LEARN ENGLISH PODCAST: YOU MUST DO THIS TO IMPROVE FAST (+ BEST METHOD)

- [Jack] Well, hello, this is Jack

- [Jack] خب، سلام، این جک

from ToFluency.com, and this is the "To Fluency" podcast,

از ToFluency.com است، و این پادکست "To Fluency" است،

where you can learn English with me on YouTube

که در آن می توانید انگلیسی را با من در YouTube یاد بگیرید

and soon to be on other podcast areas or apps let's say.

و به زودی در دیگر مناطق یا برنامه های پادکست باشید.

Now, today, we are going to talk

اکنون، امروز، ما قصد داریم در

about deliberate learning versus passive learning

مورد یادگیری عمدی در مقابل یادگیری غیرفعال

and more specifically,

و به طور خاص تر،

why you need to embrace difficult moments,

اینکه چرا باید لحظات سخت را در آغوش بگیرید،

why you need to learn to love

چرا باید یاد بگیرید که دوست داشته باشید،

when things get a little bit difficult with your learning.

زمانی که همه چیز با یادگیری شما کمی دشوار می شود، صحبت کنیم.

So I think this episode is going

بنابراین فکر می کنم این قسمت

to be very valuable for you,

برای شما بسیار ارزشمند

and you're going to learn a lot.

خواهد بود و چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت.

And at the end, I'm just going

و در پایان، من فقط

to go over my favorite method,

قصد دارم روش مورد علاقه خود را مرور کنم،

which ties everything together,

که همه چیز را به هم گره

which will summarize what I'm talking about in this episode.

می زند، و آنچه را که در این قسمت در مورد آن صحبت می کنم خلاصه می شود.

I'm also going to give you some examples

من همچنین قصد دارم چند نمونه

from my life as well,

از زندگی خود

which will help you understand just the importance

را برای شما بیان کنم که به شما کمک می کند تا

of this concept of embracing when things get difficult.

اهمیت این مفهوم در آغوش گرفتن را در زمانی که همه چیز سخت می شود درک کنید.

Now, to embrace something means to learn to love it,

حال، در آغوش گرفتن چیزی به این معناست که یاد بگیریم آن را دوست داشته باشیم

to see it as a positive thing instead of a negative thing.

، آن را به عنوان یک چیز مثبت به جای یک چیز منفی ببینیم.

But before we get into that, let's just talk

اما قبل از پرداختن به آن، اجازه دهید فقط در

about deliberate learning versus passive learning.

مورد یادگیری عمدی در مقابل یادگیری غیرفعال صحبت کنیم.

I'll give you an example.

من برای شما یک مثال می زنم.

So deliberate learning is something

بنابراین یادگیری عمدی چیزی

like learning grammar rules.

شبیه یادگیری قواعد دستور زبان است.

So let's say you are in a language school

بنابراین فرض کنید شما در یک آموزشگاه زبان

and your teacher says, okay,

هستید و معلم شما می گوید، خوب،

let's learn the present perfect.

بیایید زمان حال را کامل یاد بگیریم.

This is when we use it. These are the rules.

این زمانی است که از آن استفاده می کنیم. اینها قوانین هستند.

And you have to focus on that and try to memorize it,

و باید روی آن تمرکز کنید و سعی کنید آن را حفظ کنید،

try to learn these concepts.

سعی کنید این مفاهیم را یاد بگیرید.

Whereas, passive learning is

در حالی که، یادگیری غیرفعال

when you are watching a TV program in English

زمانی است که شما در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی به زبان انگلیسی

and you are just naturally getting that input,

هستید و به طور طبیعی آن ورودی را دریافت می کنید،

which I've talked about a lot.

که من در مورد آن زیاد صحبت کرده ام.

It's so important to get input

دریافت اطلاعات بسیار مهم است

because that's how you're going to really absorb English

زیرا به این ترتیب شما واقعاً انگلیسی را جذب خواهید کرد

and just get used to the English language.

و فقط به زبان انگلیسی عادت خواهید کرد.

