Daily Life English: Around Town With Me

Vanessa: You are invited to  

ونسا: از شما دعوت شده است که به

join me in my house and around my town to learn  English for your real daily life. Today you are  

من در خانه و اطراف شهرم بپیوندید تا انگلیسی را برای زندگی روزمره واقعی خود یاد بگیرید. امروز

going on a journey. First, you will join me here  in my kitchen where we'll talk about important  

به سفر می روید. ابتدا، در اینجا در آشپزخانه من به من ملحق خواهید شد، جایی که در مورد

vocabulary for the kitchen. And then you'll  join me outside my home in the grocery store  

واژگان مهم برای آشپزخانه صحبت خواهیم کرد. و سپس بیرون از خانه‌ام در خواربارفروشی به من ملحق می‌شوید،

where we go around the grocery store talking  about all of the important vocabulary words,  

جایی که ما در اطراف خواربارفروشی می‌گردیم و درباره همه واژه‌های مهم واژگان،

expressions, and things you might see in  an American grocery store. And finally,  

عبارات، و چیزهایی که ممکن است در یک فروشگاه مواد غذایی آمریکایی ببینید صحبت می‌کنیم. و در نهایت،

you'll join me at the gas station as I fill up my  car with gas and I walk you through those steps  

در پمپ بنزین به من ملحق می‌شوید که من اتومبیلم را پر از بنزین می‌کنم و شما را طی این مراحل طی می‌کنم

so that you can grow your vocabulary and just  express yourself for those daily life situations. 

تا بتوانید دایره لغات خود را افزایش دهید و فقط خود را برای آن موقعیت‌های زندگی روزمره بیان کنید.

Hi, I'm Vanessa from speakenglishwithvanessa.com,  and like always, I have created a wonderful free  

سلام، من ونسا هستم از speakenglishwithvanessa.com، و مثل همیشه، یک

PDF worksheet for you with all of today's kitchen,  grocery store, and gas station vocabulary,  

کاربرگ PDF رایگان فوق‌العاده با تمام واژگان امروزی آشپزخانه، خواربارفروشی و پمپ بنزین،

including every definition, sample sentence,  and at the bottom of the free worksheet,  

شامل هر تعریف، جمله نمونه، و در پایین برای شما ایجاد کردم. در کاربرگ رایگان،

you can answer Vanessa's Challenge Question  so that you never forget what you've learned.  

می‌توانید به سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید تا هرگز آموخته‌های خود را فراموش نکنید.

You can click on the link in the description to  download that free PDF worksheet today. All right,  

برای بارگیری کاربرگ PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید. بسیار خب،

let's get started in my kitchen. Let's  move over to the kitchen where I will  

بیایید در آشپزخانه من شروع کنیم. بیایید به آشپزخانه برویم، جایی که من

be explaining a couple key items and things  that you might see in the kitchen. Let's go. 

چند مورد کلیدی و چیزهایی را که ممکن است در آشپزخانه ببینید توضیح خواهم داد. بیا بریم.

Welcome to my American kitchen. Today I'd like  to give you a mini tour around the kitchen.  

به آشپزخانه آمریکایی من خوش آمدید. امروز می‌خواهم یک گشت کوچک در اطراف آشپزخانه به شما بدهم.

And I'm curious what's different from your  country? We all probably have a place to cook,  

و من کنجکاو هستم که چه تفاوتی با کشور شما دارد؟ احتمالاً همه ما مکانی برای آشپزی داریم،

but I'm sure that it looks different all around  the world. So let's get started by taking a look  

اما مطمئنم که در سرتاسر دنیا متفاوت به نظر می رسد . پس بیایید با نگاهی

at the place where we keep our food, the fridge. Fridges in the US kind of have a stereotype of  

به مکانی که غذای خود را در آن نگهداری می‌کنیم، یعنی یخچال، شروع کنیم. یخچال‌های ایالات متحده به نوعی کلیشه‌ای از

being huge, and it's true. This is our  fridge. It is very big and it's great  

بزرگ بودن دارند، و این درست است. این یخچال ماست. این بسیار بزرگ است و

for keeping lots of food. Because I have  kids the fridge is covered in memorabilia,  

برای نگهداری مقدار زیادی غذا عالی است. از آنجا که من بچه دارم، یخچال با یادگاری‌ها،

things from our children, pictures. Underneath the  fridge is the freezer, which you can't really see,  

چیزهایی از فرزندانمان، تصاویر پوشیده شده است. در زیر یخچال فریزر قرار دارد که واقعا نمی توانید آن را ببینید،

but it is also very big. It's great for keeping  lots of things/ every two weeks or every three  

اما همچنین بسیار بزرگ است. برای نگهداری خیلی چیزها عالی است/ هر دو هفته یا هر سه

weeks, I buy a lot of food, so I guess this is  different depending on the size of your fridge. 

هفته، من مقدار زیادی غذا می‌خرم، بنابراین حدس می‌زنم بسته به اندازه یخچال شما متفاوت باشد.

Beside the fridge is the oven or the stove.  So here's the stove top and underneath here  

کنار یخچال فر یا اجاق گاز قرار دارد. بنابراین اینجا صفحه اجاق گاز است و در زیر

is the oven, but it's pretty typical in the US to  have either an electric stove top like I have or  

اجاق گاز قرار دارد، اما در ایالات متحده بسیار معمول است که یک اجاق گاز برقی مانند من داشته باشید یا

a gas stove top that has a little flame and it  cooks. This is what I have. There's knobs for  

یک اجاق گازی که شعله کمی داشته باشد و بپزد. این چیزی است که من دارم. دستگیره‌هایی برای

turning it on. And over here are some other  little appliances like our toaster. We have  

روشن کردن آن وجود دارد. و در اینجا چند وسیله کوچک دیگر مانند توستر ما وجود دارد. ما

a four slice toaster. There are four people  in our family, so this is very convenient.  

یک توستر چهار تکه داریم. در خانواده ما چهار نفر وجود دارد ، بنابراین این بسیار راحت است.

And let me take you over to this side to take  a look at where we wash the dishes. So fun. 

و بگذارید شما را به این طرف ببرم تا نگاهی به جایی که ظرف ها را می شوییم بیندازید. خیلی جالب.

