9 TECHNIQUES TO HELP YOU MASTER ENGLISH IDIOMS

Today, I'm going to teach you nine techniques that will help

امروز قصد دارم 9 تکنیک را به شما آموزش دهم که به

you master English idioms.

شما در تسلط بر اصطلاحات انگلیسی کمک می کند.

Are you ready?

آیا شما آماده اید؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in technique.

بیایید در تکنیک درست بپریم.

Number one, contextual learning.

شماره یک، یادگیری متنی.

Now, this technique involves studying idioms within real life situations,

اکنون، این تکنیک شامل مطالعه اصطلاحات در موقعیت‌های زندگی واقعی،

using authentic materials, like books, movies, and podcasts.

با استفاده از مواد معتبر مانند کتاب، فیلم و پادکست است.

Learning idioms can be very tricky at times, but when you learn them in

یادگیری اصطلاحات گاهی اوقات می تواند بسیار دشوار باشد، اما وقتی آنها را در موقعیت های واقعی یاد می گیرید، به

real situations, it will help you not only understand them, but start to use

شما کمک می کند نه تنها آنها را درک کنید، بلکه سریعتر شروع به استفاده از

them Faster, for example, let's say you learned this idiom on cloud nine.

آنها کنید، به عنوان مثال، فرض کنید این اصطلاح را در ابر 9 یاد گرفته اید.

Now just saying that idiom, it sounds like, okay, there are nine clouds in

حالا فقط با گفتن این اصطلاح، به نظر می رسد، خوب، نه ابر در

the sky and you're sitting on a cloud.

آسمان وجود دارد و شما روی یک ابر نشسته اید.

But if I told you this real life situation yesterday, oh my gosh, my

اما اگر دیروز این وضعیت واقعی زندگی را به شما گفتم، اوه خدای من،

mom, she can cook true story, she made this amazing banana nut bread.

مادرم، او می تواند داستان واقعی درست کند، او این نان آجیل موزی شگفت انگیز را درست کرده است.

And as it came out of the oven, oh my gosh, everything inside of me was excited.

و وقتی از تنور بیرون آمد، خدای من ، همه چیز درونم هیجان زده شد.

I was on cloud nine because I knew I was about to eat the best

من در ابر نهم بودم زیرا می دانستم که قرار است بهترین

piece of banana nut bread ever.

تکه نان مغز موزی را بخورم.

You see how that changed, right?

می بینید که چگونه تغییر کرد، درست است؟

Yeah.

I told you my story, a real life situation.

آره

من داستانم را به شما گفتم، یک موقعیت واقعی زندگی.

And I said, I was on cloud nine as I watched the banana nut bread come out of

و من گفتم، من روی ابر نه بودم که نان آجیل موزی را تماشا کردم که از

the oven on cloud nine, just to means, just means to be extremely happy when

اجاق روی ابر نهم بیرون آمد، فقط به معنی، فقط به این معنی است که وقتی

you learn the idiom based on a real life situation, you'll remember it.

این اصطلاح را بر اساس یک موقعیت واقعی زندگی یاد می گیرید، بسیار خوشحال می شوید. آن را به خاطر بسپار

So here are three reasons why this technique is so powerful.

بنابراین در اینجا سه ​​دلیل برای قدرتمند بودن این تکنیک وجود دارد.

Reason number one.

دلیل شماره یک

It helps you understand how idioms are actually used in everyday language.

این به شما کمک می کند بفهمید که چگونه اصطلاحات در زبان روزمره استفاده می شوند.

Just like with my story, I said, ah, as I watched the banana nut bread

درست مثل داستانم، گفتم آه، وقتی نان مغز موزی را

coming out of the oven, I was on cloud nine and you saw my facial expression,

از فر بیرون می‌دید، روی ابر نهم بودم و حالت چهره‌ام را دیدی،

if you're watching this lesson.

اگر این درس را تماشا می‌کنی.

Change, a big smile came on my face.

تغییر، لبخند بزرگی روی لبم نشست.

You're able to see how the idioms are used in everyday language.

شما می توانید ببینید که چگونه از اصطلاحات در زبان روزمره استفاده می شود.

Reason number two, you'll pick up on the nuances and cultural

دلیل شماره دو، شما به تفاوت های ظریف و

context surrounding each idiom.

زمینه فرهنگی پیرامون هر اصطلاح پی خواهید برد.

Ah, teacher Tiffani really likes banana nut bread.

آه، معلم تیفانی واقعاً نان آجیل موزی را دوست دارد.

True story.

داستان واقعی

And she really likes her mother's cooking.

و او واقعاً آشپزی مادرش را دوست دارد.

True story.

داستان واقعی

And she was very excited about this banana nut bread.

و او در مورد این نان آجیل موزی بسیار هیجان زده بود.

And I watched her body language change.

و من تغییر زبان بدنش را تماشا کردم.

These things help you because you're learning in context and reason number

این چیزها به شما کمک می‌کنند زیرا در زمینه و دلیل شماره

three, it makes learning more engaging and memorable when you encounter

سه یاد می‌گیرید، وقتی با

idioms in relatable situations.

اصطلاحات در موقعیت‌های قابل ربط مواجه می‌شوید، یادگیری را جذاب‌تر و به یاد ماندنی‌تر می‌کند.

Just like I said, I love banana nut bread.

همانطور که گفتم من عاشق نان مغز موزی هستم.

I'm sure there's something you love, something your mother made

مطمئنم چیزی هست که دوستش داری، چیزی هست که مادرت

as you were growing up, or maybe even makes for you right now.

در حین بزرگ شدنت ساخته، یا شاید هم همین الان برایت بسازد.

And when she makes it, Ooh, you just get excited.

