Advanced English Conversation: Talking about FOOD in the UK, USA, and Spain 🍔(with Subtitles!)

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Hello, this is Jack from tofluency.com

- سلام، این جک از سایت tofluency.com است

and today we're going to have a conversation

و امروز قصد داریم

in English about food.

در مورد غذا به زبان انگلیسی گفتگو کنیم.

- One of my favorite topics.

- یکی از موضوعات مورد علاقه من.

- Yeah, one of Kate's favorite topics.

- آره، یکی از موضوعات مورد علاقه کیت.

So the idea behind these conversations is

بنابراین ایده پشت این مکالمات این

to give you exposure to real English,

است که شما را با انگلیسی واقعی آشنا کنیم،

but then also to teach you some phrases at the same time.

اما در عین حال برخی از عبارات را به شما آموزش دهیم.

So we'll teach a little bit of the vocabulary

بنابراین کمی از واژگان

and phrases that we use in the video.

و عباراتی که در ویدیو استفاده می کنیم را آموزش می دهیم.

But to really learn them, go to the description,

اما برای اینکه واقعاً آنها را بیاموزید، به توضیحات

and then go over to the website

بروید و سپس به وب سایتی بروید

where I'm going to leave a list

که در آن فهرستی

of key phrases from this lesson.

از عبارات کلیدی این درس را می‌گذارم.

So you'll be able to go through it, read it,

بنابراین می‌توانید آن را مرور کنید، آن را بخوانید،

see the examples, get an explanation, et cetera.

نمونه‌ها را ببینید، توضیحی دریافت کنید و غیره.

So today you're going to learn a lot about food.

بنابراین امروز قرار است چیزهای زیادی در مورد غذا یاد بگیرید.

I'm going to approach this

من قصد دارم

by talking about traditional meals,

با صحبت در مورد غذاهای سنتی

and food in general, from the UK,

و به طور کلی غذاهای بریتانیا

the Unites States, and Spain.

، ایالات متحده و اسپانیا به این موضوع بپردازم.

Because I'm from the UK.

چون من از انگلستان هستم.

- I'm from the US.

- من از آمریکا هستم.

- We live in America and we have lived in Spain.

- ما در آمریکا زندگی می کنیم و در اسپانیا زندگی کرده ایم.

Now let's make this very relevant--

حالا بیایید این را بسیار مرتبط کنیم

- Okay. - To what we're doing,

--- باشه. - به کاری که داریم می کنیم،

because tonight we're going

چون امشب

to have some friends over for dinner.

قرار است چند دوست برای شام داشته باشیم.

And you had some questions for me.

و چند سوال از من داشتید

- Yes, so,

- بله، بنابراین،

as is pretty common,

همانطور که بسیار معمول است،

at least where we live,

حداقل در جایی که ما زندگی می کنیم،

people have different dietary restrictions.

مردم محدودیت های غذایی متفاوتی دارند.

- Yeah.

- آره

- So for example, there's certain things that they eat

- برای مثال، چیزهای خاصی وجود دارد که آنها می خورند

or certain things that they don't eat.

یا چیزهایی که نمی خورند.

The friends that we're having over for dinner tonight,

دوستانی که امشب شام میخوریم

one of them only eats chicken and seafood.

یکیشون فقط مرغ و غذاهای دریایی میخوره.

- Well, a better way to say that is,

- خوب، یک راه بهتر برای گفتن این است،

so, just in my head, she only eats chicken.

بنابراین، فقط در سر من، او فقط مرغ می خورد.

(softly laughs)

(آهسته می خندد)

But that's it, and seafood.

اما همین است و غذاهای دریایی.

- Okay, let me rephrase that,

- باشه، اجازه بده دوباره بیان کنم،

let me see if this is what you're thinking about.

ببینم به این فکر می کنی یا نه.

She doesn't eat red meat.

گوشت قرمز نمیخوره

- Yeah.

- آره

- Or pork.

- یا گوشت خوک

- Right, is pork red meat?

- درسته، گوشت خوک قرمزه؟

- I think that pork is technically white meat.

- من فکر می کنم که گوشت خوک از نظر فنی گوشت سفید است.

- All right.

- خیلی خوب.

Well, so, yeah, so that's a restriction

خب، خب، بله، پس این یک محدودیت است

and that's a really good example,

و این یک مثال واقعا خوب است،

where somebody doesn't eat red meat.

جایی که کسی گوشت قرمز نمی‌خورد.

Now what are some of the common restrictions

اکنون برخی از محدودیت های رایج

here in Nashville?

در اینجا در نشویل چیست؟

- Sure, so a lot of people are gluten-free.

- مطمئناً، بنابراین بسیاری از مردم فاقد گلوتن هستند.

So they don't eat wheat or wheat products

بنابراین آنها از گندم یا محصولات گندمی

that have gluten in it.

که گلوتن دارند نمی خورند.

- Like breads, and obvious, no bread, no pasta.

- مثل نان ها، و آشکار، بدون نان، بدون ماکارونی.

- Yup.

- آره.

- No...

- نه

A lot of pastries.

... شیرینی زیاد.

- And some people have a condition called Celiac's

- و برخی از افراد یک بیماری به نام سلیاک دارند

that prevents them,

که از آنها جلوگیری می کند،

they have really severe reactions to gluten.

آنها واکنش های واقعا شدیدی به گلوتن دارند.

And other people, it's more of a preference.

و افراد دیگر، این بیشتر یک اولویت است.

Some people are dairy-free,

برخی افراد لبنیات ندارند،

so they don't eat dairy products.

بنابراین لبنیات نمی خورند.

People can also be vegan,

مردم همچنین می توانند وگان باشند،

so they don't eat any animal products,

بنابراین آنها هیچ گونه فرآورده حیوانی را نمی خورند،

and just a variety of different things.

و فقط چیزهای مختلفی را می خورند.

So basically, we are trying to think--

بنابراین اساساً، ما سعی می کنیم فکر کنیم

- This is our task. - This is our debate.

-- - این وظیفه ماست. - این بحث ماست.

So we're trying to see,

بنابراین ما سعی می کنیم ببینیم،

so our friend eats chicken for sure,

بنابراین دوست ما مطمئناً مرغ می خورد،

so I was trynna think of a chicken-based dish

بنابراین من سعی کردم به یک غذای بر پایه مرغ

that would be a little bit more exciting.

فکر کنم که کمی هیجان انگیزتر باشد.

So, trynna think, would we want chicken

بنابراین، سعی کنید فکر کنید، آیا مرغی را می خواهیم

that was stuffed with spinach and cheese?

که با اسفناج و پنیر پر شده باشد؟

Or chicken in a rich sauce?

یا مرغ در یک سس غنی؟

Or just like roasted with vegetables

یا درست مثل کبابی با سبزیجات

and like a glaze on top?

و مثل لعاب روی آن؟

So that's what we're trynna decide between.

بنابراین این چیزی است که ما سعی می کنیم بین آن تصمیم بگیریم.

- There's a lot of new vocabulary there.

- تعداد زیادی واژگان جدید در آنجا وجود دارد.

(softly laughs)

(آرام می خندد)

Like to stuff chicken-- - Uh-huh, yeah.

دوست دارم مرغ پر کنم --- اوه، آره.

- Which means put something

- یعنی چیزی

inside it - Inside it.

داخلش بگذار - داخلش.

- So another example of that is stuffed pepper.

- پس مثال دیگر آن فلفل پر شده است.

- [Kate] Yeah.

- [کیت] آره.

- Where you get a pepper,

- از کجا فلفل،

and normally cheese or rice, maybe?

و معمولاً پنیر یا برنج، شاید؟

- Cheese, rice, breadcrumbs,

- پنیر، برنج، آرد سوخاری،

so you could also do that with mushrooms.

بنابراین می توانید این کار را با قارچ نیز انجام دهید.

- And then a glaze, how would you describe that?

- و سپس یک لعاب، چگونه آن را توصیف می کنید؟

- A glaze is like kind of a rich, thick sauce.

- لعاب مانند نوعی سس غلیظ و غلیظ است.

- Yeah, and you brush it on.

- بله، و شما آن را برس.

- Like so. - Brush on a glaze.

- همینطور. - برس را روی یک لعاب بکشید.

- Brush on, yeah.

- مسواک بزن، آره.

- So yeah, we're trying to,

- پس آره، سعی می کنیم،

and you said a dish as well.

و تو هم یک ظرف گفتی.

So a dish is part of a meal, isn't it?

بنابراین یک غذا بخشی از یک وعده غذایی است، اینطور نیست؟

- Yeah. - Or the main dish.

- آره - یا غذای اصلی.

There are so many words and phrases

در مورد آشپزی و غذا کلمات و عبارات بسیار زیادی

when it comes to cooking and food.

وجود دارد.

- Yes.

- آره.

- And we'd learned that while living in Spain.

- و ما این را زمانی که در اسپانیا زندگی می کردیم یاد گرفته بودیم .

