LEARN ENGLISH PODCAST: FINALLY UNDERSTAND PAST MODALS - SHOULD, COULD, WOULD HAVE (SUBTITLES)

- [Jack] Should have, could have, would have.

- [جک] باید، می توانست، می داشت.

Today we're going to talk about modal verbs for the past,

امروز می خواهیم در مورد افعال مودال برای گذشته صحبت کنیم،

and you're also going to learn

و همچنین می خواهید یاد بگیرید

how to use these as reductions.

که چگونه از آنها به عنوان کاهش استفاده کنید.

So for example, shoulda, coulda, woulda,

به عنوان مثال،

or should've, could've, would've.

باید، می توانست، یا باید، می توانست، می خواست.

And I'm gonna give you lots of examples

و من مثال‌های زیادی برای شما می‌آورم

so that you can finally understand exactly

تا در نهایت بتوانید دقیقاً

how to use these advanced modal verbs,

نحوه استفاده از این افعال پیشرفته پیشرفته را درک کنید، برای صحبت در مورد گذشته از should، will و can استفاده کنید

to use should, would, and could to talk about the past.

.

Hello, my name is Jack from tofluency.com,

سلام، اسم من جک از سایت tofluency.com است،

and this is the To Fluency podcast,

و این پادکست To Fluency است

a place where you can learn English,

، جایی که می توانید انگلیسی یاد بگیرید

and listen to my English lessons from anywhere in the world.

و به درس های انگلیسی من از هر کجای دنیا گوش دهید.

Before I get started,

قبل از شروع،

I do want to talk about a couple of things.

می خواهم در مورد چند چیز صحبت کنم.

First, I have a free book,

اول، من یک کتاب رایگان دارم،

"The Five Step Plan for English Fluency,"

"طرح پنج مرحله ای برای تسلط به زبان انگلیسی"، برای دانلود آن

click the link in the description to download that.

روی لینک در توضیحات کلیک کنید .

And also if you haven't subscribed to my lessons yet,

و همچنین اگر هنوز در درس های من مشترک نشده اید،

just click the Subscribe button or the Follow button.

فقط روی دکمه اشتراک یا دکمه دنبال کردن کلیک کنید.

And if you want to take it an extra step further,

و اگر می‌خواهید یک قدم بیشتر جلوتر بروید،

if you want to do something else in addition,

اگر می‌خواهید کار دیگری نیز انجام دهید،

then click the Share button and share this lesson.

روی دکمه اشتراک‌گذاری کلیک کنید و این درس را به اشتراک بگذارید.

Before we talk about how to use,

قبل از اینکه در مورد نحوه استفاده از،

should have, could have, and would have,

باید، می‌توانست، و می‌شد

let's just very quickly talk about should, could, and would.

صحبت کنیم، اجازه دهید خیلی سریع در مورد باید، می‌توانست و می‌کرد صحبت کنیم.

And my friend Shayna at espressoenglish.net

و دوست من شاینا در espressoenglish.net

tell us about this in a very succinct way.

در این مورد به صورت بسیار مختصر به ما می گوید.

A way that helps you understand it clearly,

راهی که به شما کمک می کند آن را به وضوح درک کنید،

and I'll leave a link to her lesson in the description too.

و من پیوندی به درس او در توضیحات نیز می گذارم.

But she says, "Should is use for recommendation and advice,"

اما او می گوید: "باید برای توصیه و توصیه استفاده شود"

and these are general rules here.

و اینها قوانین کلی در اینجا هستند.

For example, if you want to lose weight,

به عنوان مثال، اگر می خواهید وزن کم کنید

you should eat healthy food.

، باید غذای سالم بخورید.

Could is used for possibilities.

می تواند برای امکانات استفاده شود.

For example you can say,

به عنوان مثال می توانید بگویید،

"Oh, we could go away this weekend, right?"

"اوه، ما می توانیم این آخر هفته برویم، درست است؟"

We could go away this weekend,

ما می توانیم این آخر هفته برویم،

it's a possibility, something that you could do.

