Advanced English Conversation Lesson #1: Travel 🛩 🌍 (learn real English w/ subtitles)

Hello, everybody, this is Jack from

سلام، به همه، این جک از

tofluency.com along with - Kate - this is my

tofluency.com به همراه - کیت - این

wife, Kate and we are being quite

همسر من، کیت است و ما بسیار

ambitious because we have brought our

جاه طلب هستیم زیرا

daughter along with us. So, we are going

دخترمان را با خود آورده ایم. بنابراین، ما قصد

to have a conversation in English and

داریم یک مکالمه به زبان انگلیسی داشته باشیم و

this is going to give you the

این به شما این فرصت را می دهد که

opportunity to listen to a real

به یک مکالمه واقعی

conversation both in British English and

هم به انگلیسی بریتانیایی و هم

American English and baby. And baby.

انگلیسی آمریکایی و کودک گوش دهید. و عزیزم

You'll hear some baby noises, no doubt. And

بدون شک صدای کودک را خواهید شنید. و

this is going to be on YouTube but we

این قرار است در YouTube باشد، اما

might upload it as a podcast as well, so

ممکن است آن را به عنوان پادکست نیز آپلود کنیم، بنابراین

if you are listening to the podcast, go

اگر به پادکست گوش می‌دهید،

to tofluency.com/podcast and you'll

به tofluency.com/podcast بروید و می‌توانید

be able to get some materials for this

مطالبی را برای این

lesson. Now, our hope is not to edit this

درس دریافت کنید. حالا امید ما این است که این

video too much, we;re just going to have a

ویدیو را زیاد ویرایش نکنیم، فقط قرار است با

conversation and we are going to talk

هم صحبت کنیم و در

about vacations.

مورد تعطیلات صحبت کنیم.

Yep. And talk about traveling. Now, we

بله و در مورد سفر صحبت کنید. در حال حاضر، ما

actually met while I was traveling back

در واقع زمانی که من در سال 2007 سفر می کردم، ملاقات کردیم

in 2007. So, it's almost 10 years.

. بنابراین، تقریباً 10 سال است.

Oh my gosh. I can't believe that it's

وای خدای من. من نمی توانم باور کنم که آن را

flown by, hasn't it. It has, yeah. And, erm, we

پرواز کرده است، نه. دارد، آره و خب

have been living in America for about

، الان حدود شش سال است که در آمریکا زندگی می کنیم

six years now. How many vacations have

. از

been up since we've been here?

زمانی که ما اینجا بوده ایم چند تعطیلات تمام شده است؟

Can you remember anything in particular?

آیا می توانید چیز خاصی را به خاطر بسپارید؟

That's a really good question. I think a

این یک سوال واقعا خوب است. فکر می‌کنم

lot of times we end up traveling for and

خیلی وقت‌ها

visits to family more than we travel for

بیشتر از اینکه برای تفریح ​​یا دور شدن از همه چیز به مسافرت می‌رویم، برای خانواده و ملاقات با آن‌ها به سفر می‌رویم

pleasure or to get away from it all.

.

Yeah, so because we because we live in

بله، بنابراین چون ما در آمریکا زندگی می کنیم

America, my parents are in Europe; my

، والدین من در اروپا هستند.

sisters in Europe; your family is

خواهرانم در اروپا؛ خانواده شما هم

elsewhere as well, when we tend to travel

جای دیگری هستند، وقتی ما تمایل به سفر

we tend to go see family don't. Visit family.

داریم تمایل داریم به دیدن خانواده برویم. از خانواده دیدن کنید

Yeah.

Yeah, we do. Why don't you tell everyone about our

آره

بله، ما انجام می دهیم. چرا از آخرین تعطیلات ما به همه نمی گویید

latest vacation? Our latest vacation?

؟ آخرین تعطیلات ما؟

For the holidays this year, we actually

برای تعطیلات امسال، ما در واقع

went to Florida and we met up with your

به فلوریدا رفتیم و با

parents and your sister in Florida and

والدین و خواهرت در فلوریدا ملاقات

we had more of a beach vacation.

کردیم و بیشتر تعطیلات ساحلی داشتیم.

Yeah it was fantastic went somewhere

آره فوق العاده بود جایی

really warm.

خیلی گرم رفت.

