How to understand jokes in English

Siri, can you tell me a knock knock joke?

سیری، میشه یه جوک ناک ناک بهم بگی؟

Okey dokey.

باشه رفیق.

"Knock knock".

"تق تق".

Who's there?

کی اونجاست؟

"Ariana Grande".

"آریانا گرانده".

Ariana Grande who?

آریانا گرانده کیست؟

"Okay, Boomer."

"باشه، بومر."

Do you understand jokes in English?

آیا جوک های انگلیسی را درک می کنید؟

Understanding jokes in English can be challenging, because sometimes it relates

درک لطیفه در زبان انگلیسی می تواند چالش برانگیز باشد، زیرا گاهی اوقات

to the culture or history, and sometimes it's very focused on the language.

به فرهنگ یا تاریخ مربوط می شود و گاهی اوقات بسیار بر زبان متمرکز است.

And if you don't have a strong grasp of all the elements of the

و اگر درک قوی از تمام عناصر

language, then it might be a little hard or confusing to understand.

زبان ندارید، ممکن است درک آن کمی سخت یا گیج کننده باشد.

So in this video, I wanted to share a few language-related jokes and

بنابراین در این ویدیو، من می خواستم چند جوک مرتبط با زبان را به اشتراک بگذارم و

explain them so that we can laugh together, and also for you to start

آنها را توضیح دهم تا با هم بخندیم و همچنین برای شما شروع به

understanding how to think about jokes.

درک نحوه فکر کردن به جوک ها کنید.

I came up for this idea for this video because recently I interviewed

من به این ایده برای این ویدیو رسیدم زیرا اخیراً با

Luke from Luke's English Podcast.

لوک از پادکست انگلیسی لوک مصاحبه کردم.

And on the video, he shared a joke.

و در ویدئو، او یک شوخی را به اشتراک گذاشت.

"And a couple of people came in late.

"و چند نفر دیر آمدند.

And, uh...

و اوه...

and I sort of, you know, had to deal with that.

و من باید به نوعی با آن کنار می آمدم.

And I said, 'Oh, you know, you're a bit late.

و من گفتم: "اوه، می دانید، شما کمی دیر آمدید.

Anyway, come in.

Where are you from?' And they said, 'We're Russian'.

به هر حال، بیا

از کجا هستید؟ و آنها گفتند: "ما روسی هستیم"

And I said, 'Well, you weren't rushing to come here, were you?'"

و من گفتم: "خب، شما عجله نداشتید که به اینجا بیایید؟"

The joke is a pun and it's a play on language.

این شوخی یک جناس است و یک بازی با زبان است.

And I got a lot of questions from people asking, "Can you explain the joke?"

و من از مردم سؤالات زیادی دریافت کردم که می‌پرسیدند، "می‌توانید جوک را توضیح دهید؟"

And when I looked at how people watch the video, I saw that during that part,

و وقتی به نحوه تماشای ویدیو نگاه کردم، دیدم که در آن قسمت،

the part that he actually tells the joke, so many people repeated it, trying

قسمتی که او در واقع جوک را تعریف می کند ، افراد زیادی آن را تکرار کردند و سعی کردند

to understand the meaning of the joke.

معنای جوک را بفهمند.

So, quickly to explain Luke's joke: people came in late to his show,

بنابراین، برای توضیح سریع شوخی لوک: مردم دیر به برنامه او آمدند،

so they were taking their time.

بنابراین وقت خود را صرف کردند.

And then he asked them, "Where are you from?"

و سپس از آنها پرسید: اهل کجا هستید؟

And they said, "We're Russian", from Russia.

و آنها گفتند: "ما روسی هستیم" از روسیه.

Now, Russian also sounds like 'rushing'.

در حال حاضر، زبان روسی نیز مانند "عجله" به نظر می رسد.

To rush is to hurry up.

عجله كردن عجله كردن است.

Now they were taking their time, they weren't rushing to get in.

حالا آنها وقتشان را می گرفتند، عجله نداشتند وارد شوند.

So the joke was funny because they said, "We're Russian".

بنابراین شوخی خنده دار بود زیرا آنها گفتند: "ما روسی هستیم".

