50+ COMMON ENGLISH PHRASAL VERBS (with workbook!)

1,192,685 views ・ 2022-03-15

mmmEnglish


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hey there I'm Emma from mmmEnglish.
0
80
3755
سلام من اِما هستم از mmmEnglish.
00:03
There are so many English phrasal verbs, right?
1
3835
3525
بسیاری از افعال عبارتی انگلیسی وجود دارد، درست است؟
00:07
Hundreds and hundreds.
2
7360
1280
صدها و صدها.
00:09
Today I'm going to take you through the fifty most
3
9360
3707
امروز قصد دارم شما را با پنجاه
00:13
common phrasal verbs
4
13067
1845
فعل عبارتی رایج آشنا
00:14
so that you can make sure you recognise them,
5
14912
2905
کنم تا مطمئن شوید که آنها را می شناسید،
00:17
you understand them
6
17817
1330
آنها را درک می کنید
00:19
and you can use them confidently in English conversations.
7
19147
3878
و می توانید با اطمینان از آنها در مکالمات انگلیسی استفاده کنید.
00:23
We're going to take the very best of all of my phrasal verb lessons
8
23025
5094
ما می‌خواهیم از همه درس‌های فعل عبارتی خود بهترین‌ها را بگیریم
00:28
and bring them together right here in this one lesson for you.
9
28119
4598
و آن‌ها را همین‌جا در این درس برای شما جمع آوری کنیم.
00:32
There's a fair bit to cover so to help you I've made you a free
10
32717
4536
بخش‌هایی برای پوشش دادن وجود دارد، بنابراین برای کمک به شما، یک کتاب کار رایگان برای شما درست کرده‌ام
00:37
workbook that you can use to practise and to remember
11
37253
4118
که می‌توانید از آن برای تمرین و یادآوری
00:41
what you learned during this lesson.
12
41371
2226
آنچه در طول این درس آموخته‌اید استفاده کنید.
00:43
Head down to the description, follow the link
13
43597
2671
به توضیحات بروید، پیوند
00:46
and the instructions to get the download
14
46268
2167
و دستورالعمل‌ها را دنبال کنید تا دانلود را دریافت کنید
00:48
and let's get into the lesson!
15
48435
2209
و بیایید وارد درس شویم!
00:55
Bring up.
16
55680
882
بالا بیاورید.
00:56
Now we use this phrasal verb in multiple ways but when we want to
17
56562
4447
اکنون ما از این فعل عبارتی به روش‌های مختلف استفاده می‌کنیم، اما وقتی می‌خواهیم
01:01
start discussing something, we use it.
18
61009
3033
درباره چیزی شروع کنیم، از آن استفاده می‌کنیم.
01:04
There's something I want to bring up.
19
64042
2108
چیزی هست که می‌خواهم مطرح کنم.
01:06
So it's a really great way to introduce a new topic and it's usually
20
66773
4212
بنابراین این یک راه واقعا عالی برای معرفی یک موضوع جدید است و معمولاً
01:10
about something that's serious or important. It's usually used when
21
70985
4070
در مورد چیزی است که جدی یا مهم است. معمولاً زمانی استفاده می‌شود
01:15
you're in a professional context or you want to talk about
22
75055
2721
که در یک زمینه حرفه‌ای هستید یا می‌خواهید درباره
01:17
something seriously.
23
77776
1151
چیزی جدی صحبت کنید.
01:18
Let's bring this up at our next team meeting.
24
78927
2458
بیایید این موضوع را در جلسه بعدی تیم خود مطرح کنیم.
01:21
To get across.
25
81385
1647
برای عبور از
01:23
Now this phrasal verb is often used with the verb try
26
83032
3566
اکنون این فعل عبارتی اغلب با فعل try استفاده می‌شود
01:26
to show that you're attempting to communicate a message
27
86598
3917
تا نشان دهد
01:30
when you want someone to understand something.
28
90515
3526
وقتی می‌خواهید کسی چیزی را بفهمد، سعی می‌کنید پیامی را منتقل کنید.
01:34
Here's a cool tip. There are several nouns that are often used
29
94041
4259
در اینجا یک نکته جالب است. اسم‌های متعددی وجود دارند که اغلب
01:38
with get across and so learning them together is going to help
30
98300
4251
با get cross استفاده می‌شوند، بنابراین یادگیری آنها با هم به شما کمک می‌کند
01:42
you to sound more natural and more accurate as you use this
31
102551
3351
تا با استفاده از این فعل عبارتی، طبیعی‌تر و دقیق‌تر به نظر برسید
01:45
phrasal verb.
32
105902
938
.
01:47
So we use get across with facts, feelings, ideas,
33
107152
5686
بنابراین ما از دریافت حقایق، احساسات، ایده‌ها
01:52
a message, meaning, a point or a point of view.
34
112838
5339
، پیام، معنا، نقطه یا دیدگاه استفاده می‌کنیم.
01:58
All of these things are used with get across.
35
118177
4073
همه این موارد با انتقال استفاده می‌شوند.
02:02
Am I getting the message across clearly?
36
122250
2592
آیا من پیام را به وضوح منتقل می کنم؟
02:04
I'm trying to get my point across but Paul keeps butting in.
37
124842
4319
من سعی می‌کنم منظورم را برسانم، اما پل همچنان ادامه می‌دهد.
02:10
I'm going to get to that phrasal verb soon.
38
130000
2298
من به زودی به آن فعل عبارتی خواهم رسید.
02:12
Have you ever jumped in on a conversation?
39
132782
2928
آیا تا به حال وارد یک مکالمه شده اید؟
02:15
This is a great phrasal verb for interrupting.
40
135710
3529
این یک فعل عبارتی عالی برای قطع کردن است.
02:19
It's very informal.
41
139239
2300
خیلی غیر رسمیه
02:21
Do you mind if I jump in here?
42
141539
1877
آیا اشکالی ندارد که من اینجا بپرم؟
02:23
I've got something to share. I want to say it.
43
143416
2713
من چیزی برای به اشتراک گذاشتن دارم می‌خواهم آن را بگویم.
02:26
We don't literally mean jump in.
44
146129
2857
منظور ما به معنای واقعی کلمه پرش به داخل نیست.
02:30
Jump in is just an informal synonym of interrupt.
45
150880
5019
پرش به داخل فقط مترادف غیررسمی وقفه است.
02:35
Do you mind if I interrupt?
46
155899
1461
اشکالی نداره حرفمو قطع کنم؟
02:37
Do you mind if I jump in?
47
157920
1939
اشکالی ندارد که من بپرم؟
02:39
They're the same thing. The phrasal verb is just more casual,
48
159859
3647
آنها همان چیز هستند. فعل عبارتی فقط
02:43
more informal.
49
163506
907
غیررسمی تر است.
02:44
Now butt in is also used for interrupting
50
164800
3819
Now butt in همچنین برای قطع صحبت استفاده می‌شود،
02:48
but very informal and perhaps a little rude when you're using that
51
168619
5461
اما زمانی که از آن برای توصیف کاری که شخص دیگری انجام داده استفاده می‌کنید، بسیار غیررسمی و شاید کمی گستاخانه استفاده می‌شود
02:54
to describe what someone else did. It suggests that that person
52
174080
3744
. این نشان می‌دهد که فردی
02:57
who's doing the action, I didn't really care about the other people
53
177824
4462
که این کار را انجام می‌دهد، من واقعاً به سایر افراد حاضر
03:02
in the conversation or what they've been talking about.
54
182286
2625
در مکالمه یا چیزی که آنها درباره آن صحبت می‌کنند اهمیتی نمی‌دادم.
03:04
They just interrupted and it was quite rude. They butted in.
55
184911
4002
آنها فقط حرفشان را قطع کردند و خیلی بی ادبانه بود. آنها وارد شدند.
03:08
And it's often -
56
188913
1048
و اغلب -
03:09
Hey did you do the thing I told you to do the other day?
57
189961
2436
هی، کاری را که روز قبل به شما گفتم انجام دادید؟
03:12
Because I need you to do it.
58
192397
1311
چون من به انجام آن نیاز دارم.
03:15
Anyway to butt in means to join a conversation or an activity
59
195840
5467
به هر حال رد کردن به معنای پیوستن به یک مکالمه یا فعالیت
03:21
without being asked to or invited to.
60
201307
2683
بدون درخواست یا دعوت به آن است.
03:23
I was speaking with Sue after she lost her job and then
61
203990
3508
بعد از اینکه سو کارش را از دست داد، داشتم با سو صحبت می‌کردم و سپس
03:27
Jim butts in and starts talking about his new promotion.
62
207498
3522
جیم وارد عمل شد و شروع به صحبت در مورد ترفیع جدیدش کرد.
03:31
So it's quite a selfish action, right? Butt in.
63
211020
4025
بنابراین این یک اقدام کاملا خودخواهانه است، درست است؟ لب
03:35
To blurt out. This is quite a fun one. To blurt something out.
64
215217
5742
به لب. این بسیار سرگرم کننده است. محو کردن چیزی
03:41
To blurt out something means to say something
65
221201
3219
محو کردن چیزی به معنای گفتن چیزی است
03:44
without thinking about the effect it will have and it's usually
66
224420
3482
بدون اینکه به تأثیر آن فکر کنید و معمولاً
03:47
because you're nervous or you're excited.
