Speak With Me: English Speaking Practice

Vanessa: "So how did you  

ونسا: "پس چطور با هم

meet?" If I asked this to you, would you know  what I was really asking? Well, never fear. In  

آشنا شدید؟" اگر این را از شما بپرسم، آیا می‌دانید که واقعاً چه می‌پرسم؟ خب هرگز نترس در

today's lesson, I'm going to help you answer  this question and talk about love in English. 

درس امروز، می‌خواهم به شما کمک کنم به این سؤال پاسخ دهید و در مورد عشق به زبان انگلیسی صحبت کنید.

Hi, I'm Vanessa from speakenglishwithvanessa.com,  and today you're going to have a chance to  

سلام، من ونسا هستم از speakenglishwithvanessa.com، و امروز فرصتی خواهید داشت

speak with me and practice your  English-speaking skills. Yes. 

با من صحبت کنید و مهارت های انگلیسی زبان خود را تمرین کنید. آره.

The topic of romantic love is a common one in  daily conversations so I'd like to help you learn  

موضوع عشق عاشقانه موضوعی رایج در مکالمات روزانه است، بنابراین می‌خواهم به شما کمک کنم تا

some common questions about love, some common  phrases and expressions we use to talk about love.  

درباره عشق، برخی از عبارات و عبارات رایجی که برای صحبت درباره عشق استفاده می‌کنیم، به شما کمک کنم.

And then you'll see a sample conversation  between my husband Dan and I about love,  

و سپس نمونه‌ای از مکالمه بین من و شوهرم دن در مورد عشق را می‌بینید،

and then it will be your turn to practice speaking  in English out loud with me about this wonderful  

و سپس نوبت شما خواهد بود که در مورد این موضوع شگفت‌انگیز عشق با من با صدای بلند صحبت کنید

topic of love. Are you ready to get started? Well, before we do, I have something special  

. برای شروع آماده اید؟ خوب، قبل از اینکه این کار را انجام دهیم، یک چیز ویژه

for you. I'd like to invite you to download the  free PDF worksheet for this lesson with all of the  

برای شما دارم. می‌خواهم از شما دعوت کنم که کاربرگ PDF رایگان این درس را با تمام

important questions, phrases, sample sentences,  and a chance for you to write down your sample  

سؤالات مهم، عبارات، جملات نمونه، و فرصتی برای شما فراهم کنید تا نمونه

conversation with me and practice it out loud as  many times as you need to. The goal is for you  

مکالمه خود را با من یادداشت کنید و آن را با صدای بلند تمرین کنید. شما نیاز دارید هدف این است که شما

to boost your confidence so that you can go out  into the real world and talk about this daily life  

اعتماد به نفس خود را تقویت کنید تا بتوانید به دنیای واقعی بروید و با اطمینان درباره این موضوع زندگی روزمره صحبت کنید

topic with confidence. That's the goal, right?  To have confidence. So I recommend downloading  

. این هدف است، درست است؟ برای داشتن اعتماد به نفس بنابراین توصیه می‌کنم

the free PDF worksheet. There is a link in  the description that you can use. Just click  

کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید. پیوندی در توضیحات وجود دارد که می‌توانید از آن استفاده کنید. فقط

on the link and the free PDF worksheet is yours. Let's get started by talking about some common  

روی پیوند کلیک کنید و کاربرگ PDF رایگان متعلق به شماست. بیایید با صحبت در مورد چند

questions that someone might ask about love. If you are walking down the street with your  

سؤال رایج که ممکن است کسی درباره عشق بپرسد، شروع کنیم. اگر با دوست پسرتان در خیابان راه می‌روید

boyfriend, someone might ask you,  "How long have you been together?"  

، ممکن است یکی از شما بپرسد: «چه مدت با هم بودید؟»

This means how long have you been dating? Or they might ask, "How did you meet?" This  

این به این معنی است که شما چه مدت با هم قرار ملاقات دارید؟ یا ممکن است بپرسند "چطور با هم آشنا شدید؟" این

is the question that I asked you at the  beginning of this lesson, and it's not  

سؤالی است که در ابتدای این درس از شما پرسیدم، و این

"Where are you meeting right now?" Like, "Oh,  I'm just walking down the street." No, they're  

«در حال حاضر کجا ملاقات می‌کنید؟» نیست. مانند "اوه، من فقط در خیابان راه می روم." نه، آنها می

asking where was the first place that you ever  met each other? And you might say, "Oh, we met  

پرسند اولین جایی که یکدیگر را ملاقات کردید کجا بود؟ و ممکن است بگویید: "اوه، ما

at school," or "We met at a bar late night when I  was dressed up like a turtle for Halloween." There  

