Learn these Phrasal Verbs to Sound Like a Native Speaker!

♪ Hello ♪

سلام

♪ Can you hear me ♪

♪ This is LinguaMarina and today ♪

- We're gonna learn phrasal verbs with songs.

.

I'm gonna sing.

من می خواهم آواز بخوانم

Get ready. (laughs)

آماده شدن. (می خندد)

I know some of you wrote comments

می دانم که برخی از شما نظراتی نوشتید

that you actually liked me singing.

که واقعاً از خواندن من خوشتان آمد.

So here you go.

بنابراین شما بروید.

You're gonna hear me singing a lot today.

امروز صدای زیاد آواز من را خواهید شنید.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

I think songs are the best way out there

من فکر می کنم آهنگ ها بهترین راه

to remember phrasal verbs,

برای به خاطر سپردن افعال عبارتی هستند،

because you just learn songs by heart

زیرا شما فقط آهنگ ها را از روی قلب یاد می گیرید

and you're like, "Oh, this conditional,

و می گویید: "اوه، این شرطی،

wish you were here.

کاش اینجا بودی.

Oh okay, I remember now."

اوه باشه، الان یادم آمد."

So for me, it's a game changer.

بنابراین برای من، این یک تغییر دهنده بازی است.

Once I started learning English with songs,

زمانی که شروع به یادگیری زبان انگلیسی با آهنگ،

German with songs,

آلمانی با آهنگ کردم،

I realized I remember so much more things.

متوجه شدم که چیزهای خیلی بیشتری را به یاد دارم.

So let's get into it.

پس بیایید وارد آن شویم.

♪ Oh, don't you dare look back ♪

♪ اوه، جرات نداری به عقب نگاه کنی ♪

♪ Just keep your eyes on me ♪

♪ فقط چشمت را به من نگاه کن ♪

- Two phrasal verbs.

- دو فعل عبارتی. به

Look back, to think about the past.

گذشته نگاه کن تا به گذشته فکر کنی.

So he's not actually saying don't you dare look back,

بنابراین او در واقع نمی‌گوید جرات نکن به عقب نگاه کنی،

like don't look back.

مثل اینکه به عقب نگاه نکن.

You can look back,

شما می توانید به گذشته نگاه کنید،

but looking back here means thinking about the past.

اما نگاه کردن به گذشته به معنای فکر کردن به گذشته است.

Oh, don't you dare think about the past.

آه، جرات نکن به گذشته فکر کنی.

Oh, don't you dare look back.

اوه، جرات نکن به عقب نگاه کنی اینجا

Keep your eyes on me here means focus on me.

چشمت را به من نگاه کن یعنی روی من تمرکز کن.

But also if you say,

اما همچنین اگر بگویید:

"Can you keep an eye on Emily while she plays here?"

"آیا می‌توانی تا زمانی که امیلی اینجا بازی می‌کند، مراقبش باشی؟"

That means can you just watch her from time to time?

یعنی می توانید هر از چند گاهی او را تماشا کنید؟

So she doesn't cause trouble or fall or whatever.

بنابراین او باعث دردسر یا سقوط یا هر چیز دیگری نمی شود.

Keep your eyes on something.

چشمت را به چیزی نگاه کن

Shut up.

خفه شو.

♪ Now shut up and drive, drive, drive ♪

♪ حالا خفه شو و رانندگی کن، رانندگی کن، رانندگی کن ♪

- Stop talking.

- حرف نزن.

Shut up.

خفه شو.

♪ To go over everything ♪

♪ گذشتن از همه چیز ♪

- To go over means to consider, examine something.

- گذشتن به معنای در نظر گرفتن، بررسی چیزی است.

So she's talking to her ex and she's like,

بنابراین او با سابق خود صحبت می کند و می گوید:

"Do you want to meet again,

"می خواهی دوباره همدیگر را ببینیم

and like talk about what we've had? What happened?

و دوست داری در مورد آنچه داشته ایم صحبت کنیم؟ چه اتفاقی افتاده؟

To go over everything?"

همه چیز را مرور کنیم؟"

♪ Hit the road Jack, and don't you come back no more ♪

♪ به جاده بزن جک و دیگر برنمی گردی ♪

- To hit the road means to start a trip or begin a journey,

- راه افتادن به معنای شروع سفر یا شروع سفر است

and to come back means to return.

و بازگشت به معنای بازگشت است.

♪ People fall in love and mysterious ways ♪

♪ مردم عاشق می شوند و راه های مرموز ♪

- Fall in love, to be attracted to someone,

- عاشق شدن، جذب شدن به کسی،

to fall in love.

