ENGLISH MASTERCLASS | MORE THAN 21 ENGLISH IDIOMS THAT WILL IMPROVE YOUR ENGLISH FLUENCY

55,659 views

2024-12-15 ・ Speak English With Tiffani


New videos

ENGLISH MASTERCLASS | MORE THAN 21 ENGLISH IDIOMS THAT WILL IMPROVE YOUR ENGLISH FLUENCY

55,659 views ・ 2024-12-15

Speak English With Tiffani


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Let's jump right in.
0
0
1739
بیایید درست وارد شویم.
00:05
Idiom number one.
1
5136
1550
اصطلاح شماره یک.
00:06
The very first idiom you must know is beat around the bush, beat around the bush.
2
6686
9340
اولین اصطلاحی که باید بدانید این است که دور بوته زدن، دور بوته زدن.
00:17
Excellent.
3
17416
460
00:17
One more time after me beat around the bush.
4
17886
3760
عالی
یک بار دیگر بعد از من دور بوته زدم.
00:23
Great job.
5
23056
1050
کار عالی
00:24
Now you're probably wondering what does this mean?
6
24116
2550
اکنون احتمالاً از خود می‌پرسید که این به چه معناست؟
00:26
Let me explain it.
7
26676
910
بذار توضیحش بدم
00:27
So the definition of this idiom is.
8
27686
2870
بنابراین تعریف این اصطلاح این است.
00:30
To avoid addressing an issue or speaking directly about it.
9
30901
6310
برای جلوگیری از پرداختن به یک موضوع یا صحبت مستقیم در مورد آن.
00:37
You don't necessarily want to really address what's going on.
10
37721
5230
شما لزوما نمی خواهید واقعاً به آنچه در حال وقوع است بپردازید.
00:43
You don't want to deal with the issue.
11
43301
2320
شما نمی خواهید با این موضوع برخورد کنید.
00:45
You want to avoid it.
12
45621
1810
شما می خواهید از آن اجتناب کنید.
00:47
For example, Let's say a mother, maybe your mother or a father walks into their
13
47711
7385
به عنوان مثال، فرض کنید یک مادر، شاید مادر یا پدر شما وارد
00:55
child's room and their child's room is absolutely a disaster clothes, everywhere,
14
55106
7260
اتاق فرزندشان شود و اتاق فرزندشان کاملاً یک لباس فاجعه باشد، همه جا،
01:02
toys, everywhere, food on the floor.
15
62406
2510
اسباب بازی، همه جا، غذا روی زمین.
01:04
It looks horrible.
16
64976
1110
وحشتناک به نظر می رسد.
01:06
So the mother walks in Johnny, Johnny, listen, didn't I tell
17
66126
5430
پس مادر در جانی راه می رود، جانی، گوش کن، نگفتم
01:11
you to clean your room, Johnny?
18
71556
1930
اتاقت را تمیز کن، جانی؟
01:14
Why isn't your room clean?
19
74666
1600
چرا اتاقت تمیز نیست؟
01:17
Johnny says, mommy, you know, you look amazing today.
20
77296
3220
جانی می‌گوید، مامان، می‌دانی، امروز شگفت‌انگیز به نظر می‌رسی.
01:21
I just love that dress you're wearing mommy.
21
81551
2650
من فقط اون لباسی که تو پوشیده ای دوست دارم مامان.
01:24
And you know, when I was at school today, mommy, my teacher, Johnny
22
84401
5760
و می دانی، وقتی امروز در مدرسه بودم، مامان، معلم من، جانی از
01:30
stopped beating around the bush and tell me why your room is not clean.
23
90241
4620
زدن دور بوته دست کشید و به من گفت چرا اتاقت تمیز نیست.
01:35
You caught it.
24
95621
650
گرفتی
01:36
Yes, Johnny was trying to avoid the question, avoid the issue in English.
25
96871
6550
بله، جانی سعی می کرد از سوال اجتناب کند ، از این موضوع به زبان انگلیسی اجتناب کند.
01:43
We say beat around the bush.
26
103431
2600
می گوییم دور بوته بزن.
01:46
Now this idiom can be used in professional environments and also in
27
106141
5040
در حال حاضر این اصطلاح می تواند در محیط های حرفه ای و همچنین در
01:51
very normal environments, comfortable environments with your friends.
28
111181
4080
محیط های بسیار معمولی، محیط های راحت با دوستان خود استفاده شود.
01:55
All right.
29
115311
500
بسیار خوب.
01:56
Beat around the bush.
30
116341
1490
دور بوته بزنید.
01:57
Now check out these examples and instances.
31
117861
2350
اکنون این نمونه ها و نمونه ها را بررسی کنید.
02:00
Here we go.
32
120211
460
02:00
Sentence number one.
33
120921
1250
در اینجا ما می رویم.
جمله شماره یک
02:03
John, not Johnny always beats around the bush instead of giving a direct answer.
34
123241
9430
جان، نه جانی، همیشه به جای پاسخ مستقیم، دور بوته می زند. به
02:12
Tell us what you want to stay.
35
132901
2310
ما بگویید چه می خواهید بمانید.
02:15
Stop beating around the bush.
36
135401
2670
از زدن دور بوته دست بردارید.
02:18
Next we have example, sentence number two, instead of telling the
37
138811
5920
در ادامه مثال، جمله شماره دو را داریم، به جای اینکه
02:24
truth, she beat around the bush.
38
144751
3440
حقیقت را بگوید، او دور بوته زد.
02:28
And tried to change the subject you're catching on, right?
39
148516
5150
و سعی کردید موضوع مورد نظرتان را تغییر دهید، درست است؟
02:33
Beat around the bush, not trying to say what's really.
40
153836
3260
در اطراف بوش ضرب و شتم، نه تلاش برای گفتن آنچه واقعا.
02:37
And what about example, sentence number three, the politician is known for
41
157251
9090
و برای مثال، جمله شماره سه، این سیاستمدار به
02:46
beating around the bush during interviews.
42
166351
3780
کتک زدن در طول مصاحبه ها شهرت دارد.
02:50
Well, I, um, I, I just want to say that, you know, Not addressing the issue.
43
170151
8025
خب، من، اوم، من، فقط می‌خواهم بگویم که، می‌دانی، به این موضوع توجهی نمی‌کنم.
02:58
Once again, the politician is known for beating around the bush during interviews.
44
178186
6810
بار دیگر، این سیاستمدار به کتک زدن در طول مصاحبه ها معروف است.
03:05
You got it.
45
185396
630
متوجه شدی
03:06
Excellent.
46
186736
410
عالی
03:07
Remember, this is the first of seven powerful idioms.
47
187176
4290
به یاد داشته باشید، این اولین اصطلاح از هفت اصطلاح قدرتمند است. به
03:11
I guarantee you, you can start using this today to sound more
48
191496
5020
شما تضمین می‌دهم، می‌توانید از همین امروز استفاده از آن را شروع کنید تا بیشتر
03:16
like a native English speaker.
49
196706
1320
شبیه یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید.
03:18
The second English idiom you must know is this one right here.
50
198636
3640
دومین اصطلاح انگلیسی که باید بدانید همین است.
03:22
Lost four words.
51
202986
2570
چهار کلمه را از دست داد.
03:26
Lost for words.
52
206561
1930
برای کلمات گم شده است.
03:28
Here we go.
53
208491
500
در اینجا ما می رویم.
03:30
Unable to find the right words to express oneself, unable to find
54
210481
9180
ناتوانی در یافتن کلمات مناسب برای بیان خود، ناتوانی در یافتن
03:39
the right words to express oneself.
55
219681
2400
کلمات مناسب برای بیان خود.
03:42
I'm lost for words.
56
222101
1240
من برای کلمات گم شده ام
03:44
I, I, I just don't know what to say.
57
224046
1820
من، من، فقط نمی دانم چه بگویم.
03:46
This happened to me when I went to South Korea, I was in
58
226876
2900
زمانی که به کره جنوبی رفتم این اتفاق برای من افتاد ، در
03:49
South Korea and I went hiking.
59
229776
1780
کره جنوبی بودم و به پیاده روی رفتم.
03:51
My favorite mountain is Sarak mountain, right?
60
231556
2060
کوه مورد علاقه من کوه سراک است، درست است؟
03:53
Saraksan for those that speak Korean.
61
233786
1760
ساراکسان برای کسانی که کره ای صحبت می کنند.
03:56
And I went to the top of the mountain with some friends
62
236006
2090
و با چند نفر از دوستان به بالای کوه رفتم
03:58
and I was at a loss for words.
63
238146
1600
و کلافه بودم.
03:59
I could not put into words what I was seeing.
64
239916
2940
نمی توانستم آنچه را که می دیدم با کلمات بیان کنم.
04:03
That's how beautiful it was.
65
243066
2110
همین که قشنگ بود
04:05
I was unable to find the right words to express myself.
66
245556
4390
نتوانستم کلمات مناسبی برای بیان خودم پیدا کنم.
04:10
Lost for words.
67
250546
1690
برای کلمات گم شده است.
04:12
You got it.
68
252816
630
متوجه شدی
04:14
Excellent.
69
254216
330
04:14
All right.
70
254586
320
عالی
بسیار خوب.
04:15
Check out this example sentence.
71
255086
1620
این جمله مثال را بررسی کنید.
04:16
The first example sentence.
72
256716
2530
جمله مثال اول
04:20
I was so surprised by the news that I was lost for words.
73
260106
6420
آنقدر از این خبر غافلگیر شدم که دیگر حرفم را گم کرده بودم.
04:28
I couldn't, I couldn't find the right words to say.
74
268066
2430
نتوانستم، نتوانستم کلمات مناسبی برای گفتن پیدا کنم.
04:30
I was so surprised.
75
270676
1050
خیلی تعجب کردم
04:32
Surprised I was lost for words.
76
272286
2470
تعجب کردم که دیگر به خاطر کلمات گم شده بودم.
04:35
You got it, right?
77
275846
970
فهمیدی، درسته؟
04:37
It's a very simple idiom to understand.
78
277106
2290
این یک اصطلاح بسیار ساده برای درک است.
04:39
Isn't it?
79
279396
430
اینطور نیست؟
04:40
Because many times you as an English learner have those situations, even
80
280086
4310
زیرا بسیاری از اوقات شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، حتی
04:44
in your own language, where you just can't find the right words
81
284406
4290
در زبان خودتان، چنین موقعیت هایی را دارید که نمی توانید کلمات مناسبی
04:48
to express what you'd like to say.
82
288876
1720
برای بیان آنچه می خواهید بگویید پیدا کنید.
04:50
Either you're surprised or shocked.
83
290916
1800
یا متعجب هستید یا شوکه شده اید.
04:53
I'm lost for words.
84
293356
1290
من برای کلمات گم شده ام
04:55
You got it.
85
295391
540
متوجه شدی
04:56
Excellent.
86
296581
320
04:56
All right.
87
296951
320
عالی
بسیار خوب.
04:57
Sentence number two, when she handed me the award, I was lost for words and
88
297461
8630
جمله شماره دو، زمانی که او جایزه را به من داد، من برای کلمات گم شده بودم و
05:06
couldn't give a proper acceptance speech.
89
306131
3550
نمی توانستم سخنرانی مناسبی برای پذیرش داشته باشم.
05:10
This happened to my best friend, uh, the church that she works for.
90
310301
3750
این اتفاق برای بهترین دوست من افتاد، آه، کلیسایی که او در آن کار می کند.
05:14
They surprised her at the end of last year and they gave her a monetary award.
91
314431
5620
اواخر سال گذشته او را غافلگیر کردند و به او جایزه پولی دادند.
05:20
They gave her some money.
92
320421
1250
مقداری پول به او دادند.
05:21
Okay.
93
321901
400
باشه
05:22
And she was at a loss for words.
94
322646
1780
و او از کلمات غافل شد.
05:24
She didn't know what to say.
95
324436
1320
نمی دانست چه بگوید.
05:25
She was so overwhelmed with good feelings and joy and appreciation.
96
325756
4650
او بسیار غرق در احساسات خوب و شادی و قدردانی بود.
05:30
So again, when she handed me the award, I was lost for words and couldn't
97
330826
6800
بنابراین، دوباره، وقتی او جایزه را به من داد، من برای کلمات گم شدم و نتوانستم
05:37
give a proper acceptance speech.
98
337676
2970
سخنرانی مناسبی برای پذیرش داشته باشم.
05:41
Sentence number three, using this idiom, he was lost for words when his
99
341456
6230
جمله شماره سه، با استفاده از این اصطلاح، وقتی
05:47
girlfriend announced that she was leaving.
100
347686
2930
دوست دخترش اعلام کرد که او می رود، او برای کلمات گم شد.
05:51
What do you mean?
101
351486
460
منظورت چیه؟
05:52
What happened?
102
352096
500
05:52
I thought we were good.
103
352606
1410
چه اتفاقی افتاد؟
فکر می کردم ما خوب هستیم.
05:54
He was lost for words.
104
354886
2220
او برای کلمات گم شده بود.
05:57
When his girlfriend announced that she was leaving, you got it.
105
357846
4430
وقتی دوست دخترش اعلام کرد که می رود، شما متوجه شدید.
06:03
Excellent.
106
363226
340
06:03
All right.
107
363606
350
عالی
بسیار خوب.
06:04
The second idiom lost for words.
108
364296
2230
اصطلاح دوم برای کلمات گم شده است.
06:06
Again, an important idiom for you.
109
366556
2250
باز هم یک اصطلاح مهم برای شما.
06:08
Here we go.
110
368816
510
در اینجا ما می رویم.
06:09
Idiom number three, get the ball rolling.
111
369636
5660
اصطلاح شماره سه، توپ را در نوردید.
06:15
I love this idiom.
112
375356
1130
من عاشق این اصطلاح هستم.
06:16
I like to get the ball rolling and I use this quite often.
