LEARN ENGLISH PODCAST: CHRISTMAS PHRASES, TRADITIONS, AND STORIES (WITH SUBTITLES)

- [Narrator] It's Christmas time.

- [راوی] زمان کریسمس است.

There's no need to be afraid,

نیازی به ترس نیست،

which is a very well-known lyric from the probably

که غزلی بسیار شناخته شده از

the most famous or one of

احتمالاً مشهورترین یا یکی

the most famous Christmas songs out there.

از مشهورترین آهنگ های کریسمس است.

And that is what today's podcast is going to be about.

و این همان چیزی است که پادکست امروز در مورد آن خواهد بود.

I'm going to talk about Christmas traditions in the past,

من می خواهم در مورد سنت های کریسمس در گذشته،

Christmas traditions in the UK, and the US,

سنت های کریسمس در بریتانیا و ایالات متحده صحبت کنم،

how these differ and how things have changed over time, too.

این که چگونه این ها متفاوت هستند و چگونه چیزها در طول زمان تغییر کرده اند.

So we're going to use a variety of different tenses

بنابراین ما می خواهیم از انواع زمان ها

and phrases, idioms, those types of things.

و عبارات مختلف، اصطلاحات، آن نوع چیزها استفاده کنیم.

And even if you're not really interested

و حتی اگر واقعاً

in the topic of Christmas,

به موضوع کریسمس علاقه

you're still going to get a lot from this episode.

ندارید، باز هم چیزهای زیادی از این قسمت خواهید گرفت.

And if you're new here, my name is Jack from ToFluency.com.

و اگر در اینجا تازه کار هستید، نام من جک از سایت ToFluency.com است.

You can go to my website ToFluency.com

می‌توانید به وب‌سایت من ToFluency.com بروید

and follow the directions to get my book,

و دستورالعمل‌ها را دنبال کنید تا کتاب من،

The Five Step Plan For English Fluency.

طرح پنج مرحله‌ای برای تسلط به زبان انگلیسی را دریافت کنید.

This is free to download, just enter

این برای دانلود رایگان است، فقط

your name and your email address,

نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید

and I'll send it to your inbox.

و من آن را به صندوق ورودی شما ارسال می کنم.

And while you're here.

و در حالی که شما اینجا هستید.

And while you're thinking about doing things,

و در حالی که به انجام کارها فکر می کنید،

why not subscribe to this podcast or my YouTube channel,

چرا در این پادکست یا کانال یوتیوب من مشترک نمی

if you're watching on YouTube and also,

شوید، اگر در یوتیوب تماشا می کنید و همچنین،

if you really enjoy this episode,

اگر واقعاً از این قسمت لذت می برید،

then please send it to a friend.

لطفاً آن را برای یک دوست ارسال کنید.

So Christmas is one of my favorite holidays.

بنابراین کریسمس یکی از تعطیلات مورد علاقه من است.

And in the UK, it's probably the, well, it is.

و در بریتانیا ، احتمالاً همینطور است.

It's the biggest holiday,

این بزرگترین تعطیلات

the biggest national holiday anyway, in the UK for it,

، بزرگترین تعطیلات ملی به هر حال، در بریتانیا برای آن،

for most people.

برای بیشتر مردم است.

So it's a time when everyone just stops for a few days,

بنابراین زمانی است که همه فقط برای چند روز توقف

they get their family together.

می کنند، خانواده خود را دور هم جمع می کنند.

They exchange gifts and do lots of other fun things,

آنها هدایایی را رد و بدل می کنند و کارهای سرگرم کننده زیادی انجام می دهند

which we're going to go through today.

که ما امروز از آنها خواهیم گذشت.

Now I'm originally from the UK,

اکنون من اصالتاً بریتانیایی هستم،

but now I live in the US, things are a little bit different

اما اکنون در ایالات متحده زندگی می کنم، اوضاع از نظر جشن کریسمس کمی متفاوت است

in terms of celebrating Christmas,

،

but on the whole they're quite similar.

اما در کل کاملاً شبیه هستند.

I think one of the biggest differences,

من فکر می کنم یکی از بزرگترین تفاوت ها،

and it's probably a small difference,

و احتمالاً یک تفاوت کوچک،

is that Turkey is huge for Thanksgiving.

این است که ترکیه برای روز شکرگزاری بسیار بزرگ است.

So in the US people during Thanksgiving

بنابراین در مردم ایالات متحده در طول روز شکرگزاری

and on Thanksgiving day,

و در روز شکرگزاری،

they'll eat a big Turkey, but in the UK,

آنها یک ترکیه بزرگ می خورند، اما در بریتانیا،

people have a Turkey at Christmas.