عاشق شدن.

It's like, I really like this expression

مثل این است که من این عبارت را خیلی دوست دارم،

because it can be attributed to a person

زیرا می توان آن را به شخصی نسبت داد،

like you see a person suddenly you fall in love.

مثل اینکه یک نفر را می بینید که ناگهان عاشق می شوید. اینطور

It's not that you're like, "Oh, I like him.

نیست که "اوه، من او را دوست دارم.

Oh, I really like him.

اوه، من او را خیلی دوست دارم.

Oh, I really, really like him gradually every day."

اوه، من واقعاً او را به تدریج هر روز دوست دارم."

No, no, no.

نه نه نه.

It's like you fall in love.

انگار عاشق شدی

"Oh my God, I love this person."

"اوه خدای من، من این شخص را دوست دارم."

The same with something you do.

در مورد کاری که انجام می دهید نیز همینطور است.

It's not like, "Oh, I like making YouTube videos.

اینطور نیست، "اوه، من دوست دارم ویدیوهای یوتیوب بسازم.

I like singing."

No, you love it and this is why fall in love.

من آواز خواندن را دوست دارم."

نه، تو آن را دوست داری و به همین دلیل است که عاشق می شوی.

Your like, (slaps) and your in love.

مثل شما، (سیلی) و عاشق شما.

Beyonce, all the single ladies.

بیانسه، همه خانم های مجرد.

♪ Acting up, drink in my cup ♪

♪ عمل کردن، نوشیدن در فنجان من ♪

- To act up means to behave badly.

- عمل کردن به معنای بد رفتار کردن است.

She's like I'm acting up, drinking my cup,

او مثل این است که من دارم بازی می کنم، فنجانم را می نوشم،

probably alcoholic.

احتمالا الکلی.

So, she's like starting to behave badly.

بنابراین، او مانند شروع به رفتار بد است.

And she says, "I can care less what you think"

و او می گوید: "من می توانم کمتر اهمیت بدهم که شما چه فکر می کنید"

And she doesn't care.

و او اهمیتی نمی دهد.

So she's like going out there, doing whatever she wants.

بنابراین او مثل این است که بیرون می رود، هر کاری که می خواهد انجام می دهد.

♪ Make out like it never happened and that we were nothing ♪

♪ فکر کن که انگار هرگز اتفاق نیفتاده و ما هیچی نبودیم ♪ ♪

♪ But you didn't have to cut me off ♪

اما تو مجبور نبودی حرفم را قطع کنی ♪

- I sing it a little different way.

- من آن را کمی متفاوت می خوانم.

But, to cut off means to stop communicating,

اما، قطع به معنای قطع ارتباط،

suddenly, abruptly.

ناگهانی، ناگهانی است.

You didn't have to cut me off.

مجبور نبودی حرفم را قطع کنی می‌توانستید

You could have just explained, you know,

توضیح دهید، می‌دانید،

"I don't really want to talk to you."

"من واقعاً نمی‌خواهم با شما صحبت کنم."

But if you cut somebody off, no explanation.

اما اگر کسی را قطع کنید ، هیچ توضیحی وجود ندارد.

You stopped answering their calls, replying to their texts.

شما دیگر به تماس های آنها پاسخ ندهید و به پیامک های آنها پاسخ ندهید.

♪ I'm not looking for somebody with some superhuman gifts ♪

♪ من به دنبال کسی با هدایای مافوق بشری نیستم ♪

- Look for, to attempt to find someone.

- به دنبال، تلاش برای یافتن کسی.

I am not looking for somebody with some superhuman gifts.

من به دنبال کسی با برخی هدایای فوق بشری نیستم.

I am not searching for somebody with some superhuman gifts.

من به دنبال کسی با عطایای فوق بشری نیستم.

♪ I heard that you're settled down ♪

♪ شنیدم که تو راحت شدی ♪

Adele, settle down.

ادل، راحت باش.

♪ I heard that you're settled down ♪

♪ شنیده ام که آرام و قرار گرفته ای ♪

- When you settle down,

- وقتی آرام گرفتی،

you begin to live a quiet and steady life.

شروع به زندگی آرام و ثابت می کنی.

So probably to draw this picture for you,

بنابراین احتمالاً برای کشیدن این تصویر برای شما،

there was a party girl who would go to every party,

یک دختر مهمانی بود که به هر مهمانی می رفت، با

meet a lot of people,

افراد زیادی ملاقات می کرد

and then she got married and settled down,

و سپس ازدواج کرد و ساکن شد،

which means she stopped going out.

یعنی از بیرون رفتن منصرف شد.

