Business English: How to get a meeting – *EXACTLY* what to write and say

Welcome back. My name's Benjamin. In today's

خوش آمدید. اسم من بنیامین است در

lesson, we are looking at phrasing for email

درس امروز، ما به دنبال عبارت‌بندی برای ایمیل

and phone call to help get you into the room.

و تماس تلفنی هستیم تا به شما کمک کند وارد اتاق شوید.

Because the truth of the matter is that you're

زیرا حقیقت موضوع این است که شما فقط با ارسال ایمیل به

not going to get an amazing business deal just from sending an email. Business deals

یک معامله تجاری شگفت انگیز نخواهید رسید . معاملات تجاری

get made in person, but how do you get into the room with someone that you don't know

شخصا انجام می شود، اما چگونه می توانید با فردی که

as a friend or close associate? You have to

به عنوان دوست یا همکار نزدیک خود نمی شناسید وارد اتاق شوید؟ شما باید

send emails, follow them up with phone calls

ایمیل بفرستید، آنها را با تماس های تلفنی پیگیری کنید

to try and actually meet those people. So, who

تا در واقع با آن افراد ملاقات کنید. بنابراین، چه کسی

will benefit from this video? Well, certainly

از این ویدیو سود می برد ؟ خوب، مطمئناً

if you're working in sales in English and

اگر در زمینه فروش به زبان انگلیسی کار می کنید و

you're learning English as a foreign language,

انگلیسی را به عنوان یک زبان خارجی یاد می گیرید،

good place to start. But also if you're looking

نقطه خوبی برای شروع است. اما همچنین اگر به دنبال

to get work experience and just get face-to-face

کسب تجربه کاری و فقط

meetings with people to help you, then I think this will be of benefit for you.

ملاقات حضوری با افراد برای کمک به شما هستید، فکر می کنم این برای شما مفید خواهد بود.

So let's dive straight in, shall we? I've suggested that we're starting with email,

پس بیایید مستقیم شیرجه بزنیم، درست است؟ من پیشنهاد کرده ام که با ایمیل شروع کنیم،

then going to a phone call, and then meeting in

سپس به یک تماس تلفنی برویم و سپس حضوری ملاقات کنیم

person. So, the standard email says something

. بنابراین، ایمیل استاندارد چیزی

like "Dear blah, blah, blah", and then has

شبیه به "عزیز blah, blah, blah" می گوید و سپس

the name down here. But we're going for quite

نام آن را در اینجا دارد. اما ما

a direct style of written English here, so we'll have "Dear, my name's da, da, da". It

در اینجا به یک سبک کاملاً مستقیم از نوشتار انگلیسی می‌پردازیم، بنابراین "عزیز، نام من دا، دا، دا" است.

makes it conversational, friendly. "My name's

آن را محاوره ای، دوستانه می کند. «اسم من

da, da, da, and I work for", introduce yourself.

دا، دا، دا، و برای آن کار می‌کنم»، خودتان را معرفی کنید.

What do you do? Who are you? "I work for blah,

چه کار می کنی؟ تو کی هستی؟ "من برای بلا،

blah, blah, blah, blah, blah, blah", or "I

بلا، بلا، بلا، بلا ، بلا، بلا" یا "من از

look after client accounts at", or "I represent",

حساب های مشتری مراقبت می کنم " یا "من نماینده"

name of the person, yep. So, find a good way

نام شخص، بله، کار می کنم. بنابراین، یک راه خوب

of talking about what you do.

برای صحبت در مورد کاری که انجام می دهید پیدا کنید.

Who put you in contact? Or maybe you found the contact details yourself. "I was given

چه کسی شما را در تماس قرار داد؟ یا شاید خودتان اطلاعات تماس را پیدا کرده اید. "

your details by", who recommended it? Who

مشخصات شما توسط من داده شد"، چه کسی آن را توصیه کرد؟ چه کسی

thought we would work extremely well together?

فکر می کرد ما با هم خیلی خوب کار کنیم؟

Who thought we would work extremely well together?

چه کسی فکر می کرد ما با هم خیلی خوب کار کنیم؟

Who suggested that I contacted you? Who suggested

چه کسی پیشنهاد داد که با شما تماس بگیرم؟ چه کسی پیشنهاد داد

that I contacted you? Okay. If you weren't recommended by someone, what could you say?

