50 English Phrases for the Classroom: Advanced Vocabulary Lesson

Vanessa: "Oh no, we have a test today? I  

ونسا: "اوه نه، امروز امتحان داریم؟

forgot to study." Has that ever happened to you? I  think it has happened to every student across the  

یادم رفت درس بخوانم." که تا به حال برای شما اتفاق افتاده؟ من فکر می‌کنم این اتفاق برای هر دانش‌آموزی در

whole world. Well, never fear. Today, I would  like to help you learn the top 50 phrases that  

سراسر جهان رخ داده است. خب هرگز نترس امروز، می‌خواهم به شما کمک کنم تا 50 عبارت برتری را که

you will hear and use in a classroom in English.  I'm sure that you'll pass this test with flying  

در کلاس درس به زبان انگلیسی می‌شنوید و استفاده می‌کنید، یاد بگیرید. من مطمئن هستم که شما این آزمون را با رنگ‌های درخشان پشت سر خواهید گذاشت

colors. We're not just going to be talking about  items in the classroom, but also phrases that  

. قرار نیست فقط درباره آیتم‌های موجود در کلاس صحبت کنیم، بلکه عباراتی که

teachers often say to students, and phrases that  students often say to teachers. So whether you are  

معلمان اغلب به دانش‌آموزان می‌گویند و عباراتی که دانش‌آموزان اغلب به معلمان می‌گویند. بنابراین چه

a teacher or a student, this lesson is for you. Hi, I am Vanessa from speakenglishwithvanessa.com.  

معلم یا دانش‌آموز باشید، این درس برای شما مناسب است. سلام، من ونسا هستم از speakenglishwithvanessa.com.

And today, I have created a free PDF worksheet  for you, just like a good classroom teacher would  

و امروز، من یک کاربرگ PDF رایگان برای شما درست کرده‌ام، درست مانند کاری که یک معلم کلاس خوب

do. And you can download this free worksheet  with all of today's 50 important expressions  

انجام می‌دهد. و می‌توانید این کاربرگ رایگان را با تمام 50 عبارت مهم امروزی

for the classroom. You can download it, check out  the phrases, the definitions, sample sentences,  

برای کلاس درس دانلود کنید. می‌توانید آن را دانلود کنید، عبارات، تعاریف، جملات نمونه،

ways that you might use them. And at the bottom  of the worksheet, you can answer Vanessa's  

روش‌هایی که ممکن است از آنها استفاده کنید را بررسی کنید. و در پایین کاربرگ، می‌توانید به

challenge question so that you never forget what  you've learned. You can click on the link in the  

سؤال چالش ونسا پاسخ دهید تا هرگز آموخته‌های خود را فراموش نکنید. امروز می‌توانید روی پیوند موجود در

description to download that free PDF worksheet  today. All right, are you ready to start studying  

توضیحات کلیک کنید تا کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید . بسیار خوب، آیا برای شروع مطالعه

for the test? Let's get started with our first  category of classroom words, which are 10 items  

برای آزمون آماده هستید؟ بیایید با اولین دسته از کلمات کلاس خود شروع کنیم، که 10 موردی است

that you'll find in a classroom. The first one  is, of course, a desk. Every student has their  

که در یک کلاس درس خواهید یافت. اولین مورد ، البته، یک میز است. هر دانش آموزی

own desk in the classroom. Notice the grammar of  this. I said, "Every student," which is singular,  

میز مخصوص به خود را در کلاس دارد. به دستور زبان این مورد توجه کنید . گفتم: «هر دانش‌آموزی» که مفرد است،

and then I said, "has their own desk."  I used that plural their. You can say,  

و بعد گفتم «میز مخصوص به خودش را دارد». من از جمع آنها استفاده کردم. می‌توانید بگویید،

"Every student has his or her own desk." But in spoken English, we just use that plural  

«هر دانش‌آموزی میز خودش را دارد». اما در زبان انگلیسی گفتاری، ما فقط از آن کلمه جمع استفاده می‌کنیم

word, their. "Every student has their own desk."  This is very common in spoken English, so you can  

. "هر دانش آموزی میز مخصوص به خود را دارد." این در زبان انگلیسی گفتاری بسیار رایج است، بنابراین می‌توانید از

use it too. A chair. "I was so embarrassed when  I fell out of my chair in the middle of class."  

آن نیز استفاده کنید. یک صندلی. وقتی وسط کلاس از روی صندلی پایین افتادم خیلی خجالت کشیدم.»

A notebook. "I forgot my notebook. Can I borrow  some paper for class?" Just a little note that  

یک دفترچه یادداشت "من دفترچه یادداشتم را فراموش کردم. آیا می توانم کاغذی برای کلاس قرض بگیرم؟" فقط کمی توجه داشته باشید که

in the US, a notebook is always paper. I know in  some countries, they call a laptop a notebook.  

در ایالات متحده، دفترچه یادداشت همیشه کاغذ است. می‌دانم در برخی کشورها، لپ‌تاپ را نوت بوک می‌نامند.

But in the US, especially in the classroom, we  call that just a notebook with paper. A pen or  

اما در ایالات متحده، به ویژه در کلاس درس، ما آن را فقط یک دفترچه یادداشت با کاغذ می نامیم. یک خودکار یا

pencil. "I like using a pen, but usually teachers  like you to use a pencil for tests." A chalkboard,  

مداد. "من استفاده از خودکار را دوست دارم، اما معمولا معلمان دوست دارند که شما از مداد برای تست استفاده کنید." یک تخته سیاه،   یک

a blackboard, a whiteboard, or a smart board.  "The students were so excited when we upgraded  

تخته سیاه، یک تخته سفید یا یک تخته هوشمند. وقتی ما

from a whiteboard to a smart board. There were  so many fun things that we could do with it." 