67
227902
2833
به این دلیل است که عصبی هستید یا هیجان زده هستید.
03:50
Imagine that a friend told you that she was pregnant
68
230735
3776
تصور کنید که دوستی به شما گفته است که باردار است،
03:54
but she specifically said:
69
234511
2129
اما او به طور خاص گفت:
03:56
"Don't mention it to anyone yet because I haven't told anyone else"
70
236640
3831
"هنوز این موضوع را به هیچ کس نگو زیرا من به کسی نگفته ام"
04:00
but then later in the day you saw another friend,
71
240471
3259
اما بعداً در همان روز دوست دیگری را دیدید،
04:03
someone you hadn't seen in quite a while
72
243730
2447
کسی که ندیده بودید. مدتی
04:06
and you were giving them all the updates about life and work and
73
246177
4305
بود که همه به‌روزرسانی‌های زندگی و کار را به آن‌ها می‌دادید و
04:10
then you say
74
250482
1229
سپس می‌گویید
04:11
"Oh guess what? Melanie's pregnant!"
75
251711
3132
"اوه حدس بزنید؟ ملانی باردار است!"
04:17
It just slipped out of your mouth before you even thought about it.
76
257040
3329
قبل از اینکه حتی به آن فکر کنید، از دهانتان خارج شد.
04:20
That is blurting it out and you'd have to call her up
77
260369
2369
این باعث می‌شود که آن را واضح نشان بدهی و باید با او تماس بگیری
04:22
and you'd have to say
78
262738
2449
و باید بگویی
04:25
"I'm so sorry, I'm so sorry. I just blurted it out. I didn't think."
79
265187
5207
"خیلی متاسفم، خیلی متاسفم. من فقط آن را واضح کردم. فکر نمی‌کردم."
04:30
So this phrasal verb can be used in multiple ways, it's sometimes
80
270394
4897
بنابراین این فعل عبارتی را می‌توان به روش‌های مختلفی استفاده کرد، گاهی اوقات
04:35
used when you're trying to call someone and they don't answer.
81
275291
3525
زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید با کسی تماس بگیرید و او پاسخ نمی‌دهد.
04:40
I'm trying to get through but there's no answer.
82
280000
3092
سعی میکنم از پسش بربیام اما جوابی نیست
04:43
But it's also used when you're trying to make someone
83
283360
3295
اما همچنین زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید به کسی
04:46
understand what you're trying to say.
84
286655
2711
بفهمانید که می‌خواهید بگویید.
04:50
It's difficult to get the message through to my team because we
85
290160
3051
رساندن پیام به تیم من دشوار است زیرا همه ما از
04:53
all work remotely.
86
293211
1947
راه دور کار می کنیم.
04:55
I'm trying to get the message through to Paul but he's not listening.
87
295158
4517
من سعی می کنم پیام را به پل برسانم، اما او گوش نمی دهد.
05:00
To talk over.
88
300000
1601
برای صحبت کردن
05:01
This phrasal verb is used to discuss a problem or a plan
89
301601
4796
این فعل عبارتی برای بحث در مورد یک مشکل یا یک طرح استفاده می‌شود
05:06
and usually, it's when you're trying to find a solution or resolve it
90
306397
3982
و معمولاً زمانی است که سعی می‌کنید راه‌حلی بیابید یا به طریقی آن را حل کنید
05:10
in some way. It's when you're a little stuck, you've got to
91
310379
3405
. زمانی که کمی گیر کرده اید، باید بیشتر
05:13
talk about it some more so that you can come to a resolution
92
313784
4037
در مورد آن صحبت کنید تا بتوانید به یک قطعنامه برسید
05:17
or to make it clear and when you use it you'll always need to use
93
317821
4647
یا آن را روشن کنید و زمانی که از آن استفاده می کنید همیشه باید از
05:22
an object as well all right? You'll need to talk over an issue,
94
322468
6093
یک شی نیز استفاده کنید. ? شما باید در مورد یک موضوع،
05:28
a plan, something, it or this, whatever okay. It's something
95
328561
5442
یک برنامه، چیزی، آن یا این، هر چه مشکلی دارد صحبت کنید. این چیزی است
05:34
that has to be talked over.
96
334003
1585
که باید درباره آن صحبت کرد.
05:35
I know you're upset. Let's talk it over tonight when you get home.
97
335969
3855
میدونم ناراحتی بیایید امشب وقتی به خانه رسیدید درباره آن صحبت کنیم.
05:39
Sometimes you might even hear people using talk over
98
339824
3623
گاهی حتی ممکن است بشنوید که افرادی از صحبت کردن
05:43
in the context of speaking over the top of someone else.
99
343447
3531
در زمینه صحبت کردن با شخص دیگری استفاده می کنند.
05:46
Usually as a way to interrupt they might say
100
346978
3299
معمولاً به عنوان راهی برای قطع صحبت، ممکن است بگویند
05:50
I don't mean to talk over you but we've already decided what to do.
101
350560
4389
قصد ندارم درباره شما صحبت کنم، اما ما قبلاً تصمیم گرفته‌ایم چه کنیم.
05:54
So in this context it's always followed by a person followed by
102
354949
4368
بنابراین در این زمینه، همیشه توسط شخصی دنبال می‌شود که
05:59
the person who's being interrupted.
103
359317
2508
توسط شخصی که قطع می‌شود دنبال می‌شود.
06:01
To talk around.
104
361825
2191
برای صحبت کردن.
06:04
So when you want to talk someone around, you want to convince
105
364016
2929
بنابراین وقتی می‌خواهید با کسی صحبت کنید، می‌خواهید او
06:06
them or you want to persuade them to agree with you right?
106
366945
4114
را متقاعد کنید یا متقاعد کنید که با شما موافق باشد درست است؟
06:11
So it kind of suggests that the person didn't agree with you
107
371059
4744
بنابراین به نوعی نشان می‌دهد که آن شخص برای شروع با شما موافق نبوده است
06:15
to start with and you're trying to convince them that
108
375803
4089
و شما سعی می‌کنید او را متقاعد کنید که
06:19
your idea is the right one, is the best one.
109
379892
2510
ایده شما درست است و بهترین ایده است.
06:22
I didn't want to go but he succeeded in talking me round.
110
382402
3681
من نمی خواستم بروم اما او موفق شد با من صحبت کند.
06:26
To shut down. You might know this phrasal verb already because
111
386982
5173
برای خاموش کردن. ممکن است این فعل عبارتی را قبلاً بشناسید،
06:32
it has a common meaning to close something,
112
392155
3599
زیرا معنای مشترکی برای بستن چیزی دارد،
06:35
usually permanently like it might be a restaurant that gets
113
395754
3890
معمولاً برای همیشه مانند رستورانی است که
06:39
shut down but it is also informally used during conversations when
114
399644
5885
تعطیل می‌شود، اما به‌طور غیررسمی در طول مکالمات وقتی
06:45
you get rejected, especially if your hopes are up.
115
405529
4229
رد می‌شوید، استفاده می‌شود، به خصوص اگر امیدتان به پایان رسیده باشد.
06:49
It was kind of awkward, she just shut him down mid-sentence.
116
409758
4015
این یک جور ناجور بود، او فقط او را در وسط جمله خاموش کرد.
06:53
So she just stopped him in the middle of his sentence and told him
117
413981
3138
بنابراین او فقط او را در وسط جمله‌اش متوقف کرد و به او گفت
06:57
that his idea was no good or that he's wrong.
118
417119
2209
که ایده‌اش خوب نیست یا اشتباه می‌کند.
06:59
She interrupted in a rude way and shut his idea down.
119
419680
4642
او با روشی گستاخانه حرفش را قطع کرد و ایده او را خاموش کرد.
07:04
So it's definitely a negative thing to do or to experience
120
424322
3672
بنابراین قطعاً انجام دادن یا تجربه کردن خود یک چیز منفی است
07:07
yourself right?
121
427994
1128
درست است؟
07:09
My boss didn't like the suggestion. He shut me down straight away.
122
429122
4614
رئیس من از این پیشنهاد خوشش نیامد. فوراً مرا خاموش کرد.
07:13
Now it would be much better if your boss backed you up right?
123
433736
4422
حالا اگر رئیستان از شما حمایت کند، خیلی بهتر است؟
07:18
Which means to give support by telling other people that
124
438158
3713
این بدان معناست که با گفتن به دیگران که
07:21
they agree with something that you said or something that you did.
125
441871
3482
با چیزی که شما گفته‌اید یا کاری که انجام داده‌اید موافق هستند، حمایت کنید.
07:26
Thanks for backing me up during the meeting.
126
446240
2208
از اینکه در طول جلسه از من حمایت کردید متشکرم.
07:28
When we think about or we talk about the past then we can use
127
448448
4670
وقتی به گذشته فکر می‌کنیم یا درباره آن صحبت می‌کنیم، می‌توانیم از
07:33
look back on
128
453118
1426
نگاه به گذشته به
07:34
something, an event or a time or an experience in the past.
