REAL LIFE ENGLISH | Speak English Like A Native Speaker Episode 5

Hey today, I'm going to teach you real life English.

سلام امروز به شما انگلیسی واقعی آموزش می دهم.

That's right.

The English that native English speakers actually use in real

درست است.

انگلیسی که انگلیسی زبانان بومی در واقع در زندگی واقعی استفاده می

life, not just book English.

کنند، نه فقط انگلیسی کتاب.

This lesson is going to help you so much.

این درس بسیار به شما کمک خواهد کرد.

Now this is episode five of our real life English series.

حالا این قسمت پنجم سریال انگلیسی واقعی ماست.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I am teacher.

خب پس من معلمم

Tiffani, let's jump right in.

تیفانی، بیایید به داخل بپریم.

Now what I'm going to show you right now is a very beautiful image, but I want to

حالا چیزی که می خواهم به شما نشان دهم، تصویر بسیار زیبایی است، اما می خواهم

show you the right portion of this image.

قسمت درست این تصویر را به شما نشان دهم.

Look up top in the right when I see this, I immediately

وقتی این را می بینم، به بالا در سمت راست نگاه کنید، بلافاصله

think magnificent, magnificent.

فکر می کنم بسیار باشکوه، باشکوه.

Now I want you to repeat after me magnificent.

حالا می خواهم بعد از من با شکوه تکرار کنی.

Excellent last time after me magnificent.

آخرین بار بعد از من عالی بود.

Excellent.

عالی

Now this word magnificent just means very good, beautiful,

اکنون این کلمه با شکوه فقط به معنای بسیار خوب، زیبا

or deserving to be admired.

یا شایسته تحسین است.

Something that is extremely beautiful.

چیزی که فوق العاده زیباست.

Like the image I just showed you now let's see an example sentence using this word.

مانند تصویری که اکنون به شما نشان دادم، بیایید یک جمله مثال با استفاده از این کلمه ببینیم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

They live in an absolutely magnificent home.

آنها در یک خانه کاملاً باشکوه زندگی می کنند .

One more time.

یک بار دیگر

They live in an absolutely magnificent home.

آنها در یک خانه کاملاً باشکوه زندگی می کنند .

What are we saying?

ما چه می گوییم؟

We're saying that their home is extremely beautiful.

ما می گوییم که خانه آنها فوق العاده زیبا است.

So whenever you want to say something is beautiful or worthy of being

بنابراین هر زمان که می خواهید بگویید چیزی زیبا یا شایسته

admired, you can now say magnificent.

تحسین است، اکنون می توانید بگویید باشکوه.

Excellent.

عالی

Now, let me give you a sentence pattern for this word.

حالا بگذارید یک الگوی جمله برای این کلمه به شما بدهم.

Here's the pattern you can use.

در اینجا الگویی است که می توانید استفاده کنید.

The view from.dot.dot.dot is magnificent.

منظره از.dot.dot.dot باشکوه است.

Again, the view from.dot.dot.dot is magnificent.

باز هم، منظره از. dot.dot.dot باشکوه است.

Now here's an example sentence using this pattern, the view from my new apartment.

اکنون در اینجا یک جمله مثال با استفاده از این الگو، نمای آپارتمان جدید من آمده است.

Is magnificent.

باشکوه است

Again, the view from my new apartment is magnificent.

باز هم، منظره آپارتمان جدید من باشکوه است.

Now I want to show you the view from my new office.

اکنون می خواهم نمای دفتر جدیدم را به شما نشان دهم.

It is also magnificent.

آن نیز باشکوه است.

That is the view I see every day.

این منظره ای است که هر روز می بینم.

So I can say, Whoo!

بنابراین می توانم بگویم، اوو!

The view from my new office is magnificent.

منظره دفتر جدیدم فوق العاده است.

Now I want you to try to use this pattern, make your own sentence,

حالا از شما می خواهم سعی کنید از این الگو استفاده کنید، جمله خود را بسازید

put it in the comments section.

، آن را در قسمت نظرات قرار دهید.

All right.

خیلی خوب.

So again, we have magnificent.

بنابراین دوباره، ما با شکوه است.

Now I want us to jump back to this image because we see the magnificent

اکنون می خواهم به این تصویر برگردیم زیرا آسمان باشکوه را می بینیم

sky, but what about the other portion?