Before we get to the sink, I have my electric  tea kettle. I'd say that having an electric  

قبل از اینکه به سینک برسیم، من کتری چای برقی خود را دارم . من می‌توانم بگویم که داشتن یک

tea kettle is pretty common in most homes in  the US. Over here is my sink. So this is a  

کتری چای برقی در اکثر خانه‌ها در ایالات متحده بسیار رایج است . اینجا سینک من است بنابراین این یک

really typical sink in the US. It has two basins.  These are the sink basins. And there is hot and  

سینک واقعاً معمولی در ایالات متحده است. دو حوض دارد. این ها حوض های سینک هستند. و آب گرم و

cold water that come out. We also have a little  drinking water spigot right here. This is common  

سرد وجود دارد که خارج می شود. همین‌جا کمی آب آشامیدنی هم داریم. این رایج است

but it's not always filtered. It's often just  cold. It might be filtered a little bit more  

اما همیشه فیلتر نمی‌شود. اغلب فقط سرد است. ممکن است کمی بیشتر

than your usual tap water. That water isn't that  great to me. Instead, really excellently filtered  

از آب معمولی شما فیلتر شود. آن آب برای من آنقدرها هم عالی نیست. در عوض، آب بسیار عالی فیلتر شده بسیار

water tastes so good. We also have a spray  nozzle. This is also really typical in the  

مزه خوبی دارد. ما همچنین یک نازل اسپری داریم . این نیز در ایالات متحده بسیار معمول است

US. Right now it won't spray anything because  I haven't turned on the water in the sink. But  

. در حال حاضر چیزی را اسپری نمی کند زیرا آب سینک را روشن نکرده ام. اما

if I turn on the water in the sink, I can spray. On this side is my husband's coffee supplies and  

اگر آب داخل سینک را روشن کنم، می‌توانم اسپری کنم. در این سمت، لوازم قهوه شوهرم و

our countertop where we do most of our food  preparation. And a cutting board. I have a  

میز پیشخوان ما قرار دارد که در آنجا بیشتر آماده سازی غذا را انجام می دهیم. و یک تخته برش. من یک

little thing for compost. It's quite full right  now actually. I need to take it outside. But  

چیز کوچک برای کمپوست دارم. در واقع الان کاملاً پر است . باید ببرمش بیرون اما

whenever we have food scraps or things like  that, I can put them in that little compost  

هر زمان که ضایعات غذا یا چیزهایی از این قبیل داریم، می‌توانم آنها را در آن ظرف کوچک کمپوست قرار دهم،

container because we don't have a disposal, which  is pretty common in the US, especially in modern  

زیرا ما دفع نداریم، که در ایالات متحده، به ویژه در خانه‌های مدرن، بسیار رایج است

houses. But my house is from the late 1960s. One thing that you might notice I don't have  

. اما خانه من متعلق به اواخر دهه 1960 است. چیزی که ممکن است متوجه شوید که من

in here and that is laundry. We have a separate  laundry room. It's actually just like a big closet  

اینجا ندارم و آن لباسشویی است. ما یک اتاق خشکشویی جداگانه داریم. در واقع درست مانند یک کمد بزرگ است

that has a washer and a dryer in it. You will  never see a washer and a dryer visible in the  

که یک ماشین لباسشویی و یک خشک کن در آن وجود دارد. هرگز نمی‌توانید ماشین لباسشویی و خشک‌کنی را در آشپزخانه ببینید

kitchen. It's possible that it might be in  a closet, behind doors that you can't see,  

. ممکن است در یک کمد، پشت درهایی باشد که نتوانید آنها را ببینید،

like a little laundry closet. These rooms are  always separate and that's just how it is. There's  

مانند یک کمد لباسشویی کوچک. این اتاق‌ها همیشه مجزا هستند و همین‌طور است.

one more appliance I'd like to show you, but I'm  going to need to bring you down here to show you. 

یک وسیله دیگر وجود دارد که می‌خواهم به شما نشان دهم، اما باید شما را اینجا بیاورم تا به شما نشان دهم.

In almost every kitchen in the US, you will find  a lovely dishwasher. Oh, I love the dishwasher  

تقریباً در هر آشپزخانه ای در ایالات متحده، یک ماشین ظرفشویی دوست داشتنی پیدا خواهید کرد. اوه، من ماشین ظرفشویی را خیلی دوست دارم

so much and I feel so grateful for this, but it's  very typical in the US. I think you would be very  

و از این بابت بسیار سپاسگزارم، اما در ایالات متحده بسیار معمولی است. من فکر می‌کنم

hard-pressed to find a house in the US that does  not have a dishwasher. Beside the dishwasher is  

پیدا کردن خانه‌ای در ایالات متحده که ماشین ظرفشویی نداشته باشد بسیار سخت است. در کنار ماشین ظرفشویی

our trash can. And we have a recycling bin out  of view. In the US, most places, most cities,  

سطل زباله ما قرار دارد. و ما یک سطل بازیافت خارج از دید داریم. در ایالات متحده، بیشتر مکان‌ها، بیشتر شهرها،

offer recycling, but usually you just throw all  of your recycling in one bin and you don't need  

بازیافت پیشنهاد می‌کنند، اما معمولاً شما فقط تمام بازیافت‌هایتان را در یک سطل می‌ریزید و نیازی

to sort it, so you don't need to sort glass and  paper. I know some countries you have to sort  

به مرتب‌سازی آن ندارید، بنابراین نیازی به مرتب‌سازی شیشه و کاغذ ندارید. من می‌دانم برخی از کشورها باید

colors of glass. There's a really strict process. I'm curious, is your kitchen  

رنگ‌های شیشه را مرتب کنید. یک روند واقعا سخت وجود دارد. کنجکاو هستم، آیا آشپزخانه شما

different than mine? Let me know. Well, thank you for joining me in the kitchen.  

با آشپزخانه من متفاوت است؟ خبرم کن. خوب، ممنون که به من در آشپزخانه ملحق شدید. بیا

Let's go outside the home to the grocery store. In  the US we say grocery store more than supermarket,  

بیرون از خانه برویم به خواربارفروشی. در ایالات متحده می گوییم خواربارفروشی بیشتر از سوپرمارکت،

so let's head there and see what you can learn. All right, first things first, we are going  

پس بیایید به آنجا برویم و ببینیم چه چیزهایی می توانید یاد بگیرید. بسیار خوب، اول از همه، ما

to go through the parking lot and get a cart. I  call this just a cart, but some people call it a  

از پارکینگ عبور می کنیم و یک گاری می گیریم. من به این می‌گویم فقط یک سبد خرید، اما برخی از مردم آن را

shopping cart, and here in the south where I live,  people call it a buggy, a buggy. Our first stop is  

سبد خرید می‌نامند، و اینجا در جنوب جایی که من زندگی می‌کنم، مردم آن را یک کالسکه، یک کالسکه می‌گویند. اولین توقف ما

the free fruit snack for kids. This is Freddie's  favorite thing to do in the grocery store,  

میان وعده میوه ای رایگان برای بچه ها است. این کار مورد علاقه فردی برای انجام در خواربارفروشی است،

so I sure hope they have something for him. Look at this, Freddie? You want a banana?  