I've got some videos on this, you know,

من چند ویدیو در این مورد دارم، می‌دانید،

everyone can take a look at the videos

همه می‌توانند به ویدیوهایی

we made from Florida, but it was great

که ما از فلوریدا ساخته‌ایم نگاه کنند، اما

to go somewhere different and not to go

رفتن به جایی متفاوت و

somewhere cold for Christmas. I know!

نرفتن به جای سرد برای کریسمس عالی بود. میدانم!

Yeah, we've never done that before and it

بله، ما قبلاً این کار را نکرده‌ایم و

didn't really feel like Christmas

واقعاً شبیه کریسمس

because usually we associate it with snow

نبود زیرا معمولاً آن را با برف

and cold weather and instead we were on

و هوای سرد مرتبط می‌کنیم و در عوض

the beach on Christmas Eve.

در شب کریسمس در ساحل بودیم.

Yeah, and Christmas Day. There were park rangers passing out

آره و روز کریسمس پارکبان هایی بودند که عینک آفتابی را از دست می دادند

sunglasses.

.

yeah giving out free sunglasses. Yeah. But

بله دادن عینک آفتابی رایگان آره

it was fun because people were playing

اما سرگرم کننده بود زیرا مردم در حال پخش

Christmas music; they were wearing santa

موسیقی کریسمس بودند. آنها کلاه بابا نوئل به سر داشتند

hats and we went to the beach on

و ما در روز کریسمس به ساحل رفتیم

Christmas Day.

.

mhm. Which... it was really strange; it was

mhm که... واقعا عجیب بود;

really strange to be honest but very

واقعاً عجیب بود صادق بودن اما بسیار

enjoyable.

لذت بخش.

Yeah it was. Yeah. And then, let's talk

آره بود آره و سپس، بیایید در

about an ideal vacation now.

مورد یک تعطیلات ایده آل در حال حاضر صحبت کنیم.

Because we are thinking about going

از آنجایی که ما در تابستان امسال به رفتن فکر می کنیم

away this summer...

...

where would your ideal place be? Where

مکان ایده آل شما کجا خواهد بود؟ دوست داری کجا بری

would you like to go? I don't know. I have

؟ من نمی دانم. من

always wanted to travel or somewhere

همیشه می خواستم سفر کنم یا جایی

really kind of difference and obviously

واقعاً متفاوت و واضح است که

somewhere that feels safe especially

جایی که احساس امنیت می کنم، به خصوص

with the children where we don't have to

با بچه ها که در آن نیازی نیست

get a lot of vaccines before we go.

قبل از رفتن واکسن های زیادی بزنیم.

That's such a good point. But I would love to visit a

این خیلی نکته خوبی است. اما من دوست دارم از کشوری دیدن کنم

country with some different cultural

که

traditions and food. I've always wanted

سنت های فرهنگی و غذاهای متفاوتی دارد. من همیشه دوست داشتم

to go to Morocco. Morocco? Very cool!

به مراکش بروم. مراکش؟ خیلی باحاله

Yeah, we we nearly went, didn't we, while w we

بله، ما تقریباً می رفتیم، نه، در حالی که ما

were living in Spain.

در اسپانیا زندگی می کردیم.

Yeah. But we just never made it there. That was

آره اما ما هرگز به آنجا نرسیدیم.

the time to go when we were, you know,

آن زمان زمانی که ما بودیم، می‌دانید

I mean, I think that once you start a family

، منظورم این است که فکر می‌کنم وقتی یک خانواده

family, you realize that the time to go

خانوادگی تشکیل می‌دهید، متوجه می‌شوید که

was any time before you had kids.

زمان رفتن قبل از بچه‌دار شدن بوده است.

Yeah, exactly, and that's why you'll hear

بله، دقیقاً، و به همین دلیل است که می‌شنوید

people say and to anyone who's just

مردم می‌گویند و به هر کسی که

about to have kids, you know, take

به‌تازگی بچه دار می‌شود، می‌دانید، از

advantage and this time right now but,

این زمان استفاده کنید و همین الان، اما،

you know, you can do stuff with kids like

می‌دانید، می‌توانید با بچه‌ها کارهایی مانند

make these videos and podcasts... so,

ساخت این ویدیوها و پادکست‌ها انجام دهید. ... پس،

yeah... you say Morocco, anywhere

آره... شما می گویید مراکش، هر جای

else? I would love to explore

دیگری؟ من دوست دارم استرالیا را بیشتر کاوش کنم

Australia more

as well, and you have a cousin who

، و شما پسر عموی دارید که

actually lives in Australia.