But the opposite of that, again,

اما نقطه مقابل آن، دوباره

is deliberate learning, grammar rules,

، یادگیری عمدی است، قواعد دستور زبان،

when you focus on learning new words and phrases,

زمانی که شما بر یادگیری کلمات و عبارات جدید تمرکز می کنید،

when you use a method that I'm going to talk about later,

زمانی که از روشی استفاده می کنید که بعداً در مورد آن صحبت خواهم کرد،

when you try to learn how to say a word

زمانی که سعی می کنید یاد بگیرید چگونه یک کلمه را بگویید.

that is difficult for you to say,

گفتن آن برای شما سخت است

and you practice this a few times,

و این را چند بار

and you practice it again next week.

تمرین می کنید و هفته بعد دوباره آن را تمرین می کنید.

That is deliberate learning.

این یادگیری عمدی است.

Now, deliberate learning needs more focus.

اکنون، یادگیری عمدی نیاز به تمرکز بیشتری دارد.

It needs more focus.

نیاز به تمرکز بیشتری دارد.

Because, let's say,

زیرا، فرض کنید،

you are watching a YouTube video in English.

شما در حال تماشای یک ویدیوی YouTube به زبان انگلیسی هستید.

You can sometimes just switch off.

گاهی اوقات می توانید فقط خاموش شوید.

Maybe you're doing this when you're cleaning the house

شاید زمانی که در حال تمیز کردن خانه

or on your way to work or when you're exercising,

یا در راه رفتن به محل کار یا زمانی که در حال ورزش هستید این کار را انجام می دهید

and you can multitask a little bit with this

و می توانید با این کار کمی چند

because you don't need all of your focus all of the time.

کار انجام دهید زیرا همیشه به تمام تمرکز خود نیاز ندارید.

It's watching a video,

تماشای یک ویدیو،

listening to something while doing other things.

گوش دادن به چیزی در حین انجام کارهای دیگر است.

Whereas, deliberate learning,

در حالی که، یادگیری عمدی،

when you're studying grammar rules,

وقتی در حال مطالعه قواعد گرامری

you're giving this task all your focus.

هستید، تمام تمرکز خود را به این وظیفه می‌دهید.

It's harder to do.

انجامش سخت تره

There's more energy needed, more focus needed on this task.

انرژی بیشتری مورد نیاز است، تمرکز بیشتری روی این کار لازم است.

And I know from experience and I also know

و من از تجربه و همچنین

from comments on my YouTube channel

از نظرات در کانال یوتیوب خود

that it's often the case when you start something

می دانم که اغلب زمانی اتفاق می افتد که کاری را شروع می کنید

that is a little bit more difficult

که کمی دشوارتر است

and then you think, ugh, this is too hard.

و سپس فکر می کنید، اوه، این خیلی سخت است.

I can't do it.

من نمی توانم آن را انجام دهم.

Let's just listen to a podcast episode instead

به جای آن فقط به یک قسمت پادکست گوش

or let's just go on YouTube

دهیم یا فقط به YouTube برویم

and see what videos are available right now.

و ببینیم چه ویدیوهایی در حال حاضر در دسترس هستند.

And I do this too.

و من هم این کار را می کنم.

So if I'm trying to focus on something with my work,

بنابراین اگر بخواهم با کارم روی چیزی تمرکز کنم،

it's a little bit difficult,

کمی دشوار است،

I'll switch the tab and just check my emails

برگه را تغییر می‌دهم و فقط ایمیل‌هایم را بررسی

or I'll check out the YouTube tab

می‌کنم یا برگه YouTube را بررسی می‌کنم

and see, oh, is something new there?

و می‌بینم، اوه، چیز جدیدی وجود دارد؟

What can I have a look at?

به چه چیزی می توانم نگاه کنم؟

Or I pick up my phone and check my emails.

یا گوشیم را برمی دارم و ایمیلم را چک می کنم.

So this is a big problem,

بنابراین این یک مشکل بزرگ است

and I think it's actually getting worse.

و من فکر می کنم که در واقع در حال بدتر شدن است.