و وقتی او موفق شد، اوه، شما فقط هیجان زده می شوید.

You would get elated.

خوشحال میشی

You are on cloud nine.

شما در ابر نهم هستید.

You got that, right?

فهمیدی، درسته؟ بله

Yes.

All right.

بسیار خوب.

So again, technique number one is contextual learning, learning the idioms

بنابراین، دوباره، تکنیک شماره یک، یادگیری متنی است، یادگیری اصطلاحات

in context, based on real life situations.

در زمینه، بر اساس موقعیت های واقعی زندگی.

And Technique number two, chunking.

و تکنیک شماره دو، تکه تکه شدن.

Yeah, you heard me right chunking.

آره، درست حرفم را شنیدی

Now I said, I loved.

حالا گفتم دوست داشتم.

Technique number one, but I also love this technique.

تکنیک شماره یک، اما من هم عاشق این تکنیک هستم.

Now, let me explain what chunking actually is.

حالا، اجازه دهید توضیح دهم که در واقع انقباض چیست.

So chunking is the practice of grouping related terms or concepts

بنابراین تیکه‌سازی تمرین گروه‌بندی اصطلاحات یا مفاهیم مرتبط

together for easier memorization.

با هم برای به خاطر سپردن آسان‌تر است.

Again, grouping things together.

باز هم، گروه بندی چیزها با هم.

So that you can remember them later.

تا بتوانید بعداً آنها را به خاطر بسپارید.

Did you notice earlier when I was giving you my experience about my mom making

آیا قبلاً وقتی داشتم تجربه‌ام را در مورد درست کردن

banana nut bread, and I said, I was on cloud nine, I also said, I felt elated.

نان مغز موزی به شما می‌دادم و می‌گفتم، من در ابر نهم بودم، همچنین گفتم، احساس خوشحالی کردم.

I was elated.

خوشحال شدم

Elated is a word that I teach students in my Academy, the speak English with Tiffani

Elated کلمه ای است که من در آکادمی خود به دانش آموزان آموزش می دهم ، با آکادمی تیفانی به زبان انگلیسی صحبت کنید

Academy, and it means extremely happy.

، و به معنای بسیار خوشحال هستم.

Well, on cloud nine also means extremely happy.

خوب، در ابر نه نیز به معنای بسیار خوشحال است.

So now we have an idiom and a vocabulary word.

بنابراین اکنون ما یک اصطلاح و یک کلمه واژگانی داریم.

What's going to happen now, next time, when you are excited or very happy,

حالا چه اتفاقی می‌افتد، دفعه بعد، وقتی هیجان‌زده یا خیلی خوشحال هستید،

both of these terms will pop in your head, the idiom and the vocabulary word.

هر دوی این اصطلاحات، اصطلاح و واژه واژگان، در ذهن شما ظاهر می‌شود. به

This is called chunking, relating terms together and learning them together.

این کار تیکه کردن، مرتبط کردن اصطلاحات و یادگیری آنها با هم گفته می شود.

So here are three reasons why this technique is so powerful.

بنابراین در اینجا سه ​​دلیل برای قدرتمند بودن این تکنیک وجود دارد.

First, it reduces cognitive load, making it easier for you to

اول، بار شناختی را کاهش می دهد و

remember multiple idioms at once.

به خاطر سپردن چندین اصطلاح به طور همزمان برای شما آسان تر می شود.

When you are thinking about, Hey, happiness, how can I describe happiness?

وقتی به این فکر می کنی، هی، خوشبختی، چگونه می توانم خوشبختی را توصیف کنم؟

If you have multiple idioms that you learn at the same time, chunking, it

اگر چندین اصطلاح دارید که همزمان یاد می گیرید، به

will be easier for you to remember and it won't take too much mental strain.

خاطر سپردن آن برای شما آسان تر خواهد بود و فشار ذهنی زیادی را متحمل نمی شود.

Here's the second reason why this is so powerful.

در اینجا دلیل دوم این است که چرا اینقدر قدرتمند است.

You'll start recognizing patterns in idioms, which will aid in understanding

شما شروع به تشخیص الگوها در اصطلاحات خواهید کرد که به درک

and recall your brain is amazing.

و یادآوری مغز شما کمک می کند شگفت انگیز است.

Yes, you, my friend, your brain is absolutely amazing and it

بله، شما، دوست من، مغز شما کاملاً شگفت‌انگیز است و

can do more than you realize.

می‌تواند بیش از آنچه شما تصور می‌کنید انجام دهد.

So when you learn by chunking the idioms together, which have

بنابراین هنگامی که با تکه تکه کردن اصطلاحات با هم، که

similar meanings, your brain starts trying to make connections.

معانی مشابهی دارند، یاد می گیرید، مغز شما شروع به تلاش برای ایجاد ارتباط می کند.

To help you remember them in the future.

برای کمک به شما در به یاد آوردن آنها در آینده.

And reason number three, it's a time efficient way to expand your

و دلیل شماره سه، این یک راه کارآمد در زمان برای گسترش

idiomatic vocabulary quickly.

سریع واژگان اصطلاحی شماست.

When you learn by chunking, you're cutting down your study time, but increasing your

هنگامی که به صورت تکه تکه یاد می گیرید، زمان مطالعه خود را کاهش می دهید، اما کارایی خود را افزایش می دهید

efficiency and also improving your memory.

و همچنین حافظه خود را بهبود می بخشید.

This is a powerful technique.

این یک تکنیک قدرتمند است.

So again, technique number two is.

بنابراین، دوباره، تکنیک شماره دو است.

Now I mentioned a few moments ago that I teach this to my students in my academy.

حالا چند لحظه پیش اشاره کردم که این را به شاگردانم در آکادمی آموزش می دهم.