مردم در کریسمس یک بوقلمون دارند.

Whereas in the US,

در حالی که در ایالات متحده،

people tend to have a ham or some type of beef for Christmas

مردم تمایل دارند برای کریسمس یک ژامبون یا نوعی گوشت گاو

when it comes to food.

مصرف کنند.

Now in the lead up to Christmas,

اکنون در آستانه کریسمس،

which means in the days and weeks before Christmas,

یعنی در روزها و هفته های قبل از کریسمس،

most people put up Christmas decorations.

اکثر مردم تزئینات کریسمس را می گذارند.

Now this includes a Christmas tree,

اکنون این شامل یک درخت کریسمس نیز می شود،

and you can normally find a real Christmas tree anywhere

و شما به طور معمول می توانید یک درخت کریسمس واقعی

in your local area.

را در هر کجای منطقه خود پیدا کنید.

People go to these Christmas tree farms.

مردم به این مزارع درخت کریسمس می روند.

Sometimes they're out on a farm.

گاهی اوقات آنها در مزرعه هستند.

Sometimes it's a stall by the side of the road,

گاهی کنار جاده غرفه ای است، درخت

you choose your Christmas tree, the one you want to have,

کریسمس خود را انتخاب می کنی ، همانی را که می خواهی داشته

they'll cut it down for you,

باشی، آن را برایت می برند، می

wrap it up and then you take it home.

پیچند و بعد به خانه می بری.

Now, when you take it home, you put it in some water,

حالا، وقتی آن را به خانه می برید، آن را در مقداری آب

you put it in some kind of box to keep it steady.

قرار می دهید، آن را در جعبه ای قرار می دهید تا ثابت بماند.

And then you decorate the tree with ornaments.

و سپس درخت را با زیور آلات تزئین می کنید.

You decorate it sometimes with tinsel.

شما گاهی اوقات آن را با حلزون تزئین می کنید.

If you're not sure what this is, T-I-N-S-E-L, tinsel,

اگر مطمئن نیستید که این چیست، T-I-N-S-E-L،

you can look it up.

می توانید آن را جستجو کنید.

It's this very sparkly stuff,

این چیزهای بسیار درخشان است،

which my parents never really liked tinsel.

که والدین من هرگز واقعاً قلوه سنگ را دوست نداشتند.

And then to make it really magical,

و سپس برای اینکه آن را واقعا جادویی کنید

you put up some Christmas lights on there, too.

، چند چراغ کریسمس را نیز در آنجا روشن کنید.

So this is the centerpiece of Christmas.

بنابراین این نقطه مرکزی کریسمس است.

When it comes to decorations.

وقتی صحبت از دکوراسیون می شود.

However, in America,

با این حال، در آمریکا،

in the US people go really far.

در ایالات متحده، مردم واقعاً خیلی دور می‌روند.

They tend to decorate the outside of the house

آنها تمایل دارند بیرون خانه را

with big Christmas lights everywhere.

با چراغ های بزرگ کریسمس همه جا تزئین کنند.

They'll put up different types of outside

آنها انواع مختلفی از

ornaments and decorations,

زیور آلات و تزیینات بیرونی،

like inflatable Santa Claus or inflatable reindeer,

مانند بابانوئل بادی یا گوزن شمالی بادی، قرار می

so that people can really just enjoy this.

دهند تا مردم واقعاً از این کار لذت ببرند.

while they go past the houses.

در حالی که از کنار خانه ها می گذرند.

And it's very popular in the US,

و در ایالات متحده بسیار محبوب است،

I think it's becoming more popular in the UK, too,

من فکر می کنم در بریتانیا نیز محبوب تر می شود

to decorate your house in this way,

، تزئین خانه خود به این روش،

just to show people that you are in the festive spirit,

فقط برای اینکه به مردم نشان دهید که در روحیه جشن هستید

and hopefully bring joy to some people.

و امیدوارم برای برخی از مردم شادی ایجاد کنید.

In the run-up to Christmas as well.

در آستانه کریسمس نیز.

This is a time to get your presents for family and friends.

این زمان برای دریافت هدایای خود برای خانواده و دوستان است.

Now, at the moment,

اکنون، در حال حاضر،

what we're doing is something called secret Santa,

کاری که ما انجام می دهیم چیزی به نام بابا نوئل مخفی است،

where we all put our names into, well it's online now.

جایی که همه ما نام خود را در آن قرار می دهیم ، خوب اکنون آنلاین است.