129
454544
4336
چیزی، رویداد یا زمان یا تجربه‌ای در گذشته استفاده کنیم.
07:40
I try to look back on the mistakes I made in the past
130
460000
3303
سعی می کنم به اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده ام نگاه کنم
07:43
and learn from them.
131
463303
1309
و از آنها درس بگیرم.
07:45
We look after
132
465120
1948
ما از
07:47
people you know we take care of them.
133
467120
2712
افرادی که می دانید مراقبت می کنیم.
07:49
I offered to look after my sister's kids on Thursday night.
134
469832
4401
پیشنهاد دادم پنجشنبه شب از بچه های خواهرم مراقبت کنم.
07:55
Who's going to look after your dog while you're away?
135
475120
2759
چه کسی از سگ شما در زمانی که شما دور هستید مراقبت می کند؟
07:57
To look down on someone is to have a low opinion of them
136
477879
5344
نگاه تحقیرآمیز به کسی، این است که نسبت به او نظر کم داشته باشید
08:03
or to think that you're better than them in some way.
137
483223
3385
یا فکر کنید که به نحوی از او بهتر هستید.
08:06
It's really common for people who value university education
138
486608
3640
برای افرادی که برای تحصیلات دانشگاهی ارزش قائل هستند، واقعاً عادی است که
08:10
to look down on those who don't have a degree.
139
490248
3927
به کسانی که مدرک ندارند نگاه می کنند.
08:14
Can you think of other times in your life or around you
140
494720
4044
آیا می‌توانید به زمان‌های دیگری در زندگی‌تان یا اطرافتان در جامعه‌تان فکر
08:18
in your community where people look down on each other?
141
498764
4750
کنید که مردم یکدیگر را تحقیر کنند؟
08:23
See if you can write a sentence about that down below.
142
503825
2895
ببینید آیا می‌توانید جمله‌ای در مورد آن در زیر بنویسید.
08:27
We look for things, right, you know when we lose something
143
507120
3571
ما به دنبال چیزهایی هستیم، درست است، می‌دانید وقتی چیزی را گم
08:30
and we're trying to find it.
144
510691
1987
می‌کنیم و سعی می‌کنیم آن را پیدا کنیم.
08:32
Now of course, we always need to use a noun that follows
145
512678
4529
اکنون البته، ما همیشه باید از اسمی استفاده کنیم که از
08:37
this phrasal verb right to explain what it is we're looking for.
146
517207
4697
این فعل عبارتی درست پیروی کند تا توضیح دهد که به دنبال چه چیزی هستیم.
08:42
I'm looking for my keys, I can't find them anywhere.
147
522872
4976
من به دنبال کلیدهایم می گردم، هیچ جا نمی توانم آنها را پیدا کنم.
08:49
Of course, we look forward to something happening, right?  
148
529200
4292
البته، ما مشتاقانه منتظر اتفاقی هستیم، درست است؟
08:53
We are waiting for something to happen and feeling really excited
149
533492
4470
ما منتظریم تا اتفاقی بیفتد و
08:57
or really pleased about it.
150
537962
2038
در مورد آن واقعاً هیجان‌زده یا واقعاً خوشحال هستیم.
09:00
Lots of you know that I love the warm weather
151
540320
2851
بسیاری از شما می‌دانید که من هوای گرم را دوست
09:03
and I usually complain about our
152
543171
2089
دارم و معمولاً از
09:05
relatively mild winter here in Australia
153
545680
3730
زمستان نسبتاً معتدل‌مان در استرالیا شکایت دارم،
09:09
but as you can imagine we are just coming out of winter
154
549410
4683
اما همانطور که می‌توانید تصور کنید اکنون از زمستان خارج شده‌ایم
09:14
and heading into summer now and I am very excited about it.
155
554093
4979
و به تابستان می‌رویم و من بسیار هیجان‌زده هستم.
09:19
I'm looking forward to summer.
156
559072
2528
من مشتاقانه منتظر تابستان هستم.
09:21
We look around or we look round.
157
561600
3827
به اطراف نگاه می کنیم یا به دور نگاه می کنیم.
09:25
And that's when we visit a place and see what's there.
158
565427
3935
و این زمانی است که از مکانی بازدید می کنیم و می بینیم که در آنجا چه چیزی وجود دارد.
09:29
Before I book the venue, I'd like to come and look around
159
569362
3086
قبل از اینکه مکان را رزرو کنم، می‌خواهم بیایم و
09:32
if that's okay, just to make sure that it's suitable.
160
572448
3392
اگر مشکلی ندارد، به اطراف نگاه کنم، فقط برای اطمینان از مناسب بودن آن.
09:35
Look out, to look out.
161
575840
4149
مراقب باش، نگاه کردن.
09:39
We use it as an exclamation to tell someone to be careful.
162
579989
4011
ما از آن به عنوان یک تعجب استفاده می‌کنیم تا به کسی بگوییم مراقب باشد.
09:44
That's a really common use, we say:
163
584000
2390
این یک کاربرد بسیار رایج است، ما می گوییم:
09:46
"Look out! You're about to knock the glass off the bench!"
164
586390
4304
"مواظب باش! می خواهی لیوان را از روی نیمکت بکوبی!"
09:50
Look out.
165
590694
1814
مراقب باش.
09:52
We look out for people. Can you hear that?
166
592508
3694
ما مراقب مردم هستیم آیا می توانید آن را بشنوید؟
09:56
Look out.
167
596202
2237
مراقب باش.
09:58
Look out for someone, it means to take care of them 
168
598800
3589
مراقب کسی باشید، یعنی از او مراقبت کنید
10:02
and make sure that they're okay.
169
602389
2007
و مطمئن شوید که حالش خوب است.
10:04
My nephews are always looking out for each other at school,
170
604949
3068
برادرزاده‌های من همیشه در مدرسه مراقب یکدیگر هستند،
10:08
it is so sweet.
171
608017
1956
خیلی شیرین است.
10:09
You might already know the phrasal verb look up.
172
609973
3038
ممکن است از قبل فعل عبارتی look up را بدانید.
10:13
Are you already thinking of a few different phrasal verbs
173
613011
3154
آیا از قبل به چند فعل عبارتی مختلف فکر می‌کنید
10:16
that use look up?
174
616165
1668
که از Look up استفاده می‌کنند؟
10:19
When we look something up usually we're trying to find out
175
619840
3831
وقتی چیزی را جستجو می‌کنیم معمولاً سعی می‌کنیم
10:23
some information right or we use a dictionary or Google or Youtube
176
623671
5038
اطلاعاتی را به درستی پیدا کنیم یا از فرهنگ لغت یا Google یا Youtube
10:28
to find the right answer or the truth, right?
177
628709
3673
برای یافتن پاسخ درست یا حقیقت استفاده می‌کنیم، درست است؟
10:33
If you don't know a word you look it up in the dictionary.
178
633316
3982
اگر کلمه ای را نمی دانید، آن را در فرهنگ لغت جستجو کنید.
10:37
Now look up is a separable phrasal verb and that means that we
179
637298
4912
اکنون Look up یک فعل عبارتی قابل تفکیک است و به این معنی است که
10:42
can insert the object into the phrasal verb or we can have it
180
642210
4670
می‌توانیم مفعول را در فعل عبارتی وارد کنیم یا می‌توانیم آن را
10:46
follow so we can say
181
646880
1954
دنبال کنیم تا بتوانیم بگوییم
10:48
look up the word or
182
648834
2747
کلمه را جستجو کنید
10:52
look the word up. Both of them are okay, it's possible.
183
652240
5224
یا کلمه را جستجو کنیم. هر دوی آنها مشکلی ندارند، ممکن است.
10:57
Now if we keep thinking about look up, then I can say that I
184
657464
5500
حالا اگر به فکر نگاه کردن به بالا باشیم، می‌توانم بگویم که
11:02
look up to someone right? I respect them. I want to be like them.
185
662964
5486
به کسی نگاه می‌کنم درست است؟ من به آنها احترام می گذارم. من می خواهم مثل آنها باشم.
11:09
I really look up to my boss.
186
669040
1629
من واقعاً به رئیسم نگاه می کنم.
11:10
I guess you could say that she's my mentor.
187
670669
1811
حدس می‌زنم می‌توانید بگویید که او مربی من است.
11:13
Now this phrasal verb is also inseparable, the object always
188
673200
5029
اکنون این فعل عبارتی نیز جدایی ناپذیر است، مفعول همیشه
11:18
follows the phrasal verb.
189
678229
1521
از فعل عبارتی پیروی می کند.
11:20
Who do you look up to? Is there someone in your life
190
680165
2839
دنبال کی می گردید؟ آیا کسی در زندگی شما وجود دارد که به او
11:23
that you respect and you admire?
191
683004
2098
احترام بگذارید و او را تحسین کنید؟
11:25
Write about it in the comments below.
192
685102
2297
در نظرات زیر در مورد آن بنویسید.
11:27
To look into something is to investigate it
193
687399
3782
بررسی چیزی به معنای بررسی آن است
11:31
and this phrasal verb is quite useful to use in a
194
691181
3830
و این فعل عبارتی برای استفاده در
11:35
professional context. If a colleague says
195
695011
3223
زمینه حرفه ای بسیار مفید است. اگر یکی از همکاران بگوید
11:38
"We sent out the invitations last week but no one's responded.