And he said, "Well, you weren't rushing to get in" because he

و او گفت: "خب، تو برای ورود عجله نداشتی" زیرا

meant the different meaning.

منظور او معنای متفاوت بود.

Because he was referring to the different meaning of the word 'rushing'.

زیرا منظور او معنای متفاوت کلمه عجله بود.

Now, this is called a pun.

حالا به این میگن جناس.

A pun is a type of joke that plays with words.

جناس نوعی شوخی است که با کلمات بازی می کند.

So it usually uses words that either sound similar or the same

بنابراین معمولاً از کلماتی استفاده می کند که یا شبیه به نظر می رسند یا از

words that have different meanings.

کلمات مشابهی استفاده می کند که معانی متفاوتی دارند.

And then that what makes it funny.

و سپس این چیزی است که آن را خنده دار می کند.

And by the way, apart from explaining some puns, we're also

و ضمناً، جدای از توضیح چند جناس،

going to explain some knock knock jokes, bar jokes, and dad jokes.

چند جوک کوبنده، جوک بار و جوک بابا را نیز توضیح خواهیم داد.

Okay.

باشه.

The first one.

اولی.

"I don't trust stairs.

"من به پله ها اعتماد ندارم.

Because they're always up to something".

زیرا آنها همیشه در حال چیزی هستند."

So why is this a joke?

پس چرا این یک شوخی است؟

Because stares are leading you up somewhere, right?

چون نگاه های خیره شما را به جایی می برد، درست است؟

But also the phrase 'up to something' is usually a negative phrase.

اما همچنین عبارت "تا چیزی" معمولاً یک عبارت منفی است. به این

It means that the person is plotting or scheming or planning something secretly.

معنی است که شخص در حال نقشه کشیدن یا نقشه کشی یا برنامه ریزی مخفیانه چیزی است.

So talking about stares, like they're up to something, it's kind of funny.

بنابراین صحبت کردن در مورد خیره شدن، مثل اینکه آنها در حال چیزی هستند، به نوعی خنده دار است.

Okay.

Another one.

باشه.

یکی دیگه.

"Ghosts are terrible liars.

"ارواح دروغگوهای وحشتناکی هستند.

You can see right through them".

شما می توانید درست از طریق آنها ببینید."

This is funny.

خنده داره.

Because, obviously, ghosts are transparent, so you can see through them.

از آنجا که، بدیهی است، ارواح شفاف هستند، بنابراین شما می توانید از طریق آنها ببینید.

But the phrase 'you can see through them' means that you can

اما عبارت "شما می توانید از طریق آنها ببینید" به این معنی است که شما بلافاصله می توانید

immediately see if they're lying.

ببینید که آیا آنها دروغ می گویند یا خیر.

You can see right through what they're saying, they're lies.

شما می توانید درست از طریق آنچه آنها می گویند، آنها دروغ هستند.

"I can see right through you".

"من می توانم درست از طریق تو ببینم".

So, when someone is really an open book, you can say about that someone,

بنابراین، وقتی کسی واقعاً یک کتاب باز است، می‌توانید در مورد آن شخص بگویید،

Oh, you can see right through them, you see exactly how they feel, it's

اوه، شما می‌توانید دقیقاً از طریق او ببینید، دقیقاً احساس او را می‌بینید،

really hard for them to hide something.

واقعاً برای او سخت است که چیزی را پنهان کند.

And this is why it's funny, because ghosts are actually transparent.

و به همین دلیل خنده دار است، زیرا ارواح در واقع شفاف هستند.

Get it?

آن را دریافت کنید؟

Explaining jokes is really hard.

توضیح لطیفه ها واقعا سخت است.

"Have you ever tried eating a clock?

"آیا تا به حال سعی کرده اید یک ساعت بخورید؟

It's very time-consuming".

این بسیار وقت گیر است".

Eating a clock.

خوردن یک ساعت

So time-consuming means it takes a long time to do it, right, because it will

بنابراین وقت گیر به این معنی است که انجام آن به زمان زیادی نیاز دارد، درست است، زیرا

take you a long time to eat a clock.

خوردن یک ساعت زمان زیادی از شما می گیرد.

But also, 'time consuming', you're consuming (eating) time.

