Better Speaking Podcast 🗨️🗣️ How to use vague language

Let's start at the beginning — ABBA, in fact,

بیایید از ابتدا شروع کنیم - ABBA، در واقع،

is the first letter of the Christian names

اولین حرف نام مسیحی

of Anni-Frid, Benny, Björn and Agnetha. That makes ABBA.

Anni-Frid، Benny، Björn و Agnetha است. این باعث می شود ABBA.

Yeah, right.

بله درسته.

But it started all, Benny, with the Hep Stars, right?

اما همه چیز، بنی، با هپ استارز شروع شد، درست است؟

For me it did, yes.

برای من این کار را کرد، بله.

For you.

برای شما.

Well, it started much earlier than that,

خب، خیلی زودتر از آن شروع شد،

because my grandfather gave me an accordion when I was six years old.

چون پدربزرگم در شش سالگی به من یک آکاردئون داد.

That's how I came into music. He played himself and so did my father.

اینطوری وارد موسیقی شدم. خودش بازی می کرد و پدرم هم همینطور.

Swedish superstars, ABBA, who took their name from the first letters

سوپراستارهای سوئدی، ABBA، که نام خود را از حروف اول

of the names of the four members of the group:

نام چهار عضو گروه گرفته اند:

Agnetha, Benny, Björn and Anni-Frid.

آگنیتا، بنی، بیورن و آنی-فرید.

In today's Better Speaking, we hear more from ABBA

در Better Speaking امروز، ما بیشتر از ABBA می شنویم

and, as usual, English teacher Richard Hallows will be with me to explain

و طبق معمول، معلم انگلیسی ریچارد هالوز با من خواهد بود تا توضیح دهد

what makes the four members of ABBA

چه چیزی باعث می شود چهار عضو ABBA

such effective users of English as an international language.

از زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بین المللی استفاده کنند.

Richard will also be giving us some more advice

ریچارد همچنین به ما توصیه های بیشتری

on becoming better speakers of English.

برای بهتر شدن سخنرانان انگلیسی خواهد داد.

I think it's very useful to employ some of this vague language when you're speaking,

من فکر می کنم استفاده از برخی از این زبان مبهم در هنگام صحبت کردن بسیار مفید است،

words like 'ish' or 'sort of' or 'kind of'.

کلماتی مانند "ish" یا "نوعی" یا "نوعی".

It's very useful and it can make you sound a more interesting,

این بسیار مفید است و می تواند صدای شما را جذاب تر و

more natural kind of speaker.

طبیعی تر کند.

If you find it difficult to speak English

اگر صحبت کردن به زبان انگلیسی برای شما دشوار است

and would like some help and advice on how to become more fluent,

و می خواهید در مورد چگونگی تسلط بیشتر به کمک و راهنمایی استفاده کنید

and maybe one day use English as confidently as ABBA,

و شاید روزی به اندازه ABBA با اطمینان از زبان انگلیسی استفاده کنید،

then Better Speaking is for you.

Better Speaking برای شما مناسب است.

ABBA were one of the most popular groups in many countries around the world

ABBA یکی از محبوب ترین گروه ها در بسیاری از کشورهای جهان

throughout the '70s and early 1980s.

در دهه 70 و اوایل دهه 1980 بود.

We hear today an interview with the four members of ABBA

امروز مصاحبه ای را می شنویم با چهار عضو ABBA

Agnetha, Björn, Benny and Anni-Frida,

Agnetha، Björn، Benny و Anni-Frida،

or Frida as she was also called, at the height of their fame.

یا همان فریدا که او را نیز در اوج شهرت می نامیدند.

The interviewer wanted to know why they spoke such good English.

مصاحبه کننده می خواست بداند چرا آنها به این خوبی انگلیسی صحبت می کنند.

Does English have that much effect on your life?

آیا انگلیسی تا این حد در زندگی شما تأثیر دارد؟

We have so many English television programmes, and American,

ما برنامه های تلویزیونی انگلیسی و آمریکایی زیادی داریم

and we don't dub them, we subtitle them,

و آنها را دوبله نمی کنیم، زیرنویس می کنیم،

so we read the Swedish words and listen to the English language all the time.

بنابراین کلمات سوئدی را می خوانیم و همیشه به زبان انگلیسی گوش می دهیم.

Same thing with films, you know.

همین موضوع در مورد فیلم ها، می دانید.

