20 Important English Phrases: for the seasons❄️🌸🌞🍁

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com. 

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com. آیا

Can you use these 20 expressions to talk about  the seasons? Spring, summer, fall, winter? Join  

می‌توانید از این 20 عبارت برای صحبت درباره فصل‌ها استفاده کنید؟ بهار تابستان پاییز زمستان؟

me in each season. Yes, this video took one year  to make and expand your vocabulary. Like always,  

در هر فصل به من بپیوندید. بله، این ویدیو یک سال طول کشید تا دایره لغات شما ساخته و گسترش یابد. مثل همیشه،

I've created a free PDF worksheet for you with  all of today's seasonal expressions, definitions,  

من یک کاربرگ PDF رایگان با همه عبارات فصلی، تعاریف،

sample sentences. And at the bottom of the  worksheet, you can answer Vanessa's Challenge  

جملات نمونه برای شما ایجاد کرده ام. و در پایین کاربرگ، می‌توانید به سؤال چالش ونسا پاسخ دهید

Question. Click on the link in the description  to download the free PDF worksheet today. 

. برای دانلود کاربرگ PDF رایگان امروز روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

Let's get started with vocabulary from spring.  Expression number one about springtime. Spring  

بیایید با واژگان از بهار شروع کنیم. عبارت شماره یک در مورد بهار بهار   سر

has sprung. The word spring has two different  meanings. The first one is the season. This is  

برآورد. کلمه بهار دو معنای متفاوت دارد . اولی فصل است. این

springtime. You can see the flowers behind  me. But also spring is a verb, to spring.  

بهار است. می توانی گل های پشت سر من را ببینی. اما بهار نیز یک فعل، به بهار است.

To spring means to jump. So we might say, "The  change from winter to spring is pretty shocking  

بهار یعنی پریدن. بنابراین ممکن است بگوییم: " تغییر از زمستان به بهار گاهی اوقات بسیار تکان دهنده است

sometimes. It's cold. It might be a little bit  dark, and then all of a sudden the sky's blue,  

. هوا سرد است. ممکن است کمی تاریک شود و ناگهان آسمان آبی شود،

flowers are blooming. Spring has sprung." So  this is the past tense of the word to spring,  

گل ها شکوفا شوند. بهار آمده است." بنابراین این زمان گذشته کلمه به بهار،

of this verb. So when spring happens,  you can say, "Ah, spring has finally  

این فعل است. بنابراین وقتی بهار می‌رسد، می‌توانید بگویید: "آه، بالاخره بهار

sprung. What a beautiful time of the year." Spring expression number two is not a cloud  

آمد. چه زمان زیبایی از سال." عبارت شماره دو بهار یک ابر

in the sky. This is talking about the beautiful  weather of spring. Yes, there is a lot of rain,  

در آسمان نیست. این در مورد هوای زیبای بهار صحبت می کند. بله، باران زیاد است،

which we'll talk about in just a minute. But  if you open the window and you look outside  

که فقط یک دقیقه دیگر درباره آن صحبت خواهیم کرد. اما اگر پنجره را باز کنید و به بیرون نگاه کنید

and there are no clouds, you could say, "Oh, what  a beautiful day, not a cloud in the sky. Lovely." 

و ابری وجود نداشته باشد، می توانید بگویید: "اوه، چه روز زیبایی است، نه یک ابر در آسمان. دوست داشتنی."

Well, let's imagine that it is raining because  it rains a lot in the springtime. You might need  

خوب، بیایید تصور کنیم که باران می بارد زیرا در بهار باران زیادی می بارد. ممکن است لازم باشد

to cancel or change your plans based on the  weather. So if it's raining, you might need  

برنامه‌هایتان را بر اساس آب و هوا لغو کنید یا تغییر دهید . بنابراین اگر باران می‌بارد، شاید لازم باشد

to change your plans. We can use this as an idiom  no matter the weather. You could say, "I'm sorry,  

برنامه‌هایتان را تغییر دهید. بدون توجه به آب و هوا می‌توانیم از این به عنوان یک اصطلاح استفاده کنیم . می‌توانید بگویید، "متاسفم،