، اما در مورد قسمت دیگر چطور؟

The larger portion.

بخش بزرگتر

In English, I would say expansive, expansive again after me expansive.

در انگلیسی، من می گویم expansive، expansive پس از me expansive.

There you go again.

دوباره برو

One last time.

آخرین بار.

Expansive.

گسترده

Excellent.

Very good.

عالی

خیلی خوب.

Now this word expansive just means covering a large area, covering a large

حالا این کلمه expansive فقط به معنای پوشاندن یک منطقه بزرگ، پوشش یک

area, just like we saw in the image.

منطقه بزرگ است، همانطور که در تصویر دیدیم.

A large area, a large portion of the sky.

یک منطقه بزرگ، بخش بزرگی از آسمان.

Right?

درست؟

So here's an example sentence.

بنابراین در اینجا یک جمله مثال است.

I want you to look at.

من می خواهم شما نگاه کنید.

We saw the expensive view from the window.

منظره گران قیمت را از پنجره دیدیم.

Wow.

وای.

We saw the expansive view from the window.

ما منظره وسیعی را از پنجره دیدیم.

Makes sense right now, let me show you a sentence pattern

در حال حاضر منطقی است، اجازه دهید یک الگوی جمله را به شما نشان دهم که

you can use with this word.

می توانید با این کلمه استفاده کنید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

The sentence pattern you can use is the.dot.dot.dot is or was expansive.

الگوی جمله ای که می توانید استفاده کنید عبارت است از the.dot.dot.dot is or was expansive.

Again, we're using a simple pattern so that you can get used

باز هم، ما از یک الگوی ساده استفاده می کنیم تا بتوانید

to using this word again, the.dot.dot.dot is or was expensive.

دوباره به استفاده از این کلمه عادت کنید، the.dot.dot.dot گران است یا گران بود.

Now here's a sentence using this pattern.

حالا در اینجا یک جمله با استفاده از این الگو وجود دارد.

The grand canyon is expansive, right?

گرند کنیون گسترده است، درست است؟

The grand canyon is huge.

گرند کانیون بزرگ است.

It's very big.

این خیلی بزرگه.

It is expansive.

گسترده است.

Makes sense.

منطقی است.

Right.

درست.

So one more time after me expansive.

بنابراین یک بار دیگر پس از من گسترده.

Good job.

آفرین.

Very good.

خیلی خوب.

Now, before we go to the next word, I want to.

حالا، قبل از اینکه به کلمه بعدی برویم، می خواهم.

I want to see if you're ready for this quiz.

می خواهم ببینم برای این مسابقه آماده ای یا نه.

So we have our first quiz.

بنابراین ما اولین مسابقه خود را داریم.

All right.

Here's the first question.

خیلی خوب.

اینجا اولین سوال است.

All right.

Now you are going to have five seconds for this quiz.

خیلی خوب.

حالا پنج ثانیه برای این مسابقه وقت دارید.

So I want you to look at this first question.

بنابراین من از شما می خواهم به این سؤال اول نگاه کنید.

Here's the question I want you to fill in the blank.

این سوالی است که می خواهم جای خالی را پر کنید.

The woman likes.dot dot houses instead of tiny houses, five seconds.

زن به جای خانه های کوچک، خانه های نقطه نقطه را دوست دارد ، پنج ثانیه.

To one time.

به یک بار.

What's the answer?

جواب چیست؟

Yes, you got it.

بله متوجه شدید.

Excellent.

عالی

The woman likes expansive, very large houses instead of tiny houses.

زن خانه های وسیع و بسیار بزرگ را به جای خانه های کوچک دوست دارد.

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

All right.

خیلی خوب.

Let me reset the timer and I'm going to ask you question number two.

اجازه دهید تایمر را ریست کنم و سوال شماره دو را از شما بپرسم.

The food she made was absolutely dot, dot, dot 5 seconds two one time.

غذایی که او درست کرد کاملاً نقطه، نقطه، نقطه 5 ثانیه دو یک بار بود.

What's the answer.

جواب چیه

Very good.

خیلی خوب.

The food she made was absolutely magnificent.

غذایی که او درست کرد کاملاً عالی بود.

