How creative should we be? 6 Minute English

Neil: Hello. Welcome to 6 Minute English,

نیل: سلام. به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید،

I'm Neil.

من نیل هستم.

Rob: And hello, I'm Rob.

راب: و سلام، من راب هستم.

Neil: Now Rob, how creative are you?

نیل: حالا راب، چقدر خلاق هستی؟

Rob: Very creative, I think. Creativity is

راب: فکر می کنم بسیار خلاقانه است. خلاقیت

in my bones! Look at this wonderful script

در استخوان من است! به این فیلمنامه فوق العاده ای

that I wrote and we're presenting right now.

که نوشتم و در حال ارائه آن هستیم نگاه کنید.

Neil: You are what we could call

نیل: شما چیزی هستید که می‌توانیم آن را

'a creative' - a noun which means

«یک خلاق» بنامیم - اسمی که به معنای

someone with a lot of

فردی با

imagination and ideas. In our job we have to

تخیل و ایده‌های زیاد است. در کارمان باید

create - or make - content that teaches

محتوایی ایجاد کنیم - یا بسازیم - که

English creatively.

زبان انگلیسی را خلاقانه آموزش دهد.

Rob: Creativity is becoming more

راب: خلاقیت

important for everyone. The World

برای همه اهمیت بیشتری پیدا می کند.

Economic Forum forecasts

مجمع جهانی اقتصاد پیش بینی می کند

that by 2020, creativity will be in the top

که تا سال 2020، خلاقیت در

three most important skills for future jobs.

سه مهارت مهم برای مشاغل آینده خواهد بود.

This is particularly relevant for younger

این به ویژه برای

people who will be entering the world of work

جوانانی که به زودی وارد دنیای کار

soon - and that's what we'll be discussing

خواهند شد - و این همان چیزی است که امروز درباره آن بحث

today. But before we do, Neil, have you

خواهیم کرد. اما قبل از انجام این کار، نیل، آیا

created a question for us to answer?

شما یک سوال برای ما ایجاد کرده اید که به آن پاسخ دهیم؟

Neil: Yes, and it's about the very creative

نیل: بله، و درباره هنرمند بسیار خلاق

artist Banksy. He created a well-known

بنکسی است. او یک

piece of artwork that has been in the

اثر هنری شناخته شده خلق کرد که اخیراً در

news recently, but do you know what it is

اخبار منتشر شده است، اما آیا می دانید

called? Is it... a) Girl with balloon, b) Girl

نام آن چیست؟ آیا این ... الف) دختر با بادکنک، ب) دختر

with red balloon or c) Balloon girl?

با بادکنک قرمز یا ج) دختر بادکنک دار؟

Rob: I can see the picture in my head - so

راب: من می توانم تصویر را در سرم ببینم - بنابراین

I think it's c) Balloon girl.

فکر می کنم ج) دختر بادکنکی است.

Neil: OK, and we'll find out the answer

نیل: باشه، بعدا جواب رو خواهیم فهمید

later. But now back to our discussion

. اما اکنون به بحث خود در

about creativity. Experts say that students

مورد خلاقیت بازگردیم. کارشناسان می گویند که دانش آموزان

need to focus more on creativity to help

باید بیشتر بر خلاقیت تمرکز کنند تا به

them get a job. That's perhaps surprising

آنها کمک کند شغلی پیدا کنند. این شاید در بریتانیا تعجب برانگیز باشد

in the UK, when some of our creative

، زمانی که برخی از صنایع خلاق ما

industries - that's businesses that make

- مثلاً مشاغلی که

music, art and TV for example - are

موسیقی، هنر و تلویزیون می سازند -

world famous. We are creative people, Rob!

شهرت جهانی دارند. ما آدم های خلاقی هستیم راب!

Rob: Of course, but there's not such a

راب: البته، اما

focus on being creative in education now

در حال حاضر چنین تمرکزی روی خلاق بودن در آموزش وجود ندارد

and that might have an effect in the

و ممکن است در آینده تأثیر بگذارد

future. It's something Bernadette Duffy, an

. این چیزی است که برنادت دافی

early years consultant, has been

، مشاور سال های اولیه،

discussing on BBC Radio 4's Bringing up

در برنامه Bringing up Britain در رادیو بی بی سی در مورد آن بحث کرده است

Britain programme. What does she say

. او می گوید

we have been focusing

که ما

too much on in schools?

در مدارس بیش از حد روی چه چیزی تمرکز کرده ایم؟

Bernadette Duffy: We focus on the things

برنادت دافی: ما روی چیزهایی تمرکز می

that are legitimately important but we

کنیم که به طور قانونی مهم هستند اما

teach them in a way that makes them

به روشی به آنها آموزش می دهیم که

easier to measure. I think we need to

اندازه گیری آنها را آسان تر می کند. من فکر می‌کنم ما باید

redress the balance that puts the focus

تعادلی را که تمرکز

purely on gaining the skills and far far

صرفاً بر کسب مهارت‌ها و به مراتب

more on actually using them in a creative

بیشتر بر استفاده واقعی از آنها در راه خلاقانه است، اصلاح

way because that's what's going

کنیم، زیرا این چیزی است که

to make a difference for the future.