I need to take a rain check. I got really sick and  I just can't come to the dinner party tonight." It  

باید چک باران بگیرم. واقعاً مریض شدم و نمی‌توانم امشب به مهمانی شام بیایم." به این

doesn't mean that it's actually raining outside.  It just means that you want to reschedule or delay  

معنی نیست که بیرون واقعاً باران می‌بارد. این فقط به این معنی است که می‌خواهید کاری را دوباره برنامه ریزی کنید یا به تأخیر بیاندازید

something because something happened. You got sick  and you don't want to go to the dinner party when  

زیرا اتفاقی افتاده است. شما مریض شدید و نمی‌خواهید وقتی مریض هستید به مهمانی شام بروید

you're sick. So you might tell your friend, "Can  I take a rain check? Maybe we could do this dinner  

. بنابراین می‌توانید به دوستتان بگویید: "می‌توانم چک باران بگیرم؟ شاید بتوانیم این

party in two weeks when I'm feeling better." What  a lovely expression. "Let's take a rain check." 

مهمانی شام را در دو هفته که حالم بهتر شد انجام دهیم." چه بیان دوست داشتنی. بیا چک باران بگیریم.

Spring expression number four is a fun  one. Let me show you this flower. Well,  

عبارت بهار شماره چهار یک جمله سرگرم کننده است . بگذار این گل را به تو نشان دهم. خب،

it's not exactly a flower yet, but it will  become a flower. Well, what if I do this?  

هنوز دقیقاً یک گل نیست، اما تبدیل به یک گل خواهد شد. خوب، اگر من این کار را انجام دهم؟

Will this ever become a flower? Nope, I  just killed it. It's gone. So we could say,  

آیا این هرگز تبدیل به یک گل می شود؟ نه، من فقط آن را کشتم. آن رفته. بنابراین می‌توانیم بگوییم،

"I broke off or I took off that bud." That is the  little piece of the flower that hasn't opened yet.  

"من قطع کردم یا آن جوانه را برداشتم." این تکه کوچک گلی است که هنوز باز نشده است.

We can use this to talk about behavior as  well. We call that "nipping it in the bud."  

می‌توانیم از این برای صحبت درباره رفتار نیز استفاده کنیم . ما به آن می گوییم "خفه کردن آن در جوانه".

When you nip something in the bud, it means  you stop something bad before it becomes worse. 

وقتی چیزی را در جوانی می کوبید، به این معنی است که قبل از بدتر شدن، جلوی چیز بدی را می گیرید.

Obviously a flower is not bad, but that's just  the imagery that we use. So let's imagine that  

بدیهی است که یک گل بد نیست، اما این فقط تصویری است که ما استفاده می کنیم. پس بیایید تصور کنیم که

your son lies to you. Oh, well, you certainly  don't want him to lie to you continually so  

پسرتان به شما دروغ می گوید. اوه، خوب، مطمئناً نمی‌خواهید که او مدام به شما دروغ بگوید، بنابراین

you need to nip that behavior in the bud. You  need to nip it in the bud. You might tell him,  

لازم است این رفتار را در جوانی کنار بگذارید. باید آن را در جوانه کوبید. ممکن است به او بگویید:

"Hey, what you just did is lying and that's not  something good. I'd rather you tell me the truth."  

«هی، کاری که تو انجام دادی دروغ بود و این چیز خوبی نیست. ترجیح می‌دهم حقیقت را به من بگویی.»

You are nipping that behavior in the bud. You're  stopping it before it becomes something worse.  

شما در جوانی این رفتار را خفه می کنید. قبل از اینکه بدتر شود آن را متوقف می‌کنید.