بنابراین مطمئن هستم که آنها چیزی برای او داشته باشند. به این نگاه کن، فردی؟ شما یک موز می خواهید؟

Yeah? Okay, can you open it? Maybe you need  some help. Wow. Hold it down there. Yummy.

آره؟ باشه میتونی بازش کنی شاید به کمک نیاز داشته باشید. وای. اونجا نگهش دار لذیذ.

Dan: Freddie, did you get a banana? All right.

دن: فردی، موز گرفتی؟ خیلی خوب.

Vanessa: All right,  

let's go get some stuff from the produce section. 

ونسا: خیلی خب،

بیایید بریم از بخش تولید چیزهایی بگیریم.

Notice that I said the word produce section.  This just means where you can buy fruits and  

توجه کنید که من کلمه تولید بخش را گفتم. این فقط به این معنی است که از کجا می‌توانید میوه و

vegetables, but let's pay attention to  the pronunciation of that word produce.  

سبزی بخرید، اما بیایید به تلفظ آن کلمه product توجه کنیم.

The emphasis is at the beginning. Produce.  Produce. There's another word which is a verb,  

تاکید در آغاز است. تولید کردن. تولید کردن. کلمه دیگری وجود دارد که یک فعل است،

to produce something. I produce one YouTube video  every week. Here the emphasis is at the end,  

برای تولید چیزی. من هر هفته یک ویدیوی YouTube تولید می‌کنم . در اینجا تاکید در پایان است،

produce. I produce a video. This is different  than the produce section. We're in the produce  

تولید کنید. من یک ویدیو تولید می کنم. این با بخش تولید متفاوت است. ما در

section right now and let's see what's going to  happen next. Who knows? It could be anything. 

حال حاضر در بخش تولید هستیم و بیایید ببینیم بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد. چه کسی می داند؟ این می تواند هر چیزی باشد.

Should I get the single ones  or should I get the bag?

باید تک‌ها را بگیرم یا کیف را بگیرم؟

Dan: Get a bag. We can make some sparkling water.

دن: یه کیف بگیر می توانیم مقداری آب گازدار درست کنیم.

Vanessa: Well, let's see. There's 94 cents for this  

ونسا: خب ببینیم. 94 سنت برای این وجود دارد

and there's 1, 2, 3, 4, 5, 6 in here for $5. It's  a better deal, but they're in a bag. Look at this.

و 1، 2، 3، 4، 5، 6 در اینجا برای 5 دلار وجود دارد. معامله بهتری است، اما آنها در یک کیسه هستند. به این نگاه کن

Dan: What do you think? Should we get lemons?

دن: نظرت چیه؟ آیا باید لیمو بخوریم؟

Vanessa: Yeah, let's get some lemons.0. 

ونسا: آره، بیا لیمو بگیریم. 0.

When you're buying produce, you have  two options. You can buy loose produce,  

وقتی در حال خرید محصول هستید، دو گزینه دارید. می‌توانید محصولات شل بخرید،

like the broccoli that I bought or you can buy  bagged produce like the lemons that I bought,  

مانند کلم بروکلی که من خریدم یا می‌توانید محصولات بسته‌بندی شده مانند لیموهایی که من خریدم،

or here like the potatoes. And really there are so  many to choose from. It's pretty unbelievable the  

یا اینجا مانند سیب‌زمینی بخرید. و واقعاً تعداد زیادی برای انتخاب وجود دارد.

type of options that we have these days.  I feel so lucky to have these options. 

نوع گزینه‌هایی که این روزها در اختیار داریم، بسیار باورنکردنی است. من احساس می کنم خیلی خوش شانس هستم که این گزینه ها را دارم.

As we go through the bulk section where you can  buy items in bulk, you'll see these bananas in  

همانطور که از بخش انبوه می گذریم که در آن می توانید اقلام را به صورت عمده بخرید، این موزها را در کیسه ای خواهید دید

a bag that are on sale. I want you to know  the difference between on sale and for sale.  

که در فروش هستند. می‌خواهم تفاوت بین فروش و فروش را بدانید.

These bananas are on sale. That means there's  a discount, it's on sale. But really every item  

این موز به فروش می رسد. یعنی تخفیف دارد، در حال فروش است. اما واقعاً همه کالاهای موجود

in the grocery store is for sale. For sale means  that you can buy it. There's no special discount.  

در خواربار فروشی برای فروش هستند. برای فروش به این معنی است که می‌توانید آن را بخرید. تخفیف خاصی نداره

There's no special price. It's just for sale. Here we are at the deli counter. At the deli  

قیمت خاصی نداره فقط برای فروش است. اینجا ما در پیشخوان اغذیه فروشی هستیم. در پیشخوان اغذیه

counter, you can order freshly sliced lunch meat.  You might say, "I'd like half a pound of turkey  

فروشی، می توانید گوشت ناهار تازه برش داده شده را سفارش دهید. ممکن است بگویید: «لطفاً نیم پوند بوقلمون می‌خواهم

please, or I'd like a pound of cheddar cheese,  please." We decided to not order anything today  

، یا لطفاً یک پوند پنیر چدار ». تصمیم گرفتیم امروز چیزی سفارش ندهیم

because there was only one person working early in  the morning and the wait was too long, but that's  

زیرا فقط یک نفر صبح زود کار می کرد و انتظار خیلی طولانی بود، اما اشکالی ندارد

all right. Let's move on to the next thing. In the bakery, you can get some freshly  

. بریم سراغ مطلب بعدی. در نانوایی، می‌توانید

baked donuts, bread, or cakes. Because  Freddie is turning two soon at the end  

دونات، نان یا کیک تازه پخته شده تهیه کنید. از آنجا که فردی به زودی در پایان

of March we've been talking about cakes  a lot recently. He's very excited about  

ماه مارس دو ساله می‌شود، اخیراً درباره کیک‌ها صحبت کرده‌ایم . او برای

getting a birthday cake or cupcakes. Let's see. What cake would you like for your birthday?

گرفتن کیک تولد یا کیک‌های کوچک بسیار هیجان‌زده است. اجازه بدید ببینم. برای تولدت چه کیکی دوست داری؟

Freddie: This.

Vanessa: This one?

Freddie: Yeah.

فردی: این.

ونسا: این یکی؟

فردی: آره.

Vanessa: This one or this one?

ونسا: این یکی یا این یکی؟

Freddie: This one.

Vanessa: This one?

Freddie: This one.

Vanessa: This one?

فردی: این یکی.

ونسا: این یکی؟

فردی: این یکی.

ونسا: این یکی؟

Freddie: Yeah.

فردی: آره.

Vanessa: This one. Oh, the one with  

ونسا: این یکی. آه، آن یکی با

the cereal all over it. That looks exciting. You know what would be really good?

غلات روی آن. که هیجان انگیز به نظر می رسد. میدونی چی واقعا خوبه؟

Freddie: Yeah.

