Do These 5 Things Today And Speak English Better

Hey, in today's lesson, I am going to give you my top five tips that will

سلام، در درس امروز، من قصد دارم پنج نکته برتر خود را به شما ارائه کنم که

help you speak English better with more confidence, more like a native English

به شما کمک می کند بهتر با اعتماد به نفس بیشتر انگلیسی صحبت کنید ، بیشتر شبیه یک انگلیسی زبان مادری باشید

speaker, and help you enjoy the process.

و به شما کمک کند از این روند لذت ببرید.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید به داخل بپریم. بسیار خوب.

All right.

Tip number one is to.

نکته شماره یک این است که.

Write down your favorite words and expressions You see writing down

کلمات و عبارات مورد علاقه خود را یادداشت کنید مشاهده می کنید که نوشتن

your favorite English words and expressions will remind you that you

کلمات و عبارات انگلیسی مورد علاقه خود به شما یادآوری می کند که

are smart enough to speak English.

به اندازه کافی باهوش هستید که انگلیسی صحبت کنید.

It will also help you to use the words and expressions more often.

همچنین به شما کمک می کند تا از کلمات و عبارات بیشتر استفاده کنید.

This is something that I love to do.

این کاری است که من عاشق انجام آن هستم.

I have tons upon tons of notebooks.

من هزاران تن نوت بوک دارم.

Why?

Because when you write something down, it helps you remember that

چرا؟

زیرا وقتی چیزی را یادداشت می‌کنید، به شما کمک می‌کند آن

thing or that topic that you are studying, But it also helps you

موضوع یا موضوعی را که در حال مطالعه آن هستید به خاطر بسپارید، اما همچنین به شما کمک می‌کند تا

realize how much you actually know.

بفهمید واقعاً چقدر می‌دانید.

You see as an English learner, your goal is to speak English fluently.

شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، هدف شما این است که انگلیسی را روان صحبت کنید.

, but there are certain words and expressions that sometimes are harder to

، اما برخی از کلمات و عبارات هستند که گاهی اوقات به خاطر سپردن آنها سخت تر است

remember, but there are also some words and expressions that you like some words

، اما برخی از کلمات و عبارات نیز وجود دارد که شما برخی از کلمات

and expressions that the first time you heard them, you were like, Ooh, yes.

و عبارات را دوست دارید که اولین باری که آنها را شنیدید، اینطور بودید، اوه، بله.

That is my word.

این حرف من است.

You need to write down those words and expressions in your notebook.

باید آن کلمات و عبارات را در دفترچه یادداشت کنید.

It will help you remember that.

به شما کمک می کند آن را به خاطر بسپارید.

You do know a.

شما می دانید الف.

You just need to put them into practice using them in real life.

شما فقط باید آنها را با استفاده از آنها در زندگی واقعی عملی کنید.

So remember, my first tip is to write down the words and expressions

بنابراین به یاد داشته باشید، اولین نکته من این است که کلمات و عباراتی را

that you learn, the ones that are really interesting to you.

که یاد می گیرید، یادداشت کنید، آنهایی که واقعا برای شما جالب هستند.

Again, this will help you remember them later and you'll be able to use

باز هم، این به شما کمک می کند بعداً آنها را به خاطر بسپارید و می توانید از

them in real English conversations.

آنها در مکالمات واقعی انگلیسی استفاده کنید.

Now, tip number two is also very important.

اکنون نکته شماره دو نیز بسیار مهم است.

Tip number two.

نکته شماره دو

Record, you need to record an audio clip about your day.

ضبط کنید، باید یک کلیپ صوتی در مورد روز خود ضبط کنید.

You see recording an audio clip about your day will help you overcome

ضبط یک کلیپ صوتی در مورد روز خود به شما کمک می کند بر

your fear of speaking in English.

ترس خود از صحبت کردن به زبان انگلیسی غلبه کنید.

It will also help you gain confidence in your speaking ability because you will

همچنین به شما کمک می کند تا به توانایی صحبت کردن خود اعتماد کنید زیرا

be speaking about something you know.

در مورد چیزی صحبت خواهید کرد که می دانید.

Well, let me explain.

خب بذار توضیح بدم

I have many students around the world, right?