There's so much to learn in this.

چیزهای زیادی برای یادگیری در این وجود دارد.

So hopefully, this lesson is going to help you with that.

بنابراین امیدوارم این درس به شما در این امر کمک کند.

- Yeah.

- آره

- So, okay, so we are cooking a meal tonight.

-خوب، پس امشب داریم غذا درست می کنیم.

There's a main dish, and then side dishes too.

یک غذای اصلی، و سپس مخلفات نیز وجود دارد.

- Yes.

- آره.

- So what are we going to do for sides?

- پس برای طرفین چه کنیم؟

- For side dishes, so it depends

- برای مخلفات، پس بستگی به این دارد

on which main dish we choose.

که کدام غذای اصلی را انتخاب کنیم.

- Right.

- درست.

- So if we have, for example,

- بنابراین اگر

a chicken that's roasted with vegetables,

مثلاً مرغی داشته باشیم که با سبزیجات بریان شده باشد،

that can kind of be part of our side dishes.

می تواند بخشی از مخلفات ما باشد.

If not, we're probably gonna wanna do vegetables, salad.

اگر نه، احتمالاً می خواهیم سبزیجات، سالاد بخوریم.

- Potatoes.

- سیب زمینیها.

- Potatoes, for example.

- مثلاً سیب زمینی.

- And maybe mashed potatoes.

- و شاید پوره سیب زمینی.

- Mashed potatoes are delicious.

- پوره سیب زمینی خوشمزه است.

- Yeah.

- آره

- But they're more delicious when they're the least healthy.

- اما وقتی کمترین سلامتی را داشته باشند، خوشمزه ترند.

- Or--

- یا

- More butter is more delicious.

- - کره بیشتر خوشمزه تر است.

- Yeah, aw, yeah. - With mashed potatoes,

- آره، اوه، آره. - با پوره سیب زمینی

and many things.

و خیلی چیزها.

- We're not gonna talk too much

- ما در

about what's healthy and what's not.

مورد اینکه چه چیزی سالم است و چه چیزی نیست، زیاد صحبت نمی کنیم.

- No.

- نه

- We're just going to have a good talk

- فقط قرار است در

about traditional meals.

مورد غذاهای سنتی صحبت کنیم.

- Yes.

- آره.

- Let's start with breakfast.

- با صبحانه شروع کنیم.

- Okay.

- باشه.

- What is something that people have

- چیزی که مردم

for breakfast in the UK?

برای صبحانه در بریتانیا می خورند چیست؟

Do you remember, or do you know this?

آیا این را به یاد دارید یا می دانید؟

- So, what immediately comes to mind

- بنابراین، چیزی که بلافاصله به ذهن می رسد

is the famous full English breakfast.

، صبحانه کامل انگلیسی معروف است.

- Yeah.

- آره

- Right? - Yeah.

- درست؟ - آره

- That would be the traditional,

- این سنتی خواهد بود،

and so you would have beans.

و بنابراین شما باید لوبیا بخورید.

- Yep.

- بله

- Toast,

- نان تست،

a specific kind of bacon.

نوع خاصی از بیکن.

- Yep.

- بله

- Roasted tomatoes,

- گوجه فرنگی برشته

and eggs?

و تخم مرغ؟

- Yeah.

- آره

- Is that everything?

این همه چیز است؟

- More or less, yeah.

- کم و بیش، آره.

You could also have things like...

شما همچنین می توانید مواردی مانند ...

What's it called again?

دوباره به آن چه می گویند؟

- Roasted mushrooms. - Black pudding,

- قارچ سوخاری. - پودینگ سیاه

which is like blood sausage.

که مانند سوسیس خونی است.

- Oh.

- اوه

- I love them.

- من آنها را دوست دارم.

Or mushrooms, yeah.

یا قارچ، آره

What is a light version of that

یک نسخه سبک از آن

that I used to have most mornings?

چیست که بیشتر صبح ها می خوردم؟

- Beans and toast.

- لوبیا و نان تست.

- Beans on toast.

- لوبیا روی نان تست.

- Beans on toast.

- Now, there's a debate about beans on toast,

- لوبیا روی نان تست.

- حالا بحثی در مورد لوبیا روی نان تست وجود دارد

and what we're talking about here is toast

و چیزی که در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم نان تست

with butter on, normally, and then baked beans.

با کره است، به طور معمول، و سپس لوبیا پخته.

- Yes.

- آره.

- And in America, you don't really do that style.

- و در آمریکا، شما واقعاً این سبک را انجام نمی دهید.

- Not really.

- نه واقعا.

- Normally, you put pork in there.

- به طور معمول، شما گوشت خوک را در آن قرار می دهید.

But they're a little bit different,

اما آنها کمی متفاوت هستند،

so just baked beans in a tomato sauce.

بنابراین فقط لوبیاهای پخته شده در سس گوجه فرنگی.

Now there's a debate here.

حالا اینجا بحث هست

- Go on.

- ادامه دادن.

- When you make beans on toast,

- وقتی لوبیا را روی نان تست درست می کنید،

and the preposition is on toast--

و حرف اضافه روی نان تست است

- Okay, on toast.

--- باشه، روی نان تست.

- But, you put your toast here on your plate

- اما، شما نان تست خود را اینجا در بشقاب خود می گذارید

and then people either put the beans

و بعد مردم لوبیاها را یا

right on top, or on the side.

درست روی آن می گذارند، یا در کنار.

- Oh.

- اوه

- Which would you do?

- کدوم رو انجام میدی؟

- Side, 100%. - Yeah, me too.

- جانبی، 100٪. - آره منم همینطور.

- Yeah, I mean sometimes I like it

- بله، منظورم این است که گاهی اوقات دوست دارم

when different flavors kind of come together,

طعم‌های مختلف با هم ترکیب شوند،

and intermingle, but to me,

و با هم ترکیب شوند، اما به نظر من

the integrity of the toast, the toast not being soggy.

، یکپارچگی نان تست ، خیس نبودن نان تست است.

- Soggy, that's a good word.

- سوگی، این کلمه خوبی است.

- Yeah, you don't want it to be soggy,

- آره، نمی خواهی خیس باشد،

you want it to be crunchy and dry,

می خواهی ترد و خشک باشد

is important. - And soggy means wet

، مهم است. - و soggy در این مثال به معنای مرطوب است

in this example, yeah. - Yeah, wet and mushy.

، بله. - آره، خیس و خیس.

- Mushy, yeah, it loses its texture.

- موشی، آره، بافتش را از دست می دهد.

Yeah, so I, beans on one side of the plate,

بله، بنابراین من، لوبیا در یک طرف بشقاب،

toast on the other, try not to touch.

نان تست در طرف دیگر، سعی می کنم به آن دست نزنم.

- Yeah.

- آره

- And then take your toast,

- و سپس نان تست خود را

usually with your fingers, your hands,

معمولا با انگشتان، دستان خود،

put the right amount of beans on for that bite

مقدار مناسب لوبیا را برای آن لقمه قرار دهید

and then take that bite. - For that bite, yeah.

و سپس آن لقمه را بگیرید. - برای آن نیش، آره.

I do like choosing the perfect bite,

من دوست دارم لقمه کامل را انتخاب کنم،

no matter what I'm eating, the perfect amount of things.

مهم نیست که چه چیزی می خورم، مقدار مناسبی از چیزها.

- Yeah.

- آره

Other things British people have in the morning are cereal,

چیزهای دیگری که مردم بریتانیا در صبح می خورند غلات،

toast, just toast.

نان تست، فقط نان تست است.

Go on.

- Marmite.

ادامه دادن.

- مارمیت

- Marmite, Marmite.

- مارمیت، مارمیت.

Let's move on, I hate it.

بیایید ادامه دهیم، من از آن متنفرم.

- You do?

- شما انجام می دهید؟

- Well, yeah, so they brand it

- خوب، آره، بنابراین آنها آن را

as either you love it or hate it.

به عنوان دوست دارید یا از آن متنفر هستید.

So they actually know this,

بنابراین آنها در واقع این را می دانند

and then they make commercials based on this.

و سپس بر اساس آن تبلیغات تجاری می سازند.

So they'll take a situation and say

بنابراین آنها موقعیتی را در نظر می گیرند و می گویند

you either love it or hate it, like Marmite.

که یا آن را دوست دارید یا از آن متنفر هستید، مانند Marmite.

- Like Marmite, okay. _ You like it, don't you?

- مثل مارمیت، باشه. _ دوست داری، نه؟

- I like it in, I wouldn't even say in moderation.

- من آن را دوست دارم، حتی در حد اعتدال نمی گویم.

I would say I like it a tiny bit of it.

من می توانم بگویم من آن را کمی از آن را دوست دارم.

- Yeah.

- آره

- Almost not enough to really taste it.

- تقریباً برای طعم دادن به آن کافی نیست.

Sometimes I feel that way about really strong cheese, too.