این یک احتمال است، کاری که شما می توانید انجام دهید.

And would is for imagining results,

و will برای تصور نتایج است،

"If I were rich, I would buy a boat."

"اگر من ثروتمند بودم، یک قایق می خریدم."

If I were rich, I would buy a boat.

اگر پولدار بودم قایق می خریدم.

And this is a quick question,

و این یک سوال سریع است،

if you were rich what would be

اگر ثروتمند

the first thing you would buy?

بودید اولین چیزی که می خرید چه بود؟

So again, the general rule is,

بنابراین، دوباره، قاعده کلی این است که

should is for recommendations or advice,

باید برای توصیه ها یا توصیه ها باشد،

could is for possibilities,

ممکن است برای احتمالات است،

and would is for imagining results.

و will برای تصور نتایج است.

Again, I'll leave a link to this lesson in the description.

باز هم لینک این درس را در توضیحات می گذارم.

The good news is when we use should have, could have,

خبر خوب این است که وقتی از باید داشته باشیم، می‌توانیم داشته باشیم

and would have that same general rule applies.

و می‌خواهیم داشته باشیم، همان قانون کلی اعمال می‌شود.

So, what we're doing here is we're talking

بنابراین، کاری که ما در اینجا انجام می دهیم این است که در

about imaginary situations in the past.

مورد موقعیت های خیالی در گذشته صحبت می کنیم.

We're talking about things in the past

ما در مورد چیزهایی در گذشته صحبت می کنیم که

by using should have, could have, and would have.

با استفاده از باید داشته باشد، می تواند داشته باشد، و باید داشته باشد.

So that's the first thing to know,

بنابراین این اولین چیزی است که باید بدانیم،

we use should have, could have, and would have for the past.

ما از باید داشته باشیم، می توانستیم داشته باشیم و برای گذشته خواهیم داشت.

This is fun because this is where you can play around

این سرگرم کننده است زیرا اینجا جایی است که می توانید

with the language a little bit.

کمی با زبان بازی کنید.

And also just talk about how things would have,

و همچنین فقط در مورد اینکه اوضاع چگونه پیش می‌رفت، اگر اتفاق دیگری رخ می‌داد،

how things would have been different

چگونه اوضاع در گذشته متفاوت بود

in the past if something else happened?

؟

It's really good fun to talk about this.

صحبت کردن در این مورد واقعاً سرگرم کننده است.

But should have as well,

اما باید هم داشته باشیم،

we can use it to talk about regrets,

می‌توانیم از آن برای صحبت در مورد پشیمانی

we can use it to talk about

استفاده کنیم، می‌توانیم از آن برای صحبت

what the best advice should have been in the past.

درباره بهترین توصیه در گذشته استفاده کنیم.

And most people think would have

و اکثر مردم فکر می کنند که

is only used in the third conditional,

دارای فقط در شرط سوم استفاده می شود،

but we don't have to use it for the third conditional.

اما ما مجبور نیستیم از آن برای شرطی سوم استفاده کنیم.

So let's start with should have.

پس بیایید با باید شروع کنیم.

I like should have, people use this a lot,

من دوست دارم باید داشته باشم، مردم از این بسیار استفاده می کنند،

and we mainly talk about this

و ما عمدتاً در این مورد صحبت می کنیم

to give advice for past events,

تا برای وقایع گذشته توصیه کنیم،

so to give advice for past events.

بنابراین برای وقایع گذشته توصیه می کنیم.

So, before I said should is mainly used

بنابراین، قبل از اینکه گفتم باید عمدتاً

for recommendations or advice,

برای توصیه یا توصیه استفاده می شود،

should have is used for recommendations

باید برای توصیه

or advice in the past.

یا توصیه در گذشته استفاده می شود.

And a lot of the time we use this like I said before,

و بسیاری از اوقات ما از این مورد استفاده می کنیم، همانطور که قبلاً گفتم،

when talking about regrets.