در مدرسه با هم آشنا شدیم" یا "ما در یک بار در اواخر شب وقتی که من برای هالووین مانند لاک پشت لباس پوشیده بودم آشنا شدیم."

might be a fun story to go along with that. Another fun question is, "Where was your  

ممکن است یک داستان سرگرم کننده همراه با آن وجود داشته باشد. سوال جالب دیگر این است، "

first date?" This means the location of  your first date. So you might say, "Oh,  

اولین قرار ملاقات شما کجا بود؟" این به معنای مکان اولین قرار ملاقات شماست. بنابراین ممکن است بگویید، "اوه،

our first date was just to a restaurant."  Quite simple and a common thing to do. 

اولین قرار ما فقط به یک رستوران بود." کار بسیار ساده و معمولی است.

I like this one. "How did you know that he was  the one? Or how did you know that she was the  

من این یکی را دوست دارم. "از کجا فهمیدی که اون یکی بود؟ یا از کجا فهمیدی که اون

one?" This means that this person is the most  important person for you. You will either get  

یکی بود؟" این بدان معناست که این شخص برای شما مهم‌ترین فرد است. یا

married or you already are married, or you're just  going to stay together for life. They are the one.  

ازدواج می‌کنید یا قبلاً ازدواج کرده‌اید، یا فقط می‌خواهید تا آخر عمر با هم بمانید. آنها یکی هستند.

"How did you know that he was the one?" Well,  there's a lot of things you might say to this,  

"از کجا فهمیدی که اون یکی بود؟" خب، چیزهای زیادی وجود دارد که ممکن است به این موضوع بگویید،

but a common expression that you might  use in response is, "Well, when you know,  

اما یک عبارت رایج که ممکن است در پاسخ به آن استفاده کنید این است: "خب، وقتی می‌دانی، می‌دانی

you know. It's this feeling you have inside  of you. Well, when you know, you know." 

. این احساسی است که در درون خود داری. میدونی."

Another fun question about love is, "Do you  believe in love at first sight?" So if you  

سوال جالب دیگری در مورد عشق این است: "آیا به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟" بنابراین، اگر

go on a date and your friend asks you,  "How was your date?" You might ask this,  

به یک قرار می‌روید و دوستتان از شما می‌پرسد: «قرارتون چطور بود؟» ممکن است این را بپرسید،

"Do you believe in love at first sight because  I think I'm in love," and you've only been on  

«آیا به عشق در نگاه اول اعتقاد داری چون فکر می‌کنم عاشق شده‌ام؟» و شما فقط در

one date, well, that is love at first sight. And your friend might say in response to you,  

یک قرار ملاقات کرده‌اید، خوب، آن عشق در نگاه اول است. و دوست شما ممکن است در پاسخ به شما بگوید،

understandably, "Is it true love?" This means  a real deep enduring love, not just something  

به طور قابل درک، "آیا این عشق واقعی است؟" این به معنای یک عشق واقعی عمیق و پایدار است، نه فقط یک

simple or puppy love, like we'll talk about in  just a minute. "Is it true love?" Great question. 

عشق ساده یا توله‌سگی، مثل آن‌که فقط یک دقیقه دیگر درباره آن صحبت خواهیم کرد. "آیا این عشق واقعی است؟" سوال عالی

And hopefully not after the first date, but at  some point your friend might ask you, "Well,  

و امیدوارم نه بعد از اولین قرار، اما ممکن است در زمانی دوستتان از شما بپرسد: "خب،

when's the wedding?" And they might be asking you  this as kind of a little joke. Maybe you're not  

عروسی کی است؟" و ممکن است این را به عنوان یک شوخی کوچک از شما بپرسند. شاید

engaged yet, you haven't actually said that you're  going to get married to that special person,  

هنوز نامزد نکرده‌اید، در واقع نگفته‌اید که قرار است با آن شخص خاص ازدواج کنید،

but your friend might be kind of hinting, "When's  the wedding?" Or "What's going to happen in the  

اما دوستتان ممکن است به نوعی اشاره کند، "عروسی کی است ؟" یا "چه اتفاقی قرار است در

future? Tell me about your relationship." All right. Let's go on to some common  

آینده بیفتد؟ از رابطه خود به من بگویید." خیلی خوب. بیایید به برخی از

phrases that we use to talk about love. The first category of expressions are types  

عبارات رایجی که برای صحبت درباره عشق استفاده می‌کنیم ادامه دهیم. دسته اول عبارات، انواع

of romantic love. We're going to talk about  the most shallow leading to the most serious. 