که با شما تماس بگیرم؟ باشه اگر کسی شما را توصیه نمی کرد، چه می توانید بگویید؟

"Hi, my name's da, da, da, and I work for", "I have been having a look at your website,

"سلام، اسم من دا، دا، دا، و من برای آن کار می کنم"، "من به وب سایت شما نگاه می کردم،

and I have been, and I was very impressed

و بودم، و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم

by", give a compliment. "And I was interested

"، تعریف کنید. بله، دوباره به آنها بگویید: "و من علاقه مند بودم در

to find out about", yep, tell them again. Why are you getting in contact? Well, here,

مورد آن بیابم". چرا در تماس هستید؟ خوب، اینجا،

"Please find attached my brochure, portfolio,

"لطفا بروشور، نمونه کارها،

CV", but why are you sending it? Tell them.

CV من را ضمیمه پیدا کنید"، اما چرا آن را ارسال می کنید؟ به آنها بگویید.

"I would like to", what are you trying to get from this person? Now, this is more if

"من می خواهم"، چه چیزی را می خواهید از این شخص بگیرید؟ حالا، این بیشتر است اگر

you're kind of on an equal footing with someone.

شما در موقعیتی برابر با کسی باشید.

Do give me a call if you have any questions.

اگر سوالی دارید با من تماس بگیرید

If you're submitting your CV to some kind

اگر رزومه خود را به نوعی

of recruiting manager, then you have to show

مدیر استخدام ارسال می کنید، باید

respect to them. "Do please find attached my CV", and you would say to someone like

به آنها احترام بگذارید. "لطفاً رزومه من را ضمیمه پیدا کنید "، و شما به کسی مانند آن می گویید

that, "I hope to hear from you soon. I hope to hear from you soon."

، "امیدوارم به زودی از شما بشنوم . امیدوارم به زودی از شما بشنوم."

"Kr", short for "kind regards". So, let's just go over that again. "My name's da, da,

"Kr" مخفف "سلام های مهربان". بنابراین، بیایید دوباره آن را مرور کنیم. "نام من دا، دا،

da. I work for", were you introduced or did you find the information yourself? If you

دا. من برای کار می کنم" معرفی شدی یا اطلاعات را خودت پیدا کردی؟ اگر

found the information, "I have had a good look at your website, and I was impressed

اطلاعات "من به وب سایت شما نگاه خوبی داشته ام و تحت تاثیر قرار گرفتم

with", what do you want? Yep. "I am looking to", "I am hoping to", what's the link with

" را پیدا کردید، چه می خواهید؟ بله "من دنبالش هستم "، "امیدوارم"، چه ارتباطی با

this person? "Please find attached my", something

این شخص دارد؟ "Please Find my attached"، چیزی

that sells you really well, "I hope to hear

که واقعاً به شما می فروشد، "امیدوارم به

from you soon", or "Please give me a call if

زودی از شما بشنوم" یا "لطفاً اگر سؤالی دارید با من تماس بگیرید

you have any questions." Right. The email's

." درسته ایمیل

gone. They haven't called. What do we do?

از بین رفت زنگ نزده اند چه کار کنیم؟

Forget about it, move on to the next person?

آن را فراموش کنید، به سراغ نفر بعدی بروید؟

Well, you write to the next person as well, but at the same time, you follow it up with

خوب شما برای نفر بعدی هم نامه می نویسید ولی در عین حال با

a phone call. "Hello, this is Marek from whatever

یک تماس تلفنی پیگیری می کنید. "سلام، این مارک از هر

service you are offering. I'm calling in regards

سرویسی است که شما ارائه می دهید. من در رابطه

to the email I sent about pipecleaningservices.com

با ایمیلی که در مورد pipecleaningservices.com

or whoever you are, whatever you are. I was

یا هرکسی که هستید، هر چه که هستید، تماس می گیرم.

just wondering, I was just having a think if you'd had a chance to have a look at it,

فقط در تعجب بودم، فقط داشتم فکر می کردم اگر فرصتی داشتید به آن نگاه کنید و

to have a look at this email. Have you read

به این ایمیل نگاهی بیندازید . آیا

my email?" Probably the person gets hundreds

ایمیل من را خوانده اید؟" احتمالاً شخص همیشه صدها

and thousands of emails all the time. They're

و هزاران ایمیل دریافت می کند . آنها

like, "What email are you talking about?"

مانند "در مورد چه ایمیلی صحبت می کنید؟"

So if they say, "Yes, I've had a look", then

بنابراین اگر آنها بگویند، "بله، من نگاهی انداخته ام"،

you start trying to get a meeting in person.

شما شروع به تلاش برای ملاقات حضوری می کنید.

If they have no idea who you are, then you need

اگر آنها نمی دانند شما چه کسی هستید، باید از طریق

to tell them on the phone some more about you and

تلفن اطلاعات بیشتری در مورد شما و

the service you provide. So let's have a look at

خدماتی که ارائه می دهید به آنها بگویید. پس بیایید نگاهی به

how we do that. Somehow you've managed to get them

نحوه انجام این کار بیندازیم. به نوعی توانسته اید آنها را

vaguely interested in your company. Well done.

