DECODE 7 ADVANCED ENGLISH EXPRESSIONS IN 15 MINUTES!

80,035 views ・ 2024-04-07

Speak English With Tiffani


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hey, in this week's lesson, I'm going to teach you seven English expressions,
0
780
4650
سلام، در درس این هفته، من هفت عبارت انگلیسی را به شما آموزش می دهم،
00:05
how to decode them, how to use them, and how to sound like a native
1
5670
3690
چگونه آنها را رمزگشایی کنید، چگونه از آنها استفاده کنید، و چگونه
00:09
English speaker when you use them.
2
9370
1860
در هنگام استفاده از آنها مانند یک انگلیسی زبان بومی صدا کنید.
00:11
Are you ready?
3
11420
649
اماده ای؟
00:12
Well, then I'm teacher Tiffani.
4
12510
2249
خب، پس من معلم تیفانی هستم.
00:14
Let's jump right in.
5
14780
1880
بیایید درست به داخل بپریم.
00:17
The very first expression that I need you to understand is cut to the chase.
6
17080
6530
اولین عبارتی که باید درک کنید این است که به دنبال آن باشید.
00:25
Good.
7
25070
490
00:25
One more time after me cut to the chase.
8
25580
3029
خوب
یک بار دیگر پس از من به تعقیب و گریز ادامه دادم.
00:28
To the chase.
9
28919
1691
به تعقیب و گریز
00:32
Excellent.
10
32090
419
00:32
Now, this is an expression that native English speakers use all the time.
11
32549
5011
عالی
اکنون، این عبارتی است که انگلیسی زبانان بومی همیشه از آن استفاده می کنند.
00:37
It literally just means to get to the main point or important part.
12
37600
6500
به معنای واقعی کلمه فقط به معنای رسیدن به نکته اصلی یا بخش مهم است.
00:44
Without wasting time.
13
44455
2090
بدون اتلاف وقت.
00:46
Think about it.
14
46705
630
در مورد آن فکر کنید.
00:47
I started this lesson off very quickly, telling you what I'm going to teach
15
47605
4600
من این درس را خیلی سریع شروع کردم، به شما گفتم که قرار است به شما چه چیزی یاد بدهم،
00:52
you, and then we jumped right in.
16
52205
2920
و سپس بلافاصله وارد شدیم.
00:55
Why?
17
55475
600
چرا؟
00:56
Because I wanted to cut to the chase.
18
56295
3879
چون می خواستم به تعقیب و گریز بروم.
01:00
I didn't want to waste any time.
19
60394
2200
نمی خواستم هیچ وقت تلف کنم.
01:02
I want it to get to the main point.
20
62795
2779
می خواهم به اصل مطلب برسم.
01:06
Makes sense.
21
66345
790
منطقی است.
01:07
Excellent.
22
67774
371
عالی
01:08
All right.
23
68225
370
01:08
Now check out these examples sentences.
24
68675
2410
خیلی خوب.
اکنون این جملات مثال را بررسی کنید.
01:11
Sentence number one, let's cut to the chase and discuss.
25
71334
5501
جمله شماره یک، بیایید به تعقیب و بحث بپردازیم.
01:17
The key issues, you got it.
26
77360
4060
مسائل کلیدی، متوجه شدید.
01:22
Excellent.
27
82000
400
01:22
All right.
28
82440
370
عالی
خیلی خوب.
01:23
Sentence number two, I don't have much time.
29
83020
4740
جمله شماره دو، وقت زیادی ندارم.
01:27
So please cut to the chase.
30
87760
3710
پس لطفا تعقیبش کنید
01:32
This is an expression you can start using today.
31
92010
4010
این عبارتی است که می توانید از امروز استفاده کنید.
01:36
An expression that lets the person listening to you realize, ah, let
32
96370
4770
تعبیری که به کسی که به حرف شما گوش می‌کند اجازه می‌دهد بفهمد، آه،
01:41
me just give them the main point.
33
101140
1960
بگذارید فقط نکته اصلی را به او بگویم.
01:43
The main idea, because they are in a rush, right?
34
103320
3570
ایده اصلی، زیرا آنها در عجله هستند، درست است؟
01:47
You got it.
35
107664
691
فهمیدی.
01:48
All right, here we go.
36
108815
630
بسیار خوب، ما می رویم.
01:49
Sentence number three, instead of small talk, he preferred to cut
37
109574
6241
جمله شماره سه، او به جای صحبت های کوچک، ترجیح داد
01:55
to the chase in conversations.
38
115824
2771
در مکالمات به تعقیب و گریز بپردازد.
01:58
He didn't do a lot of small talk.
39
118854
1941
زیاد حرف های کوچک نمی زد.
02:00
He really liked to get to the main point.
40
120805
2920
خیلی دوست داشت به اصل مطلب برود.
02:03
To cut to the chase.
41
123940
2410
برای تعقیب و گریز.
02:07
Yes, you are getting it.
42
127080
1499
بله، شما آن را دریافت می کنید.
02:08
All right.
43
128600
329
خیلی خوب.
02:09
We're going to move on to expression number two.
44
129079
2061
ما به بیان شماره دو می رویم.