عشق رمانتیک هستند. ما در مورد کم‌عمق‌ترین مواردی که به جدی‌ترین آنها منجر می‌شود صحبت خواهیم کرد.

The first most shallow one is an expression that I  just used and that's puppy love. Sometimes we use  

اولین کم عمق ترین عبارتی است که من به تازگی استفاده کردم و آن عشق به توله سگ است. گاهی اوقات از

this to talk about children or young people  when they have their first love interest.  

این برای صحبت در مورد کودکان یا جوانان وقتی اولین علاقه عشقی خود را دارند استفاده می کنیم.

This is a crush. When they have their first  crush, we might say, "Oh, young puppy love." 

این یک له شدن است. هنگامی که آنها برای اولین بار دوست دارند، ممکن است بگوییم: "اوه، عشق توله سگ جوان."

And the next word is the one I just used, a  crush. Sometimes we use this to talk about  

و کلمه بعدی همان کلمه ای است که من به تازگی استفاده کردم، یک لهو. گاهی اوقات از این برای صحبت در مورد

someone we know in real life, but you can also  use this to talk about a celebrity, for example.  

فردی که در زندگی واقعی می‌شناسیم استفاده می‌کنیم، اما شما همچنین می‌توانید از آن برای صحبت در مورد یک فرد مشهور استفاده کنید.

So we might say, "When I was younger, I had a  crush on Johnny Depp, the actor." Obviously,  

بنابراین می‌توانیم بگوییم: «وقتی جوان‌تر بودم، جانی دپ، بازیگر، را دوست داشتم.» بدیهی است،

it was something unrealistic, but it just  was something that was in my heart, a crush. 

این چیزی غیر واقعی بود، اما فقط چیزی بود که در قلب من بود، یک دلخوری.

And as we amp up the feelings, we might say,  "It wasn't love at first sight, but over time,  

و همانطور که احساسات را تقویت می کنیم، ممکن است بگوییم: «این عشق در نگاه اول نبود، اما به مرور زمان،

I fell in love with him." Love at first  sight. Have you ever experienced this? 

من عاشق او شدم.» عشق در نگاه اول. آیا تا به حال این را تجربه کرده ای؟

If you have, you might use the next expression,  which is head over heels. You could say, "I fell  

اگر دارید، ممکن است از عبارت بعدی استفاده کنید، که سر به پا است. می توانید بگویید: "من

head over heels in love with him right away." Wow,  that's a very intense experience. And this just  

همان لحظه عاشق او شدم." وای، این یک تجربه بسیار شدید است. و این فقط به این

means you can't keep your balance because your  love is so strong, you don't know what's going on.  

معنی است که شما نمی توانید تعادل خود را حفظ کنید زیرا عشق شما بسیار قوی است که نمی دانید چه اتفاقی می افتد.

You're just in this whirlwind of love and emotion.  You fell head over heels in love with him. 

شما فقط در این گردباد عشق و احساس هستید. تو عاشقش شدی

And once you move beyond puppy love, falling  head over heels, you might say, "Now it is  

و هنگامی که از عشق توله‌سگی فراتر رفتید و سر به پا می‌شوید، ممکن است بگویید: "الان

true love. Our love is true love. It's not just  puppy love." You can make a comparison. It's  

عشق واقعی است. عشق ما عشق واقعی است. این فقط عشق توله‌سگی نیست." میتونی مقایسه کنی این

not something fleeting and simple and shallow.  Instead, what we have is true love. So romantic. 

چیزی زودگذر و ساده و کم عمق نیست. در عوض آنچه ما داریم عشق واقعی است. خیلی رمانتیک

And when you feel true love, it is getting  serious. So serious is sometimes a word that  

و وقتی عشق واقعی را احساس می‌کنید، جدی می‌شود. گاهی اوقات کلمه ای آنقدر جدی است که

we don't really associate with positivity and  something like love. But this is a common phrase  

ما واقعاً آن را با مثبت بودن و چیزی شبیه عشق مرتبط نمی کنیم. اما این یک عبارت رایج   است

that we use to talk about a relationship that  might lead to a long-term relationship, either a  

که ما از آن برای صحبت در مورد رابطه‌ای استفاده می‌کنیم که ممکن است به یک رابطه طولانی‌مدت منجر شود، یا

marriage or a lifelong commitment. So your friend  might ask you, "Oh, are you getting serious?" And  

ازدواج یا تعهد مادام‌العمر. بنابراین ممکن است دوستتان از شما بپرسد، "اوه، جدی می‌گیری؟" و

they're asking about the enduring quality of your  romantic relationship. "Is this something that's  