فردی: آره.

Vanessa: We could get some hummus.

ونسا: می‌توانیم کمی هوموس بخوریم.

Freddie: Hummus.

Vanessa: You want some hummus?  

فردی: هوموس.

ونسا: حمص می خواهی؟

That's bell pepper hummus. That's yummy. Y.

این هوموس فلفل دلمه ای است. این خوشمزه است. Y.

Dan: Yummus, Freddie.

Dan: Yummus، Freddie.

Vanessa: Thank you. 

ونسا: ممنون.

In the grocery store, you have the option  to get fresh fish or frozen fish but watch  

در خواربارفروشی، می‌توانید ماهی تازه یا ماهی منجمد تهیه کنید، اما مراقب

out because usually the fresh fish has  been previously frozen. You can also get  

باشید، زیرا معمولاً ماهی تازه قبلاً منجمد شده است. همچنین می‌توانید

fresh cuts of meat or you can get prepackaged  meat. If you want to get a fresh cut of meat,  

تکه‌های تازه گوشت یا گوشت از پیش بسته‌بندی شده تهیه کنید . اگر می‌خواهید یک تکه گوشت تازه تهیه کنید،

you could say, "I'd like two pounds of ground  beef, please." This is a really polite and  

می‌توانید بگویید: «لطفاً دو پوند گوشت چرخ کرده می‌خواهم». این یک جمله واقعاً مودبانه و

common statement that you can use. Now I'm going down an aisle. Notice  

رایج است که می توانید از آن استفاده کنید. حالا من از یک راهرو پایین می روم. به

this pronunciation, aisle. The S is  silent. Go down an aisle. Or you can say,  

این تلفظ توجه کنید، راهرو. S خاموش است. از یک راهرو پایین بروید. یا می‌توانید بگویید،

"It's on aisle three." Great pronunciation. Crackers? You excited about crackers?

"در راهروی سه است." تلفظ عالی کراکر؟ شما در مورد کراکر هیجان زده اید؟

Freddie: Crackers.

فردی: کراکر.

Vanessa: All right, we got to get some pretzels.

ونسا: باشه، باید چند چوب شور تهیه کنیم.

Dan: Pretzels.

دن: چوب شور.

Vanessa: I want to get this kind.

ونسا: من می خواهم این نوع را بدست بیاورم.

Freddie: Hold it.

فردی: نگهش دار.

Vanessa: You want to hold it? Okay.

ونسا: میخوای نگهش داری؟ باشه.

Dan: What do you have there?

دن: اونجا چی داری؟

Vanessa: And I'm  

ونسا: و من

going to get this one. That's our special snack.

این یکی را می‌گیرم. این میان وعده مخصوص ماست.

Dan: Shake it. Good job putting it in the cart.

دان: تکانش بده. کار خوبی است که آن را در سبد خرید قرار داده اید.

Vanessa: That's our special  

ونسا: این میان‌وعده خاص ماست

snack. We don't get many treats like chips  and stuff, but pretzels. We love pretzels.

. ما خوراکی‌های زیادی مانند چیپس و چیزهای دیگر دریافت نمی‌کنیم، بلکه چوب شور دریافت می‌کنیم. ما عاشق چوب شور هستیم.

Dan: Always got to get pretzels.

دن: همیشه باید چوب شور تهیه کرد.

Vanessa: Yep. 

ونسا: بله.

I'm walking past a case of frozen meat and on the  other side is an end cap. An end cap is a shelf on  

من از کنار یک جعبه گوشت یخ زده رد می شوم و در طرف دیگر یک کلاه انتهایی قرار دارد. درپوش انتهایی قفسه‌ای در

the end of an aisle. The chips are on the end cap. We're going to get some poster board for Theo.

انتهای راهرو است. تراشه ها روی درپوش انتهایی قرار دارند. ما می‌خواهیم یک تابلوی پوستر برای تئو تهیه کنیم.

Freddie: Me.

فردی: من.

Vanessa: And for Freddie. Okay. You need some poster  

ونسا: و برای فردی. باشه. به تابلوی پوستر هم نیاز دارید

board too? Is it down here? Oh, let's go down  here. We need some poster board. Oh, look at this.

؟ اینجا پایینه؟ اوه، بیایید اینجا پایین برویم . به تعدادی تابلو پوستر نیازمندیم اوه اینو ببین

Dan: Is it right kind?

Vanessa: Yes. 

دن: درسته؟

ونسا: بله.

Next I'm going to be walking to the dairy section.  The dairy section includes milk products like  

بعد می روم به بخش لبنیات. بخش لبنیات شامل محصولات شیری مانند

milk, yogurt, cheese, and also for some reason  eggs are included in this. The dairy section is  

شیر، ماست، پنیر و همچنین به دلایلی تخم‌مرغ نیز در این قسمت گنجانده شده است. بخش لبنیات   در

refrigerated. There are refrigerated items in this  section. Let's take a look at this pronunciation.  

یخچال است. در این بخش اقلام یخچالی وجود دارد . بیایید نگاهی به این تلفظ بیندازیم.

Refrigerated. That final T is going to sound like  a D in American English because it's surrounded by  

در یخچال. این T پایانی در انگلیسی آمریکایی مانند D به نظر می رسد زیرا با

vowels. This is very common for American English.  I'm going to say the word again and I want you to  

حروف صدادار احاطه شده است. این برای انگلیسی آمریکایی بسیار رایج است. من دوباره این کلمه را می گویم و از شما می خواهم

try to say it with me. Refrigerated. Refrigerated.  I'm in the refrigerated section getting some  

سعی کنید آن را با من بگویید. در یخچال. در یخچال. من در بخش یخچال‌دار هستم و برخی از

refrigerated items. I hope that this helps. I  know this word is tricky, but you can do it. 

اقلام یخچال‌دار را دریافت می‌کنم. امیدوارم که این کمک کند. می‌دانم که این کلمه دشوار است، اما شما می‌توانید آن را انجام دهید.

All right, let's go get  yogurt. Where's the yogurt?

باشه، بریم ماست بگیریم. ماست کجاست؟

Freddie: The yogurt.

Vanessa: That way.

فردی: ماست.

ونسا: به این ترتیب.

Freddie: That way.

فردی: به این ترتیب.

Vanessa: That's right. It's that way.

ونسا: درست است. این طوری است.

Freddie: It's that way.

فردی: این طور است.

Vanessa: Do you think we need to buy any eggs?

ونسا: فکر می کنی باید تخم مرغ بخریم؟

Freddie: Yeah.

فردی: آره.

Vanessa: We actually  

don't need to buy any eggs because  our chickens make so many eggs. 

ونسا: ما در واقع

نیازی به خرید تخم مرغ نداریم زیرا جوجه های ما تخم مرغ های زیادی تولید می کنند.

