Polite English Conversation: How to take feedback

Hey guys. Welcome back. Thanks for coming here, right now to learn some

سلام بچه ها. خوش برگشتی. از اینکه به اینجا آمدید، در حال حاضر برای یادگیری

more. What are we doing? We are learning how to receive feedback. Sometimes

بیشتر سپاسگزاریم. ما چه کار می کنیم؟ ما در حال یادگیری نحوه دریافت بازخورد هستیم. گاهی اوقات

feedback you will get will be good. And our natural reaction to that will be

بازخوردی که دریافت خواهید کرد خوب خواهد بود. و واکنش طبیعی ما به آن

really happy. Yep. So we're going to learn how to graciously accept good

واقعا خوشحال کننده خواهد بود. بله بنابراین، ما یاد خواهیم گرفت که چگونه با مهربانی

things that are said to us, but also how to listen to criticism, and to show that

چیزهای خوبی را که به ما گفته می شود بپذیریم، اما همچنین چگونه به انتقادات گوش دهیم، و نشان

we are emotionally mature, and resilient, to be able to want to improve

دهیم که از نظر عاطفی بالغ و انعطاف پذیر هستیم، تا بتوانیم بخواهیم پیشرفت کنیم

and learn from any suggestions that we are given without taking personal

و از هر چیزی یاد بگیریم. پیشنهاداتی که بدون

offense to that person. And I think it's a very important skill that we have in

توهین شخصی به آن شخص به ما داده می شود. و من فکر می کنم این یک مهارت بسیار مهم است که ما در

today's consumer driven society, because people have a voice, we're always

جامعه مصرف کننده امروزی داریم، زیرا مردم صدایی دارند، ما همیشه در حال

writing reviews. And, you know, we live in an email culture when people can very

نوشتن نقد هستیم. و، می دانید، ما در یک فرهنگ ایمیل زندگی می کنیم که مردم می توانند خیلی

quickly let you know what they think about something. So here we are, let's

سریع به شما اطلاع دهند که در مورد چیزی چه فکر می کنند. پس اینجا هستیم، بیایید

learn.

یاد بگیریم.

First of all, what can you say, if someone says something complimentary

اول از همه، اگر کسی چیزی به شما تعریف کند، چه می توانید بگویید

towards you? Well, you could say "thanks so much for your support. I really

؟ خوب، می توانید بگویید "از حمایت شما بسیار متشکرم. من واقعاً

appreciate it." So the way this sentence is constructed, it comes across as being

از آن قدردانی می کنم." بنابراین نحوه ساخت این جمله،

quite genuine. Because I've got "so", yeah, so it shows that, you know, I

کاملاً واقعی به نظر می رسد. از آنجا که من "چنین" دارم، بله، پس این نشان می دهد که، می دانید، من

really appreciate it. And we've actually even said that -- "I really" -- so it's

واقعاً از آن قدردانی می کنم. و ما در واقع حتی گفته‌ایم که -- "من واقعا" -- پس

the "so" and the "really", that indicate that you know that this is important to

این "چنین" و "واقعا" است که نشان می‌دهد شما می‌دانید که این برای ما مهم است

us.

.

Here, "It's really nice to know I'm on the right track". I say that's the kind

در اینجا، "این واقعاً خوب است که بدانم در مسیر درستی هستم". من می گویم این همان

of thing you would say to your boss, because you want to show that you are

چیزی است که شما به رئیس خود می گویید، زیرا می خواهید نشان دهید

doing things in the way that they want you to do them. Now, the vocab I've used

که کارها را به روشی انجام می دهید که آنها از شما می خواهند. حال، واژگانی که من در

here is the kind of thing that we would say in normal speech. But if you're

اینجا استفاده کرده‌ام، همان چیزی است که در گفتار عادی می‌گوییم. اما اگر

trying to use really good vocab, then "nice" isn't a particularly good word.

می‌خواهید از لغات واقعاً خوبی استفاده کنید، «خوب» کلمه خوبی نیست.