آنها در مورد کیفیت پایدار رابطه عاشقانه شما می پرسند. "آیا این چیزی است که

going to last? You've been on three, four dates  already. Is this getting serious?" Or maybe it's  

دوام خواهد داشت؟ شما قبلاً در سه، چهار قرار ملاقات بوده‌اید . آیا این موضوع جدی می‌شود؟» یا شاید این

something that's not serious and you might say,  "Hm, no. We're not getting serious," or "I think  

چیزی باشد که جدی نیست و ممکن است بگویید، « هوم، نه

we're getting serious. He might be the one." Our next category of expressions to talk  

. دسته بعدی عبارات ما برای صحبت

about love are words to describe  romantic love, and then we'll talk  

درباره عشق، کلماتی برای توصیف عشق رمانتیک هستند، و سپس

about some verbs to describe romantic love. The first one is a fun one, sappy or cheesy.  

درباره برخی از افعال برای توصیف عشق عاشقانه صحبت خواهیم کرد. اولین مورد یک سرگرم کننده است، ترش یا شیرین.

Personally, I use cheesy all the time. Let me give  you a little example from one of my high school  

من شخصا همیشه از Cheesy استفاده می کنم. اجازه دهید یک مثال کوچک از یکی از روابط دبیرستانی ام به شما بزنم

relationships. And when I say relationships,  I mean romantic relationships. You could say,  

. و وقتی می‌گویم روابط، منظورم روابط عاشقانه است. می‌توانید بگویید،

"My boyfriend and I wrote long letters to  each other every day. It was so cheesy,  

"من و دوست پسرم هر روز نامه‌های طولانی برای یکدیگر می‌نوشتیم. خیلی جالب بود،

but you know what? I loved it." You can get the  sense here that it's something that's overly  

اما می‌دانی چیست؟ من آن را دوست داشتم." اینجا می‌توانید این حس را پیدا کنید که این چیزی بیش از حد

sentimental. Maybe it kind of makes you feel  like, "Oh, that's a little strange. Or maybe  

احساساتی است. شاید به نوعی این احساس را در شما ایجاد کند که "اوه، این کمی عجیب است. یا شاید

that's a little too much." But you know what?  When you're in love, it's something that it's  

کمی بیش از حد باشد." اما میدونی چیه؟ وقتی عاشق می‌شوید، این چیزی است که

not a big deal. It's cheesy, but it's true. The next one's a fun one, lovey-dovey,  

مهم نیست. این شیرین است، اما واقعیت دارد. مورد بعدی سرگرم کننده است، عاشقانه،

lovey-dovey, and usually this has to  do with a public display of affection,  

کبوتر دوست داشتنی، و معمولاً این مربوط به نمایش عمومی محبت است،

sometimes we call this PDA. So if a couple is  always holding hands and snuggling in public  

گاهی اوقات ما به این PDA می گوییم. بنابراین، اگر یک زوج همیشه دست در دست هم بگیرند و در ملاء عام بغل شوند

and kissing each other, we might say, "Wow, they  are very lovey-dovey." But the opposite could be  

و یکدیگر را ببوسند، ممکن است بگوییم: "وای، آنها خیلی دوست داشتنی هستند." اما برعکس آن

true as well. You might say, "We're not very  lovey-dovey in public, but I still really care  

نیز می‌تواند صادق باشد. ممکن است بگویید، "ما در انظار عمومی خیلی دوست‌داشتنی نیستیم، اما من هنوز واقعاً

for him." And that's just kind of personal  preference, kind of a cultural thing, too. 

برای او اهمیت قائل هستم." و این فقط یک نوع ترجیح شخصی است ، همچنین یک چیز فرهنگی است.

Next, I want to tell you some pet names that  we often use in the US to talk about our  

در مرحله بعد، می‌خواهم برخی از نام‌های حیوان خانگی را به شما بگویم که اغلب در ایالات متحده برای صحبت در مورد

romantic partner or to address our romantic  partner. So instead of saying their name,  

شریک عاشقانه خود یا خطاب به شریک عاشقانه خود از آنها استفاده می‌کنیم . بنابراین به جای گفتن نام آنها،

you might call them or you might say  this about them. You might say, Babe,  

ممکن است با آنها تماس بگیرید یا این را در مورد آنها بگویید. ممکن است بگویید، عزیزم،

"Hey babe." You might say, Honey, Hun, this is my  preferred expression. I'll tell you a silly story  

"هی عزیزم." ممکن است بگویید، عزیزم، هون، این عبارت مورد علاقه من است. من

about it in just a minute. You might say, also,  Sweetheart, Sweetie, Love or Dear. "Hey, dear." 