And basically you, if the six of you in the family,

و اساساً شما، اگر شش نفر در خانواده

you each have to get one person a present.

هستید، هر کدام باید یک نفر هدیه بگیرید.

So it randomly selects a person

بنابراین به طور تصادفی فردی را انتخاب می کند

that you have to get the present for.

که باید برای او هدیه بگیرید.

And this takes some of the stress away because you don't

و این مقداری از استرس را از بین می برد زیرا مجبور نیستید

have to buy a present for everyone.

برای همه هدیه بخرید.

It makes it easier as well.

این کار را نیز آسان تر می کند.

And then you get the present for the person.

و سپس شما هدیه ای را برای شخص دریافت می کنید.

They open it.

آن را باز می کنند.

And then everyone tries to figure out, to work out,

و سپس همه سعی می کنند بفهمند، کار کنند

to calculate who got, whose present.

، محاسبه کنند که چه کسی، چه کسی را دریافت کرده است.

This secret Santa is really popular

این بابانوئل مخفی

in office workspaces as well.

در فضاهای کاری اداری نیز بسیار محبوب است.

So people tend to do that at the office.

بنابراین مردم تمایل دارند این کار را در دفتر انجام دهند.

On the whole, I buy my gifts right at the last minute

در کل، من هدایای خود را در آخرین لحظه

when I need to.

که نیاز دارم می خرم.

So for example, if you shop online,

به عنوان مثال، اگر شما آنلاین خرید

you have a certain amount of time when you can buy

می کنید، زمان مشخصی دارید که می

the present so that it gets delivered on time.

توانید هدیه را خریداری کنید تا به موقع تحویل داده شود.

As I've recorded, I have done my shopping for this year.

همانطور که ضبط کرده ام، خریدم را برای امسال انجام داده ام.

I've bought all of the Christmas presents I need to buy.

من تمام هدایای کریسمس را که باید بخرم خریده ام.

So this is actually quite early for me,

بنابراین این در واقع برای من خیلی زود است،

but I only did it yesterday.

اما من فقط دیروز این کار را انجام دادم.

So things will come through, or some things came through

بنابراین همه چیز به پایان خواهد رسید، یا برخی چیزها

today and some things are gonna come tomorrow.

امروز به پایان رسید و برخی چیزها فردا رخ خواهند داد.

When I was younger, I used to go carol singing,

وقتی کوچکتر بودم، سرود

which means we used to sing different types

می خواندم، یعنی ما انواع مختلفی

of Christmas carols.

از سرودهای کریسمس را می خواندیم.

And I did this at first in the community as a way

و من در ابتدا این کار را در جامعه انجام دادم

to just bring people joy as part,

تا فقط به عنوان بخشی از مردم شادی ایجاد

I think of the local church.

کنم، به کلیسای محلی فکر می کنم.

And then when I got a little bit older,

و بعد که کمی بزرگتر شدم،

my friends and I used to go to house to house for hours,

من و دوستانم ساعت‌ها،

hours during the evening,

ساعت‌ها در طول غروب،

most days leading up to Christmas to go Carol singing,

بیشتر روزهای منتهی به کریسمس خانه به خانه می‌رفتیم تا به آواز خواندن کارول برویم

to earn some more money.

تا مقداری پول بیشتر به دست بیاوریم.

So we would knock on somebody's door.

بنابراین در خانه کسی را می زدیم.

They would open it.

آن را باز می کردند.

We would start singing a Christmas carol,

شروع می‌کردیم به خواندن سرود کریسمس،

and then they would bring some money out to us,

و بعد از اتمام کار، مقداری پول

once we had finished.

برایمان می‌آوردند.

Schools in both the US and the UK breakup for Christmas,

مدارس در ایالات متحده و بریتانیا برای کریسمس از هم می پاشند،

which means that they take a break,

به این معنی که آنها به استراحت می پردازند

to break up for summer, to break up for spring,

، تا تابستان از هم جدا شوند، برای بهار

to break up for Christmas.

از هم جدا شوند، برای کریسمس از هم جدا شوند.

So I remember the days, that the last few days of school

بنابراین روزهایی را به یاد می‌آورم که چند روز آخر مدرسه

people used to get really excited,

مردم واقعاً هیجان‌زده می‌شدند،

because you didn't have school for a couple of weeks

زیرا شما برای چند هفته مدرسه

and you had Christmas coming up and most kids I know,

نداشتید و کریسمس نزدیک بود و بیشتر بچه‌هایی که می‌شناسم،

loved Christmas, I know I did.

کریسمس را دوست داشتند، می‌دانم که من انجام داد.

