Advanced English Conversation Lesson #2: Love ❤️ (learn real English w/ subtitles)

Hello everybody! This is Jack from

سلام به همه! این جک از

tofluency.com, and we are back with

tofluency.com است، و ما با

another conversation that is going to

گفتگوی دیگری بازگشته ایم که به

help you learn real English. Now, today

شما کمک می کند انگلیسی واقعی را یاد بگیرید. اکنون، امروز

we're going to talk about Valentine´s Day

می خواهیم در مورد روز ولنتاین

and romance.

و عاشقانه صحبت کنیم.

Yeah! Valentine's Day and romance because

آره روز ولنتاین و عاشقانه چون

we are filming this February. Now, be sure

ما در فوریه امسال در حال فیلمبرداری هستیم. اکنون، حتماً

to check out the description because

توضیحات را بررسی کنید زیرا

I'll leave a list of the different phrases

من لیستی از عبارات

and vocabulary that we use in this

و واژگان مختلفی را که در این درس استفاده می کنیم

lesson, and we're going to try to speak

، می گذارم و سعی می کنیم

at more or less our normal speed and

کم و بیش با سرعت عادی صحبت کنیم و

this will give you great listening

این به شما کمک می کند. تمرین گوش دادن عالی

practice. So, Valentine's Day can you tell

بنابراین، روز ولنتاین می توانید به

everyone what Valentine's Day is?

همه بگویید روز ولنتاین چیست؟

Valentine's Day is February 14 of every year.

روز ولنتاین 14 فوریه هر سال است.

It's a holiday which is supposed to

این یک تعطیلات است که قرار

celebrate romantic love, so the love

است عشق عاشقانه را جشن بگیرد، بنابراین عشق

between two partners, and it's a

بین دو شریک، و

holiday where there's sometimes a lot of

تعطیلاتی است که گاهی اوقات

pressure to do things in a certain way

فشار زیادی برای انجام کارها به روش خاصی وجود دارد،

but it can also be quite fun, and as

اما همچنین می تواند بسیار سرگرم کننده باشد، و همانطور

we were talking about it, we realized that

که در مورد آن صحبت کردیم. ما متوجه

we had a lot of memories of Valentine's Day from

شدیم که خاطرات زیادی از روز ولنتاین از زمان

growing up what it was like to

رشد

celebrate this holiday, which is really a

داشتیم که جشن گرفتن این تعطیلات چگونه بود، که واقعاً یک

romantic holiday in school - when you're child.

تعطیلات عاشقانه در مدرسه است - وقتی کودک هستید.

Yeah, and we had some good memories and some

بله، و ما چند خاطره خوب و چند

bad memories. I think we're only going to

خاطره بد داشتیم. فکر می‌کنم ما فقط

share the good memories, and one of

خاطرات خوب را به اشتراک می‌گذاریم، و یکی

the big things is, on Valentine's Day, one of the main

از چیزهای مهم این است که در روز ولنتاین، یکی از اصلی‌ترین

that people do is to send and

کارهایی که مردم انجام می‌دهند ارسال و

receive cards, so let's talk about that -

دریافت کارت است، پس بیایید در مورد آن صحبت کنیم -

how you did that school in America.

چگونه در آن مدرسه کار کردید. در آمریکا.

Yes! Absolutely, and so basically the

آره! کاملاً، و اساساً

whole Valentine's Day celebration was

کل جشن روز ولنتاین این بود که

everybody would buy or make cards for

همه برای

everybody in their class, and usually

همه در کلاس خود کارت می‌خریدند یا می‌ساختند، و معمولاً

attach a little piece of candy, so...

یک تکه آب نبات به آن وصل می‌کردند، بنابراین...

Oh, candy as well... it came with candy.

اوه، آب نبات نیز... همراه با آب نبات بود.

Of course! Usually, the most popular ones were

البته! معمولاً محبوب ترین آنها

Hershey Kisses and Conversation Hearts.

بوسه های هرشی و قلب های گفتگو بودند.

So both of these are types of chocolate?

پس هر دوی اینها انواع شکلاتی هستند؟

No! Well, Hersheys

نه! خوب،

Hershes is, you know what a Conversation Heart is?

هرشیس هرش است، می‌دانید قلب مکالمه چیست؟

Oh, we call that something else.

اوه، ما آن را چیز دیگری می نامیم.

Is it one of those little round candy,

آیا این یکی از آن آب نبات های گرد کوچک است

like, sweet things with some kind of

، مانند چیزهای شیرین با نوعی

message on it... YES! What did we call call these?

پیام روی آن... بله! اسم اینها را چه گذاشتیم؟

I'll leave this in the description. It's gonna...

من این را در توضیحات می گذارم. قرار است...

