Learn English: Sick vs Ill & Under the Weather (Idiom)

Hello.

سلام.

This is Jack from tofluency.com.

این جک از سایت tofluency.com است.

And in this English lesson, we're going to talk about illness.

و در این درس انگلیسی، ما در مورد بیماری صحبت خواهیم کرد.

More specifically, we'll look at the difference between 'sick' and 'ill' and also the idiom

به طور خاص، ما به تفاوت بین "بیمار" و "بیمار" و همچنین اصطلاح

'under the weather'.

"زیر آب و هوا" نگاه خواهیم کرد.

Now, I used this idiom in one of my Periscope lessons recently.

حالا من اخیراً در یکی از درس های پریسکوپم از این اصطلاح استفاده کردم .

So, let's have a look at that first and then, we'll look at the language - and at the end,

بنابراین، اجازه دهید ابتدا نگاهی به آن بیندازیم و سپس، ما به زبان نگاه می کنیم - و در پایان،

there is a question for you to answer...

یک سوال وجود دارد که شما باید پاسخ دهید ...

"At the weekend, I didn't sleep as much as usual.

"آخر هفته، من مثل همیشه نخوابیدم.

And this meant that I started to feel a little bit sick.

و این بدان معنی بود که من کمی احساس بیماری کردم.

So, I was fighting something off, but now, I'm feeling a little bit under the weather."

بنابراین، داشتم با چیزی مبارزه می‌کردم، اما اکنون، کمی زیر هوا احساس می‌کنم.»

In the video, I said, ""At the weekend, I didn't sleep as much as usual.

در ویدیو گفتم: «آخر هفته مثل همیشه نخوابیدم.

And this meant that I started to feel a little bit sick.

و این بدان معنی بود که من کمی احساس بیماری کردم.

So, I was fighting something off, but now, I'm feeling a little bit under the weather."

بنابراین، داشتم با چیزی مبارزه می‌کردم، اما اکنون، کمی زیر آب و هوا احساس می‌کنم."

So, let's concentrate on that last part first.

بنابراین، بیایید ابتدا روی قسمت آخر تمرکز کنیم.

To feel under the weather means to feel a little sick.

احساس کردن زیر آب و هوا یعنی کمی احساس بیماری.

So, we use this when we feel a little bit sick - not when we're fully sick and in bed

بنابراین، ما از این استفاده می‌کنیم. وقتی کمی احساس بیماری می کنیم - نه زمانی که کاملاً مریض هستیم و در رختخواب هستیم

and feel terrible, but we use it when we feel a little bit sick.

و احساس وحشتناکی می کنیم، اما زمانی که کمی احساس بیماری می کنیم از آن استفاده می کنیم .

Now, I also talked about fighting something off.

حالا من همچنین در مورد مبارزه با چیزی صحبت کردم.

So, to fight something off means that your immune system is stopping you from getting

این بدان معناست که سیستم ایمنی شما را از بیمار شدن باز می دارد

sick - this is when your body is working so that you don't get sick.

- این زمانی است که بدن شما کار می کند تا بیمار نشوید.

But when this happens, you are low on energy.

اما وقتی این اتفاق می افتد، انرژی شما کم است.

You feel tired.

احساس خستگی می کنید.

So, I was fighting something off last week and my body felt tired.

بنابراین، من داشتم با چیزی مبارزه می کردم. هفته گذشته و بدنم احساس خستگی می کرد.

I didn't have any energy.

انرژی نداشتم.

Now, let's have a look at 'ill' and 'sick' because they both mean to be unwell.

حالا بیایید به "بیمار" و "بیمار" نگاهی بیندازیم زیرا هر دو به معنای ناخوشی هستند

I feel sick.

. من احساس بیماری می کنم

I feel ill.

. احساس بیماری می کنم.

They both mean the same thing.

However, we can also use 'sick' as a verb which means to vomit.

با این حال، ما همچنین می توانیم از "بیمار" به عنوان فعل به معنای استفراغ استفاده کنیم.

And I think this is used mainly in British English - but if you know American English,

و من فکر می کنم این عمدتا در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود - اما اگر انگلیسی آمریکایی می دانید،

let me know if you use this verb too.

به من اطلاع دهید i شما از این فعل هم استفاده می کنید.

Now, I have a question for you: "What is something you can drink or take when you're starting

حالا من یک سوال از شما دارم: "وقتی مریض می شوید چه چیزی می توانید بنوشید یا مصرف

to get sick?"

کنید؟"

So, "What is something you can drink or take when you're starting to get sick?"

بنابراین، "چیزی است که می توانید بنوشید یا مصرف کنید وقتی شروع به بیماری کردید؟"

Leave you answers below this video.

پاسخ شما را در زیر این ویدیو بگذارید.

Thanks for watching - and I'll see you next time!

از تماشای شما متشکرم - و دفعه بعد شما را می بینم !