Stop Making SHORT English Sentences! Use this 5W Method Instead | ENGLISH FLUENCY 5Ws Episode 2

Hey, welcome to part two of our series.

سلام، به قسمت دوم سریال ما خوش آمدید.

In this part, I'm going to help you stop making short English sentences.

در این قسمت قصد دارم به شما کمک کنم که جملات کوتاه انگلیسی را متوقف کنید.

I'm going to help you using the simple five Ws method, learn how to

من قصد دارم با استفاده از روش پنج Ws ساده به شما کمک کنم، یاد بگیرید که چگونه

expand your English sentences, why I want you to speak English fluently,

جملات انگلیسی خود را گسترش دهید، چرا می خواهم انگلیسی را روان صحبت کنید،

and I want you to enjoy the process.

و می خواهم از این روند لذت ببرید.

So, are you ready?

بنابراین، آیا شما آماده اید؟

Well then let's jump right in.

خب پس بیایید به داخل بپریم.

Alright, so we're in part two.

بسیار خب، پس ما در قسمت دوم هستیم.

And remember, for each part there is a six day plan.

و به یاد داشته باشید، برای هر بخش یک برنامه شش روزه وجود دارد.

So I want you again to have your notebook out and your pen or

بنابراین من از شما می خواهم که دفترچه یادداشت خود را بیرون بیاورید و خودکار یا

pencil ready to follow along.

مداد خود را آماده دنبال کنید.

So for step number two, this is following day number seven.

بنابراین برای مرحله شماره دو، این روز بعد از شماره هفت است.

All the way to day number 12.

تمام راه را به روز شماره 12.

We did day 1, 2, 3, 4, and five, and six days, one through six last time.

ما روز 1، 2، 3، 4، و پنج، و شش روز، یک تا شش آخرین بار انجام دادیم.

Now we are here and we're starting off with building a

اکنون ما اینجا هستیم و با ساختن یک

sentence using the five Ws.

جمله با استفاده از پنج W شروع می کنیم.

Remember our whole goal, our entire goal for this series is to

تمام هدف ما را به خاطر بسپارید، تمام هدف ما از این مجموعه این است که به

help you speak English fluently.

شما کمک کنیم انگلیسی را روان صحبت کنید.

Using the simple method.

با استفاده از روش ساده

So starting with day number seven, building a sentence using the five Ws.

بنابراین با روز شماره هفت شروع کنید، با استفاده از پنج W یک جمله بسازید.

What are the five Ws?

پنج W چیست؟

Again, we have the who.

باز هم، ما کسی را داریم.

We have the what, the when, and the where and the why.

ما چه، چه زمانی، و کجا و چرا را داریم.

And remember in our last lesson, we explained, we understood how to add

و به یاد داشته باشید که در آخرین درس ما توضیح دادیم که چگونه

each of these elements to a sentence.

هر یک از این عناصر را به یک جمله اضافه کنیم.

For example, the who representing the person.

به عنوان مثال، کسی که نماینده شخص است.

Amber What?

کهربا چی؟

Eating lunch.

خوردن ناهار.

When now, where?

حالا کی کجا؟

At home.

در خانه.

Why?

Because it's Sunday explaining each of the Ws.

چرا؟

زیرا یکشنبه است که هر یک از W ها را توضیح می دهد.

So imagine we were to start with a sentence again, and the sentence only

بنابراین تصور کنید قرار بود دوباره با یک جمله شروع کنیم، و این جمله فقط

includes a certain number of the Ws.

شامل تعداد معینی از Ws می شود.

Let's start with this first sentence.

بیایید با این جمله اول شروع کنیم. به

It simply says this.

سادگی این را می گوید.

Is Amber now, this is a sentence, but it only includes the who.

آیا کهربا در حال حاضر، این یک جمله است، اما فقط شامل who است.

So remember we're talking about expanding your English sentences

بنابراین به یاد داشته باشید که ما در مورد گسترش جملات انگلیسی خود

using the five Ws on day seven.

با استفاده از پنج W در روز هفتم صحبت می کنیم.

We're simply practicing and understanding how this process happens.

ما به سادگی در حال تمرین و درک چگونگی این فرآیند هستیم.

So this is Amber, but now we wanna add what Amber is doing.

بنابراین این آمبر است، اما اکنون می‌خواهیم کاری را که آمبر انجام می‌دهد را اضافه کنیم.

So what is the sentence?

پس جمله چیست؟

Amber is eating lunch.

کهربا در حال خوردن ناهار است.

Remember I mentioned in our last lesson, when you look at them

به یاد داشته باشید که در آخرین درس مان، وقتی به آنها به

individually, the who, the what, the when, the where, and the why it.

صورت جداگانه نگاه می کنید، به چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا آن اشاره کردم.

They seem so simple, but as you put them together, you start to

آنها بسیار ساده به نظر می رسند، اما وقتی آنها را کنار هم می گذارید،

notice how the sentences grow and how they sound more like.

متوجه می شوید که چگونه جملات رشد می کنند و چگونه به نظر می رسند. جملات

Great, excellent, amazing English sentences that a native English

عالی، عالی و شگفت انگیز انگلیسی که یک انگلیسی زبان مادری

speaker would use and a fluent English speaker would use.

و یک انگلیسی مسلط از آن استفاده می کنند.

So look at the second sentence.

پس به جمله دوم نگاه کنید.

Amber is eating lunch now.

امبر الان داره ناهار میخوره.

What did we add?

چی اضافه کردیم؟ ما

We added the, when.

زمان را اضافه کردیم.

Look at the next sentence.

به جمله بعدی نگاه کنید.

Amber is eating lunch at home.

کهربا در خانه در حال خوردن ناهار است.

Now, what did we add?

حالا چی اضافه کردیم؟

We added the where, and we're going to dive deeper into this.

ما کجا را اضافه کردیم و می‌خواهیم عمیق‌تر به این موضوع بپردازیم.

This is just the opening day, day number seven for this section.

این فقط روز افتتاحیه، روز شماره هفت برای این بخش است.

Again, helping you understand how to turn a small, a short

باز هم، به شما کمک می کند تا بفهمید چگونه یک جمله کوچک و کوتاه را

sentence into a longer sentence.

به یک جمله طولانی تر تبدیل کنید.

Then we have the last one.

سپس آخرین مورد را داریم.

Amber is eating lunch at home now because it is Sunday.

آمبر الان در خانه ناهار می خورد چون یکشنبه است.

What did we add?

چی اضافه کردیم؟

We added the why, so I want you to pay attention to this.

ما دلیل را اضافه کردیم، بنابراین می خواهم به این موضوع توجه کنید.

Each time you make a sentence, try to think about how you

هر بار که جمله ای می سازید، سعی کنید به این فکر کنید که چگونه می

can build up the sentence.

توانید جمله را بسازید. به

This is how you improve your English fluency.

این ترتیب تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود می دهید.

Start thinking about building up your sentences.

شروع کنید به ساختن جملات خود فکر کنید.

How can I add more information to make the sentence longer?

چگونه می توانم اطلاعات بیشتری اضافه کنم تا جمله طولانی تر شود؟

To provide more information, more details, to help the person listening

برای ارائه اطلاعات بیشتر، جزئیات بیشتر، برای کمک به شخصی که به من گوش می دهد

to me understand what's going on.