So if you want to join me, you can get 365 daily English lessons.

بنابراین اگر می خواهید به من بپیوندید، می توانید روزانه 365 درس انگلیسی دریافت کنید.

That's right for the entire year.

این برای کل سال درست است.

I've organized everything for you by going to 365 or 365 English or dayenglishplan.

من همه چیز را برای شما با رفتن به 365 یا 365 English یا dayenglishplan ترتیب داده ام.

com one more time.

com یک بار دیگر

365dayenglishplan.

com and you can enroll in my course and have an entire plan for the year.

365dayenglishplan.

com و شما می توانید در دوره من ثبت نام کنید و یک برنامه کامل برای سال داشته باشید.

All right.

بسیار خوب.

Okay.

باشه

Let's keep going.

ادامه بدیم

Here is the next technique, technique number three.

در اینجا تکنیک بعدی، تکنیک شماره سه است.

Spaced repetition, again, spaced repetition.

تکرار فاصله دار، دوباره تکرار فاصله دار.

Now this involves reviewing new terms at increasing intervals to reinforce memory.

اکنون این شامل بررسی اصطلاحات جدید در فواصل زمانی افزایش یافته برای تقویت حافظه است.

For example, let's say today you are going to learn.

به عنوان مثال، فرض کنید امروز قرار است یاد بگیرید.

Six new idioms, right?

شش اصطلاح جدید، درست است؟

You have six new idioms.

شما شش اصطلاح جدید دارید.

Now, tomorrow you can review idioms one and two.

حالا فردا می توانید اصطلاحات یک و دو را مرور کنید.

Then the next day you can review idioms three and four.

سپس روز بعد می توانید اصطلاحات سه و چهار را مرور کنید.

Then the next day you can review idioms one, five, six.

سپس روز بعد می توانید اصطلاحات یک، پنج، شش را مرور کنید.

You can determine which ones you're going to review, but there needs to be.

شما می توانید تعیین کنید که کدام یک را می خواهید مرور کنید، اما باید وجود داشته باشد.

Repetition and space in between.

تکرار و فاصله بین.

So you don't have to practice each one every day, but find a system that works.

بنابراین لازم نیست هر روز هر کدام را تمرین کنید ، بلکه سیستمی را پیدا کنید که کار کند.

Why is this so powerful?

چرا اینقدر قدرتمند است؟

Here are three reasons why spaced repetition will help you learn idioms.

در اینجا سه ​​دلیل وجود دارد که چرا تکرار با فاصله به شما در یادگیری اصطلاحات کمک می کند.

First, it helps move idioms from your short term to your long term memory.

اول، به انتقال اصطلاحات از کوتاه مدت به حافظه بلند مدت شما کمک می کند.

Your short term says, okay, we're learning this today and maybe

کوتاه مدت شما می گوید، خوب، ما امروز این را یاد می گیریم و شاید

we only need it for 24 hours.

فقط برای 24 ساعت به آن نیاز داشته باشیم.

But the moment you go back to that idiom, go back to that place in your

اما لحظه‌ای که به آن اصطلاح برمی‌گردید، به آن مکان در دفترچه‌ی خود برگردید

notebook, your brain says, Oh, this is more important than we realized.

، مغزتان می‌گوید: اوه، این مهم‌تر از آن است که ما متوجه شدیم.

We need to store this information in our long term memory.

ما باید این اطلاعات را در حافظه بلند مدت خود ذخیره کنیم.

Reason number two, you'll retain idioms for longer periods, reducing

دلیل شماره دو، شما اصطلاحات را برای مدت طولانی‌تری حفظ خواهید کرد و

the need for constant revision.

نیاز به بازبینی مداوم را کاهش خواهید داد.

And reason number three, it's an efficient way to learn as you focus

و دلیل شماره سه، این یک راه کارآمد برای یادگیری است، همانطور که

more on idioms, you find challenging.

بیشتر بر روی اصطلاحات تمرکز می کنید، به نظر شما چالش برانگیز است.

You're going to improve because you're going to learn idioms

شما پیشرفت خواهید کرد زیرا اصطلاحاتی را یاد خواهید گرفت

that will become easy to you.

که برای شما آسان خواهد شد.

And then you'll learn the newer idioms that are hard, but you'll connect them

و سپس اصطلاحات جدیدتر را که سخت هستند، یاد خواهید گرفت، اما آنها را

to the other ones you've already learned.

به اصطلاحاتی که قبلاً یاد گرفته اید متصل خواهید کرد.

So again, technique number three, spaced repetition technique number

پس دوباره تکنیک شماره سه، تکنیک تکرار فاصله دار شماره

four, again, to master and learn.

چهار، دوباره برای تسلط و یادگیری.

English idioms using visual aids.

اصطلاحات انگلیسی با استفاده از وسایل کمک بصری.

I love visual aids.

من عاشق کمک های بصری هستم. ما

We're human beings.

انسان هستیم

We're constantly looking at things unless you might be blind.

ما دائماً به چیزها نگاه می کنیم مگر اینکه شما کور باشید.

And I have some students that are blind.

و من چند دانش آموز دارم که نابینا هستند.

So if you are blind.

پس اگر نابینا هستید.

This won't work for you, but you might enjoy the audio aspect, right?

این برای شما کار نمی کند، اما ممکن است از جنبه صوتی لذت ببرید، درست است؟

Finding different sounds to connect to the idioms you're learning.

پیدا کردن صداهای مختلف برای اتصال به اصطلاحاتی که در حال یادگیری هستید.

But for those that are able to see visual aids can help you immensely.

اما برای کسانی که قادر به دیدن کمک های بصری هستند می تواند به شما بسیار کمک کند.

Now, visual aids using them means representing idioms.