فقط در یک دقیقه یک داستان احمقانه درباره آن به شما خواهم گفت. همچنین ممکن است بگویید، دلبر، عزیزم، عشق یا عزیز. "هی عزیزم."

So I want to tell you, I often call Dan, my  husband, Hun, but apparently I rarely say just  

بنابراین می‌خواهم به شما بگویم، من اغلب به دان، شوهرم، هون زنگ می‌زنم، اما ظاهراً به ندرت فقط

Hun. Instead, I often say, "Hey, Hun," because  I'm giving him some kind of direction or calling  

هون می‌گویم. درعوض، اغلب می‌گویم: «هی، هون»، زیرا به نوعی به او جهت می‌دهم یا او را صدا می‌کنم

to him. So I might say, "Hey, Hun. Where are you?"  So one time I called into my yard, I said, "Hey,  

. بنابراین ممکن است بگویم، "هی، هون. کجایی؟" بنابراین یک بار به حیاط خانه ام زنگ زدم، گفتم: "هی،

Hun, where are you?" And my child, my son, went  into the yard to look for him and he came back  

هون، کجایی؟" و فرزندم، پسرم، به داخل حیاط رفت تا او را جستجو کند و او برگشت

and said, "I don't know where Hey, Hun is. "So  he had heard me say, Hey, Hun, so much that he  

و گفت: "من نمی دانم هی، هون کجاست. "بنابراین، او آنقدر شنیده بود که می گفتم، هی، هون، که او

thought this was one expression that I used  to address Dan. Just a silly little anecdote. 

فکر کردم این یک عبارتی بود که برای خطاب به دن استفاده کردم. فقط یک حکایت کوچک احمقانه

And you can really use any of these, but I do  want to give you a quick little cultural note  

و شما واقعاً می‌توانید از هر یک از اینها استفاده کنید، اما من می‌خواهم یک یادداشت فرهنگی کوچک به شما بدهم

that in the US if a stranger says Sweetheart  or Dear, it's kind of rude. It's almost like  

که در ایالات متحده، اگر غریبه‌ای بگوید Sweetheart یا Dear، به نوعی بی‌ادب است. تقریباً مانند

they're trying to make fun of you. So let me give  you a little example. Let's imagine that a woman,  

آن‌ها می‌خواهند شما را مسخره کنند. بنابراین اجازه دهید برای شما مثالی بزنم. بیایید تصور کنیم که یک زن،

usually this is referring to a woman. Let's  imagine that a woman is going to the gas station  

معمولاً به یک زن اشاره دارد. بیایید تصور کنیم که زنی به پمپ بنزین می‌رود

and she's about to put gas into her car, but she  does something wrong. Let's say that she pushes  

و می‌خواهد به ماشینش بنزین بزند، اما او اشتباهی انجام می‌دهد. بیایید بگوییم که او

the wrong button and she uses the wrong handle.  Someone who is at the other guest pump might  

دکمه اشتباه را فشار می‌دهد و از دستگیره اشتباهی استفاده می‌کند. کسی که در پمپ مهمان دیگر است، ممکن است

look over and say, "Hey, Sweetheart, that's not  how you do it." Well, it's not really something  

نگاهی به آن بیندازد و بگوید: "هی، عزیزم، این کار را نمی‌کنی ." خوب، این واقعاً کار

correct that she's doing and that guy added the  word Sweetheart, kind of to imply "That's a kind  

درستی نیست که او انجام می‌دهد و آن مرد کلمه Sweetheart را اضافه کرد، به نوعی به این معنی که «این یک

of stupid thing to do that you're doing," wasn't  a very polite expression. But if you're using this  

نوع کار احمقانه است که انجام می‌دهی»، بیان خیلی مؤدبانه‌ای نبود. اما اگر

with someone you love, it's not a problem. Now, this is very different from in the UK.  

با کسی که دوستش دارید از این  استفاده می‌کنید، مشکلی نیست. در حال حاضر، این بسیار متفاوت از انگلستان است.

Expressions like Love or Dear or Sweetheart are  used by strangers in a positive way. I remember  

عباراتی مانند Love یا Dear یا Sweetheart توسط غریبه ها به شیوه ای مثبت استفاده می شود. به یاد دارم

many times in England getting on the bus and the  bus driver saying, "Come on, Love. Get on the bus,  

بارها در انگلستان سوار اتوبوس شدم و راننده اتوبوس گفت: "بیا، عشق. سوار اتوبوس شو،

Love." And I thought, "Oh, that's so kind. It's  so sweet." The way he said it was so endearing  

عشق." و من فکر کردم، "اوه، این خیلی مهربان است. خیلی شیرین است." روشی که او گفت خیلی دوست داشتنی بود

and you could tell it was said with a kind of  kindness. So this is a cultural difference in the  

و می توان گفت با نوعی مهربانی گفته شد. بنابراین این یک تفاوت فرهنگی در

US compared to in the UK. But if you're saying it  to someone you love, don't worry. It's all right. 

