Why do men want to be fathers? 6 Minute English

Catherine: Hello and welcome to 6 Minute

کاترین: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید

English, I'm Catherine.

، من کاترین هستم.

Neil: And I'm Neil.

نیل: و من نیل هستم.

Catherine: Now, Neil, you're a dad,

کاترین: حالا نیل، تو بابا هستی

aren't you?

، نه؟

Neil: I am a dad. How did you know? Is it

نیل: من یک پدر هستم. چگونه می دانستید؟ آیا

the grey hair in my beard?

این موهای خاکستری در ریش من است؟

Is it the wrinkles around the eyes?

آیا این چین و چروک دور چشم است؟

Catherine: I thought that was

کاترین: فکر می‌کردم این

just your age.

فقط سن توست.

Neil: Well, yes, maybe. In today's

نیل: خب، بله، شاید. در

programme we're going to be talking

برنامه امروز ما در

about fathers and how being a father

مورد پدرها صحبت می کنیم و اینکه چگونه پدر بودن

has changed over the years.

در طول سال ها تغییر کرده است.

But before we hear more about this topic,

اما قبل از اینکه بیشتر در مورد این موضوع بشنویم،

our question for the day. According to

سوال امروز ماست. طبق

recent research in the UK, what

تحقیقات اخیر در انگلستان، چند

percentage of men are present when

درصد از مردان هنگام

their children are born? Is it: a) 55%,

تولد فرزندانشان حضور دارند؟ آیا این: الف) 55٪،

b) 75% or c) 95%? What do you think?

ب) 75٪ یا ج) 95٪؟ شما چی فکر میکنید؟

Catherine: I think a lot of men these days

کاترین: فکر می کنم این روزها بسیاری از مردان

like to see their children born. It's not

دوست دارند فرزندان خود را ببینند. از نظر

culturally inappropriate so I'm gonna

فرهنگی نامناسب نیست، بنابراین

go for 95%.

من 95 درصد را انتخاب می کنم.

Neil: Well, we'll find out if you're right

نیل: خوب، ما در پایان برنامه متوجه خواهیم شد که آیا شما درست می گویید یا خیر

at the end of the programme.

.

Now, Dr Anna Machin is an evolutionary

اکنون دکتر آنا ماچین یک انسان شناس تکاملی است

anthropologist. She studies, among other

. او در میان

things, how human behaviour has

چیزهای دیگر، چگونگی تغییر و تغییر رفتار انسان را مطالعه

changed and is changing. She's

می کند. او

written a book called The Life of Dad.

کتابی به نام زندگی پدر نوشته است.

She's been studying new fathers and

او در حال مطالعه پدران جدید بوده و

spoke about her research on the BBC's

در مورد تحقیقات خود در برنامه ساعت زن بی بی سی صحبت

Woman's Hour programme.

کرده است.

She asked why men want to become

او پرسید که چرا مردان می خواهند

fathers. She starts by saying that there

پدر شوند؟ او با گفتن اینکه

are lots of reasons but how many does

دلایل زیادی وجود دارد شروع می کند،

she mention in her answer?

اما او در پاسخ خود به چند مورد اشاره می کند؟

Dr Anna Machin: There's lots of different

دکتر آنا ماچین: دلایل مختلفی وجود

reasons why men want to be fathers - for

دارد که چرا مردان می خواهند پدر شوند - برای

some of them it's just a stage in life

برخی از آنها این فقط مرحله ای از زندگی است

they've reached. They've got the house,

که به آنها رسیده اند. آنها خانه دارند،

they've got the job, now it's time to have a

کار دارند، حالا وقت تشکیل

family. Sometimes they admit that

خانواده است. گاهی اوقات آنها اعتراف می کنند که

actually they're not that

در واقع آنقدرها

keen, but their partner wants a baby, so

مشتاق نیستند، اما شریک زندگی آنها بچه می خواهد، بنابراین

they're kinda going along with it. And a

آنها به نوعی با آن همراهی می کنند. و

reasonable number actually say they do

تعداد معقولی در واقع می گویند که این کار را انجام می دهند

it because they want to undo what their

زیرا می خواهند کاری را که

father did to them, so rewrite history in

پدرشان با آنها انجام داده است لغو کنند، بنابراین تاریخ را در

relation to fathers and the experience of

رابطه با پدران و تجربه

fathering, to be a better

پدر شدن بازنویسی کنید تا پدری بهتر

father than their father was.

از پدرشان باشید.

Neil: How many reasons does

نیل:

she mention?

او به چند دلیل اشاره می کند؟

Catherine: She mentioned three reasons.

کاترین: او به سه دلیل اشاره کرد.

The first was that it was that time in life -

اولین مورد این بود که آن زمان در زندگی بود

the guys had a home and a job and

- بچه ها خانه و شغل داشتند و

having children was the thing to do next.

بچه دار شدن کار بعدی بود.