حال، استفاده از وسایل کمک بصری به معنای نمایش اصطلاحات است.

Through images or mind maps.

از طریق تصاویر یا نقشه های ذهنی.

Think about it like this.

اینجوری بهش فکر کن

At the very beginning of this lesson, I described the situation

در همان ابتدای این درس، شرایطی را

where a mom made banana nut bread.

که مادری نان آجیل موزی درست می کرد را شرح دادم.

So I could find a picture of either my mom cooking or of banana nut bread.

بنابراین می‌توانم عکسی از مادرم در حال آشپزی یا نان مغز موزی پیدا کنم.

And whenever I see it, I say, ah, on cloud nine.

و هر وقت آن را می بینم، می گویم آه، روی ابر نهم.

Why?

Because banana nut bread makes me happy.

چرا؟

چون نان مغز موزی مرا خوشحال می کند.

It makes me feel like I'm on cloud nine.

این به من احساس می کند که در ابر نهم هستم.

That's a visual aid.

این یک کمک بصری است.

It's now a trigger to my brain.

اکنون این یک محرک برای مغز من است.

Ah, that makes you happy.

آه، این شما را خوشحال می کند.

You're on cloud nine.

شما در ابر نهم هستید.

Makes sense.

Right?

منطقی است.

درسته؟

Excellent.

عالی

Here are three reasons why this is such a powerful technique.

در اینجا سه ​​دلیل وجود دارد که چرا این یک تکنیک قدرتمند است.

Reason number one.

دلیل شماره یک

It caters to visual learning styles, making idioms more memorable for you.

این سبک های یادگیری بصری را برآورده می کند و اصطلاحات را برای شما به یاد ماندنی تر می کند.

You'll remember them like, ah, yes, I remember that I'm connecting

شما آنها را به یاد خواهید آورد، آه، بله، من به یاد دارم که

it to a situation or an event.

آن را به یک موقعیت یا یک رویداد متصل می کنم.

Reason number two, you'll create strong mental associations

دلیل شماره دو، شما ارتباط ذهنی قوی

between the idiom and its meaning.

بین اصطلاح و معنای آن ایجاد خواهید کرد.

Again, you'll create these triggers, basically connecting your mind.

باز هم، شما این محرک ها را ایجاد می کنید، که اساساً ذهن شما را به هم متصل می کند.

I have this image, this idiom.

من این تصویر، این اصطلاح را دارم.

Now, whenever I see this.

حالا هر وقت اینو میبینم

Image I think of the idiom.

تصویر من به این اصطلاح فکر می کنم.

Whenever I hear the idiom, I immediately think of the image.

هر وقت این اصطلاح را می شنوم، بلافاصله به تصویر فکر می کنم.

Reason number three, it's a fun and creative way to

دلیل شماره سه، این یک راه سرگرم کننده و خلاقانه برای

engage with language learning.

تعامل با یادگیری زبان است.

I used to use this technique when I was in South Korea and I realized

من زمانی که در کره جنوبی بودم از این تکنیک استفاده می کردم و متوجه شدم

that the students were getting either a little bit tired or overwhelmed.

که دانش آموزان یا کمی خسته و یا کلافه شده اند.

I would close the books.

کتاب ها را می بستم.

I would say, Hey guys, close your books.

من می گویم، بچه ها، کتاب های خود را ببندید.

And I take out some pictures, I'd show some pictures on my computer and

و چند عکس را بیرون می‌آورم، چند عکس را روی رایانه‌ام نشان می‌دهم و از

we would use those to either create sentences, or I would use them to

آنها برای ایجاد جملات یا برای

describe different words or idioms.

توصیف کلمات یا اصطلاحات مختلف استفاده می‌کنیم.

It's very powerful.

خیلی قدرتمنده

So again, technique number four, visual aids.

بنابراین دوباره، تکنیک شماره چهار، کمک های بصری.

Now, technique number five.

حالا تکنیک شماره پنج.

Technique number five is role playing.

تکنیک شماره پنج ایفای نقش است.

Role playing.

ایفای نقش.

Now for this one, it involves practicing new expressions or

اکنون برای این مورد، شامل تمرین عبارات یا

idioms in simulated conversations.

اصطلاحات جدید در مکالمات شبیه سازی شده است.

So you can either.

پس شما هم می توانید.

Use chat GPT now that it's being very, uh, widely spread.

اکنون که گپ GPT در حال گسترش است، استفاده کنید .

Now it's widely spread, right?

اکنون به طور گسترده گسترش یافته است، درست است؟

People are using it all over the world.

مردم در سراسر جهان از آن استفاده می کنند.

Create a conversation based on the idiom and practice it with your partner.

مکالمه ای بر اساس این اصطلاح ایجاد کنید و آن را با شریک زندگی خود تمرین کنید.

Or you can actually simply.

یا در واقع می توانید به سادگی.

Come up with your own conversation using the idiom, which actually might work

با استفاده از این اصطلاح، مکالمه خود را ایجاد کنید ، که در واقع ممکن است

better because it'll stick in your mind longer and then actually act it out.

بهتر کار کند زیرا مدت زمان بیشتری در ذهن شما باقی می ماند و سپس آن را عملی می کند.

Hey girl.

هی دختر

Hey, what's up?

هی، چه خبر؟

I heard that your mom made some banana nut bread girl.

شنیدم که مامانت نان موزی درست کرده.

You heard right?

درست شنیدی؟

Yes, I was on cloud nine.

بله، من در ابر نهم بودم.

Again, role playing, right?

باز هم ایفای نقش، درست است؟

This is what you can do to improve your ability to understand

این کاری است که می توانید برای بهبود توانایی خود در درک

English idioms and master them.