113
376956
3690
من دوست دارم توپ را به چرخش درآورم و اغلب از آن استفاده می کنم.
06:20
Again, get the ball rolling after me, get the ball rolling.
114
380646
4250
باز هم، توپ را به دنبال من بیاورید، توپ را بگیرید.
06:26
Good job.
115
386501
470
06:26
All right.
116
386981
300
کار خوب
بسیار خوب.
06:27
What does this mean?
117
387451
1010
این به چه معناست؟
06:28
It literally just means to initiate.
118
388501
2860
در لغت به معنای شروع کردن است.
06:31
Or start something, right?
119
391981
1940
یا چیزی را شروع کنید، درست است؟
06:34
Think about this at the beginning of every lesson.
120
394251
4010
در ابتدای هر درس به این موضوع فکر کنید .
06:38
What do I say?
121
398761
1010
چی بگم؟
06:40
What's the phrase I use all the time?
122
400321
2490
عبارتی که من همیشه استفاده می کنم چیست؟
06:43
Let's come on now.
123
403041
2500
حالا بیایید.
06:45
You got it.
124
405541
680
متوجه شدی
06:46
Let's jump right in.
125
406481
1990
بیایید به داخل بپریم.
06:48
Let's get the ball rolling.
126
408671
2240
06:50
Let's start the lesson.
127
410951
2870
بیایید درس را شروع کنیم.
06:54
You caught it, right?
128
414881
1140
گرفتی، درسته؟
06:56
Again, similar meaning.
129
416301
1540
باز هم معنی مشابه.
06:57
It just means to initiate or start something.
130
417861
2930
این فقط به معنای شروع یا شروع چیزی است.
07:01
The ball rolling.
131
421716
1600
توپ می چرخد.
07:03
So let's check out the example sentences.
132
423316
2230
پس بیایید جملات مثال را بررسی کنیم.
07:05
Here we go.
133
425546
390
07:05
Sentence number one.
134
425966
850
در اینجا ما می رویم.
جمله شماره یک
07:08
Let's get the ball rolling on this project by scheduling a kickoff meeting.
135
428251
5630
بیایید با برنامه‌ریزی یک جلسه ابتدایی، توپ را در این پروژه به دست آوریم.
07:14
Hey, let's get it started by scheduling a kickoff meeting.
136
434351
4690
سلام، بیایید کار را با برنامه ریزی یک جلسه شروع شروع کنیم.
07:19
Sentence number two, we need to get the ball rolling on organizing
137
439721
6160
جمله شماره دو، ما باید
07:25
the event before it's too late.
138
445881
3350
قبل از اینکه خیلی دیر شود، برای سازماندهی رویداد تلاش کنیم.
07:30
And finally, sentence number three, she took charge and got the ball
139
450061
5260
و در نهایت، جمله شماره سه، او مسئولیت را بر عهده گرفت و با
07:35
rolling on the new initiative.
140
455321
1920
ابتکار جدید توپ را به دست گرفت.
07:38
She got it started.
141
458016
1720
او آن را شروع کرد.
07:39
She initiated it.
142
459916
1290
او آن را آغاز کرد.
07:42
Make sense?
143
462046
930
منطقی؟
07:43
I love it.
144
463496
450
07:43
Now again, these idioms are powerful because native English speakers,
145
463946
5850
من آن را دوست دارم.
اکنون دوباره، این اصطلاحات قدرتمند هستند، زیرا به زبان انگلیسی بومی،
07:49
we use them on a regular basis.
146
469916
2160
ما به طور منظم از آنها استفاده می کنیم.
07:52
So now for you, when you start using these idioms today, you will start sounding
147
472076
5850
بنابراین اکنون برای شما، وقتی امروز شروع به استفاده از این اصطلاحات می کنید،
07:57
more like a native English speaker.
148
477926
1590
بیشتر شبیه یک انگلیسی زبان مادری خواهید بود.
07:59
Your English will immediately improve.
149
479576
2070
انگلیسی شما بلافاصله بهبود می یابد.
08:01
Wow.
150
481646
270
عجب
08:02
You know that idiom A Let's get the ball rolling.
151
482606
2850
شما این اصطلاح A را می شناسید Let's get the ball rolling.
08:05
Come on guys.
152
485776
600
بچه ها بیایید
08:06
We need to practice our English.
153
486376
1260
ما باید انگلیسی خود را تمرین کنیم.
08:07
Let's get the ball rolling.
154
487636
1620
بیایید توپ را بچرخانیم. بله
08:09
Yes.
155
489466
730
08:11
Some of my students will use that in their next practice session.
156
491076
2720
برخی از شاگردان من در جلسه تمرین بعدی خود از آن استفاده خواهند کرد.
08:14
All right, here we go.
157
494046
610
08:14
So number three, get the ball rolling.
158
494816
2450
بسیار خوب، ما می رویم.
بنابراین شماره سه، توپ را به چرخش درآورید.
08:17
Let's move on to number four idiom.
159
497356
2670
بیایید به اصطلاح شماره چهار برویم.
08:20
Number four, break the ice, break the ice.
160
500136
7610
شماره چهار، یخ را بشکنید، یخ را بشکنید.
08:30
Good break the ice.
161
510126
1380
خوب شکستن یخ
08:31
Now, what does this mean?
162
511506
1310
حالا این یعنی چی؟
08:33
Break the ice.
163
513006
880
08:33
It literally just means to overcome the.
164
513886
2890
یخ را بشکن به
معنای واقعی کلمه فقط به معنای غلبه بر آن است.
08:37
Initial tension or awkwardness in a social situation.
165
517151
5990
تنش یا ناهنجاری اولیه در یک موقعیت اجتماعی.
08:43
That's not really that comfortable.
166
523751
1950
این واقعاً راحت نیست.
08:46
You're not really sure how to make everyone comfortable in this situation.
167
526011
3620
شما واقعاً مطمئن نیستید که چگونه در این شرایط همه را راحت کنید.
08:49
You want to break the ice, the rigidness, right?
168
529631
3980
شما می خواهید یخ، سفتی را بشکنید، درست است؟
08:53
The stiffness when you're cold, you usually get stiff, right?
169
533611
3740
سفتی زمانی که شما سرد هستید، معمولاً سفت می شوید، درست است؟
08:57
You want to break the ice, make everyone relaxed and comfortable.
170
537881
6440
شما می خواهید یخ را بشکنید، همه را آرام و راحت کنید.
09:04
Makes sense.
171
544746
800
منطقی است.
09:05
All right, here we go.
172
545886
620
بسیار خوب، ما می رویم.
09:06
The first example sentence, he told a joke to break the ice and make
173
546826
6840
جمله اول، او یک جوک گفت تا یخ بشکند و
09:13
everyone feel more comfortable.
174
553696
3680
همه احساس راحتی کنند.
09:18
You got it.
175
558091
700
متوجه شدی
09:19
Excellent.
176
559331
340
09:19
All right.
177
559711
360
عالی
بسیار خوب.
09:20
Sentence number two, the team played a game to break the ice at the
178
560161
6470
جمله شماره دو، تیم یک بازی برای شکستن یخ در
09:26
start of the team building session.
179
566641
2480
شروع جلسه تیم سازی انجام داد.
09:29
They wanted to play a game to make everyone relaxed, to break the ice.
180
569401
5790
آنها می خواستند یک بازی انجام دهند تا همه را آرام کنند، تا یخ را بشکنند.
09:35
And finally, sentence number three, I usually ask about their hobbies to break
181
575761
6850
و در نهایت، جمله شماره سه، من معمولاً در مورد سرگرمی های آنها برای شکستن
09:42
the ice with new people I meet, asking them a question to make them relax.
182
582661
5120
یخ با افراد جدیدی که ملاقات می کنم می پرسم و از آنها سؤال می کنم تا آنها را آرام کنم.
09:48
Make sense.
183
588351
800
معنا پیدا کنید.
09:49
Excellent.
184
589841
400
عالی
09:50
So again, number four is break the ice.
185
590241
2540
بنابراین دوباره، شماره چهار شکستن یخ است.
09:52
Now, before we get to number five, I want to remind you everything you're learning.
186
592781
4460
حالا، قبل از اینکه به شماره پنج برسیم، می‌خواهم همه چیزهایی را که یاد می‌گیرید به شما یادآوری کنم.
09:57
It's important to practice.
187
597371
1400
مهم تمرین کردن است.
09:58
So after you watch this video, don't forget to download the
188
598781
3560
پس پس از تماشای این ویدیو، دانلود
10:02
English with Tiffany app.
189
602391
1500
انگلیسی با اپلیکیشن تیفانی را فراموش نکنید.
10:04
You can download the app totally for free, but there's a practice lesson
190
604071
4130
می‌توانید این برنامه را کاملاً رایگان دانلود کنید ، اما یک درس تمرینی نیز
10:08
that goes along with this lesson.
191
608201
1580
همراه با این درس وجود دارد.
10:10
It's important for you to practice what you learn.
192
610251
2110
برای شما مهم است که آنچه را که یاد می گیرید تمرین کنید.
10:12
So download the app.
193
612361
1390
پس اپلیکیشن را دانلود کنید.
10:13
The link is in the description, or you can go to your app store and
194
613761
3890
پیوند در توضیحات موجود است، یا می توانید به فروشگاه برنامه خود بروید و
10:17
just look for English with Tiffany.
195
617651
2200
فقط با تیفانی به دنبال انگلیسی بگردید.
10:19
All right.
196
619941
390
بسیار خوب.
10:20
So let's move on to idiom number five, idiom number five, speak one's mind.
197
620391
8730
پس بیایید به اصطلاح شماره پنج برویم، اصطلاح شماره پنج، نظر خود را بگوییم.
10:31
Good again, speak one's mind.
198
631051
3050
بازم خوبه نظر خودت را بگو
10:35
Excellent.
199
635986
400
عالی
10:36
Now this idiom, another powerful idiom just means to express one's thoughts
200
636436
5900
حال این اصطلاح، یک اصطلاح قدرتمند دیگر فقط به معنای بیان
10:42
or opinions honestly and openly.
201
642536
3130
صادقانه و آشکار افکار یا عقاید است.
10:45
Hey, this is how I feel.
202
645816
2090
هی من اینطوری احساس میکنم
10:48
I'm going to express my thoughts and my feelings and opinions.
203
648196
3230
من قصد دارم افکار و احساسات و نظراتم را بیان کنم.
10:51
Clearly speak one's minds.
204
651656
2550
به وضوح نظر خود را بیان کنید.
10:54
What is your thoughts?
205
654316
1140
نظر شما چیست؟
10:55
What are your ideas?
206
655966
1500
ایده های شما چیست؟
10:57
I'm going to speak my mind.
207
657546
1470
من قصد دارم نظرم را بگویم.
10:59
This is how I feel again, to express one's thoughts or opinions, honestly and openly.
208
659026
8450
من دوباره این احساس را دارم، برای بیان افکار یا عقاید خود، صادقانه و آشکار.
11:07
All right.
209
667626
520
بسیار خوب.
11:08
So check out this example sentence.
210
668236
1640
بنابراین این جمله مثال را بررسی کنید.
11:09
First one.
211
669886
600
اولی
11:11
He never hesitates to speak his mind in a way.
212
671556
3715
او هرگز از بیان عقیده خود به نحوی تردید نمی کند.
11:15
Even if it means disagreeing with others, large group of people together, this large
213
675411
6630
حتی اگر به معنای مخالفت با دیگران باشد، گروه بزرگی از مردم با هم، این
11:22
group of people, and they all have one idea, but then Brandon raises his hand and
214
682051
3930
گروه بزرگ مردم، و همه آنها یک ایده دارند، اما بعد براندون دستش را بلند می کند و
11:25
says, I'm sorry, I don't agree with this.
215
685981
2980
می گوید، متاسفم، من با این موافق نیستم.
11:29
I think dot, dot, dot.
216
689131
1990
من فکر می کنم نقطه، نقطه، نقطه.
11:31
Brandon decided to speak his mind, even though he was disagreeing with the group.
217
691621
5810
براندون تصمیم گرفت نظرش را بگوید، حتی اگر با گروه مخالف بود.
11:37
Makes sense.
218
697936
710
منطقی است.
11:39
All right, here we go.
219
699246
680
بسیار خوب، ما می رویم.
11:40
Sentence number two, she was encouraged to speak her mind
220
700156
4950
جمله شماره دو، او تشویق شد که نظر خود را
11:45
during the brainstorming session.
221
705326
2330
در جلسه طوفان فکری بیان کند.
11:48
She was encouraged to give her thoughts, to give her ideas, her opinions
222
708126
3910
او تشویق شد که در جلسه طوفان فکری افکارش، ایده ها و نظراتش را ارائه دهد
11:52
during the brainstorming session.
223
712266
1960
.
11:55
And finally, sentence number three, he regrets not speaking his mind
224
715006
5430
و در نهایت جمله شماره سه از این که حرفش را نزند
12:00
and standing up for his beliefs.
225
720586
2690
و پای اعتقاداتش ایستادگی کند پشیمان است.
12:03
You got it again, idiom number five, speak one's mind.
226
723911
5480
دوباره متوجه شدی، اصطلاح شماره پنج، نظرت را بگو.
12:09
All right, here we go.
227
729921
950
بسیار خوب، ما می رویم.
12:11
Idiom number six, the sixth powerful idiom is get the message across
228
731481
7400
اصطلاح شماره شش، ششمین اصطلاح قدرتمند این است که پیام را
12:19
again, get the message across.
229
739381
3380
دوباره ارسال کنید، پیام را منتقل کنید.
12:25
Good last time after me, get the message across great job.
230
745361
6660
آخرین بار بعد از من خوب است، پیام را به یک کار عالی برسانید.
12:32
Now this literally just means to successfully convey or
231
752051
4620
اکنون این به معنای واقعی کلمه فقط به معنای انتقال یا برقراری موفقیت آمیز
12:36
communicate a message or idea.