So should we think of something that we could replace "nice" with? It's, you

پس آیا باید به چیزی فکر کنیم که بتوانیم «خوب» را با آن جایگزین کنیم؟

could say, "it's reassuring to know that..." Yep, "reassuring" I'm going to

می‌توان گفت، «اطمع‌بخش است که بدانی ...» بله، «آرام‌بخش» است که می‌خواهم

write that down. Reassuring... reassuring to know that.

آن را بنویسم. دلگرم کننده... اطمینان خاطر از دانستن آن.

On to my next one. "That's really kind. I have to say, though, that such and

به سمت بعدی من. "این واقعاً مهربان است. با این حال، باید بگویم که فلان

such and such a person deserves the credit." So what I'm doing there is I'm

و فلان شخص شایسته این اعتبار است." بنابراین کاری که من در آنجا انجام می‌دهم این است

showing that I'm not selfish, that I'm prepared to give someone else the glory

که نشان می‌دهم خودخواه نیستم، که آماده هستم

for something that went well. "That's really kind I have to say, though," that

برای چیزی که خوب پیش رفته است به شخص دیگری افتخار کنم. "این واقعاً مهربان است که باید بگویم، هر چند"، "

"I have to say" it means like, I can't not do this. Yeah. I'm such a good

باید بگویم" به این معنی است که من نمی توانم این کار را انجام ندهم. آره من آنقدر آدم خوبی

person that I have to do this. "They deserve the credit."

هستم که باید این کار را بکنم. آنها مستحق این اعتبار هستند.

Or my fourth option, very simply: "So glad you liked it." Yeah. Maybe you've

یا گزینه چهارم من، خیلی ساده: "خیلی خوشحالم که دوستش داشتی." آره شاید شما

been playing in a concert and someone saw it. "I'm glad you liked it. That's

در کنسرت می نوازید و کسی آن را دیده است. "خوشحالم که خوشت اومد.

great."

عالیه."

Sad face sad face. Yep, they didn't like it. So what we're trying to do here is

چهره غمگین چهره غمگین. بله، آنها آن را دوست نداشتند. بنابراین آنچه که ما در اینجا سعی می کنیم انجام دهیم این است

show that we're listening. Yep. To show that we care what that person thinks.

که نشان دهیم که گوش می دهیم. بله برای نشان دادن اینکه ما به آنچه آن شخص فکر می کند اهمیت می دهیم.

"Ah, okay." So I'm trying to work out are what was it that they didn't like?

"آهان باشه." بنابراین من سعی می‌کنم بفهمم که آن‌ها چه چیزی را دوست ندارند؟

"Sorry?" Yeah, I'm sorry. You didn't enjoy that. I'm sorry. You didn't enjoy

"متاسف؟" آره متاسفم تو از این کار لذت نبردی متاسفم. از

your meal at my restaurant? Well, that's good to know that the chicken soup

غذایتان در رستوران من لذت نبردید؟ خوب است بدانید که سوپ مرغ

tastes revolting. Yep. So I'm showing that I want to make my restaurant

مزه شورشی دارد. بله بنابراین من نشان می دهم که می خواهم رستورانم را

better. Yep. I'm going to go back into the kitchen now and improve the recipe.

بهتر کنم. بله اکنون می خواهم به آشپزخانه برگردم و دستور غذا را بهبود ببخشم.

Thanks for pointing it out. Yep. You're making the customer feel valued. And

بابت اشاره به این موضوع تشکر می کنیم. بله شما به مشتری احساس ارزشمندی می کنید.

you're also creating a culture where you're given suggestions for improvement

و همچنین در حال ایجاد فرهنگی هستید که در آن پیشنهادهایی برای بهبود به شما داده می شود

and it helps to make the restaurant better or the business better.

و به بهتر شدن رستوران یا کسب و کار بهتر کمک می کند.

Okay, second way: "Yeah, you're right. I was just trying to..." So this is here,

بسیار خوب، راه دوم: "آره، حق با شماست. من فقط سعی می کردم..." پس این اینجاست،

we're being a little bit defensive because we're kind of trying to explain

ما کمی حالت تدافعی به خرج می دهیم زیرا سعی می

what we were doing. So if I was teaching a lesson and someone watched it, and

کنیم کاری را که انجام می دادیم توضیح دهیم. بنابراین اگر درسی تدریس می‌کردم و کسی آن را تماشا می‌کرد

they felt that it hadn't gone well, then I might say, "Yeah, no, you're right. I

و احساس می‌کرد که خوب پیش نرفته است، می‌توانم بگویم: "آره، نه، درست می‌گویی.

was just trying to make it interesting for such and such a person. But by doing

من فقط سعی می‌کردم آن را برای فلان و فلان جالب کنم. اما با انجام

that, it meant that this happened."

