Master Class: Vocabulary, Pronunciation, Grammar with Vanessa

Hello, hello.

سلام سلام.

Welcome to today's live English lesson here on the Speak English with Vanessa YouTube

به درس زنده انگلیسی امروز در اینجا در کانال یوتیوب Speak English with Vanessa خوش آمدید

channel.

.

I'm Vanessa, and today we have something really special.

من ونسا هستم و امروز یک چیز واقعا خاص داریم.

I hope you're prepared.

امیدوارم آماده باشید

I hope you have a notebook with a pencil, because we're going to talk about so many

امیدوارم یک دفترچه مداد داشته باشید، زیرا امروز قرار است در مورد موضوعات بسیار ارزشمندی صحبت کنیم

valuable topics today.

.

This is a special Q&A, question and answer, time.

این یک پرسش و پاسخ ویژه، پرسش و پاسخ، زمان است.

Last week, I asked you to ask me your questions, and I got a lot of questions.

هفته گذشته از شما خواستم که سؤالات خود را از من بپرسید و سؤالات زیادی به من رسید.

I have organized your questions.

من سوالات شما را مرتب کرده ام.

We're going to talk about vocabulary, pronunciation, grammar, some learning tip ideas.

ما در مورد واژگان، تلفظ، گرامر، برخی از ایده های آموزشی صحبت خواهیم کرد.

Some of you also asked more personal questions, "Vanessa, how are you doing?" these kind of

برخی از شما سوالات شخصی تری نیز پرسیده اید، "ونسا، حالت چطور است؟" این نوع

things.

چیزها

I have a lot of pictures and videos and ideas and hopefully useful tips to share with you

من عکس ها و فیلم ها و ایده های زیادی دارم و امیدوارم نکات مفیدی را امروز با شما به اشتراک بگذارم

today.

.

Take some time, take a deep breath [inaudible 00:01:05] because we're going to be focusing

کمی وقت بگذارید، یک نفس عمیق بکشید [نامفهوم 00:01:05] زیرا ما

a lot on English.

روی زبان انگلیسی تمرکز زیادی خواهیم داشت.

Thanks so much if you're joining me here live.

اگر به من ملحق می شوید بسیار سپاسگزارم.

If you're not live, don't worry.

اگر زنده نیستید، نگران نباشید.

You can enjoy the replay, and you'll certainly learn a lot.

می توانید از پخش مجدد لذت ببرید و مطمئناً چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت.

Those of you who are here live, hi from India.

کسانی از شما که اینجا هستید، سلام از هند.

Hi, Roger in Brazil.

سلام، راجر در برزیل.

Hello, hello in Pakistan.

سلام، سلام در پاکستان.

Welcome.

خوش آمدی.

Morocco, Sudan, in Korea.

مراکش، سودان، در کره.

Welcome.

خوش آمدی.

Vietnam.

ویتنام

Thanks for joining me.

ممنون که به من ملحق شدید.

Today we're going to be taking a little bit longer than usual because this is my last

امروز قرار است کمی بیشتر از حد معمول وقت بگذاریم زیرا این آخرین

live lesson on YouTube for a short time.

درس زنده من برای مدت کوتاهی در YouTube است.

I'm not going to be leaving YouTube.

من قصد ندارم یوتیوب را ترک کنم.

I want to make sure that this is clear.

من می خواهم مطمئن شوم که این واضح است.

There will be two videos, two new lessons every week, no problem, continuing for a long

هر هفته دو ویدیو، دو درس جدید ، بدون مشکل، برای مدت طولانی ادامه خواهد

time.

داشت.

I have been working hard to prepare and to schedule and to plan and imagine great lessons

من سخت کار کرده ام تا آماده کنم و برنامه ریزی کنم و درس های بزرگی را برای شما برنامه ریزی کنم و تصور کنم

for you, and they're recorded videos that I've prepared for you.

، و آنها فیلم های ضبط شده ای هستند که من برای شما آماده کرده ام.

There's also some free PDF guides coming up, some new guides, and a lot of great information.

همچنین برخی از راهنماهای PDF رایگان، برخی از راهنماهای جدید و بسیاری از اطلاعات عالی وجود دارد.

Even though I won't be making live videos, there will still be a lot of lessons.

با وجود اینکه ویدیوهای زنده نمی سازم، هنوز درس های زیادی وجود خواهد داشت.

I hope that they'll be really useful to you.

امیدوارم که آنها واقعا برای شما مفید باشند.

I'll be here reading comments, answering comments, trying to give you some feedback, but just

من اینجا خواهم بود و نظرات را می خوانم، به نظرات پاسخ می دهم، سعی می کنم بازخوردی به شما بدهم، اما

not a live lesson because I'm going to be having a baby soon, pretty soon.

فقط یک درس زنده نیستم زیرا به زودی، خیلی زود بچه دار می شوم.

It will be nice to prepare my life and take a little break and try to be the best mom

خوب است که زندگی ام را آماده کنم و کمی استراحت کنم و سعی کنم بهترین مادر

and mother that I can be.

و مادری باشم که می توانم باشم.

Let's start with the first question.

بیایید با سوال اول شروع کنیم.

I've prepared a document with some pictures, some ideas.

من یک سند با چند عکس، چند ایده آماده کرده ام .

I've prepared some information.

من اطلاعاتی را آماده کرده ام.

We're going to take a look at that screen.

ما قصد داریم نگاهی به آن صفحه بیاندازیم.

I'm going to share my screen a lot today.

من امروز قصد دارم صفحه نمایشم را زیاد به اشتراک بگذارم.

I hope it will help you to focus and follow the different questions.

امیدوارم به شما در تمرکز و پیگیری سوالات مختلف کمک کند.

Let's take a look at my screen here.

بیایید نگاهی به صفحه نمایش من در اینجا بیاندازیم.

All right.

خیلی خوب.

Here you can see my screen.

در اینجا می توانید صفحه نمایش من را ببینید.

This is our first question today.

این اولین سوال امروز ماست.

"How will we improve our English without you in this period?"

"چگونه در این دوره بدون شما انگلیسی خود را بهبود خواهیم داد؟"

Rafael asks me.

رافائل از من می پرسد.

I talked about this for a moment, but I just want to emphasize that there will be a lot

من یک لحظه در این مورد صحبت کردم، اما فقط می خواهم تأکید کنم

of videos coming on this channel.

که ویدیوهای زیادی در این کانال خواهد آمد.

I've been working hard to prepare them.

من سخت کار کرده ام تا آنها را آماده کنم.

There is a special series each month.

هر ماه یک سریال ویژه وجود دارد.

In July, we're going to be focusing on basic English, back to basics, so really building

در ماه جولای، ما بر روی زبان انگلیسی پایه تمرکز خواهیم کرد ، به اصول اولیه، بنابراین

your foundation of English.

واقعاً پایه و اساس زبان انگلیسی خود را بسازید.

There will be idioms and expressions and ideas and tips.

اصطلاحات و عبارات و ایده ها و نکات وجود خواهد داشت .

Stay here.

این جا بمان.

You'll certainly learn a lot, and I will be in the comments.

مطمئناً چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت و من در نظرات خواهم بود.

Let's go down to the second question.

بریم سراغ سوال دوم.

Those of you who are here live, if you have any questions for me that you would like to

کسانی از شما که اینجا هستید، اگر سوالی از من دارید که دوست دارید

ask me, and I will try my best to answer live, feel free to ask me in the chat box, ask me

از من بپرسید و من تمام تلاشم را می کنم تا به صورت زنده پاسخ دهم، در قسمت چت باکس از من بپرسید،

in the comments below.

در نظرات زیر از من بپرسید.

If I see your question and have a moment, I will answer it, certainly.

اگر سوال شما را ببینم و لحظه ای فرصت داشته باشم، حتما به آن پاسخ خواهم داد.

These first couple of questions are, as you can see here, personal questions.

این دو سؤال اول، همانطور که در اینجا می بینید، سؤالات شخصی هستند.

They're questions about me or my personal experience.

آنها سوالاتی در مورد من یا تجربه شخصی من هستند .

Christine from Russia asks, "What were your favorite subjects in school?"

کریستین از روسیه می پرسد، " دروس مورد علاقه شما در مدرسه چه بود؟"

I want to ask you who are here with me, I want to ask you the same question.

من می خواهم از شما بپرسم که اینجا با من هستید، من می خواهم همین سوال را از شما بپرسم.

What were your favorite subjects in school?

دروس مورد علاقه شما در مدرسه چه بود؟

While I was thinking about this question, I decided to look at an old hard drive from

در حالی که داشتم به این سوال فکر می کردم، تصمیم گرفتم به یک هارد دیسک قدیمی

my computer and find some pictures from high school.

از کامپیوترم نگاه کنم و چند عکس از دبیرستان پیدا کنم.

Now school in the US could be college, university, elementary school, high school, but I decided

اکنون مدرسه در ایالات متحده می تواند کالج، دانشگاه، دبستان، دبیرستان باشد، اما من تصمیم گرفتم

to think about high school.

به دبیرستان فکر کنم.

I found some old pictures.

چندتا عکس قدیمی پیدا کردم

I'd like to share with you some of these pictures from my favorite memories in high school.

من می خواهم تعدادی از این تصاویر را از خاطرات مورد علاقه ام در دبیرستان با شما به اشتراک بگذارم.

Maybe they're favorite subjects.

شاید آنها موضوعات مورد علاقه هستند.

We'll see.

خواهیم دید.

Down here I have ... These pictures are really old.

این پایین من دارم ... این عکس ها واقعا قدیمی هستند.

They're from 2004.

آنها مربوط به سال 2004 هستند.

That's why the quality is, of course, not like 2017.

به همین دلیل است که کیفیت، البته مانند سال 2017 نیست.

But my favorite subjects in school were not really the academic subjects.

اما دروس مورد علاقه من در مدرسه واقعاً دروس آکادمیک نبودند.

I enjoyed all of the other subjects.

از همه موضوعات دیگر لذت بردم.

I play the flute.

من فلوت میزنم

This is me here.

این من اینجام

I really loved playing in our school band.

من واقعاً عاشق نواختن در گروه موسیقی مدرسه ما بودم.

This is a smaller group, this isn't the full band, but this is a picture that I found yesterday.

این یک گروه کوچکتر است، این گروه کامل نیست، اما این عکسی است که دیروز پیدا کردم.

I really loved playing music, being in the band, and just that kind of community field.

من واقعاً عاشق نواختن موسیقی، حضور در گروه و فقط این نوع زمینه اجتماعی بودم.

The next thing that I enjoyed in school was also not academic.

نکته بعدی که در مدرسه از آن لذت بردم، تحصیلی نبود.

This was a theater group.

این یک گروه تئاتر بود.

We performed ... If you know Rudyard Kipling, Rudyard Kipling is an author, and he wrote

ما اجرا کردیم ... اگر رودیارد کیپلینگ را می شناسید، رودیارد کیپلینگ نویسنده است و

short funny stories.

داستان های خنده دار کوتاهی نوشته است.

We performed one of his short stories for a huge audience, and we won first place.

یکی از داستان های کوتاه او را برای مخاطبان زیادی اجرا کردیم و رتبه اول را کسب کردیم.

This is our group posing for our final picture together.

این گروه ماست که برای عکس نهایی با هم ژست گرفته ایم .

This kind of group activity was something that I really enjoyed because we all had something

این نوع فعالیت گروهی چیزی بود که من واقعاً از آن لذت بردم زیرا همه ما یک

in common, like the other picture.

چیز مشترک داشتیم، مانند عکس دیگر.

We liked to play the flute or we liked to act and perform and memorize and pretend like

ما دوست داشتیم فلوت بزنیم یا دوست داشتیم بازی کنیم و اجرا کنیم و حفظ کنیم و وانمود

we were different characters.

کنیم که شخصیت های متفاوتی هستیم.

It was really interesting.

واقعا جالب بود

Just to let you know, some of you are asking in the comments: "Will we hear you play the

فقط برای اطلاع شما، برخی از شما در کامنت ها می پرسید : "آیا می شنویم که

flute?"

فلوت می نوازی؟"

The answer is yes, if you are part of the Fearless Fluency Club.

پاسخ مثبت است، اگر عضوی از باشگاه تسلط بی باک هستید.

If you're a part of my course, the Fearless Fluency Club, in a couple months ... You're

اگر بخشی از دوره من باشید، باشگاه تسلط بی باک ، تا چند ماه دیگر

going to have to be patient.

... باید صبور باشید.

But in a couple of months, one of the lesson sets is about music.

اما یکی دو ماه دیگر یکی از مجموعه های درسی مربوط به موسیقی است.

It's biology and music mixed together, and I recorded myself playing the flute.

این زیست شناسی و موسیقی است که با هم ترکیب شده اند و من خودم را در حال نواختن فلوت ضبط کردم.

You'll be able to hear that in a little bit.

شما می توانید آن را در مدت کمی بشنوید.

Another activity that I liked a lot in high school was lunchtime.

یکی دیگر از فعالیت هایی که در دبیرستان خیلی دوست داشتم ، وقت ناهار بود.

Also not academic, but this was me 12, 13 years ago.

همچنین آکادمیک نیست، اما این من 12، 13 سال پیش بودم.

I was probably 15 years old, 16 years old maybe.

من احتمالاً 15 ساله بودم، شاید 16 ساله .

School lunches in the US are a time when you can just sit with your friends and enjoy relaxing.

ناهار مدرسه در ایالات متحده زمانی است که می توانید با دوستان خود بنشینید و از استراحت لذت ببرید.

It wasn't very academic, but enjoyable as well.

خیلی آکادمیک نبود، اما لذت بخش هم بود.

Something else that I enjoyed was the extra activities.

چیز دیگری که از آن لذت بردم فعالیت های اضافی بود.

This was a carnival, kind of like a festival, in high school.

این یک کارناوال بود، به نوعی مانند یک جشنواره، در دبیرستان.

This was 2004 maybe, maybe 2005.

این سال 2004 شاید، شاید 2005 بود.

Probably 2004.

احتمالاً 2004.

The senior class, so this is the oldest class in the high school, which was our class, we

کلاس ارشد، بنابراین این قدیمی ترین کلاس در دبیرستان است که کلاس ما بود،

had a carnival, a festival, and we sold drinks and we played games.

ما یک کارناوال، یک جشنواره داشتیم، و نوشیدنی می فروختیم و بازی می کردیم.

A lot of younger kids bought tickets, so we could save money for our senior trip.

بسیاری از بچه های کوچکتر بلیط خریدند، بنابراین ما می توانستیم برای سفر سالمندانمان پول پس انداز کنیم.

This is a fun experience because I got to dress like a clown, as you can see.

این یک تجربه سرگرم کننده است زیرا همانطور که می بینید باید مانند یک دلقک لباس بپوشم.

My friend also was dressed like a clown.

دوست من هم مثل یک دلقک لباس پوشیده بود.

We just did silly things.

ما فقط کارهای احمقانه انجام دادیم.

Finally, as a bonus, this is not related to school.

در نهایت، به عنوان یک امتیاز، این مربوط به مدرسه نیست.

Christine from Russia, I know you asked about school subjects, but I wanted to share with

کریستین از روسیه، می دانم که شما در مورد دروس مدرسه پرسیدید، اما می خواستم

you one of my favorite memories.

یکی از خاطرات مورد علاقه ام را با شما به اشتراک بگذارم.

As you know, I love watermelon.

همانطور که می دانید من عاشق هندوانه هستم.

This was the biggest watermelon that we have ever found.

این بزرگترین هندوانه ای بود که تا به حال پیدا کردیم.

This is my dad.

این پدر من است.

This watermelon weighed ... Guess how much this watermelon weighed?

وزن این هندوانه ... حدس بزنید وزن این هندوانه چقدر بود؟

It was huge.

عظیم بود.

It weighed 18 kilograms.

18 کیلوگرم وزن داشت.

Guess how much we paid for it?

حدس بزنید چقدر برای آن هزینه کردیم؟

Not $50, not $20.

نه 50 دلار، نه 20 دلار.

Only $5.

فقط 5 دلار

We paid $5 for this 18-kilogram watermelon.

ما برای این هندوانه 18 کیلویی 5 دلار پرداختیم.

I'm a big fan of watermelon, and so is my dad.

من طرفدار پر و پا قرص هندوانه هستم، پدرم هم همینطور .

This was really a special treat.

این واقعا رفتار خاصی بود.