در واقع در استرالیا زندگی می کند.

Yeah. That would.. it would be fun to visit them and

آره دیدن آنها لذت بخش خواهد بود و

we've been talking a lot with our son

ما با پسرمان زیاد

about koala bears and kangaroos and

در مورد خرس های کوالا و کانگوروها و

different animals that live in

حیوانات مختلفی که در استرالیا زندگی می کنند صحبت کرده ایم

Australia, so that would be fun,

، بنابراین سرگرم کننده خواهد بود،

yeah, and I would love to travel around

بله، و من دوست دارم به اطراف سفر کنم.

Asia as well. Yeah, I haven't really been

آسیا هم همینطور. بله، من واقعاً به

out that way at all.l I haven't been to

این شکل بیرون نرفته ام. من در هیچ

anywhere in Asia. I haven't been to Australia,

کجای آسیا نرفته ام. من استرالیا نرفته ام،

I think the farthest east I've been is

فکر می کنم دورترین شرقی که رفته

probably Germany.

ام آلمان باشد.

Wow. Yeah and that's western Europe, so...

وای. بله، اروپای غربی است، بنابراین...

but you have been all the way down to

اما شما تا

Patagonia in South America. Yes.

پاتاگونیا در آمریکای جنوبی رفته اید. آره.

So, you've just traveled in a different

بنابراین، شما فقط در مسیر دیگری سفر کرده اید

direction. But i feel like I'm so glad

. اما احساس می کنم خیلی

that I have a partner who loves to

خوشحالم که شریکی دارم که عاشق

travel.

Yeah. That we found each other because we

سفر است.

آره اینکه همدیگر را پیدا کردیم چون

can go on my adventures and we can maybe

می‌توانیم به ماجراجویی‌های من برویم و شاید بتوانیم

take some trips now while Thomas is

در حالی که توماس کوچک است، سفرهایی

little. But I would love to take him

داشته باشیم. اما من خیلی دوست دارم که او

and Emma, who's chiming in, on some

و اما را که در حال آمدن است، به

neat vacations when they get older and

تعطیلات منظمی ببرم وقتی بزرگتر شدند و

just travel and experience life in

فقط سفر می کنند و زندگی را در

different parts of the world.

نقاط مختلف جهان تجربه می کنند.

Yeah, it's a strange time for us because

بله، برای ما زمان عجیبی است، زیرا

it seems like we're just dealing with,

به نظر می‌رسد که وقتی سفر می‌کنیم فقط با

you know, emergency situations when we

شرایط اضطراری سروکار داریم

travel and this year, though, when we went

و امسال، وقتی

to Florida, Thomas was excited about it.

به فلوریدا رفتیم، توماس در مورد آن هیجان‌زده بود.

We could show him pictures and we could

می‌توانستیم به او عکس‌هایی نشان دهیم و می‌توانیم

talk about it in terms of what we were

در مورد آن‌چه که

going to do and he got excited about

قرار است انجام دهیم صحبت کنیم و او از این موضوع هیجان‌زده

that.

Yeah. And he talks about it now. He's

شد.

آره و او اکنون در مورد آن صحبت می کند. او در

developing those memories and we took

حال ایجاد آن خاطرات است و ما هم

some great photos while we were there too.

زمانی که آنجا بودیم، عکس های خوبی گرفتیم.

Yeah, so, yeah. And I think, as the

آره پس آره و من فکر می کنم، همانطور که

children get older,

بچه ها بزرگتر می شوند،

we're going to have great times and we can

ما روزهای خوبی را سپری خواهیم کرد و می توانیم

do very specific things, and they'll get those

کارهای بسیار خاصی انجام دهیم، و آنها آن

memories - they will have those memories.

خاطرات را خواهند داشت - آنها آن خاطرات را خواهند داشت.

Yes. Where did you travel when you

آره. کوچولو کجا سفر

were a little? Do you have memories of

میکردی؟ خاطره ای از

traveling? We went to France a lot and we

سفر دارید؟ ما خیلی به فرانسه

went to Spain a lot and and well, you

رفتیم و خیلی به اسپانیا رفتیم و خوب،

know, my memories when I was young - you

می‌دانی، خاطرات من در جوانی - شما

always make fun of me because I talk

همیشه مرا مسخره می‌کنید، زیرا من همیشه از

about my memories all the time.