It was really good.

واقعا خوب بود.

This is a really good compliment.

این واقعاً یک تعریف خوب است.

So if you have some good food from a native English, Tell

بنابراین اگر غذای خوبی از یک انگلیسی بومی دارید، به

them your food was magnificent.

آنها بگویید که غذای شما عالی بود.

They'll really be pleased.

آنها واقعا خوشحال خواهند شد.

All right.

خیلی خوب.

So very good.

خیلی خوبه

Those two we've learned so far magnificent and expansive.

آن دو موردی که ما تا کنون آموخته ایم بسیار باشکوه و گسترده هستند.

Now I want us to go back to the image.

حالا می خواهم به تصویر برگردیم.

I want us to look at a different portion of the image.

من می خواهم ما به بخش دیگری از تصویر نگاه کنیم.

Let's move closer to where the rocks are.

بیایید به جایی که سنگ ها هستند نزدیک تر شویم.

This looks very serene, serene.

این خیلی آرام به نظر می رسد، آرام.

Again, look at me.

باز هم به من نگاه کن

Serene.

آرام

Excellent.

Last time after me.

عالی

آخرین بار بعد از من

Serene.

آرام

Good.

خوب

Now the word serene just means peaceful and calm marked

اکنون کلمه serene just به معنای صلح آمیز و آرام است که

by utter calm or quietness.

با آرامش کامل یا سکوت مشخص می شود.

Very peaceful.

خیلی مسالمت آمیز

Think about walking through the woods and there's a very quiet stream.

به راه رفتن در جنگل فکر کنید و یک جریان بسیار آرام وجود دارد.

You can hear the leaves rustling.

صدای خش خش برگ ها را می شنوید.

That is a very serene environment.

این یک محیط بسیار آرام است.

All right, now let's look at an example sentence.

بسیار خوب، حالا بیایید به یک جمله مثال نگاه کنیم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

We enjoyed the serene landscape at the top of the mountain.

از منظره آرام بالای کوه لذت بردیم.

We enjoyed the calm and the peacefulness at the top of the mountain.

از آرامش و آرامش بالای کوه لذت بردیم.

So one more time we enjoyed the serene landscape at the top of the mountain.

بنابراین یک بار دیگر از منظره آرام بالای کوه لذت بردیم.

Now, let me give you a pattern, a sentence pattern you can use.

حالا اجازه بدهید یک الگو به شما بدهم، یک الگوی جمله ای که می توانید استفاده کنید.

Here's the pattern, the dot.dot looked so serene.

الگوی اینجاست، نقطه نقطه خیلی آرام به نظر می رسید.

It looked so calm again.

دوباره خیلی آرام به نظر می رسید.

The dot.dot looked so serene.

نقطه بسیار آرام به نظر می رسید.

Now here's a sentence using this.

حالا در اینجا یک جمله با استفاده از این وجود دارد.

Man, the sleeping baby looked so serene.

مرد، بچه خواب خیلی آرام به نظر می رسید.

You know what it feels like to look at a baby sleeping, just peaceful and calm.

شما می دانید که نگاه کردن به نوزادی که خوابیده است چه حسی دارد، فقط آرام و آرام.

It makes us feel good.

حال ما را خوب می کند.

The sleeping baby looked so serene.

نوزاد خوابیده خیلی آرام به نظر می رسید.

So again, last time after me serene.

پس دوباره، آخرین بار بعد از من آرام.

Excellent.

عالی

All right, now let's look at another part of this image.

بسیار خوب، حالا بیایید به قسمت دیگری از این تصویر نگاه کنیم.

If we move our eyes to the right a bit, we see this a reflection.

اگر چشمانمان را کمی به سمت راست حرکت دهیم ، این یک انعکاس را می بینیم.

Reflection again after me reflection.

بازتاب دوباره بعد از من انعکاس.

Good.

خوب

Last time reflection.

انعکاس آخرین بار.

Good.

خوب

Now this word reflection just means the image of something in a

اکنون این کلمه بازتاب فقط به معنای تصویر چیزی در

mirror or any reflective surface.

آینه یا هر سطح بازتابنده است.

Now let me show you the image one more time.

حالا اجازه دهید یک بار دیگر تصویر را به شما نشان دهم.

