10 PROVEN TECHNIQUES TO HELP YOU SPEAK ENGLISH FLUENTLY

Hey, in this week's lesson, I'm going to teach you 10 proven techniques that will

سلام، در درس این هفته، 10 تکنیک اثبات شده را به شما آموزش می دهم که به

help you speak English more fluently.

شما کمک می کند انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

If that's your goal, this video is for you.

اگر هدف شما این است، این ویدیو برای شما مناسب است.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید درست وارد شویم.

Technique number one, the first technique you need to understand

تکنیک شماره یک، اولین تکنیکی که باید درک کنید

and start putting into practice is practice English through storytelling.

و شروع به عملی کردن آن کنید، تمرین زبان انگلیسی از طریق داستان سرایی است.

That's right.

درست است.

Practice English through storytelling.

انگلیسی را از طریق داستان سرایی تمرین کنید.

Here's the thing.

موضوع اینجاست.

You can improve your fluency and creativity by telling stories in English.

شما می توانید با گفتن داستان به زبان انگلیسی، تسلط و خلاقیت خود را افزایش دهید.

This technique encourages you to express yourself through Confidently

این تکنیک شما را تشویق می‌کند تا با اعتماد به نفس خود را ابراز کنید

and engages your imagination, thus enhancing your overall language skills.

و تخیل خود را درگیر می‌کند، بنابراین مهارت‌های زبانی شما را افزایش می‌دهد.

Think about it at the end of every lesson.

در پایان هر درس به آن فکر کنید.

What do we have?

ما چه داریم؟

You know, yes, we have story time, right?

می دانید، بله، ما زمان داستان داریم، درست است؟

Don't worry.

نگران نباشید.

I'm going to give you a story today as well.

امروز هم براتون داستان میزارم.

Why do I tell you those stories?

چرا من آن داستان ها را برای شما تعریف می کنم؟

Well, I tell you stories so that you can get to know me

خوب، من برای شما داستان می گویم تا بتوانید

more as your English teacher.

بیشتر با من به عنوان معلم انگلیسی خود آشنا شوید.

But also for you to enjoy the process of learning English in a different way.

بلکه برای اینکه شما از روند یادگیری زبان انگلیسی به روشی متفاوت لذت ببرید.

Yes.

آره.

I can teach you words, expressions, and techniques, but when I switch

من می‌توانم لغات، عبارات و تکنیک‌ها را به شما یاد بدهم، اما وقتی به

over to telling you a story, you start learning English in a different way.

داستان گفتن روی می‌آورم، شما شروع به یادگیری زبان انگلیسی به شیوه‌ای متفاوت می‌کنید.

You're just engaged in the story.

شما تازه درگیر داستان هستید. داری

You're listening.

گوش میدی داری ازش

You're enjoying it.

لذت میبری

So the same thing will happen when you create your own stories, start telling

پس همین اتفاق می افتد زمانی که داستان های خود را بسازید، شروع به گفتن

people's stories in English, your brain starts becoming even more creative.

داستان های مردم به زبان انگلیسی کنید، مغز شما حتی خلاق تر می شود.

And this will improve your English fluency.

و این تسلط به زبان انگلیسی شما را بهبود می بخشد.

So when someone asks you, Hey, how was your day?

بنابراین وقتی کسی از شما می پرسد، سلام، روز شما چگونه بود؟

Instead of saying in English, Oh, it was good.

به جای اینکه به انگلیسی بگید، اوه، خوب بود.

Or, Oh, it wasn't that good.

یا، اوه، آنقدرها هم خوب نبود.

Tell a story.

یک داستان بگویید.

Oh, you know, I had an amazing day today.

اوه، می دانید، امروز روز شگفت انگیزی داشتم.

I met this lady at the store and we'd started talking and dot, dot, dot.

من با این خانم در فروشگاه ملاقات کردم و شروع کردیم به صحبت کردن و نقطه، نقطه، نقطه. به

Tell a story instead of just giving one, two, three words as an answer.

جای اینکه فقط یک، دو، سه کلمه را به عنوان پاسخ بیان کنید، داستان بگویید.

Makes sense.

منطقی است.

Yes.

So again, technique number one to improve your English fluency,

آره.

بنابراین مجدداً، تکنیک شماره یک برای بهبود تسلط به زبان انگلیسی خود،

practice English through storytelling.

انگلیسی را از طریق داستان سرایی تمرین کنید.

You know how much I love telling stories.

خودت میدونی که من چقدر قصه گفتن رو دوست دارم.

Number two, record and analyze real life conversations.

شماره دو، مکالمات واقعی را ضبط و تجزیه و تحلیل کنید .

Ooh, pay attention, record and analyze real life conversations.

اوه، توجه کنید، مکالمات واقعی را ضبط و تجزیه و تحلیل کنید. می

You see, you can record your conversations.

بینید، می توانید مکالمات خود را ضبط کنید.

You heard me right, your conversations with native speakers, or even dialogues

شما درست شنیدید، مکالمات شما با سخنرانان بومی یا حتی دیالوگ های

from movies or TV shows by analyzing these recordings, you can identify areas

فیلم یا برنامه های تلویزیونی با تجزیه و تحلیل این ضبط ها، می توانید مناطقی را

where you need improvement and work on specific aspects of your speech.

که نیاز به بهبود دارند شناسایی کنید و روی جنبه های خاصی از گفتار خود کار کنید.

So there's power in analyzing your speech and analyzing your conversation.

بنابراین قدرتی در تجزیه و تحلیل گفتار شما و تجزیه و تحلیل مکالمه شما وجود دارد.