My friends did, my sister did.

دوستانم انجام دادند، خواهرم این کار را کرد.

And the last few days of school were always

و چند روز آخر مدرسه

a little bit easier.

همیشه کمی راحت تر بود.

Sometimes we would watch a movie in class.

گاهی سر کلاس فیلم می دیدیم.

We would do some kind of party games, have some fun,

ما نوعی پارتی بازی انجام می‌دادیم، کمی سرگرم

maybe do some extra sport activities,

می‌شدیم، شاید فعالیت‌های ورزشی اضافی انجام می‌دادیم،

because it was very difficult to focus at that time

زیرا در آن زمان تمرکز کردن بسیار دشوار بود

because everyone was just so excited about

زیرا همه در مورد تعطیلات کریسمس بسیار هیجان‌زده بودند

the Christmas holidays.

.

And then when we broke up,

و بعد وقتی از هم جدا شدیم،

we used to just spend some time at home.

فقط مدتی را در خانه می گذراندیم.

When I got older,

وقتی بزرگتر

I would go downtown or to the town center and go shopping

شدم، به مرکز شهر یا مرکز شهر می رفتم و

for Christmas presents.

برای هدایای کریسمس خرید می کردم.

And Christmas is also a really good time for movies.

و کریسمس نیز زمان بسیار خوبی برای فیلم است.

There were movies on TV throughout the day,

در طول روز فیلم‌هایی در تلویزیون پخش می‌شد،

and this is probably one of the biggest differences

و این احتمالاً یکی از بزرگترین تفاوت‌ها است،

because when I was growing up,

زیرا زمانی که من بزرگ می‌شدم،

we didn't have Netflix or any online TV.

نتفلیکس یا هیچ تلویزیون آنلاینی نداشتیم.

We only really had five TV channels,

ما واقعاً فقط پنج کانال تلویزیونی داشتیم،

but most of them played Christmas movies and different types

اما بیشتر آنها در طول روز فیلم های کریسمس و انواع

of movies throughout the day.

مختلف فیلم را پخش می کردند.

So this was in the lead up to Christmas,

بنابراین این

the first few days before Christmas,

پیش از کریسمس بود، چند روز اول قبل از کریسمس،

on Christmas Day, on Boxing Day,

در روز کریسمس، در روز باکسینگ،

which I'll talk about in a second and throughout,

که من در یک ثانیه و در تمام مدت در مورد آن صحبت خواهم کرد،

right until we went back to school.

درست تا زمانی که به مدرسه برگردیم.

So New Year's Eve, too.

پس شب سال نو هم.

Now I found a list with the biggest Christmas movies

اکنون فهرستی با بزرگترین فیلم های کریسمس

in terms of ticket sales.

از نظر فروش بلیط پیدا کردم.

And number one is the Grinch.

و شماره یک گرینچ است.

There's also A Christmas Carol.

سرود کریسمس نیز وجود دارد.

Elf is on the list, the Holiday, the Santa Claus,

وروجک در لیست است، تعطیلات، بابانوئل،

I think really, out of those, I like The Polar Express.

فکر می‌کنم واقعاً، از بین آن‌ها، من سریع قطبی را دوست دارم.

If you like comedy,

اگر کمدی دوست دارید

try Elf, Elf, E-L-F.

، Elf، Elf، E-L-F را امتحان کنید.

A lot of people like this movie,

خیلی ها این فیلم را دوست دارند، به نظر

I think it's quite good.

من خیلی خوب است.

I'm not a massive fan of it.

من طرفدار زیاد آن نیستم.

And if you like romantic comedies,

و اگر کمدی های رمانتیک را دوست دارید،

then The Holiday is a good one to watch and this

پس The Holiday برای تماشا کردن مناسب است و

This will give you a good idea of what Christmas

این به شما ایده خوبی از چگونگی

is like in the US and the UK,

کریسمس در ایالات متحده و بریتانیا

because it shows both of those countries

می دهد، زیرا هر دو کشور

during Christmas time.

را در زمان کریسمس نشان می دهد.

Now Christmas Day,

اکنون روز کریسمس،

this depends on where you live

این بستگی به محل زندگی شما

and what your family traditions are.

و سنت های خانوادگی شما دارد.

But most people, well,

اما اکثر مردم، خوب،

most children wake up and they'll find their stocking.

بیشتر بچه ها از خواب بیدار می شوند و جوراب خود را پیدا می کنند.

Now, this is a sock filled with small presents

حالا، این یک جوراب پر از هدایای کوچک

and fun stuff.

و چیزهای سرگرم کننده است.