196
698234
4364
"ما هفته گذشته دعوت نامه ها را ارسال کردیم اما کسی پاسخ نداد.
11:42
Do you think there's a problem with the website?"
197
702978
1802
آیا فکر می کنید مشکلی در وب سایت وجود دارد؟"
11:46
That's odd. Maybe I'll look into it and report back after lunch.
198
706257
5082
این عجیب است. شاید آن را بررسی کنم و بعد از ناهار گزارش بدهم.
11:51
Another great phrasal verb to use in a work context is to look over
199
711339
5216
یکی دیگر از فعل‌های عبارتی عالی برای استفاده در زمینه کاری، نگاه کردن به
11:56
something and this means to examine it but usually quickly,
200
716555
5079
چیزی است و این به معنای بررسی آن است، اما معمولاً به سرعت
12:01
you know probably not going into a whole heap of detail.
201
721634
3938
می‌دانید که احتمالاً وارد جزئیات کامل نمی‌شوید.
12:06
I'll look over the report tonight and let you know if i want to add anything.
202
726000
4560
من امشب گزارش را بررسی می‌کنم و اگر می‌خواهم چیزی اضافه کنم به شما اطلاع می‌دهم.
12:10
We can look through something.
203
730560
2561
ما می توانیم از طریق چیزی نگاه کنیم.
12:13
Now of course we have the more literal meaning of look through
204
733674
5213
البته اکنون معنای تحت اللفظی نگاه از طریق را داریم،
12:18
but like look over it's also used when we examine
205
738887
4087
اما مانند نگاه از روی آن نیز زمانی استفاده می‌شود که
12:22
something especially to find the information that you need.
206
742974
4193
چیزی را بررسی می‌کنیم، به‌ویژه برای یافتن اطلاعات مورد نیاز شما.
12:27
I can spend hours looking through recipes
207
747167
3101
می‌توانم هر شب ساعت‌ها به دنبال الهام گرفتن از دستور العمل‌ها باشم
12:30
getting inspiration for dinner each night.
208
750268
2815
.
12:33
Come down with.
209
753463
1317
بیا پایین با
12:35
So when you come down with something you are
210
755440
2881
بنابراین وقتی با چیزی مواجه می‌شوید،
12:38
starting to show the signs of an illness.
211
758321
3729
شروع به نشان دادن نشانه‌های یک بیماری می‌کنید.
12:42
They both came down with a terrible cold.
212
762800
3033
هر دو با سرمای وحشتناکی پایین آمدند.
12:45
So it's the same as saying catch you know we say
213
765833
4243
بنابراین مثل این است که بگوییم بگیر، می‌دانی، می‌گوییم
12:50
to catch a cold or catch an illness. It has the same meaning.
214
770076
5399
سرما بخوریم یا بیماری بگیریم. همین معنا را دارد.
12:55
They came down with a cold. They caught a cold.
215
775475
3805
با سرماخوردگی پایین آمدند. سرما خوردند.
12:59
Same thing.
216
779280
905
همین مورد
13:00
Now usually come down with is used with non-serious illnesses
217
780185
4524
اکنون معمولاً با بیماری‌های غیرجدی
13:04
like a cold or the flu, a stomach bug or even just something
218
784709
7002
مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا، حشره معده یا حتی چیزی
13:11
when we're a little unsure. We might say
219
791711
3376
که کمی مطمئن نیستیم استفاده می‌شود. ممکن است بگوییم
13:15
I feel like I'm coming down with something.
220
795087
2873
احساس می‌کنم دارم با چیزی پایین می‌آیم.
13:18
Now notice that come down with is transitive and inseparable
221
798237
5333
اکنون توجه کنید که «کم کردن با» متعدی و غیرقابل تفکیک است،
13:23
so that means that we always need an object to complete
222
803760
3843
به این معنی که ما همیشه به یک شی نیاز داریم تا
13:27
that thought or that action right? We need that object
223
807603
3994
آن فکر یا آن عمل را تکمیل کنیم درست است؟ ما به آن مفعول نیاز داریم،
13:31
but it's also inseparable which means that the object needs to go
224
811597
4767
اما این مفعول نیز غیرقابل تفکیک است، به این معنی که مفعول باید
13:36
after the phrasal verb and not in between it.
225
816364
3023
بعد از فعل عبارتی برود نه در بین آن.
13:39
You can also fight off a cold, can't you?
226
819387
3850
شما همچنین می توانید با سرماخوردگی مقابله کنید، اینطور نیست؟
13:43
When you free yourself of that illness and your body overcomes
227
823237
5283
وقتی خود را از شر آن بیماری رها می کنید و بدنتان
13:48
that illness by fighting against it.
228
828520
3256
با مبارزه با آن بر آن بیماری غلبه می کند.
13:52
She came down with a cold
229
832191
2144
او با سرماخوردگی پایین آمد
13:54
but luckily she was able to fight it off quickly. She overcame
230
834560
4190
اما خوشبختانه توانست به سرعت با آن مبارزه کند. او
13:58
the cold quickly. So the fighting here in this phrasal verb is figurative
231
838750
6838
به سرعت بر سرما غلبه کرد. بنابراین مبارزه در اینجا در این فعل عبارتی به
14:05
not literally fighting a cold or punching that virus in the face.
232
845588
5982
معنای واقعی کلمه مبارزه با سرماخوردگی یا مشت زدن به صورت آن ویروس است.
14:12
No, it's inside her body. Her immune system is working hard
233
852000
5745
نه، داخل بدنش است. سیستم ایمنی بدن او
14:17
to fight off that virus you know, until she's feeling well again.
234
857745
4136
برای مبارزه با ویروسی که می‌شناسید سخت کار می‌کند تا زمانی که دوباره حالش خوب شود.
14:21
So this phrasal verb is transitive. We need an object but this time
235
861881
6908
بنابراین این فعل عبارتی متعدی است. ما به یک مفعول نیاز داریم، اما این
14:28
it is separable so that means that our object can either go
236
868789
5189
بار قابل تفکیک است، به این معنی که مفعول ما می‌تواند
14:33
between the verb and the particle or it can go after the phrasal verb.
237
873978
4859
بین فعل و ذره یا بعد از فعل عبارتی برود.
14:38
She fought off the cold.
238
878837
2096
او با سرما مبارزه کرد.
14:40
She fought the cold off.
239
880933
2907
با سرما مبارزه کرد
14:44
She fought it off.
240
884800
1149
او با آن مبارزه کرد.
14:45
There is one little tip here that I want to share about
241
885949
4504
یک نکته کوچک در اینجا وجود دارد که می‌خواهم درباره
14:50
separable phrasal verbs so when that object is a pronoun
242
890453
5543
افعال عبارتی قابل تفکیک به اشتراک بگذارم، بنابراین وقتی آن مفعول ضمیری است
14:55
like in this sentence here, so we're not saying
243
895996
3126
مانند این جمله در اینجا، بنابراین ما
14:59
that cold or that illness. We're saying 'it'.
244
899520
3205
آن سرما یا بیماری را نمی‌گوییم. ما می‌گوییم «آن».
15:02
Then the object always goes between the verb and the particle.
245
902725
5123
سپس مفعول همیشه بین فعل و ذره می رود.
15:07
She fought it off.
246
907848
2305
او با آن مبارزه کرد.
15:10
Not she fought off it.
247
910153
4115
نه او با آن مبارزه کرد.
15:14
Okay? That's something to keep in mind for separable phrasal verbs.
248
914476
4324
باشه؟ این چیزی است که برای افعال عبارتی قابل تفکیک باید در نظر داشت.
15:19
People don't always overcome an illness, do they?
249
919000
3804
مردم همیشه بر یک بیماری غلبه نمی کنند، درست است؟
15:22
They become more and more unwell until eventually
250
922804
4330
آنها بیشتر و بیشتر ناخوش می شوند تا اینکه در
15:27
they pass away.
251
927134
1743
نهایت از دنیا می روند.
15:28
So this is a polite and respectful way of saying to die.
252
928877
6076
بنابراین این یک روش مودبانه و محترمانه برای گفتن مرگ است.
15:35
Now it's just a little bit softer and more indirect to say that
253
935541
4268
اکنون فقط کمی ملایم‌تر و غیرمستقیم‌تر است که بگوییم
15:39
someone has passed away
254
939809
1871
شخصی فوت کرده است به
15:41
rather than saying he's dead or he died
255
941680
4265
جای اینکه بگوییم او مرده یا مرده
15:45
which sometimes it can sound quite direct and maybe a little
256
945945
4831
است که گاهی اوقات می‌تواند کاملاً مستقیم و شاید کمی
15:50
disrespectful as well. When I talk about my dad, I don't say
257
950776
4838
بی‌احترامی به نظر برسد. وقتی در مورد بابام صحبت می کنم نمی
15:55
he died, I say he passed away.
258
955614
2534
گویم فوت کرده، می گویم فوت کرده است.