What is being reflected?

چه چیزی منعکس می شود؟

The sun, you can see the sun's rays on the water.

خورشید، شما می توانید اشعه های خورشید را روی آب ببینید.

So again, we have the word reflection.

پس باز هم کلمه بازتاب را داریم.

Good.

Now let me give you an example sentence.

خوب

حالا یک جمله مثال بزنم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

They were looking at their reflection in the mirror.

آنها به انعکاس خود در آینه نگاه می کردند.

One more time.

یک بار دیگر

They were looking at their reflection in the mirror.

آنها به انعکاس خود در آینه نگاه می کردند.

Makes sense, looking at themselves, making sure everything was okay,

منطقی است، به خودشان نگاه کنند ، مطمئن شوند همه چیز خوب است

checking their hair, their makeup, making sure everything was okay.

، موهایشان را چک کنند، آرایششان را بررسی کنند ، مطمئن شوند همه چیز خوب است.

They were looking at their reflection.

آنها به انعکاس خود نگاه می کردند.

Now, what if you want to use this real life English vocabulary

حال، اگر می‌خواهید از این واژه واقعی انگلیسی استفاده

word, here's a pattern for you.

کنید، در اینجا یک الگو برای شما وجود دارد.

He could see his reflection in the.dot dot dot.

او می توانست انعکاس خود را در نقطه نقطه ببیند.

Remember, it's not just.

به یاد داشته باشید، این فقط نیست.

He could see his reflection in the.dot dot.

او می توانست انعکاس خود را در نقطه نقطه ببیند.

This is a pattern you can use so we could say, he could see his reflection

این الگویی است که می توانید از آن استفاده کنید تا بتوانیم بگوییم او می تواند انعکاس خود را

or she could see her reflection in the mirror at the end of the hall.

ببیند یا او می تواند انعکاس خود را در آینه انتهای سالن ببیند.

Now we're saying where it's located.

حالا می گوییم کجا واقع شده است.

So we made the sentence longer.

بنابراین جمله را طولانی تر کردیم.

Right?

درست؟

So again, he could see his reflection in the mirror at the end of the

بنابراین، او دوباره می توانست انعکاس خود را در آینه انتهای

hall, we use this word reflection.

سالن ببیند، ما از این کلمه بازتاب استفاده می کنیم.

So last time after.

پس آخرین بار بعد.

Reflection.

انعکاس.

Excellent.

عالی

All right.

Now what about this next word?

خیلی خوب.

حالا در مورد این کلمه بعدی چطور؟

So again, we have reflection, but our eyes kind of zoom out and we see the

بنابراین باز هم بازتاب داریم، اما چشمان ما به نوعی کوچک می‌شود و مرد را می‌بینیم که

man looking and we have in, or into the distance again in or into the distance.

نگاه می‌کند و ما به داخل، یا دوباره به فاصله در داخل یا به دوردست.

One more time after me for pronunciation practice, I'll do both.

یک بار دیگر بعد از من برای تمرین تلفظ، هر دو را انجام خواهم داد.

In the distance.

در فاصله.

Good second into the distance.

یک ثانیه خوب در فاصله.

Excellent.

We use both of these patterns, these expressions.

عالی

ما از هر دوی این الگوها، این عبارات استفاده می کنیم.

So this just means to look at, or to look to a place that is very, very

بنابراین این فقط به معنای نگاه کردن یا نگاه کردن به مکانی است

far from where you are, although you can still see or hear things.

که از جایی که هستید بسیار بسیار دور است، اگرچه هنوز می توانید چیزهایی را ببینید یا بشنوید.

We can see the sun, but it's very far away, right?

ما می توانیم خورشید را ببینیم، اما خیلی دور است، درست است؟

Just like the man was looking very far into the distance.

درست مثل این که مرد به دوردست ها نگاه می کرد.

So let's look at an example sentence using this.

بنابراین بیایید به یک جمله مثال با استفاده از این نگاه کنیم.

This man, excuse me, the man, was looking off into the distance again.

این مرد، ببخشید، مرد ، دوباره به دوردست ها نگاه می کرد.

The man was looking off into the distance.

مرد به دوردست ها نگاه می کرد.

Now, what, if you want to use this in a sentence?