اصطلاحات انگلیسی و تسلط بر آنها انجام دهید.

Here's the first reason why this is so powerful.

در اینجا اولین دلیل این است که چرا اینقدر قدرتمند است.

It gives you practical experience using idioms in realistic scenarios.

این به شما تجربه عملی استفاده از اصطلاحات را در سناریوهای واقع گرایانه می دهد.

Reason number two, you'll gain confidence in using idioms in actual conversations.

دلیل شماره دو، شما در استفاده از اصطلاحات در مکالمات واقعی اعتماد به نفس خواهید داشت.

And reason number three, it helps you understand the appropriate context

و دلیل شماره سه، به شما کمک می کند تا زمینه

and tone for using specific idioms.

و لحن مناسب برای استفاده از اصطلاحات خاص را درک کنید.

Role playing is extremely powerful.

ایفای نقش بسیار قدرتمند است.

So again, technique number five, role playing technique, number six.

پس دوباره، تکنیک شماره پنج، تکنیک ایفای نقش، شماره شش.

Journaling now, this is another one that I also think is powerful.

اکنون در حال ژورنال کردن، این یکی دیگر از مواردی است که به نظر من نیز قدرتمند است.

You see journaling means keeping a language journal to record

می بینید که ژورنالینگ یعنی نگه داشتن یک مجله زبان برای ضبط

and reflect on new vocabulary.

و تأمل در واژگان جدید.

I kept tons of journals when I was in South Korea, studying Korean.

زمانی که در کره جنوبی بودم و در حال مطالعه زبان کره ای بودم، تعداد زیادی مجله نگه داشتم.

And I have so many of those journals in my closet.

و من تعداد زیادی از آن مجلات را در کمد خود دارم.

I'm actually going to get some of the journals I keep now.

من در واقع قصد دارم برخی از مجلاتی را که اکنون نگه می دارم دریافت کنم.

Now, these journals are connected that you see, if you're watching the

اکنون، این مجلات به هم متصل شده اند که می بینید، اگر در حال تماشای

video connected to the lessons I'm teaching you right now, actually, but

ویدیوی مرتبط با دروسی هستید که در حال حاضر به شما آموزش می دهم، در واقع، اما

I have a journal based on the platform.

من یک مجله بر اساس پلتفرم دارم.

So I have one for Instagram, one for YouTube, one for

بنابراین من یکی برای اینستاگرام، یکی برای یوتیوب، یکی برای

Tik TOK, one for my Academy.

Tik TOK، یکی برای آکادمی خود دارم.

Why?

چرا؟

Because journaling is a powerful way to not only document and remember,

از آنجا که ژورنال کردن یک راه قدرتمند نه تنها برای ثبت و به خاطر سپردن،

But also track your progress.

بلکه برای پیگیری پیشرفت شما است.

Journaling is very, very powerful.

روزنامه نگاری بسیار بسیار قدرتمند است.

So here are three reasons why you should journal in order to master English idioms.

بنابراین در اینجا سه ​​دلیل وجود دارد که چرا باید برای تسلط بر اصطلاحات انگلیسی ژورنال نویسی کنید.

First, it provides a personal record of your learning journey,

اول، یک رکورد شخصی از سفر یادگیری شما ارائه می دهد، که

showing your progress over time.

پیشرفت شما را در طول زمان نشان می دهد.

Actually, I want to show you a journal that I started.

در واقع، می‌خواهم مجله‌ای را به شما نشان دهم که آن را شروع کرده‌ام.

When I first created this YouTube channel.

وقتی برای اولین بار این کانال یوتیوب را ایجاد کردم.

All right.

So this is one of my journals, literally from what year is this?

بسیار خوب.

پس این یکی از مجلات من است، این به معنای واقعی کلمه مربوط به چه سالی است؟

If you're watching it, you'll see, but I want to show you some of

اگر در حال تماشای آن هستید، خواهید دید، اما من می‌خواهم برخی از

the images in my journal, right?

تصاویر را در ژورنال خود به شما نشان دهم، درست است؟

Let's see if you can see this.

بیایید ببینیم آیا می توانید این را ببینید.

This is literally a journal I had when I was starting this YouTube

این به معنای واقعی کلمه مجله ای است که من هنگام راه اندازی این

channel, I would draw out every frame to create the lessons.

کانال یوتیوب داشتم، هر فریمی را برای ایجاد درس ها ترسیم می کردم.

So what has happened?

پس چه اتفاقی افتاده است؟

We've come on this journey.

ما در این سفر آمده ایم

I'm here today, but I have this why to look back at how far I've come.

من امروز اینجا هستم، اما این دلیل را دارم که به عقب نگاه کنم که چقدر پیشرفت کرده ام.

Right.

So it's important for you on your journey to keep a journal and you'll

درسته

بنابراین برای شما مهم است که در سفر خود یک دفترچه داشته باشید و

track your progress over time.

پیشرفت خود را در طول زمان پیگیری کنید.

The second reason is you can revisit.

دلیل دوم این است که می توانید دوباره مراجعه کنید.

And review idioms easily, reinforcing your learning, reminding

و اصطلاحات را به راحتی مرور کنید، یادگیری خود را تقویت کنید، به خود یادآوری کنید

yourself, ah, that's what it means.

، آه، معنی آن همین است.

This is powerful and reason number three, it encourages active engagement

این قوی است و دلیل شماره سه، تعامل فعال با زبان را تشویق می کند و

with the language, improving retention.

حفظ را بهبود می بخشد.

You will retain the information more again, the power of a journal.

شما دوباره اطلاعات را بیشتر حفظ خواهید کرد ، قدرت یک مجله.

I cannot emphasize it enough.