Unfortunately, it's just a beautiful flower. All right, let's go to our fifth spring  

متأسفانه فقط یک گل زیباست. بسیار خوب، بیایید به پنجمین بیان بهار خود برویم

expression. Our final spring expression is  "to be a fair weather friend." If I said,  

. آخرین تعبیر بهاری ما این است که «یک دوست آب و هوای خوب باشیم». اگر من بگویم،

"Oh, you're a fair weather friend," would  that be something positive or negative? It  

"اوه، تو دوست آب و هوای خوبی هستی"، آیا این چیزی مثبت یا منفی خواهد بود؟

would be definitely negative. You do not want  to be a fair weather friend. Let's break this  

قطعاً منفی خواهد بود. شما نمی خواهید یک دوست هوای خوب باشید. بیایید این

expression down. What is fair weather? Well,  fair is good. Springtime has a lot of great  

عبارت را بشکنیم. هوای منصفانه چیست؟ خب، عادلانه خوب است. فصل بهار هوای بسیار خوبی دارد

weather. A lot of people think that spring is  their favorite season because it's not too hot,  

. بسیاری از مردم فکر می کنند که بهار فصل مورد علاقه آنهاست زیرا خیلی گرم نیست،

it's not too cold. The flowers are blooming.  Oh, it's just so nice. So if you are a fair  

خیلی سرد نیست. گل ها شکوفه می دهند. اوه، خیلی خوب است. بنابراین، اگر یک

weather friend, what do you think happens when  there's bad weather? Or we can take this a little  

دوست هوای منصفانه هستید، فکر می‌کنید وقتی هوای بد باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ یا می‌توانیم این را کمی

more figuratively. When bad things happen in  life, that means you're not a good friend. 

تصویری‌تر در نظر بگیریم. وقتی اتفاقات بدی در زندگی رخ می دهد ، به این معنی است که شما دوست خوبی نیستید.

When something bad happens, you just abandon  your friend. You're not helpful to that friend  

وقتی اتفاق بدی می‌افتد، دوستتان را رها می‌کنید. شما برای آن دوست مفید نیستید

because you are only a fair weather friend. So  please don't be a fair weather friend. Instead,  

زیرا فقط یک دوست آب و هوای خوب هستید. پس لطفاً دوست آب و هوا نباشید. درعوض،

we could say, "Stick with your friends through  thick and thin." This is a wonderful thing to  

می‌توانیم بگوییم: "با دوستان خود از ضخامت و نازک بودن کنار بیایید." این چیز شگفت انگیزی است

be. It means you're loyal, you care about  your friends. And no matter what happens,  

. این بدان معناست که شما وفادار هستید، به دوستانتان اهمیت می دهید. و مهم نیست چه اتفاقی می افتد،

you'll be there for them. So I hope that this  is true for you. I hope that you stick with your  

شما در کنار آنها خواهید بود. بنابراین امیدوارم که این برای شما صادق باشد. امیدوارم که در کنار

friends and family through thick and thin. All right, let's go on to our five summer  

دوستان و خانواده خود با هم بمانید. بسیار خب، بیایید به پنج عبارت تابستانی خود برویم

expressions. But right now,  it is springtime for me,  

. اما در حال حاضر، برای من فصل بهار است،

so I will see you in a couple months when I can  record the summer expressions in the summertime. 

بنابراین چند ماه دیگر شما را می بینم که بتوانم عبارات تابستانی را در تابستان ضبط کنم.

Welcome to summer. During the summer, we  love to go swimming to cool off, so here  

به تابستان خوش آمدید. در طول تابستان، ما دوست داریم برای خنک شدن به شنا برویم، بنابراین در اینجا

are five common useful daily life expressions  for the summertime. The first expression is  

5 عبارت مفید زندگی روزمره برای تابستان آورده شده است. عبارت اول   در

actually kind of a special deal, four for one.  It's how to talk about how hot it is. First,  

واقع نوعی معامله ویژه است، چهار در برابر یک. نحوه صحبت کردن در مورد گرمای هوا است. ابتدا،

you can say, "It's boiling! It's blistering!"  Sometimes we say, "It's blistering hot!" Or,  

می‌توانید بگویید، "در حال جوشیدن است! تاول می‌زند!" گاهی اوقات می گوییم: "تاول گرم است!" یا،

"It's a scorcher!" Or "It's a hot one!" All of  these are beautiful expressions that you will hear  

"آشکار است!" یا "این یک گرم است!" همه اینها عبارات زیبایی هستند که

in daily life to talk about the summertime heat. Summer expression number two is a heat wave. Yes,  