Christine, I hope that this helps to answer your question about what kind of subjects,

کریستین، امیدوارم این به سوال شما در مورد اینکه از چه نوع دروسی، از

what subjects I enjoyed in school.

چه دروسی در مدرسه لذت بردم، پاسخ دهد.

I think that academic subjects in high school for me were interesting if I was well.

فکر می کنم اگر خوب بودم دروس درسی در دبیرستان برایم جالب بود.

But if I wasn't doing well, then I didn't really enjoy it.

اما اگر خوب کار نمی کردم، پس واقعاً از آن لذت نمی بردم.

But in college, so in university, that changed.

اما در کالج، و در دانشگاه، این تغییر کرد.

I had more varied interests, and the professors and teachers were more my style.

من علایق متنوع تری داشتم و اساتید و معلمان بیشتر سبک من بودند.

Let's go to the second question or the next one.

بریم سراغ سوال دوم یا سوال بعدی.

"I just want to know how did you learn a second language?"

"فقط می خواهم بدانم چگونه زبان دوم را یاد گرفتی؟"

"How did you learn a second language?"

"چگونه زبان دوم را یاد گرفتی؟"

Oh, well, I'd like to share with you ... Here in this document, you're going to be seeing

اوه، خوب، من می خواهم با شما به اشتراک بگذارم ... در این سند، شما

a lot of pictures like this.

تصاویر زیادی از این قبیل خواهید دید.

This is a screenshot of a video.

این اسکرین شات از یک ویدیو است.

If someone asked a question and I've already made a video about it, then I posted this

اگر کسی سوالی پرسید و من قبلاً یک ویدیو در مورد آن ساخته بودم، این

video in the description.

ویدیو را در توضیحات قرار دادم.

Below this live lesson, in the description on YouTube, there are a lot of links, including

در زیر این درس زنده، در توضیحات YouTube، پیوندهای زیادی وجود دارد، از جمله

My Language Success Story: How I learned French.

My Language Success Story: How I Learn French.

This is something that I've already talked about, how did I learn French, how was it

این چیزی است که قبلاً در مورد آن صحبت کرده ام ، چگونه زبان فرانسه را یاد گرفتم، چگونه

successful.

موفقیت آمیز بود.

I also made another video about difficulties and maybe failures of learning other languages

من همچنین یک ویدیوی دیگر در مورد مشکلات و شاید شکست های یادگیری زبان های دیگر

and why those didn't work for me.

و اینکه چرا آنها برای من کار نکردند، ساختم.

I hope that you can enjoy that video and learn a lot from it.

امیدوارم از آن ویدیو لذت ببرید و چیزهای زیادی از آن بیاموزید.

Before we go to the next question, I would like to answer some of your live questions.

قبل از اینکه به سوال بعدی برویم، می خواهم به برخی از سوالات زنده شما پاسخ دهم.

Let's come back here.

بیا برگردیم اینجا

I saw a couple of questions live that I'd like to answer.

من چند سوال را به صورت زنده دیدم که می خواهم به آنها پاسخ دهم.

One of them asked ... [Tristiani 00:12:52] asked, "How can I make myself confident enough

یکی از آنها پرسید ... [Tristiani 00:12:52] پرسید، "چگونه می توانم خودم را به اندازه کافی

to join your group?"

برای پیوستن به گروه شما مطمئن کنم؟"

Well, first of all, if you would like to join the Fearless Fluency Club, just go to SpeakEnglishwithVanessa.com/fluency,

خوب، اول از همه، اگر می خواهید به باشگاه تسلط بی باک بپیوندید، فقط به SpeakEnglishwithVanessa.com/fluency بروید

and you can learn a lot about it.

و می توانید چیزهای زیادی در مورد آن بیاموزید.

But the purpose of this group is that you're not fluent yet.

اما هدف این گروه این است که شما هنوز مسلط نیستید.

You're not 100% confident yet, so you're joining the course to learn more and to join other

شما هنوز 100% اعتماد به نفس ندارید، بنابراین به این دوره ملحق می شوید تا بیشتر بدانید و به افراد دیگری بپیوندید

people who are on a similar path, because if you're already perfect, then great.

که در مسیر مشابهی هستند، زیرا اگر از قبل کامل هستید، عالی است.

You don't need to do more.

شما نیازی به انجام بیشتر ندارید.

But, really, I think everyone can do something to improve.

اما، واقعاً، من فکر می کنم که همه می توانند کاری برای بهبود انجام دهند.

This is the method that I've tried to focus a lot of energy and effort on to help you.

این روشی است که من سعی کرده ام انرژی و تلاش زیادی را روی آن متمرکز کنم تا به شما کمک کنم.

We have some other questions, live, some questions about my baby.

ما چند سوال دیگر داریم، زنده، چند سوال در مورد کودک من.

All right, we're going to talk about that in just a second.

بسیار خوب، ما در یک ثانیه در مورد آن صحبت خواهیم کرد .

[Federica 00:13:59] asked, "Is the baby kicking a lot in your tummy?"

[فدریکا 00:13:59] پرسید، "آیا کودک زیاد به شکم شما لگد می زند؟"

Yes, nonstop.

بله بی وقفه

Nonstop.

بدون وقفه.

I think he's trying to get out from my stomach.

فکر می کنم او سعی می کند از شکم من بیرون بیاید.

Let's take a look at the next page, because the next page of questions are somewhat about

بیایید نگاهی به صفحه بعدی بیندازیم، زیرا سؤالات صفحه بعدی نیز تا حدودی در مورد

that as well.

آن هستند. قبل از

I have a couple more pictures to show you before we go to the vocabulary section.

اینکه به بخش واژگان برویم، چند عکس دیگر دارم که باید به شما نشان دهم .

First are personal questions, then our vocabulary questions, then pronunciation and grammar

ابتدا سوالات شخصی است، سپس سوالات واژگان ما ، سپس تلفظ و گرامر

and English tips.

و نکات انگلیسی.

We've got a lot, so hang on.

ما چیزهای زیادی داریم، پس صبر کنید.

Let's go to the next page.

به صفحه بعد برویم.

Marie asks, "Will you speak to your child in different languages?"

ماری می پرسد: "آیا با فرزندت به زبان های مختلف صحبت می کنی؟"

For me, I can speak French.

برای من، من می توانم فرانسوی صحبت کنم.

It's something that is comfortable for me.

این چیزی است که برای من راحت است.

It's not my native language, but it's comfortable for me.

این زبان مادری من نیست، اما برای من راحت است.

To be honest, I haven't 100% decided how I'm going to integrate French, or even other languages

صادقانه بگویم، من 100٪ تصمیم نگرفته ام که چگونه فرانسوی، یا حتی زبان های دیگری را

that I don't know, into my child's life.

که نمی دانم، در زندگی فرزندم ادغام کنم.

My first goal is to create a healthy child, then to give birth, and then to learn how

اولین هدف من این است که یک فرزند سالم ایجاد کنم، سپس به دنیا بیاورم و سپس یاد بگیرم چگونه

to be a mother.

مادر باشم.

I still need to think about it.

من هنوز باید در مورد آن فکر کنم.

I'm curious, what do you all think?

من کنجکاوم، نظر شما چیست؟

Those of you who are watching this video, do you think that it's helpful for a parent

کسانی از شما که در حال تماشای این ویدیو هستید، فکر می‌کنید که برای والدین مفید است که

to help their child, their young child, maybe a baby, learn a second language?

به فرزندشان، فرزند خردسالشان، شاید یک نوزادشان، کمک کنند تا زبان دوم را یاد بگیرند؟

There's no 100% correct answer about this.

هیچ پاسخ 100٪ درستی در این مورد وجود ندارد.

I'm curious, what's your opinion?

کنجکاوم، نظر شما چیست؟

Do you think that I should speak to my child in French, I should help them with French

آیا فکر می کنید که من باید با فرزندم به زبان فرانسوی صحبت کنم، در کودکی باید در زمینه فرانسوی به آنها کمک کنم

as a young child?

؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

The next question is about the cards on the wall behind me.

سوال بعدی در مورد کارت های روی دیوار پشت سر من است.

I'll show you them in a second, if you don't know what Rosa is talking about.

اگر نمی‌دانی رزا درباره چه چیزی صحبت می‌کند، من آنها را در یک ثانیه به شما نشان خواهم داد .

Rosa asks, "What are those cards on the wall behind you?"

رزا می پرسد آن کارت های روی دیوار پشت سرت چیست؟

These cards, let's take a look really quick.

بیایید به این کارت ها خیلی سریع نگاهی بیندازیم.

These cards are here.

این کارت ها اینجا هستند.

These are some postcards that you all have sent to me just to say hi maybe for New Year's,

اینها چند کارت پستال است که همه شما برای من فرستاده اید که فقط برای سلام کردن، شاید برای سال نو،

maybe for Christmas, or, yeah, just to say hi, thanks.

شاید برای کریسمس، یا، بله، فقط برای گفتن سلام، ممنون.

These are from you all.

اینها از همه شماست.

In the description of all my YouTube videos is my address.

در توضیحات تمام ویدیوهای یوتیوب من آدرس من است.

If you would like to send me a postcard, I will put it on my wall, and I'll enjoy it

اگر دوست دارید برای من کارت پستال بفرستید، آن را روی دیوارم می گذارم و از آن بسیار لذت می برم

a lot.

.

It's amazing.

این شگفت انگیز است.

It's great to learn online, but when you have a physical connection, when you receive a

یادگیری آنلاین عالی است، اما وقتی یک اتصال فیزیکی دارید، وقتی یک

physical card from someone else, it's like another level.

کارت فیزیکی از شخص دیگری دریافت می کنید، مانند سطح دیگری است.

It makes you realize that it's not just the Internet.

این باعث می شود متوجه شوید که این فقط اینترنت نیست.

There are real people and Vanessa's a real person who is getting your postcard.

افراد واقعی وجود دارند و ونسا یک شخص واقعی است که کارت پستال شما را می گیرد.

It's really cool.

واقعا عالیه

Of course, if you want to send other things, feel free, millions of dollars, lots of cats,

البته، اگر می خواهید چیزهای دیگری بفرستید، خیالتان راحت، میلیون ها دلار، گربه های زیاد،

no problem.

مشکلی نیست.

But a postcard is something nice that you can send from your country.

اما کارت پستال چیز خوبی است که می توانید از کشور خود ارسال کنید.

I will show you my address.

آدرسم را به شما نشان خواهم داد.

It's also in the description of all the videos.

در توضیحات همه ویدیوها هم هست.

This is my address here in the red box.

این آدرس من در کادر قرمز است.

Vanessa Prothe, PO Box 104, Asheville, North Carolina 28802 USA.

Vanessa Prothe, PO Box 104, Asheville, North Carolina 28802 USA.

Let's go to the next question.

بریم سراغ سوال بعدی.

Fabricio asks, "When will the baby come?"

فابریسیو می پرسد: بچه کی می آید؟

That is a great question.

این یک سوال عالی است.

I don't know because babies can come at any time.

من نمی دانم زیرا نوزادان می توانند هر زمانی بیایند.

Well, my first recommendation is to watch ... This video is in the description, to watch

خب اولین توصیه من این است که تماشا کنید ... این ویدیو در توضیحات، برای تماشای

this video.

این ویدیو است.

Dan and I made a video three months ago called We're Having a Baby: Polite and Rude Questions

من و دن سه ماه پیش ویدیویی ساختیم به نام ما بچه دار می شویم: سوالات مودبانه و بی ادبانه

to Ask a Pregnant Woman.

برای پرسیدن از یک زن باردار.

Here we talk about some of the details of pregnancy and conversational ideas so that

در اینجا ما در مورد برخی از جزئیات بارداری و ایده های مکالمه صحبت می کنیم تا

you can also learn English while learning some more about what's happening in my life.

بتوانید زبان انگلیسی را نیز یاد بگیرید و در عین حال اطلاعات بیشتری در مورد آنچه در زندگی من اتفاق می افتد یاد بگیرید.

I recommend watching that video, but if you have any other questions, feel free to ask.

توصیه می‌کنم این ویدیو را تماشا کنید، اما اگر سوال دیگری دارید، بپرسید.

I know some of you have asked about ... We have here a question about a baby shower.

من می دانم که برخی از شما در مورد ... ما در اینجا یک سوال در مورد حمام نوزاد داریم.

"Are you going to have a baby shower?"

"میخوای دوش بچه بگیری؟"

This is a party, when your friends come over and maybe you play some baby type games with

این یک مهمانی است، زمانی که دوستان شما می آیند و شاید شما با دوستان خود بازی های نوع بچه بازی می

your friends, and they give you some baby presents.

کنید و آنها به شما هدیه های کودک می دهند.

Actually, we decided not to have a baby shower, mainly because ... Maybe it seems strange

در واقع، ما تصمیم گرفتیم که دوش بچه نگیریم، عمدتاً به این دلیل که ... شاید

to you because I'm making videos on the internet, but I feel kind of uncomfortable being the

برای شما عجیب باشد زیرا من در حال فیلمبرداری در اینترنت هستم، اما احساس ناراحتی می کنم که در

center of attention with a lot of people and people just giving me presents.

مرکز توجه افراد و افراد زیادی هستم. فقط به من هدیه می دهد

It feels a little bit strange.

کمی عجیب است.

We decided to have a party after the baby arrives.

تصمیم گرفتیم بعد از آمدن بچه جشن بگیریم.

Maybe one month or two months, whenever we feel comfortable, we're going to have a party

شاید یک یا دو ماهگی، هر زمان که احساس راحتی کنیم، قرار است یک مهمانی

to meet the baby.

برای ملاقات با بچه بگیریم.

Our friends can come over and we'll have some cake and we'll have a good time meeting the

دوستان ما می توانند بیایند و ما یک کیک بخوریم و

baby, instead of before the baby comes.

به جای قبل از آمدن کودک، اوقات خوشی را با کودک ملاقات کنیم.

Even though it's nice to receive baby presents before the baby comes, babies don't need too

اگرچه دریافت هدایای کودک قبل از آمدن نوزاد خوب است، نوزادان به چیزهای زیادی نیاز ندارند

much.

.

They're pretty basic.

آنها بسیار ابتدایی هستند.

After the baby comes, we'll have a kind of celebration with our friends.

بعد از اومدن بچه، یه جورایی با دوستانمون جشن میگیریم.

I saw some other questions about babies as well.

من چند سوال دیگر در مورد نوزادان نیز دیدم .

Just to make sure that while we're on the topic, I can answer that.

فقط برای اطمینان از اینکه در حالی که ما در مورد موضوع هستیم، می توانم به آن پاسخ دهم.

Oh, yes.

آه بله.

We have a question about, "What are you going to name your baby?"

ما یک سوال داریم که " اسم فرزندت را چه می گذاری؟"

If you are part of the Fearless Fluency Club, you will find out this week.

اگر عضوی از باشگاه تسلط بی باک هستید، این هفته متوجه خواهید شد.

We're going to have a little competition for members of the course.

ما یک رقابت کوچک برای اعضای دوره خواهیم داشت.

If you are not a member of the course, I will tell you after the baby is born.

اگر عضو دوره نیستید بعد از تولد بچه به شما می گویم.

Not too long of a wait.

انتظار زیادی نیست

The baby might be born around July 8th, but a healthy baby can be born three weeks early

نوزاد ممکن است حدود 8 جولای متولد شود، اما یک نوزاد سالم می تواند سه هفته زودتر

or two weeks late.

یا دو هفته دیرتر به دنیا بیاید.

There is one month when the baby could be born.

یک ماه است که نوزاد می تواند به دنیا بیاید.

I don't know.

من نمی دانم.

We'll see.

خواهیم دید.

We'll see what he wants.

خواهیم دید او چه می خواهد.

Also, a lot of you asked me ... I didn't write it here, but a lot of you asked me, "Vanessa,

همچنین، بسیاری از شما از من پرسیدند ... من آن را اینجا ننوشتم، اما بسیاری از شما از من پرسیدند، "ونسا،

can we see your belly?

آیا می توانیم شکم شما را ببینیم؟

Can we see what does it look like?"

آیا می توانیم ببینیم چه شکلی است؟"

I have some good news.

یه خبر خوب دارم

Yesterday my friend, who is a professional photographer, his name is Davey Morgan.

دیروز دوست من که یک عکاس حرفه ای است اسمش دیوی مورگان است.

If you would like to have pictures from him, they're amazing.

اگر دوست دارید عکس هایی از او داشته باشید، شگفت انگیز هستند.

We're really lucky that he's our friend.