So once again, This technique, two ways you can analyze your own conversations

بنابراین یک بار دیگر، این تکنیک، دو روش است که می توانید مکالمات خود را

that you have with others, or you can analyze conversations that you've

که با دیگران دارید تجزیه و تحلیل کنید، یا می توانید مکالماتی را که

seen on TV or heard from a podcast.

در تلویزیون دیده اید یا از یک پادکست شنیده اید، تجزیه و تحلیل کنید.

The key is listening very closely.

نکته اصلی گوش دادن بسیار دقیق است.

So I want you to think about having a conversation, maybe with your teacher,

بنابراین از شما می‌خواهم که به گفتگو بیندیشید، شاید با معلمتان،

or maybe with another friend you have, that's a native English speaker.

یا شاید با دوست دیگری که دارید، که انگلیسی زبان مادری است.

As you're having the conversation, listen, it might be on the phone,

همانطور که مکالمه را انجام می دهید، گوش دهید، ممکن است روی تلفن باشد،

Hit record, it might be on the computer via zoom, hit record.

ضبط را بزنید، ممکن است از طریق زوم روی رایانه باشد، ضبط را بزنید.

After that conversation, go back and listen multiple times,

پس از آن مکالمه، به عقب برگردید و چندین بار گوش دهید،

analyze the conversation.

مکالمه را تجزیه و تحلیل کنید.

What did you do?

چه کار کردین؟

Well, what do you want to work on?

خوب، روی چه چیزی می خواهید کار کنید؟

What expressions were used and what expressions could have been used

چه عباراتی به کار رفته و چه عباراتی را می توان

in the place of other expressions?

به جای عبارات دیگر به کار برد؟

When you start analyzing these conversations, your brain will

وقتی شروع به تجزیه و تحلیل این مکالمات می کنید، مغز شما

also start realizing, ah, okay.

نیز متوجه می شود، آه، باشه.

When you get into another English conversation, now we're going

وقتی وارد مکالمه انگلیسی دیگری می‌شوید ، اکنون

to switch the way we respond.

نحوه پاسخگویی خود را تغییر می‌دهیم.

Analyzing conversations will help you improve your fluency.

تجزیه و تحلیل مکالمات به شما کمک می کند تا تسلط خود را افزایش دهید.

I know you've probably had this issue before you experienced this, where you

من می دانم که شما احتمالاً قبل از تجربه این موضوع با این مشکل روبرو شده اید، جایی که

get into a conversation and you find yourself saying the same thing over and

وارد یک مکالمه می شوید و متوجه می شوید که همان حرف را بارها و بارها

Over and over and over again, right?

و بارها می گویید، درست است؟

Or maybe you're using the same word over and over and over again.

یا شاید شما بارها و بارها از یک کلمه استفاده می کنید.

Listen, I know how that feels.

گوش کن، می دانم چه حسی دارد.

When I was studying Korean, I would get frustrated because I'd want to say

وقتی کره ای می خواندم، ناامید می شدم چون می خواستم

something else, but I only had one word.

چیز دیگری بگویم، اما فقط یک کلمه داشتم.

I only had one expression, but when you go back and analyze the

من فقط یک بیان داشتم، اما وقتی به عقب برگردید و

conversation that you recorded.

مکالمه ای را که ضبط کرده اید تجزیه و تحلیل کنید.

Right.

درست.

And you see, I always say this word.

و می بینید، من همیشه این کلمه را می گویم.

Then you figure out what you can say in place of that word.

سپس متوجه می شوید که به جای آن کلمه چه می توانید بگویید.

There's something that happens when you analyze your own conversations.

وقتی مکالمات خود را تجزیه و تحلیل می کنید، اتفاقی می افتد.

Okay.

باشه.

Again, you can also analyze conversations from other people's experience as

باز هم، شما همچنین می توانید مکالمات را از تجربیات دیگران

well, and it will have a good effect, but I want you to also focus on

نیز تجزیه و تحلیل کنید، و تاثیر خوبی خواهد داشت، اما من می خواهم که روی

analyzing your own conversations.

تجزیه و تحلیل مکالمات خود نیز تمرکز کنید.

Okay.

باشه.

All right, here we go.

بسیار خوب، ما می رویم.

Technique number three.

تکنیک شماره سه

Again, your goal being to speak English more fluently.

باز هم هدف شما این است که انگلیسی را روان تر صحبت کنید. وقتی کتاب دارید

Speak aloud while reading when you have a book, right?

هنگام مطالعه با صدای بلند صحبت کنید، درست است؟

I have a book right next to me.

من یک کتاب در کنارم دارم.

I'm reading this book instead of reading silently, right?

من این کتاب را به جای اینکه در سکوت بخوانم، می خوانم، درست است؟

Read it out loud.

آن را با صدای بلند بخوانید.

That difficulty is dot, dot, dot, read it out loud.

این مشکل نقطه، نقطه، نقطه است، آن را با صدای بلند بخوانید.

So you can hear yourself.

بنابراین می توانید خودتان را بشنوید.

Here's the thing, read aloud to improve pronunciation, intonation,

نکته اینجاست، برای بهبود تلفظ، لحن

and rhythm in spoken English.

و ریتم در گفتار انگلیسی با صدای بلند بخوانید.

This technique helps with fluency and building confidence in speaking.

این تکنیک به روانی و ایجاد اعتماد به نفس در صحبت کردن کمک می کند.

The more you practice, the better you'll get.

هرچه بیشتر تمرین کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.

Again, speak aloud while reading.

باز هم، هنگام خواندن با صدای بلند صحبت کنید.

I know you might feel shy.

میدونم ممکنه خجالتی بشی

I understand.

من میفهمم.