در زندگی روزمره برای صحبت درباره گرمای تابستان خواهید شنید. عبارت تابستانی شماره دو یک موج گرما است. بله،

there are beautiful waves on the beach, but  this is not a beautiful wave like that. This  

امواج زیبایی در ساحل وجود دارد، اما این موج زیبایی مانند آن نیست. این   به این

means there's some unseasonably hot weather.  Summer's already hot, but when you have even  

معنی است که هوای غیرقابل فصلی گرم است. تابستان هم‌اکنون گرم است، اما وقتی

hotter weather, you can say, "Ugh. Here in  the south of the US we are experiencing a  

هوای گرم‌تری دارید، می‌توانید بگویید: "اوه. اینجا در جنوب ایالات متحده ما

heat wave and it is blistering hot." "To go on vacation." I cannot wait to  

موج گرما را تجربه می‌کنیم و هوا بسیار گرم است." "رفتن به تعطیلات." من نمی توانم صبر کنم تا

finally go on vacation and take some great time  to relax. A similar expression that goes with  

بالاخره به تعطیلات بروم و زمان زیادی را برای استراحت اختصاص دهم. عبارت مشابهی که با   همراه است

that is to be "off on vacation." So you might  say, "Ugh, I'm not going to work on any new  

یعنی «خاموش بودن در تعطیلات». بنابراین ممکن است بگویید: "اوه، من روی هیچ پروژه جدیدی کار نمی کنم

projects because next week I'm off on vacation."  You're not going to be in the office. You're going  

زیرا هفته آینده به تعطیلات خواهم رفت." قرار نیست تو دفتر باشی شما از

to be enjoying the sun. Hopefully it's not  boiling hot and you will be off on vacation. 

آفتاب لذت خواهید برد. امیدواریم هوا گرم نباشد و به تعطیلات بروید.

"To head to the beach." As soon as I finish  this video, I'm going to head straight to the  

"برای رفتن به ساحل." به محض اینکه این ویدیو را تمام کردم، مستقیماً به سمت

beach. Maybe it's the beach with the ocean,  or maybe it's a beach by a creek or a lake. 

ساحل می روم. شاید این ساحل با اقیانوس، یا شاید ساحلی در کنار نهر یا دریاچه باشد.

"To chill out." Because summer is so hot, doesn't  it feel great to just chill out? You could say,  

"برای آرامش." از آنجایی که تابستان بسیار گرم است، صرفاً خنک بودن احساس خوبی ندارد؟ می توانید بگویید،

"This summer, I have no plans. I'm just going  to chill out by the pool and catch up on some  

"این تابستان، من هیچ برنامه ای ندارم. فقط می خواهم در کنار استخر استراحت کنم و کمی

reading." This is going to be so relaxing. All  right, I'll see you in a couple months in fall. 

مطالعه کنم." این خیلی آرامش بخش خواهد بود. خیلی خب، چند ماه دیگر در پاییز شما را می بینم.

Welcome to fall. This is a beautiful season here  where I live in the south of the US. You can see  

به پاییز خوش آمدید اینجا فصل زیبایی است، جایی که من در جنوب ایالات متحده زندگی می کنم. شما می توانید

the beautiful red maple trees behind me. We're  going to talk about five expressions about fall,  

درختان افرا قرمز زیبا را پشت سر من ببینید. ما در مورد پنج عبارت در مورد پاییز صحبت خواهیم کرد،

but there's kind of a bonus because it's  really 10 expressions. The first five are  

اما نوعی امتیاز وجود دارد زیرا واقعاً 10 عبارت است. پنج مورد اول

ways to describe this beautiful weather. "The weather is brisk. Ooh, it's pretty  

راه هایی برای توصیف این آب و هوای زیبا هستند. "هوا تند است. اوه،

brisk here in the mornings. I think fall is on  the way." Brisk means chilly or cool. When the  

اینجا صبح ها خیلی تند است. فکر می کنم پاییز در راه است." Brisk به معنای سرد یا خنک است. وقتی

weather is brisk, what do you want to do? You want  to get cozy. "Ugh, I just love to get cozy. Sit  