من دانش آموزان زیادی در سراسر جهان دارم، درست است؟

Many students in my academy, and the first time they heard this, the first

بسیاری از دانش‌آموزان در آکادمی من، و اولین باری که این را شنیدند، اولین

time they heard me say, Hey, one of your assignments is to record an audio

باری که از من شنیدند، یکی از تکالیف شما ضبط یک

clip or record a video clip of yourself.

کلیپ صوتی یا ضبط یک کلیپ ویدیویی از خودتان است.

They weren't excited.

آنها هیجان زده نبودند.

, I'll just be honest.

، من فقط صادقانه خواهم گفت.

Why?

چرا؟

Because they were nervous.

چون عصبی بودند.

Because they were nervous.

چون عصبی بودند.

They knew that if they recorded a video or recorded an audio clip, that

آنها می دانستند که اگر فیلمی ضبط کنند یا یک کلیپ صوتی ضبط کنند،

they might focus on their mistakes.

ممکن است روی اشتباهات خود تمرکز کنند.

That's exactly why I wanted them to record a video clip or an audio.

دقیقاً به همین دلیل بود که می خواستم یک کلیپ ویدیویی یا صوتی ضبط کنند.

Because it was going to force them to let go of their nervousness.

زیرا قرار بود آنها را مجبور کند که عصبیت خود را رها کنند.

It was going to force them to get over their fears and to simply move forward.

قرار بود آنها را مجبور کند که بر ترس های خود غلبه کنند و به سادگی به جلو حرکت کنند.

It would also help them improve their English speaking ability, and that's

همچنین به آنها کمک می کند تا توانایی مکالمه انگلیسی خود را بهبود بخشند ، و

exactly why I'm telling you my second tip is to record an audio clip.

دقیقاً به همین دلیل است که دومین نکته من ضبط یک کلیپ صوتی است.

Now it's very important for you to record an audio clip about your.

اکنون برای شما بسیار مهم است که یک کلیپ صوتی در مورد خود ضبط کنید.

Think about it.

در مورد آن فکر کنید.

You know what happens throughout the day?

می دانید در طول روز چه اتفاقی می افتد؟

Maybe you go to work, Maybe you're in school.

شاید شما به سر کار بروید، شاید شما در مدرسه هستید.

Maybe you're a stay-at-home mom.

شاید شما یک مادر خانه نشین هستید.

Maybe you're a stay-at-home dad.

شاید شما یک پدر خانه نشین هستید.

Whatever you do throughout the day in your brain, you have

هر کاری که در طول روز در مغز خود انجام می دهید،

your schedule already laid out.

برنامه خود را از قبل تنظیم کرده اید.

That's very important.

این خیلی مهم است.

It means that your ideas and thoughts about your day

این بدان معناست که ایده ها و افکار شما در مورد روزتان

have already been organized.

قبلاً سازماندهی شده است.

All you have to do is record an audio clip describing what you did throughout.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک کلیپ صوتی را ضبط کنید که در آن کارهایی را که در طول انجام داده اید توصیف کند.

, two things happen.

، دو اتفاق می افتد.

First, you get over your fear of speaking in English, and second, you

اول، بر ترس خود از صحبت کردن به زبان انگلیسی غلبه می کنید، و دوم،

start to realize that you know more English than you thought you did.

متوجه می شوید که بیشتر از آنچه فکر می کردید انگلیسی می دانید.

So again, tip number two, record an audio clip about your day information

بنابراین، دوباره، نکته شماره دو، یک کلیپ صوتی در مورد اطلاعات روز خود ضبط کنید

that has already been organized in your mind, and now you're just produc.

که قبلاً در ذهن شما سازماندهی شده است ، و اکنون شما فقط تولید کننده هستید.

In English, and you're recording the audio clip so that you can hear it

به زبان انگلیسی، و شما در حال ضبط کلیپ صوتی هستید تا بتوانید

later and listen to your progress.

بعداً آن را بشنوید و به پیشرفت خود گوش دهید.

Trust me, this tip is going to help you more than you know, Trust me.

به من اعتماد کنید، این نکته بیشتر از آنچه می دانید به شما کمک می کند، به من اعتماد کنید.