15:58
Notice that this time the verb is intransitive and inseparable
259
958148
5577
توجه داشته باشید که این بار فعل غیرقابل تفکیک و غیرقابل تفکیک است،
16:03
so we don't actually need an object to express this idea, do we?
260
963725
5006
بنابراین ما در واقع به مفعولی برای بیان این ایده نیاز نداریم، درست است؟
16:09
To pass away we know what that means, it's complete
261
969215
3589
ما می دانیم که به چه معناست، کامل است
16:13
and because there's no object it also means that we can't separate
262
973040
3837
و چون مفعولی وجود ندارد، به این معنی است که نمی توانیم
16:16
the verb and the particle, right, so that's kind of obvious.
263
976877
4589
فعل و ذره را از هم جدا کنیم، پس این کاملاً واضح است.
16:21
Check out this phrasal verb here, to dip into.
264
981466
4622
این فعل عبارتی را در اینجا بررسی کنید تا در آن فرو بروید.
16:26
If you dip into something you are spending some of your money
265
986088
4243
اگر در چیزی فرو می‌روید، بخشی از پول خود را خرج می‌کنید،
16:30
but usually it's money that you are saving for a specific purpose.
266
990331
3974
اما معمولاً این پولی است که برای هدف خاصی پس‌انداز می‌کنید.
16:34
They have dipped into their savings to pay for their renovation.
267
994305
4968
آنها پس انداز خود را برای پرداخت هزینه بازسازی خود فرو کرده اند.
16:39
Now interestingly the object of this phrasal verb always describes
268
999273
4812
اکنون جالب است که مفعول این فعل عبارتی همیشه
16:44
a sum of money so it's a specific noun, it could be
269
1004085
4790
مبلغی از پول را توصیف می‌کند، بنابراین یک اسم خاص است، مثلاً می‌تواند
16:48
savings or a pension or a retirement fund for example.
270
1008875
6246
پس‌انداز یا مستمری یا صندوق بازنشستگی باشد.
16:55
You get the idea, it's a specific type of noun that you would dip into.
271
1015121
4382
شما متوجه می‌شوید، این نوع خاصی از اسم است که باید در آن فرو بروید.
16:59
Now maybe you've heard this phrasal verb in a line from a really
272
1019503
4264
حالا شاید این فعل عبارتی را در یک خط از
17:03
famous Beatles song.
273
1023767
2598
آهنگ واقعاً معروف بیتلز شنیده باشید.
17:07
With a little help from my friends, I get by with a little help
274
1027520
5174
با کمک کمی از دوستانم، با کمک کمی از دوستانم کنار می آیم
17:12
from my friends/
275
1032694
1870
/
17:15
Get by means to manage to live or to do a particular task  
276
1035040
5200
17:20
using just the money or the knowledge that you have
277
1040240
3455
با استفاده از پول یا دانشی که
17:23
at that time and nothing else.
278
1043695
2240
در آن زمان دارید و هیچ چیز دیگری، از عهده زندگی کردن یا انجام یک کار خاص بر می آیم.
17:27
Even though Tim has been without work for six months
279
1047120
3394
با وجود اینکه تیم شش ماه است
17:30
they've been getting by.
280
1050514
3134
که بیکار بوده است، اما آنها از پس آن بر می آیند.
17:33
They don't have as much money as they usually do but
281
1053648
4316
آنها به اندازه معمول پول ندارند اما
17:37
they manage to live with what they have.
282
1057964
3240
با آنچه که دارند زندگی می کنند.
17:41
They don't need anything else to survive, they're getting by.
283
1061204
4784
آنها برای زنده ماندن به هیچ چیز دیگری نیاز ندارند، در حال گذراندن هستند.
17:45
But if you go without that means that you know you're living
284
1065988
4541
اما اگر بدون آن بروید به این معنی است که می‌دانید
17:50
without the things that you need or you'd like to have.
285
1070529
3832
بدون چیزهایی که به آن‌ها نیاز دارید یا می‌خواهید داشته باشید، زندگی می‌کنید.
17:54
If you think about the storms in Texas a couple of days ago,
286
1074361
4110
اگر به طوفان های چند روز پیش در تگزاس فکر کنید،
17:58
people have been going without power for five days or more.
287
1078471
4939
مردم پنج روز یا بیشتر بدون برق مانده اند.
18:03
There was no power. They just had to find a way to live without
288
1083680
3974
هیچ قدرتی وجود نداشت. آنها فقط باید راهی برای زندگی بدون
18:07
that power. They went without power for five days.
289
1087654
4665
آن قدرت پیدا می کردند. پنج روز بدون برق ماندند.
18:12
I'm sure you can think of a time when you went without something
290
1092319
3342
مطمئنم می‌توانید به زمانی فکر کنید که برای مدتی بدون چیزی
18:15
for a little while. Did you go without sugar? Did you go without
291
1095661
7160
رفتید. بدون قند رفتی؟ آیا
18:22
a break? Did you go without...
292
1102821
3208
بدون استراحت رفتید؟ رفتی بدون...
18:26
Hey! I'm not going to finish that sentence for you.
293
1106029
2454
هی! من این جمله را برای شما تمام نمی کنم.
18:28
See if you can write your own sentence down in the comments
294
1108483
3559
ببینید آیا می‌توانید جمله خودتان را در نظرات
18:32
below. I'll be down to check them.
295
1112042
1605
زیر بنویسید. من پایین می آیم تا آنها را بررسی کنم.
18:33
Let's start with come up.
296
1113889
2772
بیایید با آمدن شروع کنیم.
18:37
Come up has a few different meanings.
297
1117180
1929
بیا بالا معانی مختلفی دارد.
18:40
It can mean to be mentioned or talked about in a conversation.
298
1120080
4610
می‌تواند به معنای ذکر یا صحبت در مورد آن در یک مکالمه باشد.
18:44
If anything important comes up during the meeting,
299
1124690
3115
اگر نکته مهمی در جلسه مطرح شد،
18:47
I'll tell you about it later.
300
1127805
2267
بعداً به شما خواهم گفت.
18:50
It can also mean to approach or to go towards someone especially
301
1130279
5667
همچنین می‌تواند به معنای نزدیک شدن یا رفتن به سمت کسی باشد، به خصوص
18:55
if they are on a higher level than you are.
302
1135946
3396
اگر در سطحی بالاتر از شما باشد.
18:59
Come up on stage and collect your award!
303
1139688
3105
روی صحنه بیایید و جایزه خود را بگیرید!
19:03
Come up to my apartment. It's on the fourth floor.
304
1143120
3117
به آپارتمان من بیا. در طبقه چهارم است.
19:06
Now if something like a job or an opportunity comes up
305
1146548
4808
حالا اگر چیزی مثل شغل یا فرصت پیش
19:11
it becomes available.
306
1151356
2189
بیاید، در دسترس می شود.
19:13
This new opportunity has come up and we need to take it.
307
1153753
3806
این فرصت جدید پیش آمده است و ما باید از آن استفاده کنیم.
19:18
Now if a problem or an issue comes up
308
1158400
4462
اکنون اگر مشکل یا مشکلی پیش بیاید،
19:23
it happens and it needs to be dealt with immediately.
309
1163070
3938
این اتفاق می‌افتد و باید فوراً با آن برخورد شود.
19:27
Something's just come up so I need to cancel my appointment.
310
1167920
3280
چیزی پیش آمده است، بنابراین باید قرارم را لغو کنم.
19:32
come in well you've probably heard this one  and it means to enter a building or a room  
311
1172640
6240
خوب وارد شوید، احتمالاً این یکی را شنیده‌اید و به معنای وارد شدن به یک ساختمان یا اتاق است
19:40
The TV was so loud he didn't notice me come in.
312
1180400
3453
تلویزیون آنقدر بلند بود که متوجه ورود من نشد.
19:44
But it can also mean arrive.
313
1184268
3118
اما می‌تواند به معنای رسیدن هم باشد.
19:48
The train comes in at three o'clock.
314
1188320
2896
قطار ساعت سه وارد می شود.
19:51
News is coming in that they found survivors in the crash.
315
1191873
4144
اخباری مبنی بر اینکه آنها در این سانحه جان سالم به در برده اند می رسد.
19:56
But it can also be used when talking about clothing
316
1196800
4034
اما هنگام صحبت درباره لباس یا مد نیز می‌توان از آن استفاده
20:00
or fashion.
317
1200834
1598
کرد.
20:03
These shirts come in three colours.
318
1203193
2691
این پیراهن ها در سه رنگ هستند.
20:06
If some information comes out, something that was previously
319
1206126
4500
اگر اطلاعاتی منتشر شود، چیزی که قبلاً
20:10
unknown becomes known.
320
1210626
2699
ناشناخته بود مشخص می‌شود.
20:14
After ten years, the truth finally came out.
321
1214466
4296
پس از ده سال، سرانجام حقیقت آشکار شد.
20:19
Now it can also be a synonym for a pier.
322
1219246
3560
اکنون می تواند مترادف اسکله نیز باشد.
20:24
There was a dead tree coming out of the water  .
323
1224400
3239
درخت مرده ای از آب بیرون می آمد.
20:28
And of course, after a big thunderstorm,
324
1228880
3440
و البته، پس از یک طوفان بزرگ
20:32
the sun always comes out from behind the clouds.