02:11
I don't want you to forget though, as you're learning these expressions, I
45
131260
4130
من نمی‌خواهم فراموش کنید، وقتی این عبارات را یاد می‌گیرید، نمی‌خواهم
02:15
don't want you to forget to practice what you're learning after this lesson.
46
135399
4921
بعد از این درس تمرین آنچه را که یاد می‌گیرید فراموش کنید. پس
02:20
So download the English with Tiffani app.
47
140320
2520
انگلیسی را با اپلیکیشن تیفانی دانلود کنید.
02:23
Totally for free.
48
143070
900
کاملا رایگان
02:24
The link is in the description, or you can go to your Google play store
49
144079
3601
لینک در توضیحات موجود است یا می توانید با تیفانی به فروشگاه گوگل پلی
02:27
or Apple store English with Tiffani, and you'll find the lesson for today.
50
147680
5450
یا اپل استور انگلیسی خود بروید و درس امروز را پیدا خواهید کرد.
02:33
All right.
51
153480
329
02:33
So let's go to expression.
52
153820
2839
خیلی خوب.
پس بریم سراغ بیان.
02:36
Number two, the expression is go the extra mile.
53
156749
6180
شماره دو، عبارت رفتن مایل اضافی است.
02:44
Yes.
54
164550
680
آره.
02:45
Again, go the extra mile.
55
165260
2650
باز هم، مایل اضافی را طی کنید.
02:49
Great job.
56
169239
720
02:49
Now this just means to make an additional effort.
57
169970
3829
کارت عالی بود.
اکنون این فقط به معنای تلاش بیشتر است.
02:54
Or put in extra work beyond what is expected.
58
174145
5220
یا کار اضافی فراتر از آنچه انتظار می رود انجام دهید.
02:59
You want to do more.
59
179845
2010
شما می خواهید بیشتر انجام دهید.
03:02
You want to give 110% instead of just 100%.
60
182125
6180
شما می خواهید به جای 100 درصد، 110 درصد بدهید.
03:08
You want to work hard.
61
188785
2280
شما می خواهید سخت کار کنید.
03:11
For example, I am passionate about helping you this year achieve your English goal.
62
191245
6210
برای مثال، من مشتاق هستم که امسال به شما کمک کنم تا به هدف انگلیسی خود برسید.
03:17
So you've probably noticed that I'm not just doing the YouTube lessons.
63
197780
4530
بنابراین احتمالاً متوجه شده اید که من فقط دروس یوتیوب را انجام نمی دهم.
03:22
I'm now doing the live monthly English lessons.
64
202370
3250
من اکنون دروس زبان انگلیسی را بصورت زنده و ماهانه انجام می دهم.
03:25
I'm also doing more on Facebook, more on Instagram.
65
205790
3679
من همچنین در فیس بوک، بیشتر در اینستاگرام، کارهای بیشتری انجام می دهم.
03:29
Why I'm trying to go the extra mile to help you achieve your English goal.
66
209480
5970
چرا من سعی می کنم برای کمک به شما در رسیدن به هدف انگلیسی خود تلاش بیشتری انجام دهم.
03:36
Makes sense now, right?
67
216579
1471
الان منطقی است، درست است؟
03:38
I love it.
68
218380
380
03:38
All right, here we go.
69
218780
840
عاشقشم.
بسیار خوب، ما می رویم. در
03:39
Here's the first example sentence.
70
219620
2560
اینجا اولین جمله مثال است.
03:42
She always goes the extra mile to help her colleagues with their projects.
71
222825
7240
او همیشه برای کمک به همکارانش در پروژه هایشان تلاش بیشتری می کند.
03:50
Sentence number two, the company is known for its exceptional customer service
72
230995
7809
جمله شماره دو، این شرکت به دلیل خدمات استثنایی خود به مشتریان شناخته شده است،
03:58
because they always go the extra mile.
73
238855
3884
زیرا آنها همیشه مایل بیشتری را انجام می دهند.
04:03
And finally, sentence number three, going the extra mile often leads
74
243480
6970
و در نهایت، جمله شماره سه، رفتن مایل اضافی اغلب
04:10
to great success and recognition, man, for you as an English learner.
75
250450
6500
به موفقیت و شناخت بزرگی برای شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی منجر می شود.
04:16
This is so true.
76
256950
1360
این خیلی درست است.
04:18
Go the extra mile this year.
77
258700
1830
امسال مایل بیشتر برو.
04:20
You want to achieve your English goal, put in extra effort, and I
78
260649
4481
شما می خواهید به هدف انگلیسی خود برسید ، تلاش بیشتری کنید و من
04:25
guarantee you will experience success.
79
265140
2760
تضمین می کنم که موفقیت را تجربه خواهید کرد.
04:28
Success go the extra mile.
80
268230
2850
موفقیت مایل بیشتر را طی می کند.
04:31
All right, here we go.
81
271690
659
بسیار خوب، ما می رویم.
04:32
Let's move on to expression number three.
82
272530
2629
بیایید به بیان شماره سه برویم.
04:35
The third expression I want you to understand is have a change of heart.
83
275349
6711
سومین عبارتی که می‌خواهم درک کنید این است که قلب خود را تغییر دهید.
04:44
Good again, have a change of heart.
84
284179
4455
بازم خوبه، یه جوری تغییر کن
04:50
Excellent.