I'll leave a link to my video

من پیوندی به ویدیوی خود

where I talk about social media and how addictive it can be

می‌گذارم که در آن در مورد رسانه‌های اجتماعی صحبت می‌کنم و اینکه چقدر می‌تواند اعتیادآور باشد

and how it just takes away our focus a lot of the time,

و چگونه تمرکز ما را خیلی وقت‌ها از بین می‌برد ،

but the concepts I really wanna talk

اما مفاهیمی که امروز واقعاً می‌خواهم

about today is to embrace the difficulty.

درباره آن صحبت کنم این است که سختی آن را بپذیریم.

So this means to really get excited, okay?

پس این به این معنی است که واقعاً هیجان زده شوید، خوب؟

Excited about when something is a little bit too difficult

وقتی کاری برای شما کمی سخت است

for you or when something seems quite hard to do.

یا زمانی که انجام کاری بسیار سخت به نظر می رسد هیجان زده هستید.

And the main reason for that is this.

و دلیل اصلی آن این است.

This is where you grow.

این جایی است که شما رشد می کنید.

This is where you're going to improve the most

اینجا جایی است که می‌خواهید بیشترین پیشرفت را

is finding something that's difficult

پیدا کنید، پیدا کردن چیزی که دشوار است

and learning how to do it.

و یاد بگیرید چگونه آن را انجام دهید.

Let's talk about some examples.

بیایید در مورد چند نمونه صحبت کنیم.

I'm gonna give an example

ابتدا مثالی

outside of language learning first.

خارج از یادگیری زبان می زنم.

and this will help you understand.

و این به شما کمک می کند تا درک کنید.

So for me, I am trying to improve,

بنابراین برای من، سعی می‌کنم پیشرفت

and I always am, my ability to play soccer.

کنم و همیشه این توانایی را دارم که فوتبال بازی کنم.

So I play soccer for a couple of teams

بنابراین من برای چند تیم فوتبال بازی می کنم

and I'll go to the field once or twice a week

و هفته ای یک یا دو بار

on my way home from work and do some soccer drills.

در بازگشت از محل کار به زمین می روم و تمرینات فوتبال را انجام می دهم.

So this is deliberate learning here, deliberate practice.

بنابراین اینجا یادگیری عمدی است، تمرین عمدی.

Whereas, just playing a game is more,

در حالی که فقط انجام یک بازی بیشتر است

it's not as deliberate

، آنقدرها هم عمدی

because you're not working on specific things.

نیست زیرا روی چیزهای خاصی کار نمی کنید.

Instead, you're playing a game.

در عوض، شما در حال انجام یک بازی هستید.

But when I go to the field to practice,

اما وقتی برای تمرین به زمین می روم، به خصوص با پای چپ

I'll do specific drills with my left foot, especially.

تمرینات خاصی را انجام می دهم.

And at first, these drills are really hard.

و در ابتدا، این دریل ها واقعا سخت هستند.

It's difficult to explain what drills they are

توضیح دادن این تمرین‌ها دشوار است ،

but just imagine I'm trying to do some advanced things

اما فقط تصور کنید که سعی

with my weak foot, with my left foot,

می‌کنم با پای ضعیفم، با پای چپم

which isn't as strong as my right foot.

که به اندازه پای راستم قوی نیست، کارهای پیشرفته‌ای انجام دهم.

So at first, when I start a new drill,

بنابراین در ابتدا، هنگامی که یک مته جدید را شروع می

I am falling over.

کنم، در حال سقوط هستم.

I'm missing the ball.

دلم برای توپ تنگ شده

And if somebody is watching,

و اگر کسی تماشا می‌کند

they are probably thinking this guy is terrible at soccer,

، احتمالاً فکر می‌کند که این مرد در فوتبال وحشتناک است،

but it's not that I'm terrible at soccer,

اما اینطور نیست که من در فوتبال وحشتناک هستم،

which maybe I am, but it's I'm doing a new drill

که شاید هم هستم، اما این در حال انجام یک تمرین جدید است

that is very difficult to do.

که انجام آن بسیار دشوار است.

So at first with anything new, it is hard to do.

بنابراین در ابتدا با هر چیز جدید، انجام آن سخت است.

And there was a new drill I started the other day

و تمرین جدیدی بود که روز گذشته شروع

and I thought, ugh, I can't do this.

کردم و فکر کردم، اوه، نمی توانم این کار را انجام دهم.