اما همچنین، «زمان‌گیر»، شما در حال مصرف زمان (خوردن) هستید.

"Why did Adele cross the road?

"چرا ادل از جاده عبور کرد؟

To say hello from the other side".

از آن طرف سلام کرد".

All right, the next type of jokes that we're going to talk

بسیار خوب، نوع بعدی از جوک هایی که در

about is knock knock jokes.

مورد آن صحبت خواهیم کرد، جوک های ناک است.

Knock knock jokes are like a childish, silly wordplay type of jokes.

شوخی‌های ناک مانند یک جوک بازی کودکانه و احمقانه هستند.

And it goes like this.

و اینجوری میشه

You say knock knock, and then someone else needs to ask, "Who's there?"

شما می گویید تق تق، و سپس شخص دیگری باید بپرسد: "چه کسی آنجاست؟"

And then you say something, and then that person has to repeat

و سپس شما چیزی می گویید، و سپس آن شخص باید

that something and say, "... who?".

آن چیزی را تکرار کند و بگوید: "... کی؟".

So, let me give you an example.

بنابراین، اجازه دهید برای شما مثالی بزنم.

"Knock, knock."

"تق تق."

"Who's there?"

"کی اونجاست؟"

"Figs".

"انجیر".

"Figs who?"

"انجیر کی؟"

"Figs the doorbell.

"انجیر زنگ در.

I've been knocking forever".

من برای همیشه در زدم".

Let me explain.

بگذار توضیح بدهم.

Figs - Figs who?

انجیر - انجیر کی؟

Figs the doorbell.

انجیر زنگ در.

So, it sounds like 'fix the doorbell'.

بنابراین، به نظر می رسد "زنگ در را تعمیر کنید".

Fix - Figs.

ثابت - انجیر.

But you don't hear it when you just say the word 'figs'.

اما وقتی فقط کلمه "انجیر" را می گویید آن را نمی شنوید.

You know what?

میدونی چیه؟

Let me show you how it works with Siri.

اجازه دهید به شما نشان دهم که چگونه با سیری کار می کند.

Siri, can you tell me a knock knock joke?

سیری، میشه یه جوک ناک ناک بهم بگی؟

"Okie dokie.

"Okie dokie.

Knock knock".

Knock Knock".

Who's there?

کی اونجاست؟

"Ariana Grande".

"آریانا گرانده".

Ariana Grande who?

آریانا گرانده کیست؟

"Okay, Boomer".

"باشه، بومر".

See, it's funny.

ببین خنده داره

Because if I have to ask "Ariana Grande who?"

چون اگر بخواهم از "آریانا گرانده کی؟" بپرسم؟

probably I'm not young enough.

احتمالا من به اندازه کافی جوان نیستم

Okay, another one.

باشه یکی دیگه

"Knock, knock."

"تق تق."

Who's there?

کی اونجاست؟

"Radio".

"رادیو".

Radio who?

رادیو کی؟

"Radio not, here I come.

"رادیو نه، من آمدم.

Hee hee".

هی هی".

All right.

خیلی خوب.

Let me explain.

بگذار توضیح بدهم.

The joke was 'radio'.

شوخی «رادیو» بود.

So you're thinking 'radio'.

بنابراین شما به "رادیو" فکر می کنید.

And then you're asking 'radio who?' But 'radio' is actually

و سپس از "رادیو چه کسی؟" می پرسی؟ اما «رادیو» در واقع

the beginning of another phrase "Ready or not, here I come".

آغاز عبارت دیگری است که «آماده یا نه، اینجا آمده ام».

"Ready or not, here I come.

"آماده ای یا نه، من آمدم.

You can't hide".

شما نمی توانید پنهان شوید".

Haha.

هاها

Another type of jokes is bar jokes, which usually goes something like this.

نوع دیگری از جوک ها، جوک های نواری است که معمولاً چیزی شبیه به این است.

Someone walks into a bar and then something happens, or the bartender says.

یک نفر وارد یک بار می شود و بعد اتفاقی می افتد یا ساقی می گوید.

So let me tell you a couple of jokes.

پس بگذارید چند تا جوک به شما بگویم.

And again, it's also language related.

و باز هم به زبان مربوط می شود.