I know you might not like hearing yourself per se, because you don't

می دانم که ممکن است به خودی خود دوست نداشته باشید ، زیرا

feel like you sound like someone else.

احساس نمی کنید شبیه دیگران هستید.

Don't worry about that.

نگران این نباش.

Speak aloud while reading.

هنگام مطالعه با صدای بلند صحبت کنید.

The more you do it, the more you will improve.

هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، بیشتر پیشرفت خواهید کرد.

We're talking about this year, this year, my friend, improving your English fluency.

ما در مورد امسال صحبت می کنیم، امسال، دوست من، بهبود تسلط به زبان انگلیسی شما.

So again, speak aloud while reading.

پس دوباره در حین مطالعه با صدای بلند صحبت کنید.

You got me.

تو منو گرفتی

Excellent.

All right, we're going to move on to technique number four, but I

عالی

بسیار خوب، ما به تکنیک شماره چهار می رویم، اما

want to remind you, I have a daily English vocabulary newsletter

می خواهم به شما یادآوری کنم، من یک خبرنامه روزانه واژگان انگلیسی دارم

that I send out via email.

که از طریق ایمیل ارسال می کنم.

Totally for free this year.

امسال کاملا رایگان

I want to help you speak English fluently.

من می خواهم به شما کمک کنم که انگلیسی را روان صحبت کنید.

So today I want to tell you about this newsletter.

بنابراین امروز می خواهم در مورد این خبرنامه به شما بگویم.

Go to daily English vocabulary.

به واژگان روزانه انگلیسی بروید.

com every day from Sunday to Friday.

com هر روز از یکشنبه تا جمعه.

I'll send you an email for free with five new vocabulary words about.

من یک ایمیل به صورت رایگان با پنج لغت جدید در مورد واژگان برای شما ارسال می کنم.

A specific topic.

یک موضوع خاص

I want you to be able to speak English fluently about topics.

من از شما می خواهم که بتوانید در مورد موضوعات به زبان انگلیسی صحبت کنید.

So every day I'm going to send you five new words.

بنابراین هر روز پنج کلمه جدید را برای شما ارسال خواهم کرد.

So go to dailyenglishvocabulary.

بنابراین به Dailyenglishvocabulary بروید.

com and get it totally for free.

com و آن را کاملاً رایگان دریافت کنید.

All right, so let's move on to technique number four technique.

بسیار خوب، پس بیایید به تکنیک شماره چهار برویم.

Number four is seek out natural English conversations.

شماره چهار جستجوی مکالمات طبیعی انگلیسی است.

Seek, to look for, to search for, seek out natural English conversations.

جستجو کردن، جستجو کردن، جستجو کردن، جستجوی مکالمات طبیعی انگلیسی.

So how do you do this?

بنابراین چطور اینکار انجام میدی؟

Listen to podcasts or watch videos that feature unscripted.

به پادکست‌ها گوش دهید یا ویدیوهایی را تماشا کنید که فاقد اسکریپت هستند.

Here's the key.

کلید اینجاست.

Unscripted conversations between native English speakers.

مکالمات بدون اسکریپت بین انگلیسی زبانان مادری.

I'm going to pause really quickly with the description.

من می خواهم به سرعت با توضیحات مکث کنم.

This is something that I do for my students in my academy every single month.

این کاری است که من هر ماه برای شاگردانم در آکادمی خود انجام می دهم.

They're in my speak English like a native program, and I'm training

آنها در من مانند یک برنامه بومی انگلیسی صحبت می کنند، و من

them to sound like a native English speaker to sound like me.

آنها را آموزش می دهم که مانند یک انگلیسی زبان مادری صدا کنند تا شبیه من باشند.

I want to help them reach this point.

من می خواهم به آنها کمک کنم تا به این نقطه برسند.

So every month I actually record a real conversation between myself.

بنابراین هر ماه یک مکالمه واقعی بین خودم ضبط می کنم.

And another native English speaker.

و یک انگلیسی زبان مادری دیگر.

We don't have a script.

ما فیلمنامه نداریم

We literally speak very honestly.

ما به معنای واقعی کلمه بسیار صادقانه صحبت می کنیم.

We're very transparent.

ما خیلی شفاف هستیم

Why?

Because I know the power of watching, of listening to real English

چرا؟

زیرا من قدرت تماشا کردن، گوش دادن به مکالمات واقعی انگلیسی را می دانم

conversations in order for you to sound like a native English speaker.

تا شما مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید.

In order for you to sound fluent.

برای اینکه شما روان به نظر برسید.

To speak English fluently, to sound natural, you have to pay attention to what

برای صحبت روان انگلیسی، طبیعی به نظر رسیدن ، باید به

natural conversations actually sound like.

صدای واقعی مکالمات طبیعی توجه کنید.

So here's the thing.

بنابراین موضوع اینجاست.

Exposure to real life dialogues helps learners understand the

قرار گرفتن در معرض دیالوگ های زندگی واقعی به زبان آموزان کمک می کند تا

nuances of spontaneous speech and fosters more fluid conversations.

تفاوت های ظریف گفتار خود به خود را درک کنند و مکالمات روان تر را تقویت می کند.

I've watched my students in this program, literally start sounding more natural.

من دانش آموزانم را در این برنامه تماشا کرده ام، به معنای واقعی کلمه طبیعی تر به نظر می رسند.

They're speaking English more fluently.

آنها انگلیسی را روان تر صحبت می کنند.

Why?

چرا؟

Because they're seeing every single month, a new conversation on a new

زیرا آنها هر ماه یک مکالمه جدید در مورد یک

topic between native English speakers.

موضوع جدید بین انگلیسی زبانان بومی می بینند.

And they're watching how we speak as they look at the videos.