And in your head, you're thinking,

و در ذهنت داری فکر میکنی

maybe I should just do something else.

شاید من باید کار دیگری انجام دهم.

Maybe I won't ever be able to do this.

شاید من هرگز نتوانم این کار را انجام دهم.

But for the past two or three weeks,

اما در دو یا سه هفته گذشته،

I've focused on this drill

من روی این تمرین

and I'm very close to doing it

تمرکز کرده ام و بسیار نزدیک به انجام آن

to a level that I'm very happy with,

به سطحی هستم که از آن بسیار راضی هستم،

and it's all because I changed my mentality

و همه اینها به این دلیل است که ذهنیت

and thought, okay, when a task is difficult,

و فکرم را تغییر دادم، خوب، چه زمانی یک کار دشوار است،

this is when I grow.

این زمانی است که من رشد می کنم.

Because this task is something I can't do now,

زیرا این کار کاری است که من اکنون نمی توانم انجام دهم،

but if I learn it, then this means

اما اگر آن را یاد بگیرم، به این معنی است

that I'm improving in a very specific way.

که به روشی بسیار خاص در حال پیشرفت هستم.

So that's an example with soccer.

بنابراین این یک مثال در مورد فوتبال است.

It's the same with learning the guitar.

یادگیری گیتار هم به همین صورت است.

Maybe there is a cord,

شاید یک بند ناف وجود داشته باشد،

like a very special thing you have to do

مانند یک کار بسیار خاص که باید

with your fingers to make a specific sound,

با انگشتان خود انجام دهید تا صدای خاصی تولید کنید،

but you can't do it at first.

اما در ابتدا نمی توانید آن را انجام دهید.

However, if you think, okay, I'm going to do this.

با این حال، اگر فکر می کنید، خوب، من این کار را انجام خواهم داد.

I know it's hard now, but if I keep practicing

من می دانم که اکنون سخت است، اما اگر به تمرین ادامه دهم

and be consistent with it,

و با آن سازگار باشم، در

then I'm going to master this skill.

آن صورت به این مهارت مسلط خواهم شد.

I'm going to reach a stage

من به مرحله ای می رسم

where I can just do it automatically.

که می توانم آن را به طور خودکار انجام دهم.

It's the same with language learning too.

در مورد یادگیری زبان نیز همینطور است.

Now, an example from my life

اکنون، یک مثال از

is I found Spanish pronunciation very difficult.

زندگی من این است که تلفظ اسپانیایی را بسیار دشوار یافتم.

I had a big problem with saying specific sounds,

من با گفتن صداهای خاص

like the R sound,

مثل صدای R مشکل بزرگی

and it's very difficult or different in Spanish for me.

داشتم و در اسپانیایی برای من خیلی سخت یا متفاوت است.

But I went through a period where I embraced this difficulty

اما دوره‌ای را پشت سر گذاشتم که این سختی را پذیرفتم

and I improved in all these areas,

و در همه این زمینه‌ها پیشرفت

and I did the things that, in Spanish,

کردم و کارهایی را انجام دادم که در زبان اسپانیایی

where I really had to focus on improving.

واقعاً باید روی بهبود تمرکز می‌کردم.

I really had to focus on those specific tasks.

من واقعاً باید روی آن وظایف خاص تمرکز می کردم.

That's when I improved the most.

اون موقع بود که من بیشتر پیشرفت کردم.

I also did the input, the listening, et cetera,

من همچنین ورودی ، گوش دادن و غیره را انجام دادم

and that helped too.

و این نیز کمک کرد.

But for me, what really moved my Spanish forward

اما برای من، چیزی که اسپانیایی‌ام را واقعاً به جلو حرکت داد

was embracing the difficult things to do.

، پذیرفتن کارهای دشوار بود.

At this stage, however, this is important.

اما در این مرحله این مهم است.

Not all things that are difficult are going

همه چیزهایی که سخت هستند

to move you forward, okay?

شما را به جلو نمی برند، خوب؟

So not everything you do

بنابراین هر کاری که انجام می‌دهید

that's difficult is going to help you improve.

که سخت است به شما کمک نمی‌کند تا پیشرفت کنید.