نمی توانم به اندازه کافی بر آن تاکید کنم. به

That is why I have so many journals behind me for those watching

همین دلیل است که من تعداد زیادی ژورنال برای تماشاگران پشت خود دارم

and so many in my office closet.

و تعداد زیادی در کمد دفترم.

So again, technique number six, journaling.

بنابراین دوباره، تکنیک شماره شش، ژورنالینگ.

What about technique number seven, technique number seven, teach others.

در مورد تکنیک شماره هفت، تکنیک شماره هفت، به دیگران آموزش دهید.

Again, teach others so powerful.

باز هم به دیگران بسیار قدرتمند آموزش دهید.

Now teach others.

حالا به دیگران هم یاد بده

This involves explaining new concepts to peers, to solidify understanding.

این شامل توضیح مفاهیم جدید برای همسالان، برای تقویت درک است.

So let's say, for example, you have your journal, you wrote everything down.

بنابراین، فرض کنید، برای مثال، شما دفترچه ی خود را دارید، همه چیز را یادداشت کرده اید.

You wrote down this new idiom that you learned.

این اصطلاح جدیدی را که یاد گرفتید یادداشت کردید.

And then you see, Oh, my friend, wait a minute.

و بعد می بینی، اوه، دوست من، یک دقیقه صبر کن.

Ah, should I teach him?

آه، به او یاد بدهم؟

Should I tell him?

بهش بگم؟ بله

Yes.

Hey, John, guess what?

هی جان، حدس بزن چیه؟

I learned this new idiom.

من این اصطلاح جدید را یاد گرفتم.

Can I teach it to you?

آیا می توانم آن را به شما آموزش دهم؟

It's, it's called it.

این است، به آن می گویند.

Ah, where's it at again?

آه، دوباره کجاست؟

Uh, on cloud nine.

اوه، در ابر نهم.

It just means really happy.

این فقط به معنای واقعا خوشحال است.

All of a sudden, the very fact that you taught John that idiom is

یکدفعه، همین واقعیت که به جان این اصطلاح را یاد دادی،

going to reinforce it in your mind and you will remember it later.

آن را در ذهنت تقویت خواهد کرد و بعداً آن را به خاطر خواهی آورد.

Three reasons why this is so powerful.

سه دلیل برای اینکه چرا اینقدر قدرتمند است.

The first reason it forces you to fully understand the idiom in order to

اولین دلیلی که شما را مجبور به درک کامل اصطلاح می کند تا

explain it clearly to others, because what's going to happen as you're

آن را به وضوح برای دیگران توضیح دهید، زیرا چه اتفاقی می افتد که شما در حال

explaining the idiom to John, Hey, John, yeah, the idiom, uh, on cloud nine.

توضیح این اصطلاح برای جان، هی، جان، بله، اصطلاح، اوه، در ابر نهم هستید.

John is going to say, oh, well, wait a minute.

جان می‌خواهد بگوید، اوه، خوب، یک دقیقه صبر کن.

Can I use it whenever I'm happy?

آیا می توانم هر زمان که خوشحالم از آن استفاده کنم؟

The only way you're going to be able to answer his questions is

تنها راهی که می‌توانید به سؤالات او پاسخ دهید این است

if you understand it completely.

که آن را کاملاً درک کنید.

This is going to help you master English idioms.

این به شما در تسلط بر اصطلاحات انگلیسی کمک می کند.

Here's the second reason why this is so powerful.

در اینجا دلیل دوم این است که چرا اینقدر قدرتمند است.

You'll gain confidence in your knowledge as you share it with others.

وقتی دانش خود را با دیگران به اشتراک می گذارید، به آن اعتماد خواهید کرد.

This is something I love.

این چیزی است که من دوست دارم.

I love to help you build confidence in yourself.

من دوست دارم به شما کمک کنم تا به خودتان اعتماد کنید.

And when you teach somebody else, you'll be more confident in your

و هنگامی که به شخص دیگری آموزش می دهید، به

ability to actually use the idiom.

توانایی خود در استفاده واقعی از اصطلاح اطمینان بیشتری خواهید داشت.

Your shoulders will go back.

شانه هایت به عقب برمی گردد.

Your head will go up.

سرت بالا خواهد رفت

You'll be more confident.

اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

The third reason it provides an opportunity for you to use the idiom

دلیل سوم، فرصتی را برای شما فراهم می کند تا از این اصطلاح

in a practical conversational setting.

در یک محیط مکالمه عملی استفاده کنید.

Hey, John, I just want to talk to you real quick, man.

هی، جان، من فقط می خواهم خیلی سریع با تو صحبت کنم، مرد.

Let me help you understand this new idiom that I learned.

اجازه دهید به شما کمک کنم این اصطلاح جدیدی را که یاد گرفتم درک کنید.

This is a powerful technique.

این یک تکنیک قدرتمند است.

Again, teach others technique number eight technique.

دوباره تکنیک شماره هشت را به دیگران آموزش دهید .

Number eight is to.

شماره هشت به.

Paraphrase it's the paraphrasing technique.

بازنویسی کنید این تکنیک بازنویسی است.

This means restating idioms in your own words to check your understanding.

این به این معنی است که اصطلاحات را با کلمات خود دوباره بیان کنید تا درک خود را بررسی کنید.

We've been talking about being on cloud nine.

ما در مورد حضور در ابر 9 صحبت کرده ایم.

I mentioned, I love my mom's banana nut bread.

گفتم، من عاشق نان آجیل موزی مادرم هستم.

How can you rephrase on cloud nine?

چگونه می توانید در ابر نهم بازنویسی کنید؟

I feel absolutely amazing.

من احساس کاملا شگفت انگیزی دارم.

I'm super happy at this moment.

من در این لحظه فوق العاده خوشحالم.