Neil: Another reason was that it was what

نیل: دلیل دیگر این بود که آن چیزی بود

their partners wanted, even if they weren't

که شرکایشان می خواستند، حتی اگر خودشان آنقدر مشتاق نباشند

that keen themselves. If you're 'not keen

. اگر شما "میل

on something' it means you are 'not

به چیزی نیستید" به این معنی است که "

enthusiastic about it', it's not really

در مورد آن مشتاق نیستید"، این واقعاً چیزی نیست

something you want to do, but because

که شما بخواهید انجام دهید، اما چون

it's what their partner wants they agree to

این چیزی است که شریک زندگی آنها می خواهد، آنها با آن موافقت می

it, or as Dr Machin said,

کنند، یا همانطور که دکتر ماچین گفت،

they're going along with it.

آنها با آن همراه می شوی

Catherine: Yes, 'going along' with

کاترین: بله، «همراهی» با

something, is a phrase that means

چیزی، عبارتی است که به معنای

'agreeing to do' something

«موافقت با انجام کاری» است،

even though you don't really want to do it.

حتی اگر واقعاً نمی‌خواهی آن کار را انجام دهی.

It's interesting that Dr Machin said that

جالب است که دکتر ماچین گفته است که

some men admit to this. 'To admit to'

برخی از مردان به این موضوع اعتراف می کنند. "اعتراف به"

something is 'to say or agree' that

چیزی به معنای "گفتن یا موافقت" است که

something is true even if you're perhaps

چیزی درست است، حتی اگر

ashamed of it or you

از آن خجالت می‌کشید یا

don't want it to be true.

نمی‌خواهید درست باشد.

Neil: There was one more reason she

نیل: یک دلیل دیگر هم

mentioned and that was that some men

داشت و آن این بود که برخی از

become parents because they want to be

مردان پدر و مادر می شوند زیرا می خواهند

a better father than their own father had

پدری بهتر از پدرشان

been. Let's listen again.

باشند. دوباره گوش کنیم

Dr Anna Machin: There's lots of different

دکتر آنا ماچین: دلایل مختلفی وجود

reasons why men want to be fathers - for

دارد که چرا مردان می خواهند پدر شوند - برای

some of them it's just a stage in life

برخی از آنها این فقط مرحله ای از زندگی است

they've reached. They've got the house,

که به آنها رسیده اند. آنها خانه دارند،

they've got the job, now it's time to have a

کار دارند، حالا وقت تشکیل

family. Sometimes they admit that

خانواده است. گاهی اوقات آنها اعتراف می کنند که

actually they're not that keen, but their

در واقع آنقدرها مشتاق نیستند، اما

partner wants a baby, so they're kinda

شریک زندگی آنها بچه می خواهد، بنابراین آنها به نوعی

going along with it. And a reasonable

با آن همراهی می کنند. و تعداد معقولی

number actually say they do it because

در واقع می گویند که این کار را انجام می دهند زیرا

they want to undo what their father did to

می خواهند کاری را که پدرشان با آنها انجام داده است لغو

them, so rewrite history in relation to

کنند، بنابراین تاریخ را در رابطه با

fathers and the experience of fathering,

پدران و تجربه پدر شدن بازنویسی کنید

to be a better father than their father was.

تا پدری بهتر از پدرشان باشید.

Neil: So what is it about some father's

نیل: پس چه چیزی در مورد پدرهای خود برخی از

own dads that they didn't like?

پدرها وجود دارد که آنها را دوست نداشتند؟

Here's Dr Machin again.

اینجا دوباره دکتر ماچین است.

Dr Anna Machin: Well, in some cases, you

دکتر آنا ماچین: خوب، در برخی موارد

know, the father would be neglectful,

، می‌دانید که پدر غفلت می‌کرد،

some fathers were absent and others

برخی از پدران غایب بودند و برخی دیگر

they just felt they were a very, I suppose,

احساس می‌کردند که بسیار، فکر می‌کنم،

we'd say a 1950s father so distant,

ما می‌توانیم بگوییم پدری بسیار دور از دهه 1950 هستند،

disciplinarian not actually involved

که واقعاً درگیر نظم و انضباط نیست.

in their children's daily life and certainly

در زندگی روزمره فرزندانشان و مطمئناً

not involved in their care. So today's

در مراقبت از آنها دخالتی ندارند. بنابراین،

generation fathers, even in the 10 years

پدران نسل امروز، حتی در 10 سالی

that I've been studying dads we've seen

که من در مورد پدران مطالعه می‌کنم،

a massive evolution in

شاهد تحول عظیمی در

how hands-on fathers are.

نحوه رفتار پدران بوده‌ایم.

Neil: She talks there about some negative

نیل: او آنجا در مورد برخی از

characteristics associated with dads

خصوصیات منفی مرتبط با پدران

in the past. She suggests that some

در گذشته صحبت می کند. او پیشنهاد می‌کند که برخی از

fathers didn't have a very close

پدران رابطه نزدیکی

relationship with their sons, they were

با پسران خود نداشتند، آنها

'absent' which means they 'weren't

«غیبت» داشتند، به این معنی که «

at home a lot and didn't spend time'

خیلی در خانه نبودند و وقت

with their children.

خود را با فرزندانشان سپری نمی‌کردند».