ایالات متحده در مقایسه با بریتانیا است. اما اگر آن را به کسی که دوستش دارید می‌گویید، نگران نباشید. همه چیز درست است.

And finally, before we get to our conversation  practice, let's talk about three verbs that  

و در نهایت، قبل از اینکه به تمرین مکالمه خود بپردازیم ، بیایید در مورد سه فعل که

we use to talk about love. The first one is a  lovely little insect, to give you butterflies  

برای صحبت درباره عشق استفاده می‌کنیم صحبت کنیم. اولین مورد یک حشره کوچک دوست داشتنی است که به شما پروانه ها را

in your stomach. Have you ever been in love and  you just have this feeling inside of you that's  

در شکم شما می دهد. آیا تا به حال عاشق شده اید و فقط این احساس را در درون خود دارید که

hard to describe? It kind of makes you feel maybe  a little bit nervous, a little bit excited, all  

توصیف آن سخت است؟ به نوعی باعث می‌شود که در آن واحد احساس کنید شاید کمی عصبی، کمی هیجان‌انگیز، و همه اینها

at the same time. You might say, "When I first saw  him, I just had butterflies in my stomach." We can  

هم‌زمان. ممکن است بگویید، "وقتی برای اولین بار او را دیدم، فقط پروانه هایی در شکمم بود." می‌توانیم

imagine a butterfly fluttering in your stomach and  it kind of describes that feeling of discomfort,  

پروانه‌ای را تصور کنیم که در شکم شما بال می‌زند و به نوعی آن احساس ناراحتی،

but excitement at the same time. I want to know,  is there an expression that's similar to this in  

اما در عین حال هیجان را توصیف می‌کند. می‌خواهم بدانم، آیا عبارتی مشابه این در

your language? I know that some languages  use other animals, other insects, and have  

زبان شما وجود دارد؟ می‌دانم که برخی از زبان‌ها از حیوانات دیگر، حشرات دیگر استفاده می‌کنند و

really colorful ways of describing that feeling of  excited, but nervous love. So let me know in the  

روش‌های بسیار رنگارنگی برای توصیف آن احساس عشق هیجان‌انگیز اما عصبی دارند. بنابراین در نظرات به من اطلاع دهید که

comments what that expression is in your language. Have you ever heard this in a fairytale, to live  

این عبارت در زبان شما چیست. آیا تا به حال این را در یک افسانه شنیده اید، تا

happily ever after? And this kind of implies that  there are never any difficulties or problems.  

همیشه شاد زندگی کنید؟ و این نوع بیانگر این است که هرگز هیچ مشکل یا مشکلی وجود ندارد.

It's kind of an overly sentimental phrase. So we  might use it in real life like this. "I thought  

این یک نوع عبارت بیش از حد احساساتی است. بنابراین ما ممکن است از آن در زندگی واقعی مانند این استفاده کنیم. "من فکر می‌کردم

that getting married meant that we would live  happily ever after. But the reality is that  

که ازدواج به این معناست که ما تا آخر عمر با خوشبختی زندگی خواهیم کرد. اما واقعیت این است که

marriage is a lot of hard work." So here we're  comparing this fairytale idea that everything is  

ازدواج کار سختی است." بنابراین در اینجا این ایده افسانه ای را با هم مقایسه می کنیم که همه چیز

always just wonderful and roses and rainbows and  happy. And the reality that having a long-term  

همیشه شگفت انگیز است و گل رز و رنگین کمان و شاد. و این واقعیت که داشتن یک

relationship with someone is a lot of work. So  we can use this in kind of a realistic way, too. 

رابطه بلندمدت با کسی کار زیادی است. بنابراین، ما نیز می‌توانیم از این به نوعی واقع‌بینانه استفاده کنیم.

And our final phrase, our final verb to talk about  love is this one, to grow old together. This is a  

و آخرین عبارت ما، فعل آخر ما برای صحبت درباره عشق این است، با هم پیر شویم. این یک

very romantic phrase. So we might say, "My husband  Dan and I met when we were very young, but we look  

جمله بسیار عاشقانه است. بنابراین می‌توانیم بگوییم: "من و شوهرم دن وقتی خیلی جوان بودیم با هم آشنا شدیم، اما مشتاقانه

forward to growing old together." And this implies  we hope that we will be together forever until we  

منتظریم که با هم پیر شویم." و این بدان معناست که امیدواریم تا زمانی که پیر شویم برای همیشه با هم باشیم

are old and we will live through all of life  together. We are going to grow old together.  

