Learn English with Santa: 3 Christmas Idioms that You Need to Know

- God damn online shop.

- لعنت به فروشگاه اینترنتی.

Hello, this is Santa Claus here

سلام، این بابانوئل اینجاست

and Jack from.

و جک از.

- [Cameraman] To Fluency.

- [فیلمبردار] به روانی.

- To Fluency (chuckling)

- To Fluency (خنده)

has asked me just to make this little video

از من خواسته که این ویدیوی کوچک

just to wish you guys a happy Christmas.

را فقط برای تبریک کریسمس به شما بچه ها بسازم.

And very, very merry Christmas.

و کریسمس بسیار بسیار مبارک.

Now, apparently he has this channel

حالا ظاهرا این کانال رو

that teaches English?

داره که انگلیسی آموزش میده؟

Yep, okay, now just to say

بله، خوب، حالا فقط بگویم

that my accent's originally from the USA.

که لهجه من در اصل از ایالات متحده است.

I won't tell you exactly where

من دقیقاً به شما نمی گویم کجا،

but after living in the North Pole for a few years

اما پس از چند سال زندگی در قطب شمال

and all those little British elves,

و تمام آن الف های کوچک بریتانیایی،

it might sound a little bit British here and there.

ممکن است اینجا و آنجا کمی انگلیسی به نظر برسد.

Now, what else am I going to do?

حالا دیگه چیکار کنم؟

- [Cameraman] Maybe teach them some idioms.

- [فیلمبردار] شاید چند اصطلاح به آنها یاد بده.

- I can teach these guys some idioms.

- من می توانم چند اصطلاح به این بچه ها یاد بدهم.

Sure thing, okay, first idiom Christmas related.

مطمئناً، بسیار خوب، اولین اصطلاح مربوط به کریسمس است.

A white Christmas.

یک کریسمس سفید

A white Christmas.

یک کریسمس سفید

Now, this might sound a little bit strange

حالا،

if somebody says I'm really hoping

اگر کسی بگوید من واقعاً

for a white Christmas this year.

به کریسمس سفید امسال امیدوار هستم، ممکن است کمی عجیب به نظر برسد.

Don't think ill of this person.

در مورد این شخص فکر بد نکنید.

Instead, bless their heart,

در عوض، قلب آنها را برکت دهید،

all they want is for a little snow on Christmas Day.

تنها چیزی که آنها می خواهند کمی برف در روز کریسمس است.

So to get a white Christmas means

بنابراین گرفتن کریسمس سفید به معنای

to get snow on Christmas Day.

بارش برف در روز کریسمس است.

Now, what's the next?

حالا، بعدی چیست؟

I'm just looking at some notes over here.

من فقط به چند یادداشت در اینجا نگاه می کنم.

Hope you don't mind.

امیدوارم مشکلی نداشته باشی

Oh, to go cold turkey.

اوه، برای رفتن به بوقلمون سرد.

One of my favorites.

یکی از مورد علاقه های من

Now, this is used throughout the year

در حال حاضر، این در طول سال استفاده می شود،

but it's Christmas related

اما مربوط به کریسمس است

because people in the UK apparently

زیرا مردم در بریتانیا ظاهراً

eat turkey on Christmas Day.

در روز کریسمس بوقلمون می خورند.

I'm a vegan now.

من الان یک گیاهخوار هستم

But anyway, to go cold turkey mans

اما به هر حال، برای رفتن مرد بوقلمون سرد

to give up something suddenly.

به ترک چیزی به طور ناگهانی.

Something that you shouldn't be doing.

کاری که نباید انجام می دادی

(chuckling)

(خنده)

Like smoking those cigarettes.

مثل کشیدن آن سیگارها.

So if you wanna give up cigarette,

بنابراین اگر می‌خواهید سیگار را

smoking that trash,

ترک کنید، آن زباله‌ها را بکشید

you just say I'm gonna go cold turkey.

، فقط بگویید من می‌روم به بوقلمون سرد.

I'm not gonna do any of those nicotine patches.

من هیچ یک از آن چسب های نیکوتین را انجام نمی دهم.

I'm just gonna stop smoking,

من فقط سیگار را ترک

that's it, just stop smoking.