بفهمد چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

Remember continuing, remember that you build up your sentence by adding

ادامه را به خاطر بسپارید، به یاد داشته باشید که جمله خود را با افزودن

more information based on the five Ws.

اطلاعات بیشتر بر اساس پنج W ایجاد می کنید.

Again, the key.

باز هم کلید.

Based on the five Ws, this visual will help you remember how to add building

بر اساس پنج W، این تصویر به شما کمک می کند تا به یاد بیاورید که چگونه بلوک های ساختمانی را اضافه کنید

blocks to make your sentences longer.

تا جملات خود را طولانی تر کنید.

So keep this in mind, kind of like a pyramid as we continue

پس این را در نظر داشته باشید، به نوعی مانند یک هرم که

through our lesson continuing now.

اکنون درس خود را ادامه می دهیم.

Now we go to day eight.

حالا به روز هشتم می رویم.

Ooh, I love using images.

اوه، من عاشق استفاده از تصاویر هستم.

Listen.

گوش کن

One thing that I love doing is using images or using visuals to help English

یکی از کارهایی که من انجامش را دوست دارم استفاده از تصاویر یا استفاده از تصاویر بصری برای کمک به

learners understand a concept and also start speaking English more fluently.

زبان آموزان انگلیسی برای درک یک مفهوم و همچنین شروع روانتر صحبت کردن به زبان انگلیسی است.

I don't want you to ever get bored on your English journey.

من نمی خواهم شما هرگز در سفر انگلیسی خود خسته شوید.

I don't want you to feel frustration.

من نمی خواهم شما احساس ناامیدی کنید.

I want you to enjoy the process.

من می خواهم شما از این روند لذت ببرید.

So my friend, let's go Now.

پس دوست من، حالا بریم.

Today, number eight, and day number eight is focused on three specific.

امروز، شماره هشت، و روز شماره هشت بر سه خاص متمرکز شده است.

Images.

تصاویر.

Don't worry.

نگران نباشید.

If you're listening to this lesson, I will describe them in details.

اگر در حال گوش دادن به این درس هستید، آنها را با جزئیات شرح خواهم داد.

So here we go.

بنابراین ما اینجا هستیم.

Let's start with our very first image.

بیایید با اولین تصویر خود شروع کنیم.

All right.

Now I'm going to describe the image.

بسیار خوب.

اکنون می خواهم تصویر را شرح دهم.

Remember in our last lesson, the first part of this series, I explained how.

به یاد داشته باشید که در آخرین درس ما، قسمت اول این مجموعه، توضیح دادم که چگونه.

When you're looking at an image or when you're describing a situation, try to

هنگامی که به یک تصویر نگاه می کنید یا زمانی که موقعیتی را توصیف می کنید، سعی کنید

describe as many details as possible.

تا حد امکان جزئیات را توصیف کنید.

So looking at this image, we see an African American man, he looks like

بنابراین با نگاه کردن به این تصویر، یک مرد آفریقایی آمریکایی را می بینیم، او به نظر می رسد که

he's probably a little handsome.

احتمالا کمی خوش تیپ است.

A little handsome, right?

کمی خوش تیپ، درست است؟

He has on sunglasses.

او عینک آفتابی دارد.

He has a beard, right?

او ریش دارد، درست است؟

He has a beard.

It looks like he's wearing a cap.

او ریش دارد. به

نظر می رسد که او کلاه بر سر دارد.

He also has a gray book bag on.

او همچنین یک کیف کتاب خاکستری به تن دارد.

Um, he has hair on his arms.

اوم، او روی بازوهایش مو دارد.

He's wearing a white t-shirt.

او یک تی شرت سفید پوشیده است.

He also has a chain on what's happening.

او همچنین یک زنجیره در مورد آنچه اتفاق می افتد.

I am describing this image now, right under the image.

من الان دقیقا زیر تصویر این تصویر را توصیف می کنم.

What do you see?

چی میبینی؟

You see that there's a sentence, a simple sentence.

می بینید که یک جمله وجود دارد ، یک جمله ساده.

The sentence is the student is walking.

جمله دانش آموز در حال راه رفتن است.

So looking at this image, he has a book bag on, he's wearing a t-shirt.

بنابراین با نگاه کردن به این تصویر، او یک کیف کتاب به تن دارد، او یک تی شرت پوشیده است.

You can assume, hey, this is probably a student.

شما می توانید فرض کنید، هی، این احتمالا یک دانش آموز است.

So who, we have a student.

پس کی، ما شاگرد داریم.

This is the who.

این همان کسی است.

Then we have what he's doing.

سپس ما آنچه او انجام می دهد. به

It looks like he's progressing forward, right?

نظر می رسد که او در حال پیشرفت است، درست است؟

Like he is moving forward, even though we only have an image.

مثل اینکه او دارد جلو می رود، حتی اگر ما فقط یک تصویر داریم.

So what is he doing?

پس داره چیکار میکنه؟

He's walking.

داره راه میره

So we have the who and the what in this sentence, remember?

پس در این جمله چه کسی و چه چیزی را داریم، یادتان هست؟

We are on day number eight, and we're focusing on images and describing them

ما در روز شماره هشت هستیم و روی تصاویر تمرکز می کنیم و آنها را توصیف می کنیم

and using a short sentence and then trying to expand it into a longer sentence, so.

و از یک جمله کوتاه استفاده می کنیم و سپس سعی می کنیم آن را به یک جمله طولانی تر بسط دهیم، بنابراین.

Still focusing on this young man, the sentence being the student is walking.

هنوز با تمرکز روی این مرد جوان، جمله دانش آموز راه رفتن است.

So we come down now and we are still focused on this image.

بنابراین ما اکنون پایین می آییم و هنوز روی این تصویر متمرکز هستیم.

So we have the student is walking.

بنابراین ما دانش آموز در حال راه رفتن است. به

Remember we explain, we saw that the student represents what the who, right?

یاد داشته باشید که توضیح دادیم، دیدیم که دانش آموز نماینده چه کسی است، درست است؟

We answered the who.

ما به کی پاسخ دادیم.

Then we have the next part.

سپس قسمت بعدی را داریم.

Remember, we're always using the five Ws.

به یاد داشته باشید، ما همیشه از پنج W استفاده می کنیم.

Now we have the what again, we're just saying this again.

حالا ما دوباره What را داریم، فقط این را دوباره می‌گوییم.

We have the what He is walking now using these colors again.

ما چیزی را داریم که او اکنون با استفاده از این رنگ ها دوباره راه می رود.

As you're watching and following along with this lesson, you see

همانطور که در حال تماشا و دنبال کردن این درس هستید، می بینید

that now as we're expanding the sentence, we're just adding more

که اکنون که در حال گسترش جمله هستیم، فقط

information related to the five Ws.

اطلاعات بیشتری مربوط به پنج W را اضافه می کنیم.

So the next one is when, and we're using this purple color.

بنابراین مورد بعدی کی است و ما از این رنگ بنفش استفاده می کنیم.

So when is he walking?

پس کی داره راه میره؟

Well, we are saying he was walking yesterday.

خوب، ما می گوییم او دیروز راه می رفت.

So we have the who.

بنابراین ما کسی را داریم.