از تخته سفید به تخته هوشمند ارتقاء دادیم، دانش‌آموزان بسیار هیجان‌زده شدند. کارهای سرگرم‌کننده زیادی وجود داشت که می‌توانیم با آن انجام دهیم.»

Just to let you know, a blackboard and a  chalkboard are used interchangeably in the  

فقط برای اطلاع شما، تخته سیاه و تخته سیاه به جای هم در

us. They're both things that are used with chalk,  and you can use either word. A paperclip. "I made  

ما استفاده می شوند. آنها هر دو چیزهایی هستند که با گچ استفاده می‌شوند، و می‌توانید از هر یک از کلمات استفاده کنید. یک گیره کاغذ "من

sure to put a paperclip on my report because there  were 10 pages." You can also use this as a verb.  

مطمئن شدم که یک گیره کاغذ روی گزارشم می‌گذارم زیرا 10 صفحه بود." شما همچنین می توانید از این به عنوان یک فعل استفاده کنید.

"Make sure you paperclip your report together."  A cubby or a locker. "I forgot my notebook in  

"مطمئن شوید که گزارش خود را با هم گیره داده اید." توله یا کمد. "من یادداشتم را در کمدم فراموش کردم

my locker. Can I go get it?" Usually the word  cubby is used for elementary school children, so  

. می توانم بروم آن را بگیرم؟" معمولاً کلمه کوببی برای بچه‌های دبستانی استفاده می‌شود، بنابراین

younger children, and the locker is used for older  children, at least that's how it goes In the US.  

کودکان کوچک‌تر، و کمد برای بچه‌های بزرگتر استفاده می‌شود ، حداقل در ایالات متحده اینطور است.

Tape. "I tore my homework, so I had to use some  tape to tape it back together." Notice how I used  

نوار. "من تکالیفم را پاره کردم، بنابراین مجبور شدم از مقداری نوار برای چسباندن آنها به هم استفاده کنم." توجه کنید که چگونه از

this both as a noun, "I need some tape," and as a  verb, "to tape it back together." Highlighters. "I  

این به عنوان اسم، "I need some tape" و به عنوان یک فعل، "to tape it back together" استفاده کردم. هایلایت کننده ها "من از

use colorful highlighters to help me remember  what I'm studying." This is also a word that  

برجسته‌کننده‌های رنگارنگ برای کمک به یادآوری آنچه در حال مطالعه هستم استفاده می‌کنم." این نیز کلمه ای است که

you can use as a noun or a verb. "I'm using a  highlighter," or "I like to highlight my notes." 

می توانید به عنوان اسم یا فعل از آن استفاده کنید. «من از یک برجسته‌کننده استفاده می‌کنم» یا «دوست دارم یادداشت‌هایم را برجسته کنم».

Scissors. "I need to cut the paper. Can you  pass me some scissors?" Notice that the C is  

قیچی. "من باید کاغذ را برش دهم. می‌توانی مقداری قیچی به من بدهی؟" توجه داشته باشید که C

silent. Scissors. Scissors. Our next 10 classroom  expressions are expressions that the teacher will  

بی صدا است. قیچی. قیچی. 10 عبارت بعدی کلاس درس، عباراتی هستند که معلم می‌گوید

say. "Hi, my name's Ms. Vanessa, and today we  are going to be learning about math." Thankfully,  

. "سلام، نام من خانم ونسا است، و امروز قرار است در مورد ریاضیات یاد بگیریم." خوشبختانه،

I'm not a math teacher. If I walked into  your classroom as your math teacher,  

من معلم ریاضی نیستم. اگر من به عنوان معلم ریاضی شما وارد کلاس شما شدم،

you should probably be afraid. Math is  not my strong suit. But here in the US,  

احتمالاً باید بترسید. ریاضی لباس قوی من نیست. اما اینجا در ایالات متحده،

this is a common thing to say, "Hi, I am Ms.  Vanessa." It's becoming more and more popular  

این یک چیز رایج است که می گویند: "سلام، من خانم ونسا هستم."

to just use Ms. with a woman teacher, because  M-I-S-S means you are not married, Ms. Vanessa,  

استفاده از خانم با یک معلم زن روز به روز محبوب‌تر می‌شود، زیرا M-I-S-S به این معنی است که شما ازدواج نکرده‌اید، خانم ونسا،

and Mrs. Vanessa means that you are married.  But people are now kind of liking to not share  

و خانم ونسا به این معنی است که شما متاهل هستید. اما مردم اکنون به نوعی دوست دارند که

if they're married or not. It makes sense. So they  want to just use the form Ms. It sounds the same  

اگر متاهل هستند یا نه، آن را به اشتراک نگذارند. منطقی است. بنابراین آن‌ها می‌خواهند فقط از شکل Ms. استفاده کنند. صدای آن شبیه

as M-I-S-S, but it's spelled Ms., Miss Vanessa.  And some schools will use a last name as well. 

به M-I-S-S است، اما املای آن خانم، خانم ونسا است. و برخی از مدارس از نام خانوادگی نیز استفاده می کنند.

