50 Vocabulary Phrases: Taking Care of Baby

Vanessa: Hi,  

I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  Just kidding. For this video about how to take  

ونسا: سلام،

من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com. شوخی کردم برای این ویدیو در مورد نحوه

care of a baby in English, I'm going to  look and dress like I usually do because  

مراقبت از نوزاد به زبان انگلیسی، می‌خواهم مثل همیشه ظاهر و لباس بپوشم زیرا

I'm a mom. I have three kids. One of them is  a baby. You're going to see her today. I want  

من مادر هستم. من سه تا بچه دارم یکی از آنها یک نوزاد است. امروز قراره ببینیش من می‌خواهم   به

to help you be able to talk about raising  a baby or talk to your baby in English.

شما کمک کنم بتوانید در مورد بزرگ کردن کودک صحبت کنید یا با کودک خود به زبان انگلیسی صحبت کنید.

So to do that, I put on my usual  mom clothes. Number one thing I  

بنابراین برای این کار، لباس‌های معمولی مادرم را پوشیدم. اولین کاری که

need to do is pull back my hair because  babies are perfect at grabbing things,  

باید انجام دهم این است که موهایم را عقب بکشم زیرا بچه ها در گرفتن چیزها،

especially my baby right now. She is  really good at grabbing everything,  

مخصوصاً نوزاد من در حال حاضر عالی هستند. او واقعاً در گرفتن همه چیز،

including my hair. So I would never wear  my hair down with my baby. She would just  

از جمله موهای من، خوب است. بنابراین من هرگز موهایم را با کودکم کوتاه نمی‌کنم. او فقط

grab it. So we're going to have a slightly  different look today, but that's all right.

آن را می گرفت. بنابراین امروز ظاهری کمی متفاوت خواهیم داشت، اما همه چیز درست است. می‌خواهم

I want to encourage you to download the free  PDF worksheet with all of today's expressions,  

شما را تشویق کنم که کاربرگ PDF رایگان را با تمام عبارات امروزی،

definitions, and sample sentences about  taking care of a baby in English. Whether  

تعاریف و جملات نمونه درباره مراقبت از نوزاد به زبان انگلیسی دانلود کنید. چه

or not you have a baby, you are around  babies, or you want to just understand  

بچه دار باشید چه نداشته باشید، در اطراف نوزادان هستید یا می خواهید

more English vocabulary in movies and TV  shows, this is the video for you. So you  

واژگان انگلیسی بیشتری را در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی درک کنید، این ویدیو برای شماست. بنابراین

can click on the link in the description  to download that free PDF worksheet today.

می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید تا آن کاربرگ PDF رایگان را امروز دانلود کنید.

All right, to get started, I see my baby. This  is my baby monitor screen. I see my baby is  

خوب، برای شروع، من بچه ام را می بینم. این صفحه نمایشگر کودک من است. می بینم که کودکم

starting to wiggle a little bit. She's  waking up from her nap. So let's go in,  

کمی شروع به تکان دادن کرده است. او از خواب بیدار می‌شود. پس بیایید وارد شویم،

get her from her nap, and take care of  her together in English. Let's do it.

او را از چرتش برداریم و با هم به زبان انگلیسی از او مراقبت کنیم. بیایید آن را انجام دهیم.

All right, let's go into the room and get her  from her nap. Let's go. I'm going to turn off  

بسیار خب، بیایید به اتاق برویم و او را از چرتش برداریم. بیا بریم. من می‌خواهم

the sound machine that helps her to sleep.  I'm going to open the curtains. Good morning,  

دستگاه صوتی را که به خوابیدن او کمک می‌کند خاموش کنم. من می روم پرده ها را باز کنم. صبح بخیر

baby. Let some light in here. And we can go  over to her little bassinet where she sleeps.

عزیزم. اجازه دهید کمی نور در اینجا. و ما می‌توانیم به سمت حوض کوچکش برویم، جایی که او می‌خوابد.

I see a sweet baby. You see that sweet baby in  there? Good morning, sweet baby. How was your nap?

من یک بچه شیرین می بینم. آن بچه شیرین را آنجا می بینی ؟ صبح بخیر عزیزم چرتت چطور بود؟ می‌توانید

You can see that she's wrapped in this swaddle,  and that's because she's not extremely mobile yet.  

ببینید که او در این قنداق پیچیده شده است، و دلیلش این است که او هنوز خیلی متحرک نیست.

When she gets to be more mobile, when she can  stand up, when she can roll over consistently,  

وقتی تحرکش بیشتر شد، وقتی می‌تواند بایستد، وقتی می‌تواند به‌طور مداوم بغلتد،

I'll take those straps off of her arms so that  she doesn't get hurt. But in general, for now,  

آن تسمه‌ها را از بازوهایش می‌گیرم تا آسیبی نبیند. اما به طور کلی، در حال حاضر،

she sleeps in this swaddle and it keeps her nice  and safe because one of the important things that  

او در این قنداق می‌خوابد و او را خوب و ایمن نگه می‌دارد، زیرا یکی از کارهای مهمی که

you need to do with your baby is keep your baby  safe. And to do that, at least in the US, the  

باید با کودک خود انجام دهید این است که کودک خود را ایمن نگه دارید . و برای انجام این کار، حداقل در ایالات متحده،

idea is that you're not supposed to let your baby  sleep with blankets. But your baby might get cold  

ایده این است که شما نباید اجازه دهید کودکتان با پتو بخوابد. اما ممکن است کودک شما

at night, so we use these zippable sleep sacks.  It's very much in fashion in the US to use this  

در شب سرد شود، بنابراین ما از این کیسه های خواب زیپ دار استفاده می کنیم. استفاده از این در ایالات متحده بسیار مد است،

because it won't get over their face and suffocate  them, but they can still stay nice and warm.

زیرا روی صورت آنها غلبه نمی کند و آنها را خفه نمی کند ، اما همچنان می توانند خوب و گرم بمانند.

All right, you ready to get  up, sweetie? Let's do it.