We have the what, and we have the, when we're using these colors

هنگامی که از این رنگ ها

to designate which part of the sentence represents one of the Ws.

برای تعیین اینکه کدام قسمت از جمله یکی از W ها را نشان می دهد، چیزی را داریم و داریم.

So we have the who, the what, and the when, but we wanna keep expanding.

بنابراین ما چه کسی، چه چیزی و چه زمانی را داریم، اما می‌خواهیم به گسترش خود ادامه دهیم.

Remember, this is the image.

به یاد داشته باشید، این تصویر است.

We are trying to describe using the five Ws.

ما سعی داریم با استفاده از پنج W توصیف کنیم.

Now we're gonna do the where.

حالا ما کجا را انجام می دهیم.

All right.

Where was he?

بسیار خوب.

او کجا بود؟

So let's do the, where this W and we're using this lime green.

پس بیایید کار را انجام دهیم، جایی که این W و ما از این سبز لیمویی استفاده می کنیم.

We're gonna come all the way down.

ما تا آخر می آییم پایین

So still expanding the sentence we are saying he's at a park.

بنابراین هنوز این جمله را بسط می دهیم که می گوییم او در پارک است.

Near his university.

نزدیک دانشگاهش

I want you to notice something.

می خواهم به چیزی توجه کنید.

There's no wrong answer.

هیچ پاسخ اشتباهی وجود ندارد

We don't see a university in this picture.

ما در این تصویر دانشگاهی را نمی بینیم.

We don't know if it's a park.

نمی دانیم پارک است یا نه.

It could be a playground, it could be a, maybe a baseball field.

این می تواند یک زمین بازی، می تواند یک، شاید یک زمین بیسبال باشد.

We don't know.

ما نمی دانیم.

We are imagining, we are thinking in English again, helping you

ما در حال تخیل هستیم، دوباره به انگلیسی فکر می کنیم و به شما کمک می کنیم تا

finally learn how to speak English fluently using this five W's method.

در نهایت یاد بگیرید که چگونه با استفاده از این روش پنج W به زبان انگلیسی روان صحبت کنید.

So we have the where at a park nearest university.

بنابراین ما مکان را در نزدیکترین دانشگاه پارک داریم.

So we have to move now to the next W, the Y. All right, so now we have the Y.

بنابراین ما باید اکنون به W بعدی برویم، Y. بسیار خوب، بنابراین اکنون Y را داریم.

I'm gonna write it right above the color.

من آن را درست بالای رنگ می نویسم.

So looking at the Y, bringing it down, what is the Y we have,

بنابراین با نگاه کردن به Y، پایین آوردن آن، Y ما چیست،

because he had a lot on his mind.

زیرا او چیزهای زیادی در ذهن خود داشت.

So again, we've answered each of the Ws.

بنابراین دوباره، ما به هر یک از W ها پاسخ داده ایم.

Looking at this image again.

با نگاهی دوباره به این تصویر

This young man with the gray book bag on the white t-shirt,

این مرد جوان با کیف کتاب خاکستری روی تی شرت سفید،

the sunglasses, and the beard.

عینک آفتابی و ریش.

Now, instead of just saying the student is walking, listen

حالا به جای اینکه فقط بگویید دانش آموز در حال راه رفتن است،

to this sentence, the student.

به این جمله دانش آموز گوش کنید.

Was walking yesterday at a park near his university because

دیروز در پارکی نزدیک دانشگاهش قدم می زد، زیرا

he had a lot on his mind.

چیزهای زیادی در ذهنش بود.

This is a great sentence, speaking English fluently.

این یک جمله عالی است، به زبان انگلیسی روان صحبت کنید.

Why in this sentence we have each of the five Ws, who, what, when, where, and why.

چرا در این جمله هر یک از پنج W را داریم که، چه، چه زمانی، کجا و چرا.

You see what happened, right?

می بینی چی شد، درسته؟

It's amazing how something so simple can have such powerful results.

شگفت انگیز است که چگونه چیزی به این سادگی می تواند چنین نتایج قدرتمندی داشته باشد. به

Helping you speak English fluently.

شما کمک می کند انگلیسی را روان صحبت کنید.

So remember, day eight is all about expanding your sentences and

بنابراین به یاد داشته باشید، روز هشتم همه چیز در مورد گسترش جملات و

practicing using these three images.

تمرین استفاده از این سه تصویر است.

Now we focused only on one sentence.

حالا فقط روی یک جمله تمرکز کردیم.

For one image for day eight, but again, you can focus on the other images.

برای یک تصویر برای روز هشتم، اما دوباره، می توانید روی تصاویر دیگر تمرکز کنید.

Remember, if you would like to actually get the ebook for this series, the

به یاد داشته باشید، اگر واقعاً می خواهید کتاب الکترونیکی این مجموعه را دریافت کنید،

link is right in the description.

پیوند درست در توضیحات موجود است.

The ebook is how to make long sentences in English.

کتاب الکترونیکی نحوه ساخت جملات طولانی به زبان انگلیسی است.

So let's continue now to day number nine.

پس بیایید اکنون به روز شماره نه ادامه دهیم.

Day number nine.

روز شماره نهم

Also has three images.

همچنین دارای سه تصویر

Notice, I love using images because they help you think creatively in English.

توجه داشته باشید، من عاشق استفاده از تصاویر هستم، زیرا به شما کمک می کنند خلاقانه به زبان انگلیسی فکر کنید.

So we have three images.

بنابراین ما سه تصویر داریم.

Four.

چهار

Day nine, we're doing the exact same thing.

روز نهم، ما دقیقاً همین کار را انجام می دهیم.

So for this one, I want us to look at the second image.

بنابراین برای این یکی، می خواهم به تصویر دوم نگاه کنیم.

All right.

بسیار خوب.

If you're listening, this is an image of an elephant and it looks like

اگر در حال گوش دادن هستید، این تصویر یک فیل است و به نظر می رسد که

the elephant is at a water hole.

فیل در یک چاله آب است.

But here's the sentence.

اما جمله اینجاست.

The sentence is the elephant is drinking water.

جمله فیل در حال نوشیدن آب است.

We have two of the Ws in this sentence.

در این جمله دو تا از W ها داریم.

So who, the elephant and what?

پس کی، فیل و چی؟

He's drinking water.

داره آب میخوره

So we have the who.

بنابراین ما کسی را داریم.

And the what, again, very simple sentence to describe his image.

و باز هم جمله بسیار ساده برای توصیف تصویر او.

The elephant is drinking water.

فیل در حال نوشیدن آب است.

That is a correct sentence.

جمله درستی است.

That is a good sentence.

این جمله خوبی است.

But our goal is to expand a short sentence.

اما هدف ما این است که یک جمله کوتاه را بسط دهیم.

Into a longer sentence to help you speak English fluently.

در یک جمله طولانی تر به شما کمک می کند انگلیسی را روان صحبت کنید.

So let's move on now, still on day number nine, and we're focusing on

پس بیایید همین الان ادامه دهیم، هنوز در روز شماره نهم، و ما روی

this elephant, which is drinking water.

این فیل که در حال نوشیدن آب است تمرکز می کنیم.

So remember we have the five colors designating the five Ws,

بنابراین به یاد داشته باشید که ما پنج رنگ را داریم که پنج W را مشخص می کنند،

each part of the five W's method.

هر بخشی از روش پنج W.

