Practise Speaking With Me | Daily Routines

Hey Lady! is an online community where women from around

هی بانو! یک جامعه آنلاین است که در آن زنان از

the world meet to practise speaking English together.

سرتاسر جهان برای تمرین صحبت کردن به زبان انگلیسی با یکدیگر ملاقات می‌کنند.

It's the easiest way to find English-speaking friends and to get

این ساده‌ترین راه برای یافتن دوستان انگلیسی‌زبان و

regular practice, the practice that you need to speak English

تمرین منظم است، تمرینی که برای صحبت کردن با

confidently and fluently.

اطمینان و روان انگلیسی به آن نیاز دارید.

Hey Lady! is a safe and supportive space for women

هی بانو! یک فضای امن و حمایتی برای زنان

with an intermediate to advanced level of English.

با سطح زبان انگلیسی متوسط ​​تا پیشرفته است.

Come and visit us at heylady.io and discover

بیایید و به ما در heylady.io مراجعه کنید و

the English speaking version of you today.

امروز نسخه انگلیسی زبان خود را کشف کنید.

Well hey there I'm Emma from mmmEnglish and it's time

خوب سلام، من اِما از mmmEnglish هستم و وقت

to practise speaking with me.

آن است که با من صحبت کنید.

We're going to practise talking about daily routines using

ما صحبت کردن در مورد روال‌های روزانه را با استفاده از

my daily routine as an example.

روال روزانه من به عنوان مثال تمرین می‌کنیم.

So we'll get to talk about my morning routine,

بنابراین می‌خواهیم در مورد روال صبحگاهی‌ام،

what I do before I go to work,

کاری که قبل از رفتن به سر کار

my workday routine, what I do at work during the day

انجام می‌دهم، روتین روز کاری‌ام، کاری که در طول روز در محل کار انجام

and my evening routine.

می‌دهم و روتین عصرم صحبت کنیم.

So maybe

بنابراین شاید

you like to watch Netflix or read a book or clean the house

دوست دارید نتفلیکس تماشا کنید یا کتاب بخوانید یا خانه را تمیز کنید

or go out for dinner.

یا برای شام بیرون بروید.

I'm going to talk about my evening routine as an example.

من قصد دارم در مورد روتین عصرگاهی خود به عنوان مثال صحبت کنم.

I'll give you lots of chances to speak out loud and to practise with

من به شما فرصت‌های زیادی می‌دهم تا با صدای بلند صحبت کنید و با

me and the cool thing is we're also going to brush up on

من تمرین کنید و نکته جالب این است که ما

a little bit of grammar that you might need to use to talk about 

کمی گرامر را نیز توضیح می‌دهیم که ممکن است لازم باشد از آن برای صحبت در مورد

how regularly you do things in your daily routine.

میزان انجام منظم کارها استفاده کنید. در برنامه روزانه شما

When talking about our daily routines,

وقتی در مورد کارهای روزمره خود صحبت می کنیم،

we use the present simple tense.

از زمان حال ساده استفاده می کنیم.

I eat breakfast at 7am.

من ساعت 7 صبحانه میخورم

But adverbs of frequency can add more detail. They work

اما قیدهای فراوانی می توانند جزئیات بیشتری را اضافه کنند. آن‌ها

perfectly to this and I can choose any of these ones

کاملاً با این کار کار می‌کنند و من می‌توانم یکی از این موارد را

to talk about how often I do something

برای صحبت در مورد اینکه چند بار کاری انجام می‌دهم انتخاب کنم

and that's why they're called adverbs of frequency. They show

و به همین دلیل است که به آنها قید فرکانس می‌گویند. آنها نشان می دهند

how often something happens or how often you do something.

که هر چند وقت یکبار اتفاقی می افتد یا چند وقت یکبار کاری را انجام می دهید.

Now for me, I would say

حالا برای من، می گویم

No. I never eat breakfast at 7am.

نه. من هرگز صبحانه را ساعت 7 صبح نمی خورم.

That's a little too early for me. You try it.

برای من کمی زود است. تو امتحانش کن.

I always have my coffee before breakfast.

من همیشه قهوه ام را قبل از صبحانه می خورم.

So if you use always it means that you're doing that activity

بنابراین، اگر همیشه از همیشه استفاده می‌کنید، به این معنی است که شما آن فعالیت

a hundred percent of the time, every time

را صددرصد انجام می‌دهید، هر بار،

but as that frequency gets less and less, your adverb can change

اما با کاهش تعداد دفعات، قید شما می‌تواند

to usually,

به معمولاً،

sometimes,

گاهی اوقات،

rarely,

به ندرت،

hardly ever

به سختی تغییر کند

until you get to never which is

تا زمانی که به هرگز نرسید. که

zero per cent of the time.

صفر درصد مواقع است.