And it's usually at the end of their bed,

و معمولاً در انتهای تخت آنها است،

sometimes it's by a fireplace.

گاهی اوقات کنار شومینه است.

So this is like the start of it,

بنابراین این مانند شروع آن است،

where the children will wake up and they can open up these

جایی که بچه ها از خواب بیدار می شوند و می توانند این

presents on their own.

هدایا را خودشان باز کنند.

And then Christmas morning,

و سپس صبح کریسمس،

some people go to church,

برخی از مردم به کلیسا می روند،

other people will go for a walk in the morning.

افراد دیگر صبح برای پیاده روی می روند.

Maybe watch some TV, getting outside a lot,

شاید کمی تلویزیون تماشا کنید ، بیرون رفتن زیاد،

a lot of the time depends on the weather.

زمان زیادی بستگی به آب و هوا دارد.

A big thing is to have a white Christmas.

یک چیز بزرگ داشتن یک کریسمس سفید است.

So a white Christmas is when it snows during Christmas.

بنابراین کریسمس سفید زمانی است که در طول کریسمس برف می بارد.

Now, those who have Christmas during the summer,

اکنون، کسانی که در تابستان کریسمس دارند،

never get this experience in their own country.

هرگز این تجربه را در کشور خود ندارند.

I remember one Christmas when it was snowy in the UK,

من یک کریسمس را به یاد می‌آورم که در بریتانیا

we had a snowy Christmas here last year,

برفی بود، سال گذشته کریسمس برفی را اینجا داشتیم،

but we weren't home.

اما در خانه نبودیم.

We were, I think, in Florida at the time, on the beach,

فکر می‌کنم ما در آن زمان در فلوریدا بودیم، در ساحل،

we spent some Christmases in Florida where it's really sunny

چند کریسمس را در فلوریدا گذراندیم که واقعاً آفتابی

and warm and yeah,

و گرم است و بله،

it's but to get a white Christmases is important

اما گرفتن کریسمس سفید

for some people.

برای برخی افراد مهم است.

It just brings about that magic of Christmas.

این فقط آن جادوی کریسمس را به ارمغان می آورد.

I think most people open their presents

من فکر می کنم بیشتر مردم هدایای خود

up before lunchtime.

را قبل از وقت ناهار باز می کنند.

So before lunch people will open up that their presents.

بنابراین قبل از ناهار مردم هدایای خود را باز می کنند.

And then one of the biggest things for Christmas Day

و سپس یکی از بزرگترین چیزها برای

is Christmas dinner.

روز کریسمس شام کریسمس است.

Now, Ricky Duvet said,

اکنون، ریکی دووت گفت:

"The Sunday roast is the king of dinners,

"کباب یکشنبه پادشاه شام ​​است،

"and Christmas dinner is a king of Sunday roast,"

"و شام کریسمس پادشاه کباب یکشنبه است"،

which means that in the UK on most Sundays,

به این معنی که در بریتانیا در اکثر یکشنبه ها

a lot of people will have a traditional Sunday roast

، بسیاری از مردم یک کباب سنتی یکشنبه را

where they'll roast or cook some type of meat,

در آنجا می خورند. برخی از انواع گوشت،

beef, turkey, ham, et cetera, maybe chicken

گوشت گاو، بوقلمون، ژامبون و غیره، شاید مرغ را

with roast potatoes, vegetables,

با سیب زمینی کباب، سبزیجات،

sometimes a Yorkshire pudding, and gravy.

گاهی پودینگ یورکشایر، و سس کباب می کنم یا می پزم.

My parents used to make a Sunday roast every Sunday.

والدین من هر یکشنبه یک کباب یکشنبه درست می کردند.

It was just something we always had on a Sunday,

این فقط چیزی بود ما همیشه یکشنبه می

but then Christmas dinner is like this,

خوردیم، اما بعداً شام کریسمس اینگونه است،

but it's a little extra special.

اما کمی خاص است.

Now not everyone likes Turkey.

حالا همه ترکیه را دوست ندارند.

I find it okay.

به نظر من خوب است.

It's not the best meat in the world, but it's fine.

این بهترین گوشت در جهان نیست، اما خوب است

But everyone in the UK has a Turkey for their Sunday roast.

. بریتانیا برای کباب یکشنبه خود یک بوقلمون

But again, it's roast potatoes and Brussels sprouts

دارد.اما باز هم سیب زمینی کبابی و کلم

is very traditional

بروکسل بسیار سنتی

and different types of vegetables, gravy, cranberry sauce,

و انواع مختلف سبزیجات، سس، سس زغال اخته،

which is taking cranberries and making a sauce from this.

