Go From EXHAUSTED To EFFORTLESS When Speaking English With This One Simple Tip

Hey, everyone, it's Hadar.

هی، همه، این هادر است.

And today we are going to talk about the one thing that is potentially

و امروز می خواهیم در مورد چیزی صحبت کنیم که به طور بالقوه

preventing you from feeling like yourself in English and investing a

مانع از این می شود که در زبان انگلیسی احساس خود را داشته باشید و

lot less energy when you're speaking.

انرژی بسیار کمتری را هنگام صحبت کردن صرف کنید.

If you're new to my channel, then welcome.

اگر تازه وارد کانال من هستید، خوش آمدید.

My name is Hadar.

I'm a non-native speaker of English.

اسم من هادر است.

من غیر بومی انگلیسی هستم.

So, I have discovered myself in my own personal journey.

بنابراین، من خودم را در سفر شخصی خودم کشف کرده ام.

So many of the things that I shared with you here, whether it's about

بسیاری از چیزهایی که در اینجا با شما به اشتراک گذاشتم، خواه در مورد

pronunciation, mindset, fluency flow, or just overall confidence.

تلفظ، طرز فکر، جریان روانی، یا فقط اعتماد به نفس کلی باشد.

And if you want to connect with me, you are invited to come on over and follow

و اگر می خواهید با من ارتباط برقرار کنید، از شما دعوت می شود که بیایید و

me on Instagram at @hadar.accentsway.

من را در اینستاگرام به آدرس @hadar.accentsway دنبال کنید.

And on my website hadarshemesh.com - which is my name dot com - you will find a

و در وب سایت من hadarshemesh.com - که نام من دات کام است -

ton of resources to download and to practice with, to improve your confidence,

منابع زیادی برای دانلود و تمرین برای بهبود اعتماد به نفس،

clarity, and freedom in English.

وضوح و آزادی خود در زبان انگلیسی پیدا خواهید کرد.

Okay.

باشه.

So let's talk about what is the one thing that you're not aware

پس بیایید در مورد چیزی صحبت کنیم که شما از آن آگاه نیستید و

of that is preventing you from feeling effortless, when speaking.

مانع از این می شود که هنگام صحبت کردن احساس بی زحمتی کنید.

I decided to make this video after seeing so many of my students

من تصمیم گرفتم این ویدیو را بعد از اینکه دیدم بسیاری از دانش آموزانم

struggle with this one thing.

با این یک چیز دست و پنجه نرم می کنند بسازم.

And every time I tell them that one note that is easy to change, all

و هر بار که به آنها می گویم یک نت که به راحتی قابل تغییر است،

of a sudden their voice changes, their attitude changes, and they

ناگهان صدای آنها تغییر می کند، نگرش آنها تغییر می کند و

feel better when communicating.

هنگام برقراری ارتباط احساس بهتری پیدا می کنند.

And it has nothing to do with grammar, pronunciation, or anything

و این ربطی به دستور زبان، تلفظ یا هر چیز

else that, you know, we usually work on when speaking English.

دیگری ندارد که، می دانید، ما معمولاً هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی روی آن کار می کنیم.

And that one thing is hidden involuntary tension.

و آن یک چیز تنش غیر ارادی پنهان است.

Okay.

باشه.

So, I know it sounds, one - very simple, two - very vague.

بنابراین، می دانم که به نظر می رسد، یک - بسیار ساده، دو - بسیار مبهم.

I mean, what's...

یعنی چی...

what do you mean about tension?

منظورت از تنش چیه؟

Let me explain.

بگذار توضیح بدهم.

Tension is excess energy, that means that you are investing

تنش انرژی اضافی است، به این معنی که شما

more energy than you should.

انرژی بیشتری از آنچه باید سرمایه گذاری می کنید.

Let me give you an example.

بگذارید برای شما مثالی بزنم.

For example, if you need to blow out a candle.

به عنوان مثال، اگر شما نیاز به فوت شمع دارید.

And the candle is right here.

و شمع همینجاست.