ما واقعاً خوش شانسیم که او دوست ماست.

He took some pictures of Dan and I. I'd like to share two of those with you.

او چند عکس از من و دن گرفت. من می خواهم دو تا از آنها را با شما به اشتراک بگذارم.

Let's take a look.

بیا یک نگاهی بیندازیم.

All right, I'm going to share my screen so that you can see two pictures, which will

بسیار خوب، من می خواهم صفحه نمایش خود را به اشتراک بگذارم تا شما بتوانید دو عکس را ببینید که

include the first pictures of my child.

شامل اولین عکس های فرزند من می شود.

Let's go to the other screen, and I'm going to share this picture.

بیایید به صفحه دیگر برویم، و من می خواهم این تصویر را به اشتراک بگذارم.

All right.

خیلی خوب.

Here we have ... Oh, sorry.

اینجا داریم... اوه، متاسفم.

I need to take it to the next page.

باید ببرمش به صفحه بعد

Here we have the first picture.

در اینجا ما اولین عکس را داریم.

You can see the baby is growing nice and healthy.

می توانید ببینید که کودک خوب و سالم رشد می کند.

Actually, it's kind of strange because the rest of me is quite normal, but there is a

در واقع، این یک جورهایی عجیب است زیرا بقیه من کاملاً عادی هستند، اما یک

basketball, which is a baby right there.

بسکتبال وجود دارد که یک بچه است.

There's also ... Let's take a look at one more from yesterday.

همچنین ... بیایید نگاهی به یکی دیگر از دیروز بیندازیم.

This is a picture of Dan and I and our baby.

این عکس من و دن و بچه مان است.

This is at a place that's near our house.

اینجا در جایی است که نزدیک خانه ماست.

There's a public garden.

یک باغ عمومی وجود دارد.

We went there and our friend took pictures of us.

به آنجا رفتیم و دوستمان از ما عکس گرفت .

It was really nice.

واقعا قشنگ بود

But I think these kind of pictures, they're called maternity pictures.

اما فکر می‌کنم به این نوع عکس‌ها ، عکس‌های بارداری می‌گویند.

They are really common in the US.

آنها واقعاً در ایالات متحده رایج هستند.

When you're pregnant, it's really common to take pictures, when you're engaged to be married,

زمانی که باردار هستید، گرفتن عکس، زمانی که برای ازدواج نامزد

when you're married, when you're going to have a baby like this, and then after the

هستید، زمانی که ازدواج می کنید، زمانی که قرار است چنین بچه ای به دنیا بیاورید، و بعد از به

baby's born.

دنیا آمدن نوزاد، واقعا معمول است.

Some of you are asking, "Who is that with you?"

برخی از شما می پرسند: "این با شما کیست؟"

Well, that is my husband Dan.

خب، این شوهر من دن است.

It's not a strange guy who happens to be here.

آدم عجیبی نیست که اینجاست.

This is Dan, my husband and the father of our baby.

این دن، شوهر من و پدر بچه ماست.

All right, hopefully in a couple of months, these pictures will be a little different,

بسیار خوب، امیدوارم تا چند ماه دیگر، این تصاویر کمی متفاوت باشند

and there will be a baby in our arms instead.

و به جای آن یک نوزاد در آغوش ما باشد.

But for those of you who are asking, those are some pictures of my belly.

اما برای کسانی از شما که می پرسند، این چند عکس از شکم من است.

Let's go back, and I believe we're almost ... Okay.

بیایید به عقب برگردیم، و من معتقدم که ما تقریباً ... خوب است.

This is our final question before we get to vocabulary.

این آخرین سوال ما قبل از رسیدن به واژگان است.

Thank you for your patience.

ممنون که صبر کردید.

The final question about ... Kind of a personal question is about 3D animation.

سوال آخر در مورد ... نوع سوال شخصی در مورد انیمیشن سه بعدی است.

Jose asks, "Do you enjoy watching Disney, Pixar, or DreamWorks?

خوزه می پرسد: "آیا از تماشای دیزنی ، پیکسار یا دریم ورکس لذت می برید

What's your favorite?

؟ کدام مورد علاقه شماست؟

What's your opinion about them?

نظر شما در مورد آنها چیست؟

Do you know anyone who works in the animation industry?"

آیا کسی را می شناسید که در صنعت انیمیشن کار می کند؟"

I want to know for you, those of you who are watching this video, what Disney or Pixar

من می خواهم برای شما، کسانی از شما که این ویدیو را تماشا می کنید، بدانم، چه فیلم های دیزنی یا پیکسار

or DreamWorks movies do you love the most?

یا دریم ورکس را بیشتر دوست دارید؟

What are your favorites?

موارد مورد علاقه شما چیست؟

For me, I think animation is a really interesting style of art.

برای من، فکر می کنم انیمیشن یک سبک هنری واقعا جالب است.

We're looking at a lot of pictures today, but when I was younger, I loved one movie

ما امروز عکس های زیادی را تماشا می کنیم، اما وقتی جوان تر بودم، به طور خاص یک فیلم را دوست داشتم

in particular.

.

It was my favorite movie.

فیلم مورد علاقه من بود

I had stickers and clothes and a lot of different things based on this movie.

بر اساس این فیلم استیکرها و لباس ها و چیزهای مختلف زیادی داشتم .

Here, these clothes are not exactly from the movie, but this is me, this is my sister.

اینجا این لباسا دقیقا مال فیلم نیست ولی این منم این خواهرمه.

We loved The Little Mermaid.

ما پری دریایی کوچک را دوست داشتیم.

The Little Mermaid is Ariel.

پری دریایی کوچک آریل است.

She lives in the ocean and she falls in love with a human.

او در اقیانوس زندگی می کند و عاشق یک انسان می شود.

I loved that movie so much that even though this is my real hair, my parents bought me

من آن فیلم را آنقدر دوست داشتم که با وجود اینکه این موهای واقعی من است، پدر و مادرم برای من

a red wig.

یک کلاه گیس قرمز خریدند.

A wig is fake hair, W-I-G.

کلاه گیس موی تقلبی است، W-I-G.

They bought me a wig.

برای من کلاه گیس خریدند.

I'm not wearing it in this picture, but I wore it almost every day because I loved The

من آن را در این عکس نمی پوشم، اما تقریباً هر روز آن را می پوشیدم زیرا من عاشق

Little Mermaid and we loved to wear fun clothes like this and just play.

پری دریایی کوچولو بودم و ما دوست داشتیم اینگونه لباس های سرگرم کننده بپوشیم و فقط بازی کنیم.

A lot of you who are here live say that you like Up, the movie Up.

بسیاری از شما که به صورت زنده اینجا هستید می گویید که فیلم Up را دوست دارید.

That is also an excellent movie.

آن هم یک فیلم عالی

Even though I don't know anyone who's working in Disney or animating Pixar movies, I think

حتی اگر کسی را نمی‌شناسم که در دیزنی یا انیمیشن‌سازی فیلم‌های پیکسار کار می‌کند، فکر می‌کنم

this is really great.

این واقعا عالی است.

Some of you are asking, "Oh, I didn't know you had a little sister."

برخی از شما می پرسند، "اوه، من نمی دانستم شما یک خواهر کوچک دارید."

Yes.

آره.

Well, now she's not so little, she's 27 years old, but you can see her on my YouTube channel.

خوب، حالا او آنقدرها هم کوچک نیست، او 27 سال دارد، اما می توانید او را در کانال یوتیوب من ببینید.

You can see my sister in a video about reverse culture shock.

شما می توانید خواهر من را در یک ویدیو در مورد شوک فرهنگی معکوس ببینید.

Here we're just playing dress up.

اینجا ما فقط داریم لباس پوشیده بازی می کنیم.

We're wearing some fancy clothes and maybe every day we played and we dressed and just

ما چند لباس فانتزی پوشیده‌ایم و شاید هر روز بازی می‌کردیم و لباس می‌پوشیدیم و

had fun wearing fun clothes.

با پوشیدن لباس‌های سرگرم‌کننده لذت می‌بردیم.

If you have a little daughter, maybe you also know what that's like.

اگر شما یک دختر کوچک دارید، شاید شما نیز بدانید که چگونه است.

But my child is going to be a boy, so we'll see.

اما فرزند من پسر می شود، پس خواهیم دید.

We'll see what that's like.

خواهیم دید که چگونه است.

All right, let's go on to vocabulary, because we've been talking a lot about just personal

خوب، بیایید به واژگان بپردازیم، زیرا ما در مورد چیزهای شخصی زیاد صحبت کرده ایم

things, but I don't want you to be waiting for too long.

، اما من نمی خواهم شما برای مدت طولانی منتظر بمانید.

Let's go to some vocabulary questions.

بریم سراغ چند سوال واژگانی.

Niteesh asks, "How can we use the word "grown"?

نیتیش می پرسد "چگونه می توانیم از کلمه "رشد" استفاده کنیم؟

"Grown".

"رشد"

Here, I wanted to give two sample sentences.

در اینجا می خواستم دو جمله نمونه بگویم.

Those of you who are here live, if you're watching the replay later, I challenge you

کسانی از شما که به صورت زنده اینجا هستید، اگر بعداً پخش مجدد را تماشا می کنید، من شما را به چالش می کشم

to try to make your own sentences as well using all of the concepts that we're going

تا امتحان کنید. برای ساختن جملات خود و همچنین با استفاده از تمام مفاهیمی که

to talk about.

در مورد آنها صحبت خواهیم کرد

How can you make a sentence using the word "grown"?

Here in our first sentence, we're using it as an adjective.

You are a grown man.

. شما یک مرد بالغ

You could say you are a tall man.

هستید، می توانید بگویید که شما یک مرد بلندقد

You are a nice man.

هستید، شما مرد خوبی هستید،

These are all adjectives.

اینها همه صفت هستند.

"Grown" means you're not a child, you're an adult.

"بزرگ شده" یعنی شما یک کودک نیستید، شما یک بزرگسال

You are a grown man.

هستید، شما یک مرد بالغ هستید،

Or we could use it like this.

یا ما

My cat isn't fully grown yet.

گربه من هنوز به طور کامل رشد

She's still a kitten.

She's not an adult, or we could say a cat.

She's not an adult cat.

She is still a kitten.

We're using this word "grown".

نکرده "رشد".

"Grown".

"رشد".

We have some great comments using "grown".

ما نظرات بسیار خوبی با استفاده از "grown" داریم.

I have grown a beautiful plant.

من یک گیاه زیبا رشد کردم.

Excellent.

عالی است.

You're using this as a verb.

شما از این به عنوان یک فعل استفاده می کنید

There's multiple ways.

. چندین راه وجود دارد.

We can use it as an adjective.

ما می توانیم از آن به عنوان یک صفت استفاده

We can use it as a verb.

کنیم. ما می توانیم از آن به عنوان یک فعل استفاده کنید.

I have grown a beautiful plant.

I have grown a beautif ul گیاه.

Excellent.

عالی

Let's go on to the next question.

بریم سراغ سوال بعدی.

The next vocabulary question is: "How can we use "get"?

سوال بعدی واژگان این است: "چگونه می توانیم از "get" استفاده کنیم؟

Oh, wonderful.

اوه، فوق العاده است.

There's so many ways to use "get".

راه های زیادی برای استفاده از "get" وجود دارد.

Heitor's sample sentence is, "Now that I get to talk to you, I won't miss this opportunity."

جمله نمونه هیتور این است: "حالا که می توانم با شما صحبت کنم، این را از دست نمی دهم فرصت."

"Get to talk."

"Get to talk.

There are almost endless ways to use "get" in English, so I just want to take a moment

" تقریباً راه های بی پایانی برای استفاده از "get" در انگلیسی وجود دارد، بنابراین من فقط می خواهم یک لحظه وقت

to let you know that this is a picture, but this link is in the description below the

بگذارم تا به شما اطلاع دهم که این یک تصویر است، اما این پیوند در توضیحات زیر

live lesson.

زنده است. درس

There are a lot of videos on my channel about "get".

.. ویدیوهای زیادی در کانال من در مورد "دریافت" وجود دارد.

If you go to YouTube and you go to my channel, of course, you can click in the description

اگر به یوتیوب بروید و به کانال من بروید ، البته می توانید روی توضیحات کلیک کنید

to find this page.

تا این صفحه را پیدا کنید.

But also if you have another question and you're curious, "I wonder if Vanessa already

اما همچنین اگر سوال دیگری دارید و شما کنجکاو هستید، "من تعجب می کنم که آیا ونسا

made a video about this," well, there's a little search bar, and you can type "get"

قبلاً یک ویدیو در این مورد ساخته است؟" خوب، یک نوار جستجوی کوچک وجود دارد، و می توانید "get" را تایپ کنید

or you can type "vocabulary" or you can type something else that you're curious about.

یا می توانید "واژگان" را تایپ کنید یا می توانید چیز دیگری را تایپ کنید که شما هستید. کنجکاو در مورد.

If there's a video about that topic, then you'll see it.

اگر ویدیویی در مورد آن موضوع وجود دارد، آن را خواهید دید.

You'll be able to see similar type videos that you're curious about.

شما می توانید نوع مشابهی را که در مورد آنها کنجکاو هستید مشاهده کنید.

For this question, I recommend checking out some of these other "get" videos.

برای این سوال، توصیه می کنم برخی از موارد را بررسی کنید سایر ویدیوهای "دریافت"

That's a little YouTube trick.

این یک ترفند کوچک یوتیوب است.

Let's go to the next vocabulary question.

بریم سراغ سوال بعدی واژگان.

This is a great one from Donnie.

این یک عکس عالی از دانی است.

Donnie asks, "In some of your videos, you said, 'In my free ebook, you'll know what

دانی می پرسد، "در برخی از ویدیوهای خود، شما گفتید، "در کتاب الکترونیکی رایگان من، می دانید

is the best path for you.'

که بهترین مسیر برای شما چیست."

Could you explain the difference between "to know", "to learn", "to see", and "to find

آیا می‌توانید تفاوت بین « دانستن»، «یادگیری»، «دیدن» و «پیدا

out" in this context?"

کردن» را در این زمینه توضیح دهید؟

Here we've got four verbs that are quite similar.

در اینجا ما چهار فعل داریم که کاملا شبیه هم هستند.

I wrote four sentences that are exactly the same.

من چهار جمله نوشتم که دقیقاً یکسان است.

I want to know how to speak English.

من می خواهم بدانم چگونه انگلیسی صحبت کنم.

I want to learn how to speak English.

من می خواهم یاد بگیرم چگونه انگلیسی صحبت کنم.

I want to see how to speak English.

من می خواهم ببینم چگونه انگلیسی صحبت کنم.

I want to find out how to speak English.

من می خواهم بدانم چگونه انگلیسی صحبت کنم.

As you can see here, they're all the same, except "to see".

همانطور که در اینجا می بینید، همه آنها یکسان هستند، به جز "دیدن".

This one here is a little more direct.

این یکی در اینجا کمی مستقیم تر است.

These others are more general, but "to see" is going to be a little more direct.

این دیگران کلی تر هستند، اما "دیدن " کمی مستقیم تر است.

I want to know, for those of you who are watching, can you make two sentences using two of these

می خواهم بدانم، برای شما که تماشا می کنید، می توانید با استفاده از دو تا از این فعل ها دو جمله بسازید

verbs?

؟

I want "to know" ... I want "to learn" ... You can finish that sentence using these in a

من می خواهم "دانستم" ... می خواهم "یاد بگیرم" ... شما می توانید آن جمله را با استفاده از اینها به

similar way.

روشی مشابه تمام کنید.

They all mean to learn something or to find out something.

همه آنها به معنای یادگیری چیزی یا کشف چیزی هستند.

You're searching for information.

شما به دنبال اطلاعات هستید

I hope that this will be useful just for expanding your vocabulary, because you probably already

امیدوارم که این فقط برای گسترش دایره لغات شما مفید باشد، زیرا احتمالاً قبلاً

know those words.

آن کلمات را می دانید.

But if you know that they mean the same thing, then you'll be able to use them in different

اما اگر بدانید که معنی آنها یکسان است، می توانید از آنها در موقعیت های مختلف

situations.

استفاده کنید.

Let's go to the next question about vocabulary.

بریم سراغ سوال بعدی در مورد واژگان.

Actually, I've never received this question before.

در واقع، من قبلاً این سؤال را دریافت نکرده بودم.

I was pretty curious about how to explain it.

من خیلی کنجکاو بودم که چگونه آن را توضیح دهم.

