5 Speaking Mistakes to AVOID in English

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Do you make these five common speaking  mistakes? Let's talk about it. 

آیا این پنج اشتباه رایج در صحبت کردن را مرتکب می شوید؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Learning English is hard. There are  so many mistakes that you can make,  

یادگیری زبان انگلیسی سخت است. اشتباهات زیادی وجود دارد که می توانید مرتکب شوید،

but do you know what? As long as you are  practicing, you are progressing. Before we  

اما آیا می دانید چیست؟ تا زمانی که در حال تمرین هستید، در حال پیشرفت هستید. قبل از

start, I have a little disclaimer. When you are  learning anything new, English or any other skill,  

شروع، من یک سلب مسئولیت کوچک دارم. وقتی در حال یادگیری هر چیز جدیدی هستید، انگلیسی یا هر مهارت دیگری

it's totally normal to make a lot of mistakes.  This is extremely common and you shouldn't be  

، مرتکب اشتباهات بسیار طبیعی است. این بسیار رایج است و شما نباید

embarrassed about making mistakes. But the fact  of the matter is, because you really care about  

از اشتباه کردن خجالت بکشید. اما واقعیت این است که چون واقعاً به

English, you probably want to level up your  skills. You want to avoid common mistakes,  

انگلیسی اهمیت می‌دهید، احتمالاً می‌خواهید مهارت‌های خود را ارتقا دهید . شما می‌خواهید از اشتباهات رایج اجتناب کنید،

and that's what we're going to talk about  today. I'm going to help you avoid five common  

و این چیزی است که امروز درباره آن صحبت خواهیم کرد . من قصد دارم به شما کمک کنم از پنج

speaking mistakes so that you can level up your  English. And like always, I have created a free  

اشتباه رایج صحبت کردن اجتناب کنید تا بتوانید انگلیسی خود را ارتقا دهید . و مانند همیشه، من یک

PDF worksheet with all of these mistakes and  their solutions so that you don't make these  

کاربرگ PDF رایگان با همه این اشتباهات و راه حل های آنها ایجاد کرده ام تا شما این

mistakes in your conversations. All right,  let's get started with mistake number one. 

اشتباهات را در مکالمات خود مرتکب نشوید. بسیار خوب، بیایید با اشتباه شماره یک شروع کنیم.

What time is it? It's seven twenty, or it's seven  twenty o'clock. Which one is the mistake? Can you  

ساعت چند است؟ ساعت هفت و بیست است، یا ساعت هفت  بیست است. کدام یک اشتباه است؟ میتونی

guess? It's the second one? It's seven twenty  o'clock. When you are saying a time that has  

حدس بزنی؟ این دومی است؟ ساعت هفت و بیست است . وقتی زمانی را می گویید که

specific minutes, you do not need to say  o'clock. "It's seven twenty," is perfectly  

دقیقه های خاصی دارد، نیازی نیست ساعت را بگویید. "ساعت هفت و بیست است" کاملاً

fine. So when should you use o'clock? That's  only when you are saying the hour. For example,  

خوب است. پس چه زمانی باید از ساعت استفاده کرد؟ این فقط زمانی است که شما ساعت را می گویید. برای مثال،

"What time is it?" "It's seven o'clock," "It's  three o'clock," "It's 11 o'clock." Beautiful.  

"ساعت چند است؟" "ساعت هفت است"، " ساعت سه است"، "ساعت 11 است." زیبا.

Let's take a look at a sample sentence. "If  you have to be at work at eight o'clock, you  

بیایید نگاهی به یک جمله نمونه بیندازیم. " اگر باید ساعت هشت سر کار باشید،

better leave the house by seven thirty." Notice  that when I said only the hour, eight o'clock,  

بهتر است تا ساعت هفت و نیم از خانه خارج شوید." توجه داشته باشید که وقتی فقط ساعت را گفتم، ساعت هشت،

I added o'clock. Sometimes in conversation we even  drop o'clock. "If you have to be at work at eight,  

ساعت را اضافه کردم. گاهی اوقات در مکالمه حتی ساعت را رها می کنیم. "اگر باید ساعت هشت سر کار

you better leave the house by seven thirty." But  just make sure that you do not add o'clock in the  