I can't remember but, yeah, we used to have

یادم نمی‌آید، اما، بله، ما قبلاً

these as well... Absolutely, and they would

اینها را هم داشتیم... کاملاً، و

say a little message like: 'Fax me'

آنها پیام کوچکی مانند "فکس من" را می‌گفتند

which really dates... Fax me? Send me a fax!

که واقعاً تاریخ دارد... مرا فکس کنید؟ برای من فکس بفرست!

Now it would be 'send me a Snap'.

حالا این می تواند «یک اسنپ برای من بفرست».

Yeah, it's probably like email me or

بله، احتمالاً مثل این است که به من ایمیل بزنید یا برای

Instagram me. I don't know if it would fit in a

من اینستاگرام. نمی‌دانم در یک

little tiny candy... I'm sure they would fit in.

شیرینی کوچک جا می‌شود یا نه... من مطمئنم که آنها جا می‌شوند.

So, you would attach those to

پس شما آن‌ها را

the card and send them to one person, two

به کارت وصل می‌کنید و برای یک نفر، دو

people, ten? The rule was really

نفر، ده نفر می‌فرستید؟ قانون واقعاً

everybody in the class. Really? we didn't

همه افراد کلاس بود. واقعا؟

have that rule. Well, that was when we were

ما آن قانون را نداشتیم خوب، آن زمان بود که ما

younger.

جوانتر بودیم.

And then, as you get older, and it's

و سپس، با بزرگتر شدن، و

less typical to give people Valentine's

کمتر معمولی است که به مردم ولنتاین بدهید،

unless you are in a romantic

مگر اینکه در یک

relationship with them. Or you like someone, right?

رابطه عاشقانه با آنها باشید. یا کسی را دوست دارید، درست است؟

Yeah, or you like them.

بله، یا شما آنها را دوست دارید.

I don't remember sending Valentine's Day

یادم نمی‌آید

cards to everyone in the class, but I do

برای همه افراد کلاس کارت‌های روز ولنتاین ارسال کرده باشم، اما

remember you would send a card to one

یادم می‌آید که اساساً برای یک

person, basically, and you would put from

نفر کارت می‌فرستید و از طرف

your secret admirer.

ستایشگر مخفی خود می‌فرستید.

Really? Yeah! So the idea is that you

واقعا؟ آره بنابراین ایده این است که شما

don't tell people who the card is from.

به مردم نگویید کارت از چه کسی است.

Right! A lot of times, though, they would

درست! با

guess who it is, based on your

این حال، خیلی وقت ها بر اساس دست خط شما حدس می زنند که کیست

handwriting,

،

I remember... because what

یادم می آید... چون کاری که

you'd do is you'd give the card to a friend to

شما انجام می دهید این است که کارت را به یکی از دوستانتان می دهید

give it to them or you'd put in their locker,

تا آن را به آنها بدهد یا می گذارید. در کمدشان،

you'd put on their desk so they that they

روی میزشان می گذاشتی تا آنها

don't know who it is, but you could

ندانند کیست، اما همیشه می توانستی

always write your name, some people did

اسمت را بنویسی، بعضی ها هم

write their name too.

اسمشان را می نوشتند.

So Jack... be honest, how many secret admirer

پس جک... راستش را بخواهید، چند

Valentine's Cards did you send? I used to

تا کارت ولنتاین برای تحسین کننده های مخفی ارسال کردید؟ من

send one... one every year.

هر سال یکی... یکی می فرستادم.

One every year? I think so...

هر سال یکی؟ فکر می کنم اینطور است...

Sometimes, I was in, you know,

گاهی اوقات، می دانید،

"relationship" when I was 12 or 13, so

در 12 یا 13 سالگی در "رابطه" بودم، بنابراین مشخصاً

I would send a card to that person

برای آن شخص کارت می فرستادم

obviously. But other than that it was, yes,

. اما غیر از این بود، بله،

sometimes I didn't send them.

گاهی اوقات آنها را نمی فرستادم.

Sometimes you didn't But most years you did? I think most years I did.

بعضی وقت ها این کار را نکردی اما بیشتر سال ها این کار را می کردی؟ فکر می کنم بیشتر سال ها این کار را کردم.

And how often did you sign

و هر چند وقت یک بار

your name and how often were you a

نام خود را امضا کردید و هر چند وقت یک بار یک

secret admirer?

ستایشگر پنهانی بودید؟

I can't remember. I remember receiving cards from

من نمی توانم به یاد بیاورم. یادم می آید از طرفداران مخفی کارت دریافت می کردم

secret admirers... plural, but

... جمع، اما

I don't remember sending cards,

یادم نمی آید که کارت

sending, you know, "from your secret admirer"

فرستاده باشم، می دانی، "از طرفدار مخفی تو"

Ever? Never?

فرستاده باشم. هرگز؟

I can't really remember doing it. So, you only gave one

من واقعاً نمی توانم آن را به یاد بیاورم. پس

special girl a card every year?

هر سال فقط به یک دختر خاص کارت دادی؟

I think so. And you signed your name?