Catherine: Yes, and some fathers were

کاترین: بله، و برخی از پدران

seen as a 'disciplinarian'. That describes

به عنوان یک "انضباطی" دیده می شدند. این

someone whose main communication

کسی را توصیف می کند که ارتباط اصلی او

with their children was to give them strict

با فرزندانشان این بود که قوانین سختگیرانه ای

rules and tell them off or punish them

به آنها بدهند و در

if they did something wrong.

صورت انجام کار اشتباهی آنها را نادیده بگیرند یا مجازات کنند.

Neil: These days, according to Dr Machin,

نیل: به گفته دکتر ماچین، این روزها،

fathers are much more 'hands-on'.

پدرها خیلی بیشتر «دست روی دست» هستند.

This phrase means they are 'much more

این عبارت به این معنی است که آنها «بسیار بیشتر

involved' with their children and share

درگیر» با فرزندان خود هستند و

bringing up their children

در تربیت فرزندان

with their partners.

خود با شرکای خود سهیم هستند.

Catherine: And talking of sharing, Neil,

کاترین: و صحبت از اشتراک گذاری، نیل،

come on - it's time to know the answer

بیا - وقت آن است که پاسخ

to today's question.

سوال امروز را بدانیم.

Neil: Yes, indeed. According to recent

نیل: بله، در واقع. بر اساس تحقیقات اخیر

research in the UK, what is the percentage

در انگلستان، چند درصد

of fathers who are there when their

از پدرانی که هنگام

children are born?

تولد فرزندانشان آنجا هستند؟

Was it 55%, 75% or 95%?

55 درصد بود، 75 درصد یا 95 درصد؟

Catherine: And I said a very optimistic 95%.

کاترین: و من 95 درصد خیلی خوشبینانه گفتم.

Neil: Being optimistic is good obviously

نیل: خوشبین بودن بدیهی است که خوب

because you are correct.

است زیرا حق با شماست.

Catherine: That's fantastic!

کاترین: این فوق العاده است!

Neil: And now, for something else

نیل: و حالا، برای چیز

fantastic, our review of

خارق‌العاده دیگری، مروری

today's vocabulary...

بر دایره لغات امروزی ماست...

Catherine: We started off with 'admit to'

کاترین: ما با «اعتراف به» شروع کردیم

for when you say something is true, even

برای زمانی که می‌گویید چیزی درست است، حتی

if it might make you look a little bit bad.

اگر ممکن است کمی بد به نظر بیایید.

And before we go on I have to admit, Neil,

و قبل از اینکه ادامه دهیم، باید اعتراف کنم، نیل،

that it was me who ate your biscuit.

این من بودم که بیسکویت شما را خوردم.

Neil: Which one?

نیل: کدوم؟

Catherine: The one that you left on the desk.

کاترین: همونی که روی میز گذاشتی.

Neil: That's all right. I wasn't really keen

نیل: همه چیز درست است.

on it anyway. It had been on the floor.

به هر حال من واقعاً مشتاق آن نبودم. روی زمین بود.

Catherine: What? Yuck!

کاترین: چی؟ اوه!

Neil: Yeah, well, it serves you right! And

نیل: بله، خوب، به شما خدمت می کند! و

'to be keen on' something is our next

«میل به چیزی بودن» عبارت بعدی ماست

phrase, meaning 'being very interested in

، یعنی «به چیزی بسیار علاقه مند

and enthusiastic' about something.

و مشتاق بودن».

Catherine: Then we had 'to go along with'

کاترین: پس ما مجبور شدیم با چیزی کنار بیاییم

something. This is when you 'agree to do

. این زمانی است که "با انجام کاری موافقت می

something even if you are not keen' on it.

کنید، حتی اگر علاقه ای به آن نداشته باشید".

Neil: An 'absent' father is one who is 'not at

نیل: پدر «غایب» کسی است که «در

home to spend time' with his children.

خانه نیست تا با فرزندانش وقت بگذراند».

Catherine: And some fathers are

کاترین: و برخی از پدران

'disciplinarians'. They have strict rules and

"انضباط گر" هستند. آنها قوانین سختگیرانه ای دارند و

they give out punishments but these

تنبیه می کنند، اما این

days more fathers are 'hands-on' which

روزها پدران بیشتری "دست روی دست" هستند، به این

means they are 'very much involved' in

معنی که آنها "بسیار درگیر"

looking after and bringing up

مراقبت و

their children.

تربیت فرزندان خود هستند.

Neil: Well, that's all we have time for

نیل: خوب، این تمام وقت ما برای

today. Join us again next time and

امروز است. دفعه بعد دوباره به ما بپیوندید و

remember you can find us on Instagram,

به یاد داشته باشید که می توانید ما را در اینستاگرام،

Facebook, Twitter, YouTube and of course

فیس بوک، توییتر، یوتیوب و البته

our website bbclearningenglish.com.

وب سایت ما bbclearningenglish.com پیدا کنید.

See you soon. Goodbye!

Catherine: Bye!

به زودی میبینمت. خداحافظ!

کاترین: خداحافظ!