85
290465
500
عالی
04:51
Now this literally just means to change one's opinion, attitude,
86
291005
6690
اکنون این فقط به معنای تغییر نظر، نگرش
04:57
or decision about something.
87
297855
2839
یا تصمیم خود در مورد چیزی است.
05:00
You had one idea, one specific opinion, and then all of a
88
300985
3760
شما یک ایده، یک نظر خاص داشتید ، و سپس
05:04
sudden you change that idea.
89
304745
2739
ناگهان آن ایده را تغییر می دهید.
05:07
You change that opinion.
90
307704
1501
شما این نظر را تغییر دهید.
05:09
For example, let's say.
91
309365
1630
مثلاً بگوییم.
05:11
You normally love to eat chocolate ice cream, no matter where you are.
92
311660
5270
شما معمولا دوست دارید بستنی شکلاتی بخورید ، مهم نیست کجا هستید.
05:16
If someone has ice cream, you always choose chocolate ice cream.
93
316930
4359
اگر کسی بستنی دارد، همیشه بستنی شکلاتی را انتخاب می کنید.
05:22
But then somebody introduces you into mint chocolate chip ice cream.
94
322050
8550
اما بعد یکی شما را با بستنی چیپسی شکلاتی نعنایی آشنا می کند.
05:31
And you say, I'll just taste it.
95
331390
1640
و تو می گویی، من فقط طعم آن را می چشم.
05:33
You taste it and Oh my goodness.
96
333570
3270
شما آن را می چشید و خدای من. به
05:36
It hits the spot.
97
336990
1319
نقطه برخورد می کند.
05:38
It tastes so good.
98
338400
1280
طعمش خیلی خوبه
05:39
All of a sudden you have a change of heart.
99
339830
2099
یکدفعه شما تغییری در دل دارید.
05:42
Now, moving forward, instead of chocolate, you'll choose mint.
100
342049
3270
حالا که به جلو می روید، به جای شکلات، نعنا را انتخاب می کنید.
05:45
Chocolate chip.
101
345775
1060
تراشه شکلات.
05:48
You got it again, changed your opinion, your attitude or decision.
102
348025
4650
شما آن را دوباره دریافت کردید، نظر، نگرش یا تصمیم خود را تغییر دادید.
05:52
I used to only like chocolate.
103
352895
1910
من قبلا فقط شکلات دوست داشتم.
05:54
Now I like mint chocolate chip.
104
354915
2379
حالا من شکلات چیپسی نعناع را دوست دارم.
05:58
You got it.
105
358225
600
05:58
All right, here we go.
106
358865
940
فهمیدی.
بسیار خوب، ما می رویم.
06:00
First example, sentence, he initially declined the offer.
107
360064
5430
مثال اول، جمله، او ابتدا این پیشنهاد را رد کرد.
06:05
But later had a change of heart and accepted it next sentence.
108
365985
5660
اما بعداً تغییر نظر داد و جمله بعدی را پذیرفت.
06:11
Number two, after his experience, she had a change of heart about her career path.
109
371695
7320
شماره دو، پس از تجربه او، او تغییر قلب در مورد مسیر شغلی خود داشت.
06:19
She learned from her friend's experience and said, Ooh, no, I have
110
379570
3810
او از تجربه دوستش یاد گرفت و گفت: اوه، نه، من
06:23
a change of heart about my own path.
111
383380
2140
در مورد مسیر خودم تغییر قلب دارم.
06:26
And finally, sentence number three, her recent trip made her have a
112
386430
5920
و در نهایت جمله شماره سه، سفر اخیرش باعث شد که او در
06:32
change of heart about traveling alone.
113
392350
3699
مورد سفر به تنهایی تغییر دل کند.
06:36
You got it.
114
396839
421
فهمیدی.
06:38
Excellent.
115
398200
440
06:38
All right, let's move on to expression.
116
398679
1990
عالی
بسیار خوب، اجازه دهید به بیان حرکت کنیم.
06:41
Number four, expression.
117
401049
2300
شماره چهار، بیان.
06:43
Number four is be.
118
403349
1940
شماره چهار باشد.
06:45
In hot water, good again, be in hot water.
119
405805
8549
در آب گرم، دوباره خوب، در آب گرم باشید.
06:56
Great job.
120
416325
920
کارت عالی بود.
06:57
Now this expression of be in hot water, it literally just means to
121
417384
5420
حال این عبارت در آب گرم بودن ، در لغت به معنای به
07:02
be in trouble or facing a difficult situation due to one's actions.
122
422804
7451
دردسر افتادن یا رویارویی با شرایط سخت به دلیل اعمال خود است. این
07:11
It's a result of something you did a consequence, not a good
123
431025
4610
نتیجه کاری است که شما یک نتیجه انجام دادید، نه یک
07:15
consequence, not a good effect.
124
435635
2360
نتیجه خوب، نه یک اثر خوب.
07:18
Something that is causing you to face trouble or difficulties, be in hot water.
125
438289
8131
چیزی که باعث می شود با مشکل یا مشکل مواجه شوید، در آب گرم باشید.
07:27
Two little boys, their mother told them, do not play in
126
447620
5880
مادرشان به آنها گفت دو پسر کوچک
07:33
the kitchen while I am gone.
127
453500
2410
تا زمانی که من نیستم در آشپزخانه بازی نکنند.