Rephrasing the idiom to make sure you understand it.

برای اطمینان از درک آن، اصطلاح را دوباره بیان کنید .

Here's the first reason why this is so powerful.

در اینجا اولین دلیل این است که چرا اینقدر قدرتمند است.

Reason number one, it helps you internalize the meaning of the

دلیل شماره یک این است که به شما کمک می کند تا معنای

idiom beyond just memorizing it.

اصطلاح را فراتر از حفظ کردن آن درونی کنید.

Again, this helps you understand the meaning of the idiom

باز هم، این به شما کمک می کند تا معنای اصطلاح را

beyond just memorizing it.

فراتر از حفظ کردن آن درک کنید.

Reason number two, you'll improve your overall language skills as you practice

دلیل شماره دو، با تمرین

expressing ideas in different ways, your English idioms and the English idioms,

بیان ایده ها به روش های مختلف، اصطلاحات انگلیسی و اصطلاحات انگلیسی که می

you know, and your ability to use them.

دانید و توانایی خود در استفاده از آنها، مهارت های زبانی خود را به طور کلی بهبود خواهید داد.

That's not the only skill that's going to improve.

این تنها مهارتی نیست که قرار است بهبود یابد.

You're going to improve your English fluency as well.

شما تسلط انگلیسی خود را نیز بهبود خواهید داد .

And reason number three.

و دلیل شماره سه.

It's a great way for you to check.

این یک راه عالی برای شما برای بررسی است.

If you truly understand the idioms, meaning and usage, listen, when you

اگر واقعاً اصطلاحات، معنی و کاربرد را درک می‌کنید، گوش کنید، هنگامی که

paraphrase, you actually are letting yourself know, Hey, I really got this.

ترجمه می‌کنید، در واقع به خودتان اطلاع می‌دهید، هی، من واقعاً این را فهمیدم.

I really understand.

من واقعا درک می کنم.

So again, technique number eight, paraphrasing technique, number nine,

بنابراین دوباره، تکنیک شماره هشت، تکنیک بازنویسی، شماره نه،

word association, word association is another technique that you must

تداعی کلمه، تداعی کلمه تکنیک دیگری است که باید

understand it involves linking new terms.

درک کنید که شامل پیوند اصطلاحات جدید است.

To familiar concepts or personal experiences is a

مفاهیم آشنا یا تجربیات شخصی

little similar to chunking.

کمی شبیه به تکه تکه شدن است.

However, this one is attached to real experiences, right?

با این حال، این یکی به تجربیات واقعی متصل است، درست است؟

So word association, I can say, for example, ah, on cloud nine.

بنابراین، می توانم بگویم تداعی کلمه، به عنوان مثال، آه، در ابر نه.

Ah, okay.

آه، باشه

I'm happy when I eat banana nut bread.

وقتی نان مغز موزی می خورم خوشحال می شوم.

I feel really good when I eat Indian food, attaching it to an experience.

وقتی غذای هندی می‌خورم واقعاً احساس خوبی دارم و آن را به یک تجربه متصل می‌کنم.

Why is this so important?

چرا این خیلی مهم است؟

Here's the first reason it makes abstract idioms more

در اینجا اولین دلیلی است که اصطلاحات انتزاعی را

concrete and relatable for you.

برای شما ملموس تر و مرتبط تر می کند.

Number two.

شماره دو اتصالات

You'll create stronger neural connections, making recall easier.

عصبی قوی تری ایجاد خواهید کرد که یادآوری را آسان تر می کند.

Your brain is connecting that idiom to other things already in your brain.

مغز شما در حال اتصال این اصطلاح به چیزهای دیگری است که در مغز شما وجود دارد.

And reason number three, it personalizes your learning experience,

و دلیل شماره سه، تجربه یادگیری شما را شخصی می کند و

making idioms more meaningful To you, this is a powerful technique.

اصطلاحات را برای شما معنادارتر می کند ، این یک تکنیک قدرتمند است.

Again, word association.

باز هم تداعی کلمه.

Now I hope you enjoyed this lesson and I hope these techniques

اکنون امیدوارم از این درس لذت برده باشید و امیدوارم این تکنیک ها به

help you moving forward.

شما در حرکت رو به جلو کمک کند.

I will talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز آنجایی؟

You know what time it is.

میدونی ساعت چنده

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said it's story time.

هی گفتم وقت داستانه

All right.

بسیار خوب.

So this is another story that I enjoy telling.

بنابراین این داستان دیگری است که از گفتن آن لذت می برم.

Because it proves that when you are around someone who happens to be your teacher,

زیرا ثابت می‌کند که وقتی در کنار کسی هستید که اتفاقاً معلم شماست،

that individual can switch things up really quickly and you might not know

آن فرد می‌تواند خیلی سریع همه چیز را تغییر دهد و شما ممکن است ندانید در

what in the world they're talking about.

مورد چه چیزی در دنیا صحبت می‌کنند.

So this happened when I was in South Korea, I had a class,

بنابراین این اتفاق زمانی افتاد که من در کره جنوبی بودم، کلاس داشتم،

they were, Upper intermediate.

آنها متوسط ​​بودند.

They're about level four, uh, great students.

آنها در مورد سطح چهار هستند، اوه، دانش آموزان عالی.

Their English was good and I had them for my 11 AM class.

انگلیسی آنها خوب بود و من آنها را برای کلاس 11 صبح داشتم.

So I was teaching them.

بنابراین من به آنها آموزش می دادم.

We had a great time in class.

سر کلاس خیلی خوش گذشت.

They had done well and class was basically ending and I decided to walk out with

آنها خوب کار کرده بودند و کلاس اساساً در حال تمام شدن بود و من تصمیم گرفتم با آنها بیرون بروم

them because it was my lunchtime.