باشید، بهتر است تا ساعت هفت و نیم از خانه خارج شوید." اما فقط مطمئن شوید که ساعت را در

wrong spot. Don't add it after seven thirty.  Are you ready for a little test? Take a look  

نقطه اشتباه اضافه نکنید. بعد از هفت و نیم آن را اضافه نکنید. آیا برای یک تست کوچک آماده اید؟

at this sentence. Where should we put o'clock? "Our flight leaves at six, so I want to be at  

به این جمله نگاهی بیندازید. ساعت را کجا بگذاریم؟ «پرواز ما ساعت شش حرکت می‌کند، بنابراین می‌خواهم ساعت

the airport by four thirty." Where should we put  o'clock? You have three seconds to guess. 3, 2,  

چهار و نیم در فرودگاه باشم.» ساعت را کجا باید بگذاریم ؟ شما سه ثانیه فرصت دارید حدس بزنید. 3، 2،

1. "Our flight leaves at six o'clock,  so I want to be at the airport by four  

1. «پرواز ما ساعت شش حرکت می‌کند، بنابراین می‌خواهم تا ساعت چهار

thirty." Great, don't be late for your flight. Let's go on to mistake number two. Have you ever  

و نیم در فرودگاه باشم». عالیه برای پروازت دیر نکن بیایید به اشتباه شماره دو برویم. آیا تا به حال

heard this phrase? "Would you mind?" "Would you  mind helping me?" "Would you mind carrying this  

این عبارت را شنیده اید؟ "از نظر شما اشکالی نداره؟" "دوست داری به من کمک کنی؟" "دوست داری این

bag for me?" "Would you mind?" This is extremely  polite, and you're likely to hear this in daily  

کیف را برای من حمل کنی؟" "از نظر شما اشکالی نداره؟" این بسیار مودبانه است، و احتمالاً این را در

conversation and in the workplace. But a common  mistake is how to answer this. So if I asked you,  

مکالمات روزانه و در محل کار خواهید شنید. اما یک اشتباه رایج این است که چگونه به این پاسخ دهیم. بنابراین، اگر از شما بپرسم،

"Would you mind carrying that heavy box for  me?" And you said, "Yeah, certainly." Oh no,  

"آیا می‌خواهید آن جعبه سنگین را برای من حمل کنید؟" و شما گفتید: "بله، حتما." اوه نه،

this is not the correct answer. I would say,  "Oh, okay. It's okay, it's okay. I'll carry  

این پاسخ صحیح نیست. می‌گفتم، «اوه، باشه. اشکالی نداره. اشکالی نداره. من

it." So what should you say instead, and why  is yes incorrect? Let's see. Take a look at  

میبرمش.» بنابراین به جای آن چه باید بگویید، و چرا بله نادرست است؟ اجازه بدید ببینم. به

the original question, "Would you mind carrying  this heavy box for me?" I'm really asking you,  

سؤال اصلی نگاهی بیندازید، "آیا می‌خواهید این جعبه سنگین را برای من حمل کنید؟" من واقعاً از شما می پرسم،

"Is it a problem to carry this heavy box for me?"  So if I ask you, "Is it a problem?" and you say,  

"آیا حمل این جعبه سنگین برای من مشکلی دارد؟" بنابراین اگر از شما بپرسم "مشکلی است؟" و شما می گویید،

"Yes," well, it means that you're not  going to do it, you don't want to do it. 

"بله"، خوب، به این معنی است که شما این کار را انجام نمی دهید، شما نمی خواهید آن را انجام دهید.

So how can you answer this correctly? Instead, you  can say, "Would you mind carrying this heavy box  

پس چگونه می توان به این پاسخ صحیح داد؟ درعوض، می‌توانید بگویید: "می‌خواهی این جعبه سنگین را

for me?" "No, it's not a problem." Oh, beautiful  answer, and you pick up the heavy box and I feel  

برای من حمل کنی؟" "نه، مشکلی نیست." اوه، پاسخ زیبا، و تو جعبه سنگین را برمی‌داری و من احساس می‌کنم که

so loved. Let's take a look at a couple of sample  sentences because this is a tricky one. You want  

خیلی دوستش دارم. بیایید به چند جمله نمونه نگاهی بیندازیم زیرا این جمله پیچیده است. شما می خواهید

to answer correctly, you want the other person to  understand you as well. What about this question?  