گاهی اوقات در مورد پنیر واقعا قوی نیز چنین احساسی دارم.

- Oh, I love strong cheese.

- اوه، من عاشق پنیر قوی هستم.

- Yeah, I do too,

- آره، منم همینطور،

in moderation. - In moderation.

در حد اعتدال. - در اعتدال.

- I don't like to have a big bite of it.

- من دوست ندارم یک لقمه بزرگ از آن داشته باشم.

I like to have a little bit of it with other things.

من دوست دارم کمی از آن را با چیزهای دیگر داشته باشم.

- Yeah, I understand that.

-آره من اینو میفهمم

Yeah, that's a little bit like a strong sauce

بله، این کمی شبیه یک سس قوی

or a spicy sauce at the same time.

یا یک سس تند است.

- Like hot sauce.

- مثل سس تند.

- Hot sauce, or horseradish.

- سس تند، یا ترب کوهی.

(upbeat music)

(موسیقی شاد

What is a typical American breakfast?

) یک صبحانه معمولی آمریکایی چیست؟

- So, we have many of the same breakfast foods.

- بنابراین، ما بسیاری از غذاهای صبحانه مشابه داریم.

Beans are not very popular as a breakfast food at all.

حبوبات به عنوان یک غذای صبحانه اصلاً محبوب نیستند.

- No. - I'm not sure

- نه. - مطمئن

if anybody has it. - At barbecue restaurants--

نیستم که کسی آن را داشته باشد. - در رستوران های باربیکیو

- Yeah.

-- - آره.

- That's a very popular side dish.

- این یک غذای جانبی بسیار محبوب است.

- Uh-huh. - But not--

- آهان. - اما نه

- But not a breakfast food. - No.

- - اما نه یک غذای صبحانه. - نه.

- So we tend to have...

- بنابراین ما تمایل داریم...

It's hard to think about exactly

فکر کردن به اینکه دقیقاً

what's the most traditional.

سنتی ترین آنها چیست سخت است.

- It is.

- این است.

- But we often have baked foods.

- اما ما اغلب غذاهای پخته داریم.

So pancakes, waffles, muffins.

بنابراین پنکیک، وافل، کلوچه.

- You have dessert for breakfast.

- شما برای صبحانه دسر دارید.

That's what I wanna say.

این چیزی است که من می خواهم بگویم.

You have dessert for breakfast.

شما برای صبحانه دسر دارید.

- Okay. - All this maple syrup.

- باشه. - این همه شربت افرا.

- Yes, uh-huh. - All over it,

- بله، اوه - سراسر آن،

like blueberry muffins.

مانند کلوچه بلوبری.

- Yes.

- آره.

- Or pancake with lots of maple syrup.

- یا پنکیک با مقدار زیادی شربت افرا.

We have pancakes one day a year.

ما یک روز در سال پنکیک داریم.

- On Pancake Day?

- در روز پنکیک؟

- On Pancake Day.

- در روز پنکیک

That's when we have pancakes.

آن وقت است که ما پنکیک داریم.

But yeah, it amazes me.

اما بله، من را شگفت زده می کند.

- Yeah.

- آره

- You'll have donuts for breakfast.

- برای صبحانه دونات می خورید.

When I'm saying you, this is like a general--

وقتی من به شما می گویم، این مانند یک ژنرال است

- Americans, yeah. - Yeah.

- آمریکایی ها، بله. - آره

It astonishes me.

من را شگفت زده می کند.

- Yeah, donuts, to me, are kind of the ideal breakfast food.

- آره، دونات، برای من، نوعی غذای ایده آل برای صبحانه است.

- They're the worst.

- آنها بدترین هستند.

- So good.

- خیلی خوب.

- I've never liked donuts.

- من هرگز دونات دوست نداشتم.

- Really?

- واقعا؟

- Yeah, I remember when I was younger,

- آره، یادمه وقتی کوچیکتر

I used to have one and enjoy it.

بودم، یکی داشتم و ازش لذت می بردم.

But for me, I just don't like donuts.

اما برای من، من فقط دونات دوست ندارم.

- So there's two different kind of styles of donuts.

- بنابراین دو نوع مختلف از سبک دونات وجود دارد.

- Right.

- درست.

- Okay, so you have your donut,

- باشه، پس تو دوناتت رو داری

and it, to me, it's either gonna be

، و به نظر من، یا

kind of flakey and cakey, and frosted,

یه جورایی پوسته پوسته و کیک و یخ زده می شه،

so it kind of melts in your mouth,

تا یه جورایی تو دهنت ذوب می

or it's going to be what I think of as the more traditional,

شه، یا اون چیزی که من فکر می کنم سنتی تره.

kind of cider donuts, so they're a little bit thicker,

دونات‌های سیب‌زمینی، بنابراین کمی غلیظ‌تر

and more fried kind of tasting, and chewy.

و طعم سرخ‌شده‌تر و جویدنی‌تر هستند.

- Right, yeah.

- درسته، آره

- I have a preference, a clear favorite,

- من ترجیح می دهم، یک مورد علاقه آشکار،

I like the traditional,

من دونات های سنتی و

thick cider donuts,

غلیظ سیب را،

especially with fresh-pressed apple cider,

به خصوص با سیب سیب تازه فشرده،

more than the glazed kind.

بیشتر از نوع لعاب شده دوست دارم.

You don't like donuts at all,

شما اصلا دونات دوست ندارید،

but if you had to choose, which would you prefer?

اما اگر بخواهید انتخاب کنید کدام را ترجیح می دهید؟

- Probably the cider ones.

-احتمالا آنهایی که سیب هستند.

- Good choice. - I have no idea

- انتخاب خوب. - من نمی دانم

what they taste like.

چه طعمی دارند.

- Really?

- واقعا؟

- Well, no.

- خب نه.

- Okay, I'm gonna take you to a cider orchard

- باشه، من تو رو به باغ سیب می برم

and you're gonna try it--

و تو امتحانش می کنی

- Oh, I've had those.

- اوه، من اینها رو خوردم.

- Yeah!

- آره!

- When we went to the cider orchard.

- وقتی به باغ سیب رفتیم.

- Yeah.

- آره

- This is where they grow apples,

- اینجا جایی است که آنها سیب می کارند،

and just a little thing about cider.

و فقط یک چیز کوچک در مورد سیب.

So if you say cider in the UK, it means alcoholic.

بنابراین اگر می گویید سیدر در انگلستان، به معنای الکلی است.

- Yes.

- آره.

- But you say hard cider.

- اما شما می گویید سیدر سخت.

- Yeah, we would say hard cider and it's not,

- آره، می گوییم سیب سفت و اینطور نیست،

I don't think it's as popular--

فکر نمی کنم آنقدر محبوب باشد

- No.

- - نه

- As the fresh cider. - It's getting more popular.

. - محبوب تر می شود.

So, but for me, my perfect breakfast is bacon and eggs.

بنابراین، اما برای من، صبحانه کامل من بیکن و تخم مرغ است.

What for you, chocolate?

برای تو چه شکلاتی؟

- You know when-- - And coffee?

- میدونی کی --- و قهوه؟

- Yeah.

- آره

I do like chocolate and coffee.

من شکلات و قهوه دوست دارم

That's usually like I need a little bit of fuel

این معمولاً مثل این است که من به کمی سوخت

to get me going, a little bit of caffeination.

نیاز دارم تا کارم را پیش ببرم، کمی کافئین.

But I like either fresh fruit,

اما من میوه تازه را

or I like pancakes,

دوست دارم یا پنکیک را دوست دارم، به

specifically buttermilk pancakes with some syrup

خصوص پنکیک دوغ با مقداری شربت

and maybe bacon. - You say buttermilk,

و شاید بیکن. - شما می گویید دوغ،

I don't really know what a buttermilk is.

من واقعاً نمی دانم دوغ چیست.

- Buttermilk is? - Yeah.

- Okay, so buttermilk is, it's milk that's kind of like

- دوغ است؟ - آره

- بسیار خوب، پس دوغ است ، شیری است که

a little bit, it's more like-- - Creamier.

کمی شبیه است، بیشتر شبیه ... - خامه ای تر است.

- It's creamier, it's a little bit more sour.

- خامه تر است ، کمی ترش تر است.

It's almost like yogurt or sour cream.

تقریباً شبیه ماست یا خامه ترش است.

It's kind of like halfway to yogurt or sour cream.

به نوعی مانند نیمه راه ماست یا خامه ترش است.

It's a little thicker.

کمی ضخیم تر است.

- I think it's a important thing to say as well

- فکر می کنم این نکته مهمی هم باشد که بگویم

that when my mum comes to visit,

وقتی مادرم برای بازدید می آید،

she can't understand menus here.

نمی تواند منوهای اینجا را بفهمد.

- Yeah.

- آره

- She doesn't know what things are.

- او نمی داند چه چیزهایی است.

So if you feel overwhelmed by this language,

پس اگر احساس می کنید تحت تأثیر این زبان قرار گرفته اید،

know that you're not alone.