من هم اینچنین فکر میکنم. و اسمت رو امضا کردی؟

Yeah! Because I was in a relationship

آره چون من در یک رابطه بودم

Do you think that there was a, because I

آیا فکر می کنید یک رابطه وجود داشت، زیرا یادم می

remember, especially once you got a

آید، مخصوصاً وقتی

little bit older, there there was a lot of

کمی بزرگتر شدید، فشار زیادی وجود

pressure to be in a relationship for

داشت که برای

Valentine's Day. We didn't have that.

روز ولنتاین در یک رابطه قرار بگیرید. ما آن را نداشتیم.

I'm pretty sure we didn't have that.

من تقریباً مطمئن هستم که ما آن را نداشتیم.

And it was nothing additional. I don't

و هیچ چیز اضافی نبود.

remember going on, like a date, around

یادم نمی‌آید که در حوالی

Valentine's Day or making a big deal (our of it)

روز ولنتاین قرار ملاقاتی داشته باشم یا یک معامله بزرگ داشته باشیم،

Maybe we had presents too... I just can't

شاید ما هم هدایایی داشتیم... فقط

remember, but, yeah, I know in America

یادم نمی‌آید، اما، بله، در آمریکا می‌دانم

though, dating is big, and this is

. قرار ملاقات بزرگ است، و این

something that we didn't really

چیزی است که ما

understand growing up, watching American

واقعاً از بزرگ شدن، تماشای تلویزیون آمریکایی نمی‌فهمیدیم

TV, and it's what we learned from watching

، و این چیزی است که از تماشای

things like Friends and Dawson's Creek

چیزهایی مانند Friends و Dawson's Creek یاد گرفتیم

that dating is big. What is a typical thing

که قرار ملاقات بزرگ است. یک کار معمولی

that people do for a date on Valentine's Day?

که مردم برای قرار ملاقات در روز ولنتاین انجام می دهند چیست؟

Well, it depends, ovbviously, on whether

خب، واضح است که بستگی به این

you're 12 or you're in your forties and

دارد که 12 ساله باشید یا در چهل سالگی و

anywhere in between.

هر جایی در این بین.

Let's talk about...

بیایید در مورد ...

Let's talk about, you know, adults....

بیایید در مورد بزرگسالان صحبت کنیم ...

Adults? Okay, probably going to a nice

بزرگسالان؟ خوب، احتمالاً به یک رستوران خوب می رویم

restaurant. That's typical... So, what you would

. این معمولی است... بنابراین، چیزی که

consider to be kind of a fancy meal,

به نظر شما یک نوع غذای

where you dress up... we have

شیک است، جایی که لباس می پوشید...

our baby here, by the way, you may hear her.

ما بچه خود را اینجا داریم، اتفاقاً ممکن است او را بشنوید.

She's very excited about us having

او بسیار هیجان زده است که ما

this conversation.

این گفتگو را انجام می دهیم.

She's trying to join in. Sorry, to a restaurant...

او در حال تلاش برای پیوستن است. متاسفم، به یک رستوران...

Hi Emma!

سلام اِما!

You go to a restaurant - probably the most

شما به یک رستوران می روید - احتمالاً

stereotypical romantic cuisines are French

کلیشه ای ترین غذاهای رمانتیک، غذاهای فرانسوی است

cuisine. French, yeah. Maybe

. فرانسوی، آره شاید

Italian, and you would have a fancy

ایتالیایی، و شما می توانید یک

meal with your loved one. Right! And I imagine

وعده غذایی فانتزی را با عزیز خود میل کنید. درست! و من تصور

things are... it's very difficult to get

می کنم همه چیز این است ... ورود

into restaurants on Valentine's Day...

به رستوران در روز ولنتاین بسیار دشوار است ...

Absolutely! I think you have plan in advance.

کاملاً! فکر کنم از قبل برنامه داری

Yeah! Book in advance, planning in

آره از قبل رزرو کنید، از قبل برنامه ریزی کنید

advance, and you know, take initiative and

، و می دانید، ابتکار عمل کنید و

say: "Okay, we're going to go to this

بگویید: "باشه، ما به این

restaurant. We're gonna book it in early

رستوران می رویم. اوایل

January. We're going to go on Valentine's Day...

ژانویه آن را رزرو می کنیم. ما در روز ولنتاین می رویم. ..

I think it's different once

فکر می

you get married, but I know during the

کنم وقتی ازدواج کردی فرق می کند، اما می دانم که در

dating stage

مرحله قرار ملاقات

there's a lot of pressure on the

، فشار زیادی روی

male in the relationship, if it's a

مرد در رابطه وجود دارد، اگر

male-female relationship to book the

رابطه زن و مرد باشد که رستوران را رزرو کند

restaurant and get the flowers.

و گل بگیرد.

Yeah, it's a lot of pressure.