و تمام زندگی را با هم زندگی کنیم. قراره با هم پیر بشیم

This is a phrase that you might hear in someone's  wedding vows. As they get married they might say,  

این عبارتی است که ممکن است در نذر عروسی کسی بشنوید. در حین ازدواج ممکن است بگویند،

"I look forward to growing old with you,"  because it's a very sentimental thing to say. 

«من مشتاقانه منتظرم که با تو پیر شوم»، زیرا گفتن این حرف بسیار احساسی است.

All right. Are you ready for our conversation  section? Let's take all of the questions,  

خیلی خوب. آیا برای بخش مکالمه ما آماده هستید ؟ بیایید همه سؤالات،

all of these key common phrases and add them up  together in a conversation. You're about to watch  

همه این عبارات رایج کلیدی را در نظر بگیریم و آنها را در یک مکالمه با هم جمع کنیم. شما در شرف تماشای

a sample conversation between my husband, Dan and  I, talking about our long-term relationship. Guess  

یک نمونه گفتگوی بین شوهرم، دان و من هستید که در مورد رابطه بلندمدتمان صحبت می کنیم. حدس بزنید

how many years we have been together. You'll  find out in the conversation in just a minute. 

چند سال با هم هستیم. فقط در یک دقیقه در مکالمه متوجه خواهید شد.

And then after that conversation it will be  your chance to speak. I'm going to be speaking  

و بعد از آن مکالمه، فرصت صحبت کردن شما خواهد بود. من قرار است

with you, asking you some questions, and you  need to speak out loud and practice with me.  

با شما صحبت کنم، چند سوال از شما بپرسم، و شما باید با صدای بلند صحبت کنید و با من تمرین کنید.

But before we do that, I want you to watch the  sample conversation and get ready. Let's watch. 

اما قبل از انجام این کار، می‌خواهم نمونه مکالمه را تماشا کنید و آماده شوید. بیایید تماشا کنیم.

Hey, Hun, I have a question for you.  Do you believe in love at first sight?

هی، هون، من یک سوال از شما دارم. آیا به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟

Dan: Ooh,  

good question. I don't know if everyone  does, but I sure do. It happened to me.

دن: اوه،

سؤال خوبی است. نمی‌دانم همه این کار را می‌کنند یا نه، اما من مطمئنم. برای من اتفاق افتاد.

Vanessa: Oh, really?

ونسا: اوه، واقعا؟

Dan: With you.

دن: با تو

Vanessa: Oh.

Dan: I had butterflies  

ونسا: اوه

دن:

in my stomach the first time you talked to  me, and I knew it was more than puppy love.

اولین باری که با من صحبت کردی، پروانه‌هایی در شکمم داشتم و می‌دانستم که این چیزی فراتر از عشق توله‌سگی است.

Vanessa: Oh,  

ونسا: اوه،

that's so sweet. How did  you know that I was the one?

خیلی شیرین است. از کجا فهمیدی که من همان کسی هستم؟

Dan: It sounds cheesy, but when you know, you know.

دن: به نظر خنده دار می رسد، اما وقتی می دانید، می دانید.

Vanessa: Oh, that's so sweet.

ونسا: اوه، خیلی شیرین است.

Dan: What about  

دن:

you? Do you think we'll live happily ever after?

تو چی؟ فکر میکنی تا آخر عمر با خوشبختی زندگی کنیم؟

Vanessa: I sure hope  

ونسا: مطمئناً

so. We've known each other for 19  years, so it's starting to get serious.

امیدوارم . ما 19 سال است که یکدیگر را می شناسیم ، بنابراین شروع به جدی شدن کرده است.

Dan: I'd say so.

دن: من می گویم.

Vanessa: Well, here's to growing old together. 

ونسا: خب، اینجاست که با هم پیر شویم.

All right. So now you know the answer. We have  known each other for 19 years. Incredible. 