درست پاسخ دهید، می خواهید طرف مقابل نیز شما را درک کند. در مورد این سوال چطور؟

"Would you mind giving me a ride to the office  tomorrow? My car is at the mechanic shop." Well,  

"آیا می‌خواهید فردا با من به دفتر بروید ؟ ماشین من در مغازه مکانیکی است." خوب،

if you can do it, if you can help me. Should you  say yes or no? "Would you mind giving me a ride?"  

اگر می توانید آن را انجام دهید، اگر می توانید به من کمک کنید. آیا باید بگویید بله یا خیر؟ "می خواهی به من سوار شوی؟"

"No, not a problem." This is a great answer. Isn't  it a little bit strange? You're telling them,  

"نه، مشکلی نیست." این یک پاسخ عالی است. کمی عجیب نیست؟ شما به آنها می گویید،

"Yes, I can help you," but your answer is  really "No, it's not a problem." Sometimes  

"بله، می توانم به شما کمک کنم"، اما پاسخ شما واقعاً "نه، مشکلی نیست." گاهی اوقات

English is a little bit strange. Well, I have  a little quiz for you. I want to see if you  

انگلیسی کمی عجیب است. خوب، من یک آزمون کوچک برای شما دارم. می‌خواهم ببینم آیا

can guess the correct answer here. Take a look. "Would you mind paying for my coffee? I'm sorry,  

می‌توانید پاسخ صحیح را در اینجا حدس بزنید. نگاهی بیاندازید. "می‌خواهی پول قهوه‌ام را بپردازی؟ متاسفم،

I forgot my wallet, I can't believe it." Well,  if you want to help me, I'm your English teacher  

کیف پولم را فراموش کردم، باورم نمی‌شود." خوب، اگر می‌خواهید به من کمک کنید، من معلم انگلیسی شما هستم

and you want to do something kind for  me, thank you, what could you say? "Yes,  

و می‌خواهید کاری برای من انجام دهید، متشکرم، چه می‌توانید بگویید؟ "بله

certainly," or, "No, it's not a problem."  What should you say? If you want to help me,  

، مطمئنا" یا، "نه، مشکلی نیست." چه باید گفت؟ اگر می‌خواهید به من کمک کنید،

I'll give you three seconds to decide. "Would  you help me buy this coffee? I'm sorry,  

سه ثانیه به شما فرصت می‌دهم تا تصمیم بگیرید. " به من کمک می کنی این قهوه را بخرم؟ متاسفم،

I forgot my wallet." 3, 2, 1. You can say, "No,  it's not a problem." Oh, what a beautiful answer. 

کیف پولم را فراموش کردم." 3، 2، 1. می توانید بگویید، " نه، مشکلی نیست." اوه چه جواب قشنگی

All right, let's go to common speaking mistake  number three. All right, common speaking mistake  

بسیار خوب، بیایید به اشتباه رایج شماره سه برویم. بسیار خوب، اشتباه رایج در صحبت کردن

number three. "This shirt is broken," or, "This  shirt is torn." Huh, both of these words mean  

شماره سه. «این پیراهن شکسته است» یا «این پیراهن پاره شده است». هه، هر دوی این کلمات به این معنی است

that there's some damage, there's something  wrong, but there's only one that's correct.  

که آسیبی وجود دارد، مشکلی وجود دارد، اما فقط یک مورد درست است.

You know what? "This shirt is torn." This is  the irregular past tense of the verb to tear  

میدونی چیه؟ این پیراهن پاره شده است. این زمان گذشته نامنظم فعل to tear

something. And we almost always use the verb to  tear for cloth or clothing. So you might say,  

something است. و ما تقریبا همیشه از فعل پاره کردن برای پارچه یا لباس استفاده می‌کنیم. بنابراین ممکن است بگویید،

"Ugh, I stepped on the bottom of my dress  and now it's torn." That means it's damaged,  

"اوه، پا به پایین لباسم گذاشتم و حالا پاره شده است." یعنی آسیب دیده است،

maybe you're going to have to sew it to fix it.  So what about that other word, broken? This is  

شاید مجبور شوید آن را بدوزید تا درست شود. پس در مورد آن کلمه دیگر، شکسته چطور؟ این

also an irregular past tense verb of to break. When can we use break? Well, we use it in a lot  