به طور مبهم به شرکت خود علاقه مند کنید. آفرین.

On that note, if you would like to subscribe to

با توجه به این نکته، اگر می‌خواهید در

this channel to get videos coming in when they

این کانال مشترک شوید تا ویدیوهایی که پس از

are released on YouTube, then please do so right

انتشار در YouTube منتشر می‌شوند را دریافت کنید، لطفاً اگر قبلاً مشترک شده‌اید، فوراً این کار را انجام دهید

away if you are subscribed already. Nice one.

. یکی خوبه

Okay, so tell them about your company. Who are

خوب، پس در مورد شرکت خود به آنها بگویید. تو کی هستی

you? "We are a plumbing company. We are a engineering company." Since what date were

؟ "ما یک شرکت لوله کشی هستیم. ما یک شرکت مهندسی هستیم." از چه تاریخی

you established? "Since 1952. We have been

تاسیس شدید؟ "از سال 1952. ما

providing bespoke services to..." Let's write

خدمات سفارشی به... ارائه می دهیم." بیایید

that phrase down. Bespoke. I like it. Bespoke.

این عبارت را بنویسیم. سفارشی. من آن را دوست دارم. سفارشی.

It means individualized. Or another way of saying

به معنای فردی شده است. یا راه دیگری برای گفتن

it is "tailor-made". A tailor is someone who

آن «دخت ساخته» است. خیاط کسی است که

makes clothes for that person. So if they're

برای آن شخص لباس می‌سازد. بنابراین اگر آنها

tailor-made, then it's made just for that customer.

سفارشی هستند، پس فقط برای آن مشتری ساخته شده است.

"Since 1952, we have been providing bespoke

"از سال 1952، ما

holidays to the Caribbean." Ooh. "We have a

تعطیلات سفارشی را به کارائیب ارائه می دهیم." اوه "ما

reputation for..." What are your key values?

برای... شهرت داریم" ارزش های کلیدی شما چیست؟

Professionalism, punctuality, going the extra

حرفه ای بودن، وقت شناسی،

mile, exceeding customer expectation. Exceeding,

فراتر رفتن از حد انتظار مشتری. بیش از حد،

yeah, doing more than expectation. "We pride

بله، انجام دادن بیش از حد انتظار. "ما به خودمان افتخار می کنیم

ourselves in..." What are you really happy about?

..." واقعاً از چه چیزی خوشحال هستید؟

Or what do you say you're really happy about?

یا می گویید واقعاً از چه چیزی خوشحال هستید؟

"We pride ourselves in our customer care." Let's

"ما به مراقبت از مشتری خود افتخار می کنیم." بیایید

write that down. Customer care. On a personal

آن را بنویسیم. مراقبت از مشتری. در یک

note, I've recently been working on building a

یادداشت شخصی، من اخیراً روی ساختن

bridge from Abergavenny to somewhere else. What

پلی از Abergavenny به جای دیگری کار کرده ام. روی چه چیزی

have you been working on? And look, I'd be very...

کار می کردید ؟ و ببین، من خیلی دوست خواهم داشت...

Remember, you're still on the phone, here. I'd

یادت باشد، تو هنوز اینجا با تلفن صحبت می کنی. من

be very happy to meet in person, to go through...

خیلی خوشحال می شوم که حضوری ملاقات کنم ، از طریق ... از

To go through, to show you, to go through our

طریق، برای نشان دادن شما، برای بررسی

portfolio. Portfolio. Again, it's kind of softy.

نمونه کارها. نمونه کارها. باز هم به نوعی نرم است.

Port, port, portfolio. And show you what we might be able to do for you. What we might,

بندر، بندر، نمونه کارها. و به شما نشان دهیم که چه کارهایی ممکن است بتوانیم برای شما انجام دهیم. آنچه ما ممکن است،

it's a possibility, what we could do for you. Right. Hopefully they're interested.

این یک امکان است، آنچه می توانیم برای شما انجام دهیم. درسته امیدوارم آنها علاقه مند شوند.

Maybe the other guy or lady goes, "Hmm, yeah.

شاید آن مرد یا خانم دیگر بگوید: "هوم، آره.

Sounds interesting." Yes. Yeah, we could have

جالب به نظر می رسد." بله . بله، ما می توانیم

a meeting. So, you say, "Ah, great. When were you

یک جلسه داشته باشیم. بنابراین، شما می گویید، "آه، عالی.

thinking, exactly?" When were you thinking? I.e.,

دقیقا کی فکر می کردید؟" کی فکر می کردی؟ یعنی

give me a date. When were you thinking? Or you

به من تاریخ بده کی فکر می کردی؟ یا

could ask, "When suits you?" Which is when or

می توانید بپرسید: "چه زمانی برای شما مناسب است؟" چه زمانی یا چه

when's good for you? When suits you? Is it good

زمانی برای شما خوب است؟ چه زمانی برای شما مناسب است؟ آیا

for you? They say, "What about next Tuesday?"