حالا، اگر بخواهید از این در یک جمله استفاده کنید، چه؟

Let me give you this.

بذار اینو بهت بدم

The dot.dot could be seen in the distance.

نقطه نقطه از دور دیده می شد.

The dot.dot could be seen in the distance.

نقطه نقطه از دور دیده می شد.

A very simple pattern.

یک الگوی بسیار ساده.

Now using this pattern, here's an example sentence.

اکنون با استفاده از این الگو، در اینجا یک جمله مثال آورده شده است.

The large boat could be seen in the distance right now.

قایق بزرگ همین الان از دور دیده می شد.

We could also say again, looking at the image, we could also say.

همچنین می‌توانیم بگوییم، با نگاه کردن به تصویر، می‌توانیم بگوییم.

The sun could be seen in the distance the clouds could be seen in the distance,

خورشید از دور دیده می شد و ابرها از دور دیده می شدند،

a very simple pattern for you to use.

یک الگوی بسیار ساده برای شما.

Now we have our second quiz.

اکنون دومین آزمون خود را داریم.

I need to make sure you understood all of the words and expressions.

من باید مطمئن شوم که شما همه کلمات و عبارات را درک کرده اید.

So here we go.

پس بزن که بریم.

Our second quiz, first question.

آزمون دوم ما، سوال اول.

Now again, remember you have a five second timer.

اکنون دوباره، به یاد داشته باشید که یک تایمر پنج ثانیه ای دارید.

Here's the first sentence.

این اولین جمله است.

The view from the top of the mountain was truly five seconds time.

منظره از بالای کوه واقعا پنج ثانیه بود.

What's the answer.

جواب چیه

Come on.

بیا دیگه.

You got it was truly excellent.

متوجه شدید واقعا عالی بود

Magnificent.

باشکوه.

Very good.

خیلی خوب.

Excellent job.

کارت عالی بود.

Now, second question.

حالا سوال دوم

Let's restart the timer.

بیایید تایمر را دوباره راه اندازی کنیم.

The seals formed small groups on the.dot.dot.dot Beaches

فوک‌ها گروه‌های کوچکی را در سواحل نقطه نقطه تشکیل می‌دادند،

where they breed five seconds.

جایی که آنها پنج ثانیه تولید مثل کردند.

Start time.

زمان شروع.

What's the answer.

جواب چیه

Come on.

بیا دیگه.

I know you have it.

من می دانم که شما آن را دارید.

What's the answer.

جواب چیه

Exactly.

دقیقا.

Expensive beaches.

سواحل گران قیمت

Very, very large.

خیلی خیلی بزرگه

All right, here we go.

بسیار خوب، ما می رویم.

Question number three.

سوال شماره سه.

Let me restart the.

اجازه دهید دوباره راه اندازی کنم.

He enjoyed writing in his journal next to the small and.dot.dot.dot lake.

او از نوشتن در دفترش در کنار دریاچه کوچک و نقطه نقطه لذت می برد.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Time starts.

زمان شروع می شود.

What time what's the answer?

ساعت چند جواب چیه؟

Come on.

بیا دیگه.

You know it?

خودت میدونی؟

Yes.

The serene calm and peaceful lake.

آره.

دریاچه آرام و آرام.

Excellent job.

کارت عالی بود.

All right.

خیلی خوب.

Question number four.

سوال شماره چهار.

Let's see if you can find the answer before she left the house,

بیایید ببینیم آیا می توانید پاسخ را قبل از ترک خانه پیدا کنید،

she looked at her.dot.dot.dot.

او به او نگاه کرد.

In the mirror.

در آیینه.

What's the answer.

جواب چیه

Five seconds.

پنج ثانیه

Time.

زمان.

What's the answer.

جواب چیه

Excellent reflection in the mirror.

انعکاس عالی در آینه.

Very good.

All right.

خیلی خوب.

خیلی خوب.

Number five.

شماره پنج.

Here's question number five, the youngest student stared off.dot dot dot.

در اینجا سوال شماره پنج است، جوانترین دانش آموز خیره شد. نقطه نقطه نقطه.

Instead of focusing on the lesson, five seconds starts now

به جای تمرکز روی درس، اکنون زمان پنج ثانیه شروع می شود

time.