Right?

درست؟

How much effort are you going to put into blowing out that candle?

چقدر تلاش می کنید تا آن شمع را خاموش کنید؟

Are you going to do something like this?

آیا قصد انجام چنین کاری را دارید؟

Or are you going to do something like this?

یا قصد انجام چنین کاری را دارید؟

Right?

درست؟

It makes more sense that we would just blow out the candle like this because

منطقی تر است که شمع را اینطور فوت کنیم زیرا

the flame is really close to my mouth.

شعله واقعاً نزدیک دهان من است.

Of course, if the candle was here, then I would need to invest more energy.

البته، اگر شمع اینجا بود، پس باید انرژی بیشتری سرمایه گذاری کنم.

Right?

درست؟

So, the amount of energy that I'm investing in doing something is in

بنابراین، مقدار انرژی که من برای انجام کاری سرمایه گذاری می کنم،

correlation with the action itself.

با خود عمل همبستگی دارد.

Same thing with a simple thing as opening a notebook, right?

همان چیزی که با یک چیز ساده مانند باز کردن یک دفترچه یادداشت است، درست است؟ می‌دانید

It could just, you know, open it and browse through the pages.

، فقط می‌تواند آن را باز کند و صفحات را مرور کند.

Or you could open it and invest a lot of energy into flipping between the pages and

یا می توانید آن را باز کنید و انرژی زیادی را صرف ورق زدن بین صفحات و

then closing it, putting it on the table.

سپس بستن آن کنید و روی میز بگذارید.

Now, that feels a little exaggerated.

حالا، کمی اغراق آمیز به نظر می رسد.

I'm not saying that people might not do that.

من نمی گویم که مردم ممکن است این کار را انجام ندهند.

But you're less likely to do it, right?

اما کمتر احتمال دارد این کار را انجام دهید، درست است؟

If you're just like picking up a notebook and you're flipping through the pages.

اگر مثل برداشتن دفترچه یادداشت هستید و در حال ورق زدن صفحات هستید.

Something very simple and easy.

چیزی بسیار ساده و آسان.

Now, that's the case with speaking in English.

در حال حاضر، این مورد در مورد صحبت کردن به زبان انگلیسی است.

What I noticed is that when people communicate in English, whether it's

چیزی که من متوجه شدم این است که وقتی مردم به زبان انگلیسی ارتباط برقرار می کنند، خواه

about focusing on pronunciation, even structuring the sentence, like

تمرکز بر تلفظ باشد، حتی ساختار جمله، مانند

the mental energy that we invest in speaking, body language, right, like

انرژی ذهنی که در صحبت کردن سرمایه گذاری می کنیم، زبان بدن، درست است، مانند

the tension that we have in the body and the effort that we put into the voice.

تنشی که در بدن داریم و تلاش. که در صدا گذاشتیم

All of that is usually much enhanced when people communicate in a second language.

همه اینها معمولاً هنگامی که افراد به زبان دوم ارتباط برقرار می کنند بسیار افزایش می یابد.

Take a moment and think about it.

یک لحظه وقت بگذارید و به آن فکر کنید.

To illustrate that we can do a quick exercise right now.

برای نشان دادن اینکه می‌توانیم همین الان یک تمرین سریع انجام دهیم.

Pause this video and talk about the first five things that you did

این ویدیو را مکث کنید و در مورد پنج کاری که

this morning, and do it in English.

امروز صبح انجام دادید صحبت کنید و آن را به زبان انگلیسی انجام دهید.

And then I want you to do the same thing in your first language.

و سپس از شما می خواهم که همین کار را در زبان اول خود انجام دهید.

Okay?

باشه؟

And then check with yourself.

و بعد با خودت چک کن

How did my body feel when I spoke in English versus when

وقتی به زبان انگلیسی صحبت می کردم در مقایسه با زمانی که

I spoke in my first language?

به زبان اول صحبت می کردم، بدن من چه احساسی داشت؟

How did my voice feel?