هم یک فعل زمان گذشته نامنظم از شکستن است. چه زمانی می توانیم از break استفاده کنیم؟ خوب، ما در بسیاری از موقعیت‌های دیگر از آن استفاده می‌کنیم

of other situations, but it's usually for hard  things. You can break a wine glass when you drop  

، اما معمولاً برای چیزهای سخت است. وقتی لیوان شراب را انداختی

it, you can break your phone if you drop it. If  you drop it in water, well, sorry, your phone is  

می‌توانی بشکنی، اگر گوشیت را بیاندازی می‌توانی بشکنی. اگر آن را در آب بیندازید، خوب، متأسفیم، تلفن شما

broken. These things, the wine glass, your phone,  they are hard. They're metal, they're plastic,  

خراب است. این چیزها، لیوان شراب، تلفن شما، سخت هستند. آنها فلزی هستند، آنها پلاستیکی هستند،

they're wooden. It's something that's hard  and it's broken. So I have a little quiz for  

آنها چوبی هستند. این چیزی است که سخت است و شکسته است. بنابراین من یک مسابقه کوچک برای

you. Can you guess which word is the best for this  sentence? "The child cried when he discovered that  

شما دارم. آیا می توانید حدس بزنید کدام کلمه برای این جمله بهترین است ؟ "کودک وقتی فهمید که

his favorite toy was," broken or torn? I'll give  you three seconds. 3, 2, 1. "The child cried when  

اسباب بازی مورد علاقه اش شکسته یا پاره است، گریه کرد؟" سه ثانیه به شما فرصت می دهم. 3، 2، 1. "کودک وقتی

he discovered that his favorite toy was broken." The toy is something hard, so we use to break.  

متوجه شد که اسباب بازی مورد علاقه اش شکسته است، گریه کرد." اسباب بازی چیزی سخت است، بنابراین ما برای شکستن استفاده می کنیم.

His toy was broken. What about this challenge  sentence? "My sister borrowed my shirt and  

اسباب بازیش شکسته بود. در مورد این جمله چالشی چطور؟ "خواهرم پیراهن مرا قرض گرفت و

when she gave it back, it was" broken or  torn? 3, 2, 1. Ah, when she gave it back,  

وقتی آن را پس داد، شکسته یا پاره شد؟" 3، 2، 1. آه، وقتی آن را پس داد

it was torn. What did she do to it? I guess she'll  have to fix it now. Because this is a shirt,  

، پاره شد. او با آن چه کرد؟ من حدس می‌زنم که او اکنون باید آن را درست کند. چون این یک پیراهن است

it's a piece of cloth, it's something soft, we use  to tear or that past tense verb torn. All right,  

، یک تکه پارچه است، چیزی نرم است، از آن برای پاره کردن یا آن فعل زمان گذشته پاره شده استفاده می‌کنیم. بسیار خوب،

let's go to the next common speaking mistake. Common speaking Mistake number four. "Sorry,  

بیایید به اشتباه رایج بعدی صحبت کنیم. اشتباه رایج صحبت کردن شماره چهار. "ببخشید،

it's a mistake," "Sorry, it's a fault." Only one  of these is correct. Which one do you think it is?  

اشتباه است"، "ببخشید، این یک اشتباه است." فقط یکی از این موارد صحیح است. به نظر شما کدام یک است؟

"Sorry, it's a mistake." We often use the word  mistake in the full phrase, "I made a mistake."  

"ببخشید، این یک اشتباه است." ما اغلب از کلمه اشتباه در عبارت کامل «اشتباه کردم» استفاده می‌کنیم.

"Sorry, I made a mistake. I washed your white  shirt with my red socks and now you have a pink  

"ببخشید، اشتباه کردم. من پیراهن سفید شما را با جوراب های قرمزم شستم و حالا شما یک پیراهن صورتی دارید

shirt. It's my fault." Ooh, here's our second  word. So these two words, mistake and fault,  

. این تقصیر من است." اوه، این دومین کلمه ما است. بنابراین این دو کلمه، اشتباه و خطا

have a very similar meaning, but they're used  grammatically differently. So let's take a look  

،   معنای بسیار مشابهی دارند، اما از نظر گرامری متفاوت استفاده می‌شوند. بنابراین بیایید نگاهی به آن بیندازیم

at that. Like I mentioned, the word mistake  is often used in the full phrase 'to make a  

