The 10 Best INSULTS from SHAKESPEARE

Out, thou scurvy wretch.

بیرون، ای بدبخت اسکوربوت.

No, I'm joking.

نه من شوخی می کنم.

Look, today we are looking at Shakespeare's insults.

ببینید، امروز ما به توهین های شکسپیر نگاه می کنیم .

Who is this lesson for?

این درس برای چه کسانی است؟

Well, if you're a competent English speaker already, then this lesson could be quite enjoyable

خوب، اگر قبلاً یک زبان انگلیسی ماهر هستید ، پس این درس می تواند برای شما بسیار لذت بخش باشد

for you because you can have some new insults up your sleeve.

زیرا می توانید توهین های جدیدی را در آستین خود داشته باشید.

If you are an ESL speaker, then you're going to learn some interesting uses of English.

اگر شما یک سخنران ESL هستید، پس قرار است چند کاربرد جالب از زبان انگلیسی را یاد بگیرید.

Now, I just wanted to point out that 400 years ago when Shakespeare died, so just a bit before

اکنون، فقط می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که 400 سال پیش، زمانی که شکسپیر مرد، کمی قبل از

that when he was doing his plays, going to the theatre was a very different experience.

آن، زمانی که او نمایشنامه‌هایش را اجرا می‌کرد، رفتن به تئاتر تجربه‌ای بسیار متفاوت بود.

Outside you'd probably see some bear-baiting; there'd be all sorts of misbehaviour going

در بیرون احتمالا طعمه های خرس را می بینید.

on inside and outside the theatre.

در داخل و خارج از تئاتر همه نوع رفتار نادرست وجود دارد.

It's not quite the same as what going to the theatre is like today, which can be quite

این کاملاً شبیه آنچه امروز رفتن به تئاتر است، که می تواند کاملاً

formal.

رسمی باشد، نیست.

Right.

درست.

Let's start off.

بیایید شروع کنیم

A Midsummer Night's Dream.

یک رویای نیمه شب تابستان.

That's the other thing I wanted to say to you, that his plays are divided into three

این نکته دیگری است که می خواستم به شما بگویم که نمایشنامه های او به سه دسته تقسیم می شوند

categories.

.

So, we have tragedies where lots of people get killed and die; we've got comedies which

بنابراین، ما فجایع داریم که در آن افراد زیادی کشته می شوند و می میرند. ما کمدی هایی داریم که

are hopefully funny; and we have histories which are typically about war, for example,

امیدواریم خنده دار باشد. و ما تاریخ هایی داریم که معمولاً در مورد جنگ هستند، به عنوان مثال،

Henry V.

هنری V.

A Midsummer Night's Dream, this is a comedy.

رویای یک شب نیمه تابستان، این یک کمدی است.

Comedies all come together at the end; it's a happy ending, but things go disastrously,

کمدی ها همه در پایان با هم می آیند. این یک پایان خوش است، اما همه چیز به طرز فاجعه باری پیش می رود،

badly wrong before that.

قبل از آن به شدت اشتباه است.

Midsummer Night's Dream, this is about lovers who the wrong person loves the wrong person,

رویای شب نیمه تابستان، این در مورد عاشقانی است که شخص اشتباه، شخص اشتباهی را دوست دارد،

and it's all a bit: "Oo, oo, oo", so the fairies have to get involved and put magic potion.

و همه چیز کمی است: "اووووووو"، بنابراین پری ها باید درگیر شوند و معجون جادویی بگذارند.

"I am sick when I do look upon thee.

"وقتی به تو نگاه

I am sick when I do look upon thee".

می کنم بیمار می شوم. وقتی به تو نگاه می کنم بیمار می شوم".

"Thee" just means "you".

"تو" فقط به معنای "تو" است.

Okay?

باشه؟

"I am sick when I look upon thee."

"وقتی به تو نگاه می کنم مریض می شوم."

Nice and succinct.

زیبا و مختصر

With all of these insults, you'll find that Shakespeare is a true wordsmith.

با تمام این توهین ها، متوجه خواهید شد که شکسپیر یک واژه ساز واقعی است.

There is an enjoyment at the language, at the sounds, at the words.

لذتی از زبان، از صداها، از کلمات وجود دارد.

Everything just seems quite complete in these insults.

همه چیز در این توهین ها کاملاً کامل به نظر می رسد .

"Villain, I have done thy mother."

"شرور، من مادرت را انجام دادم."

Quite what he means by "done" I will leave to your imagination, but something quite bad

منظور او از "انجام شد" را به تخیل شما می سپارم، اما کار بسیار بدی

has been done.

انجام شده است.

Judging by the play, Titus Andronicus, which is all about rape, and murder, and bloodshed

با قضاوت در نمایشنامه، Titus Andronicus، که همه چیز درباره تجاوز، قتل، و خونریزی است

- it's probably not a very pleasant thing.