Can you think of something you always do in the morning,

آیا می توانید به کاری فکر کنید که همیشه در صبح انجام می دهید،

what about something that you hardly ever do?

در مورد کاری که به ندرت انجام می دهید چطور؟

I want to hear about it down in the comments.

می‌خواهم در نظرات درباره آن بشنوم.

Now it's time for the fun part.

حالا نوبت به قسمت سرگرم کننده است.

Here is a list of activities that you might do in the morning.

در اینجا فهرستی از فعالیت‌هایی است که ممکن است در صبح انجام دهید.

I've marked the ones that I do and you can do the same

من مواردی را که انجام می‌دهم علامت‌گذاری کرده‌ام و شما می‌توانید همین کار را انجام دهید

or you can note down a few different ideas if you like.

یا اگر دوست دارید می‌توانید چند ایده مختلف را یادداشت کنید.

Now some of these activities are really common,

اکنون برخی از این فعالیت‌ها واقعاً رایج هستند،

most of us do them every morning

بیشتر ما آن‌ها را هر روز صبح انجام می‌دهیم

like wake up, brush our teeth

مانند بیدار شدن از خواب، مسواک

get dressed, go to work.

زدن، لباس پوشیدن، رفتن به سر کار.

These are all things that happen pretty consistently.

اینها همه چیزهایی هستند که به طور مداوم اتفاق می‌افتند.

So we'll practise using some adverbs that help to explain that.

بنابراین ما استفاده از قیدهایی را تمرین خواهیم کرد که به توضیح آن کمک می کنند.

I usually wake up at 6.30am.

من معمولا ساعت 6:30 صبح از خواب بیدار می شوم.

Try it.

آن را امتحان کنید.

You can also say 6.30 or half-past six.

همچنین می توانید بگویید 6.30 یا شش و نیم.

There are lots of different ways to express time in English,

راه‌های مختلفی برای بیان زمان به زبان انگلیسی

aren't there?

وجود دارد، اینطور نیست؟

But pay attention to the way that I said usually

اما به روشی که معمولاً

with that sound and the

با آن صدا و

Usually.

معمولاً گفتم توجه کنید.

Try it.

آن را امتحان کنید.

I always brush my teeth as soon as I wake up.

من همیشه به محض بیدار شدن از خواب مسواک می زنم.

I sit down at my desk and start working by 8am,

من پشت میزم می‌نشینم و تا ساعت ۸ صبح شروع به کار

but I'm often a little late.

می‌کنم، اما اغلب کمی دیر می‌رسم.

Notice that I didn't pronounce the T in often.

توجه داشته باشید که من اغلب T را تلفظ نمی‌کردم.

Often. It's silent.

غالبا. ساکت است.

Though not for every native English speaker but  

اگرچه نه برای هر انگلیسی زبان مادری، اما

I don't pronounce it.

آن را تلفظ نمی‌کنم.

Often.

غالبا.

Sometimes I go for a swim before work

گاهی اوقات قبل از کار برای شنا می روم،

but usually only when it's warm.

اما معمولا فقط زمانی که هوا گرم است.

I hardly ever check my emails first thing in the morning.

من به ندرت ایمیل هایم را اول صبح چک می کنم.

Now to show the order of your routine you can use sequences

اکنون برای نشان دادن ترتیب روال خود، می‌توانید از دنباله‌هایی

like before,

مانند قبل،

after, then, next.

بعد، سپس، بعدی استفاده کنید.

All of these words are useful to help you

همه این کلمات برای کمک به شما در

organise your thoughts in order.

سازماندهی افکارتان به ترتیب مفید هستند.

I usually walk my dog before I go for a swim.

من معمولا قبل از رفتن به شنا، سگم را پیاده روی می کنم.

After I get home, I make my coffee.

بعد از رسیدن به خانه، قهوه ام را درست می کنم.

Then I start work for the day.

سپس کار روزانه را شروع می کنم.

So even though I'm not giving you exact times,

بنابراین، با وجود اینکه زمان‌های دقیقی را به شما نمی‌دهم،

you still have an idea about the order of these events,

شما هنوز درباره ترتیب این رویدادها ایده دارید،

which one happened first as soon as I woke up

که اول به محض بیدار شدن از خواب رخ داد

and what was I doing just before I started work.

و دقیقاً قبل از شروع کار چه می‌کردم.

Our work routine is probably quite different.

روال کاری ما احتمالاً کاملاً متفاوت است.

Maybe your day at work is really dynamic and it's always changing

شاید روز کاری شما واقعاً پویا است و همیشه در حال تغییر است

or perhaps it's pretty consistent and you do the same thing

یا شاید کاملاً ثابت باشد و شما

every day so you'll have to adapt this section to make it

هر روز همین کار را انجام می‌دهید، بنابراین باید این بخش را

suit your workday.

مطابق با روز کاری خود تطبیق دهید.