این کار به این معنی بود که این اتفاق افتاده است."

Okay. Right. Now, sometimes we can just have one-word sentences in English.

باشه. درست. در حال حاضر، گاهی اوقات می توانیم فقط جملات یک کلمه ای در انگلیسی داشته باشیم.

"Interesting." So that's short for "that is interesting", but I just say,

"جالب هست." بنابراین این کوتاه برای " که جالب است" است، اما من فقط می گویم،

interesting. And then you're asking for advice. How do you think I could improve

جالب است. و بعد از شما راهنمایی می خواهید. به نظر شما چگونه می توانم آن را بهبود بخشم

it? How do you think I could improve it? Yeah, you're showing that you're not

؟ به نظر شما چگونه می توانم آن را بهبود بخشم؟ آره، تو نشون میدی که

closed off. You're open to feedback. Now, this comment here, this is in

بسته نیستی شما آماده بازخورد هستید. حالا این کامنت اینجا، این در

response to if the other person says, "Oh, I hope you're not upset by that."

پاسخ به این است که اگر طرف مقابل بگوید "اوه، امیدوارم از این موضوع ناراحت نشده باشید."

Then you say "no, no, no, no, no, not at all, me upset? No. It's great to get

سپس می گویید "نه، نه، نه، نه، نه، اصلا، من ناراحت شدم؟ نه

some honest feedback actually. Upset? No, this is helpful stuff." Yeah, I'm

. در واقع دریافت بازخورد صادقانه عالی است. ناراحتید؟ نه، این چیزهای مفیدی است." آره دارم

getting better.

بهتر میشم

Now, if the feedback involves someone else, then you can say, I'll certainly

حالا، اگر بازخورد مربوط به شخص دیگری باشد، می‌توانید بگویید، من مطمئناً

pass that on. Yep. Pass it on, I will share that information. Okay, so I'm

آن را منتقل می‌کنم. بله آن را منتقل کنید، من آن اطلاعات را به اشتراک خواهم گذاشت. خوب، پس من

about to rub this off now. So why don't you just pick a couple of phrases for

در حال پاک کردن این هستم. پس چرا فقط چند عبارت

you to write in your book? Do you have a book, pen? Yeah. Why don't you pick one

را برای نوشتن در کتاب خود انتخاب نمی کنید؟ کتاب، قلم داری؟ آره چرا همین الان یکی را انتخاب نمی کنید

right now? Good, because we're going on to the next page. Sometimes you might

؟ خوب است، زیرا ما به صفحه بعدی می رویم. گاهی اوقات ممکن است

not agree with what they say. In which case, you still need to be civil and

با آنچه آنها می گویند موافق نباشید. در این صورت، شما هنوز باید مدنی و

polite and share a good attitude. But you could invite some sort of discussion

مؤدب باشید و نگرش خوبی داشته باشید. اما شما می توانید نوعی بحث

about that. So a phrase to use maybe: "I see what you're saying but don't you

در مورد آن دعوت کنید. بنابراین یک عبارت برای استفاده شاید: "من می بینم که شما چه می گویید اما فکر نمی کنید

think that...?" Yeah, I see what you're saying about the chicken curry. But

که ...؟" بله، می بینم که در مورد مرغ کاری چه می گویید. اما

don't you think the consistency is pretty good? Or... "I see what you're

به نظر شما سازگاری خیلی خوب نیست؟ یا... "من می بینم که چه می

saying but don't you think actually that the flavors are quite strong in that

گویید، اما آیا واقعاً فکر نمی کنید که طعم ها در آن غذا کاملاً قوی

dish? Don't be sort of: "You're wrong!" Yep. Because then we're going to have

است؟ یک جورهایی نگویید: "اشتباه می کنید!" بله.

some sort of nasty argument.