Tip number two, record an audio clip about your day.

نکته شماره دو، یک کلیپ صوتی در مورد روز خود ضبط کنید.

Now, tip number three, I love it.

در حال حاضر، نکته شماره سه، من آن را دوست دارم.

Tip number three, teach someone what you.

نکته شماره سه، آنچه را که دارید به کسی بیاموزید.

You see teaching someone else, the English you know will actually

می بینید که به شخص دیگری آموزش می دهید ، انگلیسی که می دانید در واقع

help your English improve.

به بهبود زبان انگلیسی شما کمک می کند.

It will give you more confidence in your understanding of the

این به شما اطمینان بیشتری در درک

language, and also increase your chances of using what you taught.

زبان می دهد و همچنین شانس شما را برای استفاده از مطالبی که آموزش داده اید افزایش می دهد.

This is something that.

این چیزی است که.

I teach my students as well, and I want to teach you.

من به شاگردانم هم درس می دهم و می خواهم به شما یاد بدهم.

You see, I enjoy helping you speak English, right?

می بینید، من از کمک به شما برای صحبت انگلیسی لذت می برم، درست است؟

I enjoy teaching you these new ideas, giving you these tips, teaching you

من از آموزش این ایده های جدید به شما لذت می برم، این نکات را به شما می دهم،

new words and expressions, but I also understand what happens in the brain

کلمات و عبارات جدید را به شما آموزش می دهم، اما همچنین می فهمم که

when you have to teach something.

وقتی باید چیزی را آموزش دهید در مغز چه اتفاقی می افتد.

You see, I am an English speaker, right?

می بینید، من انگلیسی زبان هستم، درست است؟

But in order for you to understand what I'm saying, in order for me to

اما برای اینکه بفهمی من چه می‌گویم، برای

teach you the language that I speak, I have to organize my thoughts.

اینکه زبانی را که صحبت می‌کنم به شما یاد بدهم، باید افکارم را سازماندهی کنم.

That is why this tip, tip number three is so helpful when you have to

به همین دلیل است که این نکته، نکته شماره سه زمانی بسیار مفید است که باید به

teach someone what you already know.

کسی چیزهایی را که قبلاً می دانید آموزش دهید.

It causes you to organize your thoughts even.

باعث می شود افکار خود را حتی سازماندهی کنید.

Which will affect your ability to speak English fluently.

که بر توانایی شما برای صحبت روان انگلیسی تأثیر می گذارد.

Speaking.

صحبت كردن.

English fluently is all about your ability to organize your thoughts

انگلیسی روان همه چیز در مورد توانایی شما برای سازماندهی افکار خود

like a native English speaker.

مانند یک انگلیسی زبان مادری است.

So when you learn something and you understand it, and then you're

بنابراین وقتی چیزی را یاد می‌گیرید و آن را می‌فهمید، و سپس

forced to teach that thing to someone else, you literally have to now

مجبور می‌شوید آن چیز را به دیگری بیاموزید ، به معنای واقعی کلمه باید

organize your thoughts in a way that will make sense to another English.

افکار خود را به گونه‌ای سازماندهی کنید که برای انگلیسی دیگر معنا پیدا کند.

And as you teach that new word, that new expression, that new English idea

و همانطور که آن کلمه جدید، آن بیان جدید، آن ایده جدید انگلیسی را

to the individual, you'll also, again, yes, you will help yourself by organizing

به فرد آموزش می دهید، دوباره، بله، با سازماندهی بیشتر افکارتان به خود کمک خواهید کرد

your thoughts more, but you'll also gain more confidence in your ability to speak

، اما همچنین به توانایی خود اعتماد بیشتری خواهید داشت. تا

English fluently as you're teaching them.

زمانی که در حال آموزش به آنها هستید انگلیسی را روان صحبت کنید.

You'll realize, Oh my goodness, I really do understand this word or this express.

شما متوجه خواهید شد، خدای من، من واقعاً این کلمه یا این بیان را درک می کنم.

This will help you improve your English speaking fluency.

این به شما کمک می کند تا تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید.

Why?