بدانید که تنها نیستید.

- No.

- نه

- And that a native English speaker can come to America

- و اینکه یک انگلیسی زبان بومی می تواند به آمریکا

and just get really confused,

بیاید و واقعاً گیج شود،

and I was, at first, as well. - Yeah.

و من در ابتدا همینطور بودم. - آره

- I was at first.

- اولش بودم.

- One thing to say

- یک چیزی که باید

about the United States

در مورد ایالات متحده

and about our cuisine, our language,

و در مورد غذاهای ما، زبان ما

a lot of different things is that

، چیزهای مختلف گفت این است که

we are, in many ways, a melting pot.

ما از بسیاری جهات یک دیگ ذوب هستیم.

- Explain that.

-توضیح بده

- So people come from different countries

- بنابراین مردم از کشورهای

and different cultures, and people come,

مختلف و فرهنگ های مختلف می آیند و مردم می آیند

and they become American.

و آمریکایی می شوند.

And at the same time,

و در عین حال،

they bring a little bit of their culture,

آنها کمی از فرهنگ خود را به ارمغان می آورند،

and it all kind of blends together.

و همه آنها به نوعی با هم ترکیب می شوند.

- Yeah.

- آره

- So in a town,

- بنابراین در یک شهر،

in a small city or a large town,

در یک شهر کوچک یا یک شهر بزرگ

you'll probably be able to get Japanese sushi,

، احتمالاً می توانید سوشی ژاپنی تهیه

you'll be able to get Mexican food,

کنید، می توانید غذای مکزیکی،

you'll be able to get Indian food, Chinese food.

غذای هندی، غذای چینی دریافت کنید.

And all of those different cuisines,

و همه آن غذاهای مختلف،

different styles of cooking come with their own vocabulary.

سبک های مختلف آشپزی با واژگان خاص خود همراه هستند.

- Yeah, yeah.

- آره آره.

That makes sense.

این منطقی است.

And then just certain things are different,

و سپس فقط چیزهای خاصی متفاوت هستند،

like fries, chips, I made a lesson on this.

مانند سیب زمینی سرخ کرده، چیپس، من در این مورد درسی کردم.

- Yes.

- آره.

- I'll leave it in the description.

- در توضیحات می گذارم.

I feel where things overlap the most are at lunchtime.

من احساس می‌کنم در زمان ناهار، همه چیز بیشتر با هم تداخل دارد.

- Sandwiches? - Sandwiches.

- ساندویچ؟ - ساندویچ

- Sandwiches.

- ساندویچ

- We don't really eat sandwiches.

- ما واقعا ساندویچ نمی خوریم.

- Really?

- واقعا؟

- When was the last time you had a sandwich?

- آخرین باری که ساندویچ خوردی کی بود؟

- Oh, like we eat them together?

- اوه، مثل اینکه با هم بخوریمشون؟

- For lunch.

- برای نهار.

- Yeah, we haven't had sandwiches in a while.

- آره، مدتی بود که ساندویچ نخوردیم.

- Yeah, 'cause we don't really eat bread,

- آره، چون ما واقعاً نان نمی خوریم،

so that's probably the reason why.

پس احتمالاً دلیلش همین است.

- Yeah, bread is kind of essential to make a sandwich, yeah.

- آره، نان برای درست کردن ساندویچ ضروری است، بله.

- But at school, I used to always have a sandwich.

- اما در مدرسه همیشه ساندویچ می خوردم.

My favorites were,

موارد مورد علاقه من این بود

we can talk about favorite types of sandwiches.

که می توانیم در مورد انواع مورد علاقه ساندویچ صحبت کنیم .

- Ooh, yeah.

- اوه، آره

- Lancashire cheese and salad cream.

- پنیر لنکاوی و خامه سالاد.

- Yes, we have neither Lancashire cheese,

- بله، نه پنیر

nor would we think of putting salad cream.

لنکاوی داریم و نه به فکر گذاشتن خامه سالاد هستیم.

Salad cream is a British thing,

خامه سالاد یک چیز بریتانیایی است

it's like a sweet mayonnaise.

، مانند یک سس مایونز شیرین است.

- Yeah.

- آره

- We don't have it.

- ما نداریم.

- No, but you can find it.

- نه، اما شما می توانید آن را پیدا کنید.

So that's like a, yeah, Lancashire cheese

بنابراین این مانند پنیر لنکاوی

and sour cream. - You can't really find it.

و خامه ترش است. - واقعا نمی تونی پیداش کنی.

- Earth Fare have it. - You have to go out of your

- کرایه زمین آن را دارند. - باید از راه خودت بروی

way to find it a little bit. - Earth Fare have it.

تا کمی پیداش کنی. - کرایه زمین آن را دارند.

- True.

- درست است، واقعی.

- Lancashire cheese and salad cream, or tuna,

- پنیر لنکاوی و خامه سالاد یا تن ماهی

or tuna and salad cream sandwiches.

یا ساندویچ خامه ای تن و سالاد.

Those were the two main ones I had,

این دو مورد اصلی بود که من داشتم،

but most people have like sliced turkey,

اما بیشتر مردم مانند ورقه‌های بوقلمون،

or sliced ham, sliced chicken.

یا ژامبون برش‌شده، مرغ برش‌شده را دوست دارند.

- Yeah, we say deli meat.

- آره میگیم اغذیه فروشی.

- Deli meat.

- گوشت اغذیه فروشی

See, there's so many differences.

ببینید، تفاوت های زیادی وجود دارد.

We wouldn't say deli meat.

ما نمی گوییم اغذیه فروشی.

- No.

- نه.

- And then,

- و بعد

the best sandwich I think is a BLT.

، بهترین ساندویچ به نظر من یک BLT است.

- Yes, BLTs are good. - Bacon, lettuce, tomato,

- بله، BLT ها خوب هستند. - بیکن، کاهو، گوجه فرنگی،

with avocado or without for you?

با آووکادو یا بدون برای شما؟

- Oh, always avocado.

- اوه، همیشه آووکادو.

- Yeah, with. - Yeah.

- آره با - آره

- The cream, the creaminess of it in addition

- خامه، کرمی بودن آن علاوه

to everything else. - Yeah, delicious.

بر همه چیز. - آره خوشمزه

- Yeah, it's the best sandwich.

- آره، بهترین ساندویچ است.

Other lunch items that people usually have

دیگر اقلام ناهار که مردم معمولا

is a salad, very simple.

می خورند سالاد است، بسیار ساده.

- Yup.

- آره.

- Lots of variations of salads,

- تنوع سالادهای زیادی وجود دارد،

but we won't go into every one.

اما ما به هر کدام نمی پردازیم.

- Nope.

- جواب منفی.

- Anything else?

- چیز دیگری مد نظر دارید؟

Sandwiches, salads, soup?

ساندویچ، سالاد، سوپ؟

- So, I think that we might have touched on this before,

- بنابراین، من فکر می کنم که ممکن است قبلاً روی این موضوع صحبت کرده باشیم،

but the most typical lunch sandwich for children--

اما معمولی ترین ساندویچ ناهار برای کودکان

- Oh, yeah.

- - اوه، بله.

- In the United States really surprised you

- در ایالات متحده،

when you first heard about it,

وقتی برای اولین بار در مورد آن شنیدید، واقعاً

you were shocked, you didn't understand it.

شما را شگفت زده کرد، شوکه شدید، آن را درک نکردید.

- Well, I also remember, we were in a car,

-خب منم یادمه تو ماشین

and you said PB&J, and I said, "What's that?"

بودیم تو گفتی PB&J منم گفتم این چیه؟

And you couldn't believe it.

و باورت نمیشد

- I know.

- میدانم.

- And you were with a friend.

- و تو با یه دوست بودی.

- Yeah.

- آره

- Won't say names, but you know, with a friend,

- اسم نمی‌گویم، اما می‌دانی، با یک دوست،

and she just couldn't believe it either.

و او هم باورش نمی‌شد.

And you gave me clues and I finally got it.

و تو به من سرنخ دادی و بالاخره به آن رسیدم.

- Yeah.

- آره

- So, PB&J.

- پس PB&J.

It's a little quiz time, do you know what that means?

زمان کمی آزمون است، آیا می دانید این به چه معناست؟

It's peanut butter and jelly.

کره بادام زمینی و ژله است.

The average American eats 1500, 1500,

متوسط ​​آمریکایی ها

PB&J sandwiches by the time they're 18.

در سن 18 سالگی 1500، 1500 ساندویچ PB&J می خورد.

The average American.

یک آمریکایی متوسط.

- Just leave that there. - And so there are certain

- فقط اونجا بذار - و بنابراین برخی از

Americans who don't eat those which means

آمریکایی ها هستند که آنها را نمی خورند، به این معنی

that some Americans probably eat 5000 of them.

که برخی از آمریکایی ها احتمالاً 5000 نفر از آنها را می خورند.

- That's usually how averages work.