باشه، آماده ای که بلند شوی، عزیزم؟ بیایید آن را انجام دهیم.

When I get my baby from her nap, I usually  check her diaper and I see if she needs to  

وقتی کودکم را از چرت زدنش می‌گیرم، معمولا پوشک او را چک می‌کنم و می‌بینم که آیا

change her clothes at all. Sometimes  her clothes are a little bit wet. I  

اصلاً نیاز دارد لباس‌هایش را عوض کند. گاهی اوقات لباس‌های او کمی خیس است. من

don't know why. So I might need to change  her clothes. But right now she seems okay  

نمی دانم چرا. بنابراین شاید لازم باشد لباس‌های او را عوض کنم. اما در حال حاضر به نظر می رسد که او خوب است

and just ready to wake up. So we're going  to go over to the changing station and  

و فقط آماده بیدار شدن است. بنابراین ما به ایستگاه تعویض لباس می رویم و به

I'll show you where that is and we'll talk  about changing a baby's diaper. Let's go.

شما نشان می دهم که کجاست و درباره تعویض پوشک بچه صحبت خواهیم کرد. بیا بریم.

So in my room I have this little changing station  area and it's really just the top of my drawers.  

بنابراین در اتاقم این قسمت کوچک ایستگاه تعویض لباس را دارم و واقعاً بالای کشوهای من است.

But this is a changing pad and it's just a  nice little thing to put your baby on when  

اما این یک پد تعویض است و وقتی که پوشک او را عوض می‌کنید، فقط یک چیز کوچک خوب است

you change their diaper. She's very excited about  reaching things right now. Don't roll off yet.

. او در حال حاضر برای رسیدن به چیزها بسیار هیجان‌زده است. هنوز غلت نزنید

Here I have diapers. These are disposable  diapers, but some people choose to use cloth  

اینجا من پوشک دارم. این‌ها پوشک‌های یکبار مصرف هستند ، اما برخی افراد استفاده از پوشک‌های پارچه‌ای را انتخاب می‌کنند

diapers. I also have some wipes, and these  are what I use if her diaper is really messy  

. من همچنین چند دستمال دارم، و اگر پوشک او واقعاً نامرتب باشد از اینها استفاده می‌کنم

and it's useful to be able to use those types  of things. Up here are just some little cute  

و استفاده از آن نوع چیزها مفید است. در اینجا فقط چند لقب کوچک زیبا وجود دارد

knickknacks that people have given her as little  gifts. Because I don't have a nursery; instead,  

که مردم به عنوان هدیه کوچک به او داده اند . چون مهد کودک ندارم. در عوض،

all of my three children, when they were babies,  they slept in my bedroom. It started because we  

هر سه فرزندم، وقتی نوزاد بودند، در اتاق خواب من می‌خوابیدند. این کار به این دلیل شروع شد که ما

didn't have a spare room to put our baby in.  But now that we have more rooms in our house,  

اتاق اضافی برای گذاشتن کودک خود نداشتیم. اما اکنون که اتاق های بیشتری در خانه خود داریم،

it's just because it feels good to  sleep in the same room as your baby,  

فقط به این دلیل است که خوابیدن در همان اتاق کودک شما احساس خوبی دارد،

I would say for the first year. That's something  that we choose to do. I don't know if there is a  

برای اولین بار می گویم. سال این چیزی است که ما آن را انتخاب می‌کنیم. نمی‌دانم

right or wrong answer for this, but this  is just something that we choose to do.

پاسخ درست یا غلطی برای این موضوع وجود دارد، اما این فقط کاری است که ما انتخاب می‌کنیم.

You got a diaper? Success.

پوشک گرفتی؟ موفقیت

All right, I'm going to change her diaper,  

بسیار خوب، من می خواهم پوشک او را عوض کنم،

and then I'll show you next  what I do to take care of her.

و سپس به شما نشان خواهم داد که برای مراقبت از او چه کار می کنم.

Before I leave the bedroom, I want to  show you two different spots that are  

قبل از اینکه اتاق خواب را ترک کنم، می‌خواهم دو نقطه مختلف را به شما نشان دهم که

essential for taking care of a baby. One  of those you can see here is a chair. This  

برای مراقبت از نوزاد ضروری هستند. یکی از مواردی که در اینجا می توانید ببینید یک صندلی است. این

is the chair that I use to nurse Matilda;  that's my baby. I use this chair because,  

صندلی است که من برای پرستاری از ماتیلدا استفاده می کنم. اون عزیزمه. من از این صندلی استفاده می‌کنم،

look at something great that it does when I sit  in the chair. You know what this chair is? Yeah,  

به چیزی عالی نگاه کنید که وقتی روی صندلی می‌نشینم انجام می‌شود. میدونی این صندلی چیه؟ آره،

you do. This chair, it's called a glider. It's not  a rocking chair because it doesn't rock. Instead,  

شما انجام می دهید. این صندلی، به آن گلایدر می گویند. صندلی گهواره ای نیست زیرا تکان نمی خورد. در عوض،

it just glides back and forth. There's no pinching  parts for children to get their fingers stuck in.

فقط به جلو و عقب می‌لغزد. هیچ قسمتی برای گیر کردن کودکان برای انگشتانشان وجود ندارد.

Vanessa: Oh yeah, you just want to grab that phone, huh?

ونسا: اوه، بله، فقط می‌خواهی آن تلفن را بگیری، ها؟

And it's perfect for nursing. It's really  useful to rock your baby to sleep. I also  

و برای پرستاری عالی است. تکان دادن کودک برای خوابیدن واقعا مفید است. من همچنین

have all of our baby books set up here so  that we can grab a baby book. We haven't  

همه کتاب‌های کودکمان را اینجا تنظیم کرده‌ام تا بتوانیم یک کتاب کودک بگیریم. ما

really read her many baby books at  this age. She is eight months old  

واقعاً در این سن کتاب‌های کودک زیادی او را نخوانده‌ایم . او اکنون هشت ماهه است

now. We've read her a couple baby books.  But she's more interested in just all the  

. ما برای او چند کتاب کودک خوانده ایم. اما او

other things in our house at the moment. More  interested in chewing the books at this time.

