آیا این همان چیزی است که می خواهید؟" "یک مجرد؟ تک آهنگ چیست؟" اینها همه عباراتی برای زمانی است

I need to think about my answer. So I could say, "Mmm, let me see. A single?" And then

که باید به پاسخ خود فکر کنم. بنابراین می توانم بگویم، "مم، بگذار ببینم. یک تک آهنگ؟" و بعد

I repeat the question he has given to me. Okay? Or I can say, "Now, let me think. That

سوالی که از من کرده است را تکرار می کنم. باشه؟ یا می توانم بگویم، "حالا، اجازه دهید فکر کنم. این

might be a good idea." Or, "Just a minute. I'm going to ask my friend." Or, "Hang on,

ممکن است ایده خوبی باشد." یا "فقط یک دقیقه. من از دوستم می پرسم." یا، "صبر کن،

sir. I need to look in my guidebook to find out." Or, "That's a really interesting question."

قربان. من باید در کتاب راهنمایم نگاه کنم تا بفهمم." یا، "این یک سوال واقعا جالب است."

Now, the thing about this phrase here, "It's a really interesting question", it's better

حالا چیزی که در مورد این عبارت اینجاست، "این یک سوال واقعا جالب است"،

maybe in school or university. Probably not very appropriate for the London Underground.

شاید در مدرسه یا دانشگاه بهتر باشد. احتمالا برای متروی لندن خیلی مناسب نیست.

But it's a good phrase to remember, anyway. Or I could say, "I'm not sure about that.

اما به هر حال این عبارت خوبی برای به خاطر سپردن است. یا می‌توانم بگویم، "در مورد آن مطمئن نیستم.

Maybe. Could you tell me more?" And then, the ticket man says, "Of course I can tell

شاید. ممکن است بیشتر به من بگویید؟" و بعد ، مرد بلیط می گوید: "البته می توانم

you more, but you must watch the next video in EngVid." See you soon. My name is Benjamin.

بیشتر به شما بگویم، اما باید ویدیوی بعدی را در EngVid ببینید." به زودی میبینمت. اسم من بنیامین است.

Thank you.

متشکرم.