232
756731
2880
یک پیام یا ایده است.
12:40
Once again, to successfully convey or communicate.
233
760081
4360
بار دیگر، برای انتقال یا برقراری ارتباط با موفقیت.
12:44
A message or idea.
234
764711
1930
یک پیام یا ایده
12:47
I want to make sure you're understanding what I am telling you.
235
767371
5880
می‌خواهم مطمئن شوم که آنچه را که به شما می‌گویم می‌فهمید.
12:53
I want to make sure the message is getting across.
236
773521
3340
من می خواهم مطمئن شوم که پیام در حال پخش است.
12:57
The message is going from me to you and you caught it.
237
777091
3700
پیام از طرف من به شما می رسد و شما آن را گرفتید.
13:00
You understand it clearly.
238
780821
1350
شما آن را به وضوح درک می کنید.
13:02
Get the message across.
239
782671
1940
پیام را برسانید
13:05
You got it.
240
785121
610
متوجه شدی
13:06
Excellent.
241
786371
330
13:06
All right, here we go.
242
786741
980
عالی
بسیار خوب، ما می رویم.
13:07
First example, sentence, the teacher.
243
787831
3060
مثال اول، جمله، معلم. از
13:11
Use various methods or excuse me, the teacher uses various methods to get
244
791491
7760
روش های مختلف استفاده کنید یا ببخشید، معلم از روش های مختلفی برای رساندن
13:19
the message across to all students.
245
799271
2450
پیام به همه دانش آموزان استفاده می کند.
13:22
Various methods.
246
802451
1200
روش های مختلف.
13:23
I used to do this in South Korea.
247
803661
1600
من قبلا این کار را در کره جنوبی انجام می دادم.
13:25
I would tell a story, I would draw a picture.
248
805411
2360
قصه می گفتم، نقاشی می کشیدم.
13:27
I would sing a song.
249
807891
1080
من یک آهنگ می خواندم.
13:29
Why?
250
809081
410
13:29
I wanted to make sure to get the message across.
251
809511
3300
چرا؟
من می خواستم مطمئن شوم که پیام را به شما منتقل می کنم.
13:33
I wanted to make sure to successfully convey or communicate the message.
252
813011
5040
می‌خواستم مطمئن شوم که پیام را با موفقیت منتقل کرده یا ارتباط برقرار کرده‌ام.
13:38
You got it.
253
818551
660
متوجه شدی
13:39
Excellent.
254
819781
310
عالی
13:40
Here we go.
255
820111
460
در اینجا ما می رویم.
13:41
Sentence number two, it's important to choose the right words to get
256
821376
5980
جمله شماره دو، مهم است که کلمات مناسب را برای
13:47
your message across effectively.
257
827376
2920
انتقال موثر پیام خود انتخاب کنید.
13:51
And finally, sentence number three, he tried different explanations
258
831186
5710
و در نهایت جمله شماره سه، توضیحات مختلفی را
13:57
to get the message across, but she still didn't understand.
259
837116
5010
برای رساندن پیام امتحان کرد، اما او هنوز متوجه نشد.
14:02
You got it again, get the message across.
260
842756
4130
دوباره متوجه شدی، پیام را برسان.
14:07
All right, here we go.
261
847391
910
بسیار خوب، ما می رویم.
14:08
Number seven, the seventh powerful idiom is beat someone to the punch.
262
848611
9100
شماره هفت، هفتمین اصطلاح قدرتمند، ضرب و شتم کسی است.
14:20
You're probably like, Tiff, wait a minute.
263
860131
1810
احتمالاً می گویی، تیف، یک دقیقه صبر کن.
14:21
What beat someone to the punch?
264
861941
3510
چه چیزی یک نفر را به مشت زد؟
14:25
What does this mean?
265
865511
1230
این به چه معناست؟
14:26
Let me explain.
266
866741
850
بذار توضیح بدم برای تلفظ اول
14:28
Beat someone to the punch after me first for pronunciation,
267
868021
3210
کسی را بعد از من به منگنه بزنید،
14:31
beat someone to the punch.
268
871541
1950
یک نفر را به پانچ بزنید.
14:35
Excellent.
269
875236
390
14:35
Now this just means to do or say something before someone else can to
270
875656
9250
عالی
حالا این فقط به این معنی است که قبل از اینکه دیگری بتواند چیزی را انجام دهد یا بگوید،
14:44
do or say something before someone else can, for example, let's imagine
271
884906
5590
قبل از اینکه شخص دیگری بتواند چیزی را انجام دهد یا بگوید، مثلاً فرض کنیم
14:50
that a husband decides to buy his wife.
272
890876
3100
شوهر تصمیم می گیرد همسرش را بخرد.
14:54
A Mercedes Benz for their 50th wedding anniversary.
273
894591
4410
مرسدس بنز برای پنجاهمین سالگرد ازدواجشان.
14:59
He's excited.
274
899281
840
او هیجان زده است.
15:00
He has the keys.
275
900121
900
او کلیدها را دارد.
15:01
He's about to surprise her, but then their granddaughter, who's also
276
901121
4880
می خواهد او را غافلگیر کند، اما بعد نوه شان که او هم
15:06
excited, runs in ahead of him, jumps on her grandmother's lap and says,
277
906001
4810
هیجان زده است، جلوتر از او می دود، می پرد روی بغل مادربزرگش و می گوید:
15:11
grandma, granddad bought you a Mercedes.
278
911061
3630
مادربزرگ، پدربزرگ برایت مرسدس بنز خرید.
15:15
The granddad's hand drops and says, well.
279
915991
2560
دست پدربزرگ می افتد و می گوید خوب.
15:19
I guess she beat me to the punch.
280
919061
2220
حدس می‌زنم او مرا به ضرب گلوله کوبید.
15:22
You got it.
281
922691
800
متوجه شدی بله
15:23
Yes.
282
923521
430
15:23
Again, it just means to do or say something before someone else can.
283
923981
5200
باز هم، این فقط به این معنی است که قبل از اینکه شخص دیگری بتواند چیزی را انجام دهد یا بگوید.
15:29
All right, here we go.
284
929771
620
بسیار خوب، ما می رویم.
15:30
Check out the first example sentence.
285
930581
1890
جمله مثال اول را بررسی کنید. قبل از اینکه فرصتی پیدا کنم،
15:32
He beat me to the punch and announced the news before I had a chance to.
286
932871
6170
مرا با مشت کوبید و خبر را اعلام کرد .
15:40
Next sentence, number two, the competitor released a similar
287
940146
5470
جمله بعدی، شماره دو، رقیب محصول مشابهی را منتشر کرد
15:45
product to beat them to the punch.
288
945626
3720
تا آنها را به ضرب گلوله شکست دهد.
15:50
And finally, sentence number three, she always has quick ideas
289
950106
5470
و در نهایت، جمله شماره سه، او همیشه ایده های سریع دارد
15:55
and beats the team to the punch.
290
955756
3040
و تیم را به ضرب گل می زند.
15:59
You got it.
291
959676
650
متوجه شدی
16:01
Excellent.
292
961251
450
16:01
So again, idiom number seven, beat someone to the punch.
293
961711
4670
عالی
بنابراین دوباره، اصطلاح شماره هفت، یک نفر را به منگنه بزنید.
16:09
English idiom.
294
969448
950
اصطلاح انگلیسی.
16:10
Number one, blood sweat.
295
970488
4000
شماره یک، عرق خون.
16:14
I know you're probably looking at me crazy right now, but just follow along.
296
974818
6760
من می دانم که احتمالاً در حال حاضر دیوانه وار به من نگاه می کنید، اما فقط دنبال کنید.
16:21
Here we go again, after me, blood, sweat, and tears.
297
981608
5660
اینجا دوباره رفتیم بعد از من خون و عرق و اشک.
16:29
Excellent.
298
989008
420
16:29
Now this idiom, it literally just means dedication to your work.
299
989468
4750
عالی
حالا این اصطلاح، به معنای واقعی کلمه فقط به معنای تعهد به کار شماست.
16:34
And hard work again, dedication and hard work.
300
994708
4320
و دوباره سخت کوشی، فداکاری و سخت کوشی.
16:39
You, my friend have been dedicated to your English journey.
301
999238
4140
شما دوست من به سفر انگلیسی خود اختصاص داده اید.
16:43
You, my friend have put in the hard work to get to this point.
302
1003968
4450
شما دوست من برای رسیدن به این نقطه زحمات زیادی کشیده اید.
16:48
The very fact that you are able to understand what I'm
303
1008828
3880
همین واقعیت که شما می توانید آنچه را که من می
16:52
saying, I'm speaking in English.
304
1012708
1800
گویم بفهمید، من به زبان انگلیسی صحبت می کنم.
16:54
I'm not using any other language and yet you are still able to understand.
305
1014548
5170
من از هیچ زبان دیگری استفاده نمی کنم و با این حال شما هنوز قادر به درک آن هستید.
17:00
Why?
306
1020268
590
چرا؟
17:01
Because you have been dedicated.
307
1021098
1670
زیرا شما وقف شده اید.
17:02
You've put in the hard work.
308
1022878
1700
شما زحمت کشیده اید
17:04
You have gotten to this point because of your blood, sweat, and tears.
309
1024718
5610
شما به خاطر خون و عرق و اشک هایتان به این نقطه رسیده اید.
17:11
Oh yeah.
310
1031368
890
اوه بله.
17:12
You understand it now, right?
311
1032258
1580
الان فهمیدی، درسته؟
17:14
Okay.
312
1034018
390
17:14
Check out these example sentences.
313
1034658
2400
باشه
این جملات نمونه را بررسی کنید.
17:17
Here we go.
314
1037058
480
17:17
The first example sentence, it took blood, sweat, and tears for him to
315
1037788
6140
در اینجا ما می رویم.
اولین جمله مثال، خون، عرق و اشک بود تا او
17:23
build his business from scratch.
316
1043938
3300
کسب و کار خود را از ابتدا بسازد.
17:28
Sentence number two, the athletes put in blood, sweat, and
317
1048213
5920
جمله شماره دو ورزشکاران برای کسب عنوان قهرمانی خون، عرق و
17:34
tears to win the championship.
318
1054143
3240
اشک ریختند.
17:37
They worked hard, they were dedicated and that's how they won the championship.
319
1057403
5880
آنها سخت تلاش کردند، از خود گذشتگی کردند و به این ترتیب قهرمان شدند.
17:43
And sentence number three, she knew success would not come easy.
320
1063983
5700
و جمله شماره سه، او می دانست که موفقیت آسان نخواهد بود.
17:50
So she was ready to give her blood, sweat, and tears.
321
1070363
3385
بنابراین او آماده بود تا خون، عرق و اشک خود را بدهد.
17:54
And tears, you got it.
322
1074318
2560
و اشک، فهمیدی
17:57
Excellent.
323
1077758
480
عالی
17:58
Remember this just means dedication and hard work in English.
324
1078238
6640
به یاد داشته باشید که این فقط به معنای فداکاری و سخت کوشی در زبان انگلیسی است.
18:04
The first idiom, blood, sweat, and tears.
325
1084898
3510
اولین اصطلاح، خون، عرق و اشک.
18:08
Now don't forget to make sure you access the English with Tiffany app after
326
1088428
4890
حالا فراموش نکنید که بعد از این درس به زبان انگلیسی با برنامه تیفانی دسترسی داشته باشید
18:13
this lesson to practice in the app, how to use these idioms in real life.
327
1093318
5450
تا در برنامه تمرین کنید، چگونه از این اصطلاحات در زندگی واقعی استفاده کنید.
18:18
All right, there are tests and quizzes and practice lessons.
328
1098798
3490
بسیار خوب، تست ها و آزمون ها و درس های تمرینی وجود دارد.
18:22
So you don't want to miss it.
329
1102458
980
بنابراین شما نمی خواهید آن را از دست بدهید.
18:23
English with.
330
1103488
880
انگلیسی با.
18:24
Tiffany app.
331
1104598
1130
اپلیکیشن تیفانی
18:25
All right.
332
1105768
440
بسیار خوب.
18:26
So let's go to idiom number two, nose to the grind stone.
333
1106258
8810
پس بیایید به اصطلاح شماره دو برویم، بینی به سنگ آسیاب.
18:36
Go ahead.
334
1116188
450
برو جلو.
18:37
Good again, after me knows to the grindstone.
335
1117698
5460
خوب دوباره، بعد از من می داند به سنگ.
18:45
Excellent.
336
1125428
430
18:45
All right.
337
1125858
330
عالی
بسیار خوب.
18:46
This just means working diligently and consistently.
338
1126498
5200
این فقط به معنای کار مجدانه و مداوم است.
18:52
You see this common theme between the first idiom and the second idiom, right?
339
1132328
3640
شما این موضوع مشترک بین اصطلاح اول و اصطلاح دوم را می بینید، درست است؟
18:56
Again, working diligently and consistently.
340
1136198
3780
باز هم، با پشتکار و مداوم کار کنید.
19:00
Once again, my friend, your goal is to speak English fluently.
341
1140098
4040
دوست من یک بار دیگر هدف شما این است که انگلیسی را روان صحبت کنید.
19:04
And again, we, you and me, we are working together, right?
342
1144138
4580
و دوباره، ما، من و شما، با هم کار می کنیم، درست است؟
19:09
You and I are working together to help you achieve that English goal this year.
343
1149518
4350
من و شما با هم کار می کنیم تا به شما در دستیابی به این هدف انگلیسی در سال جاری کمک کنیم.
19:14
Working diligently and consistently.
344
1154508
2940
کار مجدانه و مداوم.
19:17
We have our noses to the grindstone.
345
1157448
2970
ما دماغمان را به سنگ خرد کرده ایم.
19:21
Oh yeah.
346
1161098
370
19:21
You got it.
347
1161468
530
19:21
I saw, I saw the look in your eye.