چرا؟

Fluency is not just about grammar or words or expressions, it's really

تسلط فقط در مورد دستور زبان یا کلمات یا اصطلاحات نیست، بلکه در واقع

about your belief in yourself.

به اعتقاد شما به خودتان است.

Are you speaking with confidence?

آیا با اطمینان صحبت می کنید؟

Not worried about making mistakes.

نگران اشتباه کردن نباشید.

The more you teach other people, the more confident you will be in your ability to.

هرچه بیشتر به دیگران بیاموزید، به توانایی خود اطمینان بیشتری خواهید داشت.

English makes sense right Now let's move on to tip number four.

انگلیسی درست منطقی است حالا بیایید به نکته شماره چهار برویم.

Woo, these tips.

وای این نکات

Hey, are gonna change your English forever tip number.

هی، شماره نوک انگلیسی شما را برای همیشه تغییر می‌دهید.

Watch a real English conversation between native English speakers.

یک مکالمه واقعی انگلیسی بین انگلیسی زبانان بومی را تماشا کنید.

You see watching a real English conversation will actually

مشاهده می کنید که تماشای یک مکالمه انگلیسی واقعی در واقع

help you learn more natural English words and expressions.

به شما کمک می کند لغات و اصطلاحات طبیعی انگلیسی را بیشتر یاد بگیرید.

It will also help you learn how to communicate your ideas

همچنین به شما کمک می کند یاد بگیرید که چگونه ایده های خود را

more clearly in English.

واضح تر به زبان انگلیسی بیان کنید.

This is something that I say all the time to my students, and I'm saying

این چیزی است که من همیشه به دانش آموزانم می گویم و

it over and over again to you as.

آن را بارها و بارها به شما می گویم.

You have to study native English speakers, specifically the conversations that native

شما باید انگلیسی زبانان بومی را مطالعه کنید، به ویژه مکالماتی که

English speakers have between each other.

انگلیسی زبانان بومی بین یکدیگر دارند.

So again, tip number four is watch.

پس باز هم نکته شماره چهار ساعت است.

Now, why did I say watch instead of listen?

حالا چرا به جای گوش دادن گفتم تماشا کن؟

Because something happens.

چون اتفاقی می افتد.

Now, you can listen to conversations, put your headphones in, and yes, you'll

اکنون، می توانید به مکالمات گوش دهید، هدفون خود را در آن قرار دهید، و بله،

understand and you'll learn a lot.

خواهید فهمید و چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت.

But when you have to watch.

اما زمانی که باید تماشا کنید.

Two individuals interact with each other.

دو فرد با یکدیگر تعامل دارند.

You see the body language, you get a better understanding of when they

شما زبان بدن را می بینید، متوجه می شوید که چه زمانی

use certain expressions, when they use certain words, what happened

از عبارات خاصی استفاده می کنند، چه زمانی از کلمات خاصی استفاده می کنند، چه اتفاقی

during the conversation, their body language, their facial expressions

در طول مکالمه افتاده است، زبان بدن آنها، حالات صورت

to lead them to use certain words.

آنها برای اینکه آنها را به استفاده از کلمات خاص سوق دهد.

It will help you learn faster.

به شما کمک می کند سریعتر یاد بگیرید.

We are visual.

ما بصری هستیم.

As human beings, we are constantly looking around and watching.

ما به عنوان انسان دائما به اطراف نگاه می کنیم و تماشا می کنیم.

Now, if you are an individual that unfortunately is, uh, vision impaired

حال، اگر فردی هستید که متأسفانه بینایی شما ضعیف است

or you're not able to see, don't worry.

یا قادر به دیدن نیستید، نگران نباشید.

You can listen to conversations as well.

می توانید به مکالمات نیز گوش دهید.

Don't worry my friend, you'll still be able to learn as well

نگران نباش دوست من، تو همچنان می تونی یاد بگیری و انگلیسیت بهتر میشه

and your English will improve.

.

But there's something that happens when you specifically listen to or watch a

اما زمانی اتفاق می افتد که شما به طور خاص به

conversation between two native English speakers, a natural conversation.

مکالمه بین دو انگلیسی زبان مادری گوش دهید یا تماشا کنید، یک مکالمه طبیعی.

It will naturally help you improve as well.