فشار زیادی.

A lot of pressure, but yet feel like it's generally not the men

who care as much about Valentine's Day.

Typically not... Yeah...

But they... Yeah, I feel like they've got the

pressure to do it and the woman expects

فشار برای انجام آن و زن انتظار

something. Generally, you know now... traditionally

چیزی را دارد. عموماً می دانید که ... به طور سنتی

Jewelry, chocolates, perfume.

جواهرات، شکلات، عطر.

I wouldn't get perfume.

من عطر نمی گیرم.

Yeah, it's a little personal but I mean

I think that people do get it.

I think chocolate is always safe for me

فکر کن شکلات همیشه برای من بی خطر

in case you're

است اگر

wondering. I always love chocolate

تعجب کنی من همیشه شکلات

and of course, jewelry... By the way, I'm just

و البته جواهرات را دوست دارم ... اتفاقاً من فقط

kidding, there is no presure on Jack.

شوخی می کنم ، خبری نیست مطمئن باشید روی جک

No pressure at all. I don't feel any pressure. I've got

اصلا فشاری نیست من هیچ فشاری احساس نمی کنم با این حال، من

a question, though, about dating and

یک سوال در مورد دوستیابی و

relationships. If you say you're

روابط دارم. اگر می گویید با

dating someone, are you in a relationship?

کسی قرار می گذارید، آیا در رابطه هستید؟

That's a good question. I feel like there's...

این سوال خوبی است. من احساس می کنم وجود دارد ...

you're dating someone in general, you're

شما به طور کلی با کسی قرار می گذارید،

in a relationship when you have that

وقتی آن

conversation where you say that you want

مکالمه ای را انجام می دهید که می گویید

to be exclusive... So

می خواهید منحصر به فرد باشید ...

you won't date other people.

Ok so when you... you can go on a first

بنابراین با افراد دیگر قرار نمی گذارید.

خوب پس وقتی شما... می توانید

date with somebody...

با کسی به قرار اول بروید...

And then if you go on a second and third

و سپس اگر روز دوم و سوم بروید

day, that's when you would start having a

، آن موقع است که شروع به

conversation about: Ok are we in a

گفتگو می کنید: خوب آیا ما با هم

relationship?

رابطه داریم؟

Yes! and I know like with us, we were...

آره! و میدونم مثل ما بودیم...

I.. we can't explain it.

من... نمیتونیم توضیح بدیم.

We were traveling around the

ما به دور

world, but we did have that

دنیا سفر می‌کردیم، اما آن

conversation (We did), and after that, we

مکالمه را داشتیم (ما انجام دادیم)، و بعد از آن، با

were in a relationship.

هم رابطه داشتیم.

We were in a long-distance relationship because we weren't in the

ما در یک رابطه از راه دور بودیم زیرا در

same place, so we actually started in a

یک مکان نبودیم، بنابراین ما در واقع با یک

long-distance relationship and I feel we

رابطه از راه دور شروع کردیم و احساس می کنم

you know spend time together in the same city,

می دانید که می دانید وقت خود را در یک شهر با هم می گذرانید،

It's kind of interesting... But we met each other in person

جالب است... اما ما شخصاً یکدیگر را ملاقات کردیم

Which is not always the case now.

که اکنون همیشه اینطور نیست.

Well that's it because things have changed.

خوب این به این دلیل است که همه چیز تغییر کرده است.

In the past, let's go back 20

در گذشته، بیایید به 20

years, you would have to approach

سال پیش برگردیم، باید به کسی نزدیک می‌شد

somebody and ask them the question

و مستقیماً این سؤال را از او می‌پرسید

directly,

either, meeting someone at a bar, meeting someone through a friend, at a

، یا ملاقات با کسی در یک بار، ملاقات با کسی از طریق یک دوست، در یک

party, but now obviously online dating

مهمانی، اما اکنون مشخص است که قرار آنلاین

is a big thing. I think online dating

یک چیز بزرگ است. . من فکر می کنم

is the way people meet their their husbands

دوستیابی آنلاین راهی است که مردم اکنون با همسران خود ملاقات می کنند

and wives now.

.

Definitely... It's a huge change. It really is.

قطعا ... این یک تغییر بزرگ است. واقعا هست.

It's just, erm, changed the way that people

این فقط، درست است، روشی را که افراد قرار می‌دهند

date and start relationships. Have you

و شروع به روابط می‌کنند، تغییر داده است. آیا

ever online dated? I have online dated.

تا به حال قرار ملاقات آنلاین داشته اید؟ من تاریخ آنلاین دارم

When it wasn't very popular or

زمانی که خیلی رایج یا

common, I think it was in 2005,

رایج نبود، فکر می کنم در سال های 2005،

2005-2006. I used to... well, I put my profile up there and

2005-2006 بود. من قبلاً... خب، من پروفایلم را آنجا گذاشتم و

you know contacted

می دانید با

people, went on a few dates, you know. It was fun.