We are looking for plain whole milk yogurt.  Vanilla, vanilla, vanilla. I don't want vanilla  

ما به دنبال ماست شیر ​​کامل ساده هستیم. وانیل، وانیل، وانیل. من ماست وانیلی نمی‌خواهم

yogurt. Plain whole milk yogurt, but this is so  expensive. Do we need yogurt that bad, Freddie?

. ماست شیر ​​کامل ساده، اما این بسیار گران است. آیا به ماست اینقدر نیاز داریم، فردی؟

Freddie: Need yogurt.

Vanessa: Okay, we need yogurt that bad.

فردی: به ماست نیاز دارم.

ونسا: باشه، ما به ماست خیلی بدی نیاز داریم.

Dan: We talked about. That's on sale.

دن: ما در موردش صحبت کردیم. که در فروش است.

Vanessa: Okay. 

ونسا: باشه.

Now it's time for a little splurge. A splurge  is something you don't need, maybe it's a  

حالا نوبت کمی ولخرجی است. ولخرجی چیزی است که به آن نیاز ندارید، شاید

little too expensive, but you really want it.  I'm going to get some sparkling water with a  

کمی بیش از حد گران باشد، اما واقعاً آن را می خواهید. من قصد دارم مقداری آب گازدار با

little bit of fruit juice in it. It's so tasty. Let's talk a little bit about alcohol. In the  

کمی آب میوه در آن تهیه کنم. خیلی خوشمزه است بیایید کمی در مورد الکل صحبت کنیم. در

state where I live, North Carolina, you can buy  wine and beer in the grocery store. This is a very  

ایالتی که من زندگی می‌کنم، کارولینای شمالی، می‌توانید از خواربارفروشی شراب و آبجو بخرید. این یک

simple thing to do. But if you want to buy hard  liquor, so this is considered like rum or vodka,  

کار بسیار ساده است. اما اگر می‌خواهید مشروب سخت بخرید ، بنابراین مانند رم یا ودکا در نظر گرفته می‌شود،

you need to go to a special store called a  liquor store. Here in the South where I live,  

باید به فروشگاه خاصی به نام مشروب‌فروشی بروید. اینجا در جنوب جایی که من زندگی می‌کنم،

we call these an ABC store. But you need to  go to this specialized store if you want to  

ما به اینها فروشگاه ABC می‌گوییم. اما اگر می‌خواهید

buy something else, not just wine and beer.  But for now, I'm not going to get any of it. 

چیز دیگری بخرید، نه فقط شراب و آبجو، باید به این فروشگاه تخصصی بروید. اما در حال حاضر، من هیچ یک از آن را دریافت نمی کنم.

I need to get some more gardening  gloves. Believe it or not.

من باید چند دستکش باغبانی دیگر تهیه کنم . باور کنی یا نه.

Dan: Oh, you actually need some.

دن: اوه، تو واقعا به مقداری نیاز داری.

Vanessa: Yeah, mine  

have holes in all the fingers. The point of  gardening gloves is to keep your hands safe,  

ونسا: آره، مال من

در تمام انگشتانش سوراخ دارد. هدف از دستکش‌های باغبانی این است که دست‌هایتان را ایمن نگه دارید،

but if they have holes in all the fingers.  And this will save me a trip to Lowe's. 

اما اگر در تمام انگشتان سوراخ‌هایی داشته باشند. و این من را از سفر به Lowe نجات خواهد داد.

Before we check out, there's one keyword that  I haven't talked about yet and we need to talk  

قبل از بررسی، یک کلمه کلیدی وجود دارد که هنوز درباره آن صحبت نکرده‌ام و باید

about it. Can you guess what it is? It's the  word grocery. Grocery store. That's where I'm  

درباره آن صحبت کنیم. آیا می توانید حدس بزنید که آن چیست؟ این کلمه خواربارفروشی است. فروشگاه بقالی. اینجاست که

at and I'm buying groceries. There's two different  pronunciations for this and it's just a regional  

در آن هستم و دارم مواد غذایی می خرم. دو تلفظ مختلف برای این وجود دارد و فقط یک

difference or a personal preference. You can say  grocery with an S sound in the middle. Grocery.  

تفاوت منطقه‌ای یا ترجیح شخصی است. می‌توانید بقالی با صدای S در وسط بگویید. خواربار.

Grocery. But for me, I say grocery with a sh  sound in the middle. Grocery store. Grocery  

خواربار. اما برای من، می گویم بقالی با صدای ش در وسط. فروشگاه بقالی.

store. Both of these options are correct  and it just depends on what you feel the  

فروشگاه بقالی. هر دوی این گزینه‌ها درست هستند و این بستگی به این دارد که شما چه چیزی را

most comfortable saying. So you could say, "I'm at  the grocery store or I'm at the grocery store. I'm  

راحت‌تر بگویید. بنابراین می‌توانید بگویید: "من در خواربارفروشی هستم یا در فروشگاه مواد غذایی هستم. من در حال

buying groceries or I'm buying groceries."  Both of these are beautiful, very natural,  

خرید مواد غذایی یا خرید مواد غذایی هستم." هر دوی اینها زیبا، بسیار طبیعی هستند،

and it's the most common expression that you're  going to hear in the US when we talk about a  

و این رایج‌ترین عبارتی است که در ایالات متحده وقتی درباره فروشگاهی صحبت می‌کنیم که در آن

store where you buy food. It's the grocery store. Now it's time to check out. We can use this word  

غذا می‌خرید، می‌شنوید. این فروشگاه مواد غذایی است. اکنون زمان بررسی است. می توانیم از این کلمه

as a noun or a verb. "Let's check out or let's go  to the checkout." You can also say the checkout  

به عنوان اسم یا فعل استفاده کنیم. «بیایید بررسی کنیم یا به صندوق پرداخت برویم.» همچنین می‌توانید باجه تسویه‌حساب را بگویید:

counter, "Let's go to the checkout counter. I  need to buy the things that I put in my cart.  

"بیایید به پیشخوان تسویه‌حساب برویم. من باید چیزهایی را که در سبد خریدم گذاشته‌ام بخرم.

Let's check out. It's time to check out." At the checkout counter, watch out,  

بیایید بررسی کنیم. وقت آن رسیده است." در باجه تسویه حساب، مراقب باشید،

because there are a lot of snacks and junk food  waiting for you. The grocery store wants you to  

زیرا تنقلات و غذاهای ناسالم زیادی در انتظار شما هستند. خواربارفروشی از شما می‌خواهد که

splurge and buy these things. For me, I try to  avoid them. It's always unhealthy, not really  

این چیزها را بخرید و بخرید. برای من، سعی می‌کنم از آنها اجتناب کنم. همیشه ناسالم است، واقعاً

a good choice. But this is here to make a last  minute purchase. I want to know, in your country,  

انتخاب خوبی نیست. اما اینجا برای خرید لحظه آخری است. می‌خواهم بدانم، در کشور شما، آیا

are there a lot of snacks and junk food options  waiting at the checkout? I think this is kind  

تنقلات و گزینه‌های ناسالم زیادی در هنگام تسویه‌حساب منتظر هستند؟ فکر می‌کنم این مورد

of common around the world, but let me know in  the comments if this happens in your country. 