348
1161998
1550
اوه بله.
متوجه شدی
دیدم، نگاه تو را دیدم.
19:23
You got it.
349
1163558
610
متوجه شدی
19:24
Here we go.
350
1164438
490
در اینجا ما می رویم.
19:25
Sentence number one.
351
1165038
1360
جمله شماره یک
19:27
He keeps his nose to the grindstone and never misses a deadline.
352
1167168
5720
او بینی خود را به سنگ تراش نگاه می دارد و هرگز ضرب الاجل را از دست نمی دهد. بله
19:33
Yes.
353
1173793
650
19:34
Good sentence.
354
1174463
1260
جمله خوبی
19:35
Number two, success requires keeping your nose to the grindstone and being
355
1175723
6520
شماره دو، موفقیت مستلزم این است که بینی خود را روی سنگ خرد نگه دارید و
19:42
focused in order for you, my friend real quick, as an English learner, in
356
1182353
4510
متمرکز باشید تا شما، دوست من، به عنوان یک زبان آموز انگلیسی،
19:46
order for you to experience success, as you're on this English journey, you have
357
1186873
4790
برای اینکه بتوانید موفقیت را تجربه کنید، همانطور که در این سفر انگلیسی هستید،
19:51
to keep your nose to the grindstone.
358
1191663
2780
باید ادامه دهید. بینی شما به سنگ آسیاب
19:54
Be diligent, be focused.
359
1194903
1770
کوشا باشید، متمرکز باشید.
19:56
You can do it.
360
1196693
1410
شما می توانید آن را انجام دهید.
19:58
And now sentence number three, if you want to achieve your goals, you
361
1198868
5660
و حالا جمله شماره سه، اگر می خواهید به اهداف خود برسید،
20:04
must put your nose to the grindstone.
362
1204528
2960
باید دماغ خود را به سنگ خرد کنید.
20:07
Listen, this is why I said the idioms you are learning today in this lesson,
363
1207768
4710
گوش کنید، به همین دلیل است که من از اصطلاحاتی که امروز یاد می گیرید در این درس گفتم،
20:12
you will be able to use starting now.
364
1212778
2960
از هم اکنون می توانید استفاده کنید.
20:16
They are applicable and they're literally idioms that will help
365
1216128
3820
آنها قابل اجرا هستند و به معنای واقعی کلمه اصطلاحاتی هستند که به
20:19
you on your English journey.
366
1219948
1410
شما در سفر انگلیسی شما کمک می کنند.
20:21
All right.
367
1221763
280
بسیار خوب.
20:22
So again, number two, nose to the grindstone, idiom number three, work
368
1222043
7880
پس دوباره شماره دو، بینی به سنگ تراش، اصطلاح شماره سه،
20:29
one's fingers to the bone again, after me work one's fingers to the bone.
369
1229973
10090
دوباره انگشتان را به استخوان کار کنید، بعد از من انگشتان خود را به استخوان کار کنید.
20:42
Good job.
370
1242578
620
کار خوب
20:43
All right.
371
1243218
360
20:43
It just means again, the common theme we've had with our idioms.
372
1243818
4040
بسیار خوب.
این فقط به معنای دوباره، موضوع مشترکی است که ما با اصطلاحات خود داشته ایم.
20:48
It just means work extremely hard and tirelessly.
373
1248038
5280
این فقط به معنای کار بسیار سخت و خستگی ناپذیر است.
20:53
I want you to think about your mother, or maybe you are a mother, right?
374
1253698
3480
می‌خواهم به مادرت فکر کنی، یا شاید تو مادری، درست است؟ به
20:57
Think about how a mother works tirelessly to make sure her children are fed
375
1257548
7130
این فکر کنید که چگونه یک مادر خستگی ناپذیر کار می کند تا مطمئن شود که فرزندانش به خوبی تغذیه می شوند
21:04
well, to make sure children are happy and clean and living a good life.
376
1264698
5380
، تا مطمئن شود که بچه ها شاد و تمیز هستند و زندگی خوبی دارند.
21:10
Well, think about a father working hard as well to make sure his children
377
1270618
4250
خوب، به پدری فکر کنید که سخت کار می کند تا مطمئن شود فرزندانش
21:14
are happy and taken care of parents work tirelessly to make sure their
378
1274898
5540
خوشحال هستند و از والدین مراقبت می کنند، خستگی ناپذیر کار می کنند تا مطمئن شوند که
21:20
children are taken care of parents, work their fingers to the bone in order to
379
1280448
6270
فرزندانشان از والدین مراقبت می شوند، انگشتان خود را تا استخوان کار کنند تا
21:26
protect and care for their children.
380
1286718
2100
از فرزندانشان محافظت و مراقبت کنند. . بله
21:29
Yes.
381
1289928
510
21:30
Now it's making sense.
382
1290488
1220
حالا منطقی است.
21:31
Excellent.
383
1291768
540
عالی
21:32
All right.
384
1292478
330
21:32
Here are some example sentences.
385
1292978
1720
بسیار خوب.
در اینجا چند جمله مثال آورده شده است.
21:34
Sentence number one.
386
1294708
1160
جمله شماره یک
21:37
The construction workers had to work their fingers to the
387
1297088
3710
کارگران ساختمانی مجبور شدند برای تکمیل پروژه انگشتان خود را تا استخوان کار کنند
21:40
bone to complete the project.
388
1300808
3170
.
21:45
Sentence number two, she worked her fingers to the bone to save
389
1305038
5100
جمله شماره دو، او انگشتان خود را به استخوان رساند تا
21:50
enough money for her dream vacation.
390
1310178
4400
پول کافی برای تعطیلات رویایی خود پس انداز کند.
21:55
And sentence number three, the students worked their fingers to the bone to
391
1315808
5720
و جمله شماره سه، دانش آموزان انگشتان خود را تا استخوان کار کردند تا
22:01
prepare for the challenging exam.
392
1321528
3980
برای امتحان چالش برانگیز آماده شوند.
22:06
You got it.
393
1326278
720
22:06
You got it.
394
1326998
220
متوجه شدی
متوجه شدی
22:07
Excellent.
395
1327928
430
عالی
22:08
Again, in English, this idiom, very useful.
396
1328388
2840
باز هم، در انگلیسی، این اصطلاح، بسیار مفید است.
22:11
It is work one's finger to the bone.
397
1331268
3970
این کار انگشت به استخوان است.
22:15
Idiom number four, idiom number four is put in the hours.
398
1335868
5820
اصطلاح شماره چهار، اصطلاح شماره چهار در ساعت قرار می گیرد.
22:24
Excellent.
399
1344178
590
22:24
Again, put in the hours.
400
1344808
3490
عالی
باز هم ساعت ها را بگذارید.
22:30
Great job.
401
1350168
750
22:30
Now this just means spend a significant amount of time and effort.
402
1350928
6510
کار عالی
اکنون این فقط به معنای صرف مقدار قابل توجهی از زمان و تلاش است.
22:37
Put in the hours, for example, you know, I'm passionate about helping you
403
1357943
4050
برای مثال، می‌دانید که من برای کمک به شما در
22:41
achieve your English goals this year.
404
1361993
2160
دستیابی به اهداف انگلیسی‌تان در این سال، مشتاقم.
22:44
So actually I'll be very honest right now at the time I'm recording this lesson.
405
1364733
5260
بنابراین در واقع من در حال حاضر در زمان ضبط این درس بسیار صادق خواهم بود. ساعت
22:50
It is 6 48 in the morning.
406
1370383
3110
6 و 48 صبح است.
22:54
I've been up working on these lessons since five 30 this morning.
407
1374163
4220
من از ساعت پنج 30 صبح امروز بیدار هستم و روی این درس ها کار می کنم.
22:58
I was up before that.
408
1378633
1220
قبلش بیدار بودم
22:59
I literally started, I, I, I literally started working on the
409
1379983
5710
من به معنای واقعی کلمه شروع کردم، من، من، به معنای واقعی کلمه
23:05
lessons at five 30 this morning.
410
1385693
2320
از ساعت پنج 30 صبح امروز شروع کردم به کار روی درس ها.
23:08
Why?
411
1388203
450
چرا؟
23:09
I want to put in the hours to help you achieve your English goals.
412
1389173
4800
من می خواهم برای کمک به شما در رسیدن به اهداف انگلیسی خود ساعاتی را صرف کنم.
23:14
What does this mean?
413
1394668
930
این به چه معناست؟
23:15
Again, spend a significant amount of time and effort.
414
1395598
4620
باز هم مقدار قابل توجهی از زمان و تلاش خود را صرف کنید.
23:20
You're probably wondering, Tiff, why are you working so hard to do this for me?
415
1400268
4680
احتمالاً از خود می پرسید، تیف، چرا اینقدر سخت کار می کنی تا این کار را برای من انجام دهی؟
23:25
Listen, I love helping.
416
1405718
2340
گوش کن، من عاشق کمک کردن هستم.
23:28
I love when my students, those that have joined my academy say, Tiff, my life
417
1408828
5360
وقتی شاگردانم، آنهایی که به آکادمی من پیوسته‌اند، می‌گویند، تیف،
23:34
has changed when I see the confidence.
418
1414188
2510
وقتی اعتماد به نفس را می‌بینم، زندگی من تغییر می‌کند، دوست دارم.
23:37
On their faces, when they're speaking in English, man, it makes me want to
419
1417373
4760
در چهره آنها، وقتی به انگلیسی صحبت می کنند، این باعث می شود که من بخواهم
23:42
get up earlier simply to help more English learners finally experienced
420
1422133
5790
زودتر از خواب بیدار شوم تا به زبان آموزان بیشتری کمک کنم که در نهایت
23:47
that confidence, finally speak English fluently, finally overcome the challenges
421
1427943
5620
این اعتماد به نفس را تجربه کنند، در نهایت انگلیسی را روان صحبت کنند ، در نهایت بر چالش هایی که
23:53
they've been experiencing for years.
422
1433593
1770
سال ها تجربه کرده اند غلبه کنند.
23:55
Maybe you've been experiencing challenges for years as well.
423
1435573
2800
شاید شما نیز سال هاست که چالش هایی را تجربه کرده اید. به
23:59
That is why I put in the hours.
424
1439243
3160
همین دلیل ساعت ها را گذاشتم.
24:02
So I want you also to do that.
425
1442743
1225
بنابراین من از شما می خواهم که این کار را انجام دهید.
24:04
Put in the hours.
426
1444158
760
24:04
You don't have to get up this early.
427
1444938
1310
ساعت ها را قرار دهید.
لازم نیست اینقدر زود بیدار بشی
24:06
I'm an early bird, so it's okay, but put in the hours to achieve your English goal.
428
1446328
4970
من یک پرنده زودرس هستم، پس اشکالی ندارد، اما برای رسیدن به هدف انگلیسی خود ساعاتی را صرف کنید.
24:11
Here we go.
429
1451488
440
در اینجا ما می رویم.
24:12
Sentence number one, to become an expert in your field, you
430
1452338
4770
جمله شماره یک، برای تبدیل شدن به یک متخصص در زمینه خود،
24:17
need to put in the hours.
431
1457118
3330
باید ساعت ها را در نظر بگیرید.
24:21
Sentence number two, if you want to succeed in this competition,
432
1461268
5310
جمله شماره دو اگر می خواهید در این مسابقه موفق شوید
24:26
you have to put in the hours early.
433
1466748
2955
باید ساعت ها را زودتر بگذارید.
24:32
And sentence number three, he put in the hours studying for the exam and aced it.
434
1472053
8500
و جمله شماره سه، ساعات مطالعه را برای امتحان گذاشت و آن را قبول کرد.
24:41
Makes sense.
435
1481303
850
منطقی است.
24:42
Excellent.
436
1482913
500
عالی
24:43
Once again, put in the hours.
437
1483423
3470
یک بار دیگر، ساعت ها را در نظر بگیرید.
24:47
Idiom number five that you need to start using right now.
438
1487673
3240
اصطلاح شماره پنج که باید همین الان شروع به استفاده از آن کنید.
24:51
Dig deep.
439
1491803
2230
حفاری عمیق.
24:56
Good again.
440
1496183
740
بازم خوبه
24:57
Dig deep.
441
1497473
1670
حفاری عمیق.
25:00
Excellent.
442
1500603
390
عالی
25:01
Now, remember these five idioms I'm teaching you, they have a common
443
1501033
4000
حالا، این پنج اصطلاحی را که به شما یاد می دهم، به خاطر بسپارید، آنها یک موضوع مشترک دارند
25:05
theme, working hard, putting in the work, being diligent, dig deep means.
444
1505053
6480
، سخت کار کردن، تلاش کردن، کوشا بودن، ابزارهای عمیق حفاری.
25:11
Put in extra effort and find the strength to keep going.
445
1511963
7190
تلاش بیشتری به خرج دهید و قدرت ادامه دادن را پیدا کنید.
25:20
Put in extra effort and find the strength to keep going during story time.
446
1520598
6340
تلاش بیشتری به خرج دهید و قدرت ادامه دادن در طول زمان داستان را پیدا کنید.
25:26
Don't go anywhere.
447
1526998
850
جایی نرو
25:27
I'm going to tell you a story about when I had to dig deep, put
448
1527988
4550
من می خواهم داستانی را برای شما تعریف کنم که چه زمانی مجبور شدم عمیق بکاوشم و
25:32
in the extra effort to keep going.
449
1532538
2520
تلاش بیشتری برای ادامه دادن انجام دهم.
25:35
Now, check out these examples sentences for this idiom sentence.
450
1535828
3550
اکنون، این جملات مثال را برای این جمله اصطلاحی بررسی کنید.
25:39
Number one, the team had to dig deep to come up with a
451
1539418
4300
شماره یک، تیم مجبور شد برای یافتن
25:43
solution to the complex problem.
452
1543728
3300
راه حلی برای این مشکل پیچیده، عمیق کند.