And they play records on the radio, most of them are

و در رادیو آهنگ می نوازند که بیشتر آنها

English and American.

انگلیسی و آمریکایی هستند.

In Sweden, people learn English at school

در سوئد، مردم انگلیسی را در مدرسه یاد می گیرند

and Swedes also watch a lot of English language television and films.

و سوئدی ها نیز تلویزیون و فیلم های انگلیسی زبان زیادی تماشا می کنند.

The Swedish translation is not dubbed, not spoken over the English,

ترجمه سوئدی دوبله نمی‌شود، به زبان انگلیسی صحبت نمی‌شود،

but appears as subtitles or writing at the bottom of the TV or cinema screen,

بلکه به صورت زیرنویس یا نوشته در پایین صفحه تلویزیون یا سینما ظاهر می‌شود،

so the audience can hear the English words

بنابراین مخاطب می‌تواند کلمات انگلیسی

as well as reading the Swedish translation.

و همچنین خواندن ترجمه سوئدی را بشنود.

And there's lots of pop music too, in English, of course,

و البته موسیقی پاپ زیادی نیز وجود دارد، البته به زبان انگلیسی،

so young people growing up in Sweden get to hear a lot of English.

بنابراین جوانانی که در سوئد بزرگ می‌شوند، انگلیسی زیادی می‌شنوند.

We have so many English television programmes and American

ما خیلی برنامه های تلویزیونی انگلیسی و آمریکایی داریم

and we don't dub them, we subtitle them,

و آنها را دوبله نمی کنیم، زیرنویس می کنیم،

so we read the Swedish words and listen to the English language all the time.

بنابراین کلمات سوئدی را می خوانیم و همیشه به زبان انگلیسی گوش می دهیم.

Same thing with films, you know.

همین موضوع در مورد فیلم ها، می دانید.

And they play records on the radio, most of them are

و در رادیو آهنگ می نوازند که بیشتر آنها

English and American.

انگلیسی و آمریکایی هستند.

ABBA weren't always called ABBA. The group's original name was the Hep Stars.

ABBA همیشه ABBA نامیده نمی شد. نام اصلی گروه Hep Stars بود.

They were very successful in their home country of Sweden,

آنها در کشور خود سوئد بسیار موفق بودند و

selling more records than The Beatles at that time.

در آن زمان رکوردهای بیشتری نسبت به بیتلز فروختند.

The Hep Stars though became ABBA, but where does that name come from?

هپ استارز اگرچه به ABBA تبدیل شد، اما این نام از کجا آمده است؟

Let's start at the beginning.

بیایید از ابتدا شروع کنیم.

ABBA, in fact, is the first letter of the Christian names

ABBA در واقع اولین حرف از نام های مسیحی

of Anna-Frid, Benny, Björn and Agnetha.

آنافرید، بنی، بیورن و آگنتا است.

— That makes ABBA. — Yeah, right.

- این باعث می شود ABBA. - بله درسته.

But it started all, Benny, with the Hep Stars, right?

اما همه چیز، بنی، با هپ استارز شروع شد، درست است؟

— For me it did, yes. — For you?

- برای من اینطور بود، بله. - برای شما؟

Well, it started much earlier than that,

خب، خیلی زودتر از آن شروع شد،

because my grandfather gave me an accordion when I was six years old.

چون پدربزرگم در شش سالگی به من یک آکاردئون داد.

That's how I came into music. He played himself and so did my father.

اینطوری وارد موسیقی شدم. خودش بازی می کرد و پدرم هم همینطور.

Tell us about the Hep Stars. This was, what, 1962, the Hep Stars?

از ستاره های هپ برایمان بگویید. این چه بود، 1962، ستاره های هپ؟

Yes, that's when we started and that was about the same time

بله، همان زمانی بود که ما شروع کردیم و تقریباً در همان زمان بود

when The Beatles became so popular all over the world

که بیتلز در سراسر جهان بسیار محبوب شد

and we were very well-off.

و ما بسیار ثروتمند بودیم.

We sold, like, eight or nine golden records in Sweden.

ما در سوئد هشت یا نه رکورد طلایی فروختیم.

I think we outsold The Beatles by numbers, not by music.

من فکر می‌کنم ما از نظر تعداد از بیتلز پیشی گرفتیم، نه از نظر موسیقی.

Benny, then, how did you meet Björn?

بنی، پس چطور با بیورن آشنا شدید؟

Well, we met on the road, actually.