صدای من چه حسی داشت؟ آیا

Did it feel the same or did it feel like I'm changing the voice

همین حس را داشت یا احساس می کردم که دارم صدا را تغییر می دهم

or I'm working a little harder?

یا کمی بیشتر کار می کنم؟

What about your face?

چهره شما چطور؟ آیا

Were you investing more energy or you feel like you're working a little harder and

انرژی بیشتری سرمایه‌گذاری می‌کردید یا احساس می‌کنید کمی سخت‌تر کار می‌کنید و

maybe that feels a little fake in English?

شاید در انگلیسی کمی جعلی به نظر برسد؟

So, a lot of times we think that it's necessary to produce the right

بنابراین، خیلی وقت‌ها فکر می‌کنیم که لازم است صداهای مناسب تولید کنیم

sounds or to, you know, step into the role of, you know, "I'm speaking now

یا، می‌دانید، وارد نقش، می‌دانید، «الان

with an American or British accent."

با لهجه آمریکایی یا بریتانیایی صحبت می‌کنم».

And the truth is that it's not serving you.

و حقیقت این است که به شما خدمت نمی کند.

Just like you wouldn't blow out a candle like this.

درست مثل اینکه شمع را اینطور فوت نمی کنید . در

Same thing goes for pronunciation.

مورد تلفظ هم همینطور است.

The first thing I want you to check in with yourself is facial tension.

اولین چیزی که از شما می خواهم با خودتان بررسی کنید تنش صورت است.

A lot of times when pronouncing consonants that are not available in your first

بسیاری از اوقات هنگام تلفظ صامت‌هایی که در زبان اول شما موجود نیستند

language, let's say the TH or the R.

، مثلاً TH یا R را تلفظ می‌کنید. اتفاقی که می‌افتد این

What happens is that people start to invest a lot of unnecessary tension here.

است که مردم شروع به ایجاد تنش‌های غیرضروری زیادی در اینجا می‌کنند.

So for example, you will see people speaking like this with a lot of tension

به عنوان مثال، افرادی را خواهید دید که اینگونه با تنش زیادی در

around the mouth, more tension here.

اطراف دهان صحبت می کنند، در اینجا تنش بیشتر.

'ur', right?

'حق با شماست؟

More tension when sticking the tongue out, in the lips and the tongue.

تنش بیشتر هنگام بیرون آوردن زبان ، در لب ها و زبان.

'think', 'theory', 'authentic'.

«فکر کن»، «نظریه»، «معتبر».

Now, tension attracts tension.

اکنون تنش باعث جذب تنش می شود.

So when you start with a little unnecessary tension, like for the TH or

بنابراین وقتی با کمی کشش غیرضروری شروع می‌کنید، مثلاً برای TH یا

the R or in general, when you're trying to pronounce certain consonants, like

R یا به طور کلی، وقتی می‌خواهید صامت‌های خاصی مانند

the 'a' and the 'ee' because you've gotten used to practicing it with a lot

«a» و «ee» را تلفظ کنید، زیرا به تمرین آن عادت کرده‌اید. با

of effort, but you forgot about the part that you need to let go of that tension.

تلاش زیاد، اما بخشی را فراموش کردید که باید آن تنش را رها کنید.

And you kept that tension and you've made it your habit.

و شما این تنش را حفظ کردید و آن را به عادت خود تبدیل کردید.

Or maybe you have developed this belief that only if you have

یا شاید شما این باور را در خود ایجاد کرده اید که فقط اگر

that tension, you're getting the sounds accurately and correctly.

آن تنش را داشته باشید، صداها را دقیق و درست دریافت می کنید.

And as a result, there's all this tension.

و در نتیجه، این همه تنش وجود دارد.

Now, this tension creates tension in your voice, right?

حالا این تنش در صدای شما تنش ایجاد می کند، درست است؟

A strained voice is a voice that you invest more energy into, and you're

صدای خشن صدایی است که شما انرژی بیشتری روی آن سرمایه گذاری می کنید و

holding tension here, in your pharynx.