It's also important to think about,

همچنین مهم است که به این فکر کنید

what are the most efficient things that I can do

که کارآمدترین کارهایی که می توانم

with my time in order to improve?

با وقتم برای بهبود انجام دهم چیست؟

So if you think about this in English.

بنابراین اگر به زبان انگلیسی به این موضوع فکر می کنید.

Maybe memorizing verb patterns

شاید به خاطر سپردن الگوهای

or verb tables, sorry, is difficult,

افعال یا جداول افعال، متأسفم، دشوار باشد،

but is that really going to help you improve your ability

اما آیا واقعاً به شما کمک می کند تا توانایی خود را در

to speak fluently and accurately?

صحبت کردن روان و دقیق افزایش دهید؟

Probably not.

احتمالا نه.

However, if you work on other methods,

با این حال، اگر روی روش‌های دیگری کار می‌کنید،

and I'm going to talk about those soon,

و من به زودی در مورد آن‌ها صحبت می‌کنم،

and you find them difficult,

و آنها را دشوار می‌دانید،

this is where you're really going to grow.

اینجاست که واقعاً رشد خواهید کرد.

So use methods that are actually going to help

بنابراین از روش‌هایی استفاده کنید که واقعاً به شما کمک می‌کنند

and also get to that stage where

و همچنین به مرحله‌ای برسید که

when you find something difficult, get excited about it,

وقتی چیزی را دشوار می‌یابید، در مورد آن هیجان‌زده شوید،

because that is where you're going to improve.

زیرا در اینجاست که پیشرفت خواهید کرد.

That's where you're going to grow.

آنجاست که شما رشد خواهید کرد.

So for example, with learning English,

به عنوان مثال، با یادگیری زبان انگلیسی،

I'm gonna talk about one main method

اکنون در مورد یک روش اصلی

or two main methods now.

یا دو روش اصلی صحبت خواهم کرد.

The first one is learning the sounds of English

اولین مورد یادگیری صداهای انگلیسی

and learning what to do with your mouth in order

و یادگیری این است که با دهان خود چه کاری انجام دهید

to make those sounds be more accurate when you speak.

تا آن صداها هنگام صحبت کردن دقیق تر شوند.

Now, I have a course called the To Fluency Program.

در حال حاضر، من یک دوره به نام برنامه تسلط دارم.

If you go to ToFluency.com and click on the menu bar,

اگر به ToFluency.com بروید و روی نوار منو کلیک کنید،

there's a link to the program there

if you want to check it out.

اگر می‌خواهید آن را بررسی کنید، پیوندی به برنامه وجود دارد.

But inside that course,

اما در داخل آن دوره،

I go through different sounds of English

من صداهای مختلف انگلیسی

and different areas of English pronunciation,

و نواحی مختلف تلفظ انگلیسی را مرور می‌کنم

and people send me their recordings

و مردم وقتی این کار را انجام می‌دهند، ضبط‌های خود را برای من ارسال

when they go through this.

می‌کنند.

There's certain sounds that people find difficult to make.

صداهای خاصی وجود دارد که برای مردم سخت است.

There are certain areas of the course

حوزه های خاصی از دوره

as well that people find difficult.

نیز وجود دارد که برای مردم مشکل است.

And what I notice is that, again,

و چیزی که من متوجه شدم این است که، دوباره،

at first, the recordings aren't as good,

در ابتدا، ضبط ها به خوبی نیستند،

but with practice and with knowing what

اما با تمرین و با دانستن اینکه

to do with your mouth, then this gets so much better, okay?

با دهان خود چه کاری باید انجام دهید، این کار خیلی بهتر می شود، خوب؟

So for example, some people find it difficult

به عنوان مثال، برخی افراد

to say the different sounds, for example,

برای گفتن صداهای مختلف، به عنوان مثال،

that are quite similar.

که کاملاً شبیه هم هستند، دشوار است.

For example, there's the, eh sound and the e sound,

به عنوان مثال، صدای eh و صدای e

sit, seat, sit seat,

، نشستن، نشستن، صندلی نشستن،

it, eat, it eat,

آن، خوردن، آن خوردن وجود دارد،

where you have the short sound and the longer sound,

جایی که شما صدای کوتاه و صدای بلندتر را دارید،

and it's just slightly different in your mouth.