هوا تند است، می‌خواهید چه کار کنید؟ می خواهید دنج شوید. "اوه، من فقط دوست دارم راحت باشم.

under a blanket and read a good book in the fall." Similar to brisk is crisp. Usually we talk about  

زیر یک پتو بنشین و در پاییز یک کتاب خوب بخوان." مشابه تند ترد است. معمولاً برای صحبت در مورد

the word crisp to talk about something that's  crunchy, but instead we can use it to talk about  

چیزی که ترد است از کلمه ترد صحبت می کنیم ، اما در عوض می توانیم از آن برای صحبت درباره

the cool weather. "Oh, I just love those crisp  mornings where I can sit on my deck and drink a  

هوای خنک استفاده کنیم. "اوه، من فقط عاشق آن صبح‌هایی هستم که می‌توانم روی عرشه خود بنشینم و یک

hot cup of tea." Oftentimes in the fall, it's  blustery. Blustery is a fun way to say windy,  

فنجان چای داغ بنوشم." غالباً در پاییز، عجیب است. Blustery یک راه سرگرم کننده برای گفتن باد،

extremely windy. "Here when it's blustery, all  the leaves blow around and it's so beautiful." 

بسیار بادی است. "اینجا وقتی غوغا می کند، همه برگ ها در اطراف می وزند و خیلی زیباست." وقتی

Talking about leaves, when you walk in the  leaves, you can hear the rustling of leaves.  

در مورد برگ ها صحبت می کنیم، وقتی در برگ ها قدم می زنید، می توانید صدای خش خش برگ ها را بشنوید.

This is the sound when you hear the crunch,  crunch, crunch of leaves as you walk or maybe  

این صدایی است که هنگام راه رفتن، خرچنگ، خرچنگ برگ‌ها یا شاید

as they fall from the trees. This sound of  rustling leaves is very typical in the fall. 

وقتی از درخت می‌افتند می‌شنوید. این صدای خش‌خش برگ‌ها در پاییز بسیار معمول است.

Fall expression number two, kind of, is,  "carving pumpkins." Have you ever done this  

عبارت پاییز شماره دو، به نوعی، «حکاکی کدو تنبل» است. آیا قبلاً این کار را انجام داده‌اید

before? This is a huge tradition in the US.  Carving pumpkins has quickly become my son's  

؟ این یک سنت بزرگ در ایالات متحده است. کنده کاری کدو تنبل به سرعت به

favorite fall activity. We do it two or three  times each fall because it's just so much fun. 

فعالیت مورد علاقه پسرم در پاییز تبدیل شده است. هر پاییز دو یا سه بار این کار را انجام می‌دهیم، زیرا بسیار سرگرم‌کننده است.

Take a look at this fun fall phrasal verb.  "To squirrel away something." Here in the US,  

به این فعل عبارتی سرگرم کننده پاییز نگاهی بیندازید. "برای دور کردن چیزی با سنجاب." اینجا در ایالات متحده،

there are so many squirrels. And right now in the  fall, squirrels are everywhere. They're extremely  

سنجاب‌های زیادی وجود دارد. و همین الان در پاییز، سنجاب ها همه جا هستند. آنها به شدت

active because what are they doing? They're  hiding acorns and other nuts so that they can  

فعال هستند زیرا چه کار می کنند؟ آن‌ها بلوط‌ها و سایر آجیل‌ها را پنهان می‌کنند تا بتوانند

eat during the winter. We call this squirreling  away. And even if you are not a squirrel, you  

در طول زمستان غذا بخورند. ما به این سنجاب دور می گوییم . و حتی اگر شما یک سنجاب نیستید،

can squirrel away something by hiding it. Take a  look at this. "Guess what? I just found $20 in my  

می‌توانید با پنهان کردن چیزی، آن را از بین ببرید. یه نگاهی به این بنداز. "حدس بزنید چی؟ من به تازگی 20 دلار در

coat pocket. I must have squirreled it away last  winter and forgotten about it. What a surprise." 

جیب کتم پیدا کردم. حتما زمستان گذشته آن را با سنجاب بیرون آورده بودم و آن را فراموش کرده بودم. چه شگفت انگیز."

In the US, picking apples is a common fall  tradition, so check out this apple idiom.  