07:36
I have food on the stove and I don't want you guys to do anything to mess up dinner.
128
456099
5591
من غذا روی اجاق گاز دارم و از شما بچه ها نمی خواهم کاری برای به هم ریختن شام انجام دهید.
07:42
Okay, mom, they said, yes, we won't go in the kitchen, but you know, how kids are.
129
462440
5720
باشه مامان گفتند آره ما نمی ریم تو آشپزخونه ولی می دونی بچه ها چطورن.
07:49
Mom had been away for about 30 minutes.
130
469060
2260
مامان حدود 30 دقیقه نبود.
07:51
The eldest brother Ted to his younger brother.
131
471770
2140
برادر بزرگ تد به برادر کوچکترش.
07:53
Come on, let's go in the kitchen, man.
132
473940
1409
بیا بریم تو آشپزخونه مرد.
07:55
It's more fun in there.
133
475349
1161
آنجا سرگرم کننده تر است.
07:57
They ran into the kitchen.
134
477580
1139
دویدند داخل آشپزخانه.
07:58
They were playing tag back and forth.
135
478719
1880
آنها به عقب و جلو تگ بازی می کردند.
08:00
And in the midst of playing tag, they hit the stove.
136
480900
3050
و در میان تگ بازی، اجاق گاز را زدند.
08:03
And what happened?
137
483950
1060
و چه اتفاقی افتاد؟
08:05
The pot with their dinner in it fell to the floor.
138
485850
4670
قابلمه ای که شامشان در آن بود روی زمین افتاد.
08:12
The brothers looked at each other and said, uh oh, we
139
492025
4240
برادرها به همدیگر نگاه کردند و گفتند: اوه اوه،
08:16
are going to be in hot water.
140
496265
3590
قرار است در آب گرم باشیم.
08:21
You got it because you know, that mother's going to come home and
141
501450
3240
گرفتی چون می دانی، آن مادر به خانه می آید و
08:24
they are going to be in trouble.
142
504690
1590
آنها به دردسر می افتند.
08:26
Once again, be in hot water to be in trouble or facing a difficult
143
506290
5909
بار دیگر در آب گرم باشید تا
08:32
situation due to one's actions.
144
512199
2900
به دلیل اعمال خود دچار مشکل شوید یا با شرایط سختی روبرو شوید.
08:35
All right, let's check out the example sentences.
145
515579
2061
بسیار خوب، بیایید جملات مثال را بررسی کنیم.
08:37
Here we go.
146
517640
449
در اینجا ما می رویم.
08:38
Sentence number one, after missing the deadline, he found himself in hot water.
147
518089
6891
جمله شماره یک، پس از رد مهلت، خود را در آب گرم دید.
08:45
With his boss next sentence.
148
525425
3810
جمله بعدی با رئیسش
08:49
Number two, she knew she would be in hot water for neglecting her responsibilities.
149
529235
7440
شماره دو، او می‌دانست که به دلیل بی‌توجهی به مسئولیت‌هایش در آب داغ خواهد بود.
08:57
And sentence number three, getting caught cheating in the exam, landed him in
150
537615
6430
و جمله شماره سه، گرفتار شدن در حال تقلب در امتحان، او را در
09:04
hot water with the school authorities.
151
544055
3560
آب داغ با مسئولان مدرسه فرود آورد.
09:08
Makes sense.
152
548484
851
منطقی است.
09:09
Excellent.
153
549935
470
عالی
09:10
So again, expression number four, be in hot water.
154
550415
5150
پس دوباره عبارت شماره چهار، در آب گرم باشید.
09:16
All right, let's move on to expression number four.
155
556304
3620
بسیار خوب، اجازه دهید به بیان شماره چهار برویم.
09:20
Five, another expression that it's so important for you to know how to use.
156
560074
5041
پنج، عبارت دیگری که دانستن نحوه استفاده از آن برای شما بسیار مهم است.
09:25
All right.
157
565145
449
09:25
Bite off more than one can chew.
158
565985
4830
خیلی خوب.
گاز گرفتن بیش از یک می تواند جویدن.
09:31
Good again, bite off more than one can chew.
159
571745
7290
خوب دوباره، گاز گرفتن بیش از یک می تواند جویدن.
09:41
Whoa, excellent job.
160
581274
871
وای، کار عالی
09:42
All right.
161
582265
200
09:42
What does this mean?
162
582595
1260
خیلی خوب.
این یعنی چی؟
09:44
It literally just means to take on a task or responsibility that is too big.
163
584015
8110
این در لغت به معنای بر عهده گرفتن یک کار یا مسئولیت بسیار بزرگ است.
09:52
Or difficult to manage.
164
592615
2130
یا مدیریت آن دشوار است.
09:55
You are a hard worker.
165
595315
1450
شما یک زحمتکش هستید.
09:56
You do things well, but this time you took on a project, a task that was more
166
596845
8699
شما کارها را به خوبی انجام می دهید، اما این بار پروژه ای را برعهده گرفتید، کاری که
10:05
difficult than you realized you had to stay late after work all this week, two,
167
605545
6630
سخت تر از آن چیزی بود که فکر می کردید باید تمام این هفته، دو،
10:12
three, four extra hours a day, because you bit off more than you can chew.