زمانی که در مورد پشیمانی صحبت می کنیم.

So imagine, let's start with an example.

بنابراین تصور کنید، اجازه دهید با یک مثال شروع کنیم.

Imagine that my friend is running

تصور کنید که دوست من فردا صبح در حال دویدن

a big race tomorrow morning,

یک مسابقه بزرگ است،

so she has a big running race tomorrow morning.

پس فردا صبح یک مسابقه بزرگ دویدن دارد.

She's running a marathon,

او در حال دویدن ماراتن است

and as a friend I want to give her some advice.

و به عنوان یک دوست می‌خواهم به او توصیه‌هایی کنم.

She probably already knows this but I say,

او احتمالاً از قبل این را می داند، اما من می گویم:

"You should go to bed early tonight."

"امشب باید زود بخوابی."

You should go to bed early tonight,

شما باید امشب زود بخوابید،

so this is advice right now,

بنابراین این یک توصیه است در حال حاضر،

however I see her in the morning,

هر چند من او را صبح می بینم،

she looks exhausted, she looks so tired.

او خسته به نظر می رسد، او خیلی خسته به نظر می رسد.

And I asked her, "You look tired, what did you do?"

و از او پرسیدم: "به نظر خسته ای، چه کردی؟"

And she says, "Ugh, I stayed up late

و او می گوید: "اوه، من تا دیر وقت بیدار ماندم و

watching that new Netflix series."

سریال جدید نتفلیکس را تماشا کردم."

And I say to her,

و من به او می گویم:

"Well, you should have come to bed earlier,

"خب باید زودتر می خوابیدی

you shouldn't have watched TV so late."

، نباید اینقدر دیر تلویزیون نگاه می کردی."

You should have gone to bed earlier,

باید زودتر می خوابیدی

you shouldn't have watched TV so late.

، نباید اینقدر دیر تلویزیون نگاه می کردی.

So in this case, I am giving her advice for the past.

بنابراین در این مورد، من او را برای گذشته توصیه می کنم.

I am saying what she should have done,

من می گویم که او باید چه می کرد،

recommendations or advice for the past.

توصیه یا توصیه برای گذشته.

And in this case it's gone, you can't change the past.

و در این مورد از بین رفته است، شما نمی توانید گذشته را تغییر دهید.

It's a little bit unique in a way,

از جهاتی کمی منحصربه‌فرد است

and I'm sure have something similar

و مطمئنم

in your own language too.

در زبان خود شما نیز چیزی شبیه به آن وجود دارد.

But when you say you should go to bed early,

اما وقتی می گویید باید زود بخوابید،

you're given advice for now or the future.

توصیه هایی برای حال یا آینده به شما داده می شود.

But if you say you should have gone to bed earlier,

اما اگر می گویید که باید زودتر به رختخواب می رفتید،

you're giving advice for the past.

در مورد گذشته توصیه می کنید.

You can give yourself advice too.

شما هم می توانید به خودتان مشاوره بدهید.

For example, let's say you go

به عنوان مثال، فرض کنید

to a Thanksgiving party and you think,

به یک جشن شکرگزاری می روید و فکر می کنید،

"Okay, I'm not going to eat so much today,

"باشه، امروز اینقدر غذا نمی خورم،

I'm gonna take it easy,

خیالم راحت است،

I'm just gonna eat a little bit of turkey and that's it."

من فقط کمی بوقلمون می خورم و این آی تی."

But you sit down, you start eating,

اما شما می نشینید شروع می کنید به خوردن

it's delicious so you get more, you get a second plate.

، خوشمزه است پس بیشتر می گیرید، بشقاب دوم می گیرید.

You fill your plate with turkey, and potatoes,

بشقاب خود را با بوقلمون و سیب زمینی

and vegetables and then you get a third plate,

و سبزیجات پر می کنید و سپس یک بشقاب سوم می گیرید،

more turkey, more potatoes, more vegetables.