برای شما خوب است؟ می گویند سه شنبه آینده چطور؟

If the answer is, "Sorry", then say something

اگر پاسخ «متاسفم» است، چیزی

like, "I'm afraid I've got bingo that day."

شبیه به «می ترسم آن روز دچار یکنوع بازی شبیه لوتو شده باشم» بگویید.

I'm not going to be able to make it... No, you

من نمی توانم آن را بسازم... نه، شما

don't want to say bingo. "I'm afraid I've got a

نمی خواهید بگویید یکنوع بازی شبیه لوتو. "می ترسم

prior commitment." Or, "I've got", let's write

تعهد قبلی داشته باشم." یا، «دارم»، بیایید

it up here, "I've got another engagement."

آن را اینجا بنویسیم، « نامزدی دیگری دارم».

Yeah, or a commitment. Just means you're busy.

آره یا تعهد فقط یعنی سرت شلوغه

"I'm afraid I've got another commitment that day."

می ترسم آن روز تعهد دیگری داشته باشم.

Is there another time that might work? Could you suggest another time?

آیا زمان دیگری وجود دارد که ممکن است کار کند؟ زمان دیگری را پیشنهاد می کنید؟ ضح ضح ضح ضح

Duh-duh-duh-duh-duh-duh-duh-duh. Yes? No? That

ضوح. بله؟ نه؟ که

could work? Yep. Were you thinking in the morning

می تواند کار کند؟ بله صبح فکر می کردی

or in the afternoon? Morning, about 9 o'clock.

یا بعد از ظهر؟ صبح، حدود ساعت 9.

Okay, great. Shall we confirm that a little bit

باشه عالیه آیا کمی

closer to the time? Shall we confirm, or are

نزدیکتر به زمان آن را تأیید کنیم؟ آیا ما تأیید می کنیم، یا

you happy to confirm that now? Are you happy to

خوشحال هستید که اکنون آن را تأیید کنید؟ آیا خوشحال هستید که

confirm? "To set it in stone" means to make it

تأیید کنید؟ «در سنگ نهادن» به معنای محکم کردن آن است

solid. We're not going to change it. Shall we...

. ما آن را تغییر نمی دهیم. آیا ما ...

Shall we... Are we agreeing on that? Fantastic.

آیا ما ... آیا ما در مورد آن توافق داریم؟ فوق العاده.

Well, "I very much look forward to meeting you

خوب، "بسیار مشتاق دیدار شما هستم

then." "I very much look forward to positive

." "من بسیار مشتاقانه منتظر

expectation about the future to meeting you

انتظارات مثبت در مورد آینده برای دیدار با شما هستم

then." So, what have we done? We've told them why

." خب، ما چه کرده ایم؟ ما به آنها گفته‌ایم که چرا

we're great, because we're trying to get a meeting

خوب هستیم، زیرا سعی می‌کنیم

with them. They say, "Yeah, meeting. Good. Yes,

با آنها ملاقاتی داشته باشیم. آنها می گویند، "آره، ملاقات، خوب، بله،

meeting." We ask for a date. We say, "Yes" or "No",

ملاقات." ما یک تاریخ می خواهیم. می گوییم «بله» یا «نه»

and then we say, "Looking forward to it."

و سپس می گوییم «منتظر آن هستم».

All right. It's time for you to do something.

بسیار خوب. وقت آن است که شما کاری انجام دهید.

Yes? Rather than passively absorbing,

بله؟ به جای جذب منفعلانه،

yeah, you need to actively do the quiz. Where

بله، باید به طور فعال آزمون را انجام دهید.

is the quiz? It's on the engVid website.

مسابقه کجاست؟ این در وب سایت engVid است.

So, have a look. Give the questions a go. Hope

بنابراین، نگاه کنید. سوالات را مطرح کنید. امیدوارم امتیاز

you get a good high score. If you don't, maybe

بالایی کسب کنید . اگر این کار را نمی کنید، ممکن است

have another look at the video, and if you want any extra help with your English,

دوباره به ویدیو نگاهی بیندازید، و اگر در مورد زبان انگلیسی خود کمک بیشتری می خواهید،

do come over to www.honeyourenglish.com.

به www.honeyourenglish.com مراجعه کنید.

Thanks so much for watching, and I look forward to seeing you very soon.

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و من مشتاقانه منتظر دیدار شما هستم.