در حال حاضر فقط به همه چیزهای دیگر در خانه ما علاقه دارد. در این زمان علاقه بیشتری به جویدن کتاب‌ها دارند.

The other station that I want to show you  before we leave the bedroom is this spot.  

ایستگاه دیگری که می‌خواهم قبل از خروج از اتاق خواب به شما نشان دهم این نقطه است.

I'm going to put her over here. Let's see. Do  you want to play with a little toy? Yeah. I'm  

من او را اینجا می گذارم. اجازه بدید ببینم. آیا می‌خواهید با یک اسباب‌بازی کوچک بازی کنید؟ آره من

going to give her a little toy to play with.  You want to play with that little toy? Okay,  

یک اسباب بازی کوچک به او می دهم تا با آن بازی کند. آیا می خواهید با آن اسباب بازی کوچک بازی کنید؟ بسیار خوب،

we'll let her play with that toy while I show you.

ما به او اجازه می‌دهیم تا زمانی که به شما نشان می‌دهم با آن اسباب‌بازی بازی کند.

This is where we keep our baby's clothes.  There's these, which now that it's winter  

این جایی است که ما لباس های کودک خود را نگه می داریم. اینها هستند، که حالا که فصل زمستان است

time, she wears all the time. Maybe some  people would say it's a little bit lazy,  

، او همیشه می پوشد. شاید برخی از افراد بگویند کمی تنبل است،

but when you're a mom you know you sometimes  have to take shortcuts to make your life  

اما وقتی مادر هستید می‌دانید که گاهی باید از میان‌برهایی استفاده کنید تا زندگی‌تان

easier. This is what she's wearing now and  it has feet. So we call this footed pajamas,  

آسان‌تر شود. این همان چیزی است که او اکنون پوشیده است و پا دارد. بنابراین ما به این لباس خواب پا می گوییم،

footed pajamas. Sometimes for children, we call  these PJs or jammies or nighties. There's a lot  

پیژامه پا. گاهی اوقات برای بچه‌ها، به این PJ یا جمی یا شب می‌گوییم.

of different terms for these, but in the winter  it's so convenient. Her feet are warm, her whole  

اصطلاحات مختلفی برای این موارد وجود دارد، اما در زمستان بسیار راحت است. پاهایش گرم است، تمام

body is covered. I keep those in a little box.  And when it gets warm someday soon, hopefully,  

بدنش پوشیده است. من آنها را در یک جعبه کوچک نگه می دارم. و هنگامی که به زودی هوا گرم می شود،

she has some special little adorable outfits  that people have given her that are up here.

او لباس های کوچک و شایان ستایش خاصی دارد که مردم به او داده اند و اینجا هستند.

And there are a lot of onesies. So this is called  a onesie. And even though there's an S, it sounds  

و موارد زیادی وجود دارد. بنابراین به این می گویند یکی. و حتی با وجود اینکه S وجود دارد، به نظر می‌رسد

like a Z. Onesie. At the bottom it snaps. This is  really convenient because you can just unsnap it,  

مانند Z. Onesie. در پایین می‌شکند. این واقعاً راحت است زیرا می‌توانید آن را باز کنید،

their belly stays covered and warm, but it's great  for the summertime, which it's not right now.

شکم آن‌ها پوشیده و گرم می‌ماند، اما برای تابستان عالی است، که الان نیست. در

Down here I have some extra items like little sun  hats. I have two boys. This is my only girl. So  

اینجا چند اقلام اضافی مانند کلاه آفتابی کوچک دارم . من دوتا پسر دارم این تنها دختر من است. بنابراین

there are some items, some clothing items that we  got from other people that I had never used before  

برخی از اقلام، برخی از اقلام لباسی هستند که از افراد دیگر دریافت کرده‌ایم که قبلاً از آنها استفاده نکرده بودم

because I had boys. But when you have a girl,  people give you things like this. This is called a  

زیرا پسر داشتم. اما وقتی یک دختر دارید، مردم چیزهایی از این دست به شما می دهند. به این

diaper cover. You could put them in a cute little  dress, but you don't want to see their diaper or  

روکش پوشک می گویند. می‌توانید آن‌ها را در یک لباس کوچک زیبا بپوشید ، اما نمی‌خواهید پوشک آن‌ها را ببینید یا

maybe you don't want their diaper to get dirty, so  you can put them in a diaper cover. There are so  

شاید نمی‌خواهید پوشک آن‌ها کثیف شود، بنابراین می‌توانید آن‌ها را در پوشش پوشک قرار دهید. انواع بسیار متنوعی وجود دارد

many different types that people gave me. I think  they're adorable, so we're going to go with it.

که مردم به من دادند. فکر می‌کنم آن‌ها شایان ستایش هستند، بنابراین ما با آن همراه می‌شویم.

I think that's all that I wanted to show you here,  

فکر می‌کنم این تمام چیزی است که می‌خواستم در اینجا به شما نشان دهم،

so let's go on into the other room where we'll  get to the next section, which is feeding your  

پس بیایید به اتاق دیگر برویم، جایی که به بخش بعدی می‌رسیم، یعنی غذا دادن به

baby food. In the US around six months old,  you start to feed your baby food. So let's go  

غذای کودک شما. در ایالات متحده در حدود شش ماهگی، شما شروع به تغذیه غذای کودک خود می کنید. پس بیایید

into the other room and we'll talk about the  different ways that you can feed your baby.

به اتاق دیگر برویم و در مورد روش‌های مختلفی که می‌توانید به کودکتان غذا بدهید صحبت خواهیم کرد.