25:48
Next sentence, number two, she had to dig deep to find the motivation
453
1548273
5910
جمله بعدی، شماره دو، او باید عمیقاً حفاری می کرد تا انگیزه ای
25:54
to finish writing her novel.
454
1554183
3100
برای پایان نوشتن رمانش پیدا کند.
25:57
Dig deep, put in the extra effort to keep going.
455
1557323
4040
حفاری عمیق داشته باشید، برای ادامه دادن تلاش بیشتری انجام دهید.
26:02
And sentence number three, despite the setbacks, they dug deep and
456
1562373
6610
و جمله شماره سه با وجود عقب نشینی ها عمیقاً حفاری کردند و
26:09
managed to achieve their goals.
457
1569003
3900
توانستند به اهداف خود برسند.
26:13
Makes sense.
458
1573843
590
منطقی است.
26:15
Yes, again, dig deep
459
1575253
3030
بله، دوباره، عمیق بگرد
26:21
The very first English idiom is tie the knot.
460
1581500
5699
اولین اصطلاح انگلیسی کراوات گره است.
26:28
Good again, tie the knot.
461
1588790
3460
بازم خوبه گره بزن
26:33
Excellent.
462
1593899
490
عالی
26:34
Now this idiom literally just means to get married.
463
1594429
4611
اکنون این اصطلاح به معنای واقعی کلمه فقط به معنای ازدواج است.
26:39
Yes, you heard me right to get married.
464
1599925
2660
بله درست شنیدید که ازدواج کنم.
26:42
Now I'm going to give you three example sentences, but before we do
465
1602615
3560
اکنون می‌خواهم سه جمله مثال به شما بزنم، اما قبل از انجام
26:46
that, I want to make sure you're able to apply this idiom to your life.
466
1606175
4770
این کار، می‌خواهم مطمئن شوم که می‌توانید این اصطلاح را در زندگی خود به کار ببرید.
26:51
So we have tie the knot being our first idiom.
467
1611004
4770
بنابراین، اولین اصطلاح ما به عنوان کراوات گره است.
26:56
So what I want you to do right now is think of three individuals, three
468
1616014
6010
بنابراین کاری که من می‌خواهم در حال حاضر انجام دهید این است که به سه نفر فکر کنید، سه
27:02
couples, excuse me, that have tied the knot, three couples that got married.
469
1622064
5841
زوج، ببخشید، که عقد کرده‌اند ، سه زوجی که ازدواج کرده‌اند.
27:07
For example.
470
1627925
859
به عنوان مثال.
27:09
I can think of my parents.
471
1629034
2601
من می توانم به پدر و مادرم فکر کنم.
27:12
Tied the knot many years ago.
472
1632409
2470
سالها پیش گره زد.
27:15
Think of another couple, you know, of that tied the knot.
473
1635409
3230
به یک زوج دیگر فکر کنید، می دانید، که گره بسته اند.
27:18
I have some friends who tied the knot and also my sister and
474
1638850
5869
من چند دوست دارم که عقد کردند و خواهر و
27:24
brother in law tied the knot.
475
1644780
2730
برادر شوهرم هم عقد کردند.
27:28
As you're learning English idioms, it's important as soon as you understand
476
1648050
4440
از آنجایی که اصطلاحات انگلیسی را یاد می گیرید، مهم است که به محض اینکه
27:32
the meaning, it's important for you to apply it to your real life.
477
1652500
4530
معنی آن را فهمیدید، برای شما مهم است که آن را در زندگی واقعی خود به کار ببرید.
27:37
When you do this, you won't forget the meaning.
478
1657449
2925
وقتی این کار را انجام دهید، معنی آن را فراموش نخواهید کرد.
27:40
The idioms.
479
1660534
770
اصطلاحات.
27:41
So again, tie the knot.
480
1661395
2000
پس دوباره گره بزنید.
27:43
You have three couples you already set out loud, right?
481
1663415
2800
شما سه زوج دارید که قبلاً با صدای بلند راه افتاده اید، درست است؟
27:46
I hope you're also able to write them down.
482
1666645
2330
امیدوارم شما هم بتوانید آنها را یادداشت کنید.
27:49
I'm writing them down.
483
1669024
1121
دارم آنها را می نویسم.
27:50
So I want you to also write them down.
484
1670284
1571
بنابراین از شما می خواهم که آنها را نیز یادداشت کنید.
27:51
So you'll remember them.
485
1671855
1010
بنابراین شما آنها را به یاد خواهید آورد.
27:52
All right.
486
1672995
430
بسیار خوب.
27:53
So here's the first example sentence using this idiom.
487
1673514
3781
بنابراین در اینجا اولین جمله مثال با استفاده از این اصطلاح است.
27:58
They decided to tie the knot after dating for five years.
488
1678034
5490
آنها پس از پنج سال آشنایی تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند.
28:03
In other words, they decided to get married after dating for five years.
489
1683955
6439
به عبارت دیگر آنها پس از پنج سال آشنایی تصمیم به ازدواج گرفتند.
28:10
Makes sense.
490
1690804
641
منطقی است.
28:11
Right.
491
1691445
540
درسته
28:12
Excellent.
492
1692315
570
عالی
28:13
All right.
493
1693115
419
28:13
Here's sentence number two.
494
1693574
2291
بسیار خوب.
اینم جمله شماره دو
28:16
We're tying the knot next month in a small ceremony.
495
1696534
4831
ماه آینده در یک مراسم کوچک عقد می کنیم.
28:22
We're getting married next month in a small ceremony.
496
1702044
4641
ماه آینده در یک مراسم کوچک ازدواج می کنیم.
28:27
You got it.
497
1707375
600
متوجه شدی
28:28
Good job.
498
1708565
620
کار خوب
28:29
All right.
499
1709204
361
28:29
And sentence number three, after tying the knot, they moved to a new
500
1709725
5880
بسیار خوب.
و جمله شماره سه بعد از بستن عقد به شهری جدید نقل مکان کردند
28:35
city to start their lives together.
501
1715655
2950
تا زندگی مشترک خود را آغاز کنند.
28:39
You got it.
502
1719284
451
28:39
Good job.
503
1719735
279
متوجه شدی
کار خوب
28:40
Excellent.
504
1720715
510
عالی
28:41
So idiom number one, you can start using it right now.
505
1721235
3370
بنابراین اصطلاح شماره یک، می توانید از همین الان شروع به استفاده از آن کنید.
28:44
Remember we already did idiom.
506
1724605
2360
به یاد داشته باشید که ما قبلاً اصطلاحات را انجام دادیم.
28:46
Number one, tie the knot.
507
1726965
2730
شماره یک، گره بزنید.
28:50
Excellent.
508
1730734
520
عالی
28:51
All right, now let's move on to idiom number two about relationships.
509
1731264
5280
بسیار خوب، حالا بیایید به اصطلاح شماره دو در مورد روابط برویم.
28:56
After me, bury the hatchet.
510
1736804
3510
بعد از من، دریچه را دفن کنید.
29:02
Good again, bury the hatchet.
511
1742254
3510
خوب دوباره، دریچه را دفن کنید.
29:07
Excellent.
512
1747565
560
عالی
29:08
Now, what does this mean?
513
1748175
1369
حالا این یعنی چی؟
29:09
Bury the hatchet just means to make peace or end a quarrel or argument again, to
514
1749855
9030
Bury the hatchet فقط به معنای صلح کردن یا پایان دادن به نزاع یا مشاجره دوباره،
29:18
make peace or end a quarrel or argument.
515
1758885
3700
صلح یا پایان دادن به نزاع یا مشاجره است.
29:22
Let's say you have an issue with one of your friends, right?
516
1762625
3709
فرض کنید با یکی از دوستانتان مشکل دارید، درست است؟
29:26
Maybe even somebody that you work with.
517
1766494
2500
شاید حتی کسی که با او کار می کنید.
29:29
There's a quarrel between the two of you.
518
1769304
1891
بین شما دو نفر دعوا شده
29:31
You've been arguing for a while.
519
1771324
1710
شما مدتی است که دعوا می کنید.
29:33
When you bury the hatchet, you stop quarreling.
520
1773175
3950
وقتی هچ را دفن می‌کنید، از دعوا دست می‌کشید.
29:37
You stop arguing.
521
1777554
1700
شما بحث را متوقف کنید.
29:39
You come back together being friends.
522
1779405
2379
شما با هم دوست می شوید
29:41
So again, just like we did for the first idiom, the second idiom
523
1781794
3690
بنابراین دوباره، درست مانند آنچه برای اصطلاح اول انجام دادیم، اصطلاح دومی که
29:45
we have is bury the hatchet.
524
1785484
2570
داریم عبارت است از خاک کردن هچت.
29:48
So I want you to.
525
1788214
1705
بنابراین من از شما می خواهم.
29:50
To think about one specific person, either in your past or someone
526
1790080
7890
برای فکر کردن در مورد یک شخص خاص، چه در گذشته خود یا کسی که
29:57
you need to bury the hatchet with.
527
1797970
1900
باید با او هچ را دفن کنید.
29:59
All right.
528
1799940
449
بسیار خوب.
30:00
Again, remember focusing on the fact that it's someone you had a quarrel
529
1800629
3681
باز هم، به یاد داشته باشید که روی این واقعیت تمرکز کنید که این فردی است که با او دعوا داشتید
30:04
with, but the quarrel comes to an end.
530
1804310
4160
، اما نزاع به پایان می رسد.
30:08
Who do you need to bury the hatchet with, or who have you
531
1808729
4160
به دفن هچت با چه کسی نیاز دارید یا
30:12
already buried the hatchet with?
532
1812929
1661
قبلاً با چه کسی هچ را دفن کرده اید؟
30:15
I can think about a friend who I had to bury the hatchet with.
533
1815199
2921
می توانم به دوستی فکر کنم که باید با او هچ را دفن می کردم.
30:18
So I'll just write.
534
1818310
1260
پس من فقط می نویسم.
30:20
Maybe, um, a fake initial, right?
535
1820225
2990
شاید، اوم، حرف اول جعلی، درست است؟
30:23
I had to bury the hatchet with a friend, right?
536
1823685
3270
من مجبور شدم هچ را با یکی از دوستانم دفن کنم، درست است؟
30:27
We were arguing.
537
1827135
990
داشتیم دعوا میکردیم
30:28
We were not necessarily as close as we used to be, but after we buried
538
1828245
4199
ما لزوماً مثل گذشته به هم نزدیک نبودیم ، اما بعد از اینکه هچ را دفن کردیم
30:32
the hatchet, we went back to being close friends again, bury the hatchet.
539
1832445
5300
، دوباره به دوستی صمیمی برگشتیم، هچ را دفن کنیم.
30:38
Makes sense.
540
1838169
750
منطقی است.
30:39
Excellent.
541
1839419
340
30:39
All right.
542
1839800
320
عالی
بسیار خوب.
30:40
Check out these examples sentences and remember, make sure you
543
1840300
3270
این جملات مثال را بررسی کنید و به یاد داشته باشید، مطمئن شوید که
30:43
wrote down your person's name.
544
1843570
1660
نام شخص خود را یادداشت کرده اید.
30:45
All right, here we go.
545
1845290
1099
بسیار خوب، ما می رویم.
30:47
They decided to bury the hatchet and remain friends.
546
1847060
4859
آنها تصمیم گرفتند هچ را دفن کنند و دوستان باقی بمانند.
30:52
They decided to stop arguing.
547
1852329
1870
آنها تصمیم گرفتند بحث را متوقف کنند.
30:54
They decided to kind of let things go and to be friends again.
548
1854409
3711
آنها تصمیم گرفتند که همه چیز را رها کنند و دوباره با هم دوست شوند.
30:59
Next sentence.
549
1859054
871
30:59
Number two, it's time for you to, to bury the hatchet and work together.
550
1859925
6329
جمله بعدی
شماره دو، وقت آن رسیده است که هچ را دفن کنید و با هم کار کنید.
31:07
Make sense.
551
1867235
809
معنا پیدا کنید.
31:08
Good.
552
1868774
451
خوب
31:09
All right.
553
1869395
350
31:09
And sentence number three, after a long feud, they finally buried the hatchet.
554
1869774
7780
بسیار خوب.
و جمله شماره سه بعد از مدت ها دعوا بالاخره هچ را دفن کردند.
31:18
They finally stopped arguing.
555
1878014
2211
در نهایت بحث را متوقف کردند.
31:20
They finally came back together.
556
1880335
2419
بالاخره با هم برگشتند.
31:23
Make sense.
557
1883304
921
معنا پیدا کنید.
31:24
Excellent.
558
1884820
540
عالی
31:25
So again, idiom number two is bury the hatchet.
559
1885370
4150
بنابراین، دوباره، اصطلاح شماره دو، دفن دریچه است.
31:29
All right.
560
1889889
341
بسیار خوب.
31:30
Idiom number three, another good idiom.
561
1890550
3310
اصطلاح شماره سه، یک اصطلاح خوب دیگر.
31:33
We have on the rocks.
562
1893860
3360
روی صخره ها داریم.
31:38
Good again, on the rocks.
563
1898929
3600
خوب دوباره، روی صخره ها.
31:44
Excellent.
564
1904199
450
31:44
Now, again, remember we're talking about idioms related to
565
1904690
2730
عالی
حالا، دوباره، به یاد داشته باشید که ما در مورد اصطلاحات مربوط به
31:47
relationships on the rocks, just means in a state of difficulty.
566
1907420
6750
روابط روی سنگ صحبت می کنیم، فقط به معنای در وضعیت دشواری است.
31:54
Or discord, a little bit rocky.
567
1914560
3920
یا اختلاف، کمی سنگلاخ.
31:58
You haven't gotten over the argument.
568
1918790
2320
شما از بحث عبور نکرده اید.
32:01
You're still in the midst of it.
569
1921310
2230
شما هنوز در میان آن هستید.