They might say, "Ms. Prothe," or "Ms. Vanessa."  I think it's becoming increasingly more popular  

آنها ممکن است بگویند "خانم پروته" یا "خانم ونسا". فکر می‌کنم

to say Ms. with a first name of the teacher,  at least here in the US. "We can't get started  

گفتن «خانم» با نام معلم، حداقل در اینجا در ایالات متحده، رو به افزایش است. ما نمی‌توانیم شروع کنیم

until everyone is in their own seat and quiet."  Laying down the law. "Open your book to page  

تا زمانی که همه در صندلی خود و ساکت باشند.» وضع قانون. «کتاب خود را به صفحه   10 باز کنید

10," or "Open your workbooks to page 10." "We're  going to split up into groups for this project,"  

» یا «کتاب‌های کاری خود را به صفحه 10 باز کنید». «ما برای این پروژه به گروه‌هایی تقسیم می‌شویم»،

or "We're going to split up into groups for  this exercise." Sometimes the word exercise  

یا «برای این تمرین به گروه‌هایی تقسیم می‌شویم ». گاهی اوقات از کلمه ورزش

is used in the classroom, but it doesn't mean  physical exercise. It's just a project or an  

در کلاس استفاده می شود، اما به معنای ورزش بدنی نیست. این فقط یک پروژه یا یک

activity. "Keep your eyes on your own test,"  or "No discussing answers." This is something  

فعالیت است. «مراقب آزمایش خود باشید» یا «بدون بحث در مورد پاسخ‌ها». این چیزی است که

a teacher might say To prevent cheating or to  remind you keep your eyes on your own test. Don't  

یک معلم ممکن است برای جلوگیری از تقلب یا یادآوری به شما بگوید که مراقب آزمایش خود باشید.

look at other people's tests as you're taking it. And every student's favorite thing that a teacher  

در حین انجام آزمایشات دیگران به آن نگاه نکنید. و چیز مورد علاقه هر دانش‌آموزی که معلم

says, "Today, we're going to have a pop quiz, so I  hope you did your homework." Nothing strikes fear  

می‌گوید، "امروز، ما یک مسابقه پاپ خواهیم داشت، بنابراین امیدوارم تکالیف خود را انجام داده باشید." هیچ چیز

into a student's heart more than the phrase pop  quiz. The word pop means surprise quiz. "Today,  

بیشتر از عبارت مسابقه پاپ در دل دانش‌آموز ترس ایجاد نمی‌کند . کلمه پاپ به معنای مسابقه غافلگیری است. "امروز،

we're going to have a pop quiz." Oh, a terrible  feeling. "You will have 15 minutes to finish  

ما یک مسابقه پاپ خواهیم داشت." اوه، یک احساس وحشتناک. "شما 15 دقیقه فرصت دارید تا

this quiz. No talking, and turn your paper face  down when you're finished." This phrasal verb  

این مسابقه را به پایان برسانید. صحبت نکنید، و پس از پایان کار، کاغذ خود را رو به پایین بچرخانید." این فعل عبارتی

face down means simply turn your paper over. That  way, no one is tempted to look at your answers.  

رو به پایین به این معنی است که به سادگی کاغذ خود را برگردانید. به این ترتیب، هیچ کس وسوسه نمی شود که به پاسخ های شما نگاه کند.

Turn your paper face down when you're finished.  Here in the US, teachers like students to come up  

وقتی کارتان تمام شد، کاغذتان را رو به پایین بچرخانید. اینجا در ایالات متحده، معلمان دوست دارند دانش‌آموزان

with their own answers and not just memorize  something from the book, at least that's the  

پاسخ‌های خودشان را بدهند و فقط چیزی از کتاب را حفظ نکنند، حداقل این

ideal situation. So when a teacher asks a question  and a student just reads the answer from the book,  

وضعیت ایده‌آل است. بنابراین وقتی معلمی سؤالی می‌پرسد و دانش‌آموزی فقط پاسخ را از روی کتاب می‌خواند،

the teacher might say, "Wait, tell me in your  own words." In your own words means just create  

ممکن است معلم بگوید: «صبر کن، به قول خودت به من بگو ». به قول خودتان یعنی فقط

your own answer. Don't read it directly from the  book. Tell me in your own words. And this is also  

پاسخ خودتان را ایجاد کنید. آن را مستقیماً از روی کتاب نخوانید. به قول خودت بگو و همچنین این

a great idea for learning English as well. If someone asks you, "What's your favorite  

ایده عالی برای یادگیری زبان انگلیسی نیز هست. اگر کسی از شما بپرسد "فیلم مورد علاقه شما چیست

movie?" Well, you could read the back of  the movie or read a description online,  

؟" خوب، می‌توانید پشت فیلم را بخوانید یا توضیحاتی را به‌صورت آنلاین بخوانید،

but it's better practice to just tell them in your  own words, to create those sentences yourself and  

اما بهتر است تمرین کنید که فقط آن‌ها را با کلمات خودتان بگویید تا خودتان آن جملات را بسازید و

test your skills. "All right, time's up. Pencils  down." This is what a teacher will say at the end  

مهارت‌هایتان را آزمایش کنید. "بسیار خوب، زمان تمام شد. مدادها پایین." این چیزی است که یک معلم در پایان

of a test or a quiz. Time's up, that means time is  finished. And pencil's down, you're all done with  

یک آزمون یا مسابقه می گوید. زمان تمام شده است، یعنی زمان به پایان رسیده است. و مداد پایین است،

the test, I hope. And at the end of the day,  the teacher will say, "That's all for today.  

امیدوارم تست را تمام کنید. و در پایان روز، معلم می‌گوید: "این همه برای امروز است.

Don't forget to do your homework tonight. Bye."  Our next category of important phrases for the  

فراموش نکنید که امشب تکالیف خود را انجام دهید. خداحافظ." دسته بعدی ما از عبارات مهم برای

classroom are 10 phrases that a student might say. "Ms. Vanessa, I don't have my pencil." Teachers  

کلاس درس 10 عبارتی است که ممکن است دانش‌آموز بگوید. "خانم ونسا، من مدادم را ندارم." معلم‌ها

hear this all the time, or "Ms. Vanessa, I  don't have my book. Ms. Vanessa, I don't have  

همیشه این را می‌شنوند، یا "خانم ونسا، من کتابم را ندارم. خانم ونسا، من

my homework." Well, how the teacher responds  is always up to that teacher. For me, when I  

تکالیفم را ندارم." خوب، نحوه پاسخ معلم همیشه به آن معلم بستگی دارد. برای من، زمانی که

was a classroom teacher, I always kept a jar  of pencils that any student could use. Ideally,  

معلم کلاس بودم، همیشه یک شیشه مداد نگه می داشتم که هر دانش آموزی می توانست از آن استفاده کند. در حالت ایده‌آل،

they would return them at the end of the class  period. That didn't always happen, but it's common  

آنها آنها را در پایان دوره کلاس برگردانند . همیشه این اتفاق نمی‌افتاد، اما معمولاً

for students to forget things during the day in  the class. "Ms. Vanessa, my dog ate my homework."  