So we have the who, we have the what, we have the when.

پس ما چه کسی را داریم، چه چیزی را داریم، چه زمانی را داریم.

We have the where and finally we have the why.

ما کجا را داریم و در نهایت چرایی را داریم.

So the light blue designates the who, right?

بنابراین آبی روشن نشان دهنده چه کسی است، درست است؟

Our focus, so we have the elephant.

تمرکز ما است، بنابراین ما فیل را داریم.

All right?

باشه؟

This is our focus, the elephant.

این تمرکز ما است، فیل.

Then we add the what?

سپس چی را اضافه می کنیم؟

What is the elephant doing?

فیل چه می کند؟

The elephant is drinking water.

فیل در حال نوشیدن آب است.

Now again, we are slowly expanding the sentence.

حالا دوباره کم کم داریم جمله رو بسط میدیم.

Oh, I hope you can see what's happening.

اوه، امیدوارم بتوانید ببینید چه اتفاقی دارد می افتد.

This simple five W's method, no matter how short your sentence.

این روش ساده پنج W، مهم نیست جمله شما چقدر کوتاه است. می‌توانید

You can expand it into a longer English sentence, a sentence that proves and shows

آن را به یک جمله انگلیسی طولانی‌تر بسط دهید، جمله‌ای که ثابت می‌کند و نشان می‌دهد

that you, my friend, can speak English fluently simply by following this process,

که شما، دوست من، می‌توانید به سادگی با پیروی از این فرآیند،

using this simple five W's method.

با استفاده از این روش ساده پنج W، انگلیسی را روان صحبت کنید.

So on day nine we have this image.

بنابراین در روز نهم این تصویر را داریم.

Now we're going to the, when.

حالا می‌رویم به کی.

So we have added tomorrow.

بنابراین ما فردا را اضافه کرده ایم.

So our sentence now is the elephant will drink water tomorrow.

پس جمله ما الان این است که فیل فردا آب می خورد. وقتی که با استفاده از سبز لیمویی به اضافه کردن کجا ادامه می دهیم،

We have the who, we have the what, and we have the, when we continue to

کسی را داریم، چه چیزی را داریم، و آن را داریم.

add the where using the lime green.

So where is this happening now?

پس الان کجا این اتفاق می افتد؟

We're adding.

ما اضافه می کنیم.

At the zoo, the elephant will drink water tomorrow at the zoo.

در باغ وحش، فیل فردا در باغ وحش آب می نوشد.

Great sentence.

جمله عالی می

I can imagine that in my mind, the elephant will drink water at the zoo.

توانم تصور کنم که در ذهنم، فیل در باغ وحش آب می خورد.

I can imagine it, but now the question entered my mind why?

من می توانم آن را تصور کنم، اما حالا این سوال به ذهنم خطور کرد که چرا؟

The natural question is, why will the elephant drink water at the zoo tomorrow?

سوال طبیعی این است که چرا فیل فردا در باغ وحش آب می خورد؟

I'm glad you asked.

خوشحالم که پرسیدی

Let's add the last W. We have the Y using this, let's say.

بیایید W آخرین را اضافه کنیم. فرض کنید با استفاده از این Y داریم. مم

Mm.

Not necessarily, but it's brownish gray.

نه لزوما، اما خاکستری مایل به قهوه ای است.

Um, let's see.

اوم، ببینیم

Alright, here we go.

خوب، ما به اینجا می رویم.

Because the weather will be very hot.

زیرا هوا بسیار گرم خواهد بود. به

This is the why.

همین دلیل است.

So now we have the entire sentence.

بنابراین اکنون کل جمله را داریم.

The elephant will drink water tomorrow at the zoo because the

فیل فردا در باغ وحش آب می نوشد زیرا

weather will be very hot now.

اکنون هوا بسیار گرم است.

If someone were to describe this image using that sentence, they

اگر کسی بخواهد این تصویر را با استفاده از آن جمله توصیف کند،

would get an a plus in my class.

در کلاس من یک امتیاز مثبت دریافت می کند.

A plus, absolutely amazing sentence.

یک جمله مثبت، کاملا شگفت انگیز.

If they started my class saying the elephant is drinking water, the first

اگر آنها کلاس من را شروع می کردند و می گفتند فیل در حال نوشیدن آب است، اولین

sentence they created to describe this image, I would say, great job.

جمله ای که برای توصیف این تصویر ایجاد کردند، می گویم کار عالی است.

Excellent, good job.

عالی، کار خوب

But by the end of studying with me, they would say, oh, Tiffani, let me

اما در پایان مطالعه با من، آنها می گفتند، آه، تیفانی، اجازه دهید

actually give you a better sentence.

در واقع یک جمله بهتر به شما بگویم.

I say, okay, go ahead.

میگم باشه برو جلو

Gimme a better sentence.

یک جمله بهتر بگو

The elephant will drink water tomorrow at the zoo because

فیل فردا در باغ وحش آب می خورد زیرا

the weather will be very hot.

هوا بسیار گرم خواهد بود. بله

Yes.

.

Turning a short sentence into a longer sentence, you can do it too, my friend.

تبدیل یک جمله کوتاه به جمله طولانی تر، شما هم می توانید این کار را انجام دهید دوست من.

Alright, so we have day nine, the three images.

بسیار خوب، پس ما روز نهم، سه تصویر را داریم.

Again, we went over one of the images to show you how to

دوباره یکی از تصاویر را مرور کردیم تا به شما نشان دهیم چگونه

go from the short sentence.

از جمله کوتاه خارج شوید.

To a longer sentence.

به یک جمله طولانی تر

Now we go to day 10, and on day 10 we also have three images.

اکنون به روز دهم می رویم و در روز دهم نیز سه تصویر داریم.

And we're going to use these images to not only create a short sentence, but a

و ما از این تصاویر نه تنها برای ایجاد یک جمله کوتاه، بلکه یک

longer sentence using the five Ws methods.

جمله طولانی تر با استفاده از پنج روش Ws استفاده می کنیم.

So this time, Ooh, I love these images.

بنابراین این بار، اوه، من عاشق این تصاویر هستم.

Okay.

باشه

I have to select one because we're doing this lesson here, right?

من باید یکی را انتخاب کنم زیرا ما این درس را اینجا انجام می دهیم، درست است؟

This video lesson.

این درس تصویری

So I am going to select, maybe you're trying to think like, Ooh, tip, which one?

بنابراین من می‌خواهم انتخاب کنم، شاید شما می‌خواهید فکر کنید، اوه، نکته، کدام یک؟

Let's, I mean, I, I like this image.

اجازه دهید، یعنی من، این تصویر را دوست دارم.

It's very in.

خیلی داخل است.

Um, it, it kind of caught my eye, but.

Ah, let's do this one again.

آه، بیایید این یکی را دوباره انجام دهیم.

I'll let you, when you get your ebook, I'll let you do the second

من به شما اجازه می دهم، وقتی کتاب الکترونیکی خود را دریافت کردید، به شما اجازه می دهم دومین

one, but let's focus on this one.

مورد را انجام دهید، اما بیایید روی این یکی تمرکز کنیم.

Okay, so this last image, right, again, for those listening, now I'm

خوب، پس این تصویر آخر، درست است، دوباره، برای کسانی که گوش می دهند، اکنون می خواهم

going to describe the image again, getting practice giving details.