What's the.

.

چیست؟

Excellent.

عالی

The young student stared off into the distance instead

دانش آموز جوان به

of focusing on the lesson.

جای تمرکز بر درس، به دوردست ها خیره شد.

Excellent job.

کارت عالی بود.

I am so proud of.

من خیلی به آن افتخار می کنم.

You learned so many real life, English, words, and expressions today.

شما امروز زندگی واقعی، انگلیسی، کلمات و عبارات زیادی را یاد گرفتید.

I want you to use them in real life so that you can sound more

من از شما می خواهم که از آنها در زندگی واقعی استفاده کنید تا بتوانید بیشتر

like a native English speaker.

شبیه یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید.

Now I want to remind you again, before we go get the English with Tiffani app.

حالا می خواهم دوباره به شما یادآوری کنم، قبل از اینکه برویم انگلیسی را با برنامه Tiffani دریافت کنیم.

If you have not already downloaded it, I have a ton of lessons,

اگر قبلاً آن را دانلود نکرده‌اید، من درس‌های زیادی دارم،

pronunciation helping you make longer sentences in English, English, fluency

تلفظ به شما کمک می‌کند جملات طولانی‌تری به زبان انگلیسی، انگلیسی،

vocabulary, and the list goes on.

واژگان روانی بسازید، و این فهرست ادامه دارد.

You can download it for free right now by going to the Android store

می توانید همین الان با مراجعه به فروشگاه اندروید

or the apple store, or clicking the link in the description and go

یا اپل استور آن را به صورت رایگان دانلود کنید یا روی لینک در توضیحات کلیک کنید و

get the English with Tiffani app.

با اپلیکیشن تیفانی انگلیسی را دریافت کنید.

I want to help you more.

من می خواهم بیشتر به شما کمک کنم.

And if you want to keep studying with me, get your app now.

و اگر می خواهید به مطالعه با من ادامه دهید، اکنون برنامه خود را دریافت کنید.

All right, guys, I hope you enjoyed today's lesson.

بسیار خوب، بچه ها، امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

Remember, I'll see you next week, but as always remember to speak English to.

یادت باشد، هفته آینده می بینمت، اما مثل همیشه یادت باشد که با آن انگلیسی صحبت کنی.

Doo doo doo...

دوو دوو...

You still there?

تو هنوز آنجایی؟

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said it's story time.

هی گفتم وقت داستانه

All right.

خیلی خوب.

So this story that I want to tell you came to mind because last

بنابراین این داستانی که می خواهم برای شما تعریف کنم به خاطر این اتفاق افتاد که

week, so I moved to a new office.

هفته گذشته به یک دفتر جدید نقل مکان کردم.

Remember earlier I showed you all the view from my office, right?

یادت هست قبلا تمام نمای دفترم را به تو نشان دادم، درست است؟

The view from my office.

نمایی از دفتر من

Remember we talked about that a little.

به یاد داشته باشید که ما کمی در مورد آن صحبت کردیم.

Beautiful office.

دفتر زیبا

Beautiful apartment, beautiful area.

آپارتمان زیبا، منطقه زیبا.

It's wonderful.

فوق العاده است.

But I got home late one night last week.

اما هفته گذشته یک شب دیر به خانه رسیدم.

I think I got home maybe around 10 30 or 11:00 PM.

فکر می کنم شاید حدود ساعت 10 30 یا 11 شب به خانه رسیدم.

It was dark outside.

بیرون تاریک بود.

It was very calm and serene.

خیلی آرام و آرام بود.

Right.

درست.

So I got out of my car and I have an automatic lock, so I just hit the

بنابراین من از ماشینم پیاده شدم و یک قفل خودکار دارم، بنابراین فقط

button and it locks my car on my key.

دکمه را زدم و ماشینم را روی کلیدم قفل کردم.

So I hit the button and it went "Doot doot".

بنابراین دکمه را زدم و "Doot doot" شد.

So I stepped out my car again, locked it to "Doot doot".

بنابراین دوباره از ماشینم بیرون آمدم و آن را روی "Doot doot" قفل کردم.

And I was about to walk on the sidewalk toward my apartment.

و من می خواستم در پیاده رو به سمت آپارتمانم راه بروم.