دانش‌آموزان در طول روز چیزهایی را در کلاس فراموش می‌کنند . "خانم ونسا، سگم مشقم را خورد."

This is the most stereotypical excuse for  forgetting your homework. Maybe your dog really  

این کلیشه‌ای‌ترین بهانه برای فراموش کردن تکالیف است. شاید سگ شما واقعاً

did eat your homework, but this is something that  you will absolutely hear in movies and TV shows.  

تکالیف شما را خورده است، اما این چیزی است که در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی کاملاً خواهید شنید.

And if you're in the classroom, you might even  hear a student so bold enough to say this excuse,  

و اگر در کلاس هستید، حتی ممکن است دانش آموزی را بشنوید که آنقدر جسارت داشته باشد که این بهانه را بگوید:

"Ms. Vanessa, my dog ate my homework." "Ms. Vanessa, I don't understand,  

«خانم ونسا، سگم تکالیف مرا خورد». «خانم ونسا، من نمی‌فهمم،

or "Ms. Vanessa, I don't get it." This phrase,  I don't get it, is a little more informal,  

یا «خانم. ونسا، متوجه نمی‌شوم.» این عبارت،  متوجه نمی‌شوم، کمی غیررسمی‌تر است،

and potentially rude if you say, "Ms. Vanessa, I  don't get it" with this kind of attitude, like I  

و اگر بگویید «خانم. ونسا، من متوجه نمی‌شوم" با این نوع نگرش، مثل اینکه

don't really care, I'm annoyed. But if you say  this in a polite way, "Ms. Vanessa, I don't get  

واقعاً اهمیتی نمی‌دهم، اذیت می‌شوم. اما اگر این را مودبانه بگویید، "خانم. ونسا، متوجه نشدم

it. Can you explain it again?" That's perfectly  fine. You can tell the difference in my attitude. 

. آیا می‌توانید دوباره توضیح دهید؟» این کاملاً خوب است. می‌توانید تفاوت نگرش من را تشخیص دهید.  «

"I need to cram for this test if I'm going to  get a good grade." The verb to cram is used  

اگر می‌خواهم نمره خوبی کسب کنم، باید برای این آزمون تلاش کنم .» فعل cram

a lot by students, and it means to study a lot,  usually the night before, maybe a day in advance,  

بسیار توسط دانش‌آموزان استفاده می‌شود. و به این معنی است که زیاد مطالعه کنید، معمولاً از شب قبل، شاید یک روز قبل،

possibly. But it means you need to push all of  that information into your brain. You need to  

احتمالا. از

cram the information into your brain. You can also  use this verb in a physical way. If you're packing  

این فعل به صورت فیزیکی استفاده کنید. اگر

for a big trip and you have too many clothes to  fit in your suitcase, you might say, "I need to  

برای یک سفر بزرگ چمدان‌هایتان را جمع‌آوری می‌کنید و لباس‌های زیادی برای جا کردن در چمدان خود دارید، ممکن است بگویید، "باید

cram all of my clothes into this small suitcase." That's the physical way we can use this verb.  

همه لباس‌هایم را در این چمدان کوچک بچسبانم." به روش فیزیکی که می توانیم از این فعل استفاده کنیم.

Unfortunately, I said this next one in college  a lot. "I haven't studied for the test tomorrow,  

متأسفانه، این مورد بعدی را در کالج زیاد گفتم. "من فردا برای آزمون درس نخوانده‌ام،

so I'm going to pull an all-nighter." Can you  guess what this means? To pull an all-nighter  

بنابراین می‌خواهم تمام شب را امتحان کنم." آیا می‌توانید حدس بزنید این به چه معناست. ? کشیدن یک شب تمام

means to stay up all night studying. It's really  never a good idea, but it happens. You might ask  

به معنای بیدار ماندن تمام شب برای مطالعه است. این واقعاً هرگز ایده خوبی نیست، اما این اتفاق می افتد. ممکن است از

your classmates, "Hey, can I borrow your notes?  I was sick yesterday." And if your classmate is  

همکلاسی های خود بپرسید: "هی، می توانم یادداشت های شما را قرض بگیرم؟ من دیروز مریض بودم." و اگر همکلاسی شما

nice, they might let you borrow their notes. "You  know Sam, he's a real teacher's pet. Ms. Vanessa  

خوب باشد، ممکن است به شما اجازه دهند یادداشت هایشان را قرض بگیرید. "شما می دانید سام، او یک حیوان خانگی واقعی معلم است. خانم ونسا

is always picking him to write on the whiteboard."  This phrase, "A teacher's pet," seems like a nice  

همیشه او را برای نوشتن روی تخته سفید انتخاب می‌کند." این عبارت، "حیوان خانگی معلم" چیز خوبی به نظر می‌رسد

thing. It's the teacher's favorite student. But in  reality, it's usually a term that other students  

. این دانش‌آموز مورد علاقه معلم است. اما در واقعیت، معمولاً این اصطلاحی است که دانش‌آموزان دیگر

use to make fun of someone. "You're such a  teacher's pet." Usually it's not a good thing, but  

برای مسخره کردن استفاده می‌کنند. از کسی. "شما یک حیوان خانگی معلم هستید." معمولاً این چیز خوبی نیست، اما در

in reality, what's so wrong with being one that a  teacher likes? Well, students just don't like it. 