تنش را در اینجا، در حلق خود نگه می دارید.

Pharynx is like the vocal box, there are some muscles here that you can strain.

حلق مانند جعبه صوتی است، ماهیچه هایی در اینجا وجود دارد که می توانید آنها را فشار دهید.

Maybe the root of the tongue, that changes your voice too.

شاید ریشه زبان، صدای شما را نیز تغییر دهد.

And sometimes your shoulders, right?

و گاهی اوقات شانه های شما، درست است؟

And your hands, and the rest of your body.

و دستانت و بقیه بدنت.

So, check in with yourself when you're speaking English.

بنابراین، زمانی که انگلیسی صحبت می کنید، با خودتان چک کنید.

Do you hold tension in your hands?

آیا تنش را در دستان خود نگه می دارید؟

Do you hold tension in your shoulders?

آیا تنش را در شانه های خود نگه می دارید؟

And most importantly, do you hold tension in your face?

و مهمتر از همه، آیا تنش را در صورت خود نگه می دارید؟

One of the best ways to see it is to put a mirror or to record a video.

یکی از بهترین راه ها برای دیدن آن، قرار دادن آینه یا فیلمبرداری است.

And look at your mouth, and see if that happens - if you look

و به دهان خود نگاه کنید، و ببینید که آیا این اتفاق می‌افتد - اگر به همان

as natural to yourself as you do in your native language.

اندازه که در زبان مادری‌تان طبیعی هستید، برای خودتان طبیعی به نظر می‌رسید .

Now, again, don't go into that false belief that your mouth

حالا، دوباره، به این باور نادرست که دهان شما

needs to look totally different than your native language.

باید کاملاً متفاوت از زبان مادری شما باشد، نروید.

Yes, English uses a lot of facial expressions and movements

بله، زبان انگلیسی از حرکات و حالات صورت بسیاری استفاده می‌کند،

of the articulation organs, like for the 'a' and the 'oo'.

مانند «a» و «oo».

But make sure that you're not adding another layer of stress.

اما مطمئن شوید که لایه دیگری از استرس اضافه نمی کنید.

'A', right, like putting tension here.

"A"، درست است، مانند ایجاد تنش در اینجا.

Or 'EE', here.

یا 'EE'، اینجا.

Or 'UR', here.

یا «UR»، اینجا.

You can do the same thing with a lot less tension.

شما می توانید همین کار را با تنش بسیار کمتر انجام دهید.

And you can see it.

و شما می توانید آن را ببینید.

So record a video, use a mirror, and see if you're investing

بنابراین یک ویدیو ضبط کنید، از یک آینه استفاده کنید، و ببینید که آیا

too much tension in here.

در اینجا تنش زیادی وارد می‌کنید یا خیر.

Okay?

باشه؟

And then ask yourself, what is happening with my voice?

و سپس از خود بپرسید که با صدای من چه اتفاقی می افتد؟

Is my voice as comfortable and effortless as it is in my first language?

آیا صدای من به اندازه زبان اولم راحت و بی دردسر است؟

If the answer is 'no', check in with yourself and ask yourself, am

اگر پاسخ «نه» است، با خودتان چک کنید و از خود بپرسید، آیا

I putting a lot of tension here?

من در اینجا تنش زیادی ایجاد می کنم؟

Right?

درست؟

Maybe the voice is a little higher.

شاید صدا کمی بالاتر باشد.

Maybe the voice is a little more strained.

شاید صدا کمی تیره تر باشد.

But these are things that you want to ask yourself.

اما اینها چیزهایی هستند که می خواهید از خود بپرسید.

Go back to your first language, speak a little bit.

به زبان اول خود برگردید ، کمی صحبت کنید.

And if you feel more comfortable, ask yourself, what does that effortless

و اگر احساس راحتی بیشتری می‌کنید، از خود بپرسید، این

feel that I'm feeling right now, and how can I bring it into English?

احساس بی‌دردسری که در حال حاضر دارم چه احساسی دارد و چگونه می‌توانم آن را به انگلیسی بیاورم؟

How can I use the words in English with this voice that is more

چگونه می توانم از کلمات انگلیسی با این صدای

comfortable and more effortless?