برای آینده تفاوت ایجاد می‌کند.

Neil: So Bernadette feels we teach skills

نیل: بنابراین برنادت احساس می‌کند که ما مهارت‌ها را

in a way that can be easily measured and tested.

به روشی آموزش می‌دهیم که به راحتی قابل اندازه‌گیری و آزمایش باشد.

She says we teach these skills

او می گوید که ما این مهارت ها را به طور قانونی آموزش می دهیم

legitimately - which here means fairly and

- که در اینجا به معنای منصفانه و

reasonably. But she feels we don't teach

معقول است. اما او احساس می کند که ما

a creative approach to learning skills.

یک رویکرد خلاقانه برای یادگیری مهارت ها را آموزش نمی دهیم.

Rob: So we mean things like problem

راب: بنابراین منظور ما چیزهایی مانند

solving. I guess, even tasks like data

حل مسئله است. من حدس می‌زنم، حتی کارهایی مانند

inputting and preparing spreadsheets

وارد کردن داده‌ها و آماده‌سازی صفحات گسترده

can be approached creatively.

را می‌توان خلاقانه انجام داد.

In any job, it's sometimes good to 'think

در هر شغلی، گاهی اوقات خوب است که «

outside the box' or find new ways

خارج از چارچوب فکر کنید» یا راه‌های جدیدی برای

of doing things.

انجام کارها پیدا کنید.

Neil: Bernadette thinks we should move

نیل: برنادت فکر می‌کند که ما

away from just learning skills and start

باید از یادگیری مهارت‌ها فاصله بگیریم و شروع به

using these skills creatively - she used the

استفاده خلاقانه از این مهارت‌ها کنیم - او از

expression 'redress the balance' which

عبارت "تعادل تعادل" استفاده کرد که

means 'change things to make them

به معنای "تغییر چیزها برای ایجاد

fairer and more equal'.

منصفانه‌تر و برابرتر" است.

Rob: Well, here at the BBC we have to

راب: خب، اینجا در بی بی سی باید

creative. In fact, one of our values states

خلاق باشیم. در واقع، یکی از ارزش های ما بیان

that 'creativity is the lifeblood of our

می کند که "خلاقیت رگ حیات سازمان ما

organisation'. Lifeblood here means 'the

است". Lifeblood در اینجا به معنای "

most important thing to make

مهمترین چیز برای

something a success'.

موفقیت چیزی است".

Neil: Rob, I can see creativity is in your

نیل: راب، می توانم ببینم خلاقیت در

blood - but on an everyday level how can we

خون شماست - اما در سطح روزمره چگونه

all improve our creativity - be more like you?!

می توانیم خلاقیت خود را ارتقا دهیم - بیشتر شبیه شما باشیم؟!

Rob: Well, Neil, I'm no expert but

راب: خوب، نیل، من متخصص نیستم، اما

Innovation Manager, Nick Skillicorn is.

مدیر نوآوری، نیک اسکیلی کورن است.

He's also been speaking to the BBC and

او همچنین با بی‌بی‌سی صحبت می‌کرد و

explaining what we can do to help

توضیح می‌داد که چه کاری می‌توانیم برای کمک به

ourselves. What does he suggest?

خود انجام دهیم. او چه پیشنهادی می دهد؟

Nick Skillicorn: On a daily basis, everyone

نیک اسکیلی کورن: هر روز، همه

should take fifteen minutes of what I call

باید پانزده دقیقه از زمانی را که من

unfocused time - time that they're not

آن را زمان بدون تمرکز می‌نامم اختصاص دهند - زمانی که

looking at any screen, time that they can

به هیچ صفحه‌ای نگاه نمی‌کنند، زمانی که می‌توانند

essentially get back into their own head,

اساساً به ذهن خود برگردند

slow down a bit, and start forming these

، کمی سرعت خود را کاهش دهند و شروع کنند. ایجاد این

new connections between disparate ideas

ارتباطات جدید بین ایده‌های متفاوت

that result in divergent new original ideas.

که منجر به ایده‌های اصلی جدید و متفاوت می‌شود.

Neil: So we need free time to collect all

نیل: بنابراین ما به وقت آزاد نیاز داریم تا

our different thoughts in our head - what

تمام افکار مختلف خود را در سر خود جمع آوری کنیم - چیزی که

Nick calls disparate ideas to create new

نیک آن را ایده های متفاوت برای ایجاد ایده های جدید

and amazing ideas.

و شگفت انگیز می نامد.

Rob: Disparate ideas are very different

راب: ایده های ناهمگون، ایده های بسیار متفاوتی هستند

ideas, all unrelated. And we need what we

که همگی به هم مرتبط نیستند. و ما به چیزی نیاز داریم که می‌توانیم

might call headspace - that's when your

آن را headspace بنامیم - این زمانی است که

mind is in a good state and you can think

ذهن شما در وضعیت خوبی قرار دارد و می‌توانید

clearly. For me, I have headspace when

به وضوح فکر کنید. برای من،

I'm lying in the bath or out riding my bike

وقتی در حمام دراز می کشم یا در حال دوچرخه سواری هستم

- there are no interruptions.