All right, while we talk about food,  I'm going to put my daughter in her  

بسیار خوب، در حالی که ما در مورد غذا صحبت می کنیم، می خواهم دخترم را روی

high chair. We have a little high chair with a  detachable tray. It's very handy. I'm going to  

صندلی بلندش بگذارم. ما یک صندلی بلند کوچک با سینی جداشدنی داریم. خیلی خوش دست است می‌خواهم

put on her bib. Now you might have a bib  that just is around the neck, but for us,  

پیش‌بند او را بپوشم. اکنون ممکن است یک پیش بند  داشته باشید که فقط دور گردن باشد، اما برای ما،

we have always used these full cover bibs because  babies get food everywhere. It's not just on their  

ما همیشه از این پیشبندهای پوشش کامل استفاده کرده‌ایم، زیرا بچه‌ها همه جا غذا می‌خورند. این فقط در جبهه آنها نیست

front. They get it on their sleeves, on their lap.  So this covers everything and you're ready to go.

. آنها آن را روی آستین خود، روی پاهای خود می گیرند. بنابراین این همه چیز را پوشش می دهد و شما آماده رفتن هستید.

I have prepared here for her a few finger  foods. And for us, we have always chosen to  

من در اینجا برای او چند غذای انگشتی آماده کرده ام . و برای ما، ما همیشه انتخاب کرده‌ایم که

just give. Would you like some tangerine?  There you go. Give our kids the food that  

فقط بدهیم. کمی نارنگی میل دارید؟ شما بروید.

we eat instead of purchasing little jars of  pre-made food. So I just cut up tangerines.  

به‌جای خرید شیشه‌های کوچک غذای از پیش ساخته شده، غذایی را که می‌خوریم به بچه‌هایمان بدهید. بنابراین من فقط نارنگی ها را خرد کردم.

I have some toast with some cheese on it.  Very exciting. This is what I eat for lunch,  

من مقداری نان تست با مقداری پنیر روی آن دارم. خیلی هیجان انگیز. این همان چیزی است که من برای ناهار می‌خورم،

so I want her to get used to the same taste  that I have. You want some bread? This specific  

بنابراین می‌خواهم او به همان مزه‌ای که من دارم عادت کند. کمی نان می خواهی؟ به این

type of method is called baby-led weaning.  But some people prefer to give their kids,  

نوع روش خاص، شیر گرفتن به رهبری نوزاد نامیده می‌شود. اما برخی از مردم ترجیح می‌دهند به بچه‌هایشان بدهند،

I'll give you a couple, here you go, prefer  to give their kids purees. So that's what  

من به شما یک زوج می‌دهم . بنابراین

it's called when it's in a little can or a little  jar, or maybe you make the pure yourself at home.

وقتی در یک قوطی کوچک یا کوزه کوچک قرار می‌گیرد، یا شاید خودتان آن را در خانه درست می‌کنید، به این می‌گویند.

But let's talk about what happens before  that. Because Matilda is now eight months  

اما بیایید در مورد آنچه قبل از آن اتفاق می افتد صحبت کنیم . از آنجایی که ماتیلدا اکنون هشت ماهه است

old and she didn't start eating solid  food, which is what we call this,  

و شروع به خوردن غذای جامد نکرده است، چیزی که ما به آن می گوییم،

you start eating solid food around six months  old. She didn't start eating solid food right  

شما از حدود شش ماهگی شروع به خوردن غذای جامد می کنید . او بلافاصله پس از تولد شروع به خوردن غذای جامد نکرد

away when she was born. She exclusively  drank milk. And that's how all babies  

. او منحصراً شیر می‌نوشید. و همه نوزادان اینگونه

are. And there's a couple different ways that  you can drink milk, so let's talk about that  

هستند. و چند راه مختلف برای نوشیدن شیر وجود دارد، بنابراین بیایید در مورد این

vocabulary. You could exclusively breastfeed.  You could exclusively bottle feed. And when  

واژگان صحبت کنیم. شما می توانید به طور انحصاری شیر بدهید. شما می توانید به طور انحصاری از بطری تغذیه کنید. و زمانی که به

you give your baby a bottle exclusively,  we're assuming that it's with formula,  

نوزادتان شیشه شیر را منحصراً می‌دهید، فرض می‌کنیم که با شیر خشک،

the powder that you mix up. Or you could do  a mix. So usually we call that supplementing  

پودری است که مخلوط می‌کنید. یا می‌توانید ترکیبی انجام دهید . بنابراین معمولاً آن را مکمل

with formula. So if you are breastfeeding and  you're giving your baby formula, you would say,  

با فرمول می نامیم. بنابراین، اگر شیر می‌دهید و به نوزادتان شیر خشک می‌دهید، می‌گویید:

"I'm breastfeeding, but I supplement with  formula." I think there is no perfect way  

«من شیر می‌دهم، اما با شیرخشک مکمل می‌دهم». من فکر می‌کنم هیچ راه کاملی

to feed a hungry baby. If your baby's hungry and  a way is not working, you try another way until  

برای تغذیه یک نوزاد گرسنه وجود ندارد. اگر کودک شما گرسنه است و راهی کار نمی کند، راه دیگری را امتحان کنید تا به

your baby is fed. For my babies, I have been  able to exclusively breastfeed them and I feel  

کودکتان شیر داده شود. برای نوزادانم، من می‌توانم به‌طور انحصاری به آنها شیر بدهم و احساس می‌کنم که

really lucky that it has worked for me. And that's  not the case for everyone. So in this situation,  

واقعاً خوش‌شانس هستم که برای من مفید بوده است. و این برای همه صادق نیست. بنابراین در این شرایط،

we would say, you do you and take care of your  baby. But right now, I am breastfeeding her and  

می‌گوییم، شما خودتان را انجام می‌دهید و از کودکتان مراقبت می‌کنید. اما در حال حاضر، من به او شیر می‌دهم و به

I'm giving her solid food so that she can try out  different tastes and practice her chewing skills.

او غذای جامد می‌دهم تا بتواند طعم‌های مختلف را امتحان کند و مهارت‌های جویدن خود را تمرین کند.

You want that whole plate?

شما آن بشقاب کامل را می خواهید؟

Peekaboo, peekaboo, peekaboo.  You're a little sweetie.