بوقلمون بیشتر ، سیب زمینی بیشتر، سبزیجات بیشتر.

Your stomach starts to hurt, you feel tired,

معده شما شروع به درد می کند، احساس خستگی می کنید،

you don't wanna do anything, you just want to go to bed.

نمی خواهید کاری انجام دهید ، فقط می خواهید به رختخواب بروید.

You can say, "Ugh, I shouldn't have eaten so much."

می توانید بگویید: "اوه، من نباید اینقدر می خوردم."

I shouldn't have eaten so much.

نباید اینقدر میخوردم

Another example is,

مثال دیگر این است

imagine that you are talking with a friend,

که تصور کنید با یکی از دوستانتان صحبت

you have a disagreement and you say something really nasty.

می کنید، اختلاف نظر دارید و واقعاً حرف زشتی می زنید.

So instead of just talking about things naturally,

بنابراین به جای اینکه فقط در مورد مسائل به طور طبیعی صحبت کنید،

you say something really nasty and you insult your friend.

چیزی واقعاً زننده می گویید و به دوست خود توهین می کنید.

The next day you can say,

روز بعد می توانید بگویید:

"I'm so sorry, I shouldn't have said that."

"من خیلی متاسفم، نباید این را می گفتم."

I'm so sorry, I shouldn't have said that.

خیلی متاسفم، نباید این را می گفتم.

Here is a good time to practice your writing.

در اینجا زمان خوبی برای تمرین نوشتن است.

If your listening on a platform that has a comment section,

اگر در پلتفرمی که بخش نظر دارد گوش می‌دهید

leave an example using I shouldn't have,

، یک مثال با استفاده از من نباید داشته باشم،

an actual example from your life.

یک مثال واقعی از زندگی خود بگذارید.

It could be from today, it could be from the past,

می تواند از امروز باشد، می تواند از گذشته باشد،

it could be recent, or it could be from a long time ago.

ممکن است اخیر باشد، یا ممکن است از زمان های بسیار دور باشد.

And if you're not listening on a platform

و اگر در پلتفرمی

that allows you to write a comment,

که به شما امکان می‌دهد نظر بنویسید گوش نمی‌دهید

then just use a notebook for now.

، فعلاً فقط از یک دفترچه یادداشت استفاده کنید.

Write down an example saying I shouldn't have,

مثالی بنویسید که من نباید داشته باشم

and write that down.

و آن را یادداشت کنید.

So should have again, is mainly used to give advice

بنابراین باید دوباره، عمدتا برای دادن توصیه

or recommendations for past events,

یا توصیه برای رویدادهای گذشته استفاده می شود

the event has gone but maybe you have advice for the past.

، رویداد رفته است اما شاید شما توصیه هایی برای گذشته داشته باشید.

And sometimes you can learn from this.

و گاهی اوقات می توانید از این موضوع درس بگیرید.

So when you say, "Oh, I shouldn't have eaten so much,"

بنابراین وقتی می گویید "اوه، من نباید اینقدر می خوردم"

next time don't eat so much.

دفعه بعد اینقدر نخورید.

Let's talk about could have now, could have.

اجازه دهید در مورد می تواند در حال حاضر، می تواند صحبت کنیم.

We use could have when we're talking about something

زمانی که در مورد چیزی صحبت

that we had the ability to do but we didn't do it.

می کنیم که توانایی انجام آن را داشتیم اما آن را انجام ندادیم، از can have استفاده می کنیم.

We had the ability to do something but we didn't do it.

ما توانایی انجام کاری را داشتیم اما آن را انجام ندادیم.

An example from my life.

نمونه ای از زندگی من

When I left school,

وقتی مدرسه را ترک کردم،

or we call it college in the UK,

یا آن را کالج در بریتانیا می نامیم،

this is before university.

این قبل از دانشگاه است.

So, I finished college at 18

بنابراین، در 18 سالگی کالج را تمام

and I went to university just after finishing college,

کردم و درست بعد از اتمام کالج به دانشگاه

and I had the opportunity to go to various universities.