راحت تر و بدون دردسر استفاده کنم؟

And then of course, check your body for tension.

و البته، بدن خود را از نظر تنش بررسی کنید.

Sometimes it's just a matter of letting go.

گاهی اوقات تنها موضوع رها کردن است.

Right?

درست؟

I often find myself working on my computer and tensing my shoulders

من اغلب متوجه می شوم که با کامپیوترم کار می کنم و شانه هایم را فشار می دهم

without thinking about it.

بدون اینکه به آن فکر کنم.

And every now and then I need to tell myself, let go.

و هرازگاهی نیاز دارم به خودم بگویم رها کن.

And all I do is this.

و تمام کاری که می کنم این است.

And it doesn't change the work that I actually do.

و کاری که من واقعا انجام می دهم را تغییر نمی دهد.

So this is unnecessary tension that creates back pain,

بنابراین این تنش غیرضروری است که باعث ایجاد کمردرد،

right, and nervous energy.

سمت راست و انرژی عصبی می شود.

Because again, tension attracts tension.

زیرا باز هم تنش باعث جذب تنش می شود.

So if I'm holding my shoulders like this, then probably it

بنابراین اگر من شانه هایم را به این شکل نگه دارم، احتمالاً بر

affects my overall stress.

استرس کلی من تأثیر می گذارد.

Now, probably because I'm stressed, this is what happens.

حالا احتمالاً چون استرس دارم، این اتفاق می افتد.

So, we constantly need to check in with ourselves, and to make sure that

بنابراین، ما دائماً نیاز داریم که خودمان را بررسی کنیم، و مطمئن شویم که

we're not investing more energy and more effort into speaking than we need.

انرژی و تلاش بیشتری برای صحبت کردن از آنچه نیاز داریم، صرف نمی کنیم.

And again, of course, if you feel stressed out about speaking, it will

و باز هم، البته، اگر در مورد صحبت کردن احساس استرس می کنید،

be represented in different places in your body, like your shoulders or your

در نقاط مختلف بدن شما نمایش داده می شود، مانند شانه ها یا

hands or your voice or your mouth.

دستان شما، صدا یا دهان شما.

So it could be just old habits, old pronunciation habits, and like a false

بنابراین ممکن است فقط عادات قدیمی، عادات تلفظ قدیمی، و مانند یک

belief that this is what you need to do.

باور غلط باشد که این همان کاری است که باید انجام دهید.

But it could be just tension, right, or stress that creates this tension.

اما می تواند فقط تنش، درست یا استرس باشد که این تنش را ایجاد می کند.

This tension makes you feel tired and exhausted after speaking.

این تنش باعث می شود پس از صحبت احساس خستگی و فرسودگی کنید.

Here's the thing.

موضوع اینجاست.

Communication is way beyond the language that we use.

ارتباط بسیار فراتر از زبانی است که ما استفاده می کنیم.

We become a vessel of communication.

ما تبدیل به یک ظرف ارتباطی می شویم.

That means that our voice plays a significant role, our body,

یعنی صدای ما نقش مهمی دارد، بدن ما،

our mindset, our thoughts, right?

طرز فکر ما، افکار ما، درست است؟

It's not just the words that we choose and it's not just the sounds that we produce.

این فقط کلمات نیستند که انتخاب می کنیم و فقط صداهایی که تولید می کنیم نیست.

And it's not just the structure of the words.

و این فقط ساختار کلمات نیست.

Communicating effectively in English is a holistic process.

برقراری ارتباط موثر به زبان انگلیسی یک فرآیند جامع است.

And this is what I'm trying to do here, on my channel, to teach

و این همان کاری است که من سعی می کنم در اینجا، در کانال خود انجام دهم، تا

you about all the things that go into powerful communication.

در مورد همه چیزهایی که در ارتباطات قدرتمند انجام می شود به شما آموزش دهم.