"A sandwich walks into a bar.

"یک ساندویچ وارد یک بار می شود.

The bartender says, "I'm sorry, we don't serve food here".

ساقی می گوید: "ببخشید، ما اینجا غذا سرو نمی کنیم".

Why is it funny?

چرا خنده دار است؟

Because the sandwich is food, so "We don't serve food here", it

چون ساندویچ غذا است، بنابراین "ما اینجا غذا سرو نمی کنیم"

means we cannot serve you because we don't serve food, we serve people.

یعنی ما نمی‌توانیم به شما خدمت کنیم زیرا غذا سرو نمی‌کنیم، ما به مردم خدمات می‌دهیم.

But also, we don't serve food here is something that you may often hear in a bar

اما همچنین، ما در اینجا غذا سرو نمی‌کنیم، چیزی است که ممکن است اغلب در یک بار بشنوید،

because they don't have food at the bar.

زیرا آنها غذا در بار ندارند.

"A grasshopper hops into a bar.

ملخ به داخل یک میله می‌رود.

The bartender says, 'Hey, we have a drink named after you'.

ساقی می گوید: "هی، ما یک نوشیدنی به نام تو داریم".

The grasshopper replies, 'You have a drink named Steve?'" Okay, so, the

ملخ پاسخ می دهد، "شما یک نوشیدنی به نام استیو دارید؟"" خوب، پس

grasshopper doesn't refer to itself as a grasshopper, but as Steve.

ملخ خود را ملخ نمی داند، بلکه به عنوان استیو نام می برد.

But the drink's name is a 'grasshopper'.

اما نام نوشیدنی "ملخ" است.

"A horse walks into a bar.

"اسبی وارد یک ملخ می شود. بار.

The bartender asks, "Why the long face?"

ساقی می پرسد: "چرا صورت دراز؟"

So, 'the long face' refers to, 'Why are you sad?' Now, if you don't know that 'Why

بنابراین، "صورت دراز" به این اشاره دارد که "چرا غمگینی؟" حال، اگر ندانید که «چرا

the long face' means 'Why are you sad?', then it would be hard to get the joke.

صورت دراز» به معنای «چرا غمگینی؟» است، پس فهمیدن این شوخی سخت خواهد بود.

Because yes, a horse has a long face, but it has double

چون بله، اسب صورت درازی دارد، اما معنایی دوگانه دارد

meaning, and that's the joke.

و شوخی همین است.

"Two peanuts walk into a bar.

"دو بادام زمینی وارد یک بار شدند.

One was assaulted".

یکی مورد حمله قرار گرفت".

So, a salted peanut is a peanut that was salted, has salt around it.

بنابراین، بادام زمینی شور، بادام زمینی است که نمک زده شده، اطراف آن نمک است.

But someone who is assaulted means that the peanut was attacked, which is

اما کسی که مورد تعرض قرار می گیرد به این معنی است که بادام زمینی مورد حمله قرار گرفته است،

something that could happen at a bar.

چیزی که ممکن است در یک بار اتفاق بیفتد.

'assaulted' – 'a salted'.

"حمله شده" - "یک شور".

Get it?

آن را دریافت کنید؟

Now, lastly, we're going to talk about dad jokes.

حالا، در آخر، می خواهیم در مورد شوخی های پدر صحبت کنیم. آیا

Have you ever heard this term – a 'dad joke'?

تا به حال این اصطلاح را شنیده اید - "شوخی پدر"؟

A dad joke is usually a pun, and usually it's like an overly simplistic

شوخی پدر معمولاً یک جناس است، و معمولاً مانند یک طنز بیش از حد ساده است

humor, usually not with a strong punch.

، معمولاً نه با مشت محکم.

A lot of times it's referred to as not funny jokes that dads try to push and

بسیاری از مواقع از آن به عنوان جوک‌های خنده‌دار یاد می‌شود که پدران سعی می‌کنند

tell them again and again and again.

بارها و بارها و بارها به آن‌ها فشار بیاورند و بگویند.

"What's eating you?

Nothing.

"چه چیزی تو را می خورد؟

هیچی.

He's at the top of the food chain".

او در بالای زنجیره غذایی است".