32:04
You're not necessarily strong.
570
1924000
2570
شما لزوما قوی نیستید
32:06
You're not necessarily safe, right?
571
1926580
2420
شما لزوما امن نیستید، درست است؟
32:09
On the rocks in a state of difficulty or discord.
572
1929339
4180
روی صخره ها در حالت مشکل یا اختلاف.
32:13
So we have our third idiom on the rock.
573
1933520
3990
بنابراین ما اصطلاح سوم خود را روی سنگ داریم.
32:17
So what I want you to do is think about.
574
1937510
3540
پس کاری که من از شما می خواهم این است که به آن فکر کنید.
32:21
Someone, either, you know, personally, or maybe even a TV show.
575
1941415
4290
شخصی، یا، شخصاً می شناسید ، یا شاید حتی یک برنامه تلویزیونی.
32:25
This is better.
576
1945725
570
این بهتر است.
32:26
Think about a TV show you've watched and in the TV show, there
577
1946595
4290
به یک برنامه تلویزیونی فکر کنید که تماشا کرده اید و در برنامه تلویزیونی،
32:30
was someone in the movie, not the movie, excuse me, in the storyline,
578
1950885
4090
یک نفر در فیلم حضور داشته است، نه فیلم، ببخشید، در خط داستانی،
32:35
you can pick a movie if you want.
579
1955175
989
اگر بخواهید می توانید یک فیلم را انتخاب کنید.
32:36
A movie or a TV show where a part of the storyline involved two
580
1956969
6170
یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی که در آن قسمتی از خط داستانی دو
32:43
characters being in a dispute and their relationship was on the rocks.
581
1963139
6510
شخصیت را درگیر دعوا می‌کردند و رابطه‌شان بر هم می‌خورد.
32:49
They weren't doing well.
582
1969860
1440
آنها خوب کار نمی کردند.
32:51
Think about that character, the main character and that main
583
1971579
3570
به آن شخصیت، شخصیت اصلی و
32:55
character's partner, right?
584
1975149
1720
شریک آن شخصیت اصلی فکر کنید، درست است؟
32:56
Their names below the idiom on the rocks.
585
1976869
3620
نام آنها در زیر اصطلاح روی سنگ ها است.
33:00
Think about two characters who had a relationship that, Ooh, it was really.
586
1980500
4620
به دو شخصیت فکر کنید که با هم رابطه داشتند، اوه، واقعاً همینطور بود.
33:05
On the rocks, one of my favorite movies is the sound of music and the two
587
1985330
7440
روی صخره ها، یکی از فیلم های مورد علاقه من صدای موسیقی است و دو
33:12
main characters, the maid, the woman that was taking care of the children
588
1992770
4560
شخصیت اصلی، خدمتکار، زنی که از بچه ها مراقبت می کرد
33:17
and the man that owned the house, the father of the children, their
589
1997629
3181
و مردی که صاحب خانه بود، پدر بچه ها،
33:20
relationship was on the rocks, right?
590
2000810
2639
رابطه آنها ادامه داشت. سنگ ها، درست است؟
33:23
So I'm going to put the sound of music.
591
2003479
3961
بنابراین من می خواهم صدای موسیقی را بگذارم.
33:28
And I know I'm referring to the main.
592
2008909
3580
و می دانم که به اصل مطلب اشاره می کنم.
33:33
Characters, the main characters, I'll put C A R, the main characters.
593
2013025
4970
شخصیت ها، شخصیت های اصلی، C A R، شخصیت های اصلی را قرار می دهم.
33:37
Again, think of a movie or a show where the characters were going
594
2017995
5719
باز هم به فیلم یا نمایشی فکر کنید که در آن شخصیت‌ها
33:43
through a little bit of a difficulty.
595
2023714
1470
کمی مشکل را پشت سر می‌گذارند.
33:45
Their relationship was on the rocks.
596
2025195
2450
رابطه آنها روی سنگ بود.
33:47
Makes sense.
597
2027955
750
منطقی است.
33:49
Excellent.
598
2029404
400
33:49
All right.
599
2029834
330
عالی
بسیار خوب.
33:50
Check out these example sentences.
600
2030365
1589
این جملات نمونه را بررسی کنید.
33:51
Here we go.
601
2031955
440
در اینجا ما می رویم.
33:52
Sentence number one.
602
2032395
1094
جمله شماره یک
33:54
Their marriage is on the rocks after the recent disagreements,
603
2034130
5499
ازدواج آنها پس از اختلافات اخیر بر سنگ است،
34:00
their marriage is on the rocks.
604
2040090
2569
ازدواج آنها بر سنگ است.
34:03
Next sentence, number two.
605
2043250
2720
جمله بعدی شماره دو
34:07
The project is on the rocks due to a lack of funding notice.
606
2047429
7210
این پروژه به دلیل عدم تامین اعتبار روی سنگ است.
34:14
This is not about an individual in the definition.
607
2054699
3321
این در تعریف مربوط به یک فرد نیست.
34:18
It says in a state of difficulty or discord.
608
2058029
3011
در حالت مشکل یا اختلاف می گوید.
34:21
So this is used to speak about relationships, but you can also
609
2061050
4269
بنابراین از این برای صحبت در مورد روابط استفاده می شود، اما می توانید از
34:25
use it to speak about projects.
610
2065319
1660
آن برای صحبت در مورد پروژه ها نیز استفاده کنید.
34:27
And sentence number three, their friendship has been on the rocks
611
2067965
5269
و جمله شماره سه، دوستی آنها
34:33
since the argument, their friendship has been unstable in a state of
612
2073324
5960
از زمان حجت بر سنگ بوده است، دوستی آنها در حالت
34:39
difficulty since the argument.
613
2079284
2230
سختی از زمان استدلال ناپایدار بوده است.
34:42
You got it.
614
2082300
689
متوجه شدی
34:43
Excellent.
615
2083819
460
عالی
34:44
All right.
616
2084300
339
34:44
So again, number three, we have on the rocks idiom.
617
2084649
5170
بسیار خوب.
بنابراین دوباره، شماره سه، اصطلاح on the rocks را داریم.
34:49
Number four idiom.
618
2089819
1500
اصطلاح شماره چهار.
34:51
Number four is C I to I C I to I good.
619
2091319
9300
شماره چهار C I به I C I به I خوب است.
35:00
Now this idiom just refers to agreeing or concurring, agreeing,
620
2100650
7229
حال این اصطلاح فقط به موافقت یا موافق بودن، موافق بودن،
35:08
being on the same page, another good one, thinking the same way.
621
2108389
5050
در یک صفحه بودن، خوب دیگری، همین اندیشیدن اشاره دارد.
35:13
When you agree with someone, you see eye to eye.
622
2113859
5210
وقتی با کسی موافق هستید، چشم در چشم می بینید.
35:19
So I want you to think about now we have idiom number four, see eye to eye.
623
2119390
7270
بنابراین می‌خواهم به این فکر کنید که اکنون اصطلاح شماره چهار را داریم، چشم به چشم را ببینید.
35:26
I want you to think about two of your friends, two of your friends
624
2126879
5041
من می خواهم به دو نفر از دوستان خود فکر کنید، دو نفر از دوستان خود
35:31
who you normally see eye to eye with.
625
2131920
2790
که معمولاً با آنها چشم در چشم می بینید.
35:35
Normally you agree on things.
626
2135040
1680
به طور معمول شما در مورد چیزهایی موافق هستید.
35:36
So I'm going to say my friend Wilma, my best friend, Wilma.
627
2136730
2900
بنابراین من می خواهم بگویم دوست من ویلما، بهترین دوست من، ویلما.
35:40
We have the same viewpoint when it comes to religious things, right?
628
2140605
3700
ما در مورد مسائل دینی هم همین دیدگاه را داریم، درست است؟
35:44
Wilma is one of my friends.
629
2144605
1430
ویلما یکی از دوستان من است.
35:46
We see eye to eye.
630
2146035
1970
ما چشم در چشم می بینیم.
35:48
And let's say when it comes to business, I have another friend.
631
2148275
3320
و بیایید بگوییم در مورد تجارت، من یک دوست دیگر دارم.
35:51
We speak about business all the time.
632
2151815
1629
ما همیشه در مورد تجارت صحبت می کنیم.
35:53
My friend Lawrence, he has his own business.
633
2153594
2430
دوست من لارنس، او کار خودش را دارد.
35:56
So again, Think of two friends you see eye to eye with on certain topics or
634
2156035
5650
بنابراین، دوباره به دو دوستی فکر کنید که در موضوعات یا موضوعات خاصی با آنها روبرو هستید
36:01
subjects and write their names down.
635
2161695
2600
و نام آنها را یادداشت کنید.
36:04
Why again, when you do this, it will make it easier for you
636
2164485
3899
چرا دوباره، وقتی این کار را انجام می‌دهید، بعداً یادآوری اصطلاح را برای شما آسان‌تر می‌کند
36:08
to remember the idiom later on.
637
2168384
2131
.
36:10
All right.
638
2170525
510
بسیار خوب.
36:11
See eye to eye.
639
2171165
1169
چشم در چشم ببینید.
36:12
Here's the first example sentence.
640
2172535
1880
در اینجا اولین جمله مثال است.
36:15
They see eye to eye on most political issues.
641
2175094
4831
آنها در اکثر مسائل سیاسی چشم در چشم می بینند .
36:20
They agree next sentence number two, it's important for business
642
2180400
6600
آنها با جمله بعدی شماره دو موافقت می کنند ، برای شرکای تجاری مهم است که
36:27
partners to see eye to eye.
643
2187010
3099
چشم در چشم داشته باشند.
36:31
And finally, sentence number three, we rarely see eye to eye
644
2191170
5990
و در نهایت، جمله شماره سه، ما به ندرت در مورد تزئینات چشم به چشم می بینیم
36:37
when it comes to decorating.
645
2197160
2159
.
36:40
We rarely agree when it comes to decorating.
646
2200069
4031
ما به ندرت در مورد دکوراسیون موافق هستیم.
36:45
You got it.
647
2205069
721
متوجه شدی
36:46
Excellent.
648
2206690
390
عالی
36:47
All right.
649
2207160
290
36:47
So again, number four, C I two I.
650
2207450
5240
بسیار خوب.
پس دوباره شماره چهار، C I two I.
36:53
Now we're going to do idiom number four, number five, but I want to
651
2213000
3649
حالا می خواهیم اصطلاح شماره چهار، شماره پنج را انجام دهیم، اما می خواهم به
36:56
remind you, don't forget to download the English with Tiffany app because
652
2216650
4999
شما یادآوری کنم، فراموش نکنید که انگلیسی را با برنامه تیفانی دانلود کنید زیرا
37:01
after each lesson, you can practice what you're learning inside of my app.
653
2221700
5079
بعد از هر درس می توانید تمرین کنید. آنچه در داخل برنامه من یاد می گیرید.
37:07
These idioms, seeing if you remember the meanings and how to use them properly.
654
2227055
4520
این اصطلاحات، ببینید آیا معانی و نحوه استفاده صحیح از آنها را به خاطر دارید یا خیر.
37:11
All right, go to English with Tiffany, the English with Tiffany app.
655
2231595
3759
بسیار خوب، با برنامه تیفانی به زبان انگلیسی بروید ، برنامه انگلیسی با تیفانی.
37:15
All right, let's go to idiom number five, a match made in heaven.
656
2235644
6811
بسیار خب، بیایید به اصطلاح شماره پنج برویم، بازی ساخته شده در بهشت.
37:24
Good again, a match made in heaven.
657
2244184
4785
باز هم خوب، یک مسابقه ساخته شده در بهشت.
37:30
Excellent.
658
2250950
489
عالی
37:31
Now, again, we're talking about idioms related to relationships, right?
659
2251490
5500
اکنون، دوباره، ما در مورد اصطلاحات مربوط به روابط صحبت می کنیم، درست است؟
37:37
So this refers to a perfectly suitable combination, a
660
2257210
6560
بنابراین این به یک ترکیب کاملا مناسب اشاره دارد ، یک
37:43
perfectly matched combination.
661
2263770
3159
ترکیب کاملا منطبق.
37:47
We say a match made in heaven.
662
2267200
3740
ما می گوییم کبریت ساخته شده در بهشت.
37:50
So I want you now again, our fifth.
663
2270940
2860
بنابراین من شما را دوباره می خواهم، پنجمین ما.
37:54
Idiom, a match made in heaven.
664
2274495
3510
اصطلاح، بازی ساخته شده در بهشت. از
37:58
I want you to think about your friends and think about the couples, you know,
665
2278005
6860
شما می‌خواهم به دوستانتان فکر کنید و به زوج‌ها فکر کنید، می‌دانید،
38:04
amongst your friends, which couple pick one couple is a match made in heaven.
666
2284914
6240
در میان دوستانتان، کدام زوج یک زوج را انتخاب می‌کنند، کبریتی ساخته شده در بهشت ​​است.
38:11
They just really match each other.
667
2291154
1670
آنها واقعاً با یکدیگر مطابقت دارند.
38:12
Well, my sister has some friends.
668
2292824
2131
خب خواهرم چند تا دوست داره
38:15
Philip, I'll put P H Philip.
669
2295295
2750
فیلیپ، من پی اچ فیلیپ می گذارم.
38:18
Let's see, let's do this because of space, Philip and M, Philip and M.
670
2298085
6490
بیایید ببینیم، بیایید این کار را به خاطر فضا انجام دهیم، فیلیپ و ام، فیلیپ و ام.
38:25
These two, Philip and Mandisa are a match made in heaven.
671
2305305
3360
این دو، فیلیپ و مندیسا یک مسابقه ساخته شده در بهشت ​​هستند.
38:28
They've been together for a long time, a match made in heaven.
672
2308665
5080
آنها برای مدت طولانی با هم بودند ، مسابقه ای ساخته شده در بهشت.