. همانطور که اشاره کردم، کلمه اشتباه اغلب در عبارت کامل «

mistake'. "Sorry, I made a mistake." And the word  fault is often used with a possessive pronoun,  

اشتباه کردن» استفاده می‌شود. "ببخشید، اشتباه کردم." و کلمه خطا اغلب با یک ضمیر ملکی استفاده می شود،

"That's my fault, I'm sorry." "You know  what? That's his fault." Children often say,  

"این تقصیر من است، متاسفم." "میدونی چیه؟ این تقصیر اوست." بچه‌ها اغلب می‌گویند:

"It's not my fault, I didn't do it."  So here we always have the possessive  

«تقصیر من نیست، من این کار را نکردم». بنابراین در اینجا ما همیشه

pronoun in front of the word of fault.  "It was my fault, I made a mistake." This  

ضمیر ملکی را در مقابل کلمه خطا داریم. "تقصیر من بود، اشتباه کردم."

is a beautiful way to use this grammatically. Let's see if you can get this correct in a little  

این  روشی زیبا برای استفاده از آن از نظر دستوری است. بیایید ببینیم آیا می‌توانید این را در یک آزمون کوچک به درستی دریافت کنید

quiz. "You on ___ the project, but it's not  your ___. No one told you the guidelines."  

. "شما در پروژه ___ هستید، اما این ___ شما نیست. هیچکس دستورالعمل ها را به شما نگفته است."

Which one should we use? "You made a mistake,  but it's not your fault. No one told you the  

از کدام یک استفاده کنیم؟ "تو اشتباه کردی، اما این تقصیر تو نیست. هیچ‌کس دستورالعمل‌ها را به شما نگفته است

guidelines." Beautiful grammar, beautiful  way to speak, and also a very kind sentence. 

." گرامر زیبا، روش زیبای صحبت کردن، و همچنین یک جمله بسیار مهربان.

All right, let's go to our final and fifth  common speaking mistake. This fifth common  

بسیار خب، اجازه دهید به آخرین و پنجمین اشتباه رایج صحبتی خود برویم. این پنجمین

speaking mistake is often said in relationships  where you live with someone. Have you ever  

اشتباه رایج در صحبت کردن اغلب در روابطی که با شخصی زندگی می‌کنید، گفته می‌شود. آیا تا به حال

heard someone say, "Yes, I heard what you  said to me," and then someone else says,  

شنیده‌اید که کسی بگوید: "بله، من آنچه را که به من گفتی شنیدم" و سپس شخص دیگری بگوید:

"But were you listening?" Oh, to hear, to listen.  They both mean that sound is going in your ears,  

"اما آیا گوش می‌دادی؟" آه، برای شنیدن، برای گوش دادن. هر دوی آنها به این معنی هستند که صدا در گوش شما می رود،

but they have an important difference. So let's  break it down. The verb to hear is more general,  

اما تفاوت مهمی با هم دارند. پس بیایید آن را تجزیه کنیم. فعل شنیدن کلی تر است

it just means that sound is going in your  ears and you can perceive some sounds. "Yeah,  

،   فقط به این معنی است که صدا در گوش شما می رود و می توانید برخی صداها را درک کنید. "آره،

I hear my classmates talking on the side of the  classroom. I hear them," but are you listening  

من می‌شنوم که همکلاسی‌هایم در کنار کلاس صحبت می‌کنند. آنها را می‌شنوم،» اما آیا شما

to them? The verb to listen means that you're  paying attention. "I heard my classmates talking,  

به آنها گوش می‌دهید؟ فعل گوش دادن به این معنی است که شما در حال توجه هستید. "من صحبت همکلاسی هایم را شنیدم،

but I wasn't listening to them." Ooh, So you heard  some sounds coming in your ears, but you weren't  

اما به آنها گوش نمی دادم." اوه، پس صداهایی را شنیدید که در گوشتان می آمد، اما

paying attention to it. You weren't listening. Parents often tell children this, "Yes,  

به آن توجه نکردید. تو گوش نمیدادی والدین اغلب این را به بچه ها می گویند: "بله،

you heard me, but were you listening?" You might  even hear this in movies and TV shows. If a couple  