خوب، ما در جاده با هم آشنا شدیم.

I was in the Hep Stars and he was playing in a folk group.

من در هپ استارز بودم و او در یک گروه فولکلور بازی می کرد.

— The Hootenanny Singers? — The Hootenanny Singers, yes.

- خوانندگان هوتنانی؟ - خوانندگان هوتنانی، بله.

BBC Learning English dot com.

BBC Learning English dot com.

Richard, ABBA, very successful international singing stars,

ریچارد، ABBA، ستارگان بسیار موفق بین المللی خوانندگی،

but are they international speaking stars?

اما آیا آنها ستارگان بین المللی سخنور هستند؟

Very much so.

خیلی زیاد.

I think ABBA speak very fluently with great range of vocabulary,

من فکر می کنم ABBA بسیار روان با دامنه وسیع واژگان،

amazing speakers really.

سخنرانان شگفت انگیز صحبت می کند.

What I'd particularly like to talk about today is the way they use vague language.

چیزی که من به ویژه دوست دارم امروز در مورد آن صحبت کنم، نحوه استفاده آنها از زبان مبهم است.

And what do you mean by 'vague language'?

و منظور شما از "زبان مبهم" چیست؟

Well, when you don't want to say something exactly.

خوب، وقتی نمی خواهید چیزی را دقیقاً بگویید.

We use it also just for adding colour to your conversation,

ما همچنین از آن فقط برای اضافه کردن رنگ به مکالمه شما استفاده می کنیم تا

make yourself sound more interesting.

خود را جذاب تر کنید.

Some examples I'd like to point out are when Benny says,

برخی از نمونه‌هایی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که بنی می‌گوید:

"It was about the same time,"

«تقریباً در همان زمان بود»

or, "We sold, like, eight or nine golden records."

یا «مثلاً هشت یا نه رکورد طلایی فروختیم».

That was about the same time

تقریباً همان زمانی بود

when The Beatles became so popular all over the world and we were very well-off.

که بیتلز در سرتاسر جهان بسیار محبوب شد و ما بسیار ثروتمند بودیم.

We sold, like, eight or nine golden records in Sweden.

ما در سوئد هشت یا نه رکورد طلایی فروختیم.

I think we outsold The Beatles by numbers, not by music.

من فکر می‌کنم ما از نظر تعداد از بیتلز پیشی گرفتیم، نه از نظر موسیقی.

So it's not being exact, it's not being specific,

بنابراین دقیق نیست، مشخص نیست، به

it's sort of being vague.

نوعی مبهم است.

Exactly, 'sort of' is another way of being vague.

دقیقاً «نوعی» راه دیگری برای مبهم بودن است.

So we've got the examples there, it was 'about' the same time,

بنابراین ما نمونه‌هایی را در آنجا داریم، « تقریباً» همان زمان بود،

we sold, 'like', eight or nine, so 'like' and 'about'.

ما فروختیم، «مانند»، هشت یا نه، بنابراین «پسند» و «حدود».

What other expressions can we use to add this vagueness colour into our language?

برای افزودن این رنگ مبهم به زبان خود از چه عبارات دیگری می توانیم استفاده کنیم؟

OK, well, Callum, why don't you tell people what colour my shirt is today?

خوب، خوب، کالوم، چرا به مردم نمی گویید پیراهن من امروز چه رنگی است؟

Ah, OK.

آه، باشه

Well, it's, it's kind of, it's sort of red.

خوب، یه جورایی، یه جورایی قرمزه.

— Mm. — It's not exactly red.

- مم - دقیقا قرمز نیست.

I suppose it's, um

من فکر می کنم، اوم

— Could you say? — 'reddish', 'reddish'.

- می توانید بگویید؟ - "قرمز"، "قرمز".

'Reddish': it's kind of red and it's brown, isn't it?

"قرمز": به نوعی قرمز و قهوه ای است، اینطور نیست؟

Maybe we could say so. It's a 'reddish-brown'.

شاید بتوانیم اینطور بگوییم. این یک "قهوه ای مایل به قرمز" است.

Reddish-brown, OK.

قرمز مایل به قهوه ای، خوب.

And also, I think I said it's 'sort of'.

و همچنین، فکر می‌کنم گفتم این «نوعی» است. شما هم گفتید

It's 'sort of' or 'kind of' you also said, yeah.

"نوعی" یا "نوعی" است ، بله.

So 'sort of', 'kind of' red, 'reddish'.