می کنم، همین است، فقط سیگار را ترک کنید.

To go cold turkey.

برای رفتن به بوقلمون سرد.

In fact, there's one time when I had to go.

در واقع، یک زمانی است که باید بروم.

We won't talk about that.

ما در مورد آن صحبت نخواهیم کرد.

The last one,

آخرین مورد

the last one can be a little bit rude

، آخرین مورد ممکن است کمی بی ادب باشد،

but it's a real good one

اما این یک اصطلاح واقعا خوب است که

just to have up your sleeve

فقط در آستین خود داشته باشید

which is another idiom

که اصطلاح دیگری است

which we won't talk about here either.

که در اینجا نیز در مورد آن صحبت نمی کنیم.

Now, to go cold turkey,

حالا، برای رفتن به بوقلمون سرد،

no, we just did that one.

نه، ما فقط آن یکی را انجام دادیم.

(chuckling)

(خنده) بابانوئل

Santa gets a little bit crazy at this time of year.

در این زمان از سال کمی دیوانه می شود.

The last one, I can't see my notes,

آخرین مورد، من نمی توانم یادداشت های خود را ببینم،

here it is.

اینجاست.

It's the thought that counts.

این فکر است که مهم است.

It's the thought that counts.

این فکر است که مهم است.

Now, if you get a present that you do not like,

حالا، اگر هدیه ای دریافت کردید که دوست ندارید،

you can say well, it's the thought that counts

می توانید خوب بگویید، این فکر مهم است

which might upset the person that got you that present

که ممکن است کسی را که آن هدیه را به شما داده است ناراحت کند،

but basically it's saying that the thought

اما اساساً این است که می گوید

of buying me a present

فکر خرید یک هدیه برای من

is more important than this piece of that you got me.

مهمتر از این است. تکه ای از آن مرا گرفتی

You know what I'm trying to say.

میدونی میخوام چی بگم

Someone got you something real.

یکی بهت یه چیز واقعی داده

You know what I'm trying to say.

میدونی میخوام چی بگم

Then you can just say it's the thought that counts.

سپس می توانید بگویید که این فکر است که اهمیت دارد.

It might upset them but who cares anyway?

ممکن است آنها را ناراحت کند اما به هر حال چه کسی اهمیت می دهد؟

You get to use an idiom.

شما باید از یک اصطلاح استفاده کنید.

Is that all you want me to do, Jack?

آیا این تمام چیزی است که از من می‌خواهی، جک؟

- [Jack] Like and subscribe?

- [جک] لایک و مشترک شوم؟

- Oh, I almost forgot.

- اوه، تقریباً فراموش کردم.

Like this video, subscribe to this channel.

این ویدیو را لایک کنید، در این کانال عضو شوید.

Get down into that description,

وارد این توضیحات

get your free book, "The Five Step Plan for English Fluency"

شوید، کتاب رایگان خود، «طرح پنج مرحله‌ای برای تسلط به زبان انگلیسی» را دریافت کنید

and learn some good British English,

و انگلیسی بریتانیایی خوب،

maybe a little bit American as well

شاید کمی هم آمریکایی را بیاموزید

and then maybe I'll see you this time next year.

و سپس شاید سال آینده شما را در این زمان ببینم.

If we're gonna do this again, I don't know.

اگر قرار است دوباره این کار را انجام دهیم ، نمی دانم.

But I gotta get going.

اما من باید بروم

Mrs. Claus doesn't like me doing these kind of things

خانم کلاوس دوست ندارد من این نوع کارها را

and I don't like doing them either

انجام دهم و من هم دوست ندارم آنها را

but I'm doing them for Jack.

انجام دهم اما آنها را برای جک انجام می دهم.

Apparently he's one of the best teachers here on YouTube.

ظاهرا او یکی از بهترین معلمان اینجا در یوتیوب است.

I don't think so but maybe you guys do

من اینطور فکر نمی کنم، اما شاید شما بچه ها دارید

and that's why you're here.

و به همین دلیل است که اینجا هستید.

I'm not gonna judge ya.

من شما را قضاوت نمی کنم

I'm not gonna judge ya.

من شما را قضاوت نمی کنم

Peace out.

صلح.