به طور طبیعی به شما کمک می کند تا پیشرفت کنید.

Now, my fifth tip, this tip right here is very, I.

حالا، پنجمین نکته من، این نکته در اینجا بسیار است، من

Find a partner.

یک شریک پیدا کنید.

You see, finding a partner to study English with will help you

می بینید، پیدا کردن یک شریک برای مطالعه زبان انگلیسی به شما کمک می کند تا

practice what you are learning.

آنچه را که یاد می گیرید تمرین کنید.

It will also help you feel more excited to speak English.

همچنین به شما کمک می کند که برای صحبت کردن به زبان انگلیسی هیجان بیشتری داشته باشید.

This is something I love telling my students.

این چیزی است که من دوست دارم به دانش آموزانم بگویم.

English is fun.

انگلیسی سرگرم کننده است.

English should be a joy to study.

انگلیسی باید برای مطالعه لذت بخش باشد.

You shouldn't feel pressured and, and, uh, down or nervous or stressed or frustrated.

شما نباید تحت فشار و، و، آه، افسرده یا عصبی، استرس یا ناامید باشید.

No, you should enjoy studying English and part of that enjoyment comes

نه، شما باید از مطالعه زبان انگلیسی لذت ببرید و بخشی از این لذت زمانی حاصل می شود

when you study with someone else.

که با شخص دیگری مطالعه می کنید.

Now, I know what you're probably thinking right now is.

حالا، می دانم که احتمالاً در حال حاضر به چه چیزی فکر می کنید.

I agree with you, but how in the world am I gonna find a partner?

من با شما موافقم، اما چگونه می توانم یک شریک پیدا کنم؟

Listen, there are many different ways to find partners online.

گوش کنید، راه های مختلفی برای یافتن شرکای آنلاین وجود دارد.

There are online forums, There's Facebook.

انجمن های آنلاین وجود دارد، فیس بوک وجود دارد.

They have different Facebook groups.

آنها گروه های مختلف فیس بوک دارند.

Many different ways for you to find a partner.

راه های مختلفی برای یافتن شریک زندگی شما وجود دارد.

Don't let your physical location stop you from finding a.

اجازه ندهید مکان فیزیکی شما را از پیدا کردن یک بازدارد.

The internet has opened so many doors.

اینترنت درهای زیادی را باز کرده است.

Now again, you can join my family, our family.

حالا دوباره، شما می توانید به خانواده من، خانواده ما بپیوندید.

We have students from around the world, students that are studying

ما دانش آموزانی از سراسر جهان داریم، دانش آموزانی که با هم درس می خوانند

together and enjoying the process.

و از این روند لذت می برند.

So again, you can join us.

پس باز هم می توانید به ما بپیوندید.

I'll put it on the screen if you'd like to join us.

اگر مایلید به ما بپیوندید آن را روی صفحه قرار می دهم.

All you have to do is go to english fluency plan.com and you can join us

تنها کاری که باید انجام دهید این است که به برنامه انگلیسی fluency plan.com بروید و می توانید به ما

and many other individuals around the world and you can find your partner.

و بسیاری از افراد دیگر در سراسر جهان بپیوندید و می توانید شریک زندگی خود را پیدا کنید.

The link is also in the description, English fluency Plan dot.

لینک نیز در توضیحات، تسلط انگلیسی نقطه طرح است.

But there are many different ways to find a partner, but finding a partner.

اما راه های مختلفی برای یافتن شریک وجود دارد، اما یافتن شریک زندگی.

Again, this is one of my favorite tips, my best tips to help you speak English

باز هم، این یکی از نکات مورد علاقه من است، بهترین نکات من برای کمک به شما برای صحبت

fluently when you have a partner, that partner will learn from you, meaning

روان انگلیسی وقتی شریکی دارید، آن شریک از شما یاد می گیرد، به این معنی

you'll be able to just like tip number.

که شما می توانید فقط شماره انعام را دوست داشته باشید.

Teach someone what you're learning.

آنچه را که یاد می گیرید به کسی بیاموزید.

You'll teach your partner and your partner will teach you, and then you

شما به شریک خود آموزش می دهید و شریک زندگی شما به شما آموزش می دهد، و سپس

both will practice what you are learning.