و فقط در دهان شما کمی متفاوت است.

And Spanish speakers especially find this difficult.

و اسپانیایی زبانان به ویژه این را دشوار می دانند.

But when you reach this stage,

اما وقتی به این مرحله

you might think, ugh, I can't do it.

رسیدید، ممکن است فکر کنید، اوه، من نمی توانم این کار را انجام دهم.

I can't make those sounds. It's too difficult.

من نمی توانم آن صداها را در بیاورم. خیلی سخته

If you find yourself thinking this,

اگر متوجه شدید که به این فکر می کنید،

that's when you say, okay, let's go all in.

آن موقع است که می گویید، خوب، بیایید همه چیز را وارد

Let's really make this my focus now,

کنیم. بیایید اکنون تمرکزم را بر این موضوع بگذاریم،

and I'm going to do it.

و من این کار را انجام خواهم داد.

And it takes energy. It takes focus.

و انرژی می گیرد. تمرکز می خواهد.

It's not comfortable to do this,

انجام این کار راحت نیست،

but again, this is where you're going to grow.

اما دوباره، اینجا جایی است که شما رشد خواهید کرد.

So then you can learn how to make those different sounds,

بنابراین می توانید یاد بگیرید که چگونه آن صداهای مختلف را بسازید،

practice them, record your own voice,

آنها را تمرین کنید، صدای خود را ضبط کنید،

and then repeat it once you can master it.

و بعد از اینکه توانستید بر آن مسلط شوید، آن را تکرار کنید.

And then after a while, this will just become normal.

و بعد از مدتی این حالت عادی می شود.

It will become automatic to you

when you say these different sounds.

وقتی این صداهای مختلف را می گویید برای شما خودکار می شود.

So you can think about that

بنابراین شما می توانید در مورد آن

with all areas of English pronunciation.

با تمام زمینه های تلفظ انگلیسی فکر کنید.

You can practice it with all the sounds of English.

شما می توانید آن را با تمام صداهای انگلیسی تمرین کنید.

Another example might be connected speech as well

مثال دیگر ممکن است گفتار متصل

or the schwa sound.

یا صدای شوا باشد.

It might be dropped syllables.

ممکن است هجاها حذف شوند.

It could be relaxed pronunciation as well,

این می تواند تلفظ آرام نیز باشد،

where you try to practice I want to,

جایی که شما سعی می کنید تمرین کنید I want to،

and then that goes to I wanna.

و سپس به I wantna می رسد.

I wanna go. I'm gonna wanna go soon.

من میخوام برم من می خواهم به زودی بروم

I'm gonna wanna go soon.

من می خواهم به زودی بروم

That might sound very difficult to say now,

شاید گفتن آن در حال حاضر بسیار دشوار به نظر برسد،

but again, if you just practice this, you can get there.

اما باز هم، اگر فقط این را تمرین کنید، می توانید به آنجا برسید.

So that's one method.

پس این یک روش است.

The other method is my favorite method, the LRRC method,

روش دیگر روش مورد علاقه من است، روش LRRC

which is similar to the pronunciation method

که شبیه به روش تلفظ است

but instead we are learning phrases.

اما در عوض در حال یادگیری عبارات هستیم.

So you find a phrase like, I'm gonna wanna go soon.

بنابراین شما عبارتی مانند، من می خواهم به زودی بروم پیدا می کنید.

You listen to the phrase. You repeat it.

شما به عبارت گوش دهید. تو تکرارش کن

You record your version of this,

شما نسخه خود را از این ضبط می کنید

and then you listen to your phrase

و سپس به عبارت خود گوش می دهید

and compare it to the original.

و آن را با اصل مقایسه می کنید.

Okay, so that way, what you're doing is, again,

خوب، بنابراین، کاری که شما انجام می دهید این است که، دوباره،

you're really focusing on the accuracy here.

شما واقعاً روی دقت اینجا تمرکز می کنید.

I'm gonna wanna go soon.