168
612215
4990
سه، چهار ساعت اضافی در روز تا دیر وقت بعد از کار بمانید، زیرا بیش از می توانید بجوید
10:18
You got it.
169
618675
680
فهمیدی.
10:20
Excellent.
170
620160
400
10:20
You bit off more than you could chew and you're realizing, Oh my
171
620570
3010
عالی
تو بیشتر از چیزی که می توانستی بجوی، گاز گرفتی و متوجه می شوی،
10:23
goodness, this is too much for me.
172
623580
2370
خدای من، این برای من خیلی زیاد است.
10:26
Once again, bite off more than one can chew, literally just means to take
173
626395
6740
بار دیگر، گاز گرفتن بیش از حدی که یک نفر می تواند بجود، به معنای واقعی کلمه فقط به معنای به عهده گرفتن
10:33
on a task or a responsibility that is too big or too difficult to manage.
174
633135
7320
یک کار یا مسئولیتی است که مدیریت آن خیلی بزرگ یا دشوار است.
10:41
Makes sense.
175
641025
789
منطقی است.
10:42
Excellent.
176
642494
360
10:42
All right.
177
642925
309
عالی
خیلی خوب.
10:43
Check out the first examples and it's here we go.
178
643404
2670
اولین نمونه‌ها را بررسی کنید و ما به اینجا می‌رویم.
10:47
She bit off more than she could chew by accepting so many projects.
179
647115
5860
او با پذیرفتن این همه پروژه بیش از آن که بتواند بجود گاز گرفت.
10:53
At once sentence, number two, don't bite off more than you can chew.
180
653395
8110
یکبار جمله شماره دو، بیشتر از چیزی که می توانید بجوید گاز نگیرید.
11:02
Don't take on too many tasks.
181
662725
2359
وظایف زیادی را بر عهده نگیرید.
11:05
Don't take on things that you can't handle.
182
665165
2070
چیزهایی را که از عهده آنها بر نمی آیید را به عهده نگیرید.
11:07
Don't bite off more than you can chew.
183
667435
2700
بیش از آنچه می توانید بجوید گاز نگیرید.
11:11
And sentence number three, taking on that massive renovation project felt
184
671004
6340
و جمله شماره سه، اجرای آن پروژه عظیم بازسازی،
11:17
like biting off more than he could chew.
185
677394
4770
بیش از آن که بتواند بجود، احساس می‌کرد.
11:23
Makes sense.
186
683084
760
منطقی است.
11:24
Excellent.
187
684560
340
11:24
All right, so now let's move on to expression number six.
188
684959
4120
عالی
بسیار خوب، حالا بیایید به بیان شماره شش برویم.
11:29
Again, use these expressions starting today.
189
689110
3020
باز هم از امروز از این عبارات استفاده کنید. از
11:32
Use them in your regular conversations.
190
692280
2929
آنها در مکالمات معمولی خود استفاده کنید.
11:35
All right, here we go.
191
695240
959
بسیار خوب، ما می رویم.
11:36
Burn the midnight oil.
192
696580
2870
روغن نیمه شب را بسوزانید.
11:41
Excellent.
193
701939
670
عالی
11:42
Again, burn the midnight oil.
194
702670
3789
دوباره روغن نیمه شب را بسوزانید.
11:48
Good.
195
708500
650
خوب
11:49
Now this expression literally just means to work late into the night or
196
709380
7050
اکنون این عبارت در لغت به معنای کار کردن تا دیروقت یا تا
11:56
to stay up late working or studying.
197
716649
2981
دیر وقت بیدار ماندن در کار یا مطالعه است.
11:59
Right.
198
719800
420
درست.
12:00
You're working late into the night.
199
720460
2700
شما تا دیر وقت شب کار می کنید.
12:03
And the way you can remember this is.
200
723160
1630
و راهی که می توانید این را به خاطر بسپارید این است.
12:05
Now we have lights, right?
201
725475
2180
حالا ما چراغ داریم، درست است؟
12:07
We have technology.
202
727655
1350
ما تکنولوژی داریم
12:09
We have the internet, we have electricity, but many years ago, when electricity was
203
729005
7050
ما اینترنت داریم، برق داریم، اما سال ها پیش که برق
12:16
not a factor, people would use lamps.
204
736064
3430
عاملی نبود، مردم از لامپ استفاده می کردند.
12:19
So if you had to stay up late at night, you would use a lamp to see.
205
739745
4180
بنابراین اگر مجبور بودید شب ها تا دیروقت بیدار بمانید، از یک لامپ برای دیدن استفاده می کردید.
12:24
And many times people had gas lamps or oil lamps.
206
744564
3361
و بسیاری اوقات مردم چراغ گاز یا چراغ نفتی داشتند.
12:27
So they would have to pour the oil to keep that fire burning late into the night.
207
747925
5519
بنابراین آنها باید روغن را می ریختند تا آن آتش تا آخر شب روشن بماند. می
12:34
I see it.
208
754155
610
12:34
You see it, right?
209
754795
870
بینمش.
شما آن را می بینید، درست است؟
12:35
I know you understand.
210
755835
1250
میدونم میفهمی
12:37
So again, burn the midnight oil just means you have to work late into the night.
211
757145
7150
بنابراین دوباره، روغن نیمه شب را بسوزانید، فقط به این معنی است که باید تا دیروقت شب کار کنید.
12:44
You got it.