We're going to use mine as an example to practise with.

ما از من به عنوان مثالی برای تمرین استفاده خواهیم کرد.

I always have a meeting first thing in the morning

من همیشه اول صبح

when I start work.

وقتی کارم را شروع می‌کنم یک جلسه دارم.

I usually work best in the morning.

من معمولا صبح بهترین کار را انجام می دهم.

That's when I'm most productive.

در آن زمان است که من بیشترین بازدهی را دارم.

Sometimes, if I'm really focused on my work,

گاهی اوقات اگر واقعاً روی کارم متمرکز باشم،

I won't even stop to eat lunch.

حتی برای خوردن ناهار هم کوتاه نمی آیم.

Well, until around 3pm when I get really hungry.

خوب، تا حدود ساعت 3 بعدازظهر که واقعاً گرسنه می شوم.

You try it.

تو امتحانش کن.

I often take a break around 4.30pm and go to the gym.

من اغلب حوالی 4:30 بعدازظهر استراحت می کنم و به باشگاه می روم.

I hardly ever go for a walk outside,

من به ندرت برای پیاده روی بیرون می روم،

but when I do, it boosts my energy levels.

اما وقتی این کار را انجام می دهم، سطح انرژی ام را افزایش می دهد.

I rarely finish my workday by 5pm.

من به ندرت روز کاری خود را تا ساعت 5 بعد از ظهر تمام می کنم.

The evenings are probably my favourite time of day.

عصرها احتمالاً زمان مورد علاقه من از روز است.

I try to use that time to wind down and to relax

سعی می‌کنم تا زمانی که تا دیروقت کار نمی‌کنم از آن زمان برای استراحت و آرامش استفاده

as long as I'm not working late.

کنم.

What types of things do you do in the evenings?

چه نوع کارهایی را در عصرها انجام می دهید؟

I usually take my dog, Frankie, for a walk.

من معمولا سگم فرانکی را برای پیاده روی می برم.

Often, we go to the park but sometimes we go to the beach.

اغلب ما به پارک می رویم اما گاهی اوقات به ساحل می رویم.

I hardly ever cook. Shah usually does the cooking in our house

من به ندرت آشپزی می کنم. شاه معمولاً در خانه ما آشپزی می کند،

but sometimes we go out for dinner.

اما گاهی اوقات برای شام بیرون می رویم.

After dinner, sometimes we watch Netflix but

بعد از شام، گاهی اوقات ما نتفلیکس را تماشا

often we'll go back to work for an hour or two.

می کنیم، اما اغلب برای یک یا دو ساعت به سر کار برمی گردیم.

I never go to bed before 10pm

من هرگز قبل از ساعت 10 شب به رختخواب نمی روم،

but I always try to wind down

اما همیشه سعی می کنم

by reading a book and drinking herbal tea.

با خواندن کتاب و نوشیدن چای گیاهی آرام شوم.

So now that we've been through my daily routine,

بنابراین اکنون که ما از روال روزانه من گذشتیم، از

I want you to share yours. I want you to write a few sentences

شما می خواهم که برنامه خود را به اشتراک بگذارید. می‌خواهم چند جمله را

down, maybe in the comments below using the adverbs

بنویسید، شاید در نظرات زیر با استفاده از قیدهایی

that we've been practising with but don't forget to practise

که قبلاً با آن‌ها تمرین کرده‌ایم، اما فراموش نکنید

saying these things out loud too, okay?

که این موارد را با صدای بلند نیز تمرین کنید، خوب؟

Practise each morning this week,

این هفته هر روز صبح تمرین کنید،

the repetition is going to help you to remember

این تکرار به شما کمک می‌کند تا

the different ideas but also get comfortable

ایده‌های مختلف را به خاطر بسپارید، اما

saying these things and talking about them with ease.

به راحتی این چیزها را بگویید و درباره آنها صحبت کنید.

This is speaking practice after all.

بالاخره این تمرین صحبت کردن است.

I hope you enjoyed today's speaking practice. I'm looking forward

امیدوارم از تمرین سخنرانی امروز لذت برده باشید. من مشتاقانه

to hearing about your daily routines.

منتظر شنیدن کارهای روزمره شما هستم.

I'm wondering if it's similar to mine or maybe quite different.

من نمی‌پرسم آیا شبیه من است یا شاید کاملاً متفاوت باشد.

Now if you're looking for some more speaking practice with me

اکنون اگر به دنبال تمرین صحبت کردن بیشتر با من هستید

then check out this lesson right here. It's all about telling

، این درس را همینجا بررسی کنید. همه چیز در مورد گفتن

great stories in English.

داستان های عالی به زبان انگلیسی است.

So check it out and I'll see you next week with another video.

بنابراین آن را بررسی کنید و هفته آینده شما را با ویدیوی دیگری می بینم.