بنابراین "نوعی"، "نوعی" قرمز، "قرمز".

This 'ish' is very interesting, actually.

این "ish" در واقع بسیار جالب است.

We can use it in loads of different ways.

ما می توانیم از آن به روش های مختلف استفاده کنیم.

— Such as? — Well, ask me what time it is.

- مانند؟ - خوب، از من بپرس ساعت چند است.

OK. What time is it, Richard?

خوب. ساعت چند است ریچارد؟

Well, I'm not wearing my watch, but I think it's 'ten-ish'.

خب، من ساعتم را نمی‌پوشم، اما فکر می‌کنم "دهش" است.

'Ten-ish'. So you can add this on to any words?

"ده تا". بنابراین می توانید این را به هر کلمه ای اضافه کنید؟

Yeah, like I could say 'oldish' or 'early-ish'

بله، همانطور که می‌توانم بگویم «قدیمی» یا «زودآلود»

or, in fact, we can use 'ish' on its own, just as a word in its own right.

یا، در واقع، ما می‌توانیم از «ish» به تنهایی استفاده کنیم، درست به عنوان یک کلمه در جای خودش.

How would we use it on our own?

چگونه از آن به تنهایی استفاده کنیم؟

Well, for example, you went to a party last night.

خب مثلا دیشب به مهمونی رفتی.

— Mm-hm. — And did you have a good time?

- مم-هم. - و به شما خوش گذشت؟

Ah, hmm, 'ish'.

آه، هوم، "ایش".

So you're using the word 'ish' to say, "Mm, it wasn't good, it wasn't bad."

بنابراین شما از کلمه "ish" برای گفتن "مم، خوب نبود، بد نبود" استفاده می کنید.

Right, OK, so 'ish' by itself

درست است، خوب، بنابراین "ish" به خودی خود

and 'ish' added on to other adjectives, mainly, I suppose.

و "ish" به صفت های دیگر اضافه می شود، به نظر من.

Mm. So we looked at 'about', 'sort of', 'kind of', we looked at 'ish'.

مم بنابراین ما به «درباره»، «نوعی»، «نوعی»، به «ش» نگاه کردیم.

Now, I want you to try and use these different kind of vague words

حالا، از شما می‌خواهم سعی کنید از این نوع کلمات مبهم

to describe someone.

برای توصیف کسی استفاده کنید.

Um...

اوم...

Who?

کی؟

Oh, how about you've got a new girlfriend, haven't you? Tell us about, about her.

اوه، چطور دوست دختر جدیدی داری، نه؟ درباره او به ما بگویید

Well, let's see, she's... I'd say she's 'tallish',

خوب، ببینیم، او... من می گویم او قد بلند است،

she's, she's tallish, she's about one metre 75,

او، او قد بلند است، او حدود یک متر 75 است،

— so... — More or less?

- پس... - بیشتر یا کمتر؟

— More or less. — There's another one.

- کم و بیش، تقریبا. - یکی دیگه هم هست

OK, so she's tallish, she's got dark, well, darkish hair,

خوب، پس او قد بلند است، موهایش تیره است، موهای تیره، مایل به تیره

darkish, little bit of red in there, so reddish hair,

، کمی قرمز، موهای قرمز مایل به قرمز،

and she's sort of, she's sort of shy.

و او یک جورهایی، او یک جورهایی خجالتی است.

Do you know how old she is?

میدونی چند سالشه؟

Ooh, I, I, well, I haven't asked, I'm too much of a gentleman.

اوه، من، من، خوب، من نپرسیدم، من بیش از حد یک آقا هستم.

Um, I think she's about, she's about 30.

اوم، فکر می‌کنم او حدوداً 30 سال دارد.

OK.

خوب.

So, moving away from my private life and back to ABBA's speaking life,

بنابراین، با دور شدن از زندگی خصوصی ام و بازگشت به زندگی گویندگی ABBA،

what else would you like to pick out for us?

چه چیز دیگری را می خواهید برای ما انتخاب کنید؟

Well, I'd like to talk about what ABBA actually said

خوب، من می خواهم در مورد آنچه ABBA در

about the way people learn English in Sweden.

مورد نحوه یادگیری زبان انگلیسی در سوئد گفته است صحبت کنم.

They've talked about improving your English by watching films in English,

آنها در مورد بهبود زبان انگلیسی شما با تماشای فیلم به زبان انگلیسی،

watching TV in English, listening to music in English.