خاطراتم صحبت می‌کنم.

Yeah, by the way, Jack has an incredible

بله، اتفاقا، جک یک

memory - you

حافظه باورنکردنی دارد - شما

well kind of well. When was your

خوب هستید.

earliest memory from? how old were you?

اولین خاطره شما از چه زمانی بود؟ چند سالتان بود؟

I don't really know to be honest...

راستش را بخواهید واقعا نمی دانم...

no, there was that memory where I

نه، آن خاطره ای بود که

remember being in my mom's arms when I

یادم می آید شش ماهگی در آغوش مادرم

was six months old or I had to be six

بودم یا باید شش ماهه می شدم

months old because they were in their old house.

چون آنها در خانه قدیمی شان بودند.

I remember seeing our neighbor and my

یادم می آید که همسایه مان را دیدم و

mom was talking to the neighbor.

مادرم داشت با همسایه صحبت می کرد.

Yeah. And I remember... I remember that

آره و یادم می آید... آن قطعه کوچک را به خاطر می آورم

little ,you know, snippet - that tiny bit of

- آن ذره کوچک

memory but it's not that clear. I know, but

خاطره اما آنقدر واضح نیست. می دانم، اما

six months old, that's incredible. I think

شش ماهگی، باورنکردنی است. فکر

that'll mean that Emma will start to

می‌کنم این بدان معناست که اما

remember life, potentially, in just a

فقط چند ماه دیگر زندگی را به یاد می‌آورد،

couple of months because she's almost

زیرا او تقریباً

four-months-old. Yeah, she is. Emma, are

چهار ماهه است. بله، او است. اِما،

you gonna remember this? Today? She might

اینو یادت میاد؟ امروز؟ او ممکن است

remember this. Or at least, she'll have the video

این را به خاطر بیاورد یا حداقل، او ویدئویی

to look back on. We always

برای نگاه کردن به آن خواهد داشت. ما همیشه

went to France; we went to Spain a

به فرانسه می رفتیم. ما خیلی به اسپانیا رفتیم

lot and when I think I was about 11 or

و زمانی که فکر می‌کنم حدود 11 یا

12 when, maybe younger, when we got

12 ساله بودم، شاید جوانتر، زمانی که

a caravan. So. it used to take us three days

کاروان گرفتیم. بنابراین. سه روز طول می

to get to the south of France and we

کشید تا به جنوب فرانسه برسیم و

would spend about two weeks there. We went to

حدود دو هفته را آنجا سپری می کردیم. ما به

place called Canet Plage, which is near

محلی به نام Canet Plage که نزدیک

Toulouse and we went there every

تولوز است رفتیم و

summer for about five years, I think.

فکر می کنم حدود پنج سال هر تابستان به آنجا می رفتیم.

And we've met the same people, it

و ما با همین افراد ملاقات کرده‌ایم،

is really cool because as a kid you want

واقعاً جالب است، زیرا در کودکی می‌خواهید

to be around other kids

در کنار بچه‌های دیگر باشید

and there were a bunch of a children there who we

و تعداد زیادی از بچه‌ها آنجا بودند که می‌توانیم

could play with. They had a great pool;

با آنها بازی کنیم. آنها یک استخر عالی داشتند.

they had sports going on. The beach was

آنها ورزش داشتند. ساحل

really close by. My sister liked it

واقعا نزدیک بود. خواهرم آن را دوست داشت،

because she was getting to the age where

زیرا او به سنی رسیده بود که

she could go out and it was that kind of

می توانست بیرون برود و چنین

place but, you know, it was

مکانی بود، اما، می دانید،

safe - it was great.

امن بود - عالی بود.

We really enjoyed it. How was it

ما واقعا لذت بردیم.

traveling with your family, especially

سفر با خانواده چگونه بود، به خصوص

as you got to be older in such a

که در چنین

small vehicle and sleeping in it.

وسیله نقلیه کوچکی بزرگتر شدی و در آن خوابید.