- احتمالاً چیز چندان خوشایندی نیست.

"Thou art a boil, a plague sore" from King Lear.

"تو یک جوش، یک زخم طاعون" از شاه لیر.

So, King Lear, it's about this old man who's dividing his kingdom up between his three

بنابراین، شاه لیر، این در مورد این پیرمرد است که پادشاهی خود را بین سه خواهرش تقسیم می کند

sisters.

.

Sorry.

متاسف.

Between his three daughters.

بین سه دخترش.

"Thou art a boil, a plague sore".

"تو یک جوش، یک زخم طاعون".

"Art" here means "are"; "thou" means "you".

«هنر» در اینجا به معنای «هستند» است. "تو" به معنای "تو" است.

"You are a boil", you know, like a nasty thing on your face.

«تو جوشی»، می‌دانی، مثل یک چیز زننده روی صورتت.

"...a plague sore", so this was a time where horrible diseases were going through the population.

"...یک زخم طاعون"، بنابراین این زمانی بود که بیماری های وحشتناکی در میان مردم شیوع پیدا می کرد.

"A plague sore", so a sore, like a nasty kind of infected spot.

"یک زخم طاعون"، بنابراین یک زخم، مانند یک نوع ناخوشایند نقطه عفونی.

Lovely.

دوست داشتني.

Really nice image, there.

واقعاً تصویر زیبایی وجود دارد.

Taming of the Shrew: "Away... away, you three-inch fool".

رام کردن زیرک: "دور... دور، احمق سه اینچی ".

So, here, we are giving the idea that the person is short; in some department, at least.

بنابراین، در اینجا، ما این ایده را ارائه می دهیم که شخص کوتاه قد است. حداقل در برخی بخش ها

Timon of Athens: "I'll beat thee, but I would infect my hands."

تیمون آتنی: "من تو را خواهم زد، اما دستانم را آلوده خواهم کرد."

So a slightly alternative use of the conditional tense, here.

بنابراین یک استفاده کمی جایگزین از زمان شرطی ، در اینجا.

We would probably now say: "I would beat thee, but".

احتمالا الان می گفتیم: "من تو را می زدم، اما".

"I'll beat thee.

من تو را کتک می‌زنم، تو را

I will beat you, but if I did that, I would infect my hands; I'd get some disease."

می‌زنم، اما اگر این کار را می‌کردم، دست‌هایم را آلوده می‌کردم، به بیماری مبتلا می‌شدم.

So, you're... you're so disgusting that I'm not even going to bother beating you up.

پس، تو... تو آنقدر نفرت انگیزی که من حتی حاضر نیستم تو را کتک بزنم.

Again, from Timon of Athens: "Would thou wert clean enough to spit on".

باز هم از تیمون آتنی: «آیا آنقدر پاک بودی که بر آن تف کنی».

So, if you were clean enough, I would spit on you, but you're so disgusting that my spit...

پس اگر به اندازه کافی پاک بودی به تو تف می دادم، اما تو آنقدر نفرت انگیزی که تف من

you're not even worth receiving my spit.

... تو حتی ارزش دریافت تف را هم نداری.

"Would thou", "Would you"; "wert", "if you were... if you were clean enough to spit on".

«آیا»، «آیا می‌خواهی»؛ «ورت»، «اگر بودی... اگر آنقدر تمیز بودی که تف کنی».

"Would thou", "I wish you were clean enough for me to spit on you."

"آیا"، "کاش آنقدر پاک بودی تا به تو تف کنم."

Henry V, so some really fantastic speeches in this play.

هنری پنجم، پس چند سخنرانی واقعا خارق العاده در این نمایشنامه.

Cry God for Harry, England, and Saint George.

برای هری، انگلستان و سنت جورج خدا را گریه کن.

If you want to learn some really sort of arousing patriotic speeches, Henry V is the place to

اگر می‌خواهید برخی از سخنرانی‌های واقعاً تحریک‌کننده میهن‌پرستانه را یاد بگیرید ، هنری پنجم جایی است که باید

go.

بروید.

But this one more of an insult: "Thine face is not worth sun burning".

اما این یک توهین بیشتر است: " صورت تو ارزش آفتاب سوختن ندارد".

So: "thine" meaning "your".

پس: «تو» به معنای «تو».

"Your face is not worth sun burning."

"صورت تو ارزش آفتاب سوختن ندارد."

Okay?

باشه؟

It's not just me who thinks you're ugly; the sun, the stars, the moon think you're ugly,

این فقط من نیستم که تو را زشت می‌دانم. خورشید، ستارگان، ماه نیز فکر می کنند شما زشت

too.

هستید.

Henry IV: "Thou art as fat as butter."

هنری چهارم: تو مثل کره چاق هستی.