و در حالی که به ویدیوها نگاه می کنند، نحوه صحبت ما را تماشا می کنند.

They're listening to our intonation.

آنها به لحن ما گوش می دهند.

They're listening to the different nuances when they listen to it via the audio file.

وقتی از طریق فایل صوتی به آن گوش می دهند، به تفاوت های ظریف گوش می دهند. به

This is how you'll improve your English fluency.

این ترتیب تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود خواهید داد.

Once again, seek out, search for, look for natural English conversations.

یک بار دیگر، به دنبال مکالمات انگلیسی طبیعی باشید، جستجو کنید.

Technique number five technique.

تکنیک شماره پنج تکنیک.

Number five is another good one.

شماره پنج یکی دیگر از موارد خوب است.

Engage.

مشغول کردن.

In group discussions, engage, participate in group discussion.

در بحث های گروهی، شرکت کنید، در بحث گروهی شرکت کنید.

Here's the thing.

موضوع اینجاست.

Join discussion groups or conversation clubs to interact

برای تعامل

with other English learners.

با سایر زبان آموزان انگلیسی به گروه های گفتگو یا باشگاه های گفتگو بپیوندید.

You are not alone.

تو تنها نیستی.

Engaging in group discussions allows you to practice expressing your thoughts,

شرکت در بحث های گروهی به شما این امکان را می دهد که بیان افکار خود را تمرین کنید،

engage in debates and develop fluency.

در بحث ها شرکت کنید و تسلط خود را توسعه دهید.

In a supportive environment.

در یک محیط حمایتی.

I love watching my students engage with each other.

من عاشق تماشای تعامل دانش آموزانم با یکدیگر هستم.

There's this no judgment zone.

این منطقه قضاوت وجود ندارد.

They're not afraid of making mistakes.

آنها از اشتباه کردن نمی ترسند.

Why it's a supportive environment.

چرا این یک محیط حمایتی است.

Find an environment that you can be involved in where you can practice

محیطی را پیدا کنید که بتوانید در آن درگیر شوید و بتوانید

speaking English and not feel nervous, not feel shy, not feel scared.

صحبت کردن به زبان انگلیسی را تمرین کنید و عصبی نباشید، احساس خجالت نکنید، احساس ترس نکنید.

The more you practice, the better you'll become.

هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر خواهید شد.

So again, Technique number five is engage in group discussions technique.

بنابراین، مجدداً، تکنیک شماره پنج شرکت در تکنیک بحث گروهی است.

Number six, it's important for you to use mind maps.

شماره شش، برای شما مهم است که از نقشه های ذهنی استفاده کنید.

For conversation planning, use mind maps for conversation planning.

برای برنامه ریزی مکالمه، از نقشه های ذهنی برای برنامه ریزی مکالمه استفاده کنید.

This one makes me excited.

این یکی مرا هیجان زده می کند.

Let me explain prior to discussions or conversations, create a mind map with key

اجازه دهید قبل از بحث یا گفتگو توضیح دهم ، یک نقشه ذهنی با

points or phrases related to the topic.

نکات کلیدی یا عبارات مرتبط با موضوع ایجاد کنید.

This technique helps organize thoughts and ensures.

این تکنیک به سازماندهی افکار کمک می کند و تضمین می کند.

Smoother and more coherent conversations.

گفتگوهای آرام و منسجم تر.

Let me break this down for you.

بگذارید این را برای شما تجزیه کنم.

You know that I've taught you over and over again, the five W's method.

می دانید که من روش پنج W را بارها و بارها به شما یاد داده ام.

Say it with me.

با من بگو

Who, what, when, where, and why this is one of the methods, one of the techniques

کی، چی، کی، کجا و چرا این یکی از روش ها، یکی از تکنیک هایی است که

I have been teaching you for years.

سال هاست به شما آموزش می دهم.

Why?

چرا؟

Because when you organize your thoughts.

زیرا زمانی که افکار خود را سازماندهی می کنید.

When you create this mind map, who, what, when, where, and why, and then enter a

وقتی این نقشه ذهنی را ایجاد می کنید، چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا، و سپس وارد یک

conversation, man, the confidence you have in that conversation will blow your mind

مکالمه می شوید، اعتماد به نفسی که در آن مکالمه دارید ذهن شما را منفجر می کند

because you have your ideas organized.

زیرا ایده های خود را سازماندهی کرده اید.

That's what this technique is talking about.

این چیزی است که این تکنیک در مورد آن صحبت می کند.

For example, if you know, tomorrow, you're going to be interacting with

به عنوان مثال، اگر می دانید، فردا، قرار است با

someone in English and you know, Hey, we'll probably talk about, um, our

کسی به زبان انگلیسی تعامل داشته باشید و می دانید، هی، احتمالاً در مورد شغل خود صحبت خواهیم کرد،

careers, or we'll probably talk about our families, prepare, start now.

یا احتمالاً در مورد خانواده خود صحبت خواهیم کرد، آماده شوید، الان شروع کن.

Creating your mind map, get a pen, get a piece of paper, and I want you

در حال ساختن نقشه ذهنی خود، یک خودکار بگیرید، یک تکه کاغذ بیاورید، و از شما می خواهم

to write down, I'm looking for paper.

بنویسید، من به دنبال کاغذ هستم.

I don't see any paper, but I want you to write that in a

من هیچ کاغذی نمی بینم، اما می خواهم آن را در یک

notebook on a piece of paper.

دفترچه روی یک تکه کاغذ بنویسید.

Okay.

باشه.

Draw a circle family.

یک خانواده دایره بکشید.

If we talk about family, draw the circle mind map.