325
1232320
3680
، خورشید همیشه از پشت ابرها بیرون می‌آید.
20:36
We use this phrasal verb to say that the sun or the moon or
326
1236640
5047
ما از این فعل عبارتی استفاده می کنیم تا بگوییم خورشید یا ماه
20:41
the stars have appeared in the sky.
327
1241687
2683
یا ستارگان در آسمان ظاهر شده اند.
20:45
If your favourite band is working on a new album
328
1245040
4723
اگر گروه مورد علاقه شما روی یک آلبوم جدید کار می‌کند
20:49
they'll probably tell you when it's going to come out.
329
1249763
3930
، احتمالاً به شما خواهند گفت که چه زمانی قرار است منتشر شود.
20:54
The new album will come out in June.
330
1254627
2998
آلبوم جدید در ژوئن منتشر خواهد شد.
20:58
My sister's new book comes out in December.
331
1258317
3592
کتاب جدید خواهرم در دسامبر منتشر می شود.
21:02
It can also mean to go somewhere with someone
332
1262960
4721
همچنین می‌تواند به معنای رفتن به جایی با شخصی
21:07
for a social event.
333
1267681
1672
برای یک رویداد اجتماعی باشد.
21:10
Do you want to come out with us on Friday night?
334
1270240
2311
آیا می‌خواهید جمعه شب با ما بیرون بیایید؟
21:12
Come on.
335
1272828
1903
بیا دیگه.
21:14
Come on is an expression that you'll hear all the time.
336
1274731
4531
بیا تعبیری است که همیشه آن را خواهید شنید.
21:19
It can mean hurry up.
337
1279573
2454
این می تواند به معنای عجله باشد.
21:22
Come on we're going to be late!
338
1282269
2641
بیا دیر میرسیم
21:25
Or you could use it to encourage or support someone.
339
1285440
5376
یا می‌توانید از آن برای تشویق یا حمایت از کسی استفاده کنید.
21:30
Come on you can do it.
340
1290816
2380
عجله کن، شما می توانید آن را انجام دهید.
21:34
It can also be used when you don't believe something
341
1294130
4058
همچنین زمانی می‌توان از آن استفاده کرد که چیزی را
21:38
that someone said.
342
1298188
1395
که کسی گفته است باور نمی‌کنید.
21:41
Come on! That's not true.
343
1301381
1958
بیا دیگه! این درست نیست.
21:44
Come on can also mean to start working.
344
1304377
3902
Come on همچنین می تواند به معنای شروع کار باشد.
21:49
The light in the bathroom just came on.
345
1309421
2514
چراغ حمام تازه روشن شد.
21:53
The hot water isn't coming on. Are you sure it's working?
346
1313526
2920
آب گرم نمی آید آیا مطمئن هستید که کار می‌کند؟
21:57
It can also be used
347
1317659
1213
همچنین
21:58
when you're referring to a sickness that is just starting to develop
348
1318872
5518
وقتی به بیماری اشاره می‌کنید که معمولاً با سرماخوردگی شروع به ایجاد می‌کند، می‌توان از آن استفاده کرد
22:04
usually with a common cold.
349
1324390
3104
.
22:09
I think I've got a cold coming on.
350
1329280
3787
فکر کنم سرما خورده ام
22:13
To come down. Now generally this phrasal verb is a synonym for
351
1333690
6933
پایین آمدن اکنون به طور کلی این فعل عبارتی مترادف
22:20
reduce or fall. It's used when something moves in a
352
1340720
4950
کاهش یا سقوط است. وقتی چیزی در
22:25
downwards direction.
353
1345670
1995
جهت رو به پایین حرکت می‌کند استفاده می‌شود.
22:28
There was a big storm last night and many of the trees came down.
354
1348320
4281
دیشب طوفان بزرگی رخ داد و بسیاری از درختان پایین آمدند.
22:34
Come down here now.
355
1354320
2002
همین الان بیا اینجا
22:36
You can use this when you're talking to someone who's
356
1356322
2559
می‌توانید وقتی با کسی صحبت می‌کنید که
22:38
higher than you, perhaps they're upstairs or in a tree.
357
1358881
5787
بالاتر از شماست، شاید آن‌ها در طبقه بالا یا روی درخت هستند، از آن استفاده کنید.
22:44
Come down here.
358
1364668
1449
بیا پایین.
22:46
Come down is also used when something reduces
359
1366117
3714
پایین آمدن همچنین زمانی استفاده می‌شود که چیزی
22:49
so often the price but what about to come down on?
360
1369831
5623
اغلب قیمت را کاهش می‌دهد، اما در مورد کاهش قیمت چیست؟
22:55
Now to come down on someone is a really negative thing,
361
1375454
5107
اکنون سرزنش کردن از کسی واقعاً یک چیز منفی است، به
23:00
it means to punish someone because
362
1380561
3308
این معنی است که کسی را تنبیه کنید زیرا
23:03
they didn't perform as expected.
363
1383869
2961
آنطور که انتظار می رفت عمل نکرده است.
23:07
My boss came down on me really hard because I didn't finish
364
1387680
3337
رئیسم خیلی سخت به من برخورد کرد زیرا
23:11
the report in time.
365
1391017
1482
گزارش را به موقع تمام نکردم.
23:12
Come over.
366
1392499
1803
بیا جلو
23:14
Again this phrasal verb has multiple meanings but the most
367
1394717
4645
باز هم این فعل عبارتی معانی متعددی دارد، اما
23:19
commonly used one is used to describe movement,
368
1399362
3918
رایج‌ترین آن برای توصیف حرکت
23:23
the movement from one place to another.
369
1403280
4052
، حرکت از یک مکان به مکان دیگر استفاده می‌شود.
23:28
Come over here.
370
1408058
1604
بیا اینجا.
23:31
Why don't you come over to my house for dinner?
371
1411200
3117
چرا برای شام به خانه من نمی آیی؟
23:34
To come back.
372
1414317
1933
برای برگشتن.
23:36
Now most commonly this phrasal verb is used when somebody
373
1416942
4243
اکنون معمولاً از این فعل عبارتی زمانی استفاده می‌شود که کسی
23:41
or something returns to a place or returns to an original state.
374
1421185
6335
یا چیزی به مکانی برمی‌گردد یا به حالت اولیه بازمی‌گردد.
23:48
I'll come back in half an hour and get you.
375
1428960
2514
نیم ساعت دیگه میام و میام.
23:52
I thought I got rid of my cold but I think it's coming back.
376
1432097
3930
فکر میکردم از شر سرماخوردگی خلاص شدم ولی فکر کنم داره برمیگرده.
23:56
To brush up on.
377
1436027
2701
برای مسواک زدن.
23:59
This is a phrasal verb but one that's idiomatic and it means
378
1439481
5234
این یک فعل عبارتی است اما اصطلاحی است و به معنای
24:04
to update or to improve your skills in some way.
379
1444715
4210
به‌روزرسانی یا بهبود مهارت‌هایتان به نوعی است.
24:08
It can be used in any context really, formal or informal
380
1448925
5019
این عبارت واقعاً در هر زمینه‌ای، رسمی یا غیررسمی قابل استفاده است،
24:13
but this expression is so useful in a professional context
381
1453944
5042
اما این عبارت در زمینه حرفه‌ای بسیار مفید است،
24:18
because sometimes it can be a little awkward
382
1458986
4526
زیرا گاهی اوقات می‌توان
24:23
or embarrassing to say that you don't have fantastic skills
383
1463512
4816
گفت که مهارت‌های خارق‌العاده‌ای
24:28
in one area, right?
384
1468328
1672
در یک زمینه ندارید، گاهی اوقات کمی ناخوشایند یا خجالت‌آور است؟
24:30
But by saying that you need to brush up on those skills
385
1470560
4328
اما گفتن اینکه باید آن مهارت‌ها را تقویت کنید
24:34
is a much softer way of saying that you're not that good at something
386
1474888
5352
، روشی بسیار ملایم‌تر برای گفتن این است که شما در چیزی
24:40
but you are willing to practise or study to improve those skills.
387
1480315
5525
مهارت ندارید، اما برای بهبود آن مهارت‌ها می‌خواهید تمرین کنید یا مطالعه کنید.
24:47
I'm brushing up on my Italian
388
1487280
1745
من در حال یادگیری زبان ایتالیایی هستم
24:49
because I've got a business trip in July.
389
1489025
2361
زیرا در ماه جولای یک سفر کاری دارم.
24:52
I got the job at the publishing company
390
1492400
2496
من در شرکت انتشارات کار
24:54
but I really need to brush up on my editing skills.
391
1494896
3258
کردم اما واقعاً باید مهارت های ویرایشی خود را تقویت کنم.
24:58
I'm out of practice.
392
1498154
1516
من از تمرین خارج شدم.
24:59
To turn down.
393
1499670
2492
برای رد کردن.
25:02
Again, this is another common phrasal verb but it's also idiomatic.
394
1502162
5118
باز هم، این یکی دیگر از فعل‌های عبارتی رایج است، اما اصطلاحی نیز هست.
25:08
It means to say no to something or refuse something.