My dad has one that I think I've heard hundreds of times in my childhood.

پدرم یکی دارد که فکر می کنم در کودکی صدها بار شنیده ام.

I won't tell it because it's in my first language and most

من آن را نمی گویم زیرا به زبان اول من است و بیشتر

of you will not understand it.

شما آن را نمی فهمید.

An example for a dad joke is: "What's orange and sounds like a parrot?

مثالی برای شوخی پدر این است: " نارنجی چیست و صدایی شبیه طوطی دارد؟

A carrot".

هویج".

'orange' rhymes with 'parrot' - a carrot.

قافیه "نارنجی" با "طوطی" - هویج.

That's not that funny.

این خیلی خنده دار نیست.

"Singing in the shower is fun until you get soap in your mouth

"آواز خواندن زیر دوش تا زمانی که صابون در دهان تان بیفتد لذت بخش است،

because then it's a soap opera".

زیرا در این صورت این یک سریال صابون است."

You get it?

متوجه شدی؟

You get soap in your mouth when you sing, and then it's a soap opera?

وقتی آواز می‌خوانی، صابون در دهانت می‌افتد ، و بعد این یک سریال است؟

Because opera is...

چون اپرا...

cause you sing in an opera and then you have soap while singing,

چرا که در اپرا می خوانی و بعد در حین خواندن صابون می خوری،

but a soap opera is dramatic...

اما یک سریال دراماتیک است...

It's so lame to explain jokes, this is what kills the whole joke.

توضیح دادن جوک ها خیلی لنگ است، این چیزی است که کل شوخی را می کشد.

But I had to do it to help you understand jokes better.

اما من مجبور شدم این کار را انجام دهم تا به شما کمک کنم جوک ها را بهتر بفهمید.

Okay, that's it.

باشه همین.

Now, it might be hard to be funny in English because you have

در حال حاضر، ممکن است خنده دار بودن در انگلیسی سخت باشد، زیرا باید

to have the confidence to say something, and also the linguistic

اعتماد به نفس برای گفتن چیزی و همچنین

understanding of how to say something.

درک زبانی از نحوه گفتن چیزی داشته باشید.

But you can have a sense of humor in English.

اما در زبان انگلیسی می توانید حس شوخ طبعی داشته باشید.

Because you don't have to be funny, you just need to understand

چون لازم نیست خنده دار باشید، فقط باید بفهمید

that something is funny.

که چیزی خنده دار است.

That's it.

Now I want you to write down in the comments all the knock knock

خودشه.

حالا از شما می خواهم تمام

jokes, all the puns, all the dad jokes, all the bar jokes that you

شوخی های ناک ناک، تمام جناس ها، تمام جوک های بابا، تمام جوک های نواری که می

know, and let's have fun with it.

دانید را در کامنت ها بنویسید و بیایید با آن لذت ببریم.

All right, that's it.

Thank you so much for watching, and I really hope you will

خیلی خب، همین.

از تماشای شما بسیار متشکرم و امیدوارم

come back for the next video.

برای ویدیوی بعدی بازگردید.

I know some of you might have other thoughts about

من می دانم که برخی از شما ممکن است افکار دیگری در مورد من داشته باشید،

me, about my sense of humor.

در مورد حس شوخ طبعی من.

But I have to say, I love these kinds of jokes, especially when

اما باید بگویم که من عاشق این نوع جوک ها هستم، مخصوصاً وقتی

I hear them for the first time.

برای اولین بار آنها را می شنوم.

And the second time it's not as funny, like the surprise

و دفعه دوم آنقدرها هم خنده دار نیست، مثل اینکه

element is what does the trick.

عنصر غافلگیری چیزی است که کار را انجام می دهد.

And I really hope that you will be able to open your ears and open your mind, and

و من واقعاً امیدوارم که بتوانید گوش های خود را باز کنید و ذهن خود را باز کنید و

also practice it to start understanding more and more of these jokes.

همچنین آن را تمرین کنید تا هر چه بیشتر این جوک ها را درک کنید.

Know that it is possible for you.

بدانید که برای شما ممکن است.

Have a beautiful day.

روز خوبی داشته باشید.

And I'll see you next week in the next video.

و هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.