رفتم و این فرصت را داشتم که به دانشگاه های مختلف بروم.

And I can say, "I could've gone to Newcastle University,

و می توانم بگویم، "من می توانستم به دانشگاه نیوکاسل

but I went to Leeds instead."

بروم، اما به جای آن به لیدز رفتم."

I could have gone to Newcastle University,

می توانستم به دانشگاه نیوکاسل

but I went to Leeds instead.

بروم، اما به جای آن به لیدز رفتم.

This states that Newcastle University

این می گوید که دانشگاه نیوکاسل

accepted me as a student but I didn't go,

من را به عنوان دانشجو پذیرفت اما نرفتم،

I had the opportunity to go but I didn't go.

فرصتی داشتم که بروم اما نرفتم.

Another example is,

مثال دیگر این است که

"I could have passed that test,

"من می توانستم آن آزمون را

but I didn't really work hard enough."

قبول کنم، اما واقعاً به اندازه کافی سخت کار نکردم."

I could've passed that test, but I didn't work hard enough.

من می توانستم آن آزمون را قبول کنم، اما به اندازه کافی سخت کار نکردم.

Again, this sounds a little bit

باز هم، این کمی

like a third conditional,

شبیه یک سوم مشروط به نظر می رسد،

and we'll talk about that in a second.

و ما در یک ثانیه در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

But a lot of the time,

اما اغلب اوقات،

instead of using the third conditional,

به جای استفاده از شرطی سوم،

we can just use the past simple.

می توانیم از گذشته ساده استفاده کنیم.

Another example from Perfect English Grammar,

مثال دیگری از Perfect English Grammar،

I'll leave a link to this as well.

من یک لینک به این نیز خواهم گذاشت.

"Julie could have bought the book,

جولی می توانست کتاب را بخرد،

but she borrowed it from the library instead."

اما در عوض آن را از کتابخانه امانت گرفت.

You can just say,

شما فقط می توانید بگویید:

"I could have bought it, but I borrowed it instead."

"من می توانستم آن را بخرم، اما در عوض آن را قرض گرفتم."

You had the ability to do it but you didn't do it.

شما توانایی انجام آن را داشتید اما آن را انجام ندادید.

Another example is this.

مثال دیگر این است.

Imagine that I go and open the fridge and I say,

تصور کنید که من می روم یخچال را باز می کنم و می

"Oh, we have no milk,

گویم: اوه، ما شیر نداریم،

you just went shopping but we have no milk."

شما تازه رفتید خرید اما ما شیر نداریم.

And I'm talking to my wife here.

و من اینجا با همسرم صحبت می کنم.

My wife says, "Well, I could have bought some,

همسرم می‌گوید: «خب، می‌توانستم بخرم،

but you didn't tell me."

اما تو به من نگفتی».

I could have bought some, but you didn't tell me.

میتونستم بخرم ولی تو نگفتی

It's time to turn that last sentence

وقت آن است که آن جمله آخر

into the third conditional, are you ready?

را به شرطی سوم تبدیل کنید، آماده اید؟

I could have bought some milk,

من می توانستم مقداری شیر بخرم،

if you had told me we need some.

اگر به من می گفتید که به شیر نیاز داریم.

I could have bought some milk,

می‌توانستم کمی شیر بخرم،

if you told me we needed some.

اگر به من می‌گفتی که به آن نیاز داریم.

However, I think that it's more common to say,

با این حال، من فکر می‌کنم بیشتر رایج است که می‌گویند:

"I could have bought some milk,

«می‌توانستم مقداری شیر بخرم،

but you didn't tell me to get any."

اما نگفتی شیر بگیرم».

So again, it's important to think about using could have

بنابراین باز هم، مهم است که در مورد استفاده از could have

in sentences that feel like the third conditional,

در جملاتی که شبیه شرطی سوم

but we're not always using the exact third conditional.