هر دو شما آنچه را که یاد می گیرید تمرین خواهید کرد.

You're developing this strong friendship.

شما در حال توسعه این دوستی قوی هستید.

You're excited to study together to improve your English, and all

شما هیجان زده هستید که برای بهبود زبان انگلیسی خود با هم مطالعه کنید، و

of a sudden English will stop being so frustrating for you.

ناگهان انگلیسی دیگر برای شما خسته کننده نخواهد بود.

It will stop being a burden.

بار دیگر نخواهد بود.

It will now be an.

اکنون یک خواهد بود.

That's my goal, to help you speak English with confidence and to enjoy the process.

هدف من این است که به شما کمک کنم با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید و از این روند لذت ببرید.

Think about it.

در مورد آن فکر کنید.

At the beginning of each lesson, I always say, Let's jump right in.

در ابتدای هر درس همیشه می گویم بیایید همین الان بپریم.

Why?

چرا؟

Cause I love teaching you English.

چون من عاشق آموزش زبان انگلیسی به شما هستم.

I love helping you fall in love with this language.

من دوست دارم به شما کمک کنم عاشق این زبان شوید.

So don't forget my tips.

پس توصیه های من را فراموش نکنید.

Again, tip number one, write down your favorite words and expressions.

باز هم، نکته شماره یک، کلمات و عبارات مورد علاقه خود را یادداشت کنید.

Tip number two, record an audio clip about your day.

نکته شماره دو، یک کلیپ صوتی در مورد روز خود ضبط کنید.

Tip number three, teach someone what you know.

نکته شماره سه، آنچه را که می دانید به کسی بیاموزید.

Tip number four, watch a real conversation, a real English conversation

نکته شماره چهار، تماشای یک مکالمه واقعی، یک مکالمه انگلیسی واقعی

between native English speakers.

بین انگلیسی زبانان مادری.

And tip number five, find a partner.

و نکته شماره پنج، یک شریک پیدا کنید.

And these things will help you speak English better.

و این موارد به شما کمک می کند انگلیسی را بهتر صحبت کنید.

I hope you enjoy today's lesson.

امیدوارم از درس امروز لذت ببرید.

Remember to always study English, speak English, and enjoy the process, and

به یاد داشته باشید که همیشه انگلیسی بخوانید، انگلیسی صحبت کنید و از این روند لذت ببرید و

I'll talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز اونجایی؟

? You know what time it is?

? میدونی ساعت چنده؟

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said it's story time.

هی گفتم وقت داستانه

All right.

خیلی خوب.

Today I want to tell you a story about my niece.

امروز می خواهم داستانی در مورد خواهرزاده ام برای شما تعریف کنم.

Now, this is my youngest niece.

حالا این کوچکترین خواهرزاده من است.

She is currently six years old, but this story happened when she was.

او در حال حاضر شش ساله است، اما این داستان زمانی اتفاق افتاد که او بود.

almost two years old.

تقریبا دو ساله

No, she was about 18 months old.

نه، او حدود 18 ماهه بود.

Yes, 18 months old.

بله 18 ماهه

She was very young, so my mom used to babysit my niece.

او خیلی جوان بود، بنابراین مادرم از خواهرزاده ام نگهداری می کرد.

Right.

درست.

My sister would go to work, brother-in-law would go to work, and

خواهرم سر کار، برادر شوهرم سر کار و

my other niece would go to school.

خواهرزاده دیگرم به مدرسه می رفتند.

So my sister asked my mom to watch my niece, and at that time I was still living

بنابراین خواهرم از مادرم خواست که مراقب خواهرزاده‌ام باشد و در آن زمان من هنوز

with my parents, so I was there every.

با پدر و مادرم زندگی می‌کردم، بنابراین من همیشه آنجا بودم.

So in the early years of my niece's life, she saw me every

بنابراین در سال‌های اولیه زندگی خواهرزاده‌ام، او هر روز صبح من را می‌دید

single morning of each weekday.

.

She would come to my parents' house and the first thing she would do was run

او به خانه پدر و مادرم می آمد و اولین کاری که می کرد این بود که از

upstairs, knock on my door and say, tt.