38:34
Think about a couple, you know, That are really, these individuals
673
2314014
4061
به یک زوج فکر کنید، می دانید، که واقعاً، این افراد
38:38
are really perfectly matched, perfectly suitable to each other.
674
2318105
3900
واقعاً کاملاً مطابقت دارند و کاملاً برای یکدیگر مناسب هستند.
38:42
All right, here's the first example sentence using this idiom.
675
2322214
3590
بسیار خوب، در اینجا اولین جمله مثال با استفاده از این اصطلاح است.
38:46
Their partnership is a match made in heaven.
676
2326495
4709
شراکت آنها مسابقه ای است که در بهشت ​​ساخته شده است.
38:52
Next sentence number two, peanut butter and jelly is a match made in heaven.
677
2332065
7999
جمله بعدی شماره دو، کره بادام زمینی و ژله یک کبریت ساخته شده در بهشت ​​است.
39:00
Peanut butter goes very well with jelly.
678
2340925
2760
کره بادام زمینی با ژله بسیار خوب است.
39:04
And finally.
679
2344444
1051
و در نهایت.
39:05
Sentence number three, they're a match made in heaven because
680
2345980
6379
جمله شماره سه، آنها یک مسابقه ساخته شده در بهشت ​​هستند، زیرا
39:12
they have so much in common.
681
2352370
2699
آنها اشتراکات زیادی دارند.
39:15
Again, they're a match made in heaven because they have so much in common.
682
2355510
5989
باز هم، آنها یک مسابقه ساخته شده در بهشت ​​هستند، زیرا آنها اشتراکات زیادی دارند.
39:22
You got it.
683
2362000
809
متوجه شدی
39:23
Excellent.
684
2363520
480
عالی
39:27
Today, I want to teach you five English idioms about life.
685
2367066
2880
امروز می خواهم پنج اصطلاح انگلیسی در مورد زندگی را به شما آموزش دهم.
39:30
As an English learner, you must master English idioms in order
686
2370186
3660
به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، باید به اصطلاحات انگلیسی تسلط داشته باشید تا
39:33
to speak English fluently.
687
2373846
1490
به راحتی به زبان انگلیسی صحبت کنید.
39:35
Now, this lesson is going to help you understand five important ones, but
688
2375496
4550
اکنون، این درس به شما کمک می کند تا پنج مورد مهم را درک کنید، اما
39:40
I have a free PDF that I want you to download right after this lesson that
689
2380046
3760
من یک PDF رایگان دارم که می خواهم بلافاصله بعد از این درس دانلود کنید که
39:43
includes 17 of the most popular English idioms, these idioms will help you sound
690
2383806
5880
شامل 17 مورد از محبوب ترین اصطلاحات انگلیسی است.
39:49
more like a native English speaker.
691
2389696
2490
انگلیسی زبان.
39:52
So hit the link in the description to get your free PDF.
692
2392226
3450
بنابراین لینک موجود در توضیحات را بزنید تا PDF رایگان خود را دریافت کنید.
39:56
Now, are you ready to jump right in?
693
2396131
2480
حالا، آیا شما آماده هستید که درست بپرید؟
39:59
Well, then I'm teacher Tiffany.
694
2399221
2240
خب، پس من معلم تیفانی هستم.
40:01
Let's jump right in.
695
2401601
1750
بیایید به داخل بپریم.
40:03
Here's the very first English idiom.
696
2403631
2000
اینجا اولین اصطلاح انگلیسی است.
40:05
I want to teach you today.
697
2405631
1130
امروز میخوام بهت یاد بدم
40:07
The idiom is cut to the chase.
698
2407241
4320
اصطلاح به تعقیب قطع می شود.
40:13
Good again, after me cut to the chase.
699
2413591
5180
خوب دوباره، بعد از من به تعقیب و گریز.
40:20
Excellent.
700
2420901
470
عالی
40:21
Now this idiom literally just means to get to the point without
701
2421401
5420
اکنون این اصطلاح به معنای واقعی کلمه فقط به معنای رسیدن به نقطه اصلی بدون
40:26
wasting time on unnecessary details.
702
2426831
3570
اتلاف وقت برای جزئیات غیر ضروری است.
40:31
Again, to get to the point without wasting time on unnecessary details.
703
2431161
6340
باز هم برای رسیدن به اصل مطلب بدون اتلاف وقت برای جزئیات غیر ضروری.
40:37
Think about this lesson.
704
2437751
1140
به این درس فکر کنید.
40:39
I started off right at the beginning, letting you know, Hey, I'm going to
705
2439391
4500
من از همان ابتدا شروع کردم و به شما اطلاع دادم، هی، من قصد دارم
40:43
teach you five English idioms, but I also want to give you 17 more that
706
2443891
4780
پنج اصطلاح انگلیسی را به شما آموزش دهم، اما همچنین می خواهم 17 اصطلاح دیگر را به شما ارائه دهم که
40:48
are very important, very popular.
707
2448671
2140
بسیار مهم و بسیار محبوب هستند.
40:50
Here's the PDF.
708
2450811
990
اینجا پی دی اف است.
40:52
And then we went right into the lesson.
709
2452111
2080
و بعد مستقیم وارد درس شدیم.
40:54
I wanted to cut to the chase.
710
2454671
3350
من می خواستم به تعقیب و گریز کوتاه بیایم.
40:58
You got it.
711
2458881
680
متوجه شدی بله
40:59
Yes.
712
2459561
390
41:00
Getting to the main point here is the first example sentence using this idiom.
713
2460161
6510
رسیدن به نکته اصلی در اینجا اولین جمله مثالی است که از این اصطلاح استفاده می کند.
41:07
Let's cut to the chase.
714
2467671
1560
بیایید تعقیب را قطع کنیم.
41:09
What's your final offer for the contract?
715
2469491
2820
پیشنهاد نهایی شما برای قرارداد چیست؟
41:12
We're going back and forth.
716
2472741
1630
ما به این سو و آن سو می رویم.
41:14
You're telling me many different things.
717
2474381
1460
شما چیزهای مختلفی به من می گویید.
41:15
Listen, let's get to the main point.
718
2475861
2260
گوش کن، بریم سر اصل مطلب.
41:18
Let's cut to the chase.
719
2478281
1300
بیایید تعقیب را قطع کنیم.
41:19
What is your final offer for the contract?
720
2479651
3260
پیشنهاد نهایی شما برای قرارداد چیست؟
41:23
You got it.
721
2483491
620
متوجه شدی
41:24
Yes, I remember it.
722
2484846
1560
بله یادم می آید.
41:26
This is not even in my notes.
723
2486416
1180
این حتی در یادداشت های من نیست. به
41:27
I remember when I purchased my car, I walked into the dealership and the young
724
2487636
5940
یاد دارم وقتی ماشینم را خریدم، وارد نمایندگی شدم و
41:33
lady was very nice and I let her know.
725
2493576
1710
خانم جوان خیلی خوب بود و به او اطلاع دادم.
41:35
I said, listen, I just want to cut to the chase.
726
2495286
2960
گفتم، گوش کن، من فقط می‌خواهم تعقیب کنم.
41:38
What's the price.
727
2498486
1180
قیمتش چنده
41:39
Tell me all the details.
728
2499956
1370
تمام جزئیات را به من بگویید.
41:41
I don't like to haggle back and forth.
729
2501356
2520
دوست ندارم رفت و برگشت چانه بزنم.
41:44
I wanted to cut to the chase.
730
2504176
1940
من می خواستم به تعقیب و گریز اکتفا کنم.
41:46
And she was great.
731
2506766
890
و او عالی بود.
41:47
She cut to the chase and I bought a car.
732
2507976
2150
او به تعقیب و گریز رفت و من یک ماشین خریدم.
41:50
All right, here is sentence number two.
733
2510796
3310
بسیار خوب، این جمله شماره دو است.
41:55
In our meetings, the CEO always cuts to the chase to save time.
734
2515056
5350
در جلسات ما، مدیر عامل همیشه برای صرفه جویی در وقت خود را تعقیب می کند.
42:00
He or she is not about wasting time.
735
2520756
2710
او در مورد اتلاف وقت نیست.
42:03
No, let's cut to the chase.
736
2523476
2430
نه، بیایید به تعقیب و گریز ادامه دهیم.
42:06
And finally, sentence number three, as you're realizing
737
2526546
3110
و در نهایت، جمله شماره سه، زیرا متوجه
42:09
how important this idiom is.
738
2529656
1970
اهمیت این اصطلاح هستید.
42:12
I appreciate how you cut to the chase in your presentation,
739
2532636
4040
قدردانی می کنم که چگونه در ارائه خود به تعقیب پرداختید و
42:16
highlighting only the key points.
740
2536916
2900
فقط نکات کلیدی را برجسته کردید.
42:20
You didn't give information that wasn't important.
741
2540166
2590
اطلاعاتی ندادی که مهم نبود.
42:22
You only gave the key points.
742
2542886
1930
شما فقط نکات کلیدی را بیان کردید.
42:25
I like and appreciate how you cut to the chase in your presentation,
743
2545066
5320
من دوست دارم و قدردانی می‌کنم که چگونه در ارائه خود تلاش می‌کنید و
42:30
highlighting only the key points.
744
2550616
2050
فقط نکات کلیدی را برجسته می‌کنید.
42:33
You got it.
745
2553231
810
متوجه شدی
42:34
Excellent.
746
2554731
430
عالی
42:35
All right.
747
2555201
320
42:35
So again, the first idiom is cut to the chase.
748
2555521
4610
بسیار خوب.
بنابراین دوباره، اولین اصطلاح به تعقیب قطع می شود.
42:40
Here is idiom number two.
749
2560201
2650
در اینجا اصطلاح شماره دو است.
42:43
Idiom number two is throw someone under the bus.
750
2563071
5370
اصطلاح شماره دو این است که کسی را به زیر اتوبوس بیندازید.
42:49
Again, throw someone under the bus.
751
2569521
4510
باز هم یکی را بیندازید زیر اتوبوس.
42:55
Now you're probably looking at me right now, like Tiff.
752
2575721
2770
حالا احتمالاً همین الان مثل تیف به من نگاه می کنی.
42:59
Why are we tossing people under vehicles?
753
2579851
2830
چرا مردم را زیر وسایل نقلیه می اندازیم؟
43:03
Let me explain to throw someone under the bus.
754
2583141
3230
بگذارید توضیح دهم که یک نفر را به زیر اتوبوس بیندازید.
43:06
Literally just refers to betraying or blaming someone,
755
2586421
5730
به معنای واقعی کلمه فقط به خیانت یا سرزنش کسی اشاره دارد،
43:12
especially to save yourself.
756
2592701
2120
به ویژه برای نجات خود.
43:15
Listen, I didn't do it.
757
2595041
1200
گوش کن، من این کار را نکردم.
43:16
She did it.
758
2596241
470
43:16
Uh, uh, nope, nope, it was her or nope, I didn't do it.
759
2596756
4020
او این کار را کرد.
اوه، اوه، نه، نه، او بود یا نه، من این کار را نکردم.
43:20
He did it.
760
2600786
580
او این کار را کرد.
43:21
It was them, it was them.
761
2601366
1270
آنها بودند، آنها بودند. دوباره
43:23
You're throwing them under the bus again, betraying or blaming
762
2603686
5290
آنها را زیر اتوبوس می اندازی ، خیانت می کنی یا
43:28
someone usually to save yourself.
763
2608976
2900
کسی را سرزنش می کنی که معمولاً برای نجات خودت.
43:31
I didn't do it.
764
2611926
730
من این کار را نکردم.
43:32
That was them.
765
2612656
530
آنها بودند.
43:33
That was over there.
766
2613481
1800
اون اونجا بود
43:35
That was them throwing someone under the bus.
767
2615791
3090
این بود که یک نفر را انداختند زیر اتوبوس.
43:38
He got it.
768
2618881
570
او آن را دریافت کرد.
43:40
I kind of like that.
769
2620051
820
من یه جورایی دوست دارم
43:41
All right, here we go.
770
2621671
760
بسیار خوب، ما می رویم.
43:42
Here is sentence number one.
771
2622751
2140
اینجا جمله شماره یک است.
43:45
Don't throw your colleagues, your coworkers under the bus.
772
2625621
4790
همکاران و همکارانتان را زیر اتوبوس نیندازید.
43:50
Just to make yourself look better.
773
2630766
2040
فقط برای اینکه خودت را بهتر کنی
43:53
This is something, even though it's an example sentence, I want
774
2633556
3300
این چیزی است، حتی اگر یک جمله مثالی است، من می خواهم
43:56
you to live by this principle.
775
2636856
1710
شما بر اساس این اصل زندگی کنید.
43:59
Don't throw your colleagues, your coworkers under the bus, just
776
2639066
4090
همکاران و همکارانتان را زیر اتوبوس نیندازید، فقط
44:03
to make yourself look better.
777
2643166
1620
برای اینکه خودتان بهتر به نظر برسید. با
44:05
Treat people the way you want to be treated.
778
2645186
2210
مردم طوری رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود.
44:08
Okay.
779
2648341
260
باشه
44:09
All right, here we go.
780
2649071
660
بسیار خوب، ما می رویم.
44:10
Sentence number two, she felt betrayed when her manager threw her under
781
2650051
6510
جمله شماره دو، وقتی مدیرش او را
44:16
the bus during the project review.
782
2656561
2720
در حین بررسی پروژه به زیر اتوبوس انداخت، احساس کرد به او خیانت شده است.
44:19
Her manager didn't protect her.
783
2659791
1590
مدیرش از او محافظت نکرد.
44:21
Her manager didn't save her.
784
2661391
1250
مدیرش او را نجات نداد.
44:22
Instead, her manager threw her under the bus, betrayed her or blamed her.
785
2662661
5980
در عوض، مدیرش او را زیر اتوبوس انداخت، به او خیانت کرد یا او را سرزنش کرد.