I remember one trip especially when

یک سفر را به یاد دارم مخصوصاً زمانی که

... there was a big heat wave in France

... یک موج گرما بزرگ در فرانسه بود

and we we just poured water over our

و ما فقط روی سرمان آب

heads because we didn't have air

ریختیم زیرا

conditioning

in the car - super hot and the other thing

در ماشین تهویه هوا نداشتیم - فوق العاده گرم و چیز دیگر

France at that time and I don't know

فرانسه در آن زمان و من. نمی

if that's changed - but they didn't have proper

دانم تغییر کرده است یا نه - اما آنها توالت مناسب نداشتند

toilets. They had like holes in the floor.

. آنها سوراخ هایی شبیه به کف داشتند.

I bet that that has changed. I imagine it has.

شرط می بندم که تغییر کرده است. تصور می کنم دارد.

You know, that's what I

می دانی، این چیزی است که

remember about it.

در مورد آن به یاد دارم.

And then one year, we went down with

و بعد یک سال، با

another family.

خانواده دیگری رفتیم.

And a friend - one of my sister's friends

و یکی از دوستان - یکی از دوستان خواهرم هم

came as well and I went in the car with

آمد و من با

the other family they had a conditioning. And it

خانواده دیگری که آنها تهویه داشتند با ماشین رفتیم. و

was such a big difference. Yeah, I

این یک تفاوت بزرگ بود. بله، من فکر

can imagine that's something that we

می کنم می توانم تصور کنم که این چیزی است که ما آن را بدیهی می دانیم

take for granted, I think. Yeah, no one in

. بله، هیچ کس

the UK had air conditioning in a car

در بریتانیا تهویه مطبوع در

it was very very rare.

ماشین نداشت، بسیار نادر بود.

Wow. It must be... because it doesn't get that hot.

وای. حتما... چون آنقدر گرم نمی شود.

So, people don't feel like they need it.

بنابراین، مردم احساس نمی کنند که به آن نیاز دارند.

Yeah. Okay, we're back and I just asked a

آره خوب، ما برگشتیم و من فقط یک

question about.. what you did for vacation.

سوال در مورد اینکه برای تعطیلات چه کردید پرسیدم.

Where did you go when you were when you

وقتی

were a kid? When I was a kid we actually

بچه بودی کجا میرفتی؟ زمانی که من بچه بودم، ما در واقع

took a family beach vacation every

هر تابستان به تعطیلات ساحلی خانوادگی می رفتیم

summer. My family and family friends

. خانواده و دوستان خانوادگی من

would rent a house on an island called

در جزیره ای به نام

Block Island which is an island the coast of

بلاک آیلند که جزیره ای در ساحل

Rhode Island and New England and we

رود آیلند و نیوانگلند است خانه ای اجاره می کردند و ما

would drive and take a ferry to the

رانندگی می کردیم و با کشتی به

island and we just had a great time. We

جزیره می رفتیم و فقط اوقات خوشی داشتیم.

would go to the beach every day; we would

هر روز به ساحل می رفتیم. ما

grill seafood at night.

غذاهای دریایی را در شب کباب می کردیم.

Yeah, it was a really special memory

آره، واقعا خاطره خاصی

for me. And was not like every

برای من بود. و مثل هر

summer?

Yeah, it was every summer for probably

تابستان نبود؟

بله، احتمالاً

five or ten years. Oh, really? Yeah, my mom

پنج یا ده سال هر تابستان بود. اوه، واقعا؟ بله، مادرم

actually grew up going there when she

was a kid too, so she had memories of the

در دوران کودکی او هم در آنجا بزرگ شد، بنابراین خاطراتی از آن

place and all the different areas to

مکان و مناطق مختلف برای

go and it was just a really neat... (thing to to do) When

رفتن داشت و واقعاً زیبا بود... (کاری که باید انجام داد)

was the first time you went abroad?

اولین بار کی بود. زمانی که به خارج از کشور رفتید؟

Do you remember? The first time that I went

یادت میاد؟ اولین باری که به

abroad, I was probably about 10 years

خارج از کشور رفتم، احتمالاً حدود 10 سال

old. My dad decided to start working for

داشتم. پدرم تصمیم گرفت برای یک شرکت هواپیمایی شروع به کار کند

an airline because he really wanted to

زیرا واقعاً می‌خواست دنیا را به

show us the world

ما نشان دهد

and so he was working for a British

و بنابراین برای یک

airline and he got a free ticket

شرکت هواپیمایی بریتانیایی کار می‌کرد و یک بلیط رایگان دریافت کرد

- all right, that's fantastic - every year

- بسیار خوب، فوق‌العاده است - هر سال

So, he took he took my sister and I

پس خواهرم را برد. و من

both on a trip to England. Did you go to Scotland

هر دو در یک سفر به انگلستان. اسکاتلند هم رفتی

too? We did. Was that the same trip?