، فضای خالی دارم - هیچ وقفه ای وجود ندارد.

Neil: Well, you certainly don't get your

نیل: خب، مطمئناً

ideas sitting at a desk, focusing on one

ایده‌های خود را پشت میز نمی‌بینید و روی یک کار تمرکز می‌کنید

task - we all need some downtime to get

- همه ما برای خلاقیت به زمان استراحت نیاز داریم

creative. But children going into school

. اما کودکانی که اکنون وارد مدرسه

now will grow up to do a job that doesn't

می شوند، برای انجام شغلی بزرگ می شوند که

yet exist. And faced with the challenges

هنوز وجود ندارد. و در مواجهه با چالش

of AI, automation, green issues and an

های هوش مصنوعی، اتوماسیون، مسائل سبز و

ageing population, creativity

جمعیت سالخورده، خلاقیت

and imagination will be vital.

و تخیل حیاتی خواهد بود.

Rob: Right, well, let's get back to talking

راب: خوب، خوب، حالا بیایید به صحبت

about the creativity of Banksy now.

در مورد خلاقیت بنکسی برگردیم.

Neil: Ah yes, because earlier I asked you

نیل: آه بله، چون قبلاً از شما پرسیدم

which one of his well-known pieces of

کدام یک از آثار هنری شناخته شده او

artwork has been in the news recently?

اخیراً در اخبار بوده است؟

Is it... a) Girl with balloon, b) Girl with red

آیا این ... الف) دختر با بادکنک، ب) دختر با

balloon or c) Balloon girl?

بادکنک قرمز یا ج) دختر بادکنک دار؟

Rob: And I said c) Balloon girl. I know it

راب: و من گفتم ج) دختر بادکنکی.

was a girl and a balloon.

میدونم یه دختر بود و یه بادکنک.

Neil: Not quite right, Rob. The artwork is

نیل: کاملا درست نیست، راب. این اثر هنری

titled 'Girl with balloon.' This was recently

"دختری با بادکنک" نام دارد. این اخیراً

auctioned in London but amazingly

در لندن به حراج گذاشته شد اما به طرز شگفت انگیزی

shredded in its frame as someone's

در قاب خود خرد شد زیرا

winning bid was accepted!

پیشنهاد برنده یک نفر پذیرفته شد!

Rob: Wow, that's a very creative way to

راب: وای، این یک راه بسیار خلاقانه برای

destroy a picture! I will do the same with

از بین بردن یک عکس است! من به زودی همین کار را با این فیلمنامه انجام خواهم داد،

this script soon but not before we have

اما نه قبل از

recapped some of today's vocabulary.

اینکه برخی از واژگان امروز را جمع بندی کنیم.

Starting with 'a creative' - that's a person

شروع با "یک خلاق" - این شخصی است

whose job is to use a lot of imagination and

که کارش استفاده از تخیل زیاد

come up with new ideas, such as

و ارائه ایده های جدید است، مانند

someone who works in the media

شخصی که در رسانه ها

or advertising.

یا تبلیغات کار می کند.

Neil: Then we mentioned legitimately -

نیل: سپس به طور مشروع اشاره کردیم -

which describes doing something fairly

که انجام کاری را منصفانه و معقول توصیف می کند

and reasonably.

.

Rob: Next we heard the expression

راب: بعد عبارت

'redress the balance'. This means to make

"تعادل تعادل" را شنیدیم. این به معنای

things fairer and more equal.

عادلانه تر و برابر کردن همه چیز است.

Neil: We also talked about creativity being

نیل: ما همچنین در مورد خلاقیت که

the lifeblood of the BBC. Lifeblood here

رگ حیات بی‌بی‌سی است صحبت کردیم. Lifeblood در اینجا

means the most important thing to make

به معنای مهمترین چیز برای

something a success. And I know

موفقیت چیزی است. و من می دانم که

creativity is running

خلاقیت

through your veins, Rob!

در رگ های تو جریان دارد، راب!

Rob: Thanks, Neil. We also heard the word

راب: ممنون، نیل. کلمه disparate را هم شنیدیم به

disparate, meaning very different and

معنای بسیار متفاوت و

unrelated. And we talked about

نامرتبط. و ما در مورد headspace صحبت کردیم

headspace, which is when your mind is in

، یعنی زمانی که ذهن شما در

a good state and you can think clearly.

وضعیت خوبی قرار دارد و می توانید به وضوح فکر کنید.

Neil: Before we head off to find some

نیل: قبل از اینکه برای یافتن

headspace, don't forget to visit our

فضای اصلی شروع کنیم، فراموش نکنید که از وب سایت ما به نشانی bbclearningenglish.com دیدن کنید تا

website at bbclearningenglish.com

for more great learning English content.

مطالب انگلیسی عالی برای یادگیری بیشتر داشته باشید.

That's all we have time for now.

این تمام چیزی است که در حال حاضر وقت داریم.

Do join us again though.

با این حال دوباره به ما بپیوندید

Goodbye.

Rob: Bye bye!

خداحافظ.

راب: خداحافظ!