Let's take a moment to talk about Viktor's question.

بیایید لحظه ای در مورد سوال ویکتور صحبت کنیم .

"Can you explain why some people say "help someone do something" and other people say

می‌توانید توضیح دهید که چرا بعضی‌ها می‌گویند «به کسی کمک کن تا کاری را انجام دهد» و دیگران

"help someone to do something"? He says, "The first one looks strange to me, even though

می‌گویند: «به کسی کمک کن تا کاری را انجام دهد»؟

I know that the sentence is correct.

But I'm confused."

اما من گیج شده ام."

Let's take a look at this quickly.

بیایید سریع به این موضوع نگاهی بیندازیم.

Really, in English, if you've been studying English for a little while, you might know

واقعاً، در زبان انگلیسی، اگر مدتی است که در حال مطالعه زبان انگلیسی بوده اید، ممکن است بدانید

that sometimes rules don't apply.

که گاهی اوقات قوانین اعمال نمی شوند.

This is one of those situations.

این یکی از آن موقعیت ها است.

I'm going "to go see" a movie or I'm going "to go to see" a movie.

من قصد دارم یک فیلم "بروم ببینم" یا "برای دیدن" یک فیلم می روم .

In conversation, we are more likely to drop the "to".

در مکالمه احتمال اینکه "به" را رها کنیم بیشتر است .

I'm going to go see a movie.

من قصد دارم یک فیلم ببینم.

Can you help me do something instead of help me to do something?

آیا می توانم شما به من کمک می کنید کاری انجام دهم به جای اینکه به من کمک کنید تا کاری انجام دهم؟

In conversation, we're more likely to drop that "to", but it's certainly not wrong.

در مکالمه، ما به احتمال زیاد آن "به" را رها می کنیم، اما مطمئناً اشتباه نیست.

Sometimes when we're writing, we will add it instead.

گاهی اوقات وقتی در حال نوشتن هستیم، آن را به جای آن اضافه می کنیم.

If this is something that's a new concept for you, I recommend as you're reading and

اگر اینطور است چیزی که برای شما مفهوم جدیدی است ، توصیه می‌کنم در حین خواندن

as you're listening to people, try to think about the sentence structure and if they're

و گوش دادن به صحبت‌های مردم، سعی کنید به ساختار جمله فکر کنید و اگر

using "to", if they're not using "to", if they're dropping it, what that's like.

از "to" استفاده می‌کنند، اگر از "to" استفاده نمی‌کنند. ، اگر آن را رها کردند، چگونه است.

I hope that for you, it will just add to your sentence structures that you can use.

امیدوارم برای شما، فقط به ساختار جمله شما اضافه شود که بتوانید از آن استفاده کنید.

Before we go to the next question, I'd like to come back here.

قبل از اینکه به سؤال بعدی برویم، می خواهم به اینجا بازگردم.

Hello, hello, everyone.

سلام، سلام

I'd like to answer any of your questions that are here live.

، همه هر یک از سوالات خود را که در اینجا به صورت زنده است پاسخ دهید.

We had a couple of questions about movies.

چند سوال در مورد فیلم داشتیم.

[Hugen 00:34:46] asks, "How can I improve English through movies?"

[Hugen 00:34:46] می پرسد، "چگونه می توانم زبان انگلیسی را از طریق فیلم ها بهبود دهم؟"

This is a great question.

این یک سوال عالی است.

I think the first thing that you can do is to watch a movie that you already have watched

فکر می کنم اولین کاری که می توانید انجام دهید تماشای فیلمی است که قبلاً به

in your native language.

زبان مادری خود تماشا کرده اید.

This way you know the story, you know the general ideas.

به این ترتیب شما داستان را می دانید، ایده های کلی را می دانید.

For me, that's something that helped me a lot.

برای من، این چیزی است که به من کمک زیادی کرد.

When I was learning French, at the very beginning, I watched almost every Disney movie, because

زمانی که در حال یادگیری زبان فرانسه بودم، در همان ابتدا، تقریباً تمام فیلم‌های دیزنی را تماشا می‌کردم،

I really knew those Disney movies from my childhood.

زیرا واقعاً آن فیلم‌های دیزنی را از دوران کودکی‌ام می‌شناختم.

I watched almost every Disney movie in French.

تقریباً همه فیلم های دیزنی را به زبان فرانسوی تماشا کردم.

Sometimes I watched them with French subtitles and speaking in French, but really watching

گاهی اوقات آنها را با زیرنویس فرانسوی و صحبت کردن به زبان فرانسوی تماشا می‌کردم، اما واقعاً تماشای

those movies again helped me to realize, "Oh, that's an expression that I've heard, but

دوباره آن فیلم‌ها به من کمک کرد تا بفهمم: "اوه، این عبارتی است که شنیده‌ام،

I didn't know I could use in that situation."

اما نمی‌دانستم می‌توانم در آن موقعیت استفاده کنم."

Rewatching movies is a really good first step.

تماشای مجدد فیلم اولین قدم واقعا خوب است.

Don't worry if you want to use English subtitles and also listen in English.

اگر می خواهید از زیرنویس انگلیسی استفاده کنید و همچنین به زبان انگلیسی گوش دهید، نگران نباشید.

Surrounding yourself with English is going to be great, especially if that's really challenging

احاطه کردن خود با زبان انگلیسی بسیار عالی خواهد بود، به خصوص اگر

for you to watch movies.

تماشای فیلم برای شما واقعاً چالش برانگیز باشد.

Don't worry about having as much English as possible, reading and listening and trying

نگران این نباشید که تا حد امکان انگلیسی داشته باشید ، بخوانید و گوش دهید و

to find stories that you already know about.

سعی کنید داستان هایی را که قبلاً درباره آنها می دانید پیدا کنید.

This is the same for reading.

این برای خواندن هم همینطور است.

If you've already read a book, read it in English.

اگر قبلاً کتابی خوانده اید، آن را به زبان انگلیسی بخوانید.

You'll learn a lot, I'm sure.

مطمئنم چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت.

Let's go [Samir's 00:36:19]question.

بیا برویم [سوال سمیر 00:36:19].

"Can you recommend a good English to English dictionary?"

"آیا می توانید یک فرهنگ لغت انگلیسی به انگلیسی خوب را توصیه کنید ؟"

Honestly, nowadays, for me, I use just the internet.

راستش این روزها برای من فقط از اینترنت استفاده می کنم .

When I'm curious about a word, if some of you have any recommendations for physical

وقتی در مورد کلمه ای کنجکاو هستم، اگر برخی از شما توصیه ای برای

dictionaries, go ahead.

فرهنگ لغت فیزیکی دارید، ادامه دهید.

But if you want to look up a word that you're not sure about, you can type it into Google.

اما اگر می خواهید کلمه ای را جستجو کنید که در مورد آن مطمئن نیستید، می توانید آن را در گوگل تایپ کنید.

If your browser is in English, then English websites will come up.

اگر مرورگر شما به زبان انگلیسی باشد، وب سایت های انگلیسی ظاهر می شوند.

Dictionary.com is the most basic, and you'll see English definitions, sample sentences.

Dictionary.com ابتدایی ترین است، و تعاریف انگلیسی، جملات نمونه را خواهید دید.

Some dictionaries online will even show you famous quotes from other people using that

برخی از دیکشنری های آنلاین حتی نقل قول های معروفی از افراد دیگر را که از آن کلمه استفاده می کنند

word, maybe parts of books that use that word.

، شاید قسمت هایی از کتاب هایی که از آن کلمه استفاده می کنند، به شما نشان می دهند.

Really use the internet as your dictionary, too.

واقعاً از اینترنت نیز به عنوان فرهنگ لغت خود استفاده کنید.

You'll get a lot of information.

اطلاعات زیادی به دست خواهید آورد.

Some people are saying, "I use WordReference.com."

برخی از مردم می گویند، "من از WordReference.com استفاده می کنم."

Great.

عالی.

Or free dictionary app.

یا اپلیکیشن دیکشنری رایگان.

Excellent.

عالی

Lots of good choices here.

بسیاری از انتخاب های خوب در اینجا.

Other people use WordReference as well.

افراد دیگر نیز از WordReference استفاده می کنند.

[Joel 00:37:33] has a good question.

[جوئل 00:37:33] سوال خوبی دارد.

Before we go back here, he asks, "Have you ever taken some courses to learn other languages,

قبل از اینکه به اینجا برگردیم، او می پرسد: "آیا تا به حال دوره هایی را برای یادگیری زبان های دیگر گذرانده

or did you only learn by yourself?"

اید یا فقط خودتان یاد گرفته اید؟"

I have done both.

من هر دو را انجام داده ام.

For French, the language that I feel like I have successfully learned, and I'm always

برای زبان فرانسه، زبانی که احساس می‌کنم با موفقیت یاد گرفته‌ام، و همیشه در

learning, there's a lot more I can learn, but that I have learned the most successfully,

حال یادگیری آن هستم، خیلی چیزهای دیگر می‌توانم یاد بگیرم، اما این که با موفقیت بیشتر یاد گرفتم،

I started learning in a classroom.

یادگیری را در کلاس درس شروع کردم.

The other students weren't really interested in learning French, so I quit the class and

دانش آموزان دیگر واقعاً علاقه ای به یادگیری زبان فرانسه نداشتند، بنابراین من کلاس را رها

I started to learn only with the teacher one-on-one.

کردم و شروع کردم به یادگیری تنها با معلم.

She was really generous and let me come to her office and ask her questions and try to

او واقعاً سخاوتمند بود و اجازه داد به دفتر او بیایم و از او سؤال کنم و سعی کنم

talk with her.

با او صحبت کنم.

When I moved to France, I also took classes four days a week.

وقتی به فرانسه نقل مکان کردم، چهار روز در هفته هم کلاس می رفتم.

I went to a class, and my teacher was so amazing.

من به یک کلاس رفتم و معلمم بسیار شگفت انگیز بود.

I know that oftentimes classrooms can be boring and just not interactive, but this teacher,

من می دانم که اغلب اوقات کلاس های درس می تواند خسته کننده باشد و فقط تعاملی نباشد، اما این معلم،

he's my role model.

او الگوی من است.

As a teacher, he really included the students.

او به عنوان یک معلم واقعاً دانش آموزان را شامل می شد.

He used a lot of realistic ideas and sentences and situations.

او از ایده ها و جملات و موقعیت های واقع گرایانه زیادی استفاده می کرد.

In that situation, I did learn in a classroom and with the French family who I was living

در آن موقعیت، من در یک کلاس درس و با خانواده فرانسوی که با آنها زندگی می کردم، یاد گرفتم

with.

.

I tried to surround myself with it.

سعی کردم خودم را با آن احاطه کنم.

Now I'm living in the US and I'm also participating in a French course online.

در حال حاضر من در ایالات متحده زندگی می کنم و همچنین در یک دوره آموزشی زبان فرانسه به صورت آنلاین شرکت می کنم.

If you're learning French, I recommend it.

اگر در حال یادگیری زبان فرانسه هستید، آن را توصیه می کنم.

You can go to Français Authentique.

می توانید به Français Authentique بروید.

It looks like Français Authentique, but Français Authentique is a great website for learning

به نظر می رسد Français Authentique است، اما Français Authentique یک وب سایت عالی برای یادگیری

French.

زبان فرانسه است.

That's what I've used since I've lived in the US.

این چیزی است که من از زمانی که در ایالات متحده زندگی می کنم استفاده کرده ام .

I'm part of his course and learning a lot just through natural discussions.

من بخشی از دوره او هستم و فقط از طریق بحث های طبیعی چیزهای زیادی یاد می گیرم.

That's been my short story about this.

این داستان کوتاه من در این مورد بود.

Let's go back to the questions.

برگردیم به سوالات.

I'd like to share with you some more vocabulary questions.

می‌خواهم سؤالات واژگانی بیشتری را با شما در میان بگذارم .

Phrasal verbs.

افعال مرکب.

All right.

خیلی خوب.

Thank you, Marco, for this great question.

ممنون، مارکو، برای این سوال عالی.

Marco asks, "When should I use "help" and when should I use "help out"?

مارکو می پرسد، "چه زمانی باید از "کمک" استفاده کنم و چه زمانی باید از "کمک کردن" استفاده کنم؟

They seem to be interchangeable."

به نظر می رسد آنها قابل تعویض هستند."

This is a great word, "interchangeable".

این یک کلمه عالی است، "قابل تعویض".

"Which situations should I use which verb?"

"چه موقعیت هایی باید از کدام فعل استفاده کنم؟"

Those of you who are here watching, can you make sentences with these?

اونایی که اینجا تماشا میکنین میتونین با اینها جمله بسازین؟

I want to know.

میخواهم بدانم.

Can you make sentences?

آیا می توانید جمله بندی کنید؟

Here I've got some samples.

در اینجا من چند نمونه دارم.

"Help".

"کمک".

We can use help in any situation, serious situations or non-serious, lighter situations.

ما می‌توانیم در هر موقعیتی از کمک استفاده کنیم، موقعیت‌های جدی یا موقعیت‌های غیر جدی و سبک‌تر.

Can you help me carry this box?

آیا می توانید به من کمک کنید تا این جعبه را حمل کنم؟

It's not a serious situation.

وضعیت جدی نیست

It's just a light situation.

این فقط یک وضعیت سبک است.

Maybe the box is heavy, but this is a non-serious situation.

شاید جعبه سنگین باشد، اما این یک وضعیت غیر جدی است.

Can you help me?

میشه به من کمک کنید؟

But our next one: Help me, I'm hurt!

اما بعدی ما: کمکم کن، صدمه دیده ام!

This sentence is probably more serious.

این جمله احتمالا جدی تر است.

There's probably some kind of emergency.

احتمالا یک نوع اضطراری وجود دارد.

We can use "help" in both situations, but "help out" is generally for non-serious situations.

ما می توانیم در هر دو موقعیت از "کمک" استفاده کنیم، اما "کمک کردن" معمولاً برای موقعیت های غیر جدی است.

Can you help me out with this homework question?

آیا می توانید در مورد این سوال تکلیف به من کمک کنید؟

Or Marco says, "Can you help me out with this problem?"

یا مارکو می‌گوید: "می‌توانی به من در حل این مشکل کمک کنی ؟"

I could say this box is too heavy.

می توانم بگویم این جعبه خیلی سنگین است.

Can you help me out?

می توانید به من کمک کنید؟

This is great for lighter situations.

این برای موقعیت های سبک تر عالی است.

If you're in the middle of the ocean, maybe not the middle, but if you're in the ocean,

اگر در وسط اقیانوس هستید، شاید نه وسط، اما اگر در اقیانوس هستید،

and you can't get air and you need someone to help save you, you're not going to say,

و نمی توانید هوا دریافت کنید و به کسی نیاز دارید که شما را نجات دهد، نمی توانید بگویید

"Someone help me out."

: یکی به من کمک کند."

You're going to say, "Help me."

شما می خواهید بگویید: "به من کمک کن."

We need to use "help out" in these lighter situations.

ما باید از "کمک کردن" در این شرایط سبک تر استفاده کنیم.

All right, let's go to the next question, but I'd like to read ... We have a good sentence

خیلی خب، بریم سراغ سوال بعدی، اما دوست دارم بخونم... ما اینجا یک جمله خوب

here.

داریم.

"I want you to help me out to improve my English."

از شما می‌خواهم به من کمک کنید تا انگلیسی‌ام را بهتر کنم.»

Excellent.

عالی

I can help you out.

میتوانم کمکت کنم.

"Vanessa, you helped me a lot with English."

"ونسا، تو با زبان انگلیسی به من کمک زیادی کردی."

Excellent.

عالی

Thank you for sharing sentences.

ممنون از به اشتراک گذاری جملات

We have a good question.

سوال خوبی داریم

Fabio asks, "Why are we using "out" here?"

فابیو می پرسد، "چرا ما اینجا از "بیرون" استفاده می کنیم؟

You know what?

میدونی چیه؟

Sometimes phrasal verbs are not literal.

گاهی اوقات افعال عبارتی تحت اللفظی نیستند.

We're not talking about going outside or inside.

ما در مورد رفتن به بیرون یا داخل صحبت نمی کنیم.

This phrasal verb is using "out" not literally.

این فعل عبارتی از "out" استفاده می کند نه به معنای واقعی کلمه.

Really, it could be helping me to get out of a difficult situation.

واقعاً، این می تواند به من کمک کند تا از یک موقعیت دشوار خلاص شوم.

We could think about it like that, but it's not necessarily a literal thing.