در ایالات متحده، چیدن سیب یک سنت رایج پاییزی است ، بنابراین این اصطلاح سیب را بررسی کنید.

"The apple doesn't fall far from the tree."  This is when a child is similar to their  

"سیب از درخت دور نمی افتد." این زمانی است که کودک شبیه والدین خود است

parent. So for me, in the fall, I loved when  my dad would rake up the leaves and put them  

. بنابراین برای من، در پاییز، دوست داشتم وقتی که پدرم برگ‌ها را جمع می‌کرد و آنها را

at the bottom of the slide, and my sister and  I would slide down the slide and crash into  

پایین سرسره قرار می‌داد، و من و خواهرم از روی سرسره به پایین سر می‌خوردیم و به

the pile of leaves. And guess who likes to do  this too? My kids. "The apple doesn't fall far  

انبوه برگ‌ها برخورد می‌کردیم. و حدس بزنید چه کسی دوست دارد این کار را نیز انجام دهد؟ بچه های من. "سیب دور

from the tree. They also love to crash into  a pile of leaves at the bottom of the slide." 

از درخت نمی افتد. آنها همچنین دوست دارند با انبوهی از برگ در پایین سرسره برخورد کنند."

Unfortunately, sometimes bad things also happen  in the fall time. The weather gets cooler and our  

متأسفانه، گاهی اوقات اتفاقات بدی نیز در پاییز رخ می‌دهد. هوا خنک‌تر می‌شود و

immune systems sometimes are not prepared and we  get a cold. So it's really common to say, "Sorry,  

سیستم ایمنی بدن ما گاهی آماده نیست و سرما می‌خوریم. بنابراین واقعاً معمول است که بگوییم، "ببخشید،

I'm under the weather." This doesn't mean that you  are under the sky, even though we always are. This  

من زیر آب و هوا هستم." این بدان معنا نیست که شما زیر آسمان هستید، حتی اگر ما همیشه هستیم. این

just means you're not feeling that great. It's  not super serious, but maybe you have a sniffle,  

فقط به این معنی است که شما آنقدرها احساس خوبی ندارید. این خیلی جدی نیست، اما ممکن است شما بو می‌کشید،

maybe you have a sore throat, you have a seasonal  cold or allergies. You're just not feeling so hot,  

شاید گلو درد دارید، سرماخوردگی فصلی یا آلرژی دارید. شما فقط آنقدر گرم نیستید،

you're feeling under the weather. All right,  I'll see you in a couple months in the winter. 

احساس می کنید زیر آب و هوا هستید. بسیار خوب، چند ماه دیگر در زمستان شما را می بینم.

Welcome to winter. Let's talk about five  expressions that have to do with the cold  

به زمستان خوش آمدید بیایید در مورد پنج عبارتی صحبت کنیم که مربوط به سرما

and winter. The first one is a rather strange  one, it is "the dead of winter." Let's imagine  

و زمستان است. اولی نسبتاً عجیب است ، «مرده زمستان» است. بیایید تصور کنیم   به سمت

that you come up to me and say, "Vanessa,  do you want to go swimming?" I might say,  

من می آیی و می گویی، "ونسا، می خواهی به شنا بروی؟" ممکن است بگویم،

"It's the dead of winter and you want to go  swimming? Are you crazy?" The dead of winter is  

"زمستان تمام شده است و می‌خواهی به شنا بروی؟ آیا دیوانه‌ای؟" پایان زمستان

the coldest part of winter. You definitely don't  want to go swimming outside. I mean, I guess some  

سردترین قسمت زمستان است. قطعاً نمی‌خواهید برای شنا در بیرون بروید. منظورم این است که حدس می‌زنم برخی

people like to take an ice plunge, but for me,  this is not the time when I want to go swimming.  

افراد دوست دارند در یخ شیرجه بزنند، اما برای من، این زمانی نیست که بخواهم شنا کنم.

