Talking to machines - 6 Minute English

Rob: Hello and welcome to 6 Minute

راب: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید

English. I'm Rob.

. من راب هستم.

Dan: And I'm Dan.

دن: و من دن هستم.

Rob: Hey Dan. What’s the time?

راب: هی دن. ساعت چنده؟

Dan: Time you got a new watch?

دن: وقتشه یه ساعت جدید بگیری؟

Rob: Now I didn’t ask you that just for a

راب: حالا من فقط برای یک

joke or a sarcastic comment now did I?

شوخی یا یک نظر طعنه آمیز از شما این را نپرسیدم؟

Dan: Well no, but look there’s a clock over

دن: خوب نه، اما نگاه کن

there, and you are wearing a watch, you

یک ساعت آنجاست، و تو ساعتی به سر می‌زنی،

have a smartphone and a computer,

یک گوشی هوشمند و یک کامپیوتر داری

all of which show the time.

که همگی زمان را نشان می‌دهند.

So why are you asking me?

پس چرا از من می پرسی؟

Rob: Dan! I was trying to introduce today’s

راب: دن! من سعی کردم موضوع امروز را معرفی کنم

topic which is all about virtual assistants

که همه چیز در مورد دستیاران مجازی

or bots.

یا ربات ها است.

You seemed to have forgotten the script.

به نظر می رسید فیلمنامه را فراموش کرده اید.

Dan: Oh yes, sorry. We’re talking about

دن: اوه بله، متاسفم. ما در مورد

software that you talk to and that can talk

نرم افزاری صحبت می کنیم که شما با آن صحبت می کنید و می تواند

back to you. Like Apple’s Siri, Google’s

با شما صحبت کند. مانند سیری اپل، دستیار گوگل

Assistant, Amazon’s Alexa and

، الکسای آمازون و

Microsoft’s Cortana.

کورتانای مایکروسافت.

It might be on your phone or computer or

ممکن است روی تلفن یا رایانه یا

even a speaker in your house.

حتی بلندگوی خانه شما باشد.

Rob: Now before we hear more about this

راب: حالا قبل از اینکه درباره این موضوع بیشتر بشنویم

topic, here is today’s quiz question:

، سوال مسابقه امروز اینجاست:

Do you know when was the first computer

آیا می‌دانید اولین کامپیوتری

which could recognise speech, launched?

که قادر به تشخیص گفتار بود چه زمانی راه‌اندازی شد؟

Was it in a) 1951 b) 1961, or c) 1971.

آیا در الف) 1951 ب) 1961 بود یا ج) 1971.

Dan: I have found my script, so I’ve seen

دن: من فیلمنامه خود را پیدا کردم، بنابراین

the answer but I have to say I was

پاسخ را دیدم، اما باید بگویم که

surprised.

شگفت زده شدم.

Rob: Don't tell anybody Dan, OK. We’ll give

راب: به کسی نگو دن، باشه.

the answer for the listeners at the end of

پاسخ را برای شنوندگان در

the programme. We’re going to hear now

پایان برنامه خواهیم داد. اکنون می‌خواهیم

from Tom Hewitson, who is a

از تام هویتسون

conversation designer, working in the field

، که طراح مکالمه است و در

of virtual assistants, talking on BBC Radio

زمینه دستیاران مجازی کار می‌کند، در

4's Word of Mouth programme.

برنامه Word of Mouth رادیو بی‌بی‌سی 4 صحبت کنیم.

He talks about the whole idea of virtual

او در مورد ایده کلی

assistants and how they are changing the

دستیاران مجازی و اینکه چگونه آنها در حال تغییر

way we interact with technology.

نحوه تعامل ما با فناوری هستند صحبت می کند.

How does he describe our existing

او رابطه موجود ما

relationship with computers?

با کامپیوتر را چگونه توصیف می کند؟

Tom Hewitson: It changes the way that

تام هیویتسون: طرز

we think about computers.

تفکر ما در مورد کامپیوتر را تغییر می دهد.

To date we’ve thought of them largely as

تا به امروز ما آنها را تا حد زیادی به عنوان

tools. They’re just an advanced version

ابزار در نظر گرفته ایم. آنها فقط یک نسخه پیشرفته

of a calculator. They’re something you

از یک ماشین حساب هستند. آنها چیزی هستند که شما به

kind of use to get a specific thing done,

نوعی از آنها برای انجام یک کار خاص استفاده می کنید،

whereas this is kind of changing them

در حالی که این به نوعی آنها را

more into like an agent. They’re an active

بیشتر به یک عامل تبدیل می کند. آنها یک

participant in the kind of interaction and in

شرکت فعال در نوع تعامل و

guiding you to make the right decision.