پیکبو، پیکبو، پیکبو. تو کمی نازنین هستی

So while we're here, let's talk about some  different words that you can use to describe  

بنابراین تا زمانی که اینجا هستیم، بیایید در مورد کلمات مختلفی صحبت کنیم که می‌توانید برای توصیف

your baby. It's possible on one end of the  spectrum, you might have a really fussy baby.  

کودکتان از آنها استفاده کنید. در یک طرف طیف ممکن است، شما ممکن است یک نوزاد واقعاً بداخلاق داشته باشید.

That means that your baby just cries all the  time, no matter what you do. You're feeding  

این بدان معناست که کودک شما همیشه گریه می‌کند ، مهم نیست شما چه می‌کنید. شما به

your baby, your baby's trying to sleep, you're  carrying your baby, you're loving your baby,  

نوزادتان شیر می‌دهید، کودکتان سعی می‌کند بخوابد، شما نوزادتان را حمل می‌کنید، به کودکتان عشق می‌ورزید،

and your baby is still crying. Why? This is  sometimes your baby's temperament. It's not  

و کودکتان هنوز گریه می‌کند. چرا؟ گاهی اوقات مزاج کودک شما این است. این

going to be their long-term personality.  It's just how your baby is as a baby. I'm  

شخصیت بلندمدت آنها نخواهد بود. درست است که کودک شما در کودکی چگونه است. من

not a psychologist, but we could say that  your baby is really fussy. It's so hard.

روانشناس نیستم، اما می‌توانیم بگوییم که کودک شما واقعاً بداخلاق است. آن چنان سخت.

Now every baby is fussy sometimes because  that's how babies communicate, right? They  

اکنون هر کودکی گاهی اوقات بداخلاق است، زیرا نوزادان اینگونه با هم ارتباط برقرار می کنند، درست است؟

communicate by crying when they don't know how  to talk yet. On the other end of the spectrum,  

وقتی هنوز نمی دانند چگونه صحبت کنند، با گریه ارتباط برقرار می کنند . در سوی دیگر طیف،

we have a really easy baby. Can you guess which  one Matilda is? She has not made a peep yet. She  

ما یک نوزاد واقعاً آسان داریم. آیا می توانید حدس بزنید ماتیلدا کدام است؟ او هنوز نگاهی نکرده است. او

is a really easy baby. Are you a really easy  baby? Absolutely. Now she is my third baby and  

کودک واقعاً آسانی است. آیا شما واقعاً کودک آسانی هستید ؟ کاملا. حالا او سومین نوزاد من است و   از

I've heard a lot of people say that third,  fourth, fifth, children are really easy.  

افراد زیادی شنیده ام که می گویند سوم، چهارم، پنجم، بچه ها واقعاً آسان هستند.

It's partly her temperament and it's partly  probably my skill. When I had my first child,  

این تا حدودی به خلق و خوی او و تا حدودی احتمالاً مهارت من است. وقتی اولین فرزندم را به دنیا آوردم،

had no idea what I was doing, so I was just  winging it. We could say I was winging it,  

نمی‌دانستم دارم چه کار می‌کنم، بنابراین فقط بال آن بودم. می‌توانیم بگوییم که من آن را بال می‌زدم،

meaning I was just trying anything that I could.  I had no idea what I was doing. But now with our  

به این معنی که هر کاری را که می‌توانم امتحان می‌کردم. هیچ ایده ای نداشتم که دارم می کنم. اما اکنون با

third child, both me and my husband are much  more experienced and we know what we're doing  

سومین فرزندمان، هم من و هم شوهرم بسیار با تجربه‌تر هستیم و می‌دانیم که

now. So she's a very easy baby. Or we could  say she's easygoing, extremely easygoing.

اکنون چه می‌کنیم. بنابراین او یک کودک بسیار آسان است. یا می‌توانیم بگوییم که او راحت‌طلب است، بسیار راحت.

Sometimes she's fussy. So if she has a hard  day, maybe she's developing in some way,  

گاهی اوقات او بداخلاق است. بنابراین اگر روز سختی داشته باشد ، شاید به نوعی در حال پیشرفت است،

something is changing in her. You trying  to reach for some more food? Here you go.  

چیزی در او تغییر می کند. سعی می‌کنید غذای بیشتری پیدا کنید؟ بفرمایید.

Then we might say she's having a fussy day  or she is fussy this morning. It doesn't  

سپس می‌توانیم بگوییم که او روز شلوغی را سپری می‌کند یا امروز صبح شلوغ است. این بدان

mean that her entire temperament is always  fussy; it just means right now she's fussy.

معنا نیست که کل خلق و خوی او همیشه دمدمی مزاج است. این فقط به این معنی است که او در حال حاضر بداخلاق است.

Before we go, I want to show you a couple  other items that are really useful for  

قبل از رفتن، می‌خواهم چند مورد دیگر را به شما نشان دهم که واقعاً برای

taking care of a baby and keeping a baby  safe and close and loved. So down here in  

مراقبت از نوزاد و حفظ امنیت، نزدیک و دوست داشتنی نوزاد مفید هستند. بنابراین اینجا در

every single one of the outlets in my house,  we have this kind of protector. Can you tell  

هر یک از پریزهای خانه من، این نوع محافظ داریم. می‌توانید بگویید

it was Valentine's Day recently? We have this  kind of protector. This is an outlet protector,  

اخیراً روز ولنتاین بود؟ ما این نوع محافظ را داریم. این محافظ خروجی است

and it is for baby-proofing the house. So  this is a term that we use, especially when  

و برای محافظت از خانه کودک است. بنابراین این اصطلاحی است که ما استفاده می‌کنیم، مخصوصاً وقتی

your baby starts to become mobile. And right  now, probably by the time you watch this video,  

کودک شما شروع به تحرک می‌کند. و در حال حاضر، احتمالاً تا زمانی که این ویدیو را تماشا می‌کنید،

Matilda will be crawling and moving around a lot.  She's so close right now, so we have covered all  

ماتیلدا بسیار در حال خزیدن و حرکت خواهد بود. او در حال حاضر خیلی نزدیک است، بنابراین ما همه

of our outlets so that she doesn't accidentally  pick up something metal and put it in there. That  

خروجی‌های خود را پوشانده‌ایم تا به‌طور تصادفی چیزی فلزی برداشته و در آنجا قرار ندهد. این

would be terrible. Oh, there goes her plate.  This is a really simple way to baby-proof.