خیلی خوب. بنابراین اکنون پاسخ را می دانید. ما 19 سال است که یکدیگر را می شناسیم. باور نکردنی

Well, now it is your turn. I want you to practice  speaking out loud. This will help you to retain  

خب حالا نوبت شماست می‌خواهم با صدای بلند صحبت کردن را تمرین کنید. این به شما کمک می‌کند

and remember everything that you've learned from  this lesson. I'm going to be asking you a question  

همه چیزهایی را که از این درس آموخته‌اید حفظ کرده و به خاطر بسپارید . من از شما یک سوال می‌پرسم

and then I'm going to be quiet. I'm going to pause  while you speak out loud. You can repeat this  

و سپس ساکت می‌شوم. وقتی شما با صدای بلند صحبت می‌کنید، مکث می‌کنم. می‌توانید این

section as many times as you need to kind of gain  and grow that confidence in a safe area until you  

بخش   را هر چند بار که نیاز دارید تکرار کنید تا به نوعی به دست آورید و این اعتماد به نفس را در یک منطقه امن افزایش دهید تا زمانی که

go out into the real world and talk about love. All right. Are you ready to get started?  

به دنیای واقعی بروید و در مورد عشق صحبت کنید. خیلی خوب. برای شروع آماده اید؟

Let's do it. So I want to hear  

بیایید آن را انجام دهیم. بنابراین می‌خواهم

about your romantic partner, your partner or your  spouse. Tell me, how long have you been together? 

درباره شریک عاشقانه‌تان، شریک یا همسرتان بشنوم. بگو چه مدت با هم بودی؟

Oh. Well, tell me what was your first date. Thanks for sharing. 

اوه خب، به من بگو اولین قرارت چه بود؟ با تشکر برای به اشتراک گذاری.

Now I want to know, do you  think that they're the one? 

حالا می‌خواهم بدانم، آیا شما فکر می‌کنید که آنها یکی هستند؟

Oh, that's so sweet. Thank you for sharing with  me. I love hearing other people's love stories.  

اوه، این خیلی شیرین است. برای به اشتراک گذاشتن با من از شما متشکرم. من عاشق شنیدن داستان های عاشقانه دیگران هستم.

I hope that you live happily ever after. Well, congratulations on growing your  

امیدوارم همیشه شاد زندگی کنی خوب، به خاطر افزایش مهارت‌های انگلیسی‌زبانی خود به شما تبریک می‌گویم

English-speaking skills. Feel free to go back  and review that conversation as many times as  

. با خیال راحت به عقب برگردید و آن مکالمه را هر چند بار که

you need to. And a great way to do that is  by downloading the free PDF worksheets. This  

لازم است مرور کنید. و یک راه عالی برای انجام این کار، دانلود کاربرگ‌های PDF رایگان است. این

includes all of the common questions, all of the  common phrases, definitions, sample sentences,  

شامل همه سؤالات رایج، همه عبارات متداول، تعاریف، جملات نمونه،

and the sample conversation, plus a chance for  you to review and write out your answers to these  

و نمونه مکالمه است، به علاوه فرصتی برای شما برای بررسی و نوشتن پاسخ های خود به این

questions. My goal for you is to be able to take  this conversation skill and go into the real world  

سؤالات. هدف من برای شما این است که بتوانید از این مهارت مکالمه استفاده کنید و برای استفاده از آن وارد دنیای واقعی شوید

to use it. So make sure you download the free  PDF worksheet. You can click on the link in the  

. بنابراین مطمئن شوید که کاربرگ PDF رایگان را دانلود کرده اید . می‌توانید روی پیوند موجود در

description to download that free PDF today. Well, thank you so much for learning English  

توضیحات کلیک کنید تا آن PDF رایگان را امروز دانلود کنید. خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم

with me, and I'll see you again next Friday for  a new lesson here on my YouTube channel. Bye.

، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ.

Dan: What about  

دن:

you? Do you think we'll live happily ever after?

تو چی؟ فکر میکنی تا آخر عمر با خوشبختی زندگی کنیم؟

Vanessa: Well, what am I supposed to say? Well ...

ونسا: خب، من باید چی بگم؟ خب...

Dan: Well, we're done for.

دن: خب، کارمون تموم شد.

Vanessa: We have to start over, I can't do that. 

ونسا: باید از نو شروع کنیم، من نمی توانم این کار را انجام دهم.

But wait, do you want more? I recommend  watching this video next where you will  

اما صبر کنید، آیا بیشتر می خواهید؟ توصیه می‌کنم این ویدیوی بعدی را تماشا کنید، جایی که

talk about your weekend plans. This  is another common conversation topic.  

درباره برنامه‌های آخر هفته خود صحبت خواهید کرد. این یکی دیگر از موضوعات مکالمه رایج است.

What if you went on a date? What  if you didn't go on a date? Well,  

اگر قرار ملاقات رفتی چه؟ اگر سر قرار نرفتید چه؟ خوب،

you can learn how to talk about it in  this conversation and I'll see you there.

می‌توانید نحوه صحبت کردن در مورد آن را در این مکالمه یاد بگیرید و من شما را آنجا می‌بینم.