- معمولاً میانگین ها اینطوری کار می کنند.

- Is that possible?

- امکانش هست؟

3000 would be 10 years.

3000 می شود 10 سال.

- Wow, that seems high.

- وای، به نظر بالاست.

- 3600, I know, that's my point.

- 3600، می دانم، منظور من همین است.

- Where are you getting the statistics?

- آمار را از کجا می آورید؟

- Wikipedia, I will fact-check this.

- ویکی پدیا، من این را بررسی خواهم کرد.

Which means I will make sure this is true,

یعنی مطمئن خواهم شد که این درست است،

but I'm sure I read it.

اما مطمئن هستم که آن را خوانده ام.

So I'll leave a pinned comment with a link to the source,

بنابراین من یک نظر پین شده با پیوند به منبع خواهم گذاشت،

but it's astonishing if true.

اما اگر درست باشد شگفت‌آور است.

- If true, to me it just, that is what kids eat.

- اگر درست باشد، برای من فقط این چیزی است که بچه ها می خورند.

- Did you ever have school dinner, or school lunches?

- آیا تا به حال شام مدرسه یا ناهار مدرسه خورده اید؟

- Yes.

- آره.

- Were they any good?

- خوب بودند؟

- No, not great.

- نه، عالی نیست.

They tend to be really full of carbs,

آنها واقعاً پر از کربوهیدرات هستند،

like pasta.

مانند ماکارونی.

Usually, there's just something

معمولاً فقط

a little bit unappetizing about them.

یک چیز کمی ناخوشایند در آنها وجود دارد.

- People just used to get pizza and fries.

- مردم فقط پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده می گرفتند.

- Yup.

- آره.

- Or hotdogs, that was it, really.

- یا هات داگ، واقعا همین بود.

- Yeah, that sounds about right.

- بله، به نظر درست است.

- I used to, I did it a little bit when I first,

- من قبلاً این کار را انجام می دادم، زمانی که اول،

Carl and I used to do it at the end of primary school,

من و کارل این کار را در پایان دبستان

or 10, 11, and then I did it the start of high school,

یا 10، 11 انجام می دادم و بعد از شروع دبیرستان،

which is 11, 12, and I remember they had salad bars

یعنی 11، 12 این کار را انجام دادم. و من به یاد دارم که آنها سالاد بار

and stuff like that, and I can't remember what I got.

و چیزهای مشابه داشتند، و من نمی توانم به یاد بیاورم که چه چیزی گرفتم.

But mainly, my parents packed me sandwiches.

اما عمدتاً پدر و مادرم برایم ساندویچ بسته بندی می کردند.

- Yeah. - Yeah.

- آره - آره

So, used to have sandwiches.

بنابراین، قبلا ساندویچ داشت.

I just wanna ask you a quick question

من فقط می خواهم

before we talk about dinners-- - Go on.

قبل از اینکه در مورد شام صحبت کنیم یک سوال سریع از شما بپرسم -- - ادامه دهید.

- And restaurants, if you could only eat one meal

- و رستوران ها، اگر بتوانید تا آخر عمر فقط یک وعده غذا بخورید، آن غذا

for the rest of your life, what would it be?

چه می شد؟

- Oh, man, I kind of thought

- اوه مرد، یه جورایی فکر کردم

that this question might be coming.

این سوال ممکنه پیش بیاد.

And, can I cheat?

و آیا می توانم تقلب کنم؟

Can I say Indian buffet?

میتونم بگم بوفه هندی؟

- Yeah.

- آره

- Yeah, that's my favorite--

- آره، این مورد علاقه من است

- Yeah, that's--

--- آره، همین است

- Thing, ever.

--- همیشه.

- I won't cheat, and I'll say...

- تقلب نمیکنم و میگم...

Probably a chili.

احتمالا فلفله.

- A chili?

- فلفل قرمز؟

- Yeah, I could just eat chili all day, everyday.

- آره، من فقط می تونستم تمام روز، هر روز فلفل دلمه ای بخورم.

- Do you like it spicy or not so spicy?

- تند دوست داری یا نه خیلی تند؟

So, chili with beans or without beans?

بنابراین، فلفل قرمز با لوبیا یا بدون لوبیا؟

- Without beans.

- بدون لوبیا

- Without beans, but with ground beef,

- بدون لوبیا، اما با گوشت چرخ کرده،

tomato sauce-- - Yeah, yep.

سس گوجه فرنگی - آره، بله.

- Chili seasoning-- - Mushrooms, probably.

- چاشنی فلفل قرمز - قارچ، احتمالا.

- Mushrooms, okay. - Chili seasoning,

- قارچ، باشه. - چاشنی فلفل قرمز،

like a tomato sauce, tomato paste,

مانند سس گوجه فرنگی، رب گوجه فرنگی،

and then, maybe like Worcestershire sauce.

و سپس، شاید مانند سس Worcestershire.

I made a video on that.

من یک ویدیو در مورد آن ساختم.

- Yeah.

- آره

- Yeah, that's what I'd make,

- آره، این چیزی است که من درست می کنم،

but an Indian buffet, we love a good Indian buffet.

اما یک بوفه هندی، ما عاشق یک بوفه هندی خوب هستیم.

- Yeah. - Even an average one.

- آره - حتی یک متوسط.

- Yeah, I love curry, I love spicy curry.

- آره، من عاشق کاری، من عاشق کاری تند هستم.

I love a variety of curry,

من عاشق انواع کاری هستم،

and it's a lot of Indian restaurants,

و بسیاری از رستوران های هندی،

during the lunch hour,

در طول ساعت ناهار،

they'll have an open buffet

یک بوفه باز دارند

where you can just get a variety of different things

که در آن شما می توانید انواع چیزهای مختلف را تهیه کنید

and then come back, and I like it because you get to go

و سپس برگردید، و من آن را دوست دارم زیرا می توانید بروید

and figure out which are your favorites,

و بفهمید که کدام موارد مورد علاقه شما هستند،

and then you get to go back and have more.

و سپس می توانید برگردید و چیزهای بیشتری داشته باشید.

- You're a two-plater.

- تو دونفره ای.

- Mm-hm.

- مم-هم

- I'm a three-plater.

- من سه بشقاب هستم.

- Yeah.

I occasionally am I three-plater, too,

- آره

من هم گاهی سه بشقاب می‌خورم،

or you know-- - That's usually dessert.

یا می‌دانی --- این معمولاً دسر است.

- Yeah.

- آره

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Dinner, I'm gonna start by saying a traditional dinner

- شام، من می خواهم با این شروع کنم که یک شام سنتی

in England is the Sunday roast.

در انگلستان کباب یکشنبه است.

- Yes.

- آره.

- And I grew up having a Sunday roast every Sunday.

- و من بزرگ شدم و هر یکشنبه یک کباب یکشنبه داشتم.

People like to bash,

مردم دوست دارند بکوبند

or say that the UK food is terrible.

یا بگویند که غذای بریتانیا وحشتناک است.

I think it is so good.

به نظر من خیلی خوبه

- Yeah.

- آره

- It is excellent.

- عالی است.

The home cooking, the shepherd's pies, the hot pots.

آشپزی خانگی، پای چوپانی، قابلمه های داغ.

A lot of traditional dinners

بسیاری از شام‌های سنتی

in the UK will be a meat and two veg,

در بریتانیا یک گوشت و دو سبزی خواهند بود،

and that's pretty standard for every day of the week,

و این برای هر روز هفته کاملاً استاندارد است،

but then on Sunday, things get extra special

اما بعد از آن یکشنبه، همه چیز فوق‌العاده‌تر می‌شود

because you get roasted potatoes,

زیرا سیب‌زمینی

a roasted beef, or lamb or turkey,

برشته، گوشت گاو برشته یا گوشت بره یا بوقلمون دریافت می‌کنید.

usually carrots or parsnips, a Yorkshire pudding, and gravy.

معمولاً هویج یا جعفری ، پودینگ یورکشایر و سس.

It's just such a good meal.

این فقط یک وعده غذایی خوب است.

- Yeah.

- آره

- Such a good meal, so that is very traditional on a Sunday.

- یک غذای خوب، به طوری که در یکشنبه بسیار سنتی است.

And normally, it's anytime between 12 and 6 you have it,

و به طور معمول، هر زمانی بین 12 تا 6 آن را دارید،

but you don't really stick to the traditional times.

اما واقعاً به زمان‌های سنتی پایبند نیستید.

So you might have it at four o'clock instead.

بنابراین ممکن است به جای آن ساعت چهار آن را داشته باشید.

And another thing is dinner in the UK is usually around six.

و چیز دیگر این است که شام در بریتانیا معمولا حدود شش است.

- That seems pretty comparable.

- به نظر می رسد بسیار قابل مقایسه است.