من می خواهم به زودی بروم

Now, if you can't quite understand what I'm saying here,

حالا، اگر نمی‌توانید کاملاً بفهمید که من اینجا چه می‌گویم،

it's I'm going to want to go soon,

این است که من می‌خواهم به زودی بروم،

but this gets changed

اما این

to the relaxed pronunciation,

به تلفظ آرام تغییر می‌کند،

to I'm gonna wanna go soon.

به I'm gonna wanna go soon.

I'm gonna wanna go soon.

من می خواهم به زودی بروم

And in order to do that, you need to slow down the audio.

و برای انجام این کار، باید سرعت صدا را کاهش دهید.

You need to really focus on the audio. Practice saying it.

شما باید واقعا روی صدا تمرکز کنید. گفتن آن را تمرین کنید.

There will be times when you just can't say it correctly.

مواقعی وجود خواهد داشت که نمی توانید آن را به درستی بیان کنید.

But again, if you keep practicing and embracing this,

اما دوباره، اگر به تمرین و پذیرش آن ادامه دهید،

really learning to love this feeling

واقعاً یاد بگیرید که

of it being uncomfortable,

این احساس ناراحت کننده

that's where you're going to grow.

را دوست داشته باشید، آنجاست که رشد خواهید کرد.

That is where you're going

اینجاست که شما

to really make progress with everything.

واقعاً با همه چیز پیشرفت خواهید کرد.

But again, don't just do this for any type of method.

اما باز هم، این کار را فقط برای هر نوع روشی انجام ندهید.

Focus on the methods that are going to help you.

روی روش هایی که قرار است به شما کمک کند تمرکز کنید.

For example, another example is when you're reading a book

به عنوان مثال، مثال دیگر زمانی است که در حال خواندن کتاب

and you want to learn new words and phrases.

هستید و می خواهید کلمات و عبارات جدیدی یاد بگیرید.

It can be annoying when you don't understand the words.

وقتی کلمات را متوجه نمی شوید می تواند آزاردهنده باشد.

Because let's say, yeah,

چون فرض کنید، بله،

let's say you just have a new book.

فرض کنید شما فقط یک کتاب جدید دارید.

It's a B2 book, graded reader.

این یک کتاب B2، خواننده درجه بندی شده است.

And you read a page

و شما یک صفحه را می خوانید

and there's a few words and phrases you don't understand.

و چند کلمه و عبارت وجود دارد که متوجه نمی شوید.

It can just really make you feel down.

این فقط می تواند شما را واقعاً احساس ناراحتی کند.

You think, ugh, my English isn't good enough for this.

شما فکر می کنید، اوه، انگلیسی من برای این کار به اندازه کافی خوب نیست.

But instead of having that mentality, think,

اما به جای داشتن آن ذهنیت، فکر کنید،

wow, look at all these new words

وای، به همه این کلمات

and phrases that I can learn today.

و عبارات جدیدی که امروز می توانم یاد بگیرم نگاه کنید.

Be curious about new words and phrases.

در مورد کلمات و عبارات جدید کنجکاو باشید.

Enjoy learning new words and phrases,

از یادگیری لغات و عبارات جدید لذت ببرید،

because that's how you're going to improve your vocabulary

زیرا به این ترتیب می‌توانید دایره لغات خود

by coming across words and phrases

را با برخورد با کلمات و عباراتی

that you don't understand, learning them in context,

که نمی‌فهمید، یادگیری آنها در متن

and getting the repetition over the longterm.

و تکرار در درازمدت بهبود ببخشید.

So the three methods that I've outlined here

بنابراین سه روشی که در اینجا بیان کردم

are learning new words and phrases

عبارتند از یادگیری کلمات و عبارات جدید

through articles and books, et cetera,

از طریق مقالات و کتابها و غیره،

working on the English phrases,

کار بر روی عبارات انگلیسی،

imitation method or the LRRC method,

روش تقلید یا روش LRRC،

where you repeat phrases,

که در آن عبارات را تکرار می کنید،

and also working on the specific sounds

و همچنین کار بر روی صداهای

of English and other areas of pronunciation.

خاص انگلیسی و سایر زمینه های تلفظ.

Those are the three things that I think

اینها سه موردی هستند که فکر می کنم

really help you move forward with your English.