Butter... pure butter obviously being 100% fat.

کره ... کره خالص به وضوح 100٪ چربی است.

"Thou art as fat as butter", or close to it.

«تو مثل کره چاق هستی» یا نزدیک به آن.

"Thou art as fat as butter."

"تو مثل کره چاق هستی."

We're also using a simile here, so we're comparing his... the fatness of the other person to

ما در اینجا از یک تشبیه نیز استفاده می کنیم، بنابراین، چاق بودن او را با

butter.

کره مقایسه می کنیم.

From As You Like It: "I desire that we be better strangers."

از آن طور که شما دوست دارید: "من آرزو دارم که ما غریبه تر باشیم."

So, what we're expecting to be said here is: I would love to get to know you better, but

بنابراین، آنچه ما انتظار داریم در اینجا گفته شود این است: من دوست دارم شما را بهتر بشناسم، اما

what is actually said is: "I desire...

آنچه در واقع گفته می شود این است: "من آرزو

I want that we be... that...

دارم... می خواهم که ما باشیم... آن...

I hope that we can be better strangers; that I never really see you again".

امیدوارم ... که می‌توانیم غریبه‌های بهتری باشیم؛ که دیگر واقعاً تو را نمی‌بینم».

"I desire that we be better strangers."

"آرزو دارم که غریبه تر باشیم."

And, lastly, from Macbeth: "It is a tale told by an idiot, full of sound and fury, signifying

و سرانجام، از مکبث: «این داستانی است که یک احمق روایت می‌کند، پر از صدا و خشم و دلالت بر

nothing."

هیچ چیز ندارد».

So, this would be an insult you would use if someone's told this ridiculous story.

بنابراین، اگر کسی این داستان مضحک را بگوید، این توهینی خواهد بود.

Maybe they've been exaggerating a little bit too much, and you think it's just a bad story.

شاید آنها کمی بیش از حد اغراق کرده اند، و شما فکر می کنید که این فقط یک داستان بد است.

You would say: "It is a tale told by an idiot", so the person telling the story - you're an

شما می گویید: "این داستانی است که یک احمق گفته است"، بنابراین شخصی که داستان را تعریف می کند - شما یک

idiot.

احمق هستید.

Full of sound and anger, and loudness, but it actually means nothing.

پر از صدا و خشم و بلندی است، اما در واقع هیچ معنایی ندارد.

Your story's silly.

داستانت احمقانه است

Okay, let's go over these one more time to make sure we have got them exactly right.

خوب، اجازه دهید یک بار دیگر به این موارد بپردازیم تا مطمئن شویم که آنها را دقیقاً درست انجام داده ایم.

So I'm going to say it, and then you repeat after me.

بنابراین من آن را می گویم و شما بعد از من تکرار می کنید.

"I am sick when I do look upon thee."

"وقتی به تو نگاه می کنم مریض می شوم."

Obviously you're not being sick when you look on me, are you?

معلومه که وقتی به من نگاه میکنی مریض نیستی، نه ؟

Good.

خوب

"Villain, I have done thy mother".

"شرور، من مادرت را انجام دادم".

"Thou art a boil, a plague sore".

"تو یک جوش، یک زخم طاعون".

"Away, you three-inch fool".

"دور، احمق سه اینچی".

"I'll beat thee, but I would infect my hands".

"من تو را می زنم، اما دست هایم را آلوده می کنم."

Okay, keep repeating after me: "Would thou wert clean enough to spit on".

خوب، بعد از من تکرار کن: "آیا آنقدر تمیز بودی که به آن تف کنی".

"Thine face is not worth sun burning".

"صورت تو ارزش آفتاب سوختن ندارد".

"Thou art as fat as butter".

"تو مثل کره چاق هستی".

"I desire that we be better strangers".

"آرزو دارم که غریبه تر باشیم."

"It is a tale told by an idiot, full of sound and fury, signifying nothing".

"این داستانی است که توسط یک احمق گفته می شود، پر از صدا و خشم، که به هیچ چیز دلالت نمی کند."

Now, if you want to learn how to tell a really good story, then watch my video on how to

حالا، اگر می‌خواهید یاد بگیرید که چگونه یک داستان واقعا خوب تعریف کنید، ویدیوی من را در مورد نحوه

tell a great story.

بیان یک داستان عالی تماشا کنید.

Enjoy these words.

از این کلمات لذت ببرید

Use your whole mouth and expression to tell them, and enjoy using them.

از تمام دهان و بیان خود برای گفتن آنها استفاده کنید و از استفاده از آنها لذت ببرید.

Until next time, press "Subscribe", and see you in the next video.

تا دفعه بعد، "Subscribe" را فشار دهید و شما را در ویدیوی بعدی می بینیم.

Good-bye.

خداحافظ.