I would say that,

من این را می گویم،

so everyone talks about Thanksgiving dinner,

بنابراین همه در مورد شام شکرگزاری صحبت می کنند ،

and what I realized,

و چیزی که من متوجه شدم،

the more time that we spent

زمان بیشتری را که ما در

around family and friends from the UK is

کنار خانواده و دوستان از بریتانیا می گذرانیم این است

that you kind of have like a small version

که شما هر هفته مانند یک نسخه کوچک

of Thanksgiving dinner every week.

از شام شکرگزاری می خورید.

- Yeah.

- آره

- That's the Sunday roast.

- این کباب یکشنبه است.

- It's the king of dinners.

- این پادشاه شام ​​است.

- Yeah.

- آره

- It's the best.

- این بهترین است.

- We appreciate it too, but it happens once a year,

- ما هم قدرش را می‌دانیم، اما سالی یک‌بار اتفاق می‌افتد

and it's a huge production,

و تولید بسیار بزرگی است،

everyone gets really stressed about it,

همه در مورد آن استرس

and we make a big fuss about it.

زیادی می‌گیرند و ما سر و صدای زیادی به پا می‌کنیم.

But you just do it every week.

اما شما فقط هر هفته این کار را انجام دهید.

- Yeah, stressed about-- - Pretty much.

- بله، در مورد --- بسیار زیاد.

- Make a big fuss about. - About it.

- سر و صدای زیادی به پا کنید. - در مورد آن

- Which means you put a lot of energy

- یعنی شما انرژی زیادی

and you're making sure it's perfect, right?

می گذارید و مطمئن می شوید که کامل است، درست است؟

- Yeah.

- آره

- To make a fuss about that.

- برای اینکه سر و صدایی در این مورد ایجاد کنم.

That can also mean something else as well,

این می تواند معنای دیگری نیز داشته باشد

to make a fuss, like to complain.

، سر و صدا کردن، مانند شکایت کردن.

- Oh, yeah, that's more of a British expression.

- اوه، آره، این بیشتر یک تعبیر انگلیسی است.

- Oh, is it?

- اوه، اینطوره؟

I don't know what's British and American anymore.

من دیگر نمی دانم انگلیسی و آمریکایی چیست.

- I know, we're kind of mixed up, actually.

- می دانم، در واقع ما یک جورهایی با هم قاطی شده ایم.

- Yeah, yeah, and then I think there are other things

- آره، آره، و بعد فکر می کنم کارهای دیگری هم هست

that the UK and America do, lasagna.

که بریتانیا و آمریکا انجام می دهند، لازانیا.

So, people make a lasagna at home, make pizza.

بنابراین، مردم در خانه لازانیا درست می کنند، پیتزا درست می کنند.

- Yup.

- آره.

- If you wanna go that direction.

- اگر می خواهی به آن سمت برو.

What else? - Hamburgers, hotdogs.

چه چیز دیگری؟ - همبرگر، هات داگ.

- Yep.

- بله

Stir fries,

سیب زمینی سرخ شده،

chilis, beef stews.

فلفل قرمز، خورش گوشت گاو را هم بزنید.

Those types of things.

آن نوع چیزها

- Yup.

- آره.

- In another lesson we talked about

- در درس دیگری در مورد

how the robot vacuum changed our lives.

اینکه چگونه جاروبرقی ربات زندگی ما را تغییر داد صحبت کردیم.

But also, the instant pot.

اما همچنین، گلدان فوری.

- Yes, we have a pressure cooker

- بله،

that cooks everything faster.

زودپز داریم که همه چیز را سریعتر می پزد.

- Yeah, a lot faster.

- آره، خیلی سریعتر.

- Yeah, it's really good for recipes

- بله، برای دستورهایی

that would take four hours or eight hours to finish cooking,

که پخت آنها چهار ساعت یا هشت ساعت طول می کشد واقعاً خوب است،

You can cook them in an hour. - It's like an hour.

می توانید آنها را در یک ساعت بپزید. - مثل یک ساعت است.

And it tastes so much better.

و طعمش خیلی بهتره

I just think the taste of it is excellent.

فقط به نظرم طعمش عالیه

- Yeah, 'cause it puts everything under pressure and so,

- بله، چون همه چیز را تحت فشار قرار می دهد و بنابراین،

as you know, if you are cooking at sea level

همانطور که می دانید، اگر در سطح دریا آشپزی می

or if you're cooking at altitude,

کنید یا اگر در ارتفاع پخت می کنید

the pressure affects your cooking time.

، فشار روی زمان پخت شما تأثیر می گذارد.

So, the pressure cooker just increases the pressure,

بنابراین، زودپز فقط فشار را افزایش می دهد،

so it takes less time to cook things.

بنابراین زمان کمتری برای پختن چیزها صرف می شود.

But we've really enjoyed it,

اما ما واقعاً از آن لذت برده‌ایم،

and it kind of has a cult following.

و به نوعی طرفدارانی دارد.

- It does.

- می کند.

- So people who like the instant pot are very,

- بنابراین افرادی که گلدان فوری را دوست دارند،

like it a lot and try to convince other people to like it.

بسیار آن را دوست دارند و سعی می کنند دیگران را متقاعد کنند که آن را دوست داشته باشند.

So we've become those people.

بنابراین ما به آن افراد تبدیل شده ایم.

- Yeah, our neighbor just bought one.

- آره، همسایه ما همین الان یکی خرید.

- Yeah.

- آره

- But they see how amazing it is.

- اما آنها می بینند که چقدر شگفت انگیز است.

- Yeah.

- آره

- It is very good.

- خیلی خوب است.

- It's very good. - That and the air fryer.

- خیلی خوبه - اون و سرخ کن هوا.

I love the air fryer.

من عاشق سرخ کن هوا هستم.

- Yeah.

- آره

- Although, things are taking up too much space on top.

- اگرچه، چیزها فضای زیادی را در بالا اشغال می کنند.

Anyway, so yeah, we talked about breakfast,

به هر حال، بله، ما در مورد صبحانه

we talked about lunch, mainly, traditional dinners.

صحبت کردیم، در مورد ناهار صحبت کردیم، عمدتاً شام های سنتی.

I just wanna talk a little bit about snacks--

من فقط می خواهم کمی در مورد تنقلات صحبت کنم

- Mm! - And tea and coffee.

- - مام! - و چای و قهوه.

The coffee in Spain is unbelievable.

قهوه در اسپانیا باور نکردنی است.

It's the best, isn't it?

این بهترین است، اینطور نیست؟

- Yeah.

- آره

- I wanna make that style of coffee

- من می خواهم هر چه زودتر آن سبک قهوه درست کنم

as soon as possible.

.

- Okay.

- Because we drink coffee, we enjoy it,

- باشه.

- چون قهوه می نوشیم، از آن لذت می بریم،

why not make it really good?

چرا آن را واقعاً خوب درست نکنیم؟

Tell us the best way to make coffee.

بهترین روش تهیه قهوه را به ما بگویید.

What machine you need and how to make it.

چه ماشینی نیاز دارید و چگونه آن را بسازید.

'Cause it'll be interesting to see people from Brazil,

چون دیدن افرادی از برزیل،

Spain, Italy, Turkey.

اسپانیا، ایتالیا، ترکیه جالب خواهد بود.

- Yeah.

- آره

- Russia, is it known for its coffee?

- روسیه، آیا به قهوه اش معروف است؟

- We'll find out. - Columbia.

- ما متوجه می شویم. - کلمبیا

Columbia, if you're from Columbia, let us know.

کلمبیا، اگر اهل کلمبیا هستید ، به ما اطلاع دهید.

- I think so.

- من هم اینچنین فکر میکنم.

- Sorry if I've missed any country, Vietnam,

- ببخشید اگر دلم برای هر کشوری تنگ شده است، ویتنام،

I know coffee's big there.

می دانم قهوه در آنجا زیاد است.

So yeah, we wanna know how to make really good coffee.

بنابراین بله، ما می خواهیم بدانیم چگونه قهوه واقعاً خوبی درست کنیم.

Because I grew up drinking instant coffee.

چون من با نوشیدن قهوه فوری بزرگ شدم.

You take out the jar, pour it in hot water, and there it is.

شیشه را بیرون می آورید، آن را در آب داغ می ریزید و همان جاست.

- My parents had a coffee machine,

- پدر و مادرم دستگاه قهوه ساز داشتند،

but we always bought the least expensive kind of coffee.

اما ما همیشه ارزان ترین نوع قهوه را می خریدیم.

- So it wasn't-- - So it wasn't anything fancy.

- پس اینطور نبود - - پس چیز جالبی نبود.

- Yeah.

- آره

Yeah, I'm just, yeah, I really wanna drink good coffee.

بله، من فقط، بله، من واقعاً می خواهم قهوه خوب بنوشم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد) میان

Snacks.

وعده.

- Snacks.

- تنقلات، خوراک مختصر.

- What are popular snacks in the US?

- میان وعده های محبوب در ایالات متحده چیست؟

What would you have?

چه چیزی خواهید داشت؟

- So, there's healthy snacks,

- بنابراین، میان وعده های سالم،

and then there's unhealthy snacks.