واقعیت، چه ایرادی دارد که یک معلم دوستش داشته باشد؟ خوب، دانش آموزان فقط آن را دوست ندارند.

"Ms. Vanessa, are there extra credit points? Ms.  Vanessa, are there bonus points?" If you're not  

"خانم. ونسا، آیا امتیاز اعتبار اضافی وجود دارد؟ خانم ونسا، آیا امتیازهای جایزه وجود دارد؟" اگر

doing so well in a class, you might ask that  question. "Ms. Vanessa, I'm totally lost." If  

در کلاس به این خوبی عمل نمی کنید، ممکن است این سوال را بپرسید. "خانم. ونسا، من کاملاً گم شده‌ام." اگر

you are so confused, you have no idea what's  going on, it's a great phrase to use. And our  

شما خیلی گیج شده‌اید، نمی‌دانید چه اتفاقی  دارد می‌افتد ، این یک عبارت عالی برای استفاده است. و

final phrase that students say in the classroom  is one that unfortunately I used with many of my  

آخرین عبارت ما که دانش‌آموزان در کلاس می‌گویند عبارتی است که متأسفانه من با بسیاری از موارد خود استفاده کردم.

poor teachers. "Teacher, when are we going to use  this?" If you've ever sat in a math trigonometry  

معلمان بیچاره. "استاد، کی قرار است از این استفاده کنیم؟" اگر تا به حال در کلاس ریاضیات مثلثاتی نشسته اید

class, just cramming information into your brain  and feeling so overwhelmed and frustrated because  

، فقط اطلاعات را در مغز خود جمع کرده اید و احساس می کنید که خیلی خسته و ناامید شده اید، زیرا

you just didn't get it, that was me, you  might ask your teacher this, "Excuse me,  

شما آن را متوجه نشدید، از من، ممکن است این را از معلم خود بپرسید: "ببخشید،

when am I going to ever use this?" And the idea  is, when am I going to use this after school, in  

کی قرار است از این استفاده کنم؟" و ایده این است که چه زمانی بعد از مدرسه، در

the real world, in my job? A lot of people don't  use trigonometry in their job. Some people do,  

دنیای واقعی، در شغلم از آن استفاده کنم؟ مردم از مثلثات در شغل خود استفاده نمی کنند. برخی از افراد استفاده می کنند،

but a lot of people don't. So students often feel  frustrated if they can't see a link between what  

اما بسیاری از مردم این کار را نمی کنند. بنابراین دانش آموزان معمولاً اگر نتوانند ارتباطی بین آنچه

they're learning in the classroom and what  they're going to be using in the real world. 

در کلاس درس می آموزند و آنچه که هستند ببینند، احساس ناامیدی می کنند. در دنیای واقعی استفاده خواهد شد.

So that's something that I try to do here  on my YouTube channel. A lot of you learned  

بنابراین این چیزی است که من سعی می کنم اینجا در کانال YouTube خود انجام دهم. بسیاری از شما

English phrases in the classroom that just weren't  relevant, that were just not really used in real  

عباراتی انگلیسی را در کلاس درس یاد گرفتید که مرتبط نبودند، در زندگی واقعی واقعاً استفاده نمی شدند

life. So here on my YouTube channel, I'm trying to  teach you what people really use in the real world  

. بنابراین اینجا در کانال YouTube من، سعی می‌کنم به شما یاد بدهم که مردم واقعاً از چه چیزهایی در دنیای واقعی استفاده می‌کنند

because that is what you're going to use when you  speak with people at your job, when you travel,  

زیرا وقتی با افرادی در محل کار خود صحبت می‌کنید، زمانی که سفر می‌کنید،

or just friends that you make around your city. The next 10 classroom expressions are questions  

یا فقط با دوستانی که دارید از آن استفاده می‌کنید. در اطراف شهر خود بسازید 10 عبارت بعدی در کلاس سؤالاتی هستند

that a teacher might ask, and then we'll talk  about some questions that a student might ask.  

که ممکن است معلم بپرسد، و سپس درباره سؤالاتی که ممکن است دانش‌آموز بپرسد صحبت خواهیم کرد.

A teacher might ask, "Can anyone tell me?" or "Who  can tell me?" And she's asking the classroom to  

یک معلم ممکن است بپرسد: "آیا کسی می تواند به من بگوید؟" یا "چه کسی می تواند به من بگوید؟" و او از کلاس درس می‌خواهد که به

give her some feedback and answer the question  to see if they have that knowledge. "Can anyone  

او بازخورد بدهند و به این سؤال پاسخ دهند تا ببینند آیا آنها این دانش را دارند یا خیر. "آیا کسی   می تواند به

tell me what is the best way to learn English?  Any questions?" This is a great question by a  

من بگوید که بهترین راه برای یادگیری زبان انگلیسی چیست؟ سؤالی دارید؟" این یک سؤال عالی از سوی یک

teacher because it's important that they give  students the time to ask questions as well. 

معلم است زیرا مهم است که آنها به دانش آموزان وقت بدهند تا سؤال بپرسند.