تماشای تلویزیون به زبان انگلیسی، گوش دادن به موسیقی به زبان انگلیسی صحبت کرده اند.

So I think all these things go to prove the point that we've talked about before —

بنابراین من فکر می‌کنم همه این موارد برای اثبات نکته‌ای است که قبلاً در مورد آن صحبت کرده‌ایم – اینکه

how important it is to get as much exposure to English as possible.

چقدر مهم است که تا حد امکان با زبان انگلیسی آشنا شویم.

We have so many English television programmes, and American,

ما برنامه های تلویزیونی انگلیسی و آمریکایی زیادی داریم

and we don't dub them, we subtitle them,

و آنها را دوبله نمی کنیم، زیرنویس می کنیم،

so we read the Swedish words and listen to the English language all the time.

بنابراین کلمات سوئدی را می خوانیم و همیشه به زبان انگلیسی گوش می دهیم.

Same thing with films, you know.

همین موضوع در مورد فیلم ها، می دانید.

And they play records on the radio, most of them are

و در رادیو آهنگ می نوازند که بیشتر آنها

English and American.

انگلیسی و آمریکایی هستند.

So listening to and hearing natural, real English through movies, television,

بنابراین گوش دادن و شنیدن زبان انگلیسی طبیعی و واقعی از طریق فیلم، تلویزیون،

is a good way of improving your English.

راه خوبی برای بهبود زبان انگلیسی شماست.

It's a wonderful way and enjoyable too.

این یک راه فوق العاده و لذت بخش است.

So, Richard, I wonder if, briefly, you could sum up those points for us?

بنابراین، ریچارد، نمی‌خواهم به طور خلاصه این نکات را برای ما خلاصه کنید؟

Well, I think it's very useful to employ some of this vague language

خوب، من فکر می کنم استفاده از برخی از این زبان مبهم

when you're speaking, words like 'ish' or 'sort of' or 'kind of'.

در هنگام صحبت کردن بسیار مفید است، کلماتی مانند "ish" یا "نوعی" یا "نوعی".

It's very useful and it can make you sound a more interesting,

این بسیار مفید است و می تواند صدای شما را جذاب تر و

more natural kind of speaker.

طبیعی تر کند.

And also try to watch as much TV in English or listen to music in English

و همچنین سعی کنید تا حد امکان تلویزیون به زبان انگلیسی تماشا کنید یا به موسیقی انگلیسی گوش دهید

and get as much exposure as possible.

و تا حد امکان در معرض دید قرار بگیرید.

Maybe, if you do that, you're going to get a wide range of vocabulary,

شاید، اگر این کار را انجام دهید، دامنه وسیعی از واژگان را به دست خواهید آورد،

you're gonna be fluent, you're gonna have good comprehension skills

مسلط خواهید بود، مهارت های درک مطلب

and good pronunciation and sound as good as ABBA.

و تلفظ و صدای خوب به خوبی ABBA خواهید داشت.

Richard, for today, thank you very much for those better speaking tips.

ریچارد، برای امروز، از شما برای نکات بهتر صحبت کردن بسیار سپاسگزارم.

Thank you.

متشکرم.

BBC Learning English dot com.

BBC Learning English dot com.

Richard talked there about using vague language,

ریچارد در آنجا در مورد استفاده از زبان مبهم صحبت کرد و

describing something that's not exact.

چیزی را توصیف کرد که دقیق نیست.

Remember Benny from ABBA used the words 'like' and 'about'.

به یاد داشته باشید که بنی از ABBA از کلمات "مثل" و "در مورد" استفاده کرد.

It was 'about' the same time when The Beatles became so popular.

«تقریباً» همان زمانی بود که بیتلز بسیار محبوب شد.

We sold 'like' eight or nine golden records in Sweden.

ما هشت یا نه رکورد طلایی را در سوئد فروختیم.

And Richard gave us a simple way

و ریچارد یک راه ساده

to describe a colour that is not clearly one thing or another.

برای توصیف رنگی که به وضوح یک چیز یا چیز دیگری نیست به ما ارائه داد. می

We can say it's 'sort of' brown or 'brownish'.

توانیم بگوییم که به نوعی قهوه ای یا قهوه ای است. از

We asked a learner of English who's been studying in Britain

یک زبان آموز انگلیسی که در بریتانیا درس می خواند پرسیدیم

if she'd heard, or uses, such language.

که آیا چنین زبانی را شنیده یا استفاده می کند.