اگر در مورد خانواده صحبت می کنیم، نقشه ذهنی دایره ای را ترسیم کنید.

Now, what aspects of my family do I want to go into?

حال، چه جنبه های خانواده ام را می خواهم وارد کنم؟

Ah, okay.

آهان باشه.

My husband just got a new job.

شوهرم تازه یه کار جدید پیدا کرده

Okay.

باشه.

My husband's new job.

Okay.

کار جدید شوهرم

باشه.

Next, uh, my daughter, she's playing on the soccer team at school.

بعد، اوه، دخترم، او در مدرسه در تیم فوتبال بازی می کند.

Okay.

Soccer team, my daughter.

باشه.

تیم فوتبال دخترم

Start planning out what you're going to say, and I guarantee you you'll be

شروع کنید به برنامه ریزی برای آنچه که می خواهید بگویید، و من به شما تضمین می کنم که می

able to speak English more fluently.

توانید انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

Okay.

باشه.

And you'll be at ease.

و تو راحت خواهی بود

You won't be nervous.

شما عصبی نخواهید شد

You'll be relaxed.

شما آرام خواهید بود. پس باز

So again, use mind maps for conversation, planning, plan ahead of time.

هم از نقشه های ذهنی برای گفتگو، برنامه ریزی، برنامه ریزی از قبل استفاده کنید.

Technique number seven, use the self repetition technique.

تکنیک شماره هفت، از تکنیک تکرار خود استفاده کنید.

Again, the self repetition technique, listen closely, repeat what you just said.

دوباره، تکنیک تکرار خود، با دقت گوش کنید، آنچه را که گفتید تکرار کنید.

But rephrase it slightly.

اما کمی آن را بازنویسی کنید.

This is something I do throughout my lessons, and

این کاری است که من در طول درس‌هایم انجام می‌دهم، و

you've probably caught onto this.

شما احتمالاً به این موضوع پی برده‌اید.

I will say the same thing over again, using different words.

من دوباره همان را با استفاده از کلمات مختلف می گویم.

Why?

چرا؟

Because I want to help you learn synonyms.

چون می خواهم به شما کمک کنم مترادف ها را یاد بگیرید.

I want to help you see how to say the same thing in a different way.

من می‌خواهم به شما کمک کنم تا ببینید چگونه می‌توانید یک چیز را به روشی متفاوت بیان کنید.

For example, rephrase it slightly, say it differently, change

به عنوان مثال، آن را کمی دوباره بیان کنید، آن را متفاوت بگویید، کلمات را تغییر دهید

the words and say it again.

و دوباره بگویید.

All of these mean the same thing.

همه اینها معنی یکسانی دارند.

Each of these statements mean the same thing, but I'm saying them differently.

هر یک از این جملات به یک معنا هستند، اما من آنها را متفاوت می گویم.

Again, repeat what you just said, but rephrase it slightly.

دوباره آنچه را که گفتید تکرار کنید ، اما کمی آن را بازنویسی کنید.

This technique actually gives a mental boost by reinforcing what has been

این تکنیک در واقع با تقویت آنچه

spoken and allows you that's right.

گفته شده است، تقویت ذهنی می دهد و به شما اجازه می دهد که درست باشد.

You, my friend to add more details or clarify your ideas.

شما دوست من برای اضافه کردن جزئیات بیشتر و یا شفاف سازی ایده های خود را.

During conversations, man is ice cream.

در طول گفتگو، انسان بستنی است.

It's so good.

این خیلی خوب است.

No, it is delicious.

نه خوشمزه است

This ice cream is on point.

این بستنی روی نقطه است.

Three different ways of saying the same thing again, technique number seven,

سه روش مختلف برای گفتن دوباره یک چیز، تکنیک شماره هفت، از

use the self repetition technique.

تکنیک تکرار خود استفاده کنید.

Repeat what you're saying in a different way.

آنچه را که می گویید به شکل دیگری تکرار کنید.

We're talking about finally speaking English fluently technique.

ما در مورد تکنیک صحبت کردن به زبان انگلیسی روان صحبت می کنیم.

Number eight, implement.

شماره هشت، اجرا کنید.

The chunking technique, implement the chunking technique.

تکنیک chunking، تکنیک chunking را اجرا کنید.

Here we go.

Break down sentences into smaller chunks or phrases and

در اینجا ما می رویم.

جملات را به تکه‌ها یا عبارات کوچک‌تر تقسیم کنید و

focus on speaking them fluently.

روی روان صحبت کردن آنها تمرکز کنید.

This technique helps reduce hesitations and promotes.

این تکنیک به کاهش تردیدها و ترویج کمک می کند.

I used to do this when I was teaching in South Korea, all the time, I would

زمانی که در کره جنوبی تدریس می‌کردم، همیشه این کار را انجام می‌دادم،

recognize when students were having a hard time pronouncing certain words,

وقتی دانش‌آموزان در تلفظ کلمات خاص مشکل داشتند

or actually saying something smoothly.

یا در واقع چیزی را به آرامی می‌گفتند، تشخیص می‌دادم.

So I would break the sentence down.

بنابراین من جمله را شکستم.

I would get chunks and have them repeat after me slowly at first, then

من تکه‌ها را می‌گرفتم و می‌خواستم ابتدا به آرامی بعد از من تکرار کنند، سپس

a little bit faster and then very fast.

کمی سریع‌تر و سپس بسیار سریع.

Then we'd move on to the second chunk.

سپس به قسمت دوم می رویم.

So Slowly at first, then a little faster and then very fast.

بنابراین در ابتدا به آرامی، سپس کمی سریعتر و سپس بسیار سریع.

Then once they had each chunk properly done, they were able to say them.