دوباره تصویر را توصیف کنم و جزئیات را تمرین کنم.

All right, so what do we see?

بسیار خوب، پس ما چه می بینیم؟

We see a woman, and this woman is wearing.

ما یک زن را می بینیم و این زن پوشیده است.

Sunglasses.

عینک آفتابی

This woman also has Mm, it looks like either brown or brunette hair.

این زن Mm نیز دارد، به نظر می رسد موی قهوه ای یا سبزه است.

Um, this woman has a ring on, uh oh.

اوم، این زن یک حلقه دارد، اوه اوه.

We don't wanna move that.

ما نمی خواهیم آن را جابجا کنیم.

She's wearing a ring.

او حلقه به دست دارد.

Right.

درسته

Um, she also has black cutoff jeans, right?

اوم، او شلوار جین مشکی هم دارد ، درست است؟

She has on a brown shirt.

او یک پیراهن قهوه ای به تن دارد.

So you see I'm describing the woman in this image.

بنابراین می بینید که من در حال توصیف زن در این تصویر هستم.

Right?

درسته؟

Okay.

Oh, and we can see her face right here.

باشه

اوه، و ما می توانیم چهره او را در اینجا ببینیم.

She is smiling a little bit, right?

او کمی لبخند می زند، درست است؟

A little bit.

Okay, so we have this image and the sentence, the initial sentence describing

کمی.

خوب، پس ما این تصویر و جمله را داریم، جمله ابتدایی که

this image is the woman is driving.

این تصویر را توصیف می کند زن در حال رانندگی است.

Not a bad sentence.

جمله بدی نیست

Not a bad sentence, but our goal is to help you make a longer sentence

جمله بدی نیست، اما هدف ما این است که به شما کمک کنیم

using the five Ws method so that you can speak English fluently.

با استفاده از روش پنج W یک جمله بلندتر بسازید تا بتوانید انگلیسی را روان صحبت کنید.

So let's dive deeper into this image.

پس بیایید عمیق‌تر به این تصویر بپردازیم.

Again, remember using our color coding, we have the five Ws based on the colors.

باز هم، به یاد داشته باشید که با استفاده از کد رنگی خود، ما پنج W را بر اساس رنگ ها داریم.

So we have the who, what's the next one?

پس ما کسی را داریم، نفر بعدی چیست؟

Yes, who?

بله، چه کسی؟

What we have when.

چه زمانی داریم.

We have where, and finally we have why, who, what, when, where, and why.

ما کجا را داریم و در نهایت داریم چرا، چه کسی، چه زمانی، کجا، کجا و چرا.

So let's start again.

پس بیایید دوباره شروع کنیم.

We're describing this image.

ما این تصویر را توصیف می کنیم.

All right, so we're starting with the who.

بسیار خوب، پس ما با who شروع می کنیم.

All right?

So we have the woman that's who we're talking about.

باشه؟

بنابراین ما زنی را داریم که در مورد آن صحبت می کنیم.

We continue now to the what?

اکنون به چیستی ادامه می دهیم؟

What is she doing?

او چه کار می کند؟

We have this orange color.

ما این رنگ نارنجی را داریم.

She is driving.

او در حال رانندگی است.

All right, so the woman is driving.

بسیار خوب، پس زن در حال رانندگی است.

That's a good sentence, but we wanna expand it.

این جمله خوبی است، اما ما می خواهیم آن را گسترش دهیم.

All right.

بسیار خوب.

Next we have the when.

بعد ما کی داریم.

When is this happening?

چه زمانی این اتفاق می افتد؟

All right.

بسیار خوب.

When is this happening?

چه زمانی این اتفاق می افتد؟

And we have next.

و بعدی داریم.

Week.

هفته

So now our sentence is the woman will drive next week.

بنابراین اکنون حکم ما این است که زن هفته آینده رانندگی خواهد کرد.

Who, what, and when?

کی، چی و کی؟

Right?

درسته؟

Now we need to answer the where.

حال باید به کجا پاسخ دهیم.

All right.

We need to answer the where.

بسیار خوب.

ما باید به کجا پاسخ دهیم.

So we have the where to go to Dallas, Texas to go to Dallas, Texas.

بنابراین ما جایی داریم که به دالاس، تگزاس برویم تا به دالاس، تگزاس برویم.

And notice I've also added just a bit more information.

و توجه داشته باشید که من نیز اطلاعات کمی اضافه کرده ام.

So here's the sentence now.

بنابراین این جمله در حال حاضر است.

The woman will drive notice I added for 12 hours next week to go to Dallas, Texas.

زن اخطاریه ای را که هفته آینده برای رفتن به دالاس، تگزاس اضافه کردم، به مدت 12 ساعت رانندگی خواهد کرد.

Where's she going?

او کجا می رود؟

To Dallas, Texas.

به دالاس، تگزاس.

What is she doing?

او چه کار می کند؟

Driving for 12 hours When?

رانندگی به مدت 12 ساعت چه زمانی؟

Next week.

هفته آینده سازمان بهداشت جهانی

Who?

؟

The woman Come on and add each of the Ws.

زن بیا و هر یک از Ws را اضافه کن.

Now, what's the natural question?

حالا سوال طبیعی چیست؟ اطلاعات

You've given me so much information you've explained.

زیادی به من دادی که توضیح دادی.

Okay?

The who, the what, the when, and the where.

باشه؟

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی و کجا.

But my natural question, as I'm listening to you, as you're giving me

اما سوال طبیعی من، وقتی دارم به شما گوش می دهم، وقتی

this sentence, as you're describing this image, my natural next question is why?

این جمله را به من می دهید، وقتی دارید این تصویر را توصیف می کنید، سوال طبیعی بعدی من این است که چرا؟

Why is this woman doing this, right?

چرا این زن این کار را می کند، درست است؟

So now if we add the information to the sentence, you'll naturally answer

بنابراین اکنون اگر اطلاعات را به جمله اضافه کنیم، طبیعتاً به

the question that pops into the person's mind who's listening to you.

سؤالی که در ذهن شخصی که به شما گوش می دهد پاسخ می دهید.

So now we're gonna answer the why.

بنابراین اکنون به دلیل آن پاسخ خواهیم داد.

So we're gonna come here and bring this down.

بنابراین ما به اینجا می آییم و این را پایین می آوریم.

So why is this happening?

پس چرا این اتفاق می افتد؟

Because her company is holding a big conference there.

زیرا شرکت او در آنجا کنفرانس بزرگی برگزار می کند.

Simple piece of information, but ooh, do I love it?

اطلاعات ساده ای است، اما اوه، آیا آن را دوست دارم؟

Why?

چرا؟

Remember simple pieces of information, simple details, but they allow you

اطلاعات ساده، جزئیات ساده را به خاطر بسپارید ، اما آنها به شما اجازه می دهند

to create longer English sentences.

جملات انگلیسی طولانی تر بسازید.

So now our sentence looks like this.

بنابراین اکنون جمله ما به این شکل است.

The woman will drive.

زن رانندگی خواهد کرد.

For 12 hours next week to go to Dallas, Texas because her company

هفته آینده برای 12 ساعت به دالاس، تگزاس بروید زیرا شرکت او

is holding a big conference there.