And a big part of it is making sure that you're not investing more energy than you

و بخش بزرگی از آن این است که اطمینان حاصل کنید که انرژی بیشتری از آنچه

should in communicating and more tension.

باید برای برقراری ارتباط و تنش بیشتر سرمایه گذاری نمی کنید.

So, to wrap up.

بنابراین، برای به پایان رساندن.

Make sure that you're not investing a lot of energy and tension into your mouth.

مطمئن شوید که انرژی و تنش زیادی را روی دهان خود سرمایه گذاری نمی کنید.

Specifically, your lips and your cheeks, right?

به طور خاص، لب ها و گونه های شما، درست است؟

Around the lips and the cheeks.

دور لب ها و گونه ها.

That's the first thing.

این اولین چیز است.

And use a mirror or a webcam for that.

و برای این کار از یک آینه یا وب کم استفاده کنید.

Then, check in with your voice.

سپس، با صدای خود بررسی کنید.

I have a bunch of videos about using your voice freely and freeing up the

من یکسری ویدیو در مورد استفاده آزادانه از صدای شما و آزاد کردن

voice and releasing that tension.

صدا و رها کردن آن تنش دارم.

If in fact, this is what you're experiencing.

اگر در واقع، این همان چیزی است که شما تجربه می کنید.

So I'm going to link to those videos and episodes in the description.

بنابراین من می‌خواهم به آن ویدیوها و قسمت‌ها در توضیحات لینک بدهم.

And then the third thing is you constantly want to check in with your body.

و بعد سومین چیز این است که شما دائماً می خواهید بدن خود را چک کنید.

And to make sure that you're not holding tension when communicating.

و مطمئن شوید که در هنگام برقراری ارتباط تنش ندارید.

And if you're walking into an important meeting or any conversation

و اگر وارد یک جلسه مهم یا هر مکالمه ای

in English, it would be good to kind of like center yourself for

به زبان انگلیسی می شوید، خوب است که برای

a few seconds to think about...

چند ثانیه در مرکز خود متمرکز شوید و به این فکر کنید...

to do like this mindfulness exercise.

تا مانند این تمرین تمرکز حواس را انجام دهید.

To think about your body, go through your body, all the organs, just like tell your

برای فکر کردن به بدنتان، از بدنتان، همه اندام ها عبور کنید، درست مثل اینکه به

body to relax, tell your voice to relax.

بدنتان بگویید استراحت کند، به صدایتان بگویید آرام شود.

You know, tell yourself, "I got this.

می دانید، به خودتان بگویید، "من این را دریافت کردم.

I know how to speak in English".

من می دانم چگونه به زبان انگلیسی صحبت کنم".

And even if you're not 100% certain of the words that you're going to use or what

و حتی اگر 100٪ از کلماتی که قرار است استفاده کنید یا

exactly you're going to say, trust that it will happen if you allow space for it.

دقیقاً چه چیزی را می خواهید بگویید مطمئن نیستید، اعتماد کنید که اگر فضایی برای آن بگذارید این اتفاق خواهد افتاد.

And if you come to a conversation positive, with the one will - which

و اگر به یک مکالمه مثبت رسیدید، با یک اراده -

is to communicate with another person, to actually make a connection.

یعنی برقراری ارتباط با شخص دیگری، در واقع ایجاد ارتباط.

Because when you make a connection, grammar mistakes, don't matter.

زیرا وقتی ارتباط برقرار می کنید، اشتباهات گرامری اهمیتی ندارد.

And if you're not understood for one second because you have confused

و اگر یک ثانیه هم متوجه نشدید چون

your consonants or vowels, it's not a problem if there is a connection

صامت ها یا مصوت هایتان را اشتباه گرفته اید، اگر ارتباطی

between you and the other person, right?

بین شما و طرف مقابل وجود داشته باشد، مشکلی نیست، درست است؟

So that tension that you feel also centers all your attention on yourself rather

بنابراین آن تنشی که احساس می‌کنید، تمام توجه شما را به جای

than on the person in front of you.