سپس هنگامی که آنها هر بخش را به درستی انجام دادند، توانستند آنها را بگویند.

Well, I would connect them.

خوب، من آنها را وصل می کنم. به

This is called the chunking technique.

این تکنیک تکه تکه می گویند.

For example, the last sentence I just said was this technique

به عنوان مثال، آخرین جمله ای که گفتم این بود که این تکنیک به

helps reduce hesitations and promotes smoother conversations.

کاهش تردیدها کمک می کند و مکالمات روان تری را ترویج می کند.

That sentence might be too long for you.

ممکن است این جمله برای شما خیلی طولانی باشد.

So I would break it up into chunks.

بنابراین من آن را به قطعات تقسیم می کنم.

This technique helps reduce hesitations.

این تکنیک به کاهش تردید کمک می کند.

This technique helps reduce hesitations.

این تکنیک به کاهش تردید کمک می کند.

Say it over and over again until you can say it smoothly like me.

آن را بارها و بارها بگویید تا زمانی که بتوانید مانند من به آرامی آن را بگویید.

Then you move on to the second chunk and promotes smoother conversations and

سپس به بخش دوم می روید و مکالمات نرم تری را ترویج می کنید و

promotes smoother conversations until you're able to say it smoothly like me.

مکالمات نرم تری را ترویج می کنید تا زمانی که بتوانید آن را مانند من به آرامی بیان کنید.

Then you move on.

سپس ادامه می دهید.

Put the two chunks together.

دو تکه را کنار هم قرار دهید.

This again is called the chunking technique.

این دوباره تکنیک chunking نامیده می شود.

We're talking about, excuse me.

داریم در موردش حرف میزنیم ببخشید

We're talking about speaking English fluently.

ما در مورد صحبت کردن به زبان انگلیسی روان صحبت می کنیم.

All right, let's move on to technique number nine.

بسیار خوب، بیایید به تکنیک شماره نه برویم.

Use the.

استفاده کنید.

Many short or small speeches use many M I N I for those listening, many

بسیاری از سخنرانی‌های کوتاه یا کوچک از بسیاری از M I N I برای کسانی که گوش می‌دهند استفاده می‌کنند، بسیاری از

speeches, give short speeches in English, for example, on a current event or

سخنرانی‌ها، سخنرانی‌های کوتاهی به زبان انگلیسی ارائه می‌کنند، به عنوان مثال، در مورد یک رویداد جاری یا

an interesting topic, this technique helps build confidence in speaking and

یک موضوع جالب، این تکنیک به ایجاد اعتماد به نفس در صحبت کردن کمک می‌کند و

promotes fluency in expressing ideas.

باعث روانی در بیان ایده‌ها می‌شود.

You, my friend can and will achieve your English goals this year.

شما دوست من می توانید و به اهداف انگلیسی خود در این سال برسید.

This is one technique that will help you achieve your goals.

این تکنیکی است که به شما کمک می کند تا به اهداف خود برسید.

Pick a topic, write a short speech about that topic.

یک موضوع را انتخاب کنید، یک سخنرانی کوتاه در مورد آن موضوع بنویسید.

Short.

It doesn't have to be 10 minutes, 15 minutes.

کوتاه.

لازم نیست 10 دقیقه، 15 دقیقه باشد.

No, it can be a short two minute speech, three minutes speech, but

نه، این می تواند یک سخنرانی کوتاه دو دقیقه ای ، سخنرانی سه دقیقه ای باشد، اما

practice giving a speech practice, giving your ideas on a specific topic.

تمرین سخنرانی، ارائه ایده های خود در مورد یک موضوع خاص.

Even if you are alone practice doing this, because what you're doing is training

حتی اگر تنها هستید این کار را تمرین کنید، زیرا کاری که انجام می‌دهید آموزش

your mind to be able to produce your ideas, produce your thoughts, produce

ذهن شماست تا بتواند ایده‌هایتان را تولید کند، افکارتان را تولید کند،

your opinions in another language.

نظراتتان را به زبان دیگری تولید کند.

And that language being.

و آن زبان بودن.

So once again, technique number nine, use many speeches, technique, number 10,

پس یک بار دیگر تکنیک شماره نه استفاده از سخنرانی های زیاد تکنیک شماره 10

practice storytelling, using pictures.

تمرین قصه گویی با استفاده از تصاویر.

Now we talked about the other technique of storytelling.

حالا در مورد تکنیک دیگر قصه گویی صحبت کردیم.

This is my other favorite technique.

این یکی دیگر از تکنیک های مورد علاقه من است.

Practice storytelling using pictures.

قصه گویی را با استفاده از تصاویر تمرین کنید.

This is something I did all the time with my students in Korea as well.

این کاری است که من همیشه با دانش آموزانم در کره انجام می دادم.

I would get an image, I would get a picture and I'd ask them to describe it,

من یک تصویر می‌گرفتم، یک عکس می‌گرفتم و از آنها می‌خواستم آن را توصیف کنند،

to tell a story based on the picture.

داستانی را براساس تصویر تعریف کنند.

Why it opens your mind.

چرا ذهن شما را باز می کند.

It helps you become more creative, which will improve your fluency.

این به شما کمک می‌کند خلاق‌تر شوید، که تسلط شما را بهبود می‌بخشد.

Here's the deal, use pictures to practice telling stories in English.

معامله اینجاست، از تصاویر برای تمرین داستان گویی به زبان انگلیسی استفاده کنید.

This technique helps with fluency and creativity in conversation.

این تکنیک به روانی و خلاقیت در مکالمه کمک می کند.

One thing that makes the English language very unique.

چیزی که زبان انگلیسی را بسیار منحصر به فرد می کند.