راهنمایی شما برای تصمیم گیری درست هستند.

Rob: How did he describe our existing

راب: او رابطه موجود ما

relationship with computers then?

با کامپیوتر را در آن زمان چگونه توصیف کرد؟

Dan: He said that to date, which is an

دان: او گفت که تا به امروز،

expression which means 'up until this

که عبارتی است به معنای "تا این

point in time', we have thought of them

لحظه"، ما آنها را

as advanced calculators.

به عنوان ماشین حساب های پیشرفته در نظر گرفته ایم.

Rob: Yes, that’s right, we use them as a

راب: بله، درست است، ما از آنها به عنوان

tool to get things done. But he says that

ابزاری برای انجام کارها استفاده می کنیم. اما او می گوید که

modern technology is turning them into

فناوری مدرن آنها را به یک عامل تبدیل می کند

an agent.

.

This doesn’t mean a secret agent, like

این به معنای یک مامور مخفی مانند

James Bond! In this sense an agent is

جیمز باند نیست! به این معنا، عامل

something that has agency and that

چیزی است که دارای اختیار است و به این

means it has the ability to act individually

معنی است که توانایی عمل فردی

and make its own decisions.

و تصمیم گیری خود را دارد.

Dan: I’m not sure I’d like my phone to have

دن: مطمئن نیستم که بخواهم تلفنم

agency. It probably wouldn’t like being

نمایندگی داشته باشد. احتمالاً دوست ندارد

in my pocket all day.

تمام روز در جیب من باشد.

Rob: Who would Dan? But I’m not sure

راب: کی دن؟ اما من مطمئن نیستم که

Hewitson is suggesting our devices would

هویتسون پیشنهاد کند دستگاه های ما

become that clever but he did say they

تا این حد باهوش شوند، اما او گفت که آنها

could become more active in our lives.

می توانند در زندگی ما فعال تر شوند.

Dan: Maybe. I imagine, for example,

دن: شاید. تصور می‌کنم مثلاً به

telling us if we are spending too much

ما می‌گوید آیا

time in fast food restaurants?

زمان زیادی را در رستوران‌های فست فود می‌گذرانیم؟

Rob: Maybe in your case Dan. Mine would

راب: شاید در مورد تو دن.

be telling me I spend too much time in the gym!

مال من به من می گفت که زمان زیادی را در باشگاه می گذرانم!

Hewitson goes on to explain how

هیویتسون در ادامه توضیح می دهد

the way we will talk to our virtual

که نحوه صحبت ما با

assistants will develop.

دستیاران مجازی چگونه توسعه می یابد.

What does he say we don’t need to do?

او می گوید که ما چه کاری را لازم نداریم؟

Tom Hewitson: We will develop our own

تام هیویتسون: ما

kind of vernacular for speaking with

نوع زبان خود را برای صحبت کردن با

machines that will be subtly

ماشین‌ها توسعه خواهیم داد که به طرز ماهرانه‌ای

different from how we speak to other

با نحوه صحبت ما با افراد دیگر متفاوت است،

people because as you rightly point out

زیرا همانطور که به درستی اشاره

you don’t need to make the machine like

کردید، نیازی نیست دستگاه را طوری بسازید که

you don’t need to kind of make random

نیازی به مهربانی ندارید. چت تصادفی

chit-chat that’s just filling the time. It can

درست کنید که فقط زمان را پر می کند. این می

be much more brusque and to the point.

تواند بسیار دقیق تر و دقیق تر باشد.

Dan: A lot of what we say in human

دن: بسیاری از چیزهایی که در ارتباطات انسانی می گوییم

communication is to do with our

مربوط به

relationship with the person we’re talking to.

رابطه ما با شخصی است که با او صحبت می کنیم.

Rob: We say things and talk about things

راب: ما چیزهایی می گوییم و در مورد چیزهایی صحبت می کنیم

that are maybe not directly relevant to our

که ممکن است مستقیماً با هدف ما مرتبط نباشد

point. With a digital virtual assistant, we

. با یک دستیار مجازی دیجیتال،

don’t need to do that, so we don’t need to

ما نیازی به انجام این کار نداریم، بنابراین نیازی نیست

make the machine like us.

که ماشین را شبیه خود کنیم.

Dan: Hewitson said that we will develop

دان: هیویتسون گفت که ما

our own vernacular, this is a general word

زبان بومی خود را توسعه خواهیم داد، این یک کلمه کلی

for a native language. This vernacular will

برای یک زبان مادری است. این زبان

be a little bit different from our everyday

بومی کمی با زبان بومی روزمره ما متفاوت خواهد بود

vernacular because, as we said, we don’t

زیرا همانطور که گفتیم

need to maintain a social relationship

نیازی به حفظ رابطه اجتماعی

with the artificial assistant.