Or: "To be honest, what I was trying to do was...". "To be honest, what I was

یا: "راستش را بخواهید، کاری که من می خواستم انجام دهم این بود که..."

trying to do with this chicken curry, is to give you a really nice hot meal with

یک غذای گرم خوب با

lots of authentic flavors of India. But... you know, not everyone likes it.

بسیاری از طعم های اصیل هندی. اما... می دانید، همه آن را دوست ندارند.

So thank you for telling me. And I'm really sorry if you felt disappointed by

پس ممنون که بهم گفتی و من واقعا متاسفم اگر از

the dish, but, but do bear in mind that 99.9% of my customers have been very

این غذا ناامید شدید، اما، به خاطر داشته باشید که 99.9٪ از مشتریان من از

happy with that dish." So we're not being a total walkover, a pushover. We

آن غذا بسیار راضی بوده اند."

are kind of fighting our corner a little bit.

اندکی در حال مبارزه با گوشه ما هستند .

And then it's always important to try and finish on a good note. So you could

و سپس همیشه مهم است که تلاش کنیم و با یک نکته خوب به پایان برسانیم. بنابراین می توانید

offer to try and do something to make the situation better. If you have

پیشنهاد دهید که تلاش کنید و کاری انجام دهید تا وضعیت بهتر شود. اگر

received criticism, would it help if I brought you out another dish? What about

انتقادهایی دریافت کرده اید، آیا کمک می کند اگر من یک ظرف دیگر برایت آوردم؟

if I went into the kitchen and fixed you up a dedicated...? Why don't you come

اگر من به آشپزخانه بروم و یک غذای اختصاصی برایت درست کنم چه می‌شود؟ چرا

back another day and I will offer you 50% off the bill.

یک روز دیگر برنمی‌گردی و من 50 درصد از قبض را به تو پیشنهاد می‌دهم.

"I know! Let's..." Okay, so I'm not getting all upset by any criticism. I'm

«می‌دانم! بیا..." باشه، پس از هیچ انتقادی ناراحت نمی شوم. من

thinking on my feet and I'm finding solutions that are going to work for

روی پاهایم فکر می کنم و دارم راه حل هایی پیدا می کنم که برای

both of us. Okay, so let's recap. We have received compliments and we have

هر دوی ما مفید باشد. باشه، پس بیایید خلاصه کنیم. ما داریم تمجیدها را دریافت کرده‌ایم و

thanked the person for their feedback. It's best if you don't get like too

از آن شخص به خاطر بازخوردشان تشکر کرده‌ایم. بهتر است از گفتن یک چیز خوب بیش از حد

overexcited by someone saying something good. Yeah, take it. You know, it's nice

to hear, but it's not like "waaaah!". And we have received criticism, and

هیجان زده نشوید. و ما انتقاداتی را دریافت کرده

we've listened to the points they have to make. But if we really disagree, then

ایم و به نکاتی که آنها باید بیان کنند گوش داده ایم . اما اگر واقعاً مخالفت

we're going to come into a discussion. And then at the end, we always make sure

کنیم، وارد بحث خواهیم شد.

we have a good conclusion to any kind of feedback.

نتیجه‌گیری خوب برای هر نوع بازخوردی.

Why don't you have a go now at doing the quiz, just to reinforce the learning and

چرا اکنون برای انجام مسابقه تلاش نمی‌کنید ، فقط برای تقویت یادگیری

try and memorize these phrases. If you're a subscriber, thanks, make sure

و سعی کنید این عبارات را حفظ کنید. اگر مشترک هستید، متشکرم، مطمئن

you keep watching my videos. Notifications -- let's have them, and I

شوید که ویدیوهای من را تماشا می‌کنید اعلان ها -- بیایید آنها را داشته باشیم و من

will see you in the next video. If you want any extra help: honeyourenglish.com

شما را در ویدیوی بعدی می بینم. اگر کمک اضافی می خواهید: honeyourenglish.com

for Skype, tuition in writing and speaking. Thanks for watching. See you

برای اسکایپ، آموزش نوشتن و صحبت کردن ing. ممنون از ملاحظه تان. به

soon.

زودی میبینمت.