که کرن بری می گیرد و از آن سس درست می کند.

And then you all sit down in a very,

و بعد همه می نشینید در روشی بسیار

a more formal way than you normally have dinner.

رسمی تر از شام معمولی شما

And then in the UK, it's very common to have crackers,

و سپس در تی در بریتانیا، داشتن کراکرها، کراکرهای کریسمس بسیار رایج است

Christmas crackers, which are these things that you have

، که این چیزهایی است که شما

and you grab one end of it and someone else grabs

دارید و یک سر آن را می گیرید و دیگری

the other end.

سر دیگر آن را می گیرد.

And it makes a popping noise when it breaks.

و وقتی می شکند صدای ترکیدن می دهد.

And then you either end up with the big part

و سپس یا به بخش بزرگ

or the little part.

یا کوچک ختم می‌شوید.

And if you have the big part,

و اگر سهم بزرگی

you get some stuff in there, usually a toy, a joke,

دارید، چیزهایی در آنجا می‌آورید، معمولاً یک اسباب‌بازی، یک جوک،

and then a Christmas crown,

و سپس یک تاج کریسمس،

like a little hat to put on during Christmas dinner.

مانند یک کلاه کوچک برای سر گذاشتن در شام کریسمس.

People generally eat and sometimes drink too much

مردم معمولاً برای شام کریسمس زیاد می خورند و گاهی اوقات می نوشند

for Christmas dinner.

.

And usually the dad has a nap at this stage,

و معمولاً پدر در این مرحله

a nap on the sofa while everyone else watches

یک چرت می زند، یک چرت روی مبل در حالی که بقیه

more Christmas movies.

فیلم های کریسمس بیشتری تماشا می کنند.

So again, usually the family is all together

بنابراین، معمولاً خانواده همه با هم در

watching the same movie,

حال تماشای یک فیلم هستند

having the same type of experience.

و تجربه‌های مشابهی دارند.

Children tend to stay up late on Christmas Day as well.

کودکان در روز کریسمس نیز تمایل دارند تا دیروقت بیدار بمانند .

To stay up late,

تا دیر وقت بیدار ماندن،

which is a phrase of verb, so that they can just enjoy

که یک عبارت فعل است، تا فقط

the day a little bit more.

کمی بیشتر از روز لذت ببرند.

But then Boxing Day, oh, Boxing Day,

اما پس از آن روز باکسینگ، اوه، روز باکسینگ،

my favorite day of the year,

روز مورد علاقه من در سال،

which isn't celebrated in the US but it is in the UK,

که در ایالات متحده جشن گرفته نمی شود ، اما در بریتانیا برگزار می شود،

I'm thinking Canada as well.

من به کانادا نیز فکر می کنم.

And it's just the day after Christmas.

و درست یک روز بعد از کریسمس است.

And I think Boxing Day comes from

و من فکر می‌کنم روز باکس از

a tradition where factory owners would give their workers

یک سنت سرچشمه می‌گیرد که در آن صاحبان کارخانه‌ها

a box on the day after Christmas full of stuff,

در روز بعد از کریسمس جعبه‌ای پر از وسایل،

little presents, jam, stuff like that.

هدایای کوچک، مربا، و چیزهایی از این قبیل را به کارگران خود می‌دادند.

I used to work for a company that did this as well.

من قبلاً در شرکتی کار می کردم که این کار را نیز انجام می داد.

They gave us a Christmas hamper full of local products,

آنها به ما یک هبر کریسمس پر از محصولات محلی،

usually food, jam, honey, cheese, et cetera.

معمولاً غذا، مربا، عسل، پنیر و غیره دادند.

And then in the UK,

و سپس در بریتانیا،

this is mainly celebrated by having parties, buffet-style.

این جشن عمدتاً با برگزاری مهمانی‌هایی به سبک بوفه برگزار می‌شود.

And this is where people have the leftover turkey.

و این جایی است که مردم باقی مانده بوقلمون را دارند.

And then they'll use other things as well to create a buffet

و سپس از چیزهای دیگری نیز برای ایجاد بوفه ای استفاده

where people can just get their own plate of food.

می کنند که در آن افراد می توانند بشقاب غذای خود را تهیه کنند.

It's more informal, Boxing Day.

این غیررسمی تر است، روز باکسینگ.

People feel a little bit more relaxed because Christmas can

مردم کمی احساس آرامش می کنند زیرا کریسمس

be quite stressful for those who plan it and cook dinner.

برای کسانی که برنامه ریزی می کنند و شام می پزند می تواند بسیار استرس زا باشد.