هستند فکر کنیم، اما ما همیشه از شرط سوم دقیق استفاده نمی کنیم.

And I'll leave the examples that I'm using

و من نمونه هایی را که استفاده می کنم

below in the description so you can read along,

در زیر در توضیحات می گذارم تا بتوانید آن را بخوانید

and just think about these a little bit more.

و فقط کمی بیشتر در مورد آنها فکر کنید.

So could have, we're talking about something

بنابراین ممکن است، ما در مورد چیزی صحبت

that we had the ability to do in the past,

می کنیم که در گذشته توانایی انجام آن را

but we didn't do it.

داشتیم، اما آن را انجام ندادیم.

I could have gone to Newcastle University,

می توانستم به دانشگاه نیوکاسل

but I went to Leeds instead.

بروم، اما به جای آن به لیدز رفتم.

Before I move on to would have,

قبل از اینکه بخواهم داشته

there is one more example of could have,

باشم، یک مثال دیگر از ممکن است وجود دارد،

because we can use it with an element of criticism, okay?

زیرا ما می‌توانیم از آن با عنصر انتقاد استفاده کنیم، خوب؟

So for example, my friends they had this massive party,

به عنوان مثال، دوستان من این مهمانی عظیم را برگزار کردند،

but only invited me after it started.

اما فقط بعد از شروع آن از من دعوت کردند.

And I can say to them in this case because I'm disappointed,

و می توانم در این مورد به آنها بگویم چون ناامید شده ام،

I couldn't go because I didn't have time to go.

نتوانستم بروم چون وقت نداشتم بروم.

I can tell them, "Oh, you could have invited me earlier."

من می توانم به آنها بگویم، "اوه، شما می توانستید من را زودتر دعوت کنید."

You could have invited me earlier.

می تونستی زودتر دعوتم کنی

So we're using this with criticism,

بنابراین ما از این با انتقاد استفاده می

we're saying you had the possibility

کنیم، می گوییم شما این امکان

to invite me earlier and you didn't,

را داشتید که من را زودتر دعوت کنید و نکردید

and that's why I couldn't come.

و به همین دلیل نتوانستم بیایم.

You could have invited me earlier.

می تونستی زودتر دعوتم کنی

Okay, let's talk about would have now.

خوب، بیایید در مورد باید در حال حاضر صحبت کنیم.

Let's talk about would have,

بیایید در مورد وجود داشت صحبت کنیم،

and we use would have when we want to imagine

و زمانی که می‌خواهیم

a result in the past ,

نتیجه‌ای را در گذشته

to imagine what would be different

تصور کنیم، از دارای استفاده می‌کنیم تا تصور

if something else had happened, okay?

کنیم اگر اتفاق دیگری رخ می‌داد چه چیزی متفاوت بود، خوب؟

Again, most people will think about would have

باز هم، بیشتر مردم به این فکر می کنند که

using the third conditional.

از شرطی سوم استفاده کنند.

However, just like could have,

با این حال، همانطور که می‌توانستیم،

we can use it in different ways too.

می‌توانیم از آن به روش‌های مختلف نیز استفاده کنیم.

Let's start with an example.

بیایید با یک مثال شروع کنیم.

We'll use the third conditional first.

ابتدا از شرطی سوم استفاده می کنیم.

So, when I was talking about university before,

بنابراین، وقتی قبلاً در مورد دانشگاه صحبت می کردم

we had the University of Leeds

، دانشگاه لیدز

and the university of Newcastle.

و دانشگاه نیوکاسل را داشتیم.

I also applied although this isn't true,

من هم درخواست دادم اگرچه این درست نیست،

but let's just say it is true.

اما بگذارید بگوییم که درست است.

I also applied to Oxford University

من هم برای دانشگاه آکسفورد اپلای کردم

but they said no, they said,

اما گفتند نه،

"Sorry, we are not accepting you as a student here."

گفتند ببخشید ما شما را اینجا دانشجو نمی پذیریم.