افراد تماس گرفتم، چند قرار ملاقات رفتم، می دانید. سرگرم کننده بود.

What information about your

چه اطلاعاتی در مورد

profile? So, if I had been looking on

پروفایل شما؟ بنابراین، اگر من به

your online profile, what would I see? You would

نمایه آنلاین شما نگاه می کردم، چه چیزی را می دیدم؟

see a very young version of me with

شما یک نسخه بسیار جوان از من را می بینید که

information about the music that I like.

اطلاعاتی در مورد موسیقی مورد علاقه من دارد.

I was really into music back then.

من آن موقع واقعاً اهل موسیقی بودم.

I think I talked about that...

فکر می کنم در مورد آن صحبت کردم ...

What bands did you put on your profile?

چه گروه هایی را در پروفایل خود قرار دادید؟

Bob Dylan, New Young, Artic Monkeys... they're they three that I always remember...

باب دیلن، نیو یانگ، آرتیک میمون‌ها... آنها سه نفری هستند که همیشه به یاد می‌آورم...

And then, erm, I

و بعد، اوم،

think it there was like different questions that

فکر می‌کنم سوالات مختلفی وجود داشت

you could ask and answer. And I can't, really, sorry,

که می‌توانستید بپرسید و پاسخ دهید. و من نمی توانم، واقعا، متأسفم،

I can't remember what I had on that to be honest.

نمی توانم به خاطر بیاورم که در مورد آن صادق باشم.

"You can't remember:" I... I choose not to remember

«تو نمی‌توانی به خاطر بیاوری:» من... من انتخاب می‌کنم به یاد نیاورم

Choose not to remember... But based on your

انتخاب نکن به خاطر بیاورم... اما بر اساس

music profile, I think I would have

نمایه موسیقی شما، فکر می‌کنم

wanted to go on a date with you.

می‌خواستم با شما قرار بگذارم.

Well, I think music is one of the

خوب، من فکر می کنم موسیقی یکی از

big things that people ask about first, you know,

چیزهای مهمی است که مردم در ابتدا درباره آن می پرسند، می دانید،

What kind of music do you like?

چه نوع موسیقی را دوست دارید؟

But, yeah, online dating.. it was fun, it worked, you know,

اما، بله، دوستیابی آنلاین.. سرگرم کننده بود، کار کرد، می دانید،

it was okay. I met some people but obviously

خوب بود. من با برخی افراد آشنا شدم اما مشخصاً

I didn't get into any relationships from it.

از آن رابطه وارد نشدم.

And then I went travelling and, then, I met Kate

و بعد به مسافرت رفتم و بعد با کیت آشنا شدم

so, yeah. I want to talk

، بله. من می خواهم در

about a date nights because a lot of

مورد شب های قرار صحبت کنم زیرا بسیاری از

people are thinking about having a date

مردم به داشتن یک

night for Valentine's Day and what some are

شب قرار برای روز ولنتاین فکر می کنند و برخی از

typical date nights in America? We're

شب های قرار معمولی در آمریکا کدامند؟ ما

back

with Emma! Kate, you were just saying

با اما برگشتیم! کیت، تو فقط میگفتی

Date night! Date night, and what kind of things that

Date night! شب قرار، و چه نوع

people do when they go on a date.

کارهایی که مردم هنگام رفتن به یک قرار انجام می دهند.

Let's just talk about someone who is in

بیایید فقط در مورد کسی که در

a relationship or someone who is

یک رابطه است یا کسی که

married... What kind of things do

متاهل است صحبت کنیم ... مردم چه کارهایی را

people like to do? I think that probably

دوست دارند انجام دهند؟ من فکر می‌کنم که احتمالاً

some of the most popular things to do

برخی از محبوب‌ترین کارهایی که می‌توان

are to go see entertainment, whether that's a

انجام داد، رفتن به تماشای سرگرمی است، چه

movie in the cinema or a live band...

فیلمی در سینما یا یک گروه زنده...

Right! So, to go to a live show, to go to

درست است! بنابراین، رفتن به یک برنامه زنده، رفتن

the cinema, the theatre, maybe...

به سینما، تئاتر، شاید...

Or to go out for a meal

یا بیرون رفتن برای صرف غذا

Yeah, they're the two main things really.

بله، آنها واقعاً دو چیز اصلی هستند.

Or bowling? That's an old style date...

یا بولینگ؟ این یک تاریخ استایل قدیمی است...

That's an old style date

این یک قرار قدیمی

Which is, it was very popular, I guess in the eighties,

است که بسیار محبوب بود، حدس می زنم در دهه هشتاد،

Is that right, seventies, eighties...

آیا درست است، دهه هفتاد، هشتاد...

To go bowling

برای رفتن به بولینگ به

I think about Greece. Is it Greece One

یونان فکر می کنم. آیا یونان یکی است

that they go bowling?