در سرتاسر جهان رایج است، اما اگر این اتفاق در کشور شما رخ داد، در نظرات به من اطلاع دهید.

Now I'm asking the kind checkout lady if I have  her permission to film while I'm checking out.  

اکنون از خانم تسویه‌گاه مهربان می‌پرسم که آیا اجازه فیلم‌برداری در حین بررسی را دارم یا خیر.

I wanted to give you this experience to  see the final step at the grocery store. 

می‌خواستم این تجربه را در اختیار شما بگذارم تا مرحله نهایی را در فروشگاه مواد غذایی ببینید.

Well, I forgot all of my bags today  so I can help to check out too.

خب، امروز همه چمدان‌هایم را فراموش کردم بنابراین می‌توانم در بررسی آن کمک کنم.

Speaker 4: You want paper or plastic?

بلندگو 4: کاغذ می خواهید یا پلاستیک؟

Vanessa: Let's do paper. 

ونسا: بیا کاغذ بسازیم.

Now, all of the items are going down the conveyor  belt and the checkout lady is scanning them while  

اکنون، همه اقلام در تسمه نقاله پایین می‌روند و در حالی که من آنها را در کیفم می‌گذارم، خانم صندوق‌دار در حال اسکن آنها است

I put them in my bag. I usually bring my  own bags, but this day I was so focused on  

. من معمولاً کیف‌های خودم را می‌آورم، اما امروز آنقدر روی

filming I totally forgot, so I chose to get paper  bags. I can compost the paper bags in my garden,  

فیلم‌برداری تمرکز کردم که کاملاً فراموش کردم، بنابراین تصمیم گرفتم کیسه‌های کاغذی تهیه کنم . من می‌توانم کیسه‌های کاغذی را در باغم کمپوست کنم،

but you might choose to get a plastic bag, because  you can reuse them as a trash bag in your house. 

اما ممکن است یک کیسه پلاستیکی تهیه کنید، زیرا می‌توانید از آنها به عنوان کیسه زباله در خانه‌تان استفاده مجدد کنید.

It's time to pay for all of these groceries.  I'm scanning my membership card so that I can  

وقت آن است که برای همه این مواد غذایی هزینه کنید. دارم کارت عضویتم را اسکن می‌کنم تا بتوانم

get a few discounts. And she asked me if I  want to use cash or credit or she might say,  

چند تخفیف دریافت کنم. و او از من پرسید که آیا می‌خواهم از پول نقد یا اعتبار استفاده کنم یا ممکن است بگوید،

"Cash or card?" And you can choose which one.

«نقد یا کارت؟» و می توانید کدام را انتخاب کنید.

Speaker 4: Thank you.

Vanessa: Thank you.

سخنران 4: متشکرم.

ونسا: ممنون.

Speaker 4: You have a great day.

Vanessa: Thanks, you too. I appreciate your help.

سخنران 4: روز خوبی دارید.

ونسا: ممنون، تو هم همینطور. من از کمک شما قدردانی می کنم.

Speaker 4: I hope it works.

Vanessa: Yes.

سخنران 4: امیدوارم کار کند.

ونسا: بله.

Speaker 4: Bye.

سخنران 4: خداحافظ.

Vanessa: Bye. 

ونسا: خداحافظ.

Now I go out through the automatic doors,  like magic, and load the groceries in the  

حالا مثل جادو از درهای خودکار بیرون می‌روم و مواد غذایی را در

car. I load the groceries in the car and  then at home I will unload the groceries. 

ماشین بار می‌کنم. مواد غذایی را در ماشین بار می کنم و سپس در خانه مواد غذایی را تخلیه می کنم.

Now that we've bought all of the groceries  that we need, it's time to fill up the gas  

اکنون که همه خواربارهای مورد نیاز خود را خریدیم، وقت آن است که باک بنزین را پر کنیم

tank. Join me as I go to the gas station and  fill up the car and talk about everything  

. به من بپیوندید تا به پمپ بنزین می‌روم و ماشین را پر می‌کنم و درباره همه چیزهایی که

you need to learn along the way. Let's go. Before we go to the gas station, there's a couple  

در طول راه باید یاد بگیرید صحبت می‌کنم. بیا بریم. قبل از اینکه به پمپ بنزین برویم، چند

expressions I want to share with you. The first  one is my gas gauge. So on my dashboard there is  

عبارت وجود دارد که می‌خواهم با شما به اشتراک بگذارم. اولین مورد نشانگر گاز من است. بنابراین روی داشبورد من

a gauge that shows me E to F, and that means empty  to full. Right now the gas gauge is closer to E,  

یک گیج وجود دارد که E تا F را به من نشان می‌دهد، و این به معنای خالی تا پر شدن است. در حال حاضر گیج بنزین به E نزدیک‌تر است،   به همین

so that's why we're heading to the gas station.  And usually, if you have a somewhat modern car,  

دلیل به سمت پمپ بنزین می‌رویم. و معمولاً، اگر خودروی تا حدودی مدرن دارید،

if your car is low on gas, you will see a fuel  light or a gas light appear on your dashboard  

اگر بنزین خودروی شما کم است، یک چراغ سوخت یا چراغ بنزین روی داشبوردتان ظاهر می‌شود

and that's a little warning to let you know  get some gas soon so that you don't run out. 