When students are all taking turns doing  something, the teacher might forget who  

وقتی همه دانش‌آموزان به نوبت کاری را انجام می‌دهند، معلم ممکن است فراموش کند چه کسی

has had a turn and who hasn't had a turn. So the  teacher will ask this question, "Who hasn't gone  

نوبت داشته است و چه کسی نوبتی نداشته است. بنابراین معلم این سوال را می پرسد: "چه کسی

yet? Who hasn't gone yet?" I know we're using  the word go here. Who hasn't gone? We're using  

هنوز نرفته است؟ چه کسی هنوز نرفته است؟" من می‌دانم که از کلمه برو اینجا استفاده می‌کنیم. کی نرفته؟ ما

that in the past. But really, the question is, who  hasn't had a turn yet? But the most common way to  

در گذشته از آن استفاده می‌کنیم. اما واقعاً سؤال این است که چه کسی هنوز نوبتی نداشته است؟ اما رایج‌ترین راه برای

say it is this, "Who hasn't gone yet?" The next  question, a teacher or a student might ask this,  

گفتن این است: "چه کسی هنوز نرفته است؟" سؤال بعدی، معلم یا دانش‌آموزی ممکن است این را بپرسد:

"Whose turn is it?" If you forget whose turn it  is, could ask this. "Whose turn is it?" Let's  

«نوبت کیست؟» اگر فراموش کردید نوبت کیست ، می‌توانید این را بپرسید. "نوبت کیست؟" بیایید

go on to some questions that students specifically  ask. "Ms. Vanessa, what page are we on?" Sometimes  

به سؤالاتی که دانش آموزان به طور خاص می پرسند ادامه دهیم. "خانم ونسا، ما در چه صفحه ای هستیم؟" گاهی

this makes a teacher roll their eyes. Weren't  you paying attention? But it's a common question. 

این باعث می‌شود معلم چشمانش را بچرخاند. آیا توجه نکردید؟ اما این یک سوال رایج است.

"Ms. Vanessa, can you repeat the question?  Ms. Vanessa, when is the test?" And possibly  

"خانم ونسا، می‌توانید سوال را تکرار کنید؟ خانم ونسا، چه زمانی تست انجام می‌شود؟" و احتمالاً

the most common question of all time, "Ms.  Vanessa, will this be on the test?" Nothing  

رایج‌ترین سؤال در تمام دوران، "خانم ونسا، آیا این در آزمون خواهد بود؟" هیچ چیز

makes a teacher more angry because, of course,  the teacher wants the students to enjoy learning  

معلم را بیشتر عصبانی نمی‌کند زیرا، البته، معلم می‌خواهد دانش‌آموزان از یادگیری

all the information and to readily soak it in.  But really what the students want to know is,  

همه اطلاعات لذت ببرند و به آسانی آن‌ها را در خود غوطه‌ور کنند. اما واقعاً چیزی که دانش‌آموزان می‌خواهند بدانند این است که

do I need to learn this? Do I need to memorize  this, or is this just something extra? "Will this  

آیا من باید این را یاد بگیرم؟ آیا باید این را حفظ کنم ، یا این فقط یک چیز اضافی است؟ "آیا این

be on the test?" When there's a group project, one  student might ask another student this question,  

در آزمایش خواهد بود؟" هنگامی که یک پروژه گروهی وجود دارد، یک دانش‌آموز ممکن است این سوال را از دانش‌آموز دیگری بپرسد:

"Do you want to work together? Do you want to  work together?" As we know, students are always  

«آیا می‌خواهید با هم کار کنید؟ آیا می‌خواهید با هم کار کنید؟» همانطور که می‌دانیم، دانش‌آموزان همیشه

forgetting something, so it's best to ask your  classmates before you ask your teacher. You might  

چیزی را فراموش می‌کنند، بنابراین بهتر است قبل از اینکه از معلم خود بپرسید، از همکلاسی‌های خود بپرسید. ممکن است   از

ask your classmates, "Can I borrow a pencil? Can  I borrow a book? Can I borrow some paper, please?" 

همکلاسی های خود بپرسید: "آیا می توانم یک مداد قرض بگیرم؟ آیا می توانم کتابی قرض بگیرم؟ آیا می توانم کمی کاغذ قرض بگیرم، لطفا؟"

And our final 10 phrases that are used in the  classroom are phrases that are used for feedback.  

و 10 عبارت نهایی ما که در کلاس استفاده می‌شود، عباراتی هستند که برای بازخورد استفاده می‌شوند.

So a teacher will say this to students to give  them some feedback, positive or negative feedback,  

بنابراین یک معلم این را به دانش‌آموزان می‌گوید تا به آن‌ها بازخورد، بازخورد مثبت یا منفی بدهد،

or to give some encouragement to students. On a  math test, you might see the teacher write or say  

یا برای تشویق دانش‌آموزان. در امتحان ریاضی، ممکن است ببینید معلم می‌نویسد یا می‌گوید

this, "Show your work." What does this mean? This  means that you can't just write the answer. You  

: «کار خود را نشان دهید». این یعنی چی؟ این به این معنی است که شما نمی توانید فقط پاسخ را بنویسید. شما

need to show how you got to that answer. You need  to write out all of the processes that you used  

باید نشان دهید که چگونه به این پاسخ رسیدید. برای رسیدن به آن پاسخ، باید همه فرآیندهایی را که استفاده کرده‌اید بنویسید

to get to that answer. Show your work. This also  helps the teacher know that you're not cheating.  

. کار خود را نشان دهید. این به معلم کمک می‌کند بفهمد که شما تقلب نمی‌کنید.

You're not just looking at Vanessa's paper. Don't  look at my paper. It probably has the wrong math  

شما فقط به کاغذ ونسا نگاه نمی کنید. به کاغذ من نگاه نکن. احتمالاً جواب ریاضی اشتباهی دارد

answer. But when you show your work, it tells  the teacher that you know how to do that problem. 

. اما وقتی کارتان را نشان می‌دهید، به معلم می‌گوید که می‌دانید چگونه آن مشکل را انجام دهید.