وحشتناک خواهد بود. اوه، بشقاب او می رود. این یک راه بسیار ساده برای محافظت از نوزاد است.

Another thing that we do to baby-proof is that we  try to keep all sharp objects away from the edge  

کار دیگری که ما برای محافظت از نوزادان انجام می دهیم این است که سعی می کنیم همه اشیای تیز را از لبه پیشخوان دور نگه داریم

of the counter. So all of our knives, scissors,  forks, everything in the kitchen or around our  

. بنابراین، همه چاقوها، قیچی‌ها، چنگال‌ها، همه چیزهایی که در آشپزخانه یا اطراف

house, we take it and push it back away from the  edge of the counter. In fact, if you're a mom,  

خانه‌مان است، آن‌ها را می‌گیریم و از لبه پیشخوان دور می‌کنیم. در واقع، اگر مادر هستید،

maybe you do this, but sometimes when I go to  other people's houses and they've been chopping  

شاید این کار را انجام می‌دهید، اما گاهی اوقات وقتی به خانه دیگران می‌روم و آن‌ها

something and there's a knife close by, I just  automatically push it back away from the edge.  

چیزی را خرد می‌کنند و چاقویی در نزدیکی آن وجود دارد، به‌طور خودکار آن را از لبه عقب می‌برم.

It's true, my children might grab it. Even my  older children, they might not know or be thinking  

درست است، بچه های من ممکن است آن را بگیرند. حتی فرزندان بزرگتر من، ممکن است ندانند یا

about it. But it's kind of an instinct. After you  have been taking care of children for a while,  

در مورد آن فکر کنند. اما این یک نوع غریزی است. بعد از مدتی که از کودکان مراقبت کردید،

you're always thinking about how you can make the  area safer for kids. You can see here we have our  

همیشه به این فکر می کنید که چگونه می توانید این منطقه را برای کودکان ایمن تر کنید. می‌توانید در اینجا ببینید ما

children's plates and bowls accessible so that the  older children can take them whenever they want.

بشقاب‌ها و کاسه‌های کودکانمان را در دسترس داریم تا بچه‌های بزرگتر بتوانند هر زمان که خواستند آنها را ببرند.

All right, let's go take a look at the doorway  because there's a couple items in the doorway I  

بسیار خوب، بیایید به درگاه نگاهی بیندازیم، زیرا چند مورد در درگاه وجود دارد که می‌خواهم به

want to show you. Here is my baby carrier. I think  I have a picture of me with her in this. I'll  

شما نشان دهم. اینجا کریر نوزاد من است. فکر می‌کنم عکسی از خودم با او در این عکس دارم. من

put that picture right here. This is extremely  useful. I use this four times every day. I put  

آن عکس را همین‌جا می‌گذارم. این بسیار مفید است. من هر روز چهار بار از این استفاده می کنم. من

Matilda in this on the front. I put her in this  on my back. And whenever I go out in the yard,  

ماتیلدا را در این قسمت جلویی قرار دادم. من او را در این روی پشتم گذاشتم. و هر وقت در حیاط بیرون می روم،

or if I'm going for a walk, or if we're  going for a hike, or my arms are just  

یا اگر برای پیاده روی می روم، یا اگر برای پیاده روی می رویم، یا دستانم فقط

tired and I want to carry her but my arms  are too tired, I put her in the carrier.

خسته هستند و می خواهم او را حمل کنم، اما بازوانم خیلی خسته هستند، می گذارم او در حامل

If you're looking to purchase something like  this, I highly recommend it. This one is,  

اگر به دنبال خرید چیزی شبیه به این هستید، به شدت آن را توصیه می کنم. این یکی، به

I think, LÍLLÉbaby. This is a great  brand. You can wear them on the front  

نظر من، LÍLLÉbaby است. این یک برند عالی است . می‌توانید آن‌ها را در جلو

or the back. This is called a baby carrier.  And the verb that we use is baby wearing.  

یا پشت بپوشید. به این میگن کریر بچه. و فعل مورد استفاده ما baby wearing است.

I am wearing my baby. Just like I'm wearing  this sweater right now, I'm wearing my baby.

من بچه ام را می پوشم. درست مثل همین الان که این ژاکت را می پوشم، بچه ام را هم می پوشم.

There's something else I'd like to show you that's  outside. I don't always wear my baby. My arms and  

چیز دیگری وجود دارد که می‌خواهم به شما نشان دهم که بیرون است. من همیشه بچه ام را نمی پوشم. بازوها و

my shoulders need a break. So I also have a  stroller. This stroller is great for walking,  

شانه‌هایم به استراحت نیاز دارند. بنابراین من یک کالسکه هم دارم . این کالسکه برای راه رفتن،

for running, and for just easily putting  my baby in here to get her around and go  

برای دویدن، و برای اینکه به راحتی کودکم را اینجا بگذارم تا او را به اطراف ببرم و به

places. It's possible that you might have a  stroller. Some people, I think a long time ago,  

مکان‌هایی برود عالی است. این امکان وجود دارد که شما یک کالسکه داشته باشید. فکر می‌کنم مدت‌ها پیش، برخی از مردم به

called this a baby carriage. I'm not sure if other  English-speaking countries call this a carriage,  

این کالسکه کودک می‌گفتند. مطمئن نیستم که سایر کشورهای انگلیسی زبان به این کالسکه می‌گویند یا نه،

but in the US we call it a stroller. This is  a stroller because I stroll my baby around  

اما در ایالات متحده آن را کالسکه می‌نامیم. این یک کالسکه است زیرا من کودکم را در آن اطراف قدم می زنم

in it. It's the verb to stroll. I stroll  my baby in the stroller. Sometimes I say,  

. این فعل قدم زدن است. من کودکم را در کالسکه قدم می زنم. گاهی اوقات می گویم،

"I'm going to take her for a walk in the  stroller. A walk in the stroller." That's  

"می خواهم او را با کالسکه قدم بزنم . قدم زدن در کالسکه." این

what I would say. All right, before we go, let's  go back in and check on her and say goodbye.