که آنها به بولینگ می روند؟

I'm trying to remember - one of the Greases

من سعی می کنم به یاد بیاورم - یکی از گریس

they do go bowling.

هایی که آنها به بولینگ می روند.

Yeah, anyway, that's what i have in

بله، به هر حال،

my head when I'm thinking about, you know, going

وقتی به بولینگ رفتن فکر می کنم، این چیزی است که در سرم وجود دارد

bowling. So is that your ideal date?

. بنابراین آیا این قرار ملاقات ایده آل شماست؟

Bowling? No. What is your

بولینگ؟ نه

ideal date? My ideal date, I think it would be - what I

. تاریخ ایده آل شما چه زمانی است؟ تاریخ ایده آل من، فکر می کنم این باشد - چیزی که من

really liked about Spain was when you

واقعاً در مورد اسپانیا دوست داشتم این بود که

could just go to a few bars and get a

فقط می توانستید به چند بار بروید و

little something to eat and a little

کمی چیزی برای خوردن و

tiny bit of wine and go somewhere else

کمی شراب بخورید و به جای دیگری بروید و فضاهای

and you experience different

متفاوتی را تجربه کنید.

atmospheres and it feels like you're

احساس می کنم

going on an adventure instead of going

به جای اینکه

to one place and just sitting down for a

به یک مکان بروید و فقط برای یک

big meal, I like to be out and about and

غذای بزرگ بنشینید، به یک ماجراجویی می روید، من دوست دارم بیرون و اطراف باشم و

to go to small bars, to stand up, to go

به بارهای کوچک بروم، بلند شوم، بیرون بروم

outside, you know, because then it feels like

، می دانید، زیرا در این صورت احساس می‌شود که

you've got some movement there, and you

شما در آنجا حرکت کرده‌اید و

can talk about different things, you know.

می‌توانید در مورد چیزهای مختلف صحبت کنید.

That's what I enjoy doing.

این کاری است که از انجام آن لذت می برم.

We have talked about doing that here

ما در مورد انجام آن در اینجا صحبت کرده ایم

Yes! But we have just never got around to it

بله! اما خیلی وقت است که هرگز به آن

Not for a long time...

نرسیده‌ایم...

Well since we've had children, really,

خوب از زمانی که بچه‌دار شده‌ایم، واقعاً

to go bar-hopping as it's called or you know,

برای رفتن به بار-هپینگ یا می‌دانید

restaurant hopping. Yes, it's really fun

رستوران پریدن. بله، انجام این کار واقعا سرگرم کننده

to do that, I fell.

است، من زمین خوردم.

What about yourself?

درباره خودت چی؟

What my ideal date is?

تاریخ ایده آل من چه زمانی است؟

I think (WITH ME!)... Obviously,

من فکر می کنم (با من!) ... بدیهی است،

First of all, you are the main ingredient in my ideal

اول از همه، شما عنصر اصلی در تاریخ ایده آل من هستید

date. I think so. Yes, you are.

. من هم اینچنین فکر میکنم. بله، شما هستید.

It would be... Probably to go somewhere outside

این می تواند

if we're considering this as a long date so maybe

... اگر این را به عنوان یک قرار طولانی در نظر می گیریم، احتمالاً برای رفتن به جایی خارج از خانه، شاید

to go on a hike or something like that

برای پیاده روی یا چیزی شبیه به آن

and then to just get a really casual meal

و سپس صرف یک غذای معمولی

and maybe see some live music

و شاید دیدن موسیقی

Yeah, live music I think that's fun.

زنده، آره، زنده موسیقی فکر می کنم سرگرم کننده است.

To go to a concert

برای رفتن به کنسرت

So, you've got that sense of going to a couple of

بنابراین، شما آن حس رفتن به چند

places and movement too.

مکان و حرکت را نیز دارید.

I just feel like if you're sitting

من فقط احساس می کنم اگر

down at the same restaurant for 2 or 3 hours

2 یا 3 ساعت در یک رستوران بنشینید،

it can get a little bit boring and, you

ممکن است کمی خسته کننده شود و، می

know, it's good to have like different

دانید، خوب است که

experiences and move around a lot

تجربیات مختلف داشته باشید و زیاد در اطراف حرکت کنید

or just delicious

یا فقط خوشمزه است

I like going to restaurants too but I think

که دوست دارم به آنجا بروم. رستوران‌ها نیز، اما من فکر می‌کنم

that when we think about, you know, what's the

که وقتی به این فکر می‌کنیم، می‌دانید که

the perfect date,

تاریخ مناسب کدام است،

that's more you want to do

این بیشتر است که می‌خواهید

something a little bit more exciting.

کاری کمی هیجان‌انگیزتر انجام دهید.