395
1508000
4484
به معنای نه گفتن به چیزی یا امتناع از چیزی است.
25:13
They offered me tickets to the conference
396
1513314
2577
آنها به من بلیط کنفرانس را پیشنهاد کردند،
25:15
but I had to turn them down because it's my son's birthday.
397
1515891
3149
اما مجبور شدم آنها را رد کنم زیرا تولد پسرم است.
25:19
As you probably know phrasal verbs are made up of a verb
398
1519760
3933
همانطور که احتمالاً می دانید افعال عبارتی از یک فعل
25:23
with a particle, maybe even two. All the phrasal verbs in this lesson
399
1523693
4280
با یک ذره، شاید حتی دو تا، تشکیل شده اند. همه افعال عبارتی در این درس
25:27
include the particle up and by focusing on up,
400
1527973
3763
شامل ذره بالا می‌شوند و با تمرکز بر بالا،
25:31
we get to study the meaning and understand how the verb
401
1531736
3471
می‌توانیم معنی را مطالعه کنیم و بفهمیم که چگونه
25:35
is influenced by the particle and we're going to split the phrasal
402
1535207
4329
فعل تحت تأثیر ذره قرار می‌گیرد و افعال عبارتی را
25:39
verbs from this lesson into five different categories.
403
1539536
3986
از این درس به پنج دسته مختلف تقسیم می‌کنیم. .
25:44
Ones that generally mean to move up, to increase or improve,
404
1544160
7153
مواردی که عموماً به معنای بالا رفتن، افزایش یا بهبود
25:51
to create, to fix and to complete.
405
1551313
5619
، ایجاد، اصلاح و تکمیل هستند.
25:56
So we're going to start with phrasal verbs that have a general
406
1556932
3678
بنابراین ما قصد داریم با افعال عبارتی شروع کنیم که معنایی کلی
26:00
meaning to move up.
407
1560610
2426
برای بالا رفتن دارند.
26:03
So the word up means to take something from a low position
408
1563036
3982
بنابراین کلمه بالا به معنای بردن چیزی از یک موقعیت پایین
26:07
to a high position, doesn't it? So if I pick up my mug
409
1567018
4048
به یک موقعیت بالا است، اینطور نیست؟ بنابراین، اگر لیوانم را بردارم
26:11
and I move it higher, I move it up
410
1571920
5725
و آن را بالاتر ببرم، آن را بالا
26:17
then I'm taking it from a low position to a high position.
411
1577645
3795
می‌برم، سپس آن را از موقعیت پایین به موقعیت بالا می‌برم.
26:22
So there are a few phrasal verbs that fall into this same category
412
1582480
4641
بنابراین چند افعال عبارتی وجود دارد که درست در همین دسته قرار
26:27
right and they use up.
413
1587121
2123
می‌گیرند و استفاده می‌شوند.
26:29
So of course, we have pick up. Pick up.
414
1589244
3396
بنابراین، البته، ما انتخاب کرده ایم. سوار کردن.
26:32
So that means to lift or to move something or someone, right?
415
1592640
4259
پس این به معنای بلند کردن یا حرکت دادن چیزی یا شخصی است، درست است؟
26:36
We can pick up our mug, we can pick up our child.
416
1596899
4009
ما می توانیم لیوان خود را برداریم، می توانیم فرزندمان را برداریم.
26:40
We can also get up and get up can mean to rise after sleeping
417
1600908
6334
همچنین می‌توانیم بلند شویم و بلند شویم، می‌تواند به معنای بلند شدن بعد از خواب
26:47
or sitting down for a period of time.
418
1607242
3528
یا نشستن برای مدتی باشد.
26:50
You might say: "I have to get up and go to my meeting."
419
1610770
2855
ممکن است بگویید: "من باید بلند شوم و به جلسه خود بروم."
26:53
We also fill up things so when we fill up something
420
1613625
5139
ما همچنین چیزها را پر می‌کنیم، بنابراین وقتی چیزی را پر
26:58
we put something inside it all the way to the top until it's full.
421
1618764
6169
می‌کنیم، چیزی را تا انتها در داخل آن قرار می‌دهیم تا زمانی که پر شود.
27:04
So we can fill up our glass with water.
422
1624933
2850
بنابراین می‌توانیم لیوان خود را با آب پر کنیم.
27:07
So you'll notice that in all of these phrasal verbs we're taking
423
1627783
3531
بنابراین متوجه خواهید شد که در تمام این افعال عبارتی، ما
27:11
something from a low position and moving it to a high position.
424
1631314
4525
چیزی را از یک موقعیت پایین می گیریم و آن را به یک موقعیت بالا منتقل می کنیم.
27:15
The next box is to increase or improve in some way.
425
1635839
4965
کادر بعدی افزایش یا بهبود به نحوی است.
27:21
And so these words really mean to make something greater or
426
1641081
4406
و بنابراین این کلمات واقعاً به معنای بزرگ‌تر یا
27:25
better or bigger which is similar to moving something upwards
427
1645487
4274
بهتر یا بزرگ‌تر کردن چیزی است که شبیه به حرکت دادن چیزی به سمت بالا است
27:29
but not quite. Let's think about some of the phrasal verbs with up
428
1649761
4841
اما نه کاملاً. بیایید به برخی از افعال عبارتی با up
27:34
that help to express this same idea.
429
1654602
3121
فکر کنیم که به بیان همین ایده کمک می کنند.
27:37
We climb up
430
1657723
1641
ما
27:39
or maybe we go up a set of stairs and that's to increase
431
1659779
4123
بالا می‌رویم یا شاید از مجموعه‌ای از پله‌ها بالا می‌رویم و این برای
27:43
the height that you're at and to reach a higher
432
1663902
2967
افزایش ارتفاعی است که شما در آن هستید و به سطح بالاتری
27:46
level of a building.
433
1666869
951
از یک ساختمان می‌رسیم.
27:47
I climbed up the stairs to get to the balcony and watch the sunset.
434
1667820
4542
از پله‌ها بالا رفتم تا به بالکن بروم و غروب خورشید را تماشا کنم.
27:52
We also use go up to talk about an increase in value
435
1672362
5168
همچنین از go up برای صحبت در مورد افزایش ارزش
27:57
or an increase in number as well.
436
1677530
2626
یا افزایش تعداد نیز استفاده می کنیم.
28:00
You can also back up. This is a great phrasal verb.
437
1680156
3316
شما همچنین می توانید نسخه پشتیبان تهیه کنید. این یک فعل عبارتی عالی است.
28:03
It means to provide extra support or increase the support
438
1683472
4407
این به معنای ارائه پشتیبانی اضافی یا افزایش پشتیبانی
28:07
that you need.
439
1687879
1496
مورد نیاز است.
28:09
She backed up her stories with photographic evidence.
440
1689375
3926
او از داستان‌هایش با شواهد عکاسی پشتیبانی کرد.
28:13
You know we might even say that someone backed you up,
441
1693301
4620
می دانید که حتی ممکن است بگوییم که شخصی از شما حمایت کرده است،
28:17
they provided support. They argued on your side.
442
1697921
3641
آنها پشتیبانی کرده اند. از طرف شما دعوا کردند.
28:21
They were supportive of you so they backed you up.
443
1701562
4024
آنها از شما حمایت کردند، بنابراین از شما حمایت کردند.
28:25
We say grow up and that means to increase in size or maturity.
444
1705586
6517
ما می گوییم بزرگ شو و این به معنای افزایش اندازه یا بلوغ است.
28:32
We say our kids grow up too quickly.
445
1712103
3498
ما می گوییم بچه های ما خیلی زود بزرگ می شوند.
28:35
Cheer up. We use it when we want to improve our mood right?
446
1715601
5579
شاد باش وقتی می‌خواهیم روحیه‌مان را بهبود ببخشیم، از آن استفاده می‌کنیم، درست است؟
28:41
To cheer up.
447
1721180
1726
سر حال آوردن.
28:46
Cheer up. The weather's going to be better tomorrow.
448
1726000
2800
شاد باش فردا هوا بهتر میشه
28:50
We also dress up which means we increase the quality  
449
1730800
4175
ما همچنین لباس می‌پوشیم، یعنی
28:55
of our clothes, maybe we make ourselves look better, look nicer.
450
1735200
5055
کیفیت لباس‌هایمان را افزایش می‌دهیم، شاید خودمان را بهتر و زیباتر نشان دهیم.
29:02
All the phrasal verbs in this box relate to create.
451
1742000
4736
تمام افعال عبارتی در این کادر مربوط به ایجاد هستند.
29:06
You know I love to cook right so the phrasal verb
452
1746736
3504
می دانید که من عاشق درست آشپزی هستم، بنابراین فعل عبارتی
29:10
to cook up is a really great one to use when you want to make
453
1750240
6304
to cook up برای استفاده در زمانی که می خواهید
29:16
something, some food for someone else. To cook up some dinner,
454
1756544
5085
چیزی درست کنید، کمی غذا برای شخص دیگری استفاده کنید، بسیار عالی است. برای مثال برای پختن یک شام
29:21
to cook up a steak, for example.
455
1761629
4100
، برای پختن استیک.
29:25
It can also mean to get an idea ready.