I can say, "If Oxford had accepted me,

می توانم بگویم: "اگر آکسفورد من را می پذیرفت،

I would have gone there."

به آنجا می رفتم."

If Oxford had accepted me, I would have gone there.

اگر آکسفورد من را می پذیرفت، به آنجا می رفتم.

And just to follow on from this,

و فقط برای ادامه این،

"If I had gone to Oxford University, I would have hated it."

"اگر به دانشگاه آکسفورد می رفتم، از آن متنفر بودم."

If I had gone to Oxford University, I would have hated it.

اگر به دانشگاه آکسفورد می رفتم، از آن متنفر بودم.

So again, we're imagining results in the past.

بنابراین دوباره، ما نتایج را در گذشته تصور می کنیم.

We're imagining different things happening in the past

ما

by changing the past as well.

با تغییر گذشته نیز اتفاقات مختلفی را در گذشته تصور می کنیم.

Oxford University didn't accept me as a student,

دانشگاه آکسفورد من را به عنوان دانشجو نپذیرفت،

but if they had accepted me I would have gone there.

اما اگر آنها مرا قبول می کردند، به آنجا می رفتم.

To use this without using that structured

برای استفاده از این بدون استفاده از

third conditional sentence you can say,

جمله شرطی سوم ساختاریافته، می توانید بگویید:

"I would have gone to Oxford University,

"من به دانشگاه آکسفورد می رفتم،

but they didn't accept me."

اما آنها من را نپذیرفتند."

I would've gone to Oxford University,

من به دانشگاه آکسفورد می رفتم،

but they didn't accept me.

اما آنها مرا نپذیرفتند.

A super common example here which is really useful is,

یک مثال فوق العاده رایج در اینجا که واقعاً مفید است، این است که

if I had more time,

اگر وقت بیشتری داشتم،

people talk about this a lot.

مردم در این مورد زیاد صحبت می کنند.

They'll say things like,

آنها چیزهایی مانند

"Ugh, I would have done it if I had more time."

"اوه، اگر وقت بیشتری داشتم انجام می دادم."

"I would have come to the party if I had more time."

اگر وقت بیشتری داشتم به مهمانی می آمدم.»

"I would have traveled more if I had more money."

" اگر پول بیشتری داشتم بیشتر سفر می کردم."

"I would have traveled more in the past

"اگر پول بیشتری داشتم در گذشته بیشتر سفر

if I had more money."

می کردم."

So again, we're talking about things in the past

بنابراین، دوباره در مورد چیزهایی در گذشته صحبت می کنیم

and imagining different results in the past,

و نتایج متفاوتی را در گذشته تصور می کنیم،

if something else were different.

اگر چیز دیگری متفاوت بود.

Let's talk about contractions and pronunciation here

بیایید در اینجا در مورد انقباضات و تلفظ صحبت کنیم

and how this is retracted.

و این که چگونه آن را پس می گیرند.

So, in spoken English you'll often hear,

بنابراین، در زبان انگلیسی گفتاری اغلب می‌شنوید،

should've, could've, and would've.

باید، می‌توانستید، و می‌شد.

And a lot of the time this also gets contracted further to,

و در بسیاری از مواقع این نیز بیشتر از باید

shoulda, woulda, coulda, or shoulda, coulda, woulda.

، ودا، کانا، یا باید، کانا، منقبض می شود.

Shoulda, coulda, woulda,

باید، می‌توانست، می‌خواهد، باید، می‌توانست

shoulda, coulda, woulda, okay?

، اوکی؟

So instead of saying should have,

بنابراین به جای گفتن باید،

you can say shoulda, I shoulda done it.

می توانید بگویید باید، باید آن را انجام دادم.

Practice that, I shoulda done it, I shoulda done it.

آن را تمرین کنید، باید آن را انجام می دادم، باید آن را انجام می دادم.

Again, this is giving recommendations to yourself.

باز هم، این توصیه به خودتان است.

"Oh, I didn't do it but I shoulda done it."