She's now focused on her family and kids.

او اکنون روی خانواده و فرزندانش تمرکز کرده است.

So, she settled down.

بنابراین، او ساکن شد.

Normally people use this verb,

معمولاً مردم از این فعل،

this phrasal verb to describe somebody's life

این فعل عبارتی برای توصیف زندگی شخصی

after they get married, which is not necessarily true,

بعد از ازدواج استفاده می کنند، که لزوماً درست نیست،

like your life doesn't end when you get married.

مثل اینکه زندگی شما با ازدواج به پایان نمی رسد.

But still people use it a lot.

اما هنوز هم مردم زیاد از آن استفاده می کنند.

Like, "Oh, he got married and settled down."

مثل «آخه ازدواج کرد و مستقر شد».

You're like, "Okay."

شما مثل "خوب" هستید.

♪ Go ahead and sell me out and ♪

♪ برو و من را بفروش و ♪

♪ Finally, I can see you crystal clear ♪

♪ بالاخره، می توانم تو را کاملاً شفاف ببینم ♪ ♪

♪ Go ahead and sell me out and I'll lay your ship bare ♪

برو و مرا بفروش و من کشتیت را خالی خواهم کرد ♪

♪ Go ahead and sell me out ♪

♪ برو و من را بفروش ♪

- What interests us here is sell me out.

- آنچه به ما علاقه مند است، فروش است. من بیرون

To sell somebody out means that you promise somebody

فروختن کسی به این معناست که به کسی قول می‌دهی

to do something,

کاری را انجام دهد،

but then you decided to not do it

اما پس از آن تصمیم گرفتی آن را انجام ندهی،

just because not doing it gives you more benefits.

فقط به این دلیل که انجام ندادن آن مزایای بیشتری به تو می‌دهد.

Like this is a very basic example,

مثلاً این یک مثال بسیار ابتدایی است،

you promise your parents to go grocery shopping,

شما به والدین خود قول می‌دهید که به خرید مواد غذایی بروند،

and then you sell them out,

و سپس آنها را فروختید،

means that you stayed home and decided play computer games

یعنی در خانه ماندید و تصمیم گرفتید بازی‌های رایانه‌ای انجام دهید

because, well, it just gives you more benefits or whatever.

، زیرا خوب، این فقط به شما مزایای بیشتری می‌دهد یا هر چیز دیگری.

But normally this is like a hard phrasal verb,

اما به طور معمول این مانند یک فعل عبارتی سخت است،

so it will be used like if you're starting a business

بنابراین از آن استفاده می شود مانند اگر با یک نفر تجارتی راه اندازی کنید

together with someone and they sell you out,

و او شما را بفروشد،

and they, I don't know,

و او، نمی دانم،

tell about your idea to somebody else

ایده شما را به شخص دیگری بگوید

and start a business with them instead.

و شروع کند. در عوض یک تجارت با آنها

Like this is something really kind of, they deceived you.

مثل اینکه این واقعاً نوعی است، آنها شما را فریب دادند.

This is a strong phrasal verb.

این یک فعل عبارتی قوی است.

Thank you guys so much for watching this video

بچه ها از اینکه این ویدیو را

up to the very end.

I liked this experiment.

تا آخر تماشا کردید بسیار متشکرم.

من این آزمایش را دوست داشتم.

I don't know about you.

من در مورد شما نمی دانم. به

Let me know what you think.

من بگویید که چه فکر می کنید. به

Let me know whether it helps you memorize the words,

من اطلاع دهید که آیا این به شما کمک می کند کلمات را حفظ کنید،

and you know what?

و می دانید چه چیزی؟

Comment down below with your favorite song right now.

همین حالا با آهنگ مورد علاقه خود در زیر کامنت بگذارید.

It has to be in English,

باید به زبان انگلیسی باشد،

and if you like this video,

و اگر از این ویدیو خوشتان آمد،

we gonna make another video like this.

ویدیوی دیگری مانند این می‌سازیم.

I'm gonna sing the parts that actually have phrasal verbs,

من قسمت هایی را می خوانم که در واقع دارای افعال عبارتی

or idioms that you have to know,

یا اصطلاحاتی هستند که شما باید بدانید،

and we're gonna sing them together,

و آنها را با هم می خوانیم،

and I'm gonna explain to you whatever

و به شما توضیح خواهم داد که

that idiom or phrasal verb mean.

معنی آن اصطلاح یا فعل عبارتی چیست.

Thank you so much,

خیلی ممنون

and I'll see you very soon in my next classes.

و به زودی در کلاس های بعدی شما را می بینم.

Bye bye.

خداحافظ.