ما می‌توانیم در مورد آن چنین فکر کنیم، اما لزوماً یک چیز تحت اللفظی نیست.

Let's go to our next section, which is pronunciation.

بیایید به بخش بعدی خود، که تلفظ است، برویم.

If any of you have any pronunciation questions, let's talk about them at this time.

اگر هر یک از شما سؤالی در مورد تلفظ دارید، بیایید در این زمان در مورد آنها صحبت کنیم.

Matthew has a great question about -ed and -th.

متیو یک سوال عالی در مورد -ed و -th دارد.

All right.

خیلی خوب.

He says, "How do Americans pronounce the -ed ending plus the -th sound?"

او می گوید: "آمریکایی ها چگونه پایان -ed را به اضافه صدای -ام تلفظ می کنند؟"

Here we have some sample sentences.

در اینجا چند جمله نمونه داریم.

I changed the game.

بازی رو عوض کردم

I called the doctor.

به دکتر زنگ زدم

He says, "If we say these sentences fast, what's the difference between them?"

می گوید اگر این جملات را تند بگوییم چه فرقی با هم دارند؟

Matthew, I have some bad news.

متیو، من یک خبر بد دارم.

When we say them fast, there's no difference.

وقتی آنها را سریع می گوییم، هیچ تفاوتی وجود ندارد.

I'm going to say this sentence here.

این جمله را اینجا می گویم.

I changed the game.

بازی رو عوض کردم

I called the doctor.

به دکتر زنگ زدم

I'm going to say them quickly, but I'm going to go back to my video so that you can see

من می خواهم آنها را سریع بگویم، اما می خواهم به ویدیوی خود برگردم تا بتوانید

my mouth.

دهان من را ببینید.

I want you to see my lips and see how they're forming.

می‌خواهم لب‌هایم را ببینی و ببینی چگونه شکل می‌گیرند.

When we use -ed plus -th and we speak fast, like a native speaker, we often drop the -ed

وقتی از -ed plus -th استفاده می کنیم و سریع صحبت می کنیم، مانند یک زبان مادری، اغلب صدای -ed

sound.

را حذف می کنیم.

It's going to sound exactly like the present tense.

دقیقاً شبیه زمان حال خواهد بود.

I know that this is going to be frustrating and difficult to understand immediately when

من می دانم

you're listening to someone or a TV show.

که وقتی به کسی یا یک برنامه تلویزیونی گوش می دهید بلافاصله درک این موضوع ناامید کننده و دشوار است.

Are they talking about past tense, present tense?

آیا آنها در مورد زمان گذشته، زمان حال صحبت می کنند؟

But really we only have context to help us in that specific situation.

اما در واقع ما فقط زمینه ای برای کمک به ما در آن موقعیت خاص داریم.

Let me say these two sentences.

بگذارید این دو جمله را بگویم.

I'll say it slowly and then I'll say it quickly.

آهسته می گویم و بعد سریع می گویم.

I changed the game.

بازی رو عوض کردم

I called the doctor.

به دکتر زنگ زدم

This is slowly.

این به آرامی است.

You can hear the 'd', you can hear the 'th'.

شما می توانید "d" را بشنوید، می توانید "th" را بشنوید.

But if we say it quickly, I changed the game.

اما اگر سریع بگوییم بازی را عوض کردم.

I changed the game.

بازی رو عوض کردم

-ed, that 'd' sound, is gone.

-اد، آن صدای "د" از بین رفته است.

If I say the second sentence, I called the doctor.

اگر جمله دوم را بگویم به دکتر زنگ زدم.

I called the doctor.

به دکتر زنگ زدم

Your tongue is kind of in that position to say the 'd', called the doctor, and no air

زبان شما به نوعی در موقعیتی است که «د» را می‌گوید، به دکتر گفته می‌شود، و

is coming out, but sometimes we just drop it completely.

هوا خارج نمی‌شود، اما گاهی اوقات ما آن را کاملاً رها می‌کنیم.

This is a great question.

این یک سوال عالی است.

If you feel worried about listening to people, just it's good to know.

اگر در مورد گوش دادن به صحبت های مردم احساس نگرانی می کنید، خوب است بدانید.

If you don't feel comfortable using it in that fast style yourself, don't worry about

اگر خودتان احساس راحتی نمی کنید که از آن در آن سبک سریع استفاده کنید، نگران

it.

آن نباشید.

But if you know about it, then when you hear someone, it's going to be easier for you to

اما اگر در مورد آن بدانید، پس وقتی کسی را می شنوید ، درک زمینه برای شما آسان تر خواهد بود

understand the context.

.

Let's go back quickly to the screen.

بیایید سریع به صفحه نمایش برگردیم.

I want to show you here on my YouTube channel and also in the comments, or in the description

من می خواهم اینجا در کانال یوتیوب خود و همچنین در نظرات یا در توضیحات

below this video, there are two videos on my YouTube channel about -ed, because there

زیر این ویدیو به شما نشان دهم که در کانال یوتیوب من دو ویدیو در مورد -ed وجود دارد، زیرا

are multiple ways to pronounce -ed.

روش های مختلفی برای تلفظ -ed وجود دارد.

There are two videos that you can study after this to help you with -ed pronunciations.

دو ویدیو وجود دارد که می توانید بعد از این مطالعه کنید تا به شما در تلفظ -ed کمک کند.

I recommend checking them out.

من توصیه می کنم آنها را بررسی کنید.

Both of the links are in the description below this video.

هر دو لینک در توضیحات زیر این ویدیو هستند.

All right, let's go to the next pronunciation question.

بسیار خب، بریم سراغ سوال تلفظ بعدی .

Iury has a great question about three words.

ایوری در مورد سه کلمه یک سوال عالی دارد.

"Can you explain how to pronounce "threaten", "threatening", and "threatened"?

می‌توانید نحوه تلفظ «تهدید»، «تهدید» و «تهدید» را توضیح دهید؟

I would appreciate it a lot."

This is a beautifully kind expression, "I would appreciate it a lot."

این یک عبارت زیبا و مهربان است، " من از آن بسیار سپاسگزارم."

Thanks for using that, Iury.

از استفاده از آن متشکرم، ایوری.

I appreciate it.

من از آن قدردانی می کنم.

Here we have a special situation.

اینجا ما یک وضعیت خاص داریم.

As you can tell by the color red, I highlighted this letter because something special happens

همانطور که از رنگ قرمز می توانید متوجه شوید، من این حرف را برجسته کردم زیرا

to it in the middle.

در وسط آن اتفاق خاصی برای آن می افتد.

I want you to listen while I say these three words, and try to guess what is happening

می‌خواهم وقتی این سه کلمه را می‌گویم گوش کنید و سعی کنید حدس بزنید چه اتفاقی

to that middle 't'.

برای آن «t» میانی می‌افتد.

Threaten, threatening, threatened.

تهدید، تهدید، تهدید.

Oh.

اوه

What happened to that 't'?

اون "ت" چی شد؟

Did you hear threaten, threatening, threatened?

تهدید، تهدید، تهدید شنیدی؟

Did you hear a strong 't'?

آیا یک 't' قوی شنیدید؟

Probably not, because this 't' sound is swallowed.

احتمالاً نه، زیرا این صدای 'ت' بلعیده شده است.

It's in my throat.

در گلوی من است.

Here we need to ... If you can say the 't', in some situations, you're going to be speaking

در اینجا ما باید ... اگر بتوانید «t» را بگویید، در برخی شرایط،

really clearly and you're going to be emphasizing really strongly.

واقعاً واضح صحبت خواهید کرد و واقعاً شدیداً تأکید خواهید کرد.

This 't', you could say it in some situations, but a lot of the time, when we're speaking

این "t" را می‌توانید در برخی موقعیت‌ها بگویید، اما در بسیاری از مواقع، زمانی که ما به

normally, it's going to be in your throat.

طور معمول صحبت می‌کنیم، در گلوی شما خواهد بود.

I want to practice these three sentences together.

می خواهم این سه جمله را با هم تمرین کنیم.

Those of you who are here watching right now, exercise your pronunciation muscles, get them

کسانی از شما که در حال تماشای اینجا هستید، عضلات تلفظ خود را تمرین دهید، آنها را

ready.

آماده کنید.

We're going to practice these three sentences.

ما این سه جمله را تمرین می کنیم.

The final one is an extra challenge sentence with three words.

آخرین جمله یک جمله چالشی اضافی با سه کلمه است.

Let's practice having this 't' in your throat.

بیایید تمرین این "t" را در گلو داشته باشیم.

Are you ready?

اماده ای؟

I have a button on my shirt.

من یک دکمه روی پیراهنم دارم.

You can imagine there's almost an apostrophe here.

می توانید تصور کنید که تقریباً یک آپاستروف در اینجا وجود دارد.

Button.

دکمه.

Button.

دکمه.

I have a button on my shirt.

من یک دکمه روی پیراهنم دارم.

Can you say this with me?

میشه اینو با من بگی؟

I have a button on my shirt.

من یک دکمه روی پیراهنم دارم.

What about this sentence?

در مورد این جمله چطور؟

How do you imagine that we could pronounce this word?

چگونه تصور می کنید که ما می توانیم این کلمه را تلفظ کنیم؟

Have you gotten the package yet?

آیا هنوز بسته را دریافت کرده اید؟

Have you gotten the package yet?

آیا هنوز بسته را دریافت کرده اید؟

We can pretend it's not even there.

می توانیم وانمود کنیم که حتی آنجا نیست.

Gotten.

گرفت.

Gotten.

گرفت.

Have you gotten the package yet?

آیا هنوز بسته را دریافت کرده اید؟

Our final sentence, let's combine all of these words together using lots of 't's that are

جمله پایانی ما، بیایید همه این کلمات را با استفاده از تعداد زیادی «t» که

in your throat, in your throat.

در گلو، در گلو شما هستند، با هم ترکیب کنیم.

He had forgotten my threatening button.

دکمه تهدید آمیز من را فراموش کرده بود.

This sentence is a little crazy, but let's say this together.

این جمله کمی دیوانه کننده است، اما بیایید این را با هم بگوییم.

Then I'm going to show you my mouth.

بعد دهنمو نشونت میدم

I'll put the video back so that you can see my mouth.

ویدیو رو برمیگردونم تا دهنمو ببینی.

He had forgotten my threatening button.

دکمه تهدید آمیز من را فراموش کرده بود.

As we practice here, in your mind, delete the 't'.

همانطور که در اینجا تمرین می کنیم، در ذهن شما، "t" را حذف کنید.

Pretend that it's not even there.

وانمود کنید که حتی آنجا نیست.

Let's go back to the video so that you can see my mouth.

بیایید به ویدیو برگردیم تا بتوانید دهان من را ببینید.

As I pronounce this, I want you to see what it's doing.

وقتی این را تلفظ می‌کنم، می‌خواهم ببینی چه کار می‌کند.

I'm going to take a look over here at these sentences.

من قصد دارم در اینجا نگاهی به این جملات بیاندازم.

He had forgotten my threatening button.

دکمه تهدید آمیز من را فراموش کرده بود.

All right.

خیلی خوب.

I'm going to say this again.

این را دوباره می گویم.

He had forgotten my threatening button.

دکمه تهدید آمیز من را فراموش کرده بود.

There's no air coming out.

هوا بیرون نمیاد

When you say a 't', threatening, button, when you say a 't', there's a lot of air that's

وقتی یک دکمه "ت"، تهدیدآمیز، می گویید، وقتی "t" می گویید، هوای زیادی

coming out, but here, there's not.

بیرون می آید، اما اینجا، وجود ندارد.

Make sure that when you say this word, if you want to say it quickly, it's going to

مطمئن شوید که وقتی این کلمه را می‌گویید، اگر می‌خواهید سریع آن را بگویید،

be dropped.

حذف می‌شود.

Thanks to all of you who are watching live.

با تشکر از همه شما که به صورت زنده تماشا می کنید.

I really appreciate it.

من واقعا قدردان آن هستم.

Let's go on to the next section of questions.

بیایید به بخش بعدی سؤالات برویم.

We've got a lot of questions today, and I want to make sure I have enough time to answer

امروز سؤالات زیادی داریم و می‌خواهم مطمئن شوم که زمان کافی برای پاسخ دادن به

all of them.

همه آنها دارم.

If you're here live and you have any other questions for me, feel free to ask and I'll

اگر به صورت زنده اینجا هستید و سؤال دیگری از من دارید، در صورت تمایل بپرسید و

try to take some time.

سعی می کنم کمی وقت بگذارم.

Let's go back to our questions.

بیایید به سؤالات خود برگردیم.

The next section is grammar.

بخش بعدی دستور زبان است.

Are you ready?

اماده ای؟

Oh, I just dropped something.

اوه من همین الان یه چیزی انداختم

Don't mind that.

مهم نیست که.

The next section is grammar.

بخش بعدی گرامر است.

We have a great question from Moiso.

ما یک سوال عالی از مویسو داریم.

Maybe that's how you say it, I'm not so sure, from Colombia.

شاید اینطوری بگید، من خیلی مطمئن نیستم، اهل کلمبیا.

He asks, "I would like to know about reported speech and conditionals.

او می پرسد، "من می خواهم در مورد گفتار گزارش شده و شرطی ها

I'm in the second semester now, but in the third, I'm going to see that topic."

بدانم، من الان ترم دوم هستم، اما در سوم، می خواهم آن مبحث را ببینم."

He's in school and he wants to be prepared in advance.

او در مدرسه است و می خواهد از قبل آماده شود.

That's awesome.

این عالیه

It's my pleasure to help you in advance.

خوشحالم که پیشاپیش به شما کمک می کنم.

Let's first talk about the second part of your question here.

اجازه دهید ابتدا در مورد بخش دوم سوال شما در اینجا صحبت کنیم.

We've got a question about conditionals.

ما یک سوال در مورد شرطی ها داریم.

Conditionals are "if" sentences.

شرط ها جملات «اگر» هستند.

If I go to the store, I will buy cheese.

اگر به فروشگاه بروم، پنیر می خرم.

If I were a boy, my life would be much different.

اگر پسر بودم، زندگی ام خیلی فرق می کرد.

These are conditionals.

اینها مشروط هستند.

Practice these.

اینها را تمرین کنید

I have a video about "could", "would", and "should" that talks about some conditionals.

من یک ویدیو در مورد "می تواند"، "باید" و "باید" دارم که در مورد برخی شرط ها صحبت می کند.

The link to this video is in the description.

لینک این ویدیو در توضیحات موجود است.

I recommend checking that out.

توصیه می کنم آن را بررسی کنید.

I'm not going to talk about it in this live video because you can check out this video.

من قصد ندارم در این ویدیوی زنده در مورد آن صحبت کنم زیرا می توانید این ویدیو را تماشا کنید.

But let's talk about reported speech or passive speech, passive voice.

اما بیایید در مورد گفتار گزارش شده یا گفتار منفعل، صدای منفعل صحبت کنیم.

We're going to be talking about this in much more detail later in the course the Fearless

بعداً در دوره Fearless Fluency Club در مورد این موضوع با جزئیات بیشتری صحبت خواهیم

Fluency Club.

کرد.

If you're part of the course, we're going to be focusing on this in a couple months.

اگر بخشی از این دوره هستید، تا چند ماه دیگر روی این موضوع تمرکز خواهیم کرد.

It's going to be really something that we're going to master over that month.

این واقعاً چیزی خواهد بود که ما در آن ماه به آن مسلط خواهیم شد.

But let's take a look quickly at these two sentences.

اما اجازه دهید نگاهی سریع به این دو جمله بیندازیم.

These are passive sentences.

این جملات مفعول هستند.

Does anyone know why?

کسی میدونه چرا؟

Why is this sentence a passive sentence?

چرا این جمله یک جمله مفعول است؟

My car was made in 2006.

ماشین من ساخت سال 2006 است.

My car was made in 2006.

ماشین من ساخت سال 2006 است.

Why is this a passive sentence?

چرا این جمله منفعل است؟

Well, we have a little hint here, that my car is the subject.

خوب، ما در اینجا یک اشاره کوچک داریم که ماشین من موضوع است.

Or the second sentence, the city was destroyed.

یا جمله دوم شهر ویران شد.

The underlined part is the subject, my car, the city.

قسمتی که زیر آن خط کشیده شده موضوع، ماشین من ، شهر است.

The red part is our verb.

قسمت قرمز فعل ماست.

My car was made.

ماشین من ساخته شد

The city was destroyed.