212
764900
630
فهمیدی.
12:46
Excellent.
213
766090
330
12:46
All right.
214
766430
320
12:46
Here's the first example sentence.
215
766900
2720
عالی
خیلی خوب. در
اینجا اولین جمله مثال است.
12:50
He had to burn the midnight oil to finish the project before the deadline.
216
770250
6460
او مجبور شد روغن نیمه شب را بسوزاند تا پروژه را قبل از موعد مقرر به پایان برساند.
12:57
Next sentence.
217
777700
1100
جمله بعدی
12:58
Number two, during exam week, students often burn the midnight oil to prepare.
218
778800
7800
شماره دو، در طول هفته امتحان، دانش آموزان اغلب روغن نیمه شب را می سوزانند تا آماده شوند.
13:07
And finally, Sentence number three, the writer burned the
219
787550
5565
و در نهایت، جمله شماره سه، نویسنده
13:13
midnight oil to complete her novel.
220
793115
3209
روغن نیمه شب را سوزاند تا رمان خود را کامل کند.
13:17
Yes, it's making sense.
221
797464
1760
بله، منطقی است.
13:19
Excellent.
222
799285
439
13:19
So again, expression number six is burn the midnight oil.
223
799735
6410
عالی
پس دوباره عبارت شماره شش عبارت است از سوزاندن روغن نیمه شب.
13:26
Now, what about expression number seven?
224
806795
2230
حال، در مورد عبارت شماره هفت چطور؟
13:29
This one right here, I want you to pay close attention.
225
809285
2740
این یکی در اینجا، من می خواهم شما به دقت توجه کنید.
13:32
Burn.
226
812344
681
بسوزانید.
13:33
Bridges.
227
813444
1311
پل ها.
13:37
Excellent.
228
817195
700
13:37
Again, burn bridges.
229
817955
3130
عالی
باز هم پل ها را بسوزانید.
13:41
Good job.
230
821255
2200
آفرین.
13:43
Now this literally just means to damage relationships or cut off connections.
231
823475
8650
اکنون این به معنای واقعی کلمه به معنای آسیب رساندن به روابط یا قطع ارتباط است.
13:52
Usually in a way that is.
232
832355
2459
معمولا به روشی که هست.
13:55
Irreversible.
233
835155
1000
برگشت ناپذیر.
13:56
It can't be changed.
234
836444
1141
قابل تغییر نیست
13:57
You can't go back to the way you used to be.
235
837595
2910
شما نمی توانید به حالت قبل برگردید.
14:00
We say burn bridges.
236
840655
1799
ما می گوییم پل ها را بسوزانیم.
14:02
There was a connection between you and this person, between you and this company.
237
842605
4589
ارتباطی بین شما و این شخص، بین شما و این شرکت وجود داشت.
14:07
Everything was going well, but you cut that connection.
238
847364
4351
همه چیز خوب پیش می رفت، اما شما این ارتباط را قطع کردید.
14:12
You burn that bridge.
239
852204
1170
شما آن پل را می سوزانید.
14:13
There's no way to go back and make that connection.
240
853374
2611
هیچ راهی برای بازگشت و ایجاد آن ارتباط وجود ندارد.
14:16
Burn bridges again to damage relationships or cut off connections.
241
856805
7320
دوباره پل ها را بسوزانید تا به روابط آسیب برسانید یا اتصالات را قطع کنید.
14:24
Check out these examples, sentences, sentence number one, she regretted
242
864664
5061
این نمونه ها، جملات، جمله شماره یک را بررسی کنید، او
14:29
burning bridges with her former colleagues after leaving on bad terms.
243
869925
6789
پس از ترک با شرایط بد پشیمان شد که با همکاران سابقش پل سوخته است.
14:37
Sentence number two, quitting her job by yelling at the boss,
244
877624
6421
جمله شماره دو، ترک شغل با فریاد زدن سر رئیس،
14:44
burned bridges for future.
245
884085
2810
پل های آینده را سوزاند.
14:47
References, and finally, sentence number three, it's never a good
246
887185
6140
منابع، و در نهایت، جمله شماره سه، هرگز
14:53
idea to burn bridges as you never know when you might need help.
247
893325
6030
ایده خوبی نیست که پل ها را بسوزانید، زیرا هرگز نمی دانید چه زمانی ممکن است به کمک نیاز داشته باشید.
15:00
You got it.
248
900105
660
فهمیدی.
15:01
Excellent.
249
901525
540
عالی
15:02
So once again, you learn seven new English expressions.
250
902074
3241
بنابراین یک بار دیگر، هفت عبارت جدید انگلیسی را یاد می گیرید.
15:05
I want you to start using them today.
251
905505
2170
من می خواهم از امروز شروع به استفاده از آنها کنید.
15:07
Don't forget to practice what you learn by downloading the English with Tiffani app,
252
907865
3920
فراموش نکنید که با دانلود انگلیسی با اپلیکیشن تیفانی، آموخته های خود را تمرین کنید
15:11
and I will talk to you in the next lesson.
253
911995
3629
و در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.
15:24
You still there.
254
924805
660
هنوز اونجایی.
15:27
You know what time it is.
255
927030
1770
میدونی ساعت چنده.
15:28
It's story time eight.
256
928980
3660
زمان داستان هشت است.