I don't want to swim in the dead of winter. Winter expression number two is "the cold  

من نمی خواهم در زمستان شنا کنم. عبارت زمستانی شماره دو «

shoulder." Take a look at this sentence and guess  what it means. "When I tried to talk to my sister  

شانه سرد» است. به این جمله نگاه کنید و معنی آن را حدس بزنید. "وقتی دیشب سعی کردم با خواهرم صحبت کنم

last night, she gave me the cold shoulder.  I guess she's still upset about our fight."  

، او کتف سردی به من داد. حدس می‌زنم که او هنوز از دعوای ما ناراحت است."

The cold shoulder is no fun, and it is when  someone intentionally, which means on purpose,  

شانه سرد جالب نیست، و زمانی است که یک نفر عمداً، یعنی از روی عمد، به

shows you unfriendliness. Usually they ignore  you. Sometimes being ignored can hurt deeper  

شما غیر دوستانه نشان می دهد. معمولاً شما را نادیده می گیرند . گاهی نادیده گرفته شدن می‌تواند عمیق‌تر

than mean words. "So my sister showed me the  cold shoulder. That means she didn't talk to  

از کلمات زشت صدمه بزند. "پس خواهرم شانه سرد را به من نشان داد . این بدان معناست که او با من صحبت نکرد

me because she was still upset about our fight." Winter expression number three is cabin fever. "I  

زیرا هنوز از دعوای ما ناراحت بود." عبارت زمستانی شماره سه تب کابین است. "من

have cabin fever. I've been inside for two weeks."  Oh my goodness, this is a terrible feeling. It's  

تب کابین دارم. دو هفته است که داخل خانه هستم." وای خدای من، این احساس وحشتناکی است.

when it's cold outside or maybe you're sick. Maybe  there's a pandemic. There's a lot of reasons why  

وقتی هوا سرد است یا شاید مریض باشید. شاید یک بیماری همه گیر وجود داشته باشد. دلایل زیادی وجود دارد که چرا

you might be stuck inside. Maybe for a day or two  it's okay, and then after that, you start to go a  

ممکن است در آن گیر کرده باشید. شاید برای یک یا دو روز مشکلی نباشد، و بعد از آن،

little bit crazy. You start to feel anxious, maybe  nervous, restless, maybe irritable and angry,  

کمی دیوانه شوید. شما شروع به احساس اضطراب، شاید عصبی، بی قراری، شاید تحریک پذیر و عصبانی می کنید،

and that's because you have cabin fever. You need  to get out. Just bundle up. Try to take a walk.  

و این به این دلیل است که تب کابین دارید. شما باید خارج شوید. فقط بسته بندی کنید. سعی کنید پیاده روی کنید.

Brave the elements. Try to get rid of cabin fever. Winter expression number four is a verb,  

با عناصر شجاع باشید. سعی کنید از شر تب کابین خلاص شوید. عبارت زمستانی شماره چهار یک فعل است،

"to snowball." You might know what a snowball  is. It's this. That's the noun, but we're talking  

«به گلوله برفی». شاید بدانید گلوله برفی چیست . این است. این اسم است، اما ما

about it as a verb. Take a look at this sentence.  "I went to the grocery store when I was hungry,  

در مورد آن به عنوان یک فعل صحبت می کنیم. به این جمله دقت کنید. "وقتی گرسنه بودم به خواربارفروشی رفتم،

so I bought a couple snacks and then it snowballed  and I ended up with a cart full of junk food." Not  

بنابراین چند تنقلات خریدم و سپس گلوله برفی گرفت و در نهایت یک گاری پر از مواد غذایی ناسالم گرفتم."

a good idea to go to the grocery store when  you're hungry. So here we get this sense of  

وقتی گرسنه هستید، ایده خوبی نیست که به خواربارفروشی بروید . بنابراین در اینجا ما این حس را پیدا می‌کنیم که از

it started small. "I just got a couple snacks,  and then by the time I left the grocery store,  

کوچک شروع شد. "من فقط چند تنقلات گرفتم، و بعد از آن زمانی که از خواربار فروشی خارج شدم،

my cart was full of snacks. It snowballed." Here  it's the idea of something starting small and  

سبد خریدم پر از تنقلات بود. گلوله برف گرفت." در اینجا این ایده چیزی است که از کوچک شروع می‌شود و

getting bigger and bigger and bigger. Usually  it's something negative. Here I'm talking about  