"اوه، من این کار را نکردم، اما باید آن را انجام می دادم."

I shoulda done it.

من باید انجامش میدادم

And then practice this one, "You coulda done it."

و سپس این یکی را تمرین کنید، "شما می توانید آن را انجام دهید."

You could have done it.

شما می توانستید آن را انجام دهید.

And then, "I woulda done it but I didn't want to."

و سپس، "من این کار را انجام می دادم اما نمی خواستم."

I woulda done it but I didn't want to.

من این کار را انجام می دادم اما نمی خواستم.

Okay, hopefully that gives you a good overview

بسیار خوب، امیدوارم که به شما یک نمای کلی

of how to you should have, could have, and would have.

از اینکه چگونه باید داشته باشید، می توانستید، و باید داشته باشید به شما می دهد.

And the key to this is practice,

و کلید این تمرین،

and also understanding how it is used first

و همچنین درک نحوه استفاده

before you do practice.

از آن قبل از انجام تمرین است.

So what I recommend doing now,

بنابراین آنچه که من توصیه می کنم اکنون انجام دهید،

what you should do now is write some sentences

کاری که اکنون باید انجام دهید این است که جملاتی را

using should have, could have, and would have,

با استفاده از should have, could have, and would have بنویسید

and make them really relevant to your life.

و آنها را واقعاً به زندگی خود مرتبط کنید.

So make them relevant to your life and talk about examples,

بنابراین آنها را به زندگی خود مرتبط کنید و در مورد مثال ها صحبت کنید

write down examples that have happened recently.

، نمونه هایی را که اخیراً اتفاق افتاده است یادداشت کنید.

And again, if you're on a platform

و دوباره، اگر در پلتفرمی هستید

that allows you to do that,

که به شما اجازه انجام این کار را می دهد،

then do it in the comment section.

آن را در بخش نظرات انجام دهید.

If not, do it in your notes

اگر نه، آن را در یادداشت های خود انجام دهید

and use the grammar tool that I recommend,

و از ابزار دستور زبانی که من توصیه می

I'll leave the link to that in the description.

کنم استفاده کنید، من پیوند آن را در توضیحات می گذارم.

And also while you're in the description,

و همچنین در حالی که در توضیحات هستید

check out my book, "The Five Step Plan for English Fluency."

، کتاب من "طرح پنج مرحله ای برای تسلط به زبان انگلیسی" را بررسی کنید.

The resources I use for this lesson,

منابعی که برای این درس استفاده می‌کنم،

and the other links that I'll leave down there too.

و لینک‌های دیگری که در آنجا می‌گذارم.

And remember, be sure to subscribe to my lessons

و به یاد داشته باشید، حتماً

on the platform that you're listening to them right now.

در پلتفرمی که در حال حاضر به آنها گوش می دهید، در درس های من مشترک شوید.

And then click that Share button,

و سپس روی دکمه اشتراک گذاری کلیک کنید

and send this lesson to a friend.

و این درس را برای یک دوست ارسال کنید.

You can send it by email, by messenger, by message,

می توانید آن را از طریق ایمیل، از طریق پیام رسان، از طریق پیام ارسال کنید

or just share it on a social media platform.

یا فقط آن را در یک پلت فرم رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.

Once you've done that let me know,

پس از انجام این کار به من اطلاع دهید

and I'll be very grateful to you.

و من از شما بسیار سپاسگزار خواهم بود.

Okay, thank you again for listening.

باشه، بازم ممنون که گوش دادی

And before you go, check out the other episodes and lessons

و قبل از رفتن ، قسمت‌ها و درس‌های

that I've made by just clicking onto my profile

دیگری را که من ساخته‌ام، فقط با کلیک کردن روی نمایه‌ام

and listening to more lessons.

و گوش دادن به درس‌های بیشتر، بررسی کنید.

Okay, thanks again,

باشه،

and I'll speak to you soon, bye bye.

بازم ممنون و به زودی باهات صحبت می کنم، خداحافظ.