و این یک هشدار کوچک است که به شما اطلاع می‌دهد به زودی مقداری بنزین دریافت کنید. تمام نمی شود

There's two idioms we can use to talk about my  situation right now. We could say, "I'm running on  

دو اصطلاح وجود دارد که می‌توانیم برای صحبت در مورد وضعیت من در حال حاضر استفاده کنیم. می‌توانیم بگوییم، "من در

empty or I'm on E," and that's referring to empty.  Now we use this to talk about the car. I'm running  

خالی اجرا می‌کنم یا در E هستم» و این به معنای خالی است. حالا ما از این برای صحبت در مورد ماشین استفاده می کنیم. من در حال اجرا هستم

on empty. That means I have hardly any gas in my  car. It's just fumes coming out. I better get to  

در حالت خالی. این بدان معناست که من به سختی در ماشینم بنزین دارم . فقط دود بیرون میاد بهتر است

a gas station soon. But we can also use this  for your personal life. Let's say that you've  

زودتر به یک پمپ بنزین برسم. اما ما می‌توانیم از این برای زندگی شخصی شما نیز استفاده کنیم. فرض کنید

been working really hard, you've been staying up  late, you've also been taking care of your family,  

خیلی سخت کار کرده‌اید، تا دیروقت بیدار بوده‌اید، همچنین مراقب خانواده‌تان بوده‌اید،

you're exhausted. You have no energy left. You  can say, "Guys, I'm running on empty. I'm on  

خسته شده‌اید. دیگر انرژی نداری می‌توانید بگویید، "بچه‌ها، من خالی می‌دوم. من در

E. I just need to take a nap. Can you guys just  chill for a moment so that I can go to the other  

E هستم. فقط باید چرت بزنم. بچه‌ها می‌توانید فقط یک لحظه آرام شوید تا بتوانم به اتاق دیگر بروم

room and take a 15 minute nap? I'm running on  empty." So this is great for talking about your  

و 15 دقیقه وقت بگذارم. چرت؟ من در حال دویدن هستم ." بنابراین این برای صحبت در مورد

car or for yourself. All right, let's head to  the gas station where I will introduce you to  

ماشین یا برای خودتان عالی است. بسیار خوب، بیایید به پمپ بنزین برویم، جایی که من شما را با

some more great daily life English expressions. All right, here we are at the gas station. In  

عبارات انگلیسی زندگی روزمره آشنا خواهم کرد. خیلی خب، ما در پمپ بنزین هستیم.

the US we call this a gas station and there's  usually a little convenience store where you  

ما در ایالات متحده به اینجا پمپ بنزین می گوییم و معمولاً یک فروشگاه کوچک وجود دارد که

can buy little snacks and things like that. Now  I want to let you know that there's different  

می توانید تنقلات کوچک و چیزهایی از این قبیل بخرید. اکنون  می‌خواهم به شما اطلاع دهم که

terms we use for gas that you will hear all  around the world and in the US. You've heard  

اصطلاحات   متفاوتی برای گاز استفاده می‌کنیم که در سراسر جهان و در ایالات متحده خواهید شنید. شنیده اید که

me say a few times gas. Well, this is not talking  about steam, this is short for gasoline. We put  

من چند بار گفتم گاز. خب، اینجا درباره بخار صحبت نمی‌کند، این مختصر برای بنزین است. ما

gasoline in the car and in the US we shorten  that to gas. But you could also say fuel,  

در خودرو بنزین می‌ریزیم و در ایالات متحده آن را به بنزین کاهش می‌دهیم. اما می‌توانید بگویید سوخت،

"I need to put some fuel in my car." And  there's a specific type of fuel called  

«من باید مقداری سوخت در ماشینم بریزم». و نوع خاصی از سوخت به نام سوخت دیزل وجود دارد

diesel fuel that in the US is not common for  ordinary cars, like what I have, but big trucks,  

که در ایالات متحده برای خودروهای معمولی، مانند آنچه من دارم، رایج نیست، اما کامیون‌های بزرگ،

construction vehicles, 18 wheelers, these type  of big tractor trailers, they use diesel fuel. 

خودروهای ساختمانی، 18 چرخ، این نوع تریلرهای تراکتور بزرگ، از سوخت دیزل استفاده می‌کنند.

And I want to let you know that in the US we  do not use the word petrol to talk about what  

و من می‌خواهم به شما اطلاع دهم که در ایالات متحده ما از کلمه بنزین برای صحبت در مورد آنچه که

you put in your car for fuel. But this is more  common in Europe and in the UK. So if you hear  

برای سوخت در ماشین خود می‌گذارید استفاده نمی‌کنیم. اما این در اروپا و بریتانیا بیشتر رایج است. بنابراین، اگر می‌شنوید که

someone in another English speaking country  say, "I need to put some petrol in my car,"  

یکی در کشور انگلیسی زبان دیگری می‌گوید: "من باید مقداری بنزین در ماشینم بریزم"،

they're talking about the fuel, the liquid, that  goes in the car. But here we call it simply gas. 

او در مورد سوخت، مایعی که داخل ماشین می‌رود صحبت می‌کند. اما در اینجا ما آن را به سادگی گاز می نامیم.

Now that I've pulled up to the pump, I need to  open the fuel door. Usually there's a little  

اکنون که به پمپ رسیده‌ام، باید درب بنزین را باز کنم. معمولاً یک

button or a latch down here to open the  fuel door and I'm going to start choosing  

دکمه کوچک   یا یک قفل در اینجا برای باز کردن درب سوخت وجود دارد و من شروع به انتخاب

which grade of fuel I want. So come on to  the other side of the car and let's start. 

درجه سوختی که می‌خواهم می‌کنم. پس به طرف دیگر ماشین بیایید و شروع کنیم.

Here in the US we have self-service gas stations.  That means you have to pump the gas yourself. But  

اینجا در ایالات متحده ما پمپ بنزین های سلف سرویس داریم. یعنی خودت باید گاز رو پمپ کنی. اما

a long time ago they used to have full-service gas  stations where there was someone who worked here  

مدت‌ها پیش، پمپ‌بنزین‌هایی با سرویس کامل داشتند که در آنجا شخصی کار می‌کرد

who would pump the gas for you. But I have to do  it myself and that includes paying for the gas.  

که بنزین را برای شما پمپ می‌کرد. اما من باید خودم این کار را انجام دهم و این شامل پرداخت هزینه بنزین است.

You have a couple options. For me, I'm going to  pay at the pump, but if you have cash, you need to  

شما چند گزینه دارید برای من، می‌خواهم از پمپ پرداخت کنم، اما اگر پول نقد دارید، باید از

pay inside. For me, I've never done this, I think,  because it's so much more convenient to pay with a  

داخل آن را پرداخت کنید. فکر می‌کنم برای من هرگز این کار را انجام نداده‌ام، زیرا پرداخت با

card at the pump. So let's see how that works. I'm going to choose to pay with my card,  

کارت در پمپ بسیار راحت‌تر است. پس بیایید ببینیم که چگونه کار می کند. من می‌خواهم با کارتم پرداخت کنم،

so I will choose the option for debit. You could  also choose credit if you want. I need to insert  

بنابراین گزینه بدهکار را انتخاب می‌کنم. در صورت تمایل، می‌توانید اعتبار را نیز انتخاب کنید. باید

and remove my card and then I will have to  choose which grade I want. But we're going  

کارتم را وارد کنم و حذف کنم و سپس باید انتخاب کنم کدام نمره را می خواهم. اما ما اجازه می دهیم

to let it process for a moment. I'm going to  add my pin, which will keep my card information  

برای لحظه ای پردازش شود. من می‌خواهم پینم را اضافه کنم که اطلاعات کارتم را ایمن نگه می‌دارد

safe. It's authorizing. Do I want a receipt?  Nope, I don't need a receipt. And now I'm  