در آنجا کنفرانس بزرگی برگزار می کند.

Who, what, when, where, and why.

کی، چی، کی، کجا و چرا.

So now.

بنابراین در حال حاضر.

When my student comes to me and says, TIFF, I am able to describe this image.

وقتی شاگردم نزد من می آید و می گوید TIFF، من می توانم این تصویر را توصیف کنم.

Instead of the student saying, ah, TIFF, the woman is driving.

به جای اینکه دانش آموز بگوید آه، TIFF، زن در حال رانندگی است.

Now, the student can say, TIFF, the woman will drive for 12 hours next week to

اکنون، دانش آموز می تواند بگوید، TIFF، زن هفته آینده برای

go to Dallas, Texas because her company is holding a big conference there.

رفتن به دالاس، تگزاس 12 ساعت رانندگی خواهد کرد، زیرا شرکت او کنفرانس بزرگی را در آنجا برگزار می کند.

The five W's method is absolutely amazing and it's powerful.

روش پنج W کاملا شگفت انگیز و قدرتمند است.

So.

بنابراین.

Now we move to day 11.

اکنون به روز یازدهم می رویم.

Day 11, we have once again three image, remember, three images.

روز یازدهم، یک بار دیگر سه تصویر داریم، به یاد داشته باشید، سه تصویر.

Remember, we're practicing, we're figuring out how to turn a short

به یاد داشته باشید، ما در حال تمرین هستیم، ما در حال کشف کردن این موضوع هستیم که چگونه یک

sentence into a longer sentence.

جمله کوتاه را به یک جمله طولانی تر تبدیل کنیم.

So images 10 to 12.

بنابراین تصاویر 10 تا 12.

We have three images once again.

یک بار دیگر سه تصویر داریم.

So for this one, ooh, you know what I'm gonna pick?

بنابراین برای این یکی، اوه، می دانید چه چیزی را انتخاب می کنم؟

I love this image.

من عاشق این تصویر هستم.

I love this image.

من عاشق این تصویر هستم.

So I want to first describe the image so that those listening can try to imagine.

بنابراین من می خواهم ابتدا تصویر را توصیف کنم تا کسانی که گوش می دهند بتوانند تصور کنند.

All right, so we see.

بسیار خوب، پس ما می بینیم.

An older white gentleman with long salt and pepper hair.

یک آقای سفید پوست مسن تر با موهای نمک و فلفل بلند.

Uh, he has, uh, not a full beard, but a half beard, right?

اوه، اوه، نه ریش پر، بلکه نیم ریش دارد، درست است؟

White hair.

موهای سفید.

He's wearing this, uh, let's say kind of like a forest green long

او این را پوشیده است، اوه، بیایید بگوییم یک

sleeve t-shirt plus he has a red and white striped apron that has.

تی شرت آستین بلند سبز جنگلی به علاوه یک پیش بند راه راه قرمز و سفید دارد که دارد.

Paint spatterings all over it.

پاشیدن رنگ در سراسر آن.

His hands look like they have done a lot of work.

دستان او به نظر می رسد که آنها کار زیادی انجام داده اند.

I'm describing this man who this man is.

من دارم این مرد را توصیف می کنم که این مرد است.

There are three paintings on the wall.

سه تابلو روی دیوار وجود دارد.

Behind him there's a stone wall.

پشت سر او یک دیوار سنگی وجود دارد.

So the simple sentence, the short sentence describing this image

بنابراین جمله ساده، جمله کوتاهی که این تصویر را توصیف می کند همان

is what the artist is painting.

چیزی است که هنرمند نقاشی می کند. سازمان بهداشت جهانی

Who?

؟

You got it now?

الان گرفتی؟

The artist.

هنرمند.

What is.

چیست.

Painting.

نقاشی.

We have the who and we have the what.

ما چه کسی را داریم و چه چیزی را داریم.

This again, is our simple sentence to describe the image, but remember,

این دوباره جمله ساده ما برای توصیف تصویر است، اما به یاد داشته باشید،

our goal for this second part of the series is to go from a short sentence.

هدف ما برای این قسمت دوم مجموعه این است که از یک جمله کوتاه خارج شویم.

To a long sentence.

به یک جمله طولانی

I almost wanted to dance to go from a short sentence to a long sentence.

تقریباً می خواستم برقصم تا از یک جمله کوتاه به یک جمله بلند بروم. بیا

Come on.

A short sentence to a long sentence.

یک جمله کوتاه به یک جمله طولانی.

All right, let's get in it.

بسیار خوب، بیایید وارد آن شویم.

Here we go.

All right, so focusing now on this image of this man, our short sentence

در اینجا ما می رویم.

بسیار خوب، پس با تمرکز بر این تصویر از این مرد، جمله کوتاه ما این است که

is the artist is painting, but now we're going to once again using the five Ws.

هنرمند در حال نقاشی است، اما اکنون یک بار دیگر از پنج W استفاده می کنیم.

We're going to expand this into a longer sentence.

ما این را به یک جمله طولانی تر گسترش می دهیم.

So we have the who.

بنابراین ما کسی را داریم.

Let's write them down.

بیایید آنها را بنویسیم.

What, when, where?

چی، کی، کجا؟

And we have the why.

و ما دلیل آن را داریم.

Alright, who, what, when, where, and why.

خوب، چه کسی، چه زمانی، کجا و چرا.

So let's get started with the first W. The who.

پس بیایید با اولین W. The who شروع کنیم.

Who is this?

این کیه؟

I am saying it's an artist.

من می گویم این یک هنرمند است.

Now remember, there's no wrong answer.

حالا به یاد داشته باشید، هیچ پاسخ اشتباهی وجود ندارد.

Okay?

We are describing this image, and you can, as you're studying, you

باشه؟

ما در حال توصیف این تصویر هستیم، و شما می توانید در حین مطالعه،

can decide who this person is.

تصمیم بگیرید که این شخص کیست. می‌توانید

You can change it, but remember, as you're following along with the lessons for

آن را تغییر دهید، اما به یاد داشته باشید، همانطور که دروس

each day, you'll see the examples, right?

هر روز را دنبال می‌کنید، نمونه‌ها را خواهید دید، درست است؟

But again, I want you to think creatively.

اما باز هم از شما می خواهم که خلاقانه فکر کنید.

Maybe you don't think he's an artist.

شاید شما فکر نمی کنید او یک هنرمند است.

Maybe he's a sculpture and maybe he's actually doing something

شاید او یک مجسمه است و شاید در واقع کاری انجام می دهد

that's not dealing with painting.

که با نقاشی سر و کار ندارد.

It's just this image was taken and there's painting on or

فقط این تصویر گرفته شده است و

paint on his, um, apron again.

دوباره روی پیش بند او نقاشی یا نقاشی شده است.

It is totally up to you.

این کاملا به شما بستگی دارد.

So again, we have the who.

بنابراین دوباره، ما کسی را داریم.

Now let's go into the what, what is he doing?

حالا بیایید به این بپردازیم که او چه می کند؟

He's painting.

داره نقاشی میکنه

So what's our sentence?

پس حکم ما چیست؟

The artist is painting right now.

هنرمند در حال حاضر نقاشی می کند.

We have to continue and add the when.

باید ادامه دهیم و زمان را اضافه کنیم.

When is this happening?