Sometimes, we are restricted for time so

گاهی اوقات، ما برای زمان محدود

we have to, you know, "okay, we've got an hour and a half -

هستیم، بنابراین باید، "باشه، یک ساعت و نیم وقت داریم -

go to the restaurant" you know, order quickly

به رستوران برویم"، می دانید، سریعاً سفارش دهید

absolutely, especially, with an infant

، مخصوصاً با یک نوزاد

Yeah - I thought I could end with some

بله - فکر کردم من می‌توانیم با برخی

love idioms that we can share, we can

اصطلاحات عاشقانه که می‌توانیم به اشتراک بگذاریم، به پایان برسانیم، می‌توانیم

have a quick conversation about each one.

در مورد هر یک گفتگوی سریع داشته باشیم.

I've got three. The first one is soulmate.

من سه تا دارم اولی هم روح است.

Do you believe in soul mates?

آیا به همراه ازلی اعتقاد داری؟

I would say that I didn't

می‌توانم بگویم که من به هم

believe in soulmates but then I know

روحی‌ها اعتقادی نداشتم، اما می‌دانم که

this is going to sound so cheesy but you

این قرار است خیلی بد به نظر برسد، اما شما به نوعی مرا وادار کردید به هم روحی

kind of made me believe in soulmates

ایمان بیاورم،

because we just connected so immediately

زیرا ما بلافاصله به هم وصل شدیم

and it was such a coincidence that we

و این اتفاقی بود که

even met. We were from different

حتی ملاقات کردیم. ما از قاره های مختلف بودیم

continents. We weren't even supposed

. حتی قرار

to be in the same place at the same time

نبود در همان زمان در یک مکان

and we were and we met and we've made a life out of that.

باشیم و بودیم و با هم آشنا شدیم و از آن یک زندگی ساختیم.

That's a great answer. Do you

این یک پاسخ عالی است. آیا

believe in soulmates? Not really I know

به همراه ازلی اعتقاد داری؟ نه واقعاً من می

I'm sorry I haven't really

دانم متاسفم که

thought too much about it and you know

واقعاً زیاد در مورد آن فکر نکرده ام و شما می دانید

and really got into depth with it but

و واقعاً با آن عمیق تر شده اید، اما

I'm, I feel it's more like: there a certain

من هستم، احساس می کنم بیشتر شبیه این است: تعداد

amount of people that you're compatible

معینی از افراد وجود دارند که شما با آنها سازگار هستید

with ok and if you meet that person then

با ok و اگر با آن شخص ملاقات

you have to take advantage of it,

کردید، باید از آن استفاده کنید،

you know, and make it work. Do you believe

می دانید و آن را به کار می بندید. آیا

in the phrase: "Opposites attract"? Yes, I think

به عبارت: «مخالف ها جذب می شوند» اعتقاد دارید؟ بله، من فکر می کنم

I do

Do you think we were opposites? In some

آیا شما فکر می کنید ما متضاد بودیم؟ از برخی

ways, I mean, yeah there's a big

جهات، منظورم این است که بله، یک تفاوت بزرگ

difference... Different countries and,

وجود دارد... کشورهای مختلف و

there are some things.

برخی چیزها وجود دارد.

And the idea of a soulmate

و ایده همزاد روحی

is that one person only one person.

این است که یک نفر فقط یک نفر باشد.

Actually when just after I met you

در واقع وقتی درست بعد از اینکه من با شما آشنا شدم

and you didn't meet this guy - a guy called Paul

و شما با این مرد آشنا نشدید - پسری به نام

who stayed at the same hostel as us.

پل که در همان هاستل ما اقامت داشت.

He was a mathematician and he takled

او یک ریاضیدان بود و

about - he worked out that there's I think

در مورد او صحبت کرد - او متوجه شد که فکر می

it was 1 in 100,000 women who would be

کنم از هر 100000 زن یک نفر

suitable for him.

برای او مناسب است.

Wow! And that he would have to

وای! و اینکه او باید

meet so many people and go to

با افراد زیادی ملاقات کند و به

specific places to increase the odds of

مکان های خاصی برود تا شانس

meeting one of those people. He got married

ملاقات با یکی از آن افراد را افزایش دهد. او

recently. Was he the kind of person

اخیرا ازدواج کرده است. آیا او از آن دسته افرادی بود

that would have a lot of

I don't know, requirements to be.... he was very

که نمی‌دانم، الزامات زیادی برای بودن داشت... او بسیار حساس بود

picky? Well, yes, from what I remember.

؟ خب بله از اون چیزی که یادمه

yeah really nice guy, though. I've got another one.

بله، پسر واقعاً خوبی است. من یکی دیگه دارم

To have a crush on someone -

دوست داشتن کسی - می

Can you explain what that means? To have a

توانید توضیح دهید که این به چه معناست؟ دوست

crush on someone. That's a good one.

داشتن کسی. این یکی خوب است.