چیزی است که من می گویم. بسیار خوب، قبل از رفتن، بیایید دوباره وارد شویم و او را بررسی کنیم و خداحافظی کنیم.

Let's talk about baby language because I think  this is something that a lot of you have reached  

بیایید در مورد زبان کودک صحبت کنیم زیرا فکر می‌کنم این چیزی است که بسیاری از شما

out to me about and said, "Vanessa, I'm a new  mom and I want to speak in English with my baby,  

درباره آن با من تماس گرفته‌اید و می‌گویید: "ونسا، من یک مادر جدید هستم و می‌خواهم با کودکم به انگلیسی صحبت کنم،

but I don't know how." The first thing is  to just choose a couple phrases that you  

اما نمی‌کنم. می دانم چگونه." اولین چیز این است که فقط چند عبارت را انتخاب کنید که

use in your native language often with your  baby and use them in English. So if you say,  

اغلب در زبان مادری خود با کودک خود استفاده می کنید و آنها را به انگلیسی استفاده کنید. بنابراین اگر بگویید،

"Good morning, baby," or, "How are you  doing this morning?" And using that  

«صبح بخیر عزیزم» یا « امروز صبح چطوری؟» و با استفاده از آن

cute little voice. Hi baby, are you  hungry? Do you want some more food?

صدای کوچک زیبا. سلام عزیزم، گرسنه ای؟ آیا غذای بیشتری می خواهید؟

Those sweet little phrases that you use  in your native language do not have to  

آن عبارات کوچک شیرینی که در زبان مادری خود استفاده می کنید لازم نیست

be complicated. These are just extremely simple  expressions. When you say, "It's time to wake up,  

پیچیده باشند. اینها فقط عبارات بسیار ساده هستند . وقتی می گویید "زمان بیدار شدن است،

it's time to go, it's time to take a bath,  it's time to have breakfast," you can use  

وقت رفتن است، وقت حمام کردن است، وقت صرف صبحانه است"، می توانید از

those same phrases again and again, and it's  just slowly introducing language to your baby.

همان عبارات بارها و بارها استفاده کنید، و این فقط به آرامی زبان را به کودکتان معرفی می کند.

But there's something that I read that will  help your baby to improve their language  

اما چیزی وجود دارد که خوانده ام که به کودک شما کمک می کند تا

skills more than anything else, and I  want to share that with you. But first,  

مهارت های زبانی خود را بیش از هر چیز دیگری بهبود بخشد، و من می خواهم آن را با شما به اشتراک بگذارم. اما ابتدا،   می‌خواهم

I'm going to get my baby some more food because  she dropped her whole plate on the floor.

غذای دیگری برای کودکم بیاورم، زیرا او تمام بشقاب خود را روی زمین انداخت.

So I read that the latest studies about  how babies can become more verbal,  

بنابراین می‌خوانم که جدیدترین مطالعات در مورد اینکه چگونه نوزادان می‌توانند کلامی‌تر شوند،

and that's what we use when we say that a  child is verbal. It means they are really  

و این همان چیزی است که وقتی می‌گوییم یک کودک کلامی است استفاده می‌کنیم. این بدان معناست که آنها واقعاً

good at just using language. They don't  just use simple language. They're able  

در استفاده از زبان خوب هستند. آنها فقط از زبان ساده استفاده نمی کنند. آنها قادرند

to make sentences. They're able to use somewhat  complex words. A child is verbal. We might say,  

جمله بسازند. آنها می توانند از کلمات تا حدودی پیچیده استفاده کنند. کودک کلامی است. ممکن است بگوییم،

"He was verbal before other children." Or, "I  really hope that my child is extremely verbal,  

«او قبل از بچه‌های دیگر کلامی بود.» یا، "من واقعاً امیدوارم که فرزندم بسیار کلامی باشد،

because I love having conversations, and  that's a really important part of our family."

زیرا من عاشق گفتگو هستم، و این بخش واقعاً مهمی از خانواده ما است."

So this is what the study said. It said the  key to helping your child have more vocabulary,  

بنابراین این همان چیزی است که مطالعه گفته است. می‌گوید کلید کمک به فرزندتان برای داشتن واژگان بیشتر،

to knowing more, and to being more  verbal in general is not to use big  

دانستن بیشتر، و به طور کلی بیشتر کلامی، استفاده نکردن از

words with them. It's not that you need to  constantly speak to them. The key is this,  

کلمات بزرگ با اوست. اینطور نیست که باید دائماً با آنها صحبت کنید. نکته کلیدی این است،

you need to respond when they make any kind of  vocalizations. So just a minute ago she went,  

باید زمانی که آنها هر نوع صداسازی می کنند، پاسخ دهید . بنابراین همین یک دقیقه پیش او گفت،

"Ah." When you turn towards your child and pretend  like they're telling you something important,  

"آه." وقتی به سمت فرزندتان برمی‌گردید و وانمود می‌کنید که دارد چیز مهمی به شما می‌گوید،

when they make those vocalizations and you say,  "Oh really? Oh." You make any kind of verbal  

وقتی او این صداها را انجام می‌دهد و شما می‌گویید: "اوه واقعا؟ اوه." شما هر نوع ارتباط کلامی برقرار می کنید

connection, "Yes, I'm listening to you. Yes."  That verbalization is important. Then they'll keep  

، "بله، من به شما گوش می دهم. بله." که شفاهی مهم است. سپس آن‌ها به

doing it. When you affirm those types of actions  when they're speaking, yeah? Just like that, then  

انجام آن ادامه می‌دهند. وقتی آن نوع اعمال را هنگام صحبت تأیید می‌کنید، بله؟ دقیقاً به همین ترتیب،

they're getting the signal speaking and making  noise with my mouth is important. And families  

آن‌ها سیگنال را دریافت می‌کنند که صحبت می‌کنند و با دهان من سروصدا ایجاد می‌کنند. و خانواده‌هایی

that responded to their babies by affirming what  they said, those children had double the amount of  

که به نوزادانشان با تأیید حرف‌هایشان پاسخ دادند، آن کودکان دو برابر

vocabulary as children who didn't have any kind  of caretaker responding to their vocalizations.