A similar phrase that you might see on a test or  you might hear the teacher say is, "Explain your  

عبارت مشابهی که ممکن است در آزمون ببینید یا ممکن است از معلم بشنوید که می گوید: «پاسخ خود را توضیح دهید

answer." This works for math, but this also works  for other subjects as well. If you get something  

». این برای ریاضی کار می کند، اما برای دروس دیگر نیز کار می کند. اگر چیزی

wrong and the teacher doesn't want to just say,  "No, that's wrong," the teacher will probably say,  

اشتباه می کنید و معلم نمی خواهد فقط بگوید: "نه، اشتباه است"، معلم احتمالاً می گوید:

"Almost. Try again." This is a really polite thing  to say. I often say this to my kids actually,  

"تقریباً دوباره امتحان کنید." گفتن این حرف واقعاً مؤدبانه است . من اغلب این را به بچه‌هایم می‌گویم،

because sometimes they're close, or it's not  exactly correct, but it's not a serious thing,  

زیرا گاهی اوقات آنها نزدیک هستند یا دقیقاً درست نیست، اما این یک چیز جدی نیست،

so I'm not going to say, "No, that's wrong."  Instead, you can just say, "Almost. Try again."  

بنابراین نمی‌خواهم بگویم "نه، این اشتباه است." در عوض، فقط می توانید بگویید: "تقریباً. دوباره امتحان کنید."

A similar expression is, "You're on the right  track." A teacher will say this to a student  

یک عبارت مشابه این است: "شما در مسیر درست هستید ." معلم این را به دانش‌آموزی می‌گوید

who isn't exactly giving the perfect answer, but  it's close to the correct answer, and they want to  

که دقیقاً پاسخ کامل را نمی‌دهد، اما به پاسخ صحیح نزدیک است، و آنها می‌خواهند

encourage the student to keep exploring that idea  further. "You're on the right track. Keep going." 

دانش‌آموز را تشویق کنند که این ایده را بیشتر بررسی کند. "تو در مسیر درستی هستی. ادامه بده."

A kind teacher might also say, "Keep practicing.  You almost got it. You almost got it." If you take  

یک معلم مهربان همچنین ممکن است بگوید: "به تمرین کردن ادامه دهید. تقریباً آن را دریافت کردید. تقریباً آن را دریافت کردید." اگر

out the word almost, it means you have the  correct answer, you got it. But oftentimes,  

کلمه را تقریباً حذف کنید، به این معنی است که پاسخ صحیح را دارید، آن را دریافت کرده اید. اما اغلب،

students don't have the correct answer the  first time, so a teacher might say this,  

دانش‌آموزان بار اول پاسخ صحیح را نمی‌دهند ، بنابراین یک معلم ممکن است این را بگوید:

"Keep practicing. Keep trying. You almost  got it. You're so close." So to take that  

«به تمرین ادامه دهید. به تلاش ادامه دهید. تقریباً به آن رسیدید. خیلی نزدیک هستید. بنابراین برای استفاده از آن

expression and use it in the positive way, a  teacher might say, "You got it. Keep going.  

عبارت و استفاده مثبت از آن، یک معلم ممکن است بگوید، "تو متوجه شدی. ادامه بده.   متوجه شدی.

You got it. You are doing great. You have the  correct answer. Keep working." If the teacher  

عالی کار می‌کنی. شما پاسخ صحیح را دارید. به کار خود ادامه دهید." اگر معلم

wants to give a little hint or some feedback about  a future test to students, the teacher might say,  

بخواهد راهنمایی کوچک یا بازخوردی درباره یک آزمون آینده به دانش‌آموزان بدهد، ممکن است معلم بگوید:

"Here are some things that you'll want to focus  on before the next test." They might even say,  

«در اینجا چند چیز وجود دارد که می‌خواهید قبل از آزمون بعدی روی آنها تمرکز کنید.» حتی ممکن است بگویند،

"Wink, wink," or "Nudge, nudge," or "Just to  let you know, here are some things that you  

"چشمک، چشمک" یا "تکان دادن، تلنگر" یا "فقط برای اینکه به شما اطلاع دهم، در اینجا مواردی وجود دارد که

might want to focus on before the next test." They're not saying these things will be on the  

ممکن است بخواهید قبل از آزمون بعدی روی آنها تمرکز کنید." آنها نمی گویند که این چیزها در

test. They're kind of using a more indirect  expression. "These are the things that you  

آزمایش قرار خواهند گرفت. آنها به نوعی از بیان غیرمستقیم تری استفاده می کنند . "اینها چیزهایی هستند که

might want to focus on." The next question  could be used by students or teachers. It's,  

ممکن است بخواهید روی آنها تمرکز کنید." سؤال بعدی می‌تواند توسط دانش‌آموزان یا معلمان استفاده شود. در

"What about..." Here, we're using it to suggest  something. So a student might use this in response  

اینجا، ما از آن برای پیشنهاد چیزی استفاده می‌کنیم . بنابراین ممکن است دانش‌آموزی در پاسخ

to a teacher. Let's say that teacher, Ms. Vanessa,  asked the class, "Class, do you know why there  

به معلم از آن استفاده کند. فرض کنید آن معلم، خانم ونسا، از کلاس پرسید: "کلاس، آیا می دانید چرا

are waves in the ocean?" This was actually a  question that my kids were talking about in  

امواج در اقیانوس وجود دارد؟" این در واقع سؤالی بود که بچه‌های من

the car a couple days ago. It's very familiar  to me right now. The teacher asked, "Why are  

چند روز پیش در اتومبیل درباره آن صحبت می‌کردند. در حال حاضر برای من بسیار آشنا است. معلم پرسید: "چرا

there waves in the ocean?" Well, the students  might not be extremely certain of their answers,  

امواج در اقیانوس وجود دارد؟" خب، دانش‌آموزان ممکن است در مورد پاسخ‌های خود کاملاً مطمئن نباشند،

so they could use this great question, "What  about wind? What about the moon? What about..." 

بنابراین می‌توانند از این سؤال عالی استفاده کنند، " در مورد باد چطور؟ در مورد ماه چطور؟ در مورد..."