شهر ویران شد.

But the subject is not the one who's doing the action.

اما سوژه کسی نیست که عمل را انجام می دهد.

The car didn't make itself.

ماشین خودش نساخته

We're not living in the 3000s yet.

ما هنوز در دهه 3000 زندگی نمی کنیم.

It's still 2017, so my car didn't make itself.

هنوز 2017 است، بنابراین ماشین من خودش را نساخته است.

It was made by who?

توسط چه کسی ساخته شده است؟

Who made this car?

چه کسی این ماشین را ساخته است؟

Mazda.

مزدا.

Who destroyed the city?

چه کسی شهر را ویران کرد؟

The enemy.

دشمن.

A good way to imagine reported speech or passive sentences is to notice is the subject doing

یک راه خوب برای تصور گفتار گزارش شده یا جملات منفعل این است که متوجه شوید آیا سوژه عمل را انجام

the action?

می دهد؟

Oftentimes the verb will include "was".

اغلب اوقات فعل شامل "بود" می شود.

We've got a special verb structure "was made", "was destroyed".

ما یک ساختار فعل خاصی داریم "ساخت شد"، "ویران شد".

Maybe your sentence doesn't include this.

شاید جمله شما شامل این نباشد.

Maybe this part is not in the sentence.

شاید این قسمت در جمله نباشد.

My car was made in 2006.

ماشین من ساخت 2006 است.

We don't know who made it.

ما نمی دانیم چه کسی آن را ساخته است.

Maybe we don't care.

شاید برامون مهم نیست

Maybe it's not important.

شاید مهم نباشد.

We're noticing that this is reported, this is a passive sentence.

ما متوجه می شویم که این گزارش شده است، این یک جمله مفعول است.

The city was destroyed.

شهر ویران شد.

Who destroyed the city?

چه کسی شهر را ویران کرد؟

The enemy.

دشمن.

Here we have a passive sentence.

در اینجا ما یک جمله مفعول داریم.

This is the subject not doing the action.

این موضوعی است که عمل را انجام نمی دهد.

All right.

خیلی خوب.

I want to see if any of you who are here live can make also ... Can you also make passive

من می خواهم ببینم آیا هر یک از شما که اینجا هستید زنده می توانید ... همچنین می توانید جملات غیرفعال بسازید

sentences?

؟

Oh, Gabriel says, "The Apple was eaten by the voracious worm."

اوه، گابریل می گوید: "سیب را کرم حریص خورد."

Wonderful.

فوق العاده است.

"The Apple was eaten."

"سیب خورده شد."

The Apple is not eating itself.

اپل خودش را نمی خورد.

The worm, the voracious worm.

کرم، کرم حریص.

Voracious is a great word to mean super hungry.

حریص یک کلمه عالی به معنای فوق العاده گرسنه است.

The worm is eating it.

کرم در حال خوردن آن است.

"The Apple was eaten by the voracious worm."

"سیب توسط کرم حریص خورده شد."

The watermelon was eaten by Vanessa.

هندوانه را ونسا خورد.

Let's go to the next grammar point.

بریم سراغ نکته گرامر بعدی.

Gabriella asks, "Vanessa, could you explain to me what do all of these words mean: a friend

گابریلا می پرسد: "ونسا، می توانی معنی همه این کلمات را برای من توضیح بدهی: یک

of mine, a book of mine, a friend of yours, a car of yours?"

دوست من، یک کتاب من، یک دوست تو، یک ماشین مال تو؟"

What does that mean?

معنی آن چیست؟

Those of you who are here, I want you to try make a sentence using this kind of structure,

از شما که اینجا هستید، می‌خواهم سعی کنید با استفاده از این ساختار جمله‌ای بسازید،

because it means the same thing as our second sentence here.

زیرا معنای جمله دوم ما در اینجا است.

A friend of mine told me about the movie.

یکی از دوستانم در مورد فیلم به من گفت.

My friend told me about the movie.

دوستم در مورد فیلم به من گفت.

Both of these are the same.

هر دوی اینها یکی هستند.

Now in English, we are more likely to use this version.

در حال حاضر در زبان انگلیسی، ما به احتمال زیاد از این نسخه استفاده می کنیم.

I know in a lot of other romantic languages, maybe in Portuguese or French or Italian or

من می دانم که در بسیاری از زبان های عاشقانه دیگر، شاید به زبان پرتغالی یا فرانسوی یا ایتالیایی یا

Spanish, you're more likely to use a construction that includes "of", but in English, we often

اسپانیایی، احتمال بیشتری وجود دارد که از ساختاری استفاده کنید که شامل "of" باشد، اما در انگلیسی، ما اغلب

like to make it much shorter and just say my friend.

دوست داریم آن را بسیار کوتاه تر کنیم و فقط بگوییم دوست من.

But it's no problem to say a friend of mine.

اما مشکلی نیست که یکی از دوستانم را بگویم.

Make sure we're using "mine", not a friend of me, not a friend of I, a friend of mine

مطمئن شوید که ما از "من" استفاده می کنیم، نه یکی از دوستان من، نه دوست من، یکی از دوستانم

told me about the movie.

درباره فیلم به من گفته است.

Or you could say, "A teacher of mine taught me this lesson," or, "My teacher taught me

یا می توانید بگویید: "یک معلم من این درس را به من آموخت" یا "معلم من

this lesson."

این درس را به من آموخت."

We're talking about two different ways to talk about ownership, something that is yours.

ما در مورد دو روش مختلف برای صحبت در مورد مالکیت صحبت می کنیم، چیزی که متعلق به شماست.

We have some great sentences.

جملات عالی داریم

This postcard was sent to me by a friend of mine.

این کارت پستال را یکی از دوستانم برایم فرستاد .

Great.

عالی.

This postcard was sent to me by a friend of mine.

این کارت پستال را یکی از دوستانم برایم فرستاد .

This postcard was sent to me by my friend.

این کارت پستال توسط دوستم برای من ارسال شده است.

Great.

عالی.

Federica says, "An old-time friend of mine lives in Canada."

فدریکا می گوید: "یکی از دوستان قدیمی من در کانادا زندگی می کند."

Great.

عالی.

Or my old-time friend lives in Canada.

یا دوست قدیمی من در کانادا زندگی می کند.

We've got lots of options.

ما گزینه های زیادی داریم

[Rodwan 00:57:13] says, "This channel of yours is extremely beneficial."

[رودوان 00:57:13] می گوید، "این کانال شما بسیار سودمند است."

Excellent.

عالی

I'm so glad, Rodwan.

خیلی خوشحالم رودوان

We could say, "This channel of yours is extremely beneficial," or, "Your channel is extremely

می‌توانیم بگوییم، "این کانال شما بسیار سودمند است" یا، "کانال شما بسیار

beneficial."

سودمند است."

Great.

عالی.

I would like to know if any of these concepts are new for you.

می خواهم بدانم آیا هر یک از این مفاهیم برای شما جدید است یا خیر.

Maybe you've never thought about this kind of structure.

شاید تا به حال به این نوع ساختار فکر نکرده باشید .

After this lesson, take some time and write your own sentences.

بعد از این درس کمی وقت بگذارید و جملات خود را بنویسید.

Do some research about it.

در مورد آن تحقیق کنید.

This is a really quick explanation for these to help you feel comfortable.

این یک توضیح بسیار سریع برای این موارد است تا به شما کمک کند احساس راحتی کنید.

Let's go to our next question.

بریم سراغ سوال بعدی.

"When can I use -ing or the infinitive to talk about purpose?"

"چه زمانی می توانم از -ing یا مصدر برای صحبت در مورد هدف استفاده کنم؟"

Here's a specific question from Marco about when to use -ing or an infinitive.

در اینجا یک سوال خاص از مارکو در مورد زمان استفاده از -ing یا مصدر وجود دارد.

First of all, if you feel like there's a specific rule that's challenging for you, then it's

اول از همه، اگر احساس می کنید قانون خاصی وجود دارد که برای شما چالش برانگیز است،

good to know the rule, but I don't want it to stop you from progressing.

خوب است که این قانون را بدانید، اما من نمی خواهم این قانون مانع از پیشرفت شما شود.

You don't feel like you need to master it.

شما احساس نمی کنید که نیازی به تسلط بر آن دارید.

Before you watch a movie or before you write an email in English, I want to help you learn

قبل از تماشای فیلم یا قبل از نوشتن ایمیل به زبان انگلیسی، می‌خواهم به شما کمک کنم

the general idea.

تا ایده کلی را یاد بگیرید.

Here, we have two options.

در اینجا، ما دو گزینه داریم.

Purpose.

هدف.

What is the purpose of the door?

هدف از درب چیست؟

We've got two ways that we can talk about the purpose of the door.

ما دو راه داریم که می توانیم در مورد هدف درب صحبت کنیم.

The door is for going into another room.

درب برای رفتن به اتاق دیگر است.

If the beginning of our sentence is talking about the object, the door, the thing.

اگر ابتدای جمله ما صحبت از شیء، در، شیء باشد.

The door is for going into another room.

درب برای رفتن به اتاق دیگر است.

I open the door, I go to another room.

در را باز می کنم، به اتاق دیگری می روم.

The door is for going into another room.

درب برای رفتن به اتاق دیگر است.

Or we could talk about the person, if the person is at the beginning of the sentence.

یا می‌توانیم در مورد شخص صحبت کنیم، اگر آن شخص در ابتدای جمله باشد.

I use, I use the door to go into another room.

استفاده می کنم، از در برای رفتن به اتاق دیگری استفاده می کنم.

I use the door to go into another room.

از در برای رفتن به اتاق دیگری استفاده می کنم.

Then we're going to need to use the infinitive, not -ing.

سپس ما باید از مصدر استفاده کنیم، نه -ing.

Let's have a little challenge here.

بیایید اینجا یک چالش کوچک داشته باشیم.

I have two lines waiting for your sentences.

من دو خط منتظر جملات شما هستم.

What is the purpose of a smartphone?

هدف از گوشی هوشمند چیست؟

I want you to use these two sentence structures and talk about the purpose of a smartphone.

می خواهم از این دو ساختار جمله استفاده کنید و در مورد هدف یک گوشی هوشمند صحبت کنید.

The smartphone is for what?

گوشی هوشمند برای چیست؟

What is a smartphone for?

گوشی هوشمند برای چیست؟

I use a smartphone to ... What?

من از گوشی هوشمند برای ... چی؟

What are some sample sentences that we can use to use this concept?

چند جمله نمونه وجود دارد که می توانیم برای استفاده از این مفهوم استفاده کنیم؟

I'm going to take a drink of water here, and I want you to think about how we can complete

من اینجا می خواهم آب بنوشم و می خواهم به این فکر کنید که چگونه می توانیم

these sentences.

این جملات را کامل کنیم.

All right, let's write our first sentence here.

خوب، بیایید اولین جمله خود را اینجا بنویسیم.

The purpose of a smartphone, for communicating.

هدف گوشی هوشمند برای برقراری ارتباط

Great.

عالی.

Let's say the phone is for communicating with other people.

فرض کنید تلفن برای برقراری ارتباط با افراد دیگر است.

Great.

عالی.

Here we've got for communicating.

اینجا ما برای برقراری ارتباط داریم.

We're using -ing.

ما از -ing استفاده می کنیم.

How can we use that same sentence and talk about a person?

چگونه می توانیم از همان جمله استفاده کنیم و در مورد یک شخص صحبت کنیم؟

A person.

یک شخص.

Gabriel says, "I use Vanessa's channel to learn English."

گابریل می گوید: من از کانال ونسا برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده می کنم.

Great.

عالی.

Beautiful sentence structure.

ساختار جمله زیبا

We could say, "I use the phone to communicate with other people."

می توانیم بگوییم: "من از تلفن برای برقراری ارتباط با افراد دیگر استفاده می کنم."

"A smartphone is for texting."

یک گوشی هوشمند برای ارسال پیامک است.

Great sentence.

جمله عالی

[Elliota 01:01:10], great.

[الیوتا 01:01:10]، عالی است.

A smartphone is for texting.

گوشی هوشمند برای ارسال پیامک است.

I use a smartphone to learn English.

من از گوشی هوشمند برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده می کنم.

I use a smartphone to contact people.

من از گوشی هوشمند برای تماس با مردم استفاده می کنم.

I use a smartphone to surf the internet.

من از گوشی هوشمند برای گشت و گذار در اینترنت استفاده می کنم.

"A smartphone is for watching your amazing videos, Vanessa."

یک گوشی هوشمند برای تماشای ویدیوهای شگفت انگیز شماست ، ونسا.

Oh, excellent.

اوه عالی

We've got two different ways we can talk about purpose.

ما دو راه مختلف داریم که می توانیم در مورد هدف صحبت کنیم .

This is really advanced, so feel free to take some time later to write your own sentences,

این واقعاً پیشرفته است، پس با خیال راحت مدتی را بعداً برای نوشتن جملات خود اختصاص دهید و

to think about how to make these in other situations.

در مورد چگونگی ساخت آنها در موقعیت های دیگر فکر کنید .

But don't stress about the grammar.

اما در مورد دستور زبان استرس نداشته باشید.

Just learn it and listen for it as you're using English.

فقط آن را یاد بگیرید و همانطور که از انگلیسی استفاده می کنید به آن گوش دهید .

Let's talk about the next question.

بیایید در مورد سوال بعدی صحبت کنیم.

The next question is from Natasha in the Ukraine.

سوال بعدی از ناتاشا در اوکراین است.

"The sentence: 'When you are gone,' is really strange for me because I don't understand

جمله: "وقتی رفتی" برای من واقعاً عجیب است زیرا نمی دانم

what grammar rule is suitable for it.

چه قانون دستور زبانی برای آن مناسب است.

Why don't we say, 'When you are going,' or 'When you have gone'?

چرا نمی گوییم "وقتی می روی" یا "وقتی رفتی"

It looks like passive voice, but it's not.

صدای منفعل به نظر می رسد، اما اینطور نیست.

I will be very grateful if you explain it in your next video."

اگر در ویدیوی بعدی خود توضیح دهید بسیار سپاسگزار خواهم بود ."

Oh, this is a really polite sentence.

اوه، این یک جمله واقعا مودبانه است.

Thank you, Natasha.

ممنون ناتاشا

I really like those polite expressions for asking for requests or suggestions or advice.

من واقعاً آن عبارات مودبانه را برای درخواست درخواست یا پیشنهاد یا توصیه دوست دارم.

That makes it so much nicer.

که آن را بسیار زیباتر می کند.

We've got some ideas here.

ما در اینجا ایده هایی داریم.

The main thing is that this word "gone", "gone" is a keyword that needs a "be" verb in front

نکته اصلی این است که این کلمه "رفته"، "رفته " یک کلمه کلیدی است که در مقابل آن به فعل "be" نیاز دارد

of it.

.

We call this an auxiliary verb.

ما به این فعل کمکی می گوییم.

We need an extra verb, "have gone", "are gone".

ما به یک فعل اضافی نیاز داریم، "have gone"، "re gone".

"Gone" cannot be by itself.

"رفته" به خودی خود نمی تواند باشد.

We can't say, "When you gone."

ما نمی توانیم بگوییم "وقتی رفتی."

We need to use another verb in front of it.

باید از فعل دیگری در مقابل آن استفاده کنیم.

When you are gone, I feel lonely.

وقتی تو رفتی، احساس تنهایی می کنم.

When you leave, I feel lonely.

وقتی میروی احساس تنهایی میکنم

These have the same meaning, but "gone" requires "are".

اینها به همین معنا هستند، اما «رفتن» مستلزم «هستند».

It requires that auxiliary verb.

به آن فعل کمکی نیاز دارد.

I want to know, can you make a sentence?

میخوام بدونم میشه یه جمله بگین؟

Can you finish this?

میتونی اینو تموم کنی؟

When I'm gone ... When Vanessa's gone, how will you feel?

وقتی من رفتم ... وقتی ونسا رفت، چه احساسی خواهی داشت؟

When I'm gone ... "Oh, I will feel deeply sad."

وقتی رفتم... "اوه، عمیقاً ناراحت خواهم شد."

Gabriel says, "When you're gone, I will feel deeply sad."

جبرئیل می گوید: "وقتی تو رفتی، من عمیقاً ناراحت خواهم شد."

When you're gone, I will continue to learn English.

وقتی رفتی، من به یادگیری زبان انگلیسی ادامه خواهم داد .

Excellent.

عالی

We can make sure that we're adding this auxiliary in front.