44:29
You got it.
786
2669521
680
متوجه شدی
44:30
And sentence number three, it's unprofessional to throw your team
787
2670711
6530
و جمله شماره سه، این غیرحرفه ای است که تیم خود را
44:37
under the bus when things go wrong.
788
2677321
2400
به زیر اتوبوس بیندازید وقتی اوضاع خراب است.
44:40
Once again, it's unprofessional to throw your team under the
789
2680381
3970
یک بار دیگر، غیرحرفه ای است که تیم خود را به
44:44
bus when things go wrong.
790
2684351
1860
هنگام خرابی به زیر اتوبوس بیندازید.
44:46
This is a very important point.
791
2686431
1840
این نکته بسیار مهمی است.
44:48
Take responsibility.
792
2688861
1640
مسئولیت را بر عهده بگیرید.
44:50
Don't just blame other people.
793
2690621
2330
فقط دیگران را سرزنش نکنید.
44:53
All right.
794
2693281
420
44:53
So again, idiom number two, throw someone under the bus.
795
2693721
5040
بسیار خوب.
پس دوباره، اصطلاح شماره دو، یک نفر را زیر اتوبوس بیندازید.
44:59
Now, idiom number three, idiom number three.
796
2699201
3520
حال، اصطلاح شماره سه، اصطلاح شماره سه.
45:03
Bite off more than you can chew
797
2703531
3530
بیشتر از چیزی که بتوانید خوب بجوید گاز بگیرید
45:09
good.
798
2709161
460
45:09
Once again, after me bite off more than you can chew.
799
2709631
5130
.
یک بار دیگر، بعد از من گاز گرفتن بیش از شما می توانید بجوید.
45:17
Excellent.
800
2717171
590
45:17
Now to bite off more than you can chew just refers to taking
801
2717791
4320
عالی
اکنون گاز گرفتن بیشتر از چیزی که می‌توانید بجوید، فقط به بر عهده گرفتن
45:22
on more responsibility or work than you can actually handle.
802
2722161
5320
مسئولیت یا کاری بیشتر از آنچه واقعاً می‌توانید انجام دهید اشاره دارد.
45:27
Hey, I'm able to handle this amount, but I took on this amount,
803
2727631
4190
هی، من می توانم این مبلغ را تحمل کنم، اما این مبلغ را بر عهده گرفتم،
45:32
a lot more than I can handle.
804
2732081
1720
خیلی بیشتر از توانم.
45:34
Bite off more than you can chew.
805
2734136
2240
بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز بگیرید.
45:36
The easiest way to remember this idiom.
806
2736376
2170
ساده ترین راه برای به خاطر سپردن این اصطلاح.
45:38
I want you to think about a child, a child who loves ice cream.
807
2738726
5300
می خواهم به کودکی فکر کنی، کودکی که عاشق بستنی است.
45:44
This child gets a bowl of ice cream and while they could eat it slowly, instead,
808
2744526
5070
این کودک یک کاسه بستنی می‌گیرد و در حالی که می‌توانست آن را آهسته بخورد، در عوض،
45:49
they start to eat it very quickly, putting more in their mouth than they can handle.
809
2749596
4290
خیلی سریع شروع به خوردن آن می‌کند و بیش از حد توانش در دهان می‌گذارد.
45:54
And all of a sudden their mouth starts to get bigger and things
810
2754236
2630
و ناگهان دهانشان بزرگتر می شود و همه چیز
45:56
start to pour out of their mouth and the mother says, listen, you know
811
2756866
4280
از دهانشان بیرون می ریزد و مادر می گوید، گوش کن، می دانی
46:01
that you can't handle all of that.
812
2761146
1300
که نمی توانی همه اینها را تحمل کنی.
46:02
Take it one bite.
813
2762456
1470
یک لقمه بخور
46:04
At a time in this sense, biting off more than you can chew the literal situation.
814
2764126
7030
در یک زمان به این معنا، گاز گرفتن بیش از شما می توانید وضعیت تحت اللفظی جویدن.
46:11
We can use it again when you're taking on more responsibility
815
2771576
4860
زمانی که مسئولیت
46:16
or work than you can handle.
816
2776576
1430
یا کاری بیش از توان شما بر عهده می‌گیرید، می‌توانیم دوباره از آن استفاده کنیم.
46:18
You got it.
817
2778456
560
متوجه شدی
46:19
Excellent.
818
2779696
340
عالی
46:20
All right, here is sentence number one.
819
2780116
3010
بسیار خوب، اینجا جمله شماره یک است.
46:24
Be careful not to bite off more than you can chew with this new project.
820
2784186
5360
مراقب باشید با این پروژه جدید بیشتر از چیزی که می توانید بجوید گاز نگیرید.
46:29
Listen, it's a lot.
821
2789566
1500
گوش کن، خیلی زیاد است.
46:31
It's a big one.
822
2791106
890
این یک بزرگ است.
46:32
Don't bite off more than you can chew.
823
2792046
2050
بیش از آنچه می توانید بجوید گاز نگیرید.
46:35
Sentence number two, I think I've bitten off more than I can chew by
824
2795036
6860
جمله شماره دو، فکر می‌کنم با موافقت با سه مهلت این هفته، بیش از آن چیزی که بتوانم بجوم، گاز گرفتم
46:41
agreeing to three deadlines this week.
825
2801896
3530
.
46:46
I think that's going to be a bit much.
826
2806556
2300
من فکر می کنم که این مقدار کمی زیاد است.
46:49
I think I've bitten off more than I can chew by agreeing
827
2809766
4190
فکر می‌کنم با موافقت
46:53
to three deadlines this week.
828
2813956
1670
با سه مهلت این هفته، بیش از آن چیزی که بتوانم بجوم، گاز گرفتم.
46:56
And sentence number three, the new employee bit off more than he could
829
2816486
5020
و جمله شماره سه، کارمند جدید بیش از آنچه که می توانست بجود گاز گرفت
47:01
chew and is now struggling to keep up.
830
2821506
3550
و اکنون در تقلا است تا خود را حفظ کند.
47:05
You got it.
831
2825966
640
متوجه شدی
47:07
Excellent.
832
2827356
370
47:07
All right.
833
2827786
300
عالی
بسیار خوب.
47:08
So once again, number three, idiom number three, bite off more than you can chew.
834
2828086
6080
بنابراین یک بار دیگر، شماره سه، اصطلاح شماره سه، بیش از آنچه می توانید بجوید، گاز بگیرید.
47:14
Now, idiom number four, idiom number four, put all your eggs in one basket.
835
2834676
8830
حال، اصطلاح شماره چهار، اصطلاح شماره چهار، تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید.
47:24
Again, put all your eggs in one basket.
836
2844411
4770
دوباره تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید.
47:31
Good.
837
2851631
660
خوب
47:32
Now this idiom, put all your eggs in one basket, just refers to investing
838
2852541
6670
اکنون این اصطلاح، همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید، فقط به سرمایه گذاری
47:39
all of your resources or efforts into a single course of action.
839
2859301
6520
تمام منابع یا تلاش های شما در یک اقدام واحد اشاره دارد.
47:46
Hey, I'm going to do everything I can to make this right here work.
840
2866001
4250
هی، من هر کاری از دستم برمیاد انجام میدم تا اینجا درست بشه.
47:50
I'm not going to worry about this or that.
841
2870451
1430
من نگران این و آن نیستم.
47:51
I'm putting all of my eggs in one basket.
842
2871881
2300
من تمام تخم مرغ هایم را در یک سبد می گذارم.
47:54
All of my efforts are going towards this one thing in English.
843
2874341
4350
تمام تلاش من به سمت این یک چیز در زبان انگلیسی است.
47:58
We say.
844
2878721
560
ما می گوییم.
47:59
Put all your eggs in one basket.
845
2879501
2520
تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید.
48:02
Check out this first example, sentence.
846
2882021
2220
این اولین مثال، جمله را بررسی کنید.
48:05
It's risky to put all your eggs in one basket by relying on a single supplier.
847
2885561
7690
قرار دادن تمام تخم مرغ ها در یک سبد با تکیه بر یک تامین کننده، خطرناک است.
48:13
What if that business goes out of business?
848
2893901
2700
اگر آن کسب و کار از بین برود چه؟
48:16
What if that business fails?
849
2896731
1760
اگر آن کسب و کار شکست بخورد چه؟
48:18
Then your business will also fail.
850
2898521
2740
سپس کسب و کار شما نیز شکست خواهد خورد.
48:22
It's very risky to put all your eggs in one basket by
851
2902231
4570
قرار دادن تمام تخم مرغ ها در یک سبد با
48:26
relying on a single supplier.
852
2906801
2400
تکیه بر یک تامین کننده بسیار خطرناک است.
48:29
You got it.
853
2909981
740
متوجه شدی
48:31
Excellent.
854
2911201
340
48:31
All right, here we go.
855
2911601
690
عالی
بسیار خوب، ما می رویم.
48:32
Sentence number two, instead of putting all your eggs in one
856
2912601
5160
جمله شماره دو، به جای اینکه همه تخم های خود را در یک سبد قرار دهید
48:37
basket, you should diversify your skillset to stay competitive.
857
2917761
5450
، باید مهارت های خود را متنوع کنید تا رقابتی بمانید.
48:43
Hey, don't just learn one skill, learn multiple skills to diversify your skillset
858
2923491
5550
سلام، فقط یک مهارت را یاد نگیرید، چندین مهارت را بیاموزید تا مجموعه مهارت های خود را متنوع کنید
48:49
and make yourself more marketable.
859
2929371
2410
و خود را بازاری تر کنید.
48:52
Sentence number three, the company put all its eggs in one
860
2932611
5650
جمله شماره سه، شرکت با عرضه این محصول تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار داد
48:58
basket with this product launch.
861
2938271
2530
.
49:01
And it paid off.
862
2941246
1010
و نتیجه داد.
49:02
Sometimes it pays off to put all your eggs in one basket.
863
2942846
3890
گاهی وقت ها این که تمام تخم مرغ هایت را در یک سبد بگذاری سودمند است.
49:06
Once again, the company put all its eggs in one basket with this
864
2946956
5610
بار دیگر این شرکت با عرضه این محصول تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار داد
49:12
product launch and it paid off.
865
2952576
2600
و نتیجه داد.
49:16
You got it.
866
2956196
690
متوجه شدی
49:17
Excellent.
867
2957226
380
49:17
All right.
868
2957606
400
عالی
بسیار خوب.
49:18
So again, number four is put all your eggs in one basket.
869
2958036
4660
بنابراین دوباره، شماره چهار تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار می دهد.
49:23
Number five, idiom number five.
870
2963066
2590
شماره پنج، اصطلاح شماره پنج.
49:25
Another good one back to square one.
871
2965656
4520
یکی دیگر از خوب بازگشت به نقطه اول.
49:32
Good again, back to square one.
872
2972266
3950
دوباره خوب، برگشت به نقطه اول.
49:38
Excellent.
873
2978391
470
49:38
Now this just means to return to the starting point after a failed attempt.
874
2978911
6540
عالی
اکنون این فقط به معنای بازگشت به نقطه شروع پس از یک تلاش ناموفق است.
49:45
All right, you're going back to where you started after you failed.
875
2985611
3920
بسیار خوب، شما پس از شکست به جایی که شروع کرده اید برمی گردید.
49:49
Like, Hey, I failed, but I'm going to start again back to square one.
876
2989531
4630
مانند، هی، من شکست خوردم، اما می خواهم دوباره به نقطه اول برگردم.
49:54
Here's an example sentence.
877
2994771
1860
در اینجا یک جمله مثال است.
49:57
The client rejected our proposal.
878
2997621
2570
مشتری پیشنهاد ما را رد کرد.
50:00
So we're back to square one.
879
3000321
2350
بنابراین ما به نقطه اول برگشتیم.
50:03
He rejected our proposal.
880
3003286
1610
او پیشنهاد ما را رد کرد.
50:04
Now we have to go all the way back to the beginning.
881
3004896
2630
حالا باید تمام راه را به اول برگردیم.
50:07
We're back to square one sentence number two, after the software crash, we had
882
3007636
7700
ما دوباره به مربع یک جمله شماره دو برگشتیم، پس از خرابی نرم افزار،
50:15
to go back to square one and rebuild the entire database sentence number three.
883
3015336
8950
مجبور شدیم به مربع یک برگردیم و کل جمله شماره سه پایگاه داده را بازسازی کنیم.
50:25
If this marketing strategy doesn't work, we'll be back to square one.
884
3025126
6150
اگر این استراتژی بازاریابی جواب نداد، ما به نقطه اول باز خواهیم گشت.
50:31
One.
885
3031276
75
50:31
If it doesn't work, we have to go right back to the starting point.
886
3031841
2910
یکی
اگر کار نکرد، باید بلافاصله به نقطه شروع برگردیم.
50:35
You got it.
887
3035491
730
متوجه شدی
50:37
Excellent.
888
3037071
420
50:37
So once again, back to square one.
889
3037491
3070
عالی
بنابراین یک بار دیگر، به نقطه اول برگردیم.
50:40
Now, remember I said at the beginning, don't forget to download your free copy
890
3040661
4360
حالا، به یاد داشته باشید که در ابتدا گفتم، فراموش نکنید که نسخه رایگان خود را
50:45
of 17 of the most popular English idioms.
891
3045231
3410
از 17 اصطلاح محبوب انگلیسی دانلود کنید.
50:48
This PDF is going to expand the lesson we just had and help you
892
3048881
4730
این پی دی اف درسی را که به تازگی داشتیم گسترش می دهد و به شما کمک می کند که
50:53
really understand English idioms.
893
3053611
3130
اصطلاحات انگلیسی را واقعاً درک کنید.
50:56
I hope you enjoyed today's lesson and I'll talk to you in the next one.
894
3056951
4220
امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید و در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7