و سپس میان وعده های ناسالم وجود دارد.

- So healthy, you'd say like fruit?

- خیلی سالم، می گویی مثل میوه؟

- Fruit, mm-hm.

- میوه، mm-hm.

- I mean, we can get into the debate of whether a,

- یعنی می تونیم وارد این بحث بشیم که الف،

what are they called?

اسمشون چیه؟

Granola bars, those little, bars, basically.

میله های گرانولا، آن میله های کوچک، اساسا.

- Yeah.

- آره

- If they're good or not.

-اگه خوبن یا نه

And then something that's very popular here--

و سپس چیزی که در اینجا بسیار محبوب است

- Go on.

-- - ادامه دهید.

- That we don't have in the UK, Goldfish.

- که ما در انگلستان نداریم، ماهی قرمز.

- Yeah.

- آره

- Which are these little mini wheat,

- این کراکرهای کوچک گندم،

cheddar cheese crackers, right?

پنیر چدار کدامند، درست است؟

- Yeah, lot of cheese, wheat, bread kind of snacks.

- آره، پنیر زیاد، گندم، نان از نوع تنقلات.

Potato chips.

چیپس سیب زمینی.

- Yeah.

- آره

- Sometimes peanuts could be a snack.

- گاهی اوقات بادام زمینی می تواند یک میان وعده باشد.

- The UK has the best crisps, potato chips.

- بریتانیا بهترین چیپس، چیپس سیب زمینی را دارد.

- You have really good flavors.

- شما طعم های خوبی دارید.

- I actually made a video,

- من در واقع یک ویدیو

and I ranked the different crisps.

ساختم و چیپس های مختلف را رتبه بندی کردم.

- What did you say was number one?

- گفتی شماره یک چی بود؟

- It was everything salt and vinegar.

- همش نمک و سرکه بود.

I think it was salt and vinegar squares.

فکر کنم مربع نمک و سرکه بود.

I never released it, I just thought,

من هرگز آن را منتشر نکردم، فقط فکر کردم،

I'm not gonna release this video.

من این ویدیو را منتشر نمی کنم.

- It's a niche audience.

- این یک مخاطب خاص است.

People looking for snacks in the UK.

افرادی که در بریتانیا به دنبال تنقلات هستند.

- People were making these tier-ranking videos

- مردم در حال ساختن این ویدیوهای رتبه بندی شده بودند

and I thought, I wanna do one of those.

و من فکر کردم، می خواهم یکی از آن ها را انجام دهم.

- Yeah.

- But, yeah, it's on my computer somewhere.

- آره

- اما، بله، یک جایی روی کامپیوتر من است.

- Who knows?

- چه کسی می داند؟

Maybe it's the moment to shine.

شاید لحظه درخشیدن است.

- Maybe I'll put it on Facebook or something.

- شاید من آن را در فیس بوک یا چیزی دیگر قرار دهم.

- We have salt and vinegar flavor,

- ما طعم نمک و سرکه داریم،

but I don't think it's as popular.

اما به نظرم چندان پرطرفدار نیست.

- It's getting better though.

- هر چند داره بهتر میشه.

She seems seems so proud.

به نظر می رسد که او بسیار مغرور است.

- Like, yes, we're doing better.

- بله، ما بهتر هستیم.

We have more maybe barbecue flavor things than you do.

ما بیشتر از شما چیزهایی با طعم کباب داریم.

So barbecue flavor's a popular flavor.

بنابراین طعم باربیکیو یک طعم محبوب است.

Also, we both have sour cream and onion.

ضمنا هر دو ما خامه ترش و پیاز داریم.

- Well, we mainly have cheese and onion.

- خب، ما عمدتاً پنیر و پیاز داریم.

- Or cheese and onion, I guess that's a little different.

- یا پنیر و پیاز، حدس می زنم که کمی متفاوت است.

Cheese, sour cream, and one flavor

پنیر، خامه ترش و طعمی

that I thought was really strange,

که فکر می کردم واقعاً عجیب بود،

I would never have guessed this would be a flavor

هرگز حدس نمی زدم این

for a potato chip. - In the UK?

طعمی برای چیپس سیب زمینی باشد. - در بریتانیا؟

- Mm-hm, prawn.

- مم، میگو.

- Prawn cocktail.

- کوکتل میگو.

- Prawn cocktail. - Oh, that's a good one.

- کوکتل میگو. - اوه، این یکی خوب است.

That's a good one.

این یکی خوب است.

- So it tastes like shrimp.

- پس مزه میگو میده.

Right?

درست؟

There's like a shrimpy flavor to it.

مانند طعم میگو در آن وجود دارد.

- I guess so.

- حدس می زنم اینطور باشد.

- Yeah, like a prawn flavor.

- آره، مثل طعم میگو.

- I always just thought it was more

- همیشه فکر می کردم بیشتر

like the prawn cocktail sauce.

شبیه سس کوکتل میگو است.

- Hm, maybe we have very different

- هوم، شاید ما

prawn cocktail flavor. - We'll look into this.

طعم کوکتل میگو بسیار متفاوت داریم. - ما این را بررسی خواهیم کرد.

- Yes, but the idea that-- - They're very good,

- بله، اما این ایده که -- - آنها بسیار خوب هستند،

it's like sweetened. - That it would be,

آن را مانند شیرین شده است. -

yeah, it was very unusual for me.

بله، برای من خیلی غیرعادی بود.

- That was on the top tier.

- این در طبقه بالا بود.

- It was on the top tier?

- در طبقه بالا بود؟

- Yeah, Seabrook Prawn Cocktail.

- آره، کوکتل میگوی سیبروک.

- We need to have a snack sampling.

- باید یک نمونه میان وعده داشته باشیم.

- We can do that in another lesson.

- ما می توانیم این کار را در یک درس دیگر انجام دهیم.

So, that's enough for snacks.

بنابراین، برای میان وعده کافی است.

Spain.

اسپانیا.

- Spain!

- اسپانیا!

- Spain food, is terrible.

- غذای اسپانیا، وحشتناک است.

I'm joking.

- He's joking.

من شوخی میکنم.

- شوخی می کند.

- I'm joking, it's very good, isn't it?

-شوخی میکنم خیلی خوبه نه؟

- So good.

- خیلی خوب.

- Part of it is just the way that people eat in Spain

- بخشی از آن فقط به شیوه ای است که مردم در اسپانیا

where for breakfast, it's very light.

غذا می خورند، جایی که برای صبحانه، بسیار سبک است.

And this isn't the same for everyone,

و این برای همه یکسان نیست،

but this is my idea.

اما این ایده من است.

Breakfast is very light where it's a pastry and a coffee.

صبحانه در جایی که شیرینی و قهوه است بسیار سبک است .

- Maybe, yeah, or a little tiny biscuit.

- شاید، آره، یا یک بیسکویت کوچک.

- Yeah, bis-kweet, sorry.

- آره، بیس کویت، ببخشید.

But yeah, tiny biscuit,

اما آره، یک بیسکویت کوچک،

and then a coffee.

و سپس یک قهوه.

And then they don't eat till two.

و بعد تا دو تا نمی خورند.

- Yeah.

- آره

- And then they have a huge lunch.

- و سپس آنها یک ناهار بزرگ می خورند.

- Huge lunch.

- ناهار بزرگ

- Or at least that's popular. - So delicious.

- یا حداقل این محبوب است. - خیلی خوشمزه.

- We used to share menu of the days.

- ما عادت داشتیم منوی روزها را به اشتراک بگذاریم.

- Yeah, it was too much for us.

- آره، برای ما خیلی زیاد بود.

- Yeah, do you remember that one time in Cantabria

- آره، یادت هست یک بار در کانتابریا

when we went camping, and we were sitting outside

که رفتیم کمپینگ و بیرون نشسته بودیم

and they brought us a bean dish, with sausage in it?

و برای ما یک ظرف لوبیا آوردند که داخل آن سوسیس بود؟

- Yeah.

- آره

- And that was a starter, it was like this big.

- و این یک شروع بود، به این بزرگی بود.

- It was huge.

- خیلی بزرگ بود.

- We didn't know if it was like we take a little bit

-نمیدونستیم مثل اینکه یه ذره

and put it on our plate, but no, that was it.

برداریم و بذاریمش تو بشقابمون ولی نه همین بود.

We got that huge bean dish.

ما آن ظرف بزرگ لوبیا را گرفتیم.

- It was, yeah, it was delicious.

- آره خوشمزه بود

So rich and so filling.

بسیار غنی و بسیار پر.

- And then popular lunchtime dishes,

- و سپس غذاهای محبوب ناهار،

I guess, are fish, and octopus.

فکر می کنم، ماهی و اختاپوس هستند.

What else did they have?

چه چیز دیگری داشتند؟

They had lasagna, I remember eating lasagna.

لازانیا داشتند، یادمه لازانیا خوردم.