طبقه بالا دوید، در خانه ام را زد و گفت: tt.

She'd come in, I'd give her a huge hug, we'd talk for a few minutes, and

او می آمد، من او را در آغوش می گرفتم ، چند دقیقه با هم صحبت می کردیم و

then she'd go back downstairs with my mom and I'd see her again at lunchtime

بعد با مامانم به طبقه پایین برمی گشت و من دوباره او را سر وقت ناهار می دیدم

or a few times throughout the day.

یا چند بار در طول این مدت. روز

But this was her routine.

اما این روال او بود.

Every morning she would come up, her little legs coming up the stair.

هر روز صبح او بالا می آمد و پاهای کوچکش از پله ها بالا می آمد.

So we developed this really close bond when she was very young.

بنابراین زمانی که او خیلی جوان بود، این پیوند بسیار نزدیک را ایجاد کردیم.

So I have a bond with all of my nieces.

بنابراین من با همه خواهرزاده هایم پیوند دارم.

And one thing about my youngest niece is she's always happy.

و یک چیز در مورد کوچکترین خواهرزاده من این است که او همیشه خوشحال است.

She's always very talkative.

او همیشه بسیار پرحرف است.

So one day I came home, I had stepped out for a moment to get something to eat,

بنابراین یک روز به خانه آمدم، برای یک لحظه بیرون آمده بودم تا چیزی برای خوردن

and I came back home and my mom was, uh, doing something in the kitchen and my

بیاورم، و به خانه برگشتم و مامانم مشغول انجام کاری در آشپزخانه بود و

niece was just kind of walking around.

خواهرزاده ام فقط داشت در اطراف راه می رفت.

So of course, as soon as I walked in the door, she said, tt.

پس البته، به محض اینکه وارد در شدم، او گفت: tt.

And I picked her up, hugged her, and I kissed her.

و بلندش کردم، بغلش کردم و بوسیدمش.

Now my mom had the radio on and one of my favorite songs all

حالا مادرم رادیو را روشن کرده بود و یکی از آهنگ های مورد علاقه من

of a sudden came on the radio.

ناگهان از رادیو پخش شد.

Now you know that I love food.

حالا فهمیدی که من عاشق غذا هستم.

You know that I love cooking, but I also love music and I love.

می دانید که من عاشق آشپزی هستم، اما موسیقی را هم دوست دارم و دوست دارم.

moving to Music

انتقال به موزیک

So the song came on and I said, Oh yeah, as a Christian song I really love, but it

بنابراین آهنگ پخش شد و من گفتم، اوه بله، به عنوان یک آهنگ مسیحی من واقعاً دوست دارم،

has a really nice beat when I get to you.

اما وقتی به شما رسیدم آهنگ واقعاً خوبی دارد.

So like the beat was playing, The beat was, and I could hear it and

بنابراین مثل اینکه ضرب در حال پخش بود، بیت بود، و من می توانستم آن را بشنوم و

I just started moving to the beat.

تازه شروع کردم به حرکت به سمت ضرب.

So I went to the living room and I started dancing again.

بنابراین به اتاق نشیمن رفتم و دوباره شروع به رقصیدن کردم.

Something I just naturally do.

کاری که من به طور طبیعی انجام می دهم.

I started dancing around the room.

شروع کردم به رقصیدن دور اتاق.

My parents loved dancing around the house.

پدر و مادرم عاشق رقصیدن در خانه بودند.

So growing up, my sister and I, we always saw my parents dancing around very.

بنابراین من و خواهرم وقتی بزرگ شدیم، همیشه پدر و مادرم را می دیدیم که دور هم می رقصند.

So I was dancing to the song again, not even paying attention to my niece,

بنابراین من دوباره با آهنگ می رقصیدم، حتی به خواهرزاده ام توجهی نمی کردم،

and I looked over, remember she's 18 months old, little, small person, and I

و نگاهی به آن انداختم، یادت باشد او 18 ماهه، یک فرد کوچک و کوچک است، و

noticed that she was trying to mimic me.

متوجه شدم که او سعی دارد از من تقلید کند.

She was trying to copy my dance moves, and I was always snapping,

او سعی می‌کرد از حرکات رقص من کپی کند، و من همیشه

kind of moving my arms like this.