So Boxing Day is a lot more relaxed.

بنابراین Boxing Day بسیار آرام‌تر است.

It's also a big day for football,

همچنین روز بزرگی برای فوتبال است،

as in soccer and most teams get their biggest attendance

زیرا در فوتبال و اکثر تیم‌ها بیشترین حضور خود را

of the year on Boxing Day.

در سال در روز باکس دارند.

So though, if your team is playing at home,

بنابراین، اگر تیم شما در خانه بازی می کند،

most people who normally go to a soccer game will go

اکثر افرادی که به طور معمول به یک بازی فوتبال می روند

on that day.

در آن روز خواهند رفت.

So usually they get their biggest attendances of the year,

بنابراین معمولاً آنها بیشترین حضور خود را در سال دارند،

even though the weather can be quite bad.

حتی اگر آب و هوا بسیار بد باشد.

And again, everyone's in a good mood.

و دوباره، همه در روحیه خوبی هستند.

Christmas is over, distress.

کریسمس تمام شد، پریشانی

'Cause Christmas can be stressful with presents

از آنجایی که کریسمس با هدایا

and making sure everyone has the right food

و اطمینان از اینکه همه غذای مناسب دارند و غذای مناسب را تهیه

and that you got the right food in, shops are closed.

کرده اید، می تواند استرس زا باشد، مغازه ها بسته هستند.

You can't go out to get something.

شما نمی توانید برای گرفتن چیزی بیرون بروید.

So on Boxing Day, it's like a release.

بنابراین در روز باکسینگ، مانند یک انتشار است.

Everyone's had a good Christmas, they've eaten too much,

همه کریسمس خوبی را سپری کرده‌اند، خیلی غذا خورده‌اند،

but they're ready to party again, the next day.

اما آماده‌اند دوباره روز بعد جشن بگیرند.

There are a few other things I want to talk

چند چیز دیگر وجود دارد که می خواهم در

about including gifts.

مورد آن صحبت کنم، از جمله هدیه.

Now, the way that children receive gifts

حالا روشی که بچه ها

is through Santa Claus, who is this figure,

هدایا می گیرند از طریق بابانوئل است، که این شخصیت است،

this guy from the North Pole,

این پسر قطب شمال،

he has some elves who creates the presents,

او الف هایی دارد که هدایا را می سازند،

who makes the gifts for the children.

که هدایایی را برای بچه ها درست می کنند.

He has reindeer,

او گوزن شمالی دارد

which he uses to help him fly through the air.

که از آنها برای پرواز در هوا استفاده می کند.

He has Mrs. Clause as well to give him help.

او خانم کلاوز را نیز دارد تا به او کمک کند.

And on Christmas Eve, he sets off,

و در شب کریسمس، او به راه

puts all the toys in his sleigh,

می افتد، تمام اسباب بازی ها را در سورتمه

which he sits in while the reindeer take him around.

اش می گذارد، در حالی که گوزن های شمالی او را به اطراف می برند.

And then he goes to every child in the world,

و بعد به سراغ همه بچه های دنیا

goes on their rooftop,

می رود، روی پشت بام آنها می رود،

down the chimney and leaves the gifts

از دودکش پایین می رود و هدایا را

under the Christmas tree.

زیر درخت کریسمس می گذارد.

Now you might be wondering, is Santa Claus real?

اکنون ممکن است از خود بپرسید که آیا بابانوئل واقعی است؟

Is he real, well.

آیا او واقعی است، خوب

He is if you believe in him.

او اگر به او ایمان داشته باشید.

Now we did spend some time in Spain.

حالا ما مدتی را در اسپانیا گذراندیم.

And one area of Spain was the Basque Country in Bilbao.

و یکی از مناطق اسپانیا کشور باسک در بیلبائو بود.

And I remember when I was there,

و به یاد دارم وقتی آنجا بودم،

people told us about Olentzero, Olentzero.

مردم به ما درباره اولنتزرو، اولنتزرو گفتند.

And this is a character in the Basque Country who comes

و این یک شخصیت در کشور باسک است که در

to town late at night on the 24th of December

اواخر شب در 24 دسامبر

to drop off presents for children.

به شهر می آید تا هدایایی را برای کودکان بفرستد.

Now, in some places,

حالا یک جاهایی

he comes a little bit later

کمی دیرتر می آید

and there are many traditions to this.

و روایات زیادی در این باره وجود دارد.