واقعاً به شما کمک می کند تا با زبان انگلیسی خود به جلو بروید.

And if you find yourself doing too much passive learning,

و اگر متوجه شدید که بیش از حد به یادگیری غیرفعال می پردازید،

then find some time to do this deliberate practice,

پس مدتی برای انجام این تمرین عمدی،

this deliberate learning,

این یادگیری عمدی پیدا کنید،

and be sure to do it when you can have the time

و مطمئن باشید زمانی که می توانید زمان

and the space to focus on it,

و فضای لازم برای تمرکز روی آن را داشته باشید، این کار را انجام دهید،

because it is going to take more of your focus.

زیرا این کار باعث می شود تمرکز خود را بیشتر کنید

And if people are going to interrupt you,

و اگر قرار باشد مردم حرف شما را قطع کنند،

then it won't be as easy just to stick with it.

به همین راحتی نمی‌توان به آن پایبند بود.

But again, think about this in terms of not, sorry,

اما باز هم به این موضوع فکر کنید که نه، متأسفم،

don't think about this in terms of, my English is terrible.

به این موضوع فکر نکنید ، انگلیسی من وحشتناک است.

I can't do it.

من نمی توانم آن را انجام دهم.

Think about it as this is a great opportunity

در مورد آن فکر کنید زیرا این یک فرصت عالی

for me to improve in this area.

برای من است تا در این زمینه پیشرفت کنم.

And it's that constant focused learning

و این همان یادگیری متمرکز و ثابت

on a consistent basis that is going

بر مبنای ثابت است

to really move your English forward.

که واقعاً انگلیسی شما را به جلو می برد.

So I'd love to know what you think about this

بنابراین من دوست دارم نظر شما را در مورد این موضوع بدانم

and talk about your mentality

و در مورد ذهنیت خود صحبت کنیم،

if there's a comment section below

اگر در زیر

wherever you're listening to this.

هر جایی که به این مطلب گوش می دهید، بخش نظرات وجود دارد.

Talk about your mentality with your learning,

در مورد ذهنیت خود با یادگیری خود صحبت کنید،

when you've stopped learning

زمانی که یادگیری را متوقف کرده اید

because it has become too difficult,

زیرا بسیار دشوار شده است،

or when you are going to use this in the future,

یا زمانی که قرار است در آینده از آن استفاده کنید،

when it comes to deliberate practice.

زمانی که صحبت از تمرین عمدی می شود.

And let me know what other methods you're going

و به من اطلاع دهید که چه

to include when it comes to this area of English too.

روش های دیگری را در این زمینه از زبان انگلیسی نیز در نظر خواهید گرفت.

Now, if you've enjoyed this,

اکنون، اگر از این کار لذت برده‌اید،

then please share it with somebody

لطفاً آن را با کسی

that you think would benefit from it

که فکر می‌کنید از آن سود

and also go to ToFluency.com, T-O-F-L-U-E-N-C-Y.com,

می‌برد به اشتراک بگذارید و همچنین به ToFluency.com، T-O-F-L-U-E-N-C-Y.com بروید

to learn more about my methods

تا در مورد روش‌های من بیشتر بدانید

and also to get a free book,

و همچنین برای دریافت یک کتاب رایگان،

"The 5-Step Plan for English Fluency."

"The طرح 5 مرحله ای برای تسلط به زبان انگلیسی."

And if you can't find it anywhere,

و اگر در هیچ کجا نمی توانید آن را پیدا کنید،

just search for To Fluency, T-O-F-L-U-E-N-C-Y,

فقط To Fluency، T-O-F-L-U-E-N-C-Y،

on YouTube or on Google to find more of what we do.

در YouTube یا Google را جستجو کنید تا کارهای بیشتری را که ما انجام می دهیم بیابید.

Okay, so thank you so much for listening to this.

بسیار خوب، پس از اینکه به این گوش دادید بسیار متشکرم.

I hope you enjoyed it.

امیدوارم ازش لذت برده باشی.

I hope you found it useful and I will speak to you soon.

امیدوارم برای شما مفید بوده باشد و به زودی با شما صحبت خواهم کرد.

Buh-bye.

خداحافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)