I'm not sure whether I've heard 'tallish' or 'brownish',

مطمئن نیستم که صدای بلند یا قهوه‌ای را شنیده‌ام،

but I'm sure I've heard 'eight-ish' and 'five-ish'

اما مطمئنم که

when a colleague's meant around eight o'clock and five o'clock.

وقتی منظور یکی از همکاران حدود ساعت هشت و پنج ساعت بود، «هشت‌ش» و «پنج‌ش» را شنیده‌ام. 'ساعت.

I think this kind of language sounds very natural.

من فکر می کنم این نوع زبان بسیار طبیعی به نظر می رسد.

Now, before we go today,

حالا، قبل از رفتن به امروز،

if you didn't quite catch all of Richard's Better Speaking tips, don't worry.

اگر تمام نکات صحبت کردن بهتر ریچارد را کاملاً متوجه نشدید، نگران نباشید.

Here's a chance to hear them again.

در اینجا فرصتی برای شنیدن دوباره آنها وجود دارد.

To sound more natural when you speak English,

برای اینکه وقتی انگلیسی صحبت می کنید طبیعی تر به نظر برسید،

remember you can use vague language:

به یاد داشته باشید که می توانید از زبان مبهم استفاده کنید:

words and phrases which show that you're not sure.

کلمات و عباراتی که نشان می دهد مطمئن نیستید.

For example, if you're describing a film,

برای مثال، اگر در حال توصیف یک فیلم هستید،

you can say, it's a 'sort of' adventure film.

می‌توانید بگویید که این یک فیلم ماجراجویی است.

Or you could say, it's a 'kind of' adventure film.

یا می توان گفت، این یک «نوعی» فیلم ماجراجویی است.

I think it's very useful to employ some of this vague language when you're speaking,

من فکر می کنم استفاده از برخی از این زبان مبهم در هنگام صحبت کردن بسیار مفید است،

words like 'ish' or 'sort of' or 'kind of'.

کلماتی مانند "ish" یا "نوعی" یا "نوعی".

It's very useful and it can make you sound a more interesting,

این بسیار مفید است و می تواند صدای شما را جذاب تر و

more natural kind of speaker.

طبیعی تر کند.

Another very useful and natural-sounding way

یکی دیگر از راه‌های بسیار مفید و طبیعی

to show that you're not able to be exact is to use the ending 'ish'.

برای نشان دادن اینکه نمی‌توانید دقیق باشید، استفاده از پایان «ish» است.

For example,

مثلاً

My father's hair is 'greyish'. It's partly black and partly grey.

موهای پدرم "خاکستری" است. قسمتی سیاه و قسمتی خاکستری است.

It's 'greyish'.

"خاکستری" است.

If you're not sure of an exact time, you can say,

اگر از زمان دقیق مطمئن نیستید، می توانید بگویید،

The party starts at eight-ish.

مهمانی از ساعت هشت شروع می شود.

It's the same as saying that the party starts at about eight o'clock.

مثل این است که بگوییم جشن حدود ساعت هشت شروع می شود.

At eight-ish.

در هشتم

Take a tip from ABBA and their fellow Swedes.

از ABBA و سوئدی های همکارشان راهنمایی بگیرید.

Watch English language TV and films or listen to the radio or music in English.

تماشای تلویزیون و فیلم انگلیسی زبان یا گوش دادن به رادیو یا موسیقی به زبان انگلیسی.

These will all help you

همه اینها به شما کمک می کند تا مهارت های

to improve your spoken as well as general English language skills.

گفتاری و همچنین مهارت های عمومی زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید.

Try to watch as much TV in English or listen to music in English

سعی کنید تا حد امکان تلویزیون انگلیسی تماشا کنید یا به موسیقی به زبان انگلیسی گوش دهید

and get as much exposure as possible.

و تا حد امکان در معرض دید قرار بگیرید.

Maybe, if you do that, you're gonna get a wide range of vocabulary,

شاید، اگر این کار را انجام دهید، دامنه وسیعی از واژگان به دست خواهید آورد،

you're gonna be fluent, you're gonna have good comprehension skills

مسلط خواهید بود، مهارت های درک مطلب

and good pronunciation and sound as good as ABBA.

و تلفظ و صدای خوب به خوبی ABBA خواهید داشت.

That was Talk About English from BBC Learning English dot com.

این صحبت درباره انگلیسی از BBC Learning English dot com بود.