. مجوز می دهد. آیا من رسید می خواهم؟ نه من نیازی به رسید ندارم و اکنون

going to need to choose which grade I want. All right, so I already put in my payment  

باید انتخاب کنم که کدام نمره را می خواهم. بسیار خوب، بنابراین من قبلاً اطلاعات پرداخت خود را قرار داده ام

information. Now I need to take out the pump and  choose which grade. I'm going to choose 87. That's  

. اکنون باید پمپ را بیرون بیاورم و درجه را انتخاب کنم. من می خواهم 87 را انتخاب کنم. این

the lowest. It's the cheapest also, but it's also  what my car needs. And I need to put it in the gas  

پایین ترین است. همچنین ارزان‌ترین است، اما همان چیزی است که ماشین من به آن نیاز دارد. و باید آن را در پمپ بنزین بگذارم

pump. So I'm going to take off the gas cap and  insert the gas pump into the gas tank. Turn it  

. بنابراین می‌خواهم درپوش بنزین را بردارم و پمپ بنزین را داخل مخزن بنزین قرار دهم. آن را روشن کنید

on. And you can see here that it is starting to  add gas to my car and the price is going up and up  

. و می‌توانید اینجا ببینید که شروع به اضافه کردن بنزین به ماشین من کرده و قیمت آن بالا

and up. Here in the US we generally have cheaper  fuel than other countries, especially Europe,  

و پایین می‌رود. در اینجا در ایالات متحده، ما معمولاً سوخت ارزان‌تری نسبت به سایر کشورها، به‌ویژه اروپا داریم،

but it still adds up after some time. All right, now that the gas is pumping,  

اما هنوز پس از مدتی افزایش می‌یابد. بسیار خوب، حالا که گاز در حال پمپاژ است،

let me tell you some basic vocabulary here. This  is the gas pump, it's the piece that I put into my  

اجازه دهید چند واژگان اولیه را در اینجا به شما بگویم. این پمپ بنزین است، این قطعه ای است که من در

gas tank. And the tank is the term that we use  for that container that holds the gas in your  

مخزن بنزین خود قرار داده ام. و مخزن اصطلاحی است که ما برای آن ظرفی استفاده می‌کنیم که گاز را در خودروی شما نگه می‌دارد

car. And after I finish pumping gas, that's  the verb we use, to pump gas, I will need to  

. و بعد از اینکه پمپ بنزین را تمام کردم، این همان فعل است که برای پمپ کردن گاز استفاده می‌کنیم، باید

close the gas cap so that everything is sealed  in the car and it's not a flammable hazard. 

درب گاز را ببندم تا همه چیز در ماشین بسته شود و خطر اشتعال نداشته باشد.

All right, my gas just finished, so I'm going  to put the nozzle back, very important step,  

بسیار خوب، گاز من به تازگی تمام شده است، بنابراین من می‌خواهم نازل را بازگردانم، مرحله بسیار مهم،

and I will also close my gas cap, make sure it's  locked, close the gas door, and that's about it.  

و همچنین درپوش گازم را می‌بندم، مطمئن شوم که قفل است، درب گاز را می‌بندم، و تمام.

There's some other things that you can do at  the gas station if you would like. For example,  

در صورت تمایل می‌توانید کارهای دیگری را در پمپ بنزین انجام دهید. به عنوان مثال،

you could use a squeegee and clean off your  windshield. You could throw away some trash.  

می‌توانید از یک اسکاج استفاده کنید و شیشه جلوی خود را تمیز کنید. می توانید مقداری زباله را دور بریزید.

A lot of gas stations also have an air pump.  Sometimes they're free, sometimes they're a  

بسیاری از پمپ بنزین ها پمپ هوا نیز دارند. گاهی اوقات آنها رایگان هستند، گاهی اوقات آنها یک

dollar. But you can add some air to your tires if  you need to, or you could go into the convenience  

دلار هستند. اما در صورت نیاز، می‌توانید کمی هوا به لاستیک‌هایتان اضافه کنید ، یا می‌توانید به فروشگاه راحتی بروید

store and pick up some snacks if you feel like it. So are you curious how much it cost me to fill up  

و در صورت تمایل چند تنقلات تهیه کنید. بنابراین آیا کنجکاو هستید که برای پر کردن

my car with gas? Well, here in the US we use  gallons. That might not be the same for you,  

بنزین اتومبیلم چقدر هزینه دارم؟ خب، اینجا در ایالات متحده از گالن استفاده می‌کنیم. این ممکن است برای شما یکسان نباشد،

but I put about 15 gallons of gas in my car and it  cost me $46. For me, I don't drive an awful lot,  

اما من حدود 15 گالن بنزین در ماشینم ریختم و برایم 46 دلار تمام شد. برای من، من زیاد رانندگی نمی‌کنم،

so this will last several weeks, but  it's still an expense that you have  

بنابراین این چند هفته طول می‌کشد، اما

to pay if you want to get around in the US. Well, thank you so much for joining me in my  

اگر می‌خواهید در ایالات متحده بگردید هنوز هزینه‌ای است که باید   بپردازید. خوب، از اینکه

home and around town for this English lesson.  Now I have a question for you. Do you have a  

برای این درس انگلیسی به من در خانه و اطراف شهرم پیوستید، بسیار سپاسگزارم. حالا من یک سوال از شما دارم. آیا شما اتومبیل دارید

car? Let me know in the comments. And don't  forget to download the free PDF worksheet  

؟ در نظرات به من اطلاع دهید. و فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان را

with all of today's kitchen vocabulary, grocery  store vocabulary, and gas station vocabulary,  

با تمام واژگان امروزی آشپزخانه، واژگان خواربارفروشی، و واژگان پمپ بنزین،

sample sentences, definitions, and Vanessa's  Challenge Question that you can answer so that  

جملات نمونه، تعاریف، و سؤال چالشی ونسا که می‌توانید به آن پاسخ دهید تا

you never forget what you've learned. You  can click on the link in the description  

هرگز فراموش نکنید. . امروز می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید

to download that free PDF worksheet today. Well, thank you so much for learning English  

تا کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید. خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم

with me and I'll see you again next Friday for  a new lesson here on my YouTube channel. Bye. 

و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ.

But wait, do you want more? I recommend  watching this video next where you will  

اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می‌کنم این ویدیوی بعدی را تماشا کنید که

join me in the bathroom to learn about  some important bathroom vocabulary,  

واژگان مهم حمام،

including some strange but common words to use to  talk about the toilet. Join me there to find out.

از جمله چند کلمه عجیب اما رایج برای صحبت در مورد توالت. در آنجا به من بپیوندید تا متوجه شوید.