To have a crush on someone is to like them romantically

دوست داشتن کسی به معنای دوست داشتن عاشقانه اوست،

yeah but a lot of times it's a

بله، اما خیلی اوقات این یک علاقه

secret crush. And it's before you really

پنهانی است. و قبل از اینکه

get into it, you can't say I have a crush

واقعاً وارد آن شوید، نمی توانید بگویید که من

on getting my wife or my husband. It's

عاشق گرفتن همسرم یا شوهرم هستم.

like when you're not in a relationship

مثل وقتی که با کسی در ارتباط نیستی

with someone and you know... You like them

و می دانی... دوستش داری

so we always used to say: like someone

پس همیشه می گفتیم: یکی را دوست داشته

like but when you say it in a certain way like ...

باشی اما وقتی آن را به شکل خاصی می گویی مثل ... از یکی

You like someone. And you can also say: Do you

خوشت می آید. و همچنین می توانید بگویید: آیا

like like that person? Yes we used to

آن شخص را دوست دارید؟ بله ما هم همین را

say that too! Do you like like them

می گفتیم! آیا آنها را دوست

or just like them? So, to like

دارید یا فقط آنها را دوست دارید؟ بنابراین،

like someone means you have a

دوست داشتن کسی به این معنی است که شما

crush on someone. I really like that, and

به کسی علاقه دارید. من واقعاً آن را دوست دارم و

then the final one. To go on a

سپس آخرین. برای رفتن به یک قرار

blind date.

کور.

Oh, yeah. What can you explain what that means?

اوه، آره چه می توانید توضیح دهید که چه معنی می دهد؟

So a blind date is when you meet

بنابراین ملاقات کور زمانی است که با

someone to go on a date and you have

شخصی برای قرار ملاقات ملاقات

never seen them before in your life.

می کنید و قبلاً در زندگی خود او را ندیده اید.

So, it's somebody that a friend of a

بنابراین، این شخصی است که یکی از دوستان یکی از

friend has set you up with or maybe

دوستان شما را با او تنظیم کرده است یا شاید

you met them online and you don't know

شما آنها را به صورت آنلاین ملاقات کرده اید و نمی

kind of what they look like you've never

دانید که چگونه به نظر می رسند که هرگز

met them in person and

شخصاً آنها را ملاقات نکرده اید و

so that's a blind date. I've never

بنابراین این یک ملاقات کور است. من

ever been on a blind date. I have never been on a blind date.

تا به حال در قرار ملاقات کور نبودم. من هرگز قرار ملاقات کور نرفته ام.

Good, I feel like a good

خوب، احساس می کنم

question to ask everyone is, the soul

سوال خوبی است که از همه بپرسم،

mate question... Do you want to ask it?

سوال جفت روح ... می خواهید بپرسید؟

I want you to ask the questions in

از شما می خواهم در این ویدئوها سوالات خود را بپرسید

these videos. I know, I like asking you questions,

. می دانم، دوست دارم از شما سوال بپرسم،

I feel like you have to answer me too when

احساس می کنم وقتی دوربین روشن است، شما هم باید به من پاسخ دهید

the camera's on. Okay! So, do you believe in

. باشه! بنابراین، آیا شما به

soulmates? That there is just one person

همنوعان اعتقاد دارید؟ اینکه فقط یک

out there who is meant to be for you?

نفر وجود دارد که قرار است برای شما باشد؟

It is a great question and

این یک سوال عالی است و

feel free to expand on your answer and

می توانید پاسخ خود را بسط دهید و

let us know if you have any questions

اگر سؤالی

about the words and phrases we used here.

در مورد کلمات و عباراتی که در اینجا استفاده کرده ایم به ما بگویید.

We've got a lot of things here, you know

ما اینجا چیزهای زیادی داریم،

to send cards, to get cards, secret

می‌دانید کارت بفرستید، کارت بگیرید،

admirers, to go on a date, date night -

تحسین‌کنندگان پنهانی، قرار ملاقات بروید، شب قرار ملاقات بگذارید -

didn't talk about needing a babysitter...

در مورد نیاز به پرستار بچه صحبت نکردم...

Soulmates, have a

هموطنان، یک

crush on someone and to go on a blind.

نفر را دوست داشته باشید. و رفتن به کور.

And once again I'll leave the vocabulary in

و یک بار دیگر واژگان را

the description so you can read this and

در توضیحات می گذارم تا بتوانید این را بخوانید

learn the words and phrases that we both

و کلمات و عباراتی را که هر

used in this conversation. So, thank you

دو در این مکالمه استفاده کردیم یاد بگیرید. بنابراین، از

very much for watching and we'll see you

تماشای شما بسیار متشکرم و شما را

in the next lesson.

در درس بعدی خواهیم دید.

Thank you! Happy Valentine's Day!

متشکرم! روز ولنتاین مبارک!

Happy Valentine's Day! Bye Bye!

روز ولنتاین مبارک! خداحافظ!