چه زمانی این اتفاق می افتد؟

So now we have, after he finished teaching his students, remember

بنابراین اکنون، پس از پایان تدریس او به شاگردانش، به یاد داشته باشید که

there's no right or wrong answer.

هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد.

We're just looking at this image and we're guessing.

ما فقط به این تصویر نگاه می کنیم و حدس می زنیم.

We're thinking creatively.

ما خلاقانه فکر می کنیم.

What is he doing?

داره چیکار میکنه؟

Ah, when did this happen?

آخه کی این اتفاق افتاد

I think it actually happened after he finished teaching his students.

فکر می‌کنم پس از پایان تدریس او به شاگردانش، این اتفاق در واقع رخ داد .

All right, so now let's add the where.

بسیار خوب، حالا بیایید کجا را اضافه کنیم.

All right, where do we think this is happening in his outdoor studio?

خوب، فکر می کنیم کجا این اتفاق در استودیوی بیرونی او رخ می دهد؟

Why?

Well look at the image.

چرا؟

خوب به تصویر نگاه کنید.

We see that there are plants behind him.

می بینیم که گیاهان پشت سر او هستند.

There's a rock wall.

یه دیوار سنگی هست

Even the way that the rays are hitting him, it looks like it's a sunny day.

حتی آنطور که پرتوها به او برخورد می کنند، به نظر می رسد که یک روز آفتابی است.

So.

بنابراین. می‌توانیم

We can say, ah, this is his outdoor studio, and now we can answer the

بگوییم، آه، این استودیوی فضای باز اوست ، و حالا می‌توانیم به

why, because he enjoyed it so much.

دلیل آن پاسخ دهیم، زیرا او بسیار از آن لذت می‌برد.

So now we have the full sentence.

بنابراین اکنون جمله کامل را داریم.

What's the sentence?

جمله چیه؟

The artist was painting after he finished teaching his

این هنرمند پس از پایان تدریس به

students in his outdoor studio.

شاگردانش در استودیوی فضای باز خود مشغول نقاشی بود.

Because he enjoyed it so much.

چون خیلی لذت می برد.

We have the who, the what, the when, the where, and the why.

ما چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا را داریم.

Our initial sentence, remember our initial sentence was a simple one,

جمله ابتدایی ما، یادتان باشد جمله ابتدایی ما یک جمله ساده بود،

but it still was a good sentence.

اما هنوز هم جمله خوبی بود.

The sentence, the artist is painting.

جمله، هنرمند در حال نقاشی است.

But now after using the five Ws to expand the short sentence into a longer one, we

اما اکنون پس از استفاده از پنج W برای گسترش جمله کوتاه به یک جمله طولانی‌تر،

now have this, the artist was painting after he finished teaching his students in

اکنون این را داریم، هنرمند پس از پایان آموزش به شاگردانش در

his outdoor studio because he enjoyed it so much, the power of the Five Ws method.

استودیوی فضای باز خود، نقاشی می‌کشید، زیرا از آن بسیار لذت می‌برد، قدرت روش Five Ws.

Now, there are two other images for day 11.

اکنون، دو تصویر دیگر برای روز یازدهم وجود دارد.

Again, as you practice on your own, you can do those or follow along with those.

باز هم، همانطور که به تنهایی تمرین می‌کنید، می‌توانید آن‌ها را انجام دهید یا همراه با آن‌ها دنبال کنید.

Day 12 is your review day.

روز دوازدهم روز بررسی شماست.

Notice again on day 12.

دوباره در روز 12 توجه کنید.

How many images do you see?

چند تصویر می بینید؟

Day 12 includes 12 images, 12 images that have sentences that

روز 12 شامل 12 تصویر است، 12 تصویر که جملاتی دارد که

each are made up of the five Ws who?

هر کدام از پنج W who?

What, when, where, and why?

چی، کی، کجا و چرا؟ به

Trust me, the more you practice using this method, the more you practice using.

من اعتماد کنید، هر چه بیشتر با استفاده از این روش تمرین کنید، بیشتر تمرین می کنید. دوست من

This method to turn short sentences into longer sentences, the

این روش برای تبدیل جملات کوتاه به جملات طولانی تر،

faster you will start speaking English fluently, my friend.

سریعتر شروع به صحبت روان انگلیسی می کنید.

I hope you enjoy this lesson.

امیدوارم از این درس لذت ببرید.

I hope once again you continue on this English journey.

امیدوارم بار دیگر به این سفر انگلیسی ادامه دهید.

I almost bit my tongue.

نزدیک بود زبانم را گاز بگیرم.

I hope you continue on this English journey, enjoying it and improving your

امیدوارم به این سفر انگلیسی ادامه دهید و از آن لذت ببرید و زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید

English, and I'll talk to you next time.

و دفعه بعد با شما صحبت خواهم کرد.

But as always, remember to speak English.

اما مثل همیشه یادتان باشد انگلیسی صحبت کنید.

See you next time.

دفعه بعد میبینمت مم

Mm.

Remembering so well, the day that I met you, you still there?

به خوبی یادت هست روزی که با تو آشنا شدم، هنوز آنجایی؟

You know what time it is.

میدونی ساعت چنده

It's story time.

زمان داستان است

Hey, hey.

هی، هی

I said it.

من آن را گفتم.

Story time, time.

زمان داستان، زمان.

Listen, this has to be one of my favorite stories all.

گوش کن، این باید یکی از داستان های مورد علاقه من باشد.

So, um, just to start off, um, I love my family.

بنابراین، اوم، فقط برای شروع ، اوم، من خانواده ام را دوست دارم. من

Absolutely love my family, and I love especially being an auntie.

کاملاً عاشق خانواده ام هستم و به خصوص خاله بودن را دوست دارم.

So I have three nieces.

پس من سه خواهرزاده دارم.

Um, I had a nephew, but unfortunately he passed away.

من یک برادرزاده داشتم که متاسفانه فوت کرد.

He got cancer and passed away.

سرطان گرفت و از دنیا رفت.

This story is about my nephew who passed away.

این داستان در مورد برادرزاده ام است که فوت کرده است.

It's a story that not only warms my heart.

این داستانی است که نه تنها دلم را گرم می کند.

But brings a smile to my face and actually causes me to laugh.

اما لبخندی به لبم می آورد و در واقع باعث خنده ام می شود.

So I want you to stay with me.

پس من از شما می خواهم که پیش من بمانید.

So my nephew was the happiest kid ever, always happy.

بنابراین برادرزاده من شادترین بچه تاریخ بود، همیشه شاد.

He called me, um, auntie Tiff, and I would keep him periodically.

او به من زنگ می زد، اوم، عمه تیف، و من مرتب او را نگه می داشتم.

So like when my other niece was born, I would keep him a lot because

بنابراین مانند زمانی که خواهرزاده دیگرم به دنیا آمد، من او را خیلی نگه می‌داشتم، زیرا

she was young, and so my sister would take care of her and I'd

او جوان بود، و خواهرم از او مراقبت می‌کرد و من

take him just to give her a break.

او را می‌گرفتم تا به او استراحت بدهم.

So, and my brother-in-law was at work.

بنابراین، و برادر شوهرم سر کار بود.

So anyways, I would take him with me.

پس به هر حال او را با خودم می بردم.

We would go to the store, we'd go shopping.