من را شنیدی، اما آیا گوش می دادی؟" حتی ممکن است این را در فیلم‌ها و نمایش‌های تلویزیونی بشنوید. اگر زن و

is having an argument, one might say, "Yeah,  I heard you," and the other might say, "Yeah,  

شوهری با هم دعوا کنند، ممکن است یکی بگوید، " آره، شنیدم" و دیگری ممکن است بگوید "آره،

but you weren't listening to me." That means  you heard the sounds going in your ears, but  

اما تو به حرف من گوش نمی‌دادی." این بدان معناست که صداهایی را شنیده اید که در گوش خود می گذرد، اما

you were not paying attention. This is a subtle  difference. Let's see if you can get it correct in  

توجه نکرده اید. این یک تفاوت ظریف است. بیایید ببینیم آیا می‌توانید آن را در

this little quiz sentence. "I was trying to ___ to  the lecture, but all I could ___ was the squeaky  

این جمله کوچک امتحانی درست دریافت کنید. "سعی می‌کردم ___ به سخنرانی بروم، اما تنها چیزی که می‌توانستم ___

chair of my neighbor." I was trying to___," I'll  give you three seconds. "I was trying to listen to  

صندلی جیرجیر همسایه‌ام بود." سعی می‌کردم ___، سه ثانیه به شما فرصت می‌دهم. «سعی می‌کردم

the lecture, but all I could hear was the squeaky  chair of my neighbor." That was so annoying. 

به سخنرانی گوش کنم، اما تنها چیزی که می‌شنیدم صندلی جیرجیر همسایه‌ام بود.» این خیلی آزاردهنده بود.

So this means you are trying to pay attention  to the lecture, but instead, that sound that  

پس این یعنی شما سعی می‌کنید به سخنرانی توجه کنید، اما در عوض، آن صدایی

was coming in your ears was just squeak, squeak,  squeak. Ugh, maybe you need to tell your neighbor,  

که   در گوش شما می آمد، فقط جیر جیر، جیر جیر،  جیرجیر بود. اوه ، شاید لازم باشد به همسایه خود بگویید،

"Stop rocking on your chair, I'm trying to  listen to the lecture," and you should too. 

"روی صندلی خود تکان نخورید، من سعی می کنم به صدای آن گوش دهم. سخنرانی،" و شما هم باید.

Well, there you have it. I hope that you were  listening carefully during this lesson so  

خوب، شما آن را دارید. امیدوارم که در طول این درس با دقت گوش

that you don't make these common mistakes in  your speaking in the future. Don't forget to  

کرده باشید تا در آینده این اشتباهات رایج را در صحبت کردن خود مرتکب نشوید. فراموش نکنید که

download the free PDF worksheet with all  five of these common speaking mistakes,  

دانلود رایگان کاربرگ PDF با تمام پنج مورد از این اشتباهات رایج صحبت کردن،

and their solutions in common sample sentences, so  that you can use these comfortably and confidently  

و راه‌حل‌های آن‌ها در جملات نمونه رایج،  تا بتوانید به راحتی و با اطمینان  از آنها

in daily conversation. And now I have a  question for you. Tell me in the comments,  

در مکالمه روزانه استفاده کنید. و اکنون یک سؤال از شما دارم. در نظرات به من بگویید،

what is a common mistake that you make in  English? Let me know in the comments. I'm  

چیست اشتباه رایجی که در انگلیسی مرتکب می شوید؟ در نظر به من اطلاع دهید س من

curious what it is, maybe I can make a lesson  in the future helping you to correct it. Well,  

کنجکاو هستم که چیست، شاید بتوانم در آینده درسی داشته باشم که به شما کمک کنم آن را اصلاح کنید. خوب،

thank you so much for learning English with  me, and I'll see you again next Friday for a  

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم ، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

new lesson here on my YouTube channel. Bye. The next step is to download the free PDF  

درس جدید در اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی دانلود کاربرگ رایگان PDF

worksheet for this lesson. With this free  PDF, you will master today's lesson and  

برای این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط خواهید داشت و هرگز آموخته های خود را

never forget what you have learned. You can  be a confident English speaker. Don't forget  

فراموش نمی کنید. شما می‌توانید یک انگلیسی زبان مطمئن باشید. فراموش نکنید

to subscribe to my YouTube channel for  a free English lesson every Friday. Bye.

برای یک درس رایگان انگلیسی هر جمعه در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.