با دستیار مصنوعی نداریم.

Rob: This means that we won’t need

راب: این بدان معناست که ما نیازی

chit-chat. Chit-chat is another expression

به چت نخواهیم داشت. Chit-chat بیان دیگری

for small talk: conversation topics which

برای گفتگوی کوچک است: موضوعات گفتگو که

aren’t important but are part of everyday

مهم نیستند اما بخشی از

social communication, like talking about

ارتباطات اجتماعی روزمره هستند، مانند صحبت کردن در

the weather.

مورد آب و هوا.

Dan: And because we don’t need to be

دن: و از آنجایی که ما نیازی به

friends with our virtual assistants, we can

دوستی با دستیاران مجازی خود نداریم،

be brusque and to the point. Both of these

می‌توانیم بی‌رحمانه و دقیق عمل کنیم. هر دوی اینها به

mean being very direct and not very

معنای بسیار مستقیم و نه چندان

polite.

مودب است.

Rob: Well Dan, I don’t mean to be brusque but

راب: خب دن، من نمی‌خواهم بی‌تفاوت باشم، اما

it is time for the answer to this week’s

وقت آن است که به سوال مسابقه این هفته

quiz question. Earlier I asked when was

پاسخ دهیم. قبلاً

the first computer which could recognise

پرسیدم اولین رایانه ای که می تواند

speech, launched. The options were:

گفتار را تشخیص دهد چه زمانی راه اندازی شد؟ گزینه ها عبارت بودند از:

a) 1951, b) 1961, or c) 1971.

الف) 1951، ب) 1961، یا ج)

Well actually the first computer which

1971. در واقع اولین رایانه ای که

could recognise speech was launched in 1961.

می توانست گفتار را تشخیص دهد در سال 1961 راه اندازی شد.

Dan: Yep! It was called the IBM Shoebox and

دن: بله! این IBM Shoebox نام داشت و

could recognise 16 words and the

می توانست 16 کلمه و

numbers zero to nine. That’s nearly as

اعداد صفر تا نه را تشخیص دهد. این تعداد تقریباً

many as you!

به اندازه شماست!

Rob: Cheeky! Right enough of this

راب: گستاخ! حق به اندازه کافی از این

chat-chat. Let’s recap today’s vocabulary.

چت-چت. بیایید واژگان امروز را مرور کنیم.

Dan: Well chit-chat was one of today’s

دن: خب چت چت یکی از عبارات امروزی بود

expressions. Meaning 'small talk', but we

. به معنای «حرف‌های کوچک» بود، اما

also had the expression to date. That

تا به امروز این عبارت را نیز داشتیم. این

means ‘up until this moment in time’.

به معنای "تا این لحظه در زمان" است.

Rob: Then we had the noun agent. This

راب: سپس اسم عامل را داشتیم. این

refers to something that has agency. And

به چیزی اشاره دارد که دارای نمایندگی است. و

that is the ability to think, make decisions

این توانایی تفکر، تصمیم گیری

and act independently.

و عمل مستقل است.

Dan: The next word is vernacular, another

دن: کلمه بعدی زبان بومی است،

word for language, particularly when

کلمه دیگری برای زبان، به ویژه هنگامی که

talking about a native language.

در مورد یک زبان مادری صحبت می شود.

Rob: And finally there was brusque

راب: و در نهایت برسک

meaning 'direct and not polite' and to the

به معنای «مستقیم و نه مؤدبانه» و

point, which also means 'direct and without

به معنای «مستقیم و بدون

unnecessary information'.

اطلاعات غیر ضروری» نیز وجود دارد.

Dan: Hey Rob

دن: هی راب

Rob: Yes, what can I do for you Dan?

راب: بله، چه کاری می توانم برای تو انجام دهم؟

Dan: End the programme.

دن: برنامه رو تموم کن

Rob: Certainly Dan. Well that’s all from us

راب: حتماً دن. خوب این همه از ما

today, be sure to check us out on all the

امروز است، مطمئن شوید که ما را در همه

usual places: Facebook, Twitter, Instagram

مکان‌های معمول بررسی کنید: فیس‌بوک، توییتر، اینستاگرام

and YouTube, and of course please don't

و یوتیوب، و البته لطفاً

forget our website

وب‌سایت ما

bbclearningenglish.co m. Bye for now!

bbclearningenglish.co را فراموش نکنید. فعلا خداحافظ!

Dan: Bye!

دن: خداحافظ!