Here, they're suggesting an answer. Even though  they don't know the exact correct answer,  

در اینجا، آنها پاسخی را پیشنهاد می‌کنند. حتی اگر پاسخ صحیح دقیق را نمی‌دانند،

they don't feel certain of it, they can use  this question. And a teacher can also use this  

از آن مطمئن نیستند، می‌توانند از این سؤال استفاده کنند. و معلم همچنین می‌تواند

question by giving suggestions to students. So  let's say students are answering the question,  

با ارائه پیشنهادهایی به دانش‌آموزان از این سؤال استفاده کند. بنابراین، فرض کنید دانش‌آموزان به این سؤال پاسخ می‌دهند،

"Why are there waves in the ocean?" And they  throw out some ideas, and the teacher wants to  

«چرا امواج در اقیانوس وجود دارد؟» و آن‌ها ایده‌هایی را بیرون می‌زنند، و معلم می‌خواهد

also throw out some ideas to see what the  students think about it. They might say,  

ایده‌هایی را نیز مطرح کند تا ببیند دانش‌آموزان درباره آن چه فکر می‌کنند. آنها ممکن است بگویند،

"What about whales? What about sharks?" Maybe  they're making the waves due to their big size.  

"در مورد نهنگ ها؟ کوسه ها چطور؟" شاید آنها به دلیل اندازه بزرگشان امواج ایجاد می کنند.

I'm not sure. But here, this is the teacher giving  suggestions, or the students giving suggestions.  

مطمئن نیستم. اما در اینجا، معلم پیشنهادهایی می‌دهد یا دانش‌آموزانی که پیشنهاد می‌دهند.

Do you know what the correct answer is? Why  are there waves? Well, the answer is wind. Very  

آیا می دانید پاسخ صحیح چیست؟ چرا امواج وجود دارد؟ خوب، جواب باد است. خیلی

cool. You should look it up. There's some very  interesting videos about why there are waves. 

باحاله شما باید آن را جستجو کنید. ویدیوهای بسیار جالبی درباره علت وجود امواج وجود دارد.

The next phrase a teacher might say  to give encouragement to a student is,  

عبارت بعدی که ممکن است معلم برای تشویق دانش‌آموز بگوید، این است:

"I can tell you've been working hard on this. I  can tell you've been working hard on this." This  

«می‌توانم بگویم که شما سخت روی این موضوع کار کرده‌اید. این به این

doesn't mean it's perfect or this is the best in  the entire class. It just means for you, I know  

معنی نیست که کامل است یا بهترین در کل کلاس است. این فقط برای شما معنی دارد، من می دانم

that you put a lot of effort into this, and that's  what I want. I want you to put a lot of effort  

که تلاش زیادی برای این کار کرده اید، و این چیزی است که من می خواهم. از شما می‌خواهم تلاش زیادی

into it because that's the only way you're going  to improve. "I can tell you put a lot of hard work  

برای آن انجام دهید زیرا این تنها راهی است که می‌خواهید پیشرفت کنید. «می‌توانم به شما بگویم که برای این کار سخت تلاش کرده‌اید

into this," or "I can tell you've been working  hard on this." And our final phrase that you'll  

» یا «می‌توانم بگویم که سخت روی این موضوع کار کرده‌اید». و آخرین جمله ما که

hear in the classroom is one that we all want to  hear, "You passed with flying colors." This is  

در کلاس خواهید شنید، عبارتی است که همه ما می خواهیم بشنویم، "تو با رنگ های درخشان گذشتی." این

a beautiful idiom. That means you got a 100%.  You had perfect answers for every single one.  

یک اصطلاح زیبا است. یعنی شما 100% دریافت کرده اید. شما برای تک تک پاسخ های کاملی داشتید.

You passed with flying colors. Congratulations. And guess what? You passed this lesson with flying  

با رنگ پریدی گذشتی تبریک می گویم. و حدس بزنید چه؟ شما این درس را با رنگ‌های درخشان پشت سر گذاشتید

colors. Hooray. I hope that this lesson helps  you to go into the classroom with confidence.  

. هورا. امیدوارم این درس به شما کمک کند تا با اعتماد به نفس وارد کلاس شوید. می‌توانید

You can speak with your teacher, or if you are  a teacher, you can speak with your students,  

با معلمتان صحبت کنید، یا اگر معلم هستید، می‌توانید با دانش‌آموزانتان صحبت کنید،

or if you're a parent, you can speak with  your student, your child, and the teacher with  

یا اگر والدینتان هستید، می‌توانید با دانش‌آموز، فرزندتان و معلمتان با

confidence. Go into the real world and conquer it.  Don't forget to download the free PDF worksheet  

اعتماد به نفس صحبت کنید. به دنیای واقعی بروید و آن را تسخیر کنید. فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان   را

with all 50 of these important classroom  expressions, definitions, sample sentences,  

با تمام 50 عبارت مهم کلاس درس، تعاریف، جملات نمونه،

and ways that you can use them in real life.  You can click on the link in the description  

و راه هایی که می توانید از آنها در زندگی واقعی استفاده کنید، دانلود کنید.

to download that free PDF worksheet today. Well,  thank you so much for learning English with me,  

برای بارگیری کاربرگ PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید. خوب، از شما بسیار سپاسگزارم که با من انگلیسی یاد گرفتید،

and I'll see you again next Friday for a  new lesson here on my YouTube channel. Bye. 

و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید در اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ.

But wait, do you want more? I recommend watching  this video next, where you will learn to break  

اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می‌کنم این ویدیوی بعدی را تماشا کنید، جایی که یاد می‌گیرید

all the rules that you learned in the classroom.  Well, maybe not all of them, but some important  

همه قوانینی را که در کلاس درس آموخته‌اید زیر پا بگذارید. خوب، شاید نه همه آنها، اما برخی از

rules that you can break so that you can speak  real natural English. I'll see you there.

قوانین مهم که می توانید آنها را زیر پا بگذارید تا بتوانید انگلیسی طبیعی واقعی صحبت کنید. اونجا میبینمت