می‌توانیم مطمئن شویم که این ابزار کمکی را در جلو اضافه می‌کنیم.

Let's go to the next grammar question.

بریم سراغ سوال گرامر بعدی.

Actually, the next ones are English learning tips.

در واقع موارد بعدی نکات یادگیری زبان انگلیسی است .

Excellent.

عالی

For these, I have a lot of website suggestions.

برای این موارد، من پیشنهادات وب سایت زیادی دارم.

If you want to take any notes about the websites, feel free to, but a lot of them are really

اگر می‌خواهید درباره وب‌سایت‌ها یادداشت برداری کنید، راحت باشید، اما پیدا کردن بسیاری از آنها در اینترنت واقعاً

easy to find on the internet.

آسان است.

My first question is from Gabriella.

اولین سوال من از گابریلا است.

"How many words and tenses do you recommend for all English learners to learn, so we're

"چند کلمه و زمان را به همه زبان آموزان انگلیسی توصیه می کنید تا یاد بگیرند، بنابراین ما می

able to be fluent in English?"

توانیم به زبان انگلیسی مسلط باشیم؟"

How many verb tenses do I need to know?

چند زمان فعل باید بدانم؟

Well, first of all, let's take a look at this website.

خوب، اول از همه، اجازه دهید نگاهی به این وب سایت بیندازیم.

I typed into Google.

توی گوگل تایپ کردم

You can type this, too.

می توانید این را نیز تایپ کنید.

I typed English verb tenses, and I found this website.

من زمان های فعل انگلیسی را تایپ کردم و این وب سایت را پیدا کردم.

Pretty simple.

خیلی ساده.

I found this website.

من این وب سایت را پیدا کردم.

Let me show you here.

بذار اینجا بهت نشون بدم

I'm going to share it on my screen.

من می خواهم آن را روی صفحه نمایش خود به اشتراک بگذارم.

It has a list of verb tenses and then a list of how to use each one.

فهرستی از زمان های افعال و سپس فهرستی از نحوه استفاده از هر یک دارد.

Yes, these are pretty basic descriptions, but I would say if you want to be fluent,

بله، این ها توضیحات بسیار ابتدایی هستند، اما من می گویم اگر می خواهید مسلط

you need to have a good idea about how to use most verb tenses.

باشید، باید ایده خوبی در مورد نحوه استفاده از بیشتر زمان های فعل داشته باشید.

You don't need to use them perfectly, but on this website, this is a good place to start.

شما نیازی به استفاده کامل از آنها ندارید، اما در این وب سایت، این مکان خوبی برای شروع است.

You can check out how they're used, the form, how they're used.

می توانید نحوه استفاده، فرم و نحوه استفاده از آنها را بررسی کنید.

This will just give you a good basis.

این فقط به شما یک پایه خوب می دهد.

If you want to be fluent, then, yes, you need to be comfortable with all of the verb tenses.

اگر می خواهید مسلط باشید، پس، بله، باید با تمام زمان های فعل راحت باشید.

But if you want to speak English, if you want to be understood, you don't need to be perfect

اما اگر می خواهید انگلیسی صحبت کنید، اگر می خواهید درک شوید، نیازی نیست که

with all of them.

با همه آنها کامل باشید.

This is just a good resource.

این فقط یک منبع خوب است.

You can type into Google the same thing, English verb tenses, and take a look at it.

شما می توانید همان چیزی را در گوگل تایپ کنید، زمان های فعل انگلیسی، و نگاهی به آن بیندازید.

Let's go to the next question about learning English.

بریم سراغ سوال بعدی در مورد یادگیری زبان انگلیسی.

"Could you explain in a video how to understand the news in English?"

"آیا می توانید در یک ویدیو توضیح دهید که چگونه اخبار را به زبان انگلیسی بفهمیم؟"

Kevin, great question.

کوین، سوال عالی

"It's frustrating because they combine so many words."

"این ناامید کننده است زیرا آنها کلمات زیادی را با هم ترکیب می کنند ."

Oh, I understand.

آه من درک می کنم.

Yes, they combine a lot of words.

بله، آنها کلمات زیادی را با هم ترکیب می کنند.

This is normal when people are speaking quickly.

وقتی مردم سریع صحبت می کنند، این طبیعی است.

I have two recommendations.

من دو توصیه دارم.

The first is a website called breakingnewsenglish.com.

اولین وب سایتی به نام breakingnewsenglish.com است.

The second is newsinlevels.com.

مورد دوم newsinlevels.com است.

This is a good place to start because it's for English learners, but it's still real

این مکان خوبی برای شروع است زیرا برای زبان آموزان انگلیسی است، اما هنوز یک خبر واقعی است

news.

.

Here's a screenshot.

در اینجا یک اسکرین شات است.

You can see an article and you can click level one, level three, level six, and the article

شما می توانید یک مقاله را ببینید و می توانید سطح یک، سطح سه، سطح شش را کلیک کنید و

will become more and more complex.

مقاله پیچیده تر و پیچیده تر می شود.

You can also listen to someone read the article in British English, in American English.

همچنین می‌توانید به کسی گوش دهید که مقاله را به انگلیسی بریتانیایی، به انگلیسی آمریکایی می‌خواند.

You can check out vocabulary.

می توانید واژگان را بررسی کنید.

This is a really good resource for ... I use Breaking News English more than News in Levels,

این منبع واقعاً خوبی است برای ... من از Breaking News English بیشتر از News in Levels استفاده

but feel free to check them both out.

می کنم، اما با خیال راحت هر دو را بررسی کنید.

This is a really great resource for learning formal speech and learning about the news,

این منبع واقعاً عالی برای یادگیری سخنرانی رسمی و یادگیری در مورد اخبار است،

because it's really great to learn about the news in other languages.

زیرا یادگیری در مورد اخبار به زبان های دیگر واقعاً عالی است.

Maybe you can get some real-life ideas from other countries and compare it to the news

شاید بتوانید ایده های واقعی را از کشورهای دیگر دریافت کنید و آن را با اخبار

in your country, but sometimes it is challenging, so I recommend starting with these two websites.

کشور خود مقایسه کنید، اما گاهی اوقات چالش برانگیز است، بنابراین توصیه می کنم با این دو وب سایت شروع کنید.

Let's go to the next question, on YouTube.

بریم سراغ سوال بعدی، در یوتیوب.

This is probably not the person's real name, but their YouTube channel, they ask, "Is 'Y'

این احتمالاً نام واقعی آن شخص نیست، بلکه کانال یوتیوب آنها است، آنها می پرسند: "آیا "Y

a vowel in English?

" در انگلیسی مصوت است؟

Because 'Y' is a vowel in French.

زیرا "Y" در فرانسه مصوت است.

But if you watch English videos, they never talk about 'Y' as a vowel."

اما اگر ویدیوهای انگلیسی را تماشا کنید، هرگز در مورد "Y" صحبت نمی کنند. "به عنوان مصوت."

A good key for this is let's look at the word sky.

یک کلید خوب برای این است که به کلمه آسمان نگاه کنیم .

Sky.

آسمان.

Sky has no 'a', 'e', 'i', 'o', 'u'.

آسمان «a»، «e»، «i»، «o»، «u» ندارد.

These are vowels.

این حروف صدادار هستند.

'a', 'e', 'i', 'o', 'u'.

'a'، 'e'، 'i'، 'o'، 'u'.

These are typical vowels.

این حروف صدادار معمولی هستند.

But every word in English needs to have a vowel.

اما هر کلمه در زبان انگلیسی باید یک مصوت داشته باشد.

What's wrong with sky?

آسمان چه مشکلی دارد؟

Well, sometimes 'Y' is a vowel.

خوب، گاهی اوقات "Y" یک مصوت است.

It's not a traditional vowel, but 'Y' can be a vowel or it can be a consonant.

این یک مصوت سنتی نیست، اما «Y» می‌تواند مصوت یا صامت باشد.

The quick answer is that it's kind of a vowel in English, but it's not one of the traditional

پاسخ سریع این است که این یک نوع مصوت در انگلیسی است، اما یکی از

vowels.

مصوت های سنتی نیست.

Usually we don't talk about it as one of the top five vowels.

معمولاً ما در مورد آن به عنوان یکی از پنج مصوت برتر صحبت نمی کنیم.

Let's talk about his next question: hair.

بیایید در مورد سوال بعدی او صحبت کنیم: مو.

This is a great question.

این یک سوال عالی است.

"Is hair plural or singular?

"آیا مو جمع است یا مفرد؟

I'm a bit confused because, in French, it is plural, but we never say, 'My hairs' in

من کمی گیج هستم زیرا در زبان فرانسوی جمع است، اما ما هرگز به انگلیسی نمی گوییم "موهای من"

English.'"

."

Let's take a look at these two sample sentences.

بیایید نگاهی به این دو جمله نمونه بیندازیم.

The first one: my hair is really long.

اولی: موهای من واقعا بلند است.

My hair is really long.

موهام واقعا بلنده

Is this talking about one hair?

آیا این در مورد یک مو صحبت می کند؟

There's no 's'.

هیچ 's' وجود ندارد.

There's no 's' here.

اینجا هیچ "s" وجود ندارد.

Is it just one hair or am I talking about all of the hair on my head?

آیا فقط یک مو است یا من در مورد تمام موهای سرم صحبت می کنم؟

Well, when we use "my" or "your", these possessive words, "his" hair, then we don't use an 's'.

خوب، وقتی از «من» یا «تو»، این کلمات مالکانه، «موی او» استفاده می کنیم، پس از «s» استفاده نمی کنیم.

His hair is short.

موهایش کوتاه است.

His hair is curly.

موهایش مجعد است.

My hair is brown.

موهای من قهوه ای است.

My hair is really long.

موهام واقعا بلنده

There's no 's'.

هیچ 's' وجود ندارد.

But when we don't have a possessive ... Think about the second question, second sentence

اما زمانی که ما مالکیت نداریم ... در مورد سوال دوم، جمله دوم

here.

در اینجا فکر کنید.

There are a lot of hairs on the floor.

تعداد زیادی مو روی زمین وجود دارد.

When you go to the haircutter, you will see a lot of hair or hairs on the floor.

وقتی به آرایشگاه می روید، مو یا موی زیادی روی زمین می بینید.

We have two choices.

ما دو انتخاب داریم.

We could say, "There is a lot of hair on the floor," or we could say, "There are a lot

می‌توانیم بگوییم: «موی زیادی روی زمین وجود دارد» یا می‌توان گفت: «

of hairs on the floor."

موهای زیادی روی زمین وجود دارد».

We've got two choices, two choices here.

ما دو انتخاب داریم، دو انتخاب در اینجا.

But when we're using a possessive, we need to forget about the 's'.

اما وقتی از یک مالکیت استفاده می کنیم، باید «s» را فراموش کنیم.

The 's' is not there.

"s" آنجا نیست.

Let's go to the next question.

بریم سراغ سوال بعدی.

Ryan asks, "I want to ask you about how to understand rude words in movies."

رایان می پرسد: "می خواهم از شما بپرسم که چگونه کلمات بی ادبانه را در فیلم ها درک کنید."

All right, Ryan wants to know how can I learn more bad words.

بسیار خوب، رایان می خواهد بداند چگونه می توانم کلمات بد بیشتری یاد بگیرم.

Well, this website is pretty useful because it talks about all kinds of slang, urbandictionary.com.

خوب، این وب سایت بسیار مفید است زیرا در مورد انواع عامیانه، urbandictionary.com صحبت می کند.

Well, I want to tell you something really quick about this website.

خوب، من می خواهم به شما چیزی واقعاً سریع در مورد این وب سایت بگویم.

On this website, urbandictionary.com, you're going to find a lot of slang that hardly anyone

در این وب سایت، urbandictionary.com، کلمات عامیانه زیادی پیدا خواهید کرد که به ندرت کسی

uses.

از آنها استفاده می کند.

Most of the things on this website, I have never heard of and a lot of other people haven't

بسیاری از چیزهایی که در این وب سایت وجود دارد، من هرگز در مورد آنها نشنیده ام و بسیاری از افراد دیگر در مورد آنها

heard of.

نشنیده اند.

My recommendation is when you hear a slang word or maybe a bad word in English that you

توصیه من این است که وقتی یک کلمه عامیانه یا شاید یک کلمه بد به زبان انگلیسی می شنوید که

don't know what it is, type into the search bar of this website and it will give you a

نمی دانید چیست، در نوار جستجوی این وب سایت تایپ کنید تا به شما

definition.

تعریف کند.

It'll probably give you some sample sentences.

احتمالاً چند جمله نمونه به شما می دهد.

But I recommend not searching for other words on the website, because, most likely they're

اما توصیه می‌کنم کلمات دیگری را در وب‌سایت جستجو نکنید، زیرا به احتمال زیاد آنها

really unknown.

واقعاً ناشناخته هستند.

Anyone can add to this dictionary, so it's kind of freeform.

هرکسی می تواند به این فرهنگ لغت اضافه کند، بنابراین به نوعی فرم آزاد است.

I could add something in the dictionary.

من می توانم چیزی در فرهنگ لغت اضافه کنم.

If you just use any word that you see on that website, most likely it's not common and people

اگر فقط از هر کلمه ای که در آن وب سایت می بینید استفاده می کنید، به احتمال زیاد رایج نیست و مردم

don't use it often.

اغلب از آن استفاده نمی کنند.

But there are common slang and bad words in this dictionary if you search for them.

اما در این فرهنگ لغات عامیانه رایج و کلمات بدی وجود دارد که آنها را جستجو کنید.

I recommend using this as a good place to find current slang or maybe some strange words

من توصیه می کنم از این به عنوان یک مکان خوب برای یافتن عامیانه فعلی یا شاید برخی کلمات عجیب و غریب

that you haven't heard maybe that are new, or even bad words.

که نشنیده اید استفاده کنید، شاید کلمات جدید یا حتی بد باشند.

There's a lot of stuff that you can find there.

چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید در آنجا پیدا کنید.

Let's go back and finish up with some of our questions.

بیایید به عقب برگردیم و با برخی از سؤالات خود پایان دهیم .

Himanshu asks, "How can I join your Facebook group, Vanessa?"

هیمانشو می پرسد: "من چگونه می توانم به گروه فیس بوک شما بپیوندم ، ونسا؟"

Well, I have a private Facebook group.

خوب، من یک گروه خصوصی در فیس بوک دارم.

I know some of you who are here live are part of this Facebook group.

من می دانم که برخی از شما که به صورت زنده اینجا هستید، بخشی از این گروه فیس بوک هستید.

It is a lovely place.

جای دوست داشتنی است.

The way you can join it is to be part of one of my courses.

راهی که می توانید به آن بپیوندید این است که بخشی از یکی از دوره های من باشید.

I have two courses: the Fearless Fluency Club, which I've talked about, and also the 50 Natural

من دو دوره دارم: باشگاه تسلط بی باک، که در مورد آن صحبت کرده ام، و همچنین دوره 50

English Expressions course.

اصطلاح طبیعی انگلیسی.

You can go to my website, speakenglishwithvanessa.com/speakenglish, or you can click on 'Courses'.

می‌توانید به وب‌سایت من، speakenglishwithvanessa.com/speakenglish بروید، یا می‌توانید روی «دوره‌ها» کلیک کنید.

When you join a course, I will give you a link so that you can join the private Facebook

وقتی به دوره ای ملحق شدید، به شما یک لینک می دهم تا بتوانید به گروه خصوصی فیس بوک بپیوندید

group.

.

In the Facebook group, we have live lessons.

در گروه فیس بوک، آموزش زنده داریم.

There's a lot of ways to meet friends from around the world.

راه های زیادی برای ملاقات با دوستان از سراسر جهان وجود دارد.

You can talk with them on Skype, if you'd like.

در صورت تمایل می توانید با آنها در اسکایپ صحبت کنید.

This is the only way to join the Facebook group is to be part of a course.

این تنها راه برای پیوستن به گروه فیس بوک این است که بخشی از یک دوره باشید.

Chloe has a good question.

کلویی سوال خوبی دارد.

"I need some study plan ideas for each week.

"من برای هر هفته به چند ایده برنامه مطالعه نیاز دارم. به

Do you think that's a good idea?"

نظر شما این ایده خوبی است؟"

I want to know for you, for those of you who are here watching, do you have a study plan

من می خواهم بدانم برای شما، برای کسانی از شما که اینجا تماشا می کنید، آیا

for each week?

برای هر هفته برنامه مطالعه دارید؟

Do you plan what you're going to do with English?