کودکانی که هیچ‌نوع مراقبی برای پاسخگویی به صداهایشان نداشتند، دو برابر واژگان داشتند.

So first of all, this is a pretty easy  thing to do, but also it's kind of not  

بنابراین اول از همه، این کار بسیار آسانی است ، اما

if you're really busy. I have three kids.  My two older kids are very verbal. They're  

اگر واقعاً مشغله دارید، این کار به نوعی انجام نمی‌شود. من سه تا بچه دارم دو بچه بزرگتر من خیلی کلامی هستند. آنها

always making noise. They're always doing  something that's demanding my attention.  

همیشه سر و صدا می کنند. آنها همیشه کاری انجام می دهند که توجه من را می طلبد.

But when she's making noise and she's talking,  she's trying to vocalize, and I can spend time  

اما وقتی سر و صدا می‌کند و حرف می‌زند، سعی می‌کند صدا بزند، و من می‌توانم

with her and pay attention to her. I always try  to respond in some way. It seems so simple when  

با او وقت بگذرانم و به او توجه کنم. من همیشه سعی می‌کنم به نحوی پاسخ دهم. وقتی

she just makes a sound and I say, "Oh, really?"  That is making a difference. It's helping her  

او فقط صدایی در می آورد و من می گویم، "اوه، واقعا؟" این باعث ایجاد تفاوت می شود. این به او کمک می‌کند

to learn that language matters. Language is  important, and I should keep making sounds.

تا یاد بگیرد که زبان مهم است. زبان مهم است، و من باید به ساختن صداها ادامه دهم.

So if you want to do this in English, you  can. You're just encouraging your child that  

بنابراین اگر می‌خواهید این کار را به زبان انگلیسی انجام دهید، می‌توانید . شما فقط فرزندتان را تشویق می‌کنید که

making sounds with their mouth is important,  especially if they're a small baby. And as  

صدا کردن با دهانش مهم است، مخصوصاً اگر کودک کوچکی باشد. و همانطور که

they get older and they're introduced to other  languages, that will just be part of their life.

آنها بزرگتر می شوند و با زبان های دیگر آشنا می شوند، این فقط بخشی از زندگی آنها خواهد بود.

I'm going to go now and continue  taking care of my baby in real life,  

من اکنون می روم و به مراقبت از کودکم در زندگی واقعی ادامه می دهم،

not just talking about it. But  I want to know in the comments,  

نه اینکه فقط در مورد آن صحبت کنم. اما  می‌خواهم در نظرات بدانم،

do you have a baby? Do you take care of any  babies? Are there any babies in your life?  

آیا شما بچه دارید؟ آیا از نوزادی مراقبت می کنید؟ آیا نوزادی در زندگی شما وجود دارد؟

Let me know in the comments. And even if you  don't, I hope that today's lesson was useful  

در نظرات به من اطلاع دهید. و حتی اگر این کار را نکنید، امیدوارم درس امروز

for you because you'll definitely hear these  words and ideas used in movies and TV shows.

برای شما مفید بوده باشد، زیرا قطعاً این کلمات و ایده‌هایی را که در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی استفاده می‌شوند، خواهید شنید.

Yeah? She's getting really into rhythm and  making sounds with her feet and her body.

آره؟ او واقعاً وارد ریتم می شود و با پاها و بدنش صداهایی در می آورد.

So let me know in the comments if you have a  baby, and don't forget to download the free PDF  

بنابراین اگر بچه دارید، در نظرات به من اطلاع دهید و فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان را

worksheet with all of today's important  vocabulary, baby ideas. I'll also put a  

با تمام واژگان مهم امروز، ایده‌های کودک، دانلود کنید. من همچنین یک                                                                               که به نظر من بسیار مفید است،

couple links in there for baby books, any kind of  baby products like the LÍLLÉbaby carrier that I  

کتاب‌های کودک، هر نوع محصول کودک مانند کریر LÍLLÉbaby را در آنجا قرار خواهم داد

think is extremely useful. These types of things  that if you're a new mom or you know a new mom,  

. این نوع چیزها که اگر تازه مادر هستید یا مادر جدیدی را می شناسید،

you can get them those types of things.  Because what they really want is your love,  

می توانید این نوع چیزها را برای آنها به ارمغان بیاورید. زیرا چیزی که آنها واقعاً می خواهند عشق شماست،

but it is nice to have a couple items  that are really useful too, right?

اما داشتن چند مورد که واقعاً مفید هستند، خوب است، درست است؟

Don't forget to download that free PDF  worksheet. You can click on the link in  

فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید . برای دانلود همین امروز می‌توانید روی پیوند موجود در

the description to download that today. All right,  

توضیحات کلیک کنید. بسیار خوب،

thanks so much. I'll see you again next Friday  for a new lesson here on my YouTube channel. Bye.

خیلی ممنون. جمعه آینده برای یک درس جدید در کانال YouTube من دوباره شما را می بینم. خدا حافظ.

But wait, do you want more? I recommend  watching this video next where you'll join  

اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می‌کنم این ویدیوی بعدی را تماشا کنید، جایی که

me at the grocery store with my second son  when he was a small child. You're going to  

به همراه پسر دومم در خواربارفروشی به من ملحق می‌شوید، وقتی او کودک کوچکی بود. قرار است

learn daily vocabulary for purchasing food and  going to the grocery store. I'll see you there.

واژگان روزانه برای خرید غذا و رفتن به خواربار فروشی را یاد بگیرید. اونجا میبینمت