زیرا وقت ناهار من بود.

So we're walking in the hallway.

بنابراین ما در راهرو راه می رویم.

I'm talking with the students and I spoke regularly with them at a normal pace.

من با دانش آموزان صحبت می کنم و مرتباً با سرعت عادی با آنها صحبت می کردم.

Um, and then as we got to the main entryway, I looked up and saw another

اوم، و وقتی به ورودی اصلی رسیدیم ، به بالا نگاه کردم و معلم دیگری را دیدم،

teacher, my homeboy, he didn't work at the same school that I worked at.

پسر خانه ام، او در همان مدرسه ای که من کار می کردم کار نمی کرد.

He worked quite far away.

او خیلی دور کار می کرد.

So when I saw him, I was shocked and I ran up to him and I was like, yo, what's good.

پس وقتی او را دیدم، شوکه شدم و به سمت او دویدم و گفتم، چه خوب.

And so, you know, we hugged and we started talking.

و بنابراین، می دانید، ما در آغوش گرفتیم و شروع به صحبت کردیم.

Now, remember my entire class had been walking with me.

حالا، به یاد داشته باشید که تمام کلاس من با من راه می رفتند.

So they were behind me.

بنابراین آنها پشت سر من بودند.

Right.

درسته

So I'm talking to him and we're just, you know, reminiscing

بنابراین، من با او صحبت می کنم و فقط، می دانید، خاطرات را مرور می کنیم

and talking and catching up.

، صحبت می کنیم و می گوییم.

And I noticed that it got really quiet in the entryway.

و متوجه شدم که در ورودی بسیار آرام است.

Now, remember my entire class was behind me.

حالا یادت باشد تمام کلاس من پشت سرم بود.

So I looked back and I was like, why are you guys so quiet?

پس به عقب نگاه کردم و گفتم چرا اینقدر ساکتید؟

Like what's going on?

مثل اینکه چه خبر است؟

And I saw this look of confusion on their faces and they said, Tiff.

و من این حالت سردرگمی را در چهره هایشان دیدم و گفتند: تیف.

What are you saying?

چی میگی؟

And I, I realized, oh my goodness, I had just code switched.

و من، متوجه شدم، خدای من، من تازه کد را تغییر داده بودم.

So what is code switching?

بنابراین تغییر کد چیست؟

Code switching is normally when African Americans are black people, right?

تغییر کد معمولاً زمانی انجام می‌شود که آمریکایی‌های آفریقایی تبار سیاه‌پوست باشند، درست است؟

We are able to go between different speaking styles.

ما می توانیم بین سبک های گفتاری مختلف برویم.

I'll say that, right.

من این را می گویم، درست است.

When I'm teaching you, I'm speaking very clear.

وقتی به شما آموزش می دهم، خیلی واضح صحبت می کنم.

I'm articulating, making sure you understand everything that I'm saying.

من بیان می کنم، مطمئن می شوم که شما همه چیزهایی که می گویم را درک می کنید.

I'm not using too much slang.

من زیاد از زبان عامیانه استفاده نمی کنم.

Okay.

باشه

Sometimes during storytime, I do, or I'll use certain terms just to help you, I

گاهی اوقات در طول داستان، این کار را انجام می‌دهم، یا از اصطلاحات خاصی استفاده می‌کنم تا به شما کمک کنم،

guess, understand native English speakers.

حدس می‌زنم که انگلیسی زبانان مادری را درک کنید.

But when we get together, our speech changes and our body language changes,

اما وقتی دور هم جمع می‌شویم، گفتارمان تغییر می‌کند و زبان بدنمان تغییر می‌کند،

we're still speaking English, but we'll use terms that we understand.

ما هنوز انگلیسی صحبت می‌کنیم، اما از اصطلاحاتی استفاده می‌کنیم که درک می‌کنیم.

And that's what happened with my friend.

و این چیزی است که برای دوست من اتفاق افتاد.

He's also a black guy, but we didn't realize that it had happened.

او هم یک سیاه پوست است، اما ما متوجه نشدیم که این اتفاق افتاده است.

He's also an, he was also an English teacher, but because we were kind of

او همچنین یک معلم انگلیسی بود ، اما چون ما

in this zone, we saw each other and immediately we just started speaking

در این منطقه بودیم، همدیگر را دیدیم و بلافاصله شروع کردیم به صحبت کردن

in the way that we understood.

به روشی که می فهمیدیم.

And in that moment, I realized.

و در همان لحظه متوجه شدم.

I have to teach my students, not just the book.

من باید به شاگردانم یاد بدهم نه فقط کتاب.

I have to also teach them real life English.

من باید به آنها انگلیسی واقعی را نیز یاد بدهم.

I don't want you to ever be confused when you come to America or speak

من نمی‌خواهم وقتی به آمریکا می‌آیید یا

with another native English speaker.

با انگلیسی‌زبان دیگری صحبت می‌کنید، هرگز سردرگم شوید.

There are certain terms we use that are not found in books.

ما اصطلاحات خاصی را به کار می بریم که در کتاب ها یافت نمی شوند.

So.

بنابراین.

My friend and I got a good laugh out of that.

من و دوستم از آن خنده گرفتیم.

And I realized, okay, students, I'll start teaching you some extra

و متوجه شدم، خوب، دانش آموزان، از فردا شروع به آموزش چند عبارت اضافی به شما خواهم کرد

expressions starting tomorrow.

.

And they all laughed.

So I hope you enjoyed that story and I hope you have a wonderful day.

و همه خندیدند.

بنابراین امیدوارم از آن داستان لذت برده باشید و امیدوارم روز فوق العاده ای داشته باشید.