456
1765729
4549
همچنین می تواند به معنای آماده کردن ایده باشد.
29:30
An exciting, interesting idea. I'm cooking up a plan to do something
457
1770762
5546
یک ایده هیجان انگیز و جالب. در حال آماده کردن برنامه‌ای برای انجام
29:36
interesting maybe a surprise party.
458
1776308
2371
یک مهمانی جالب و شاید یک مهمانی غافلگیرکننده هستم.
29:38
Now whip up is a little similar to cook up, it means to cook
459
1778679
4466
حالا whip up کمی شبیه به پختن است، یعنی
29:43
something but to do it really quickly.
460
1783145
3178
چیزی را بپزید اما آن را واقعاً سریع انجام دهید.
29:46
You know I'm just gonna whip up a sandwich during my break, right?
461
1786323
3677
می دانی که من فقط در طول استراحتم یک ساندویچ درست می کنم، درست است؟
29:50
We wouldn't whip up an entire roast dinner but we can whip up something quickly
462
1790000
5240
ما یک شام کباب کامل را درست نمی‌کنیم، اما می‌توانیم به
29:55
How about to dream up.
463
1795240
2111
سرعت چیزی درست کنیم.
29:57
To think of a new idea or to imagine something new,
464
1797920
3837
برای فکر کردن به یک ایده جدید یا تصور چیز جدید
30:01
to be creative with your thoughts.
465
1801757
2334
، خلاقیت در افکار خود.
30:04
I dreamt up an entire new plan for the party.
466
1804091
4168
من رویای یک برنامه کاملاً جدید برای مهمانی داشتم.
30:08
We also set up and we use set up when we organise
467
1808259
3538
ما همچنین راه‌اندازی می‌کنیم و هنگام سازماندهی
30:11
or we plan something like an event or maybe even a system.
468
1811797
4741
یا برنامه‌ریزی چیزی مانند یک رویداد یا حتی یک سیستم، از setup استفاده می‌کنیم.
30:16
I set up my studio every time I need to film a lesson for you.
469
1816538
4856
من استودیوی خود را راه‌اندازی می‌کنم هر بار که نیاز دارم از یک درس برای شما فیلم بگیرم.
30:21
Make up is a good one as well. Make up can refer to
470
1821394
5116
آرایش هم خوبه آرایش می‌تواند به
30:26
inventing or creating a lie or a fake story.
471
1826510
4043
اختراع یا ایجاد یک دروغ یا داستان جعلی اشاره داشته باشد.
30:30
She would often make up stories to make her life
472
1830880
2919
او اغلب داستان هایی می ساخت تا زندگی اش
30:33
seem more interesting.
473
1833799
1851
جالب تر به نظر برسد.
30:36
Make up cool, huh?
474
1836100
2695
باحال آرایش کن، ها؟
30:38
Not to be confused with the noun makeup but the phrasal
475
1838795
4620
نباید با اسم makeup اشتباه گرفته شود، اما فعل عبارتی
30:43
verb make up is to creatively think up a story or an idea.
476
1843415
4861
make up این است که خلاقانه یک داستان یا یک ایده فکر کنید.
30:48
We can also use come up with when we're creating something,
477
1848276
4902
همچنین می‌توانیم وقتی چیزی، ایده جدید یا راه‌حلی را ایجاد می‌کنیم، از «Come up with» استفاده کنیم،
30:53
a new idea or a solution because come up with
478
1853178
3507
زیرا
30:56
means to suggest or to think of a new idea.
479
1856685
4115
ابزاری برای پیشنهاد یا فکر کردن به یک ایده جدید پیدا می‌کنیم.
31:00
You know Elon Musk? Great example. He comes up with
480
1860800
4560
ایلان ماسک را می شناسید؟ مثال عالی او
31:05
grand plans to save humanity like electric cars and flying to Mars.
481
1865360
7069
مانند ماشین‌های برقی و پرواز به مریخ، نقشه‌های بزرگی برای نجات بشریت ارائه می‌کند.
31:12
So can you see how all of those phrasal verbs have something
482
1872429
3603
بنابراین، می‌توانید ببینید که چگونه همه آن افعال عبارتی
31:16
to do with, they're connected to the idea of creating or making
483
1876032
5135
با آن ارتباط دارند، آنها به ایده ایجاد یا ساختن
31:21
something and that's why they're grouped together.
484
1881167
2784
چیزی مرتبط هستند و به همین دلیل با هم گروه‌بندی می‌شوند.
31:23
But there are many more of them as well but that's why
485
1883951
3837
اما تعداد بیشتری از آنها نیز وجود دارد، اما به همین دلیل است
31:28
paying attention to the particle and the meaning that the particle
486
1888000
4145
که توجه به ذره و معنایی که ذره
31:32
offers the verb can help you to learn and to practise and
487
1892145
4013
به فعل ارائه می دهد می تواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید و تمرین کنید و
31:36
to remember and even to guess the meaning of new phrasal verbs.
488
1896158
6588
به خاطر بسپارید و حتی معنای افعال عبارتی جدید را حدس بزنید.
31:43
So in the next box is fix or get better so to fix something
489
1903120
6514
بنابراین، در کادر بعدی، اصلاح یا بهتر شدن است تا چیزی را تعمیر کنید
31:49
or to repair it, to make it whole again.
490
1909634
3722
یا آن را تعمیر کنید تا دوباره کامل شود.
31:53
Let's go back to make up because if you make up with someone
491
1913356
4715
بیایید برای جبران برگردیم، زیرا اگر با کسی
31:58
you're repairing your relationship after you've had an argument.
492
1918071
4616
سروکار داشته باشید، پس از مشاجره، رابطه خود را ترمیم می‌کنید.
32:02
Sarah and John had another argument
493
1922687
3040
سارا و جان بحث دیگری
32:05
but they always make up.
494
1925727
1963
داشتند اما همیشه جبران می‌کنند.
32:07
And again that's not to be confused with our other meaning
495
1927690
3616
و باز هم این نباید با معنای دیگر ما اشتباه گرفته شود
32:11
right? Our noun or our other phrasal verb meaning to make up.
496
1931306
4094
درست است؟ اسم ما یا دیگر فعل عبارتی ما به معنای ساختن است.
32:15
Heal up is another one. Heal up is when an injury gets better.
497
1935400
5719
شفا یکی دیگر است. بهبود زمانی است که آسیب بهتر شود.
32:21
His broken leg healed up really quickly.
498
1941119
3749
پای شکسته اش خیلی زود خوب شد.
32:24
So it fixed itself, it got better.
499
1944868
3086
پس خودش درست شد، بهتر شد.
32:27
To sober up means to become less drunk or intoxicated.
500
1947954
5458
هوشیار شدن به معنای کمتر مست یا مست شدن است.
32:33
Coffee and breakfast will help you to sober up after a long,
501
1953412
4198
قهوه و صبحانه به شما کمک می کند پس از یک شب طولانی و
32:37
crazy night out on the town.
502
1957610
2647
دیوانه کننده در شهر، هوشیار شوید.
32:40
Patch up is a great one, a little informal but a lovely phrasal verb.
503
1960560
4489
Patch up یک فعل عالی است، کمی غیر رسمی اما یک فعل عبارتی دوست داشتنی است.
32:45
It means to fix or to make something whole again.
504
1965049
4288
به معنای اصلاح یا کامل کردن دوباره چیزی است.
32:49
I'm gonna patch up the hole in my jumper so that I can use it again,
505
1969337
4804
می‌خواهم سوراخ جامپرم را وصله کنم تا بتوانم دوباره از آن استفاده کنم،
32:54
I can wear it again. I'm gonna fix it. I'll patch it up.
506
1974141
4192
دوباره بپوشم. دارم درستش میکنم من آن را وصله می کنم.
32:58
Inside the last box we have phrasal verbs that mean to complete,
507
1978333
4753
در کادر آخر، افعال عبارتی داریم که به معنای کامل کردن،
33:03
to completely finish something. We finish up something.
508
1983086
4260
تمام کردن کامل چیزی است. کاری را به پایان می‌رسانیم.
33:07
We complete it.
509
1987346
1628
آن را کامل می کنیم.
33:08
Please finish up the design by Friday.
510
1988974
3098
لطفا طرح را تا جمعه تمام کنید.
33:12
Another phrasal verb with a very similar meaning is wrap up.
511
1992072
4214
یک فعل عبارتی دیگر با معنای بسیار مشابه wrap up است.
33:16
It's almost time to wrap up this lesson, to finish up, to wrap up
512
1996736
5253
تقریباً وقت آن است که این درس را به پایان برسانیم، به پایان برسانیم، به پایان برسانیم
33:21
and we can say drink up.
513
2001989
2778
و می توانیم بگوییم نوش جان کنید.
33:24
Drink up or eat up,
514
2004767
3332
بنوشید یا بخورید،
33:28
that means finish your food or your drink.
515
2008410
3119
یعنی غذا یا نوشیدنی خود را تمام کنید.
33:31
Finish it, we're gonna be late.
516
2011702
1818
تمومش کن دیر میرسیم
33:33
Drink up! We're gonna be late.
517
2013520
2071
بنوش! دیر میرسیم
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7