بزرگ‌تر و بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود. معمولاً یک چیز منفی است. در اینجا من درباره

junk food, so it's something negative. But  let's look at another situation. "Lies tend  

غذاهای ناسالم صحبت می کنم، بنابراین چیزی منفی است. اما بیایید وضعیت دیگری را بررسی کنیم. "دروغ ها

to snowball." They start off small, then they  get bigger and more complex and sometimes more  

به گلوله برفی تمایل دارند." آنها کوچک شروع می شوند، سپس بزرگتر و پیچیده تر می شوند و گاهی اوقات

dangerous. So just don't start off by lying. And finally, winter expression number five is  

خطرناک تر می شوند. پس فقط با دروغ شروع نکنید. و در نهایت، عبارت زمستانی شماره پنج

"the tip of the iceberg." When someone asks what I  do for work and I say that I'm an English teacher,  

«نوک کوه یخ» است. وقتی کسی می‌پرسد برای کار چه کار می‌کنم و من می‌گویم که معلم زبان انگلیسی هستم،

really that's just the tip of the iceberg. The  tip of the iceberg refers to the small or maybe  

واقعاً این فقط نوک کوه یخ است. نوک کوه یخ به قسمت کوچک یا شاید به

a visible part of something. If you know what a  regular iceberg looks like, you can see the top,  

یک قسمت قابل مشاهده از چیزی اشاره دارد. اگر می‌دانید یک کوه یخ معمولی چگونه به نظر می‌رسد، می‌توانید بالا را ببینید،

but under the water is the main part of the  iceberg. So yes, I am an English teacher,  

اما زیر آب قسمت اصلی کوه یخ است. بنابراین بله، من یک معلم زبان انگلیسی هستم،

that's what you see, but I am also a video  maker, a marketer, an entrepreneur who wears  

این چیزی است که می بینید، اما همچنین یک سازنده ویدیو، یک بازاریاب، یک کارآفرین هستم که

many hats. Being an English teacher is just the  tip of the iceberg. A little note that we often  

کلاه های زیادی بر سر می گذارد. معلم زبان انگلیسی بودن فقط نوک کوه یخ است. توجه داشته باشید که ما اغلب از این

use the word just with this expression, "Being an  English teacher is just the tip of the iceberg." 

کلمه فقط با این عبارت استفاده می‌کنیم، « معلم انگلیسی بودن فقط نوک کوه یخ است».

Thanks so much for joining me for this entire  year. Don't forget to download the free PDF  

از اینکه در تمام این سال به من پیوستید بسیار سپاسگزارم . فراموش نکنید که کاربرگ PDF   رایگان

worksheet for today's lesson with all 20 of these  expressions, the definition, sample sentences, and  

برای درس امروز را با تمام 20 عبارت، تعریف، جملات نمونه و

Vanessa's Challenge Question at the bottom of the  worksheet. Click on the link in the description  

سؤال چالش ونسا در پایین کاربرگ دانلود کنید.

to download that free PDF worksheet today. And now I have a question for you. What's your  

برای دانلود امروز کاربرگ PDF رایگان، روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید. و حالا من یک سوال از شما دارم.

favorite season? Maybe the seasons are different  in your country, but let me know in the comments.  

فصل مورد علاقه شما چیست؟ شاید فصل‌ها در کشور شما متفاوت باشد، اما در نظرات به من اطلاع دهید.

Thanks so much for learning English with me,  and I'll see you again next Friday for a new  

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel. Bye. But wait,  do you want more? I recommend watching this video  

درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. اما صبر کنید، آیا بیشتر می‌خواهید؟ توصیه می‌کنم این ویدیو   بعدی را تماشا کنید،

next where you will join me and my young son  in the grocery store. You'll learn important  

جایی که به من و پسر کوچکم در خواربارفروشی خواهید پیوست. واژگان مهمی را یاد خواهید گرفت

vocabulary so that you can speak clearly and  confidently in any situation. I'll see you there.

تا بتوانید در هر موقعیتی واضح و با اطمینان صحبت کنید. اونجا میبینمت