When all of a sudden I heard footsteps behind me.

وقتی ناگهان صدای پا را از پشت سرم شنیدم.

And I remember it was late at night.

و یادم می آید که اواخر شب بود.

It was dark.

تاریک بود.

It was very calm, but all of a sudden I heard footsteps behind me now immediately.

خیلی آرام بود، اما ناگهان صدای پا را از پشت سرم شنیدم.

I thought that someone was following me.

فکر می کردم کسی دنبالم می آید.

So I turned around quickly and there was a man standing there.

پس سریع برگشتم و مردی آنجا ایستاده بود.

He had a hood on and he was walking towards me and I looked at him

مقنعه سرش بود و داشت به سمت من میرفت و من بهش نگاه کردم

and he said, Hey, how are you?

و گفت: هی حالت خوبه؟

I said, dude, you can't just walk up on me like that.

گفتم، رفیق، نمی‌توانی همین‌طور روی من قدم بزنی.

It was actually my neighbor.

در واقع همسایه من بود.

He said, oh, I'm sorry.

گفت: اوه، متاسفم.

And I think he was cold.

و من فکر می کنم او سرد بود.

So he was walking kind of quickly.

بنابراین او به سرعت راه می رفت.

And he was kind of leaned over like.

و او به نوعی خم شده بود.

And I thought about, man.

و من به این فکر کردم، مرد.

If I had been in South Korea, it would have been totally different.

اگر من در کره جنوبی بودم، شرایط کاملاً متفاوت بود.

You see, I was scared at that moment because I thought

ببینید من در آن لحظه ترسیدم چون فکر می

someone was coming to attack me.

کردم یکی می آید به من حمله کند.

But when I lived in South Korea, again, this situation reminded me of

اما زمانی که در کره جنوبی زندگی می کردم ، دوباره این وضعیت مرا به یاد

South Korea because living in south.

کره جنوبی انداخت، زیرا زندگی در جنوب بود.

Even at midnight as a single female living alone, I could go

حتی نیمه شب به عنوان یک زن مجرد که تنها زندگی می‌کرد، می‌توانستم

outside at midnight, walk to a park by myself where it was dark.

نیمه‌شب بیرون بروم، خودم به پارکی بروم که در آن هوا تاریک بود.

They had a few lights there and I could walk and not worry

آنها چند چراغ آنجا داشتند و من می توانستم راه بروم و نگران نباشم

about anyone attacking me.

که کسی به من حمله کند.

That's how safe Korea was and the situation that happened last week reminded

این چقدر امنیت کره بود و وضعیتی که هفته گذشته رخ داد به

me of how much I miss Korea and walking around at night without worrying about any

من یادآوری کرد که چقدر دلم برای کره تنگ شده و شب ها بدون نگرانی از اینکه

one attacking me now, my neighbor's great.

کسی به من حمله کند، راه می رفتم، بزرگ همسایه ام.

He didn't do anything of course, but that fear that someone may

البته او کاری نکرد، اما ترس از اینکه ممکن است کسی

have been walking up on me,

روی من راه رفته باشد،

that fear went away.

این ترس از بین رفت.

When I was in South Korea, it's a very safe country.

زمانی که من در کره جنوبی بودم، این کشور بسیار امن است.

Maybe your country is just like Korea, very safe, or maybe your

شاید کشور شما دقیقاً مانند کره، بسیار امن باشد، یا شاید

country is similar to more of a dangerous company company, country,

کشور شما شبیه به یک شرکت خطرناک، کشوری باشد،

but I'm glad everything worked out.

اما خوشحالم که همه چیز درست شد.

Of course, and my neighbor, he's a cool guy, but it reminded me

البته، و همسایه من، او پسر باحالی است، اما این به من یادآوری کرد

that sometimes you can be in an area that's safe and sometimes

که گاهی اوقات می توانی در منطقه ای باشی که امن است و گاهی اوقات

you can be in an area that's not.

می توانی در منطقه ای که امن نیست.

All right, guys.

I hope you enjoyed this short story today.

باشه بچه ها

امیدوارم از این داستان کوتاه امروز لذت برده باشید.

Have an awesome week and I will see you all next time.

هفته خوبی داشته باشید و دفعه بعد همه شما را خواهم دید.