15:32
I said it's story time . Alright, so for today's story, I have
257
932820
5610
گفتم وقت داستانه خوب، پس برای داستان امروز،
15:38
a short one for you today.
258
938430
1560
امروز یک داستان کوتاه برای شما دارم.
15:40
So just to tell you a little bit about me, I am an individual
259
940500
4470
بنابراین فقط برای اینکه کمی در مورد من به شما بگویم، من فردی هستم
15:45
who loves to help people.
260
945000
2850
که دوست دارم به مردم کمک کنم.
15:48
I love to serve.
261
948520
2090
من عاشق خدمت هستم.
15:51
I love to meet people's needs, which is again, why I am so passionate
262
951050
5839
من دوست دارم نیازهای مردم را برآورده کنم، به همین دلیل است که من اینقدر مشتاق هستم که
15:57
about being your English teacher.
263
957020
1699
معلم انگلیسی شما باشم.
15:58
Right.
264
958900
219
درست.
15:59
I love to give, I love to recognize where there's a need and try to fill it.
265
959119
4970
من عاشق بخشش هستم، دوست دارم تشخیص دهم که کجا نیاز است و سعی کنم آن را برطرف کنم.
16:05
But I am also an individual who has a challenging time asking for help.
266
965280
7360
اما من نیز فردی هستم که زمان چالش برانگیزی برای درخواست کمک دارم.
16:13
I'm okay.
267
973250
580
16:13
Giving help.
268
973830
670
خوبم.
کمک کردن.
16:14
I'm okay.
269
974530
530
خوبم.
16:15
Helping others.
270
975060
1060
کمک به دیگران.
16:16
But.
271
976580
500
ولی.
16:17
It takes a lot for me to ask for help my friends and family members
272
977475
6050
درخواست کمک از دوستان و اعضای خانواده ام
16:23
that I had that are very close to me.
273
983525
1750
که خیلی به من نزدیک هستند، خیلی طول می کشد.
16:25
It's taken a while for me to actually be willing to ask for help
274
985775
3729
مدتی طول کشید تا من واقعاً مایل به درخواست کمک باشم
16:29
because I'm so used to giving help.
275
989504
1580
زیرا به کمک کردن عادت کرده ام.
16:32
So about two months ago, I got really sick.
276
992104
4991
بنابراین حدود دو ماه پیش، من واقعا بیمار شدم.
16:37
It was hard for me to talk.
277
997454
1661
حرف زدن برایم سخت بود.
16:39
I just wanted to be in the bed.
278
999355
1890
من فقط می خواستم روی تخت باشم.
16:41
We thought it was COVID, but it wasn't COVID.
279
1001495
2699
ما فکر می کردیم کووید است، اما کووید نیست.
16:44
When I went to the doctor, I was, I was not really eating a lot.
280
1004194
3811
وقتی دکتر رفتم واقعا زیاد غذا نمی خوردم.
16:48
I was just very sick.
281
1008055
1659
فقط خیلی مریض بودم به
16:49
It seemed like the flu, it seemed like COVID, the doctors
282
1009714
3151
نظر می رسید آنفولانزا است، به نظر می رسید مانند کووید، پزشکان
16:52
didn't know what it was.
283
1012865
1190
نمی دانستند چیست.
16:54
And in that moment, so when my parents a month prior had been sick, I made
284
1014954
5130
و در آن لحظه، وقتی پدر و مادرم یک ماه قبل مریض شده بودند، برایشان
17:00
them soup and took it over to them.
285
1020084
1880
سوپ درست کردم و به آنها تحویل دادم.
17:02
Now I'm okay asking my family members for help.
286
1022125
2529
حالا خوبم از اعضای خانواده ام کمک می خواهم.
17:06
But it takes a while for me to ask my friends.
287
1026044
2551
اما کمی طول می کشد تا از دوستانم بپرسم.
17:08
And so one of my friends, as I was in this period of sickness, you
288
1028915
4620
و بنابراین یکی از دوستانم، همانطور که در این دوره بیماری بودم، می
17:13
know, I was still texting my friends.
289
1033535
1540
دانید، من هنوز به دوستانم پیام می دادم.
17:15
She had messaged me and said, Tiff, are you okay?
290
1035585
2400
او به من پیام داده بود و گفته بود، تیف، حالت خوب است؟
17:18
Cause we usually hung out.
291
1038655
940
چون ما معمولاً با هم بودیم.
17:19
I said, well, I'm not really feeling well.
292
1039635
1879
گفتم خب واقعا حالم خوب نیست. یه
17:21
I'm kind of sick.
293
1041514
1070
جورایی مریضم
17:22
I'm not really working.
294
1042584
1061
من واقعاً کار نمی کنم.
17:23
I'm just kind of staying in the bed.
295
1043645
1289
فقط یه جورایی دارم تو تخت میمونم
17:25
And she was like, do you need anything?
296
1045185
1779
و او می گفت، آیا به چیزی نیاز داری؟
17:27
And my initial response was no, I'm okay.
297
1047255
2770
و پاسخ اولیه من منفی بود، من خوبم.
17:30
I'm good.
298
1050025
640
من خوبم.
17:31
And she said, no, Tiff, like, really, do you need anything?
299
1051415
2789
و او گفت، نه، تیف، واقعاً به چیزی نیاز داری؟
17:34
I can bring you some soup.