آیا قصد دارید با انگلیسی چه کاری انجام دهید؟

"This day I'm going to watch this video.

"امروز قرار است این ویدیو را تماشا کنم.

This day I'm going to listen to a podcast.

این روز به یک پادکست گوش خواهم داد.

This day I'm going to meet with my English friend."

این روز قرار است با دوست انگلیسی ام ملاقات کنم ."

Do you have a study plan for each week?

آیا برای هر هفته برنامه مطالعاتی دارید؟

Some people like to have more structure, some people like to just do it whenever they want

برخی از افراد دوست دارند ساختار بیشتری داشته باشند، برخی دوست دارند فقط هر زمان که می خواهند این کار را انجام دهند

and just learn English when they can, but for Chloe, because she's thinking about this

و فقط در صورت امکان انگلیسی یاد بگیرند، اما برای Chloe، چون او به این موضوع فکر می کند

and she's worried that maybe she needs more structure, I would recommend trying it, because

و نگران است که شاید به ساختار بیشتری نیاز داشته باشد، توصیه می کنم آن را امتحان کنید. ، زیرا

it's something that you're concerned you're doing wrong.

این چیزی است که شما نگران آن هستید که اشتباه انجام دهید.

Try it, see if it works for you.

آن را امتحان کنید، ببینید برای شما کار می کند یا خیر.

If it's too much structure, maybe too much stress, because, "Oh, I forgot to watch the

اگر ساختار بیش از حد است، شاید استرس بیش از حد ، زیرا، "اوه، فراموش کردم

video today that's on my list," if it's too much stress, don't worry about it.

ویدیوی امروزی را که در لیست من است تماشا کنم"، اگر استرس بیش از حد است، نگران آن نباشید.

But for some people, it could be really helpful to make a plan at the beginning of the week.

اما برای برخی افراد، برنامه ریزی در ابتدای هفته می تواند واقعا مفید باشد.

"This week here are three English goals that I want to accomplish.

"این هفته در اینجا سه ​​هدف انگلیسی وجود دارد که می خواهم به آنها برسم.

I want to watch Vanessa's live video.

می خواهم ویدیوی زنده ونسا را ​​تماشا

I want to write 10 sentences."

کنم. می خواهم 10 جمله بنویسم."

You can make this kind of weekly plan and see if it works for you.

شما می توانید این نوع برنامه هفتگی را تهیه کنید و ببینید که آیا برای شما مفید است یا خیر.

Also, if you would like someone else to help you with this structure, this is something

همچنین، اگر دوست دارید شخص دیگری در این ساختار به شما کمک کند، این چیزی است

that is really good about courses.

که در مورد دوره ها بسیار خوب است.

For example, in the Fearless Fluency Club, in my course, I have monthly material.

مثلا در باشگاه تسلط بی باک، در دوره ام مطالب ماهانه دارم.

Every month I give you new material, and in that material is a guide.

هر ماه مطالب جدیدی به شما می دهم و در آن مطالب یک راهنما است.

I give you a suggested study guide, and you can study week one, here's information.

من یک راهنمای مطالعه پیشنهادی به شما می‌دهم و می‌توانید هفته اول را مطالعه کنید، اطلاعات اینجاست.

Week two, here's the information.

هفته دوم، این اطلاعات است.

This helps you to finish the material in one month and also to not feel too overwhelmed.

این به شما کمک می کند تا مواد را در یک ماه به پایان برسانید و همچنین احساس خستگی نکنید.

This is a good way to have someone else create the structure for you, but you can always

این یک راه خوب برای ایجاد ساختار توسط شخص دیگری برای شما است، اما شما همیشه می

create your own kind of plan using materials that you already use.

توانید نوع طرح خود را با استفاده از موادی که قبلاً استفاده کرده اید ایجاد کنید.

Those of you who are here live, some of you said, "There's things that I do every day,

کسانی از شما که در اینجا زندگی می کنید، برخی از شما گفتید: "کارهایی وجود دارد که من هر روز انجام می دهم،

but I don't really have a specific plan."

اما واقعاً برنامه خاصی ندارم."

[Delia 01:16:24] says, "No, I don't have a weekly plan.

[Delia 01:16:24] می گوید، "نه، من برنامه هفتگی ندارم

It's too complicated."

. خیلی پیچیده است."

Others say, "Yeah, sometimes I have a plan, sometimes I don't."

دیگران می گویند: "آره، گاهی اوقات برنامه دارم، گاهی اوقات ندارم."

Well, if you would like to create a plan, try it.

خوب، اگر می خواهید یک طرح ایجاد کنید، آن را امتحان کنید.

If you would like me to help you create a plan, join the Fearless Fluency Club and follow

اگر می خواهید به شما در ایجاد یک برنامه کمک کنم ، به باشگاه تسلط بی باک بپیوندید و

that guide, the monthly guide.

آن راهنما، راهنمای ماهانه را دنبال کنید.

If the plans are not for you, you do what works best for you.

اگر برنامه‌ها برای شما نیستند، کاری را انجام می‌دهید که بهترین کار را برای شما دارد.

Let's go back.

بیا برگردیم.

I believe we have only one more question.

من معتقدم ما فقط یک سوال دیگر داریم.

Let's go back to our screen here.

بیایید به صفحه نمایش خود در اینجا برگردیم.

Zoe has a question about polite conversations.

زویی در مورد مکالمات مودبانه سوالی دارد.

She asks, "I would like to know what we need to pay attention to when we're talking to

او می پرسد: "من می خواهم بدانم وقتی با آمریکایی ها صحبت می کنیم باید به چه نکاتی توجه کنیم

Americans.

.

What's the topic we cannot discuss with them due to the cultural difference?"

موضوعی که به دلیل تفاوت فرهنگی نمی توانیم با آنها صحبت کنیم چیست؟"

Here I want to give you one topic that is definitely controversial.

در اینجا می خواهم موضوعی را به شما ارائه دهم که قطعاً بحث برانگیز است.

If you would like more topics, there's a video that Dan and I made two years ago.

اگر مایل به موضوعات بیشتری هستید، ویدیویی وجود دارد که من و دن دو سال پیش ساختیم.

Wow!

وای!

A long time ago.

مدتها قبل.

It's in the description of this lesson today about small talk.

در شرح این درس امروز در مورد صحبت های کوچک آمده است.

Polite topics, rude topics, we talk about our opinions.

موضوعات مودبانه، موضوعات بی ادبانه، ما در مورد نظرات خود صحبت می کنیم.

But one that I want to talk about with you today is someone's body appearance, talking

اما یکی از مواردی که امروز می‌خواهم درباره آن با شما صحبت کنم، ظاهر بدن یک نفر است، صحبت

about their eyes, their figure, their skin.

کردن در مورد چشم‌ها، اندام و پوستش.

You can talk about their clothing, "Oh, that's a nice shirt," "Oh, are those new shoes?"

می توانید در مورد لباس آنها صحبت کنید، "اوه، این یک پیراهن خوب است"، "اوه، آن کفش های جدید هستند؟"

"Is that a new dress?"

"این یک لباس جدید است؟"

No problem.

مشکلی نیست

You can talk about clothing, but talking about someone's body is usually uncomfortable.

شما می توانید در مورد لباس صحبت کنید، اما صحبت کردن در مورد بدن کسی معمولا ناراحت کننده است.

Let's take a look at three quick examples.

بیایید به سه مثال سریع نگاهی بیندازیم.

The first one is, "Your eyes look tired today."

اولین مورد این است: "امروز چشمان شما خسته به نظر می رسند."

Oh, this is too negative.

اوه، این خیلی منفی است.

I know in some cultures it can be acceptable to talk about some negative things, because

من می دانم که در برخی از فرهنگ ها صحبت در مورد برخی چیزهای منفی می تواند قابل قبول باشد، زیرا

maybe you're trying to ask them, "Are you okay?

شاید شما سعی می کنید از آنها بپرسید " خوب هستید؟

Why are you tired?"

چرا خسته اید؟"

But in the US, when you say, "You look tired," or, "Your eyes look tired," "Oh, your skin

اما در ایالات متحده، وقتی می گویید "خسته به نظر می آیی" یا "چشمات خسته به نظر می رسند"، "اوه،

is kind of pale today.

امروز پوستت رنگ پریده است.

Are you sick?"

آیا مریض هستی؟"

Well, if they are not sick, then they're going to feel pretty uncomfortable.

خوب، اگر بیمار نباشند، احساس ناراحتی خواهند کرد.

I recommend avoiding talking about their body appearance.

توصیه می کنم از صحبت در مورد ظاهر بدن آنها خودداری کنید.

What about something positive?

در مورد چیز مثبت چطور؟

If you say, "You're really slim," slim is the opposite of fat.

اگر می گویید «تو واقعاً لاغر هستی»، لاغری برعکس چاق است.

If you say to someone, "You're really slim," it's not a negative thing, it's a positive

اگر به کسی بگویید "تو واقعاً لاغر هستی"، این یک چیز منفی نیست، یک

thing, but someone might feel uncomfortable because they don't know how to respond.

چیز مثبت است، اما ممکن است کسی احساس ناراحتی کند زیرا نمی داند چگونه پاسخ دهد.

Should they say, "Thank you"?

آیا آنها باید بگویند "متشکرم"؟

Should they say, "Oh, you too"?

آیا آنها باید بگویند: "اوه، شما هم"؟

It's uncomfortable to know how to respond.

این ناراحت کننده است که بدانید چگونه باید پاسخ دهید.

If you say something that is definitely positive, like, "Your hair is beautiful," "Wow!

اگر چیزی می گویید که قطعاً مثبت است ، مانند: "موهایت زیباست"، "وای!

Your eyes are amazing," oh, this means that maybe you want to go on a date with that person.

چشمانت شگفت انگیز است"، اوه، این بدان معناست که شاید می خواهید با آن شخص قرار ملاقات بگذارید.

If you want to go on a date with that person, great.

اگر می خواهید با آن شخص قرار ملاقات بگذارید، عالی است.

You can say that.

شما می توانید آن را بگویید.

But if you are just trying to say something nice to them, this is probably not the right

اما اگر فقط می‌خواهید چیز خوبی به آن‌ها بگویید، احتمالاً این حرف درستی

thing to say, because they will think, "Oh, are they romantically interested in me?

نیست، زیرا آنها فکر می‌کنند، "اوه، آیا آنها عاشقانه به من علاقه دارند؟

My hair is beautiful?

موهای من زیبا هستند؟

Well, thank you, but I don't know what else they're trying to say."

خوب، متشکرم، اما من نمی دانم چه چیز دیگری می خواهند بگویند."

This is something I recommend avoiding is talking about their physical body.

این چیزی است که توصیه می کنم از آن اجتناب کنید، صحبت در مورد بدن فیزیکی آنهاست.

You could talk about my hair clip.

می توانید در مورد گیره موی من صحبت کنید.

Maybe you like my hair clip.

شاید گیره موی من را دوست داشته باشید.

You could say, "Oh, Vanessa, that's a really cool hair clip."

می توانید بگویید: "اوه، ونسا، این یک گیره مو واقعاً جالب است."

Great, no problem.

عالیه مشکلی نداره

This is just something nice because I can say, "Oh, thanks.

این فقط یک چیز خوب است زیرا می توانم بگویم، "اوه، متشکرم.

I like it, too."

من هم آن را دوست دارم."

But if you're going to talk about someone's physical appearance, their body, they might

اما اگر بخواهید در مورد ظاهر فیزیکی، بدن فردی صحبت کنید، ممکن است

feel a little uncomfortable.

کمی احساس ناراحتی کند.

This is my quick tip about small talk.

این نکته سریع من در مورد صحبت های کوچک است.

Feel free to check out the video in the description so that you can get more details about that.

به راحتی می توانید ویدیو را در توضیحات مشاهده کنید تا بتوانید جزئیات بیشتری در مورد آن بدست آورید.

I want to know for you, what are some topics that are uncomfortable in small talk?

من می خواهم برای شما بدانم که چه موضوعاتی در صحبت های کوچک ناراحت کننده هستند؟

What shouldn't you talk about?

در مورد چه چیزی نباید صحبت کنید؟

Even though some people say you shouldn't talk about politics or religion or relationships,

حتی اگر برخی افراد می گویند نباید در مورد سیاست، مذهب یا روابط صحبت کنید

a lot of people do talk about that.

، بسیاری از مردم در مورد آن صحبت می کنند.

It just depends on your situation and how you talk about it.

این فقط به موقعیت شما و نحوه صحبت شما در مورد آن بستگی دارد.

But bodily appearance is one thing that definitely is uncomfortable for both men and women.

اما ظاهر بدن چیزی است که قطعا برای مردان و زنان ناراحت کننده است.

Thank you so much, everyone, for taking your time.

خیلی ممنون از همه شما که وقت گذاشتید.

We talked today for, I think, an hour and a half.

امروز فکر می کنم یک ساعت و نیم صحبت کردیم.

I'm quite thirsty.

من کاملا تشنه ام

I'm going to say goodbye.

من می روم خداحافظی کنم.

Thank you for all of your wonderful questions.

ممنون از همه سوالات فوق العاده شما

Thank you for your patience.

ممنون که صبر کردید.

I hope that you could learn a lot.

امیدوارم بتونی چیزای زیادی یاد بگیری برای ادامه

Feel free to use all of these extra videos that are in the description to continue to

یادگیری از همه این ویدیوهای اضافی که در توضیحات هستند استفاده کنید

learn.

.

I will continue to be making videos, be sharing information.

من به ساختن ویدیو ادامه خواهم داد، اطلاعات را به اشتراک خواهم گذاشت .

If you are receiving my free email lessons, I will continue to send you email lessons

اگر درس‌های ایمیل رایگان من را دریافت می‌کنید، من همچنان دو بار در هفته برای شما درس‌های ایمیل ارسال می‌کنم

two times a week.

.

If you would like to get these email lessons, all you need to do is download my free ebook,

اگر می‌خواهید این درس‌های ایمیلی را دریافت کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که کتاب الکترونیکی رایگان من،

Five Steps to Becoming a Confident English Speaker.

پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی را دانلود کنید .

In this ebook, you will learn, you'll find out, you'll see, you'll know what is the best

در این کتاب الکترونیکی، شما یاد خواهید گرفت، خواهید فهمید، خواهید دید، خواهید دانست که بهترین

path for you as you're progressing in English.

مسیر برای شما در حالی که در حال پیشرفت در زبان انگلیسی هستید چیست.

I recommend reading the free ebook.

خواندن کتاب الکترونیکی رایگان را توصیه می کنم.

The link is in the description and it'll be on the screen at the end.

پیوند در توضیحات موجود است و در پایان روی صفحه نمایش داده می شود.

I want to help you to continue to learn English.

من می خواهم به شما کمک کنم تا به یادگیری زبان انگلیسی ادامه دهید.

I will be reading your comments.

نظرات شما را خواهم خواند

I'll be giving feedback.

من بازخورد خواهم داد

But our live lessons are going to take a little break because my baby is getting ready.

اما درس های زنده ما قرار است کمی استراحت کند زیرا کودک من در حال آماده شدن است.

He is growing day-by-day.

او روز به روز در حال رشد است.

I'm growing day-by-day.

من روز به روز در حال رشد هستم

Thank you, everyone, for your support.

از همه شما برای حمایتتان، سپاسگزاریم.

Thanks for your kind words.

از جملات محبت آمیزتان ممنونم.

I hope that the next videos on my YouTube channel are going to be extra special for

امیدوارم ویدیوهای بعدی در کانال یوتیوب من برای

you.

شما خاص باشد.

I've prepared them, scheduled them, recorded them just for you.

من آنها را آماده کرده ام، آنها را برنامه ریزی کرده ام، آنها را فقط برای شما ضبط کرده ام.

I hope that you'll enjoy them and continue to learn English with me.

امیدوارم که از آنها لذت ببرید و به یادگیری زبان انگلیسی با من ادامه دهید.

I'm not going away, just not having live lessons.

من نمی روم، فقط درس های زنده ندارم.

I will continue to be here on my YouTube channel.

من همچنان در کانال یوتیوب خود اینجا خواهم بود.

Thank you, everyone.

از همگی ممنون.

I appreciate your time, your energy, and effort.

من قدردان وقت، انرژی و تلاش شما هستم.

Have a wonderful day.

روز فوق العاده ای داشته باشید.

I'll see you the next time.

دفعه بعد میبینمت

Bye.

خدا حافظ.