And again, after learning Korean, I realized, okay, there are differences.

و دوباره، بعد از یادگیری زبان کره ای، متوجه شدم، بسیار خوب، تفاوت هایی وجود دارد.

And one of the differences outside of grammar and everything else.

و یکی از تفاوت های خارج از دستور زبان و هر چیز دیگری.

It's the fact that English is a very creative language, right?

این واقعیت است که انگلیسی زبان بسیار خلاقانه ای است، درست است؟

As Americans, native English speakers, right?

به عنوان آمریکایی، انگلیسی زبان مادری، درست است؟

We focus on being able to share our ideas, share our opinions and present them in

ما بر این تمرکز می کنیم که بتوانیم ایده های خود را به اشتراک بگذاریم، نظرات خود را به اشتراک بگذاریم و آنها را به

a way that people can understand them.

گونه ای ارائه کنیم که مردم بتوانند آنها را درک کنند.

So we have to constantly think in a creative way.

پس باید دائماً خلاقانه فکر کنیم.

We love storytelling when you meet someone, even if you don't know them,

ما عاشق قصه‌گویی هستیم وقتی با کسی ملاقات می‌کنید، حتی اگر او را نشناسید،

they'll start telling you a story.

او شروع به داستان‌گویی برای شما می‌کند.

Sometimes it's a very creative language.

گاهی اوقات این زبان بسیار خلاقانه است.

So when you practice telling stories, when you practice looking at a picture

بنابراین، وقتی داستان گفتن را تمرین می‌کنید، وقتی تمرین می‌کنید که به یک عکس نگاه کنید

and trying to figure out what that picture is about, It will actually

و سعی کنید بفهمید آن تصویر درباره چیست، در واقع به

help you improve your English fluency.

شما کمک می‌کند تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید. به

Trust me.

من اعتماد کن.

I'm telling you, this is going to change your English this year.

من به شما می گویم، این امسال انگلیسی شما را تغییر می دهد.

I hope you enjoyed this lesson and I hope these techniques really help you

امیدوارم از این درس لذت برده باشید و امیدوارم این تکنیک ها واقعاً به شما در

achieve your English goals this year.

رسیدن به اهداف انگلیسی خود در سال جاری کمک کند.

I'll talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز اونجایی؟

You know what time it is.

میدونی ساعت چنده.

Sing it with me.

با من بخوان

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said, it's story time.

هی، گفتم، وقت داستان است.

All right.

خیلی خوب.

So today's story, it is kind of a funny one when I think back on it.

بنابراین، داستان امروز، وقتی به آن فکر می کنم، به نوعی خنده دار است.

So I was living in South Korea, right?

پس من در کره جنوبی زندگی می کردم، درست است؟

I was living in South Korea and at that time, the winter Olympics

من در کره جنوبی زندگی می کردم و در آن زمان المپیک زمستانی

was being held in South Korea.

در کره جنوبی برگزار می شد.

Now I was a busy missionary teaching English and the Bible,

حالا من یک مبلغ مشغول تدریس زبان انگلیسی و کتاب مقدس بودم

and I was in grad school.

و در مقطع کارشناسی ارشد بودم.

I didn't want to miss the opportunity of going to the Olympics while I

در حالی که

was actually living in South Korea.

در کره جنوبی زندگی می کردم نمی خواستم فرصت حضور در المپیک را از دست بدهم.

So one of my closest friends, she's Korean.

بنابراین یکی از نزدیکترین دوستان من، او کره ای است.

She's also an English teacher in South Korea.

او همچنین یک معلم انگلیسی در کره جنوبی است.

We decided to go to the Olympics, right?

تصمیم گرفتیم به المپیک برویم، درست است؟

She had a car and it was going to be without traffic about a two hour drive.

او یک ماشین داشت و حدود دو ساعت رانندگی بدون ترافیک می ماند.

However, traffic was horrendous.

با این حال، ترافیک وحشتناک بود.

We were in traffic, I think for four to five hours.

ما در ترافیک بودیم، فکر کنم چهار تا پنج ساعت.

So, but we got in the car.

بنابراین، اما ما سوار ماشین شدیم.

We were excited.

ما هیجان زده بودیم.

It was freezing outside, but you know, we were in the car,

بیرون هوا یخ می کرد، اما می دانید، ما در ماشین بودیم،

we were warm inside the car.

داخل ماشین گرم بودیم.

So we had been driving for about three and a half to four hours, and all of a sudden

بنابراین ما حدود سه ساعت و نیم تا چهار ساعت رانندگی کرده بودیم و ناگهان

we both felt the urge to use the bathroom.

هر دوی ما هوس کردیم که از دستشویی استفاده کنیم.

We both said, wait a minute, I, I have to use the bathroom.

هر دو گفتیم یک لحظه صبر کن، من باید از حمام استفاده کنم.

We both said at the same time.

هر دو در یک زمان گفتیم.

But we were stuck in traffic.

اما ما در ترافیک گیر کرده بودیم.

I mean, bumper to bumper traffic, meaning we weren't moving at all.

منظورم ترافیک سپر به سپر است، یعنی ما اصلا حرکت نمی کردیم.

We were at a standstill for a long time.

ما برای مدت طولانی در بن بست بودیم.

20 minutes went by, 40 minutes went by, an hour went by.

20 دقیقه گذشت، 40 دقیقه گذشت، یک ساعت گذشت.

And we said, this is a problem.

و ما گفتیم، این یک مشکل است.

This is a problem.

این یک مشکل است.

Um, we need to use the restroom, but we're sitting in traffic and we're still

اوم، ما باید از سرویس بهداشتی استفاده کنیم، اما در ترافیک نشسته ایم و هنوز

about an hour away from our destination.