دست‌هایم را به این شکل تکان می‌دادم.

So I said, Okay.

پس گفتم: باشه.

So I saw her and I came closer.

بنابراین او را دیدم و نزدیکتر شدم.

I said, Okay, Munchkin, I call her munchkin.

گفتم، باشه، مونچکین، من بهش میگم مانکین.

I said, Come on Munchkin.

گفتم بیا مونچکین.

Let's do it.

Let's do it now.

بیایید آن را انجام دهیم.

بزار همین الان انجامش بدیم.

She was 18 months old little person, and so I'm doing this now.

او دختر کوچک 18 ماهه بود و من اکنون این کار را انجام می دهم.

I remember as clear as day.

به وضوح مثل روز به یاد دارم.

She took her little arms and sucked them out.

بازوهای کوچکش را گرفت و بیرون کشید.

She was trying to mimic, she was trying to copy her auntie and she started

سعی می‌کرد تقلید کند، سعی می‌کرد از عمه‌اش کپی کند و

doing this because she couldn't snap.

به دلیل اینکه نمی‌توانست دست به کار شود، شروع به این کار کرد.

She was only 18 months old and she started dancing with me back and forth,

فقط 18 ماهش بود و با من رفت و برگشت شروع به رقصیدن کرد،

but she was so focused, she wanted to copy her aunt, and she was trying

اما آنقدر متمرکز بود که می خواست از عمه اش کپی کند، و سعی

to follow me as the beat was going, and she was trying to mimic my facial

می کرد در حالی که ضرب آهنگ می رفت دنبال من بیاید و سعی می کرد از صورت من تقلید کند.

expressions, and I'll never forget that.

عبارات، و من هرگز آن را فراموش نمی کند.

I loved it.

من آن را دوست داشتم.

We had fun.

خوش گذشت.

We were just dancing back and forth and moving to the music.

فقط داشتیم این طرف و آن طرف می رقصیدیم و به سمت موسیقی حرکت می کردیم.

But the thing that's important is my niece was watching everything I was doing.

اما چیزی که مهم است این است که خواهرزاده من تمام کارهای من را تماشا می کرد.

She was watching my body movement.

او به حرکت بدن من نگاه می کرد.

She was watching my facial expressions.

او به حالات صورت من نگاه می کرد.

Why?

Because I'm somebody she loves and she wants to be like, So

چرا؟

از آنجا که من کسی هستم که او دوست دارد و او می خواهد مانند آن باشد، پس

let me do what my aunt is.

بگذار من کاری را که عمه ام است انجام دهم.

Now, fast forward, she's six years old now.

حالا، سریع، او اکنون شش ساله است.

Still love to see her.

هنوز عاشق دیدنش هستم

When I go to my sister's house, I see her.

وقتی به خانه خواهرم می روم، او را می بینم.

I see my other niece and I love them to death.

من خواهرزاده دیگرم را می بینم و آنها را تا حد مرگ دوست دارم.

But she was doing something that you as an English learner also need to do dancing.

اما او کاری انجام می داد که شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی نیز باید رقصید.

That's not it.

این نیست.

But if you can dance, come on, come on, come on.

اما اگر می توانید برقصید، بیا، بیا، بیا.

You can follow.

Come on . But no, she was paying attention to everything I was doing

می توانید دنبال کنید.

بیا دیگه . اما نه، او به هر کاری که من انجام می‌دادم

because she wanted to be like me.

توجه می‌کرد چون می‌خواست مثل من باشد.

You as an English.

شما به عنوان یک انگلیسی

You want to speak English fluently, pay attention to everything that

شما می خواهید انگلیسی را روان صحبت کنید، به هر کاری که

native English speakers do during conversations and in real life,

انگلیسی زبانان بومی در طول مکالمات و در زندگی واقعی انجام می دهند توجه کنید

and watch your English improve.

و شاهد پیشرفت زبان انگلیسی خود باشید.

I hope you enjoyed this dancing story and I hope it also inspired

امیدوارم از این داستان رقص لذت برده باشید و امیدوارم که به شما انگیزه داده باشد که

you to speak English more fluently.

انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

I'll talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.