And it's interesting because he looks like a person,

و جالب است زیرا او شبیه یک شخص است،

like a very traditional Basque figure

مانند یک چهره بسیار سنتی باسک

who wears these traditional clothing,

که این لباس های سنتی را می پوشد،

and also the, I forget what it's called,

و همچنین، فراموش کردم اسمش چیست،

they're the hat that people in the Basque Country wear.

آنها کلاهی هستند که مردم کشور باسک بر سر می گذارند .

But throughout the world,

اما در سراسر جهان

there are different types of stories and traditions

انواع مختلفی از داستان ها و سنت ها

based on something similar to Santa.

بر اساس چیزی شبیه به بابانوئل وجود دارد.

And I wonder if you've got one where you live.

و من تعجب می کنم که آیا شما در جایی که زندگی می کنید دارید؟

So that's all about the different traditions

بنابراین همه چیز در مورد سنت های مختلف

and the main traditions when it comes to Christmas

و سنت های اصلی در مورد کریسمس

in the UK and the US.

در بریتانیا و ایالات متحده است.

And like I said before,

و همانطور که قبلاً گفتم

a lot of it depends on where you live and the weather.

، بسیاری از آن به محل زندگی و آب و هوا بستگی دارد.

So for people who get a white Christmas, a snowy Christmas,

بنابراین برای افرادی که کریسمس سفید، کریسمس برفی دارند

it does feel really magical,

، واقعاً احساس جادویی می‌کنند،

but I did spend some time in Florida during Christmas,

اما من در طول کریسمس مدتی را در فلوریدا گذراندم،

like I said,

همانطور که گفتم،

and it's just amazing to go swimming in the ocean

و شنا کردن در اقیانوس

on Christmas Day.

در روز کریسمس شگفت‌انگیز است.

So hope you found this episode interesting,

بنابراین امیدوارم این قسمت برای شما جالب بوده باشد،

especially if you don't celebrate Christmas

به خصوص اگر کریسمس را جشن نمی گیرید

or don't know much about it.

یا چیز زیادی در مورد آن نمی دانید.

There is obviously a lot of religious aspects to this,

واضح است که جنبه های مذهبی زیادی در این مورد وجود دارد،

but I just wanted to talk more about the culture,

اما من فقط می خواستم بیشتر در مورد فرهنگ،

and the traditions and what people do, generally speaking.

سنت ها و کارهایی که مردم انجام می دهند، به طور کلی صحبت کنم.

And what I remember people doing when it came to Christmas.

و آنچه را که مردم در هنگام کریسمس انجام می دادند به یاد می آورم.

Now, if you have enjoyed this episode, like I said before,

حالا، اگر از این قسمت لذت برده اید ، همانطور که قبلاً گفتم

the best thing you can do is to like it,

، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که آن

if there is a Like button and to share it with a friend,

را لایک کنید، اگر دکمه لایک وجود دارد و آن را با یک دوست به اشتراک بگذارید،

so just click that little Share button,

بنابراین فقط روی دکمه کوچک Share کلیک کنید

and send it to somebody that you know,

و آن را ارسال کنید. به کسی که می‌شناسید

and then subscribe to the podcast,

، و اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، در پادکست مشترک شوید

if you haven't done so already.

.

We release a new episode every Thursday.

هر پنجشنبه یک قسمت جدید منتشر می کنیم.

And I just want to put this out there

و من فقط می‌خواهم این را

that it's coming to the end of the year.

بگویم که به پایان سال می‌رسد.

We started the podcast officially this year,

ما پادکست را به طور رسمی امسال شروع کردیم

and it's had close to 200,000 downloads now on Podcast Apps,

و اکنون نزدیک به 200000 بار در برنامه های پادکست دانلود شده است،

that doesn't include YouTube.

که یوتیوب را شامل نمی شود.

So thank you so much for listening to this.

پس خیلی ممنون که به این گوش دادید.

Thank you so much for your support and help me by growing

از حمایت شما بسیار سپاسگزارم و

this podcast even further by again,

با گسترش مجدد این پادکست و

sharing it with your friends.

به اشتراک گذاری آن با دوستان خود به من کمک کردید.

So I hope you have a wonderful time.

پس امیدوارم لحظات فوق العاده ای داشته باشید.

If you want to learn a little bit more English with me,

اگر می خواهید کمی بیشتر انگلیسی را با من یاد بگیرید،

click on another episode,

روی قسمت دیگری کلیک کنید،

or if you're on the YouTube channel,

یا اگر در کانال یوتیوب هستید،

click on the playlist and I will speak to you soon, okay.

روی لیست پخش کلیک کنید و من به زودی با شما صحبت خواهم کرد، باشه.

Bye-bye for now.

فعلا خداحافظ