300
1054204
1290
میتونم برات سوپ بیارم
17:35
I can do this.
301
1055494
681
من می تونم این کار را انجام دهم.
17:36
And in that moment, I had to stop and say, Tiff, it's okay to accept help.
302
1056680
6240
و در آن لحظه، مجبور شدم توقف کنم و بگویم، تیف، اشکالی ندارد که کمک بپذیری.
17:43
It's okay.
303
1063720
870
مشکلی نیست.
17:44
If someone wants to also serve you, I'm so used to serving.
304
1064590
4079
اگر کسی بخواهد به شما خدمت کند، من خیلی به خدمت کردن عادت کرده ام. دریافت همین خدمات
17:48
It's a little bit weird for me to receive the same service.
305
1068689
3790
برای من کمی عجیب است .
17:53
So I said, I did want soup y'all.
306
1073569
2831
پس گفتم، من همه شما سوپ می‌خواهم.
17:56
I did, I needed nourishment and I didn't have the energy to make it for myself.
307
1076440
4310
من انجام دادم، نیاز به تغذیه داشتم و انرژی لازم برای ساختن آن را برای خودم نداشتم.
18:01
So I said, yeah, actually, yes.
308
1081040
1960
بنابراین من گفتم، بله، در واقع، بله.
18:03
I said, she said, what else do you need Tiff?
309
1083060
2340
گفتم، او گفت، دیگر چه نیازی به تیف داری؟
18:05
And again, I was hesitating.
310
1085430
1319
و باز هم تردید داشتم.
18:06
I was like, I don't like asking.
311
1086750
1580
دوست داشتم بپرسم.
18:08
For help.
312
1088879
421
برای کمک.
18:09
And maybe you're like that as well.
313
1089320
1390
و شاید شما هم همینطور باشید.
18:10
Maybe you're the one who likes to give, but it's hard to receive.
314
1090860
3200
شاید شما هستید که دوست دارید ببخشید، اما دریافت آن سخت است.
18:14
I said, well, I guess, I mean, some juice and maybe crackers, you know,
315
1094830
4300
گفتم خب، حدس می‌زنم، یعنی مقداری آبمیوه و شاید کراکر، می‌دانی،
18:19
things that you can eat when you're sick, that won't harm your stomach.
316
1099130
3190
چیزهایی که می‌توانی وقتی مریض هستی بخوری ، که به معده‌ت آسیب نمی‌زند.
18:23
So she, she bought these things and immediately came over and something
317
1103490
5490
بنابراین او، او این چیزها را خرید و بلافاصله آمد و اتفاقی در
18:29
happened inside when I realized, wow, like it's okay to let people in and to
318
1109000
4970
داخل افتاد که متوجه شدم، وای، مثل این است که اجازه دادن به مردم و
18:33
let people help you and to serve you.
319
1113970
2290
اجازه دادن به مردم برای کمک به شما و خدمت به شما اشکالی ندارد.
18:36
Even if you're the one used to serving.
320
1116280
2280
حتی اگر شما کسی باشید که به خدمت کردن عادت کرده اید.
18:39
Let other people help you and serve you as well.
321
1119185
2960
بگذارید دیگران به شما کمک کنند و همچنین به شما خدمت کنند.
18:42
So needless to say, as a friend in my head, I said, wow, like
322
1122585
3490
بنابراین نیازی به گفتن نیست، به عنوان یک دوست در ذهنم، گفتم، وای، مثل اینکه
18:46
she's really a good friend.
323
1126075
1280
او واقعاً دوست خوبی است.
18:47
Like she really cares.
324
1127355
1199
مثل اینکه واقعا بهش اهمیت میده
18:48
Right.
325
1128554
410
درست.
18:49
Um, so yes, we're still close, of course, but again, in that moment I
326
1129444
4540
اوم، بله، البته، ما هنوز به هم نزدیکیم، اما دوباره، در آن لحظه
18:53
realized, Hey, let me open up even more to allow people to help me and
327
1133984
4300
متوجه شدم، هی، اجازه دهید بیشتر صحبت کنم تا به مردم اجازه بدهم
18:58
serve me when they look forward to doing something nice for me as well.
328
1138284
3901
وقتی منتظر انجام کاری خوب برای من هستند به من کمک کنند و به من خدمت کنند. همچنین.
19:02
So maybe this is your.
329
1142195
1559
پس شاید این مال شماست
19:04
Story as well, maybe you are the one in your friend group or in your
330
1144290
4109
داستان همینطور، شاید شما در گروه دوستان یا
19:08
family, who's used to serving others.
331
1148399
2631
خانواده خود هستید که به خدمت به دیگران عادت کرده اید.
19:11
Just remember the same joy you get from serving your family and friends.
332
1151430
4650
فقط همان لذتی را که از خدمت به خانواده و دوستان خود می گیرید را به خاطر بسپارید. وقتی به شما خدمت می کند،
19:16
Somebody else can also have the same joy when they serve you.
333
1156570
4639
شخص دیگری نیز می تواند همین شادی را داشته باشد.
19:21
I hope you enjoyed this story and I'll talk to you next time.
334
1161860
3330
امیدوارم از این داستان لذت برده باشید و دفعه بعد با شما صحبت خواهم کرد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7