حدود یک ساعت با مقصدمان فاصله داریم.

Now, I knew that I could hold my bladder for a while, right?

حالا می دانستم که می توانم مثانه ام را برای مدتی نگه دارم، درست است؟

You know, as you get older, you know, you get busy doing things.

می دانید، با بزرگتر شدن، می دانید که مشغول انجام کارها می شوید.

You just learn how to hold your bladder when it's necessary, right?

شما فقط یاد می گیرید که چگونه مثانه خود را در مواقع ضروری نگه دارید، درست است؟

If I'm teaching a class, I can't use the bathroom in the middle of the class.

اگر در حال تدریس در کلاس باشم، نمی توانم وسط کلاس از دستشویی استفاده کنم.

Right?

درست؟

So I could hold my bladder and my friend could as well,

بنابراین من می‌توانستم مثانه‌ام را نگه دارم و دوستم هم می‌توانست،

but it was getting to the end.

اما کار به آخر می‌رسید. داشت

It was getting to the end and I was sitting in the car.

به آخر می رسید و من توی ماشین نشسته بودم.

I mean, the way my legs were sitting, It's literally wrapped around into

منظورم این است که همانطور که پاهایم نشسته بودند، به معنای واقعی کلمه در

the tight, like, Lord, help me, please, Lord, help me, please, Lord.

یک سفت پیچیده شده بود، مانند، پروردگارا، کمکم کن، لطفا، پروردگارا، کمکم کن، لطفا، پروردگارا.

And the cars slowly started to move.

و ماشین ها کم کم شروع به حرکت کردند.

I honestly was concerned.

راستش نگران بودم

That's how bad it was.

این چقدر بد بود.

Imagine holding your bladder for two hours, two hours.

تصور کنید مثانه خود را دو ساعت، دو ساعت نگه دارید.

That's a very long time.

این مدت زمان بسیار طولانی است.

So I'm holding my bladder.

پس مثانه ام را نگه می دارم.

I said, Lord, I don't know.

گفتم: پروردگارا، نمی دانم.

I don't know.

من نمی دانم.

I looked outside.

بیرون را نگاه کردم.

I said, that's not an option.

گفتم، این یک گزینه نیست.

I couldn't find anything to, to, to do to.

من نتوانستم چیزی به، به، انجام دهم پیدا کنم.

I was like, Lord, please, please.

من اینطور بودم که پروردگارا، خواهش می کنم، لطفا.

I prayed every prayer you could possibly pray.

من هر دعایی که ممکن بود بخوانی خواندم.

So I made it, we made it to our destination.

بنابراین من آن را ساختم، ما به مقصد رسیدیم.

I made it to the bathroom and the release I felt, I said, thank you, Lord.

به حمام رسیدم و رهایی که احساس کردم، گفتم: خدایا شکرت.

Thank you.

متشکرم.

And I got to the back.

و به پشت سر رسیدم.

I made it to the bathroom.

به حمام رسیدم. هیچ

There were no accidents.

تصادفی رخ نداد.

I made it to the bathroom.

به حمام رسیدم.

But in that moment, as I was sitting in the bathroom in the stall saying,

اما در آن لحظه، همان‌طور که در حمام در غرفه نشسته بودم و می‌گفتم،

thank you, Lord, releasing my bladder, I thought to myself as human beings, we

خدایا شکرت، مثانه‌ام را رها می‌کنی، به عنوان یک انسان با خودم فکر کردم، ما

can do more than we actually realize.

می‌توانیم بیش از آنچه واقعاً تصور می‌کنیم انجام دهیم.

You didn't think I'd bring a lesson out of going to the bathroom, did you?

فکر نمی کردی از دستشویی رفتن درس بیاورم، نه؟

But no, I realized you can go further than you even know.

اما نه، من متوجه شدم که شما می توانید فراتر از آن چیزی که حتی می دانید بروید.

You can push yourself more than you might realize you have more

شما می توانید بیش از آنچه که فکر می کنید

capabilities in you than you realize.

توانایی های بیشتری در خود دارید، به خودتان فشار بیاورید.

In that moment, I was made aware of the power of determination.

در آن لحظه از قدرت عزم و اراده آگاه شدم.

And I want you to keep this in mind whenever you are struggling and

و من از شما می خواهم که این را در نظر داشته باشید هر زمان که در حال مبارزه هستید و

you feel like you can't go anymore.

احساس می کنید که دیگر نمی توانید بروید.

You remember your teacher, Tiffani held her bladder.

یادت هست معلمت تیفانی مثانه اش را نگه داشت.

I held it for two hours.

دو ساعت نگهش داشتم.

I was determined to keep going forward.

مصمم بودم که به جلو ادامه دهم.

You can do it.

شما می توانید آن را انجام دهید.

And there's going to come a moment when you have release, when you

و لحظه‌ای فرا می‌رسد که رهایی پیدا می‌کنید، زمانی که

feel this extreme joy, when you realize all of your efforts.

این شادی شدید را احساس می‌کنید، زمانی که تمام تلاش‌های خود را متوجه می‌شوید.

We're not for naught.

ما بیهوده نیستیم

We're not something that was done away with.

ما چیزی نیستیم که از بین رفته باشد.

No, your efforts, they paid off.

نه، زحمات شما نتیجه داد.

You are going to achieve your English goals.

شما به اهداف انگلیسی خود خواهید رسید. در

Hang in there.

آنجا بمان. به

Keep pushing forward.

فشار دادن به جلو ادامه دهید.

I hope you enjoyed this story.

امیدوارم از این داستان لذت برده باشید.

I'll talk to you next time.

دفعه بعد باهات صحبت میکنم