- Yeah, yeah, I don't remember that as much.

- آره، آره، اینقدر یادم نیست.

Where we were in kind of--

جایی که ما به نوعی بودیم

- Basque Country.

--- کشور باسک.

- Not in the Basque Country,

- نه در کشور باسک،

but in Valencia-- - Valencia.

بلکه در والنسیا --- والنسیا.

- They have paella, and different styles of paella,

- آنها دارای پائلا و سبک های مختلف

and fideua.

پائلا و فیدوآ هستند.

- Oh, is that the noodles?

- اوه، آن رشته است؟

- The noodle one, mm-hm, both delicious.

- رشته فرنگی یکی، mm-hm، هر دو خوشمزه است.

- And then, it seemed like dinner was a lighter thing.

- و بعد، به نظر می رسید که شام ​​چیز سبک تری بود.

- Yeah, it would have to be after that huge menu.

- آره، باید بعد از اون منوی بزرگ باشه.

- And then obviously, there are tapas.

- و بعد بدیهی است که تاپاس وجود دارد.

We used to love going to those tapas restaurants.

ما قبلا عاشق رفتن به آن رستوران های تاپاس بودیم.

And then in Bilbao, it was more like little pinchos.

و سپس در بیلبائو، بیشتر شبیه پینچوهای کوچک بود.

- Pinchos, so usually a slice of bread

- پینچوس، بنابراین معمولاً یک تکه نان

with some kind of creation on top,

با نوعی خلاقیت در بالا،

something usually fried or in a sauce.

چیزی معمولاً سرخ شده یا در سس.

- Sorry, lots of ham.

- ببخشید، مقدار زیادی ژامبون.

- Lots of ham.

- مقدار زیادی ژامبون

- Lots of ham. - Lots of ham.

- مقدار زیادی ژامبون - مقدار زیادی ژامبون

- But when we went back to Spain,

- اما وقتی به اسپانیا برگشتیم

the thing I was excited about the most was the coffee.

، چیزی که بیشتر از همه در مورد آن هیجان زده بودم قهوه بود.

- Yeah, such good coffee, yeah, so rich,

- آره، قهوه ی خوبی، آره، خیلی غنی،

but also really smooth.

اما واقعاً روان.

- Yeah, cafe con leche.

- آره، کافه کان لچه.

That's all we had, really.

این تمام چیزی بود که ما داشتیم، واقعا.

- Yeah.

- Did you put sugar in it?

- آره

-شکر ریختی توش؟

- Yes.

- آره.

- Do you put sugar in your coffee?

- تو قهوه ات شکر میریزی؟

I think it's the worst thing to do.

من فکر می کنم این بدترین کار است.

- Or the best.

- یا بهترین.

- Or the best.

- یا بهترین.

Yeah, but just the food there was just

بله، اما فقط غذای آنجا

phenomenal. - Phenomenal.

فوق العاده بود. - فوق العاده

- It was so good.

- خیلی خوب بود.

- And it became popular while we were there,

- و زمانی که ما آنجا بودیم محبوب شد،

but the Mediterranean diet, in general,

اما رژیم غذایی مدیترانه ای، به طور کلی

is supposed to be really healthy, really varied--

، قرار است واقعا سالم باشد، واقعاً متنوع باشد

- I've got a theory. - Different things.

--- من یک نظریه دارم. - چیزهای مختلف.

- It's all about Omega-3's, and not 6's.

- همه چیز مربوط به امگا 3 است و نه 6.

- And those come from-- - That's just Mediterranean.

- و اینها از -- - فقط مدیترانه ای است.

- Seafood, and-- - Yeah, olives.

- غذاهای دریایی، و --- آره، زیتون.

- Olives, mm-hm. - Yeah.

- زیتون، mm-hm. - آره

And we know it is,

و ما می دانیم که این است،

the Mediterranean diet is a good way of eating.

رژیم مدیترانه ای یک راه خوب برای غذا خوردن است.

- Why don't we make paella?

- چرا پائلا درست نمی کنیم؟

- When?

- چه زمانی؟

- Today, 'cause we were trying to decide what dish to make.

- امروز، چون سعی می کردیم تصمیم بگیریم چه غذایی درست کنیم.

- Yeah, well, you made it a lot in Spain.

- آره، خوب، تو اسپانیا خیلی موفق شدی.

You made it very well.

خیلی خوب درستش کردی

- Yeah, and one of my students, when I was teaching English,

- آره، و یکی از شاگردهایم، وقتی زبان انگلیسی تدریس می

gave me an electric paella maker.

کردم، پائلا ساز برقی به من داد.

It was like a pan that you plugged in

مثل تابه ای بود که به برق وصل کردید

and it just cooked it perfectly.

و کاملاً پخته بود.

So it would get a little bit hot

بنابراین کمی داغ می‌شد

and then kind of simmer things,

و سپس چیزهایی به آرامی می‌جوشید

and then it would cool down for a while,

، و سپس برای مدتی خنک می‌شد

and then go back on.

و دوباره ادامه می‌داد.

I didn't quite get the hang of it, but we tried a lot.

من کاملاً متوجه نشدم، اما تلاش زیادی کردیم.

- Well, that is an option.

- خب، این یک گزینه است.

I'll post on Instagram.

من در اینستاگرام پست خواهم کرد.

- Yeah.

- آره

- What we make.

- چیزی که ما درست می کنیم.

- We'll see.

- خواهیم دید.

- Yeah, and Kate's question.

- آره، و سوال کیت.

- Ooh, um...

- اوه، اوم...

Hm, this is a little tricky.

هوم، این کمی مشکل است.

But-- - Sorry.

اما --- متاسفم.

- I mean, there's so many options.

- منظورم این است که گزینه های زیادی وجود دارد.

- I do wanna know about coffee.

- من می خواهم در مورد قهوه بدانم.

- Yeah, you wanna know about coffee.

- آره، می خواهی در مورد قهوه بدانی.

- How to make the best coffee.

- چگونه بهترین قهوه را درست کنیم.

- I would like to know

- می خواهم

what is a dish that we should try?

بدانم چه غذایی است که باید امتحان کنیم؟

- Yeah.

- آره

We might have tried it.

شاید امتحانش کرده باشیم

- We might have tried it.

- شاید امتحانش کرده باشیم.

- We've tried quite a lot.

- ما خیلی تلاش کردیم.

- We have tried quite a lot.

- ما خیلی تلاش کرده ایم.

- Yeah. - We're adventurous eaters.

- آره - ما اهل ماجراجویی هستیم.

- Yeah.

- آره

- You more than me. (softly chuckles)

- تو بیشتر از من (آرام می خندد)

- Oh, yeah, I could, yeah.

- اوه، بله، می توانستم، بله.

- Jack will try anything.

- جک هر کاری را امتحان خواهد کرد.

- Mm-hm, definitely.

- مم-هوم، حتما.

Puffin.

پفک.

- You ate puffin?

- پفک خوردی؟

- Tasted a little bit like squirrel.

- کمی طعم سنجاب داشت.

- All right, now you're--

- باشه، حالا تو هستی...

- And I'm joking. - Just pulling my leg,

- و من شوخی می کنم. - فقط پایم را می کشی،

you're just joking. - Pulling my leg, joking.

فقط شوخی می کنی. - کشیدن پایم، شوخی.

Yeah, so oh, go over to my website.

بله، پس اوه، به وب سایت من بروید.

You can learn some of the phrases

می توانید برخی از عباراتی را

that we have used in this lesson.

که در این درس استفاده کرده ایم یاد بگیرید.

Again, this is quite an advanced topic

باز هم، این یک موضوع کاملاً پیشرفته است

and they'll be a lot of things here, I'm sure,

و آنها چیزهای زیادی در اینجا خواهند بود، من مطمئن هستم،

where you thought, I have no idea what that means.

جایی که شما فکر می کنید، من نمی دانم این به چه معناست.

- Yes.

- آره.

- But what I recommend you do,

- اما کاری که من به شما توصیه می کنم انجام دهید،

go to the website and then watch this video again

به وب سایت بروید و پس از یادگیری واژگان جدید، دوباره این ویدیو را تماشا کنید

once you've learned the new vocabulary.

.

So then that's just a great way

پس این فقط یک راه عالی

to repeat what you have learned,

برای تکرار چیزهایی است که آموخته اید،

and yeah, let's go shopping

و بله، بیایید به خرید برویم

and decide what we're gonna make.

و تصمیم بگیریم که چه چیزی بسازیم.

Thank you for watching.

ممنون که تماشا کردید

- Thanks. - Like and share the video,

- با تشکر. - ویدیو را لایک کنید و به اشتراک بگذارید،

go to the description, and leave your comments.

به توضیحات بروید و نظرات خود را بنویسید.

What should we try and how do we make coffee?

چه چیزی را امتحان کنیم و چگونه قهوه درست کنیم؟

All right, goodbye for now.

باشه فعلا خداحافظ

(upbeat music)

(موسیقی شاد)