به فروشگاه می رفتیم، می رفتیم خرید.

So one thing that he liked for me to do was to sing to him, but he also enjoyed

بنابراین یکی از کارهایی که او دوست داشت برای من انجام دهم این بود که برای او آواز بخوانم، اما از اینکه من طوری

me acting like I was going to spank him.

رفتار کنم که انگار قرار است او را بزنم لذت می برد.

He enjoyed because he knew I wasn't going to, but I said, Ooh.

او لذت می برد زیرا می دانست که من نمی روم، اما من گفتم: اوه.

Have you, have you been bad?

آیا شما بد بوده اید؟

And he said, yes, auntie Tim.

و او گفت، بله، عمه تیم. بله

Yes.

So we'd have this game.

.

بنابراین ما این بازی را خواهیم داشت.

Now this game would happen at home, right?

حالا این بازی در خانه اتفاق می افتد، درست است؟

So I would run and chase him and I'd act like I'm gonna spank him, and I'd

بنابراین من می دویدم و او را تعقیب می کردم و طوری رفتار می کردم که انگار قرار است او را کتک بزنم، و

just, of course, it wouldn't hurt at all.

البته، به هیچ وجه آسیبی نمی بینم.

He said, oh, don't get Auntie Tim, don't get me.

گفت اوه، عمه تیم را نگیر، من را نگیر.

And he'd just laugh something with kids and just playing the

و او فقط با بچه ها چیزی می خندید و فقط

same game over and over again.

یک بازی را بارها و بارها انجام می داد.

So one day I had taken him to the grocery store because I needed to pick up some

بنابراین یک روز او را به خواربارفروشی برده بودم، زیرا می‌خواستم کمی

food I was gonna cook in the evening.

غذایی که قرار بود عصر بپزم بردارم.

So I had him and he didn't wanna get in the cart, he wanted to walk next to me.

بنابراین من او را داشتم و او نمی خواست سوار گاری شود، می خواست کنار من راه برود.

And I said, okay, no problem.

و من گفتم باشه مشکلی نیست

He was about three years old.

او حدود سه سال داشت.

So he's walking again, the happiest kid ever saying hi to everybody.

بنابراین او دوباره راه می رود، شادترین بچه ای که تا به حال به همه سلام می کند.

And so I'm looking at the shells, trying to figure out, you know, which kind of

و بنابراین من به پوسته‌ها نگاه می‌کنم و سعی می‌کنم بفهمم، می‌دانید، چه نوع

pasta I'm gonna get to make spaghetti.

ماکارونی را برای تهیه اسپاگتی تهیه می‌کنم.

And so he's on my right side.

و بنابراین او در سمت راست من است.

And all of a sudden he calls, he says, auntie Tiff.

و ناگهان زنگ می زند، می گوید، عمه تیف.

And I'm like, yes, baby.

و من مثل، بله، عزیزم.

He's like, no, no.

او مانند، نه، نه.

Auntie Tiff.

عمه تیف.

So I turned to look at him and he's bending down and I was

پس برگشتم تا به او نگاه کنم و او خم شده بود و من می گفتم

like, baby, what are you doing?

عزیزم، داری چه کار می کنی؟

He said, auntie Tiff.

گفت عمه تیف.

I said, yes, baby.

گفتم آره عزیزم

He said, spank me.

گفت: من را بزن

Now I want you to imagine a 3-year-old kid in the middle of the store, bent

حالا می‌خواهم بچه‌ای 3 ساله را در وسط مغازه تصور کنید که خم شده

over looking at the adult and yelling.

به بزرگسال نگاه می‌کند و فریاد می‌زند.

Spank me just like that, but with the biggest smile on his face.

همینطور به من بزن، اما با بزرگترین لبخند روی صورتش.

And I said, no much.

و من گفتم، نه زیاد.

No, no.

I was like, I said, Lord, I'm gonna get in trouble.

نه، نه.

من گفتم، پروردگارا، من به دردسر می افتم.

They're gonna think I'm beating this child.

آنها فکر می کنند من این بچه را می زنم.

Meanwhile, he has the biggest smile, laughing, I, ooh, spank me T Tee,

در ضمن او بزرگترین لبخند را دارد، می خندد، من، اوه، به من تی تی می زنم،

my other nieces call me T Tee.

خواهرزاده های دیگرم به من می گویند تی تی.

He said, spank me auntie.

Tips spank me.

گفت خاله منو بزن

نکات مرا کتک زدند.

I said, kin, you can knock the story.

گفتم، عزیزم، تو می‌توانی داستان را بزنی.

I said, not a game.

We play in the.

گفتم بازی نیست

ما در

He just wanted me to pick him up and act like I was spanking

او فقط می خواست او را بلند کنم و طوری رفتار کنم که انگار دارم او را کتک می زنم

him, and he would just laugh.

و او فقط می خندید.

I said, baby, not in the store.

گفتم عزیزم در مغازه نیستم.

Not in the store.

He said, Ooh, Titi.

در فروشگاه نیست.

او گفت: اوه، تیتی.

Spank me.

Spank me.

مرا کتک بزن

مرا کتک بزن

Needless to say, I stopped him and I said, baby, okay, we're

ناگفته نماند که جلوی او را گرفتم و گفتم: عزیزم، باشه،

gonna put you in the basket.

تو را در سبد می اندازیم.

Lemme just put you in the basket now.

حالا فقط تو را در سبد بگذارم.

And I'm about to get in trouble.

و من در شرف ایجاد مشکل هستم.

I was like, Lord, help me get out the store.

انگار خدایا کمکم کن از فروشگاه بیرون بروم.

They're gonna think I'm spanking this child.

آنها فکر می کنند که من این بچه را می زنم.

But he, he was laughing hysterically because he didn't understand.

اما او، چون نمی فهمید هیستریک می خندید.

He just knew that Spank me was a game.

او فقط می دانست که Spank me یک بازی است.

I love kids.

من عاشق بچه ها هستم.

Kids are so innocent, so I can't remember if anybody walked by me.

بچه ها خیلی بی گناه هستند، بنابراین نمی توانم به یاد بیاورم که آیا کسی از کنار من رد شده است یا خیر.

All I knew is that this 3-year-old kid was in the middle of the story

تنها چیزی که می دانستم این بود که این بچه 3 ساله وسط داستان

yelling, spank, miss spank me,

فریاد می زد، کتک می زد، خانم من را کتک زد،

so I missed my nephew.

بنابراین دلم برای برادرزاده ام تنگ شده بود.

But I love all of the memories that we made and how happy he was.

اما من عاشق تمام خاطراتی هستم که ما ساختیم و چقدر خوشحال بود.

He was a very happy kid.

خیلی بچه شادی بود.

So I don't know if any that has ever happened to you where you were in the

بنابراین نمی دانم در جایی که در مغازه بودید برای شما اتفاقی افتاده است

store and your child or your niece or your nephew just said something

و فرزندتان یا خواهرزاده یا برادرزاده شما چیزی گفته اند

and you got super embarrassed.

و شما فوق العاده خجالت زده شده اید.

But I laugh every time I think about my nephew saying, spank, man.

اما هر بار که به برادرزاده ام فکر می کنم می خندم که می گوید: کتک بزن، مرد.

Alright, I'll talk to you in the next lesson.

خوب، در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.