روی شخص مقابلتان معطوف می‌کند.

Right?

درست؟

So sometimes just shifting the focus to whoever it is you're speaking with.

بنابراین گاهی اوقات فقط تمرکز را روی هر کسی که با او صحبت می کنید تغییر دهید.

And it doesn't matter if it's your boss or, you know, the person at

و فرقی نمی کند که رئیس شما باشد یا، می دانید، فرد

the cashier, it doesn't matter.

صندوقدار، مهم نیست.

When you're making it about them, there's something very relaxing

وقتی در مورد آنها صحبت می کنید، چیزی بسیار آرامش بخش

about it and less nerve-wrecking.

در آن وجود دارد و کمتر اعصاب شما را خرد می کند.

Right?

So, it all kind of goes together.

درست؟

بنابراین، همه چیز با هم پیش می رود.

Okay.

So that's it.

باشه.

پس همین است.

That was the one thing that you're probably unaware of that you

این تنها چیزی است که احتمالاً از آن بی اطلاع هستید که

have developed throughout your practice or speaking experience.

در طول تمرین یا تجربه صحبت کردن خود ایجاد کرده اید.

And maybe if you make that one shift, cause it's very instantaneous,

و شاید اگر آن یک جابجایی را انجام دهید ، به این دلیل که خیلی آنی است،

right, like to let go of tension.

درست است، دوست دارید تنش را رها کنید.

You do it immediately.

شما بلافاصله این کار را انجام می دهید.

But then habits kick in and you will find yourself, all of a sudden, you

اما پس از آن عادت‌ها شروع می‌شوند و ناگهان متوجه می‌شوید که

know, going back to the previous state where you put in a lot of tension.

به حالت قبلی برمی‌گردید که در آن تنش زیادی ایجاد کرده‌اید.

That is okay, it's just like you need to remind yourself several times

اشکالی ندارد، درست مثل این است که باید چندین بار به خود یادآوری کنید

until you make that a new habit.

تا زمانی که آن را به یک عادت جدید تبدیل کنید.

So it's a little bit of work, but it's not, you know, it's not hard work.

بنابراین کار کمی است، اما اینطور نیست، می دانید، کار سختی نیست.

It's just awareness, and commitment, and consistency.

این فقط آگاهی، تعهد، و ثبات است.

So I hope that this will allow you to find more freedom and feel more like

بنابراین امیدوارم که این به شما این امکان را بدهد که آزادی بیشتری پیدا کنید و

yourself when communicating in English.

در هنگام برقراری ارتباط به زبان انگلیسی بیشتر احساس کنید که خودتان هستید.

If you want more lessons that will help you achieve just that, come on

اگر درس‌های بیشتری می‌خواهید که به شما در رسیدن به آن کمک کند،

over to my website at hadarshemesh.com, where you'll find a bunch of different

به وب‌سایت من در hadarshemesh.com بیایید، جایی که مجموعه‌ای از

resources to help you get there.

منابع مختلف را برای کمک به شما پیدا خواهید کرد.

And if you enjoyed this specific episode, and if you have something to share with

و اگر از این قسمت خاص لذت بردید، و اگر چیزی برای به اشتراک گذاشتن با

the community or to share with us, if this has shed a light around why you feel maybe

جامعه یا به اشتراک گذاشتن با ما دارید، اگر این موضوع باعث شده است که چرا

stressed or uncomfortable or tired after speaking English, then let us know in the

بعد از صحبت کردن به زبان انگلیسی احساس استرس یا ناراحتی یا خستگی می کنید ، به ما اطلاع دهید.

comments and tell us what you're going to do about it to improve from now on.

نظر دهید و به ما بگویید که از این به بعد در مورد آن چه کاری برای بهبود انجام خواهید داد.

Thank you so, so much for being here.

خیلی ممنون که اینجا هستید.

Don't forget to subscribe if you haven't yet.

فراموش نکنید که اگر هنوز مشترک نشده اید، مشترک شوید.

I will see you next week in the next video.

هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.