؟ ما انجام دادیم. آیا همان سفر بود؟

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Well, no. That was a different trip. That

خب نه. سفر متفاوتی بود این

was a trip that we took

سفری بود که

all as a family together, but my

همه ما به عنوان یک خانواده با هم انجام دادیم، اما

father actually passed away when I was

پدرم در واقع زمانی که من در کلاژ بودم فوت کرد

in collage, so the fact that we had

، بنابراین این واقعیت که ما

that trip together just meant so much. It

آن سفر را با هم داشتیم بسیار معنی داشت.

was just a special special thing to have

این فقط یک کار خاص بود

done with him. Great, and do you

که با او انجام دادم. عالی، و آیا

remember the journey? I do. What was

سفر را به یاد دارید؟ انجام میدهم. این چی بود

that... because going to the UK or anywhere in Europe

... چون با رفتن به بریتانیا یا هر جای

you're doing the overnight flight.

اروپا، پرواز یک شبه را انجام می دهید.

from America. That is challenging. uh-huh

از آمریکا. که چالش برانگیز است. اوهوووو

Do you remember that? I think, I mean, I'm sure

یادت میاد؟ فکر می‌کنم، یعنی

that I was tired but I think it was just

مطمئنم که خسته بودم، اما فکر می‌کنم این

the most exciting thing that had ever

فقط هیجان‌انگیزترین اتفاقی بود که تا به حال

happened to me and just the novelty of

برای من رخ داده بود و تازه بودن

everything - being able to look out an

همه چیز - توانایی نگاه کردن به بیرون از

airplane window; eating pretzels - a

پنجره هواپیما. خوردن چوب شور -

little packet of pretzels like it was

یک بسته چوب شور مثل

just all magical It was so much fun. I remember

همه جادویی بود خیلی سرگرم کننده بود. یادم هست

the first time I came to America

اولین باری که به خاطر عمویم به آمریکا آمدم

because my uncle, you know my uncle used

، می دانید عمویم قبلا

to work in America? And he

در آمریکا کار می کرد؟ و

got us on a flight and it was economy class

او ما را سوار یک پرواز کرد و کلاس اکونومی بود،

but we went to the check out and

اما ما به چک اوت رفتیم و

then went -they just said our last name, Askew?

سپس رفتیم - آنها فقط نام خانوادگی ما را گفتند، اسکیو؟

Askew? We'll see what we can

بپرسید؟ ما خواهیم دید که چه کاری می توانیم

do because my uncle used to fly back and

انجام دهیم، زیرا عموی من همیشه

forth to the UK and back to America

به انگلستان و آمریکا پرواز

all the time, so they - my sister didn't

می کرد، بنابراین آنها - خواهرم

come on that trip - I think was 14. No, this

به آن سفر نیامد - فکر می کنم 14 ساله بود. نه،

is second time.

این بار دوم

no no - sorry, I'm getting confused - we

نه نه - متأسفم، دارم گیج می‌شوم - ما

came when i was ten and and that's when -

در ده سالگی

we did - we got bumped up to first class

آمدیم و آن وقت بود - ما رسیدیم - به کلاس اول رسیدیم

yeah - and it was just amazing.

بله - و این فقط شگفت‌انگیز بود.

I remember it very clearly. I think

خیلی واضح به یاد دارم. من فکر می‌کنم

because my dad works for the airline too,

چون پدرم برای خطوط هوایی کار می‌کند،

we get bumped up - not all the way up to first

ما دچار مشکل می‌شویم - نه تا فرست

class but to premium economy. We were

کلاس، بلکه به اقتصاد ممتاز. ما

in business class and it was

در کلاس تجاری بودیم و این

an experience. Yeah. Have you seen some of

یک تجربه بود. آره آیا برخی از

those recent pictures of the new

آن تصاویر اخیر از

like business class on these luxury

کلاس تجاری جدید را در این

jets?

جت های لوکس دیده اید؟

No, but.... they have like, you know. spas

نه، اما .... آنها مانند، می دانید. اسپا

and showers and a circular bar - there's a

و دوش و یک نوار دایره‌ای -

lot going on with them now, obviously,

اکنون چیزهای زیادی با آنها در حال انجام است، بدیهی است که

very very expensive, but and I think if

بسیار گران هستند، اما فکر می‌کنم

you get - some people I've have seen on

اگر دریافت کنید - برخی از افرادی که در

Facebook get on these flights or at least,

فیس‌بوک دیده‌ام در این پروازها یا حداقل،

you know, getting the first preview...

می‌دانید دریافت اولین پیش‌نمایش...

some YouTubers, and it just looks

برخی از یوتیوب‌برها، و باورنکردنی به نظر می‌رسد

incredible. That sounds great.

. به نظر عالی میاد.

that would make flying with my children

که باعث می شود با فرزندانم پرواز

worth it.

کنم.

Yeah, no, definitely. It's hard, isn't it,

بله، نه، قطعا.

with small children. Yeah - the flying - it can

با بچه های کوچک سخت است، نه. بله - پرواز - ممکن

be you. It can be hard - you just never know

است شما باشید. ممکن است سخت باشد - شما هرگز نمی

what you're gonna get,

ever day is different. No, but you know,

دانید چه چیزی به دست خواهید آورد،

هر روز متفاوت است. نه، اما می دانید،

it's good. We feel very grateful to be

خوب است.

able to do it, you know. to go on

می دانید که ما از اینکه توانستیم این کار را انجام دهیم بسیار سپاسگزاریم. برای رفتن به

these vacations.

این تعطیلات

So, you mentioned Morocco

بنابراین، شما قبلاً از مراکش

before as an ideal place to go on

به عنوان مکانی ایده آل برای رفتن به

vacation - where is your ideal..

تعطیلات نام بردید - ایده آل شما کجاست. می

I was gonna...

خواستم ...

tell me about it. I was thinking

در مورد آن به من بگویید. من در این مورد فکر می کردم

about this, you know, while we've been

، می دانید، در حالی که

having this discussion but i think

ما این بحث را داشتیم، اما فکر می کنم

probably...

احتمالاً ...

Australia. I think it would be Australia or

استرالیا. فکر می کنم استرالیا یا

Japan. I think somewhere in Asia maybe -the

ژاپن باشد. فکر می‌کنم شاید جایی در آسیا -

the problem is when I start to think

مشکل این است که وقتی شروع به فکر کردن

about these like ideal vacations then I

به این تعطیلات ایده‌آل می‌کنم، سپس

think about the practical side of things -

به جنبه عملی چیزها فکر می‌کنم -

with children, you know, because

با بچه‌ها، می‌دانی،

it is completely different. When I went

زیرا کاملاً متفاوت است. وقتی

travelling I was on my own I had a tiny

به مسافرت رفتم، تنها بودم، یک

backpack and I went away for nine months

کوله پشتی کوچک داشتم و نه ماه رفتم

and, you know, I could go on a bus for 42

و، می دانید، می توانستم 42 ساعت سوار اتوبوس شوم

hours. It was fine - kind of - you know, but

. خوب بود - یه جورایی - می دونی، اما

it's something I could do, but now it's

کاری بود که می تونستم انجام بدم، اما الان دارم به اون

thinking about those things -

چیزا فکر می کنم -

forgetting about children, is it easier

فراموش کردن بچه ها، آیا راحت تره

to travel on your own with me? Oh,

که تنهایی با من سفر کنی؟ اوه،

so much easier on my own.

خیلی راحت تر به تنهایی.

I was worried that you were going to say that.

من نگران بودم که شما این را بگویید.

Explain!

توضیح!

Well, when you're on your own

خوب، وقتی تنها هستید،

you... you have your stuff and that's

... چیزهای خود را دارید و

it.

If you feel tired and down, you know,

تمام.

اگر احساس خستگی و ناامیدی می کنید، می دانید،

or if you're like, you just don't talk to

یا اگر دوست دارید، فقط با کسی صحبت نمی

someone, you can

کنید، فقط می توانید

just do that and. If you wanna be...

این کار را انجام دهید و. اگر می خواهی...

if you wanna be outgoing, then you can, you

اگر می خواهی برون گرا باشی، پس می

know, just just meet other people and

توانی، فقط با افراد دیگر ملاقات

then you just make your own decisions

کنی و بعد فقط تصمیمات خودت را

but, yeah, it's more fun traveling

بگیری، اما، بله، سفر با کسی لذت بخش تر است

with someone. It is. That's the other thing.

. این است. آن چیز دیگر است.

'Cause you get to share your experiences

چون می توانید تجربیات خود را به اشتراک بگذارید

and just talk to somebody about what's

و فقط با کسی در مورد آنچه

going on.

در حال وقوع است صحبت کنید.

Yeah, definitely. Well, cool. Well, shall we

آره حتما خوب، باحال.

wrap it up?

خب ببندیمش؟

Yeah, let's wrap it up. Do you have a question for the

آره بیا جمعش کنیم آیا در مورد تعطیلات سوالی از

audience about vacations?

مخاطبان دارید؟

Yeah, I mean - I've put you on the spot - absolutely

بله، منظورم این است که - من شما را در محل قرار دادم - قطعاً

I always have questions, you know that. Okay, so give

من همیشه سؤالاتی دارم، شما این را می دانید. بسیار خوب، پس از

everyone a question that they can answer

همه سوالی بپرسید که اگر در یوتیوب تماشا می کنید می توانند به آن پاسخ دهند

either if you're watching on YouTube

یا

leave a comment below and if you're

در زیر نظر بدهند و اگر در حال

watching or listening to the podcast

تماشای پادکست یا گوش دادن به

then just go to tofluency.com/

آن هستید، کافیست به tofluency.com/

podcast and find this episode. What's your

پادکست بروید و این قسمت را پیدا کنید.

question? Now I have to pick just one question. Okay, here's

سوال شما چیست؟ حالا باید فقط یک سوال را انتخاب کنم. خوب،

my question: if you could travel to

سوال من اینجاست: اگر بتوانید به

anywhere in the world, where would it be?

هر جای دنیا سفر کنید، کجا می بودید؟

And what is your number one bucket-list

و مقصد شماره یک فهرست سطلی شما

destination?

چیست؟

Yeah, you're number one place to go. And

آره، تو اولین مکان برای رفتن هستی. و

also i'll ask question too just as, you know, a

همچنین من نیز سوالی را مطرح خواهم کرد، همانطور که می دانید،

bonus one. When you go travelling do you

یک جایزه. وقتی به سفر

prefer to take a lot of stuff or do you prefer to

می روید ترجیح می دهید وسایل زیادی ببرید یا

travel light?

سبک سفر کنید؟

Oh, it's a good one. Even though you wouldn't think it, I

اوه، این یکی خوب است. حتی اگر فکرش را نمی کنید، من

prefer to travel light?

ترجیح می دهم سبک سفر کنم؟

Yeah. Like almost dangerously light.

آره مانند نور تقریبا خطرناک.

It's so much better.

خیلی بهتره

You always take clothes that you don't

شما همیشه لباس هایی می برید که

need - but what about you guys? Let us

نیاز ندارید - اما شما بچه ها چطور؟ به ما خبر دهید

know. So, yeah if you have enjoyed this video

. بنابراین، بله، اگر از این ویدیو لذت بردید،

please share it with your friends, please

لطفاً آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید،

give it a thumbs up. If you're watching on YouTube,

لطفاً از آن حمایت کنید. اگر در یوتیوب تماشا می کنید،

go to the description - i'll give you some

به توضیحات بروید - چند

words and phrases that we used in this

کلمه و عباراتی را که در این درس استفاده کردیم به

lesson and subscribe if you're new. If you're listening to

شما می دهم و اگر تازه کار هستید مشترک شوید. اگر به پادکست گوش می دهید

the podcast, toflency.com/

، پادکست toflency.com/ را گوش

podcast and check out the lesson notes.

کنید و یادداشت های درس را بررسی کنید.

So, thank you for watching or listening, speak

بنابراین، ممنون که تماشا کردید یا گوش

to you soon!

دادید، به زودی با شما صحبت کنید!

Yeah, thank you, it was great to be here

بله، متشکرم، خیلی خوب بود که اینجا بودم

and to introduce y'all to Emma who was

و اِما را که

not born yet last time that I had a

آخرین باری که با جک همچین صحبتی داشتم، هنوز به دنیا نیامده بود، به شما معرفی کردم

conversation like this with Jack. No,

. نه،

yeah, time goes quickly. Okay, bye everyone!

آره، زمان به سرعت